تهران سينماهاي پرده بر
اجرا محل و زمان صحنه ، روي نمايشهاي
كوير دل در گم چاهي اگزوپري

تهران سينماهاي پرده بر
فرياد
فروتن ، محمدرضا :بازيگران كيميايي ، مسعود :كارگردان
.حجار ميترا
قشنگ ، شهر تماشا ، شهر صحرا ، :نمايشدهنده سينماهاي
.المپيا ناهيد ، جامجم ، ستاره ، پيوند ، تهران1 ،
نيست كافي عشق
پورعرب ، ابوالفضل :بازيگران.صباغزاده مهدي :كارگردان
.فراهاني شقايق
قدس ، كارون ، تيسفون ، جمهوري ، قيام ، :نمايشدهنده سينماهاي
.توسكا حافظ ، پيروزي ، مراد ، بلوار ، مركزي ، ملت ،
شيدا
پارسا حاتمي ، ليلا :بازيگران تبريزي ، كمال :كارگردان
.پيروزفر
آستارا ، آسيا ، بهمن1 ، استقلال ، :نمايشدهنده سينماهاي
.جوان سعدي ، ماندانا ، آبي ، آسمان
خدا رنگ
محسن محجوب ، حسين :بازيگران مجيدي ، مجيد :كارگردان
.رمضاني
بهاران ، شاهد ، سپيده ، جديد ، عصر :نمايشدهنده سينماهاي
.اشراق و گلستان خاوران ، بهمن ، فرهنگسراي ميلاد ،
كتاني كفشهاي با دختري
آهنگراني پگاه :بازيگران صدرعاملي ، رسول :كارگردان
تهران 2 فرهنگ ، افريقا ، :نمايشدهنده سينماهاي
اجرا محل و زمان صحنه ، روي نمايشهاي
و 30 ساعت 18 /ميرباقري داود :كارگردان /طلا دندون *
.شهر تئاتر اصلي تالار دقيقه
و 30 ساعت 18 /فراهاني بهزاد :كارگردان /قداره و گل *
.قشقايي سالن /دقيقه
ساعت 18 /رحمانيان محمد :كارگردان /مجلسنامه و مصاحبه *
چهارسو سالن /دقيقه و 45 و 17
كوير دل در گم چاهي اگزوپري
"كوچولو شاهزاده" بازخواني
ذوق با خيال ، نازك انساندوست ، است نويسندهاي اگزوپري *
.روان و وشيرين ساده بسيار نگارشي شيوه با توانا ، و
وكوتاه ساده بسيار عبارتهاي قالب در را فلسفي ژرف مطالب
خواننده كه ميريزد استادانه چنان بچهگانه "تقريبا و
.ميكند فكر بلندي و كلام زيبايي مسحور و رامجذوب
شاهزاده" كتاب در اگر باشد ، آور خنده برايتان شايد *
كامل دوره يك دنبال به ، كودكانه كتابي عنوان به "كوچولو
باشيم رنسانس از بعد اروپاي در حيات فلسفه
كتابخوانان ميان در "اگزوپري دوسنت آنتوان" :اشاره
گوشهاي كه ما براي بويژه.است شده شناخته نامي ايراني
كتاب در را كوچولو شاهزاده ساده و شگفتانگيز داستان از
نيز اخير سالهاي در.خواندهايم خود مدرسه دوران فارسي
مسافر بهروايتي يا) كوچك شاهزاده از متعددي ترجمههاي
روانه "شبانه پرواز" زيباي داستان و "جنوب پست" ،(كوچولو
در كه اگزوپري آثار خاص ماهيت بنابه.است شده كتاب بازار
جزو او نوشتههاي است ، شده متبلور كوچك شاهزاده
انساني ماهيت ماهيت ، اين.است كهنهناشدني داستانهاي
بچگي گاه نيز خود بزرگسالي و بزرگي در كه انساني.است
دوران آرزوي يا و ميافتد بچگيهايش ياد به گاه ميكند ،
هم اگزوپري داستانهاي شخصيتهاي.ميكند را خود بچگي
كه هستند آدمهايي "پست رئيس" چه و كوچك مسافر چه.شگفتند
چنين چرا نميداند كسي و دارند دوش بر عظيمي مسئوليتهاي
بنا هم آن بار زير از ولي پذيرفتهاند را مسئوليتهايي
همان اين و نميكنند خالي شانه مقدر و غريزي رفتار يك به
اگزوپري داستانهاي در آخر نكته و است انسان هميشگي درد
چاهي كوير دل در كه مطمئنم من".است گم و مبهم اميدي
در مستقيمي حسين"كرد پيدا را آن بايد فقط دارد ، وجود
تا يازيده دست كوچولو شازده بازخواني به نوشتهاي
چگونه ادبي كلاسيك نوشته يك از نو دستاوردهاي بنماياند
.ميخوانيم هم با بود ، تواند
ادبيات گروه
يك ، " كتاب دستنوشته شريعتي دكتر مرحوم كه هنگامي ميگويند
خواند خانوادگي محفل يك در را "صفر بينهايت تا جلويش
گفته پايان در پدرشان باشد ، كودك كتاب براي الگويي تا
..بالا به سال هشتاد بچههاي براي اما است خوبي كتاب:بود
با آنچنان ، قطرهاي با كتابهايي به كردهايم عادت !آري
مطمئن ، لفظهايي
مصداق تا است آن بر فانتزي ، شعارهاي از دور به نويسنده
عالم و هيچكاك مورد در كه را ، آويني شهيد گفتار اين
:بازيابد ادبي اثري در است شده گفته سينما ،
در گرانبها گنجينهاي چون را خود كودكي انسانها همه"
فطرت از آنجا تا كه آنان مگر ميكنند حفظ خود ، درون
عشق...ميميرد درونشان كودك كه گيرند فاصله خويش نخستين
نداشت ، تاريخ انسان اگر.است كودكي به عشق كودكان ، به ما
صورتهاي قصهها.نداشت هم قصه نميمرد ، و نميشد متولد
به نسبت جديدالعهد كودكان..انسانهايند حيات از مثالي
و حضوري صورت به و ميشوند قصهها مجذوب هستند ، ملكوت
و كرده رشد بعد.بازمييابند را حيات دلآگاهانه ،
متمدن جوامع قراردادهاي و اعتباري روابط در رفتهرفته
".ميشوند مستغرق
.است كلام اين بازيافته بيشك اگزوپري ، دوسنت آنتوان
كه بود ساله چهارده شد متولد ليون شهر در سال 1900 به وي
.رساند بهپايان (Mans) مان در را دبستان دوره.مرد پدرش
به موسيقي استادان از يكي پيش دبيرستان دوره آغاز در
سال 1917 در را فرانسوا برادرش تنها.پرداخت ويلن آموختن
.داد دست از قلبي روماتيسم علت به
طي در پيوست ، هوايي نيروي به سربازي خدمت انجام براي وي
در.درآمد فرانسه ارتش زبردست هوانوردان زمره در سال ، دو
اصرار و راهنمايي به وليكن برد پايان به را خدمت 1923
با در 1925.درآمد ارتش دائمي خدمت به فرماندهانش از يكي
به سپسپيوست نويسندگان جرگه به (Manon) منون داستان
جنوب پيك كه رفت مراكش صحرانشين قبائل ميان در ماموريتي
انجام در بعد سال دو.است آن رهاورد (Courrier sud)
انسانها زمين ارزشمند كتاب دو جنوبي امريكاي در ماموريت
به را(Vol de Nuit) شبانه پرواز و (Terre des hommes)
ازدواج و بازگشت فرانسه به سال 1930 در و گذاشت يادگار
شده روبهرو بينظير استقبال با شبانه پرواز كتاب.كرد
.بود
اكناف و اطراف در گردش به تا 1938 سالهاي 1935 در
پرداخت متحده ايالات و شوروي و نازي آلمان چون كشورهايي
آسيب سخت هوايي سانحه اثر بر گوآتمالا در بازگشت در و
آلمان ، قواي به فرانسه كشور تسليم و جنگ آغاز پي در.ديد
"قلعه" چون زيبايي كتابهاي و شد تبعيد امريكا به اگزوپري
و (Le petite prince) كوچولو شاهزاده و (Citadelle)
جنگي خلبان
هنگام به.نوشت تبعيد سالهاي در را (pilote de Cuerre)
به فرانسه ، سواحل در متفقين پيادهشدن و دوم جبهه گشايش
پرواز براي ژوئيه 1944 در 21.پيوست سربازان جرگه
پرواز به كرس جزيره از اشغالي فرانسه فراز بر اكتشافي
فرودگاه به هرگز و شد آلماني هواپيماهاي شكار اما درآمد ،
.بازنگشت
قسمت به آلماني افسر گزارش از بعد چندي ميگويند
افسر اينكه ، شگفت و شد معلوم وي هويت خود ، فرماندهي
از و او آثار علاقهمندان از يكي خود گزارشدهنده ،
.بود او نوشته دو يكي آلماني مترجمان
و ذوق با خيال ، نازك انساندوست ، است نويسندهاي اگزوپري
مطالب.روان و وشيرين ساده بسيار نگارشي شيوه با توانا ،
و وكوتاه ساده بسيار عبارتهاي قالب در را فلسفي ژرف
خواننده كه ميريزد استادانه چنان بچهگانه "تقريبا
.ميكند فكر بلندي و كلام زيبايي مسحور و رامجذوب
جاي كه مينمايد وممتنع سهل آنچنان قصه ، داستاني طرح
كه نتايجي به شايد كه صميمي ، و ساده چنان.نيست بحث
كه باشد روا شك اين بگيريم ، داستان اين از هستيم درصدد
و هندسهگون طرح اما باشند ، موءلف ناخواسته نتايجي شايد
نمادهاي به سنجيده چنان كه است كتاب منسجم ساختار
از دوگانه دريافتهاي به اصرار بيهيچ كه است خودپرداخته
رخ اثر محتوايي زيبايي موءلف ، شده انداخته در طرح
.مينماياند
شاهزاده" كتاب در اگر باشد ، آور خنده برايتان شايد
كرديم ، ياد آغاز در كه آنگونه از كودكانه كتابي "كوچولو
از بعد اروپاي در حيات فلسفه كامل دوره يك دنبال به
سئوالهايي يافتن موضوعيت بهدنبال.باشيم رنسانس
بر اصل هم خودداستان در كه چنان جوابي هر از ارجمندتر
بر اصل سيرابي ، نه و عطش رفع پي در وجستجوي است تشنگي
.شنيدن جواب نه و است پرسيدن
زمين به قدم تنها سيارهاي از اگزوپري كوچك شاهزاده
دوران زينت كه بيپيرايهاي حالت آن با ميگذارد انسانها
غيرزميني كننده تداعي تنها نه رو آن از و است حيات اوليه
است زميني تاريخ ماقبل انسان يادآور كه (unearthly) بودن
حركتش در عقلهنوز كه موجودي... اعصارطلايي بازيافته و
دانشهايش ، همه وكليد است ننهفته رازي ودرنگاهش نيتي
نو اين چشمان با saint-lmocente يك.است استفهام علامت
و مناسبات كه زمينيهاست و زمين با بيگانه رسيده
و "هجو" حقيقت به زمينيها ، شكلگرفته پيش از ذهنيتهاي
نكتهسنج و حساس قلم.مييابد نمود خود گونه"طنز"
نظم اين (portrait) پرتره از غفلت تارعنكبوت اگزوپري
تقلا آن پود و تار در همه و همه كه پوچگرا و نيهليستي
و خودپرستي قدرت ، خواست تعصب ، و غرور.برميدارد ميكنند
راسيوناليسم غلبه بيهودگي ، و مسخ شخصيت ، كيش
خودكاري ارقام ، و اعداد حجمه و (Rationalism)
معاصر انسان خوان هفت نه مگر ابزارنگاري و (automation)
(instrumentalism).(nihilisme) ،(egocentrisme).است
را معاصر انسان هجويه عنوان ، هر وتحت نقاب هر زيرا
زيبا و خيالانگيز اثر اين در كار وحسن دريافت ميتوان
آن سطرهاي خلال از انساني عواطف و داشتن دوست فلسفه كه
بهرغم معنا بر تفوق و سادگي برغم عمق بر غلبه ميتراود ،
ضعف با است گلي را شاهزاده سيارهاست كودكانه كلمات
از داشتنش دوست براي كه غرور لطيف قدرت و زيبايي ظريف
عطرافشاني كه كردارش به را گفتارش و بايد گذشت وكلام حرف
آتشفشان آن كردن پاك به اصرار بگوييد اگر و بخشيد است
شايد ;ناشناختهها براي سهمي شايد... نميدانم خاموش؟
با گل يك آشنايي از بگوييد اگر.آتشفشانهايش دلگرفتگي
گل ، يك ارزش از بگوييد اگر چندكرم ، زحمت ، از گذر شبپره
.كردهايد صرف پايش به كه عمريست معيارش
مطرود فكر بودن ساحتي تك از مسئوليت ، از بگوييد اگر
تعيين و كردن فرد از ،(aprivoiser)كردن اهلي از مالكيت ،
دلتنگي در مساعي تشريك از.. گلها ، آدمها ، لحظهها ،
گل و بائوبابها تمايز از گل ، و بره تقابل از غروب ،
از لبخند ، يك كردن هديه از زمين ، كوير در هبوط از سرخها
به كوير يك مشروط زيباييشناسي از اشك ، اسرارآميز سرزمين
از و معصوم كلكهاي از كجا ، درنميدانم پنهان چاهي وجود
افسانهها بعضي مثل و قصه هر مثل داشتني ، دوست دروغهاي
زيباييها از غربت زدودن و قرابت افزودن از اسطورهها ، و
از عجيب هندسه اين در نتوانيد اگر خواستنيها ، و وخوبيها
بزرگهاي آدم تمسخر نيش كنيد ، احساس خود براي جايي حيات
سود مختصات جز به ما بهراستيهست هم شما متوجه اگزوپري
درون در ديگر منطقي.ميشناسيم ديگري مختصات فايده ، و
وجه لبخند و فانوس ميان واشك ، زنگوله ميان كه داريم خود
كند؟ پيدا تشابهي
است چريده را گل بره آيا كه اساسي سئوال اين به ونخنديم
داستان از حيات تفصيل در اگر دارد گريه جاي چه نه؟ يا
اصل در.بمانيم گله و درگل گل ، بيتوجه ما ، زندگي مجمل
حضور مجال كه بمانيم گل در چنان حوائج و غرايز مسلم
.تفنني حتي يا تذكري مجال.نيابيم وخلوص
اهلي" عبارت پس در پنهان معنايي بار سطور اين نويسنده
ديگر جور شست ، بايد را چشمها" عبارت امتداد در را "كردن
... و وگوش چشم سهم فقط نه آنهم سپهري ، از "ديد بايد
كه وسعت اين در كه نوعي انسان كردار و گفتار و رفتار
كل در ميتوان و ميگويد سينما مورد در آويني شهيد
:بازمييابد نشست ، تماشا به را آن امروز بشر تمدن رهاورد
...دارد بروز امكان هستي حقيقت
.كرد اهلي تقرب اين براي را تكنيك حجاب بايد منتها
و صداقت حربه با و خلاقيت نيروي با اگزوپري دوسنت آنتوان
و سرخوردگيها نارضايتيها ، دستاندركار چنان سادگي ،
او ، لهجه صراحت و لحن بدويت در كه ميشود خويش دلتنگيهاي
پويش ، استمرار ، عطش ، جستجو ، را فلسفه اندوختههاي تمام
تمام و..سارتر ، پاسكال ، دكارت ، رنج ، پوچي ، انتظار ،
زيستن زادن ، حيات ، مرگ ، لبخند ، اشك ، را ، هنر آموختههاي
.بازآموخت ميتوان كودكانه ، قصه دراين داشتن دوست و
مستقيمي حسين
|