صدور با روزنامهنگاران صنفي انجمن
در بايد قضائيه قوه كرد اعلام بيانيهاي
كند نظر تجديد مطبوعات با برخورد
ميارزد آن زحمت به
گذشته از تصويري
شلمچهامروزمحاكمه و ابرار مسئول مديران
ميشوند
صدور با روزنامهنگاران صنفي انجمن
در بايد قضائيه كردقوه اعلام بيانيهاي
كند نظر تجديد مطبوعات با برخورد
صدور با روزنامهنگاران صنفي انجمن :اجتماعي گروه
نحوه در تجديدنظر خواستار قضائيه قوه رئيس از بيانيهاي
.شد مطبوعات با برخورد
روز ما مطبوعاتي جامعه متاسفانه:است آمده بيانيه اين در
آنجا ازبود ديگر روزنامهاي تعطيل شاهد جاري هفته شنبه
حرفهاي حقوق "مستقيما مطبوعات تعطيل يا توقيف هرگونه كه
و ميدهد قرار تعرض مورد را روزنامهنگاران شغلي امنيت و
ويژه دادگاه و قضايي مراجع طرف از امر اين تاكنون
ناديده روزنامهها تعطيل يا توقيف احكام صدور در روحانيت
از بار چندمين براي و "مصرا انجمن لذا است ، شده گرفته
درخواست قضاييه قوه محترم رئيس "خصوصا و قضايي مراجع
با و شود نظر تجديد مطبوعات با برخورد نحوه در كه ميكند
امنيت و حرفهاي حقوق رعايت و قانوني جوانب همه رعايت
صنفي انجمن.نمايند اقدام مطبوعاتي فعالان شغلي
بودن عجولانه و موجه غير بر كماكان ايران روزنامهنگاران
حرفهاي استقلال بر كه زيانباري عواقب و اقدامات اينگونه
.تاكيدميكند ميگذرد ، روزنامهنگاران شغلي امنيت و
هيات ما نظر به:است آمده بيانيه اين از ديگري بخش در
تناسب جامعه عمومي وجدان با روحانيت ويژه دادگاه منصفه
اتهامات به رسيدگي كه اين از گذشته ندارد ، منطقي
قوانين برحسب و متفاوت دادگاههاي در نميتواند مطبوعاتي
محكوميتهاي.شود بررسي متفاوت "ذاتا منصفه هياتهاي و
تنها نه تاكنون مطبوعات تعطيلي و مسئول مديران موجه غير
تسري بلكه است ، نكرده مطبوعات مدني نهاد تقويت به كمكي
شدن خشك و فروپاشي موجب روزنامهنگاران به امر اين
بودن مفتوح اعلام.شد خواهد كشور در آزادي نهال تدريجي
روحانيت ويژه دادگاه سوي از روزنامهنگاران برخي پرونده
قانون و اساسي قانون ازاصل 168 عدول در آشكار بدعتي
شغلي امنيت تا شود بسته آن باب اميدواريم كه است مطبوعات
.بماند محفوظ روزنامهنگاران حرفهاي استقلال و
ميارزد آن زحمت به
ببخشيم؟ بهبود را دوستي گسيخته هم از روابط چگونه
در كه بچههايي ترنر پاولا و هوليزفراي ايدا فال ، توين
كه بودند مطمئن (محلي بچه) بودند شده بزرگ محل يك
كه وقتي اما.داشت خواهد ادامه عمر آخر تا دوستيشان
يك صاحب مدتي از بعد و رفت نيويورك به و كرد ازدواج فراي
نوشت ترنر دوستش براي كه نامههايي دفعه يك شد فرزند
از او ميكني فكر":پرسيد همسرش از فرايماند بيجواب
بود كرده قانع را خودش ترنر كه حالي در "است؟ دلخور دستم
حالا او":گفت خودش با.ندارد ارزشي فراي براي ديگر كه
نميتوانيم سابق مثل ديگر ما است ، داده خانواده تشكيل
".داريم فرق خيلي هم با كه چرا باشيم ، صميمي دوست
دوست به كه داد را جرات اين خود به فراي "نهايتا
دو آن بين تلفني مكالمه ابتدا.بزند زنگ قديمياش
آنها دو هر كه بود نگذشته چيزي هنوز اما بود كسلكننده
ماه يك.است شده تنگ يكديگر براي دلشان كه كردند اعتراف
ديرينهشان عادت طبق ديدند ، را همديگر آنها كه وقتي بعد
يكديگر به دلهايشان درد گفتن به شروع و خنده زير زدند
خودم از بالاخره كه شكر را خدا":ميگويد فرايكردند
حال به تا ميكنيم تصور تا دو ما.دادم نشان عكسالعمل
".نبودهايم مهم همديگر براي اندازه اين به
دوستيهامان نگهداشتن زنده و عزيز براي زيبايي بهانههاي
رابرت عمومي ، نظرسنجي موءسسه يك پيش سال چنددارد وجود
دو يا يك به راجع كه كرد درخواست نفر از 2007 استارچ ،
آنها.كنند صحبت ميشود گفته آنها درباره بيشتر كه چيزي
يا ميدهم اهميت بيشتر كار به" اينكه قبيل از مسايلي به
.كردند اشاره "است مهم بيشتر برايم لباس و ماشين خانه ،
است وسترن روانشناسي موءسسه مسئول مدير كه پانن دونالد
طولاني تاريخ خود با پابرجا و ريشهدار دوستي":ميگويد
وضوح به كه دارد دنبال به را متقابل رفتار و تجربه از
يكديگر با را ارتباطمان و كيستيم ما كه ميكند روشن
آن از بايد كه است ميراثي دوستي.ميكند مستحكمتر
روابطكلامي پروفسور برلسون ، برانت ".كنيم محافظت
مثل يك":ميگويد لافيانته وست در واقع پردود دانشگاه
احتمال باشي ، بهترين دوستي در هرچه ميگويد كه است معروف
و است بيشتر شوي ، روبهرو زيادتري درگيريهاي با اينكه
:نميخواهيد شما كه باشد چيزي همان ميتواند درست نتيجه
".دوستي رابطه قطع
درد با كه دوستيهايي از بسياري كه است اين خوشايند خبر
به اينجا در.بخشيد بهبود ميتوان را ميشوند مواجه سر
پيشنهاد كارشناسان كه ميپردازيم نكتهاي چند ذكر
.ميكنند
.بشكنيد را خود غرور (1
كه بود كاري همان درست اما نميآمد ، نظر به هم آسان
انجام او خورد ، هم به دوستش با مورلند دنيس رابطه وقتي
نيروي پايگاه در و است هاوايي اهل مورلند دنيس.داد
"تقريبا دارد سال كه 45 مورلند.ميكند كار هيكام هوايي
.ميكرد مراقبت نوراهيوزنگا جوان دخترهاي از ماه مدت 4
حالي در ميكردند زندگي هوايي پايگاه روي پدرشان با آنها
عنوان به خود تعليمات دوره تكميل براي ساله نوراي 40 كه
مورلند.ميبرد سر به نوادا در دندان بهداشتيار يك
نگهداري بچههايش از تا خواست من از نورا وقتي":ميگويد
به را زماني مورلند "ميكردم افتخار احساس "واقعا كنم
.بود برگشته خانه به كريسمس براي هوريزا كه ميآورد خاطر
او اما ميگفتم ، او به ميبايست كه بود چيزها خيلي"
ولي بود دخترهايش از يكي تولد جشن ".نزد زنگ من به "اصلا
از ميكردم احساس":ميگويد او.نكردند دعوت را مورلند
خورد قسم خودش با مورلند ابتدا ".است شده سوءاستفاده من
تصميم "بعدا اما نكند برقرار رابطه هوريزا با ديگر كه
به راجع كه بگويد دوستش به و بشكند را خود غرور كه گرفت
نگران آنقدر كه كرد اعتراف هوريزا.دارد احساسي چه او
و محبتها كلي به كه است بوده فرزندانش و خانه از دوري
.است گرفته ناديده را بود كرده او به دوستش كه كمكهايي
هرگز بود ، نزده زنگ من به دنيس اگر":ميگويد امروز او
ويليام ".ميافتاد اتفاقي چه كه كنم تصور نميتوانم
ميدهد توضيح "خويشاوندي ارتباطات" كتاب نويسنده ويلموت ،
شما از غريزهتان هستيد ، دلخور دوستي دست از وقتي كه
بندي هم سر را مشكلات بخواهيد اينكه اما ميكند محافظت
تفاوتهاي اينكه از همهكردهايد دشوارتر را كار كنيد
".ميكنيم آسودگي احساس كنيم مطرح صادقانه و آشكارا را خود
حتي كنيد عذرخواهي شدهايد ، اشتباهي مرتكب كه هنگامي (2
را اجازه اين نبايد كس هيچ.است نبوده شما از تقصير اگر
مورد ديگران توسط احساسي طور به كه بدهد خود به
بهترين حتي دوستي جريان در اما.قراربگيرد سوءاستفاده
نشان خاطر ويلموت.ميشوند اشتباه مرتكب نيز انسانها
كه ميماند باقي سكون حالت در زماني دوستي" كه ميكند
را آشتي و صلح براي قدم اولين شده ، اشتباه مرتكب كه كسي
شخص كه است اين ممكن راه بهترين شرايط ، اين تحت.برندارد
يا كرده ناراحت را دوستش اينكه از و شود پيشقدم متخلف
وقتي ".كند معذرتخواهي است نكرده درك را او شرايط
تا بدهيد را فرصت اين نيز دوستتان به ميكنيد عذرخواهي
داده نشان خود از تندي عكسالعمل نيز او كه كند اعتراف
فروشنده 29 مرد يك براي كه است چيزي همان درست اين.است
سر بحث و جر كه زماني.افتاد اتفاق درفيلد اهل ساله
همكارانش از يكي با را او دوستي نشده ، پرداخت اجاره
و فروشنده مرد كه قراردادي خاطر به.ميكرد تهديد
بسته هم با اجارهخانه بابت بودند ، دانشجو كه مستاجران
از بعد بودند ، خود بدهي مسئول هركدام بودند ،
تملق و چاپلوسي با كرد سعي فروشنده مرد فارغالتحصيلي
بالاخره.كند خانه كرايه پرداخت به وادار را دوستش
بدهي خاطر به كه كرد تهديد را آنها خانه صاحب كه هنگامي
در فروشنده مرد ميكند ، شكايت آنان از عقبافتادهشان
در شوخياي":گفت كردو دوستش به رو ميزد فرياد كه حالي
از او "بعدا ".كردي خدشهدار مرا اعتبار تو نيست ، كار
او.شد پشيمان خيلي بود شده عصباني اينگونه اينكه
اينكه و كند اذيت را او نميخواسته دوستش كه ميدانست
كه است درست":ميگويد او.است نبوده بيمسئوليت دوستش
فراهم مرا عصبانيت مايه اينكه خاطر به دوستم اول بايد
كنترل نميبايست هم من ولي كند عذرخواهي من از بود كرده
اتفاقي نميخواستم.بدهم دست از يكدفعه را خود اعصاب
مرد وقتي ".دهد باد بر را مان دوستي روابط كه بيافتد
دوستش كند معذرتخواهي او از تا زد زنگ دوستش به فروشنده
از هم دوستشاست بوده او طرف از اشتباه كه كرد اعتراف
.پرداخت را بدهياش و كرد عذرخواهي او
است ناراحت وقتي انسان كه عقيدهاند اين بر كارشناسان
.است دعوا يك شروع دهد انجام ميتواند كه كاري بدترين
:ميگويد برگ ، پيچ در حرفهاي ميانجي لانك ، مايكل
فكر درستي به نميتوانم هستم بحث و جر مشغول كه هنگامي"
است بهتر دعوا ، جاي به":ميدهد ادامه همچنين او ".كنم
".ندارد معني دعوا ميافتد؟ دارد اتفاقي چه كه بپرسيم
.بنگريد دوستتان ديدگاه از را مسائل (3
و كارولينا ، شمال دانشگاه جامعهشناس آدامز ، ربهكا
خانواده مطالعات و پيريشناسي پروفسور بليزنر ، روزماري
بزرگسالي نفر با 53 برگ ، بلك دانشگاه ويرجينايي موءسسه در
دوستان با كه است سال دهها مدت هركدام كه كردند مصاحبه
بليزنر.كردهاند حفظ را ارتباطشان زيادي و قديمي
افراد اين چگونه ، بدانيم كه بوديم مشتاق":ميگويد
حفظ محكم را دوستيشان روابط طولاني مدت براي توانستند
مسئله حل كليد شكيبايي و صبر كه پيبردند محققان ".كنند
:ميكند اضافه است درمان روان يك كه آنافرنكل.است
و جر جزيي سوءتفاهم يك از چطور ببينم كه است شگفتانگيز"
".ميشود شروع بحث
و دوستي قدرت "دوستي در دگرگوني" كتاب نويسنده ياگر ، جان
كه ميكند تعريف آن ، برمبناي زندگي پايهريزي چگونگي
خاكسپاري مراسم در صميمياش دوست رفت دنيا از پدرش وقتي
روحي لطمه و نوميدي احساس":ميگويد او.نكرد شركت
در دليل اين به دوستش كه فهميد ياگر "بعدا ".ميكردم
هنوز خودش چون بود نكرده شركت پدرش خاكسپاري مراسم
"كاملا نظرم":ميگويد ياگر.است بوده پدرش مرگ سوگوار
او با كنم ، بياعتنايي او به اينكه جاي به شد ، عوض
".كردم همدردي
.ميشوند عوض دوستيها كه كنيد قبول را مسئله اين (4
اهل و دارد سال كه 34 لاسون سيدني سال 1996 ، بهار
با تا ميگيرند تصميم صميمي دوست يك همراه به است شيكاگو
ترتيب ديگرشان دوست عروسي مناسبت به مهماني يك هم كمك
هزينه هم و كارها هم كه ميكنند موافقت زن دو هر.دهند
وكيل يك كه سيدني دوست به سپس.كنند تقسيم هم با را
در و ميشود پيشنهاد پرمتقاضي و جديد كار يك است دعاوي
شنبه روزميافتد لاسون عهده به جشن مسئوليت كل نتيجه
مقدمات همه لاسون سيدني شود ، برگزار مهماني بود قرار كه
.ميبيند شام تهيه نفر براي 35 بعد ميكندو فراهم را جشن
بودند ، گذاشته را مهماني ترتيب قرار هم با كه همان دوستش ،
"بعدا.ميرساند خانه به را خود مراسم شروع از قبل كمي
نيز لاسون.ميكند نيز شكايت لاسون به هزينه بابت او
در زيرا.ميكند كنترل را خودش ولي ميشود ، عصباني خيلي
زن دو اين.شود قطع او با دوستياش رابطه نميخواست واقع
مشتركي دوستان ميكردند ، كار كتاب كانون يك در هم با
به خانه از بيرون را شام اينكه از اوقات گاهي و داشتند
قهر جاي به حالا ميبردند ، لذت كنند صرف همسرانشان همراه
دوست او با هم باز كه بود گرفته تصميم لاسون دعوا ، و
كه همانطور":ميگويد ويلموت.صميمي دوست نه ولي بماند
دوستيها ميكند ، تغيير انسانها زندگي سبك و خواستهها
".ميگيرند خود به ديگري رنگ نيز
بعضي و باشيم داشته زيادي دوستان كه است آن عاقلانه
.كنيم عوض ديگري با را صميميمان دوستيهاي جاي اوقات
ولي ميآيد آسان نظر به كردن پيدا دوست":ميگويد ياگر
بلنديهاي و پستي طول در دوستي رابطه كردن حفظ محكم
تاثير روابط روي "بعضا كه است كار قسمت مشكلترين معمولي
يك را دوستي پديده" كه است اين ياگر پيشنهاد ".ميگذارد
پرورش و ارزش حفظ براي خودرا تلاش و بدانيد نعمت و موهبت
".داريد مبذول آن بيشتر هرچه
دايجست ريدرز :منبع
علياكبر رمضانعلي نسرين :مترجم
عوام فرهنگ
دل تماشا اين از آدم است انصاف خدا به ترا" -(بالا)
كند؟ انتخاب نماينده مجلس براي ميدانم ، چه برود ، و بكند
ملانصرالدين -"(بازي بلدرچين)
ملانصرالدين -"تئاتر" -(پائين)
زمان ، آن در را عوام فرهنگ و روحيات كاريكاتورها اين
به پرداختن جاي به مردان.ميدهند قرار انتقاد مورد
حيوانات با بازي به كودكان همچون سازنده ، فعاليت هرگونه
.ميشدند سرگرم كوچهها در
ساحر حميد آرشيو از كاريكاتورها
زارع رويا:تهيهكننده
شلمچهامروزمحاكمه و ابرار مسئول مديران
ميشوند
هفتهنامه مسئول مدير دهنمكي مسعود :اجتماعي گروه
دادگاه شعبه 1410 در امروز صبح شلمچه ، لغوامتيازشده
.ميشود محاكمه منصفه هيات اعضاي حضور با تهران عمومي
امتياز لغو هفتهنامه مديرمسئول ما ، خبرنگار گزارش به
وارده اتهامات به پاسخگويي براي امروز صبح شلمچه ، شده
خواهد دفاع خود از اكاذيب نشر و اهانت و توهين بر مبني
.كرد
شوراي مجلس در نهاوند مردم نماينده حسيني علي محمدرضا
معاون نجفيآذر و مطبوعات بر نظارت هيات اسلامي ،
هفتهنامه مديرمسئول شاكي آذربايجانشرقي 3 استاندار
.هستند شلمچه لغوامتيازشده
صبح ابرار روزنامه مديرمسئول صفيزاده محمد همچنين ،
شكايت به 8 تا شد خواهد حاضر مطبوعات دادگاه در امروز
.بگويد پاسخ وارده
|