بمب و بمبهستهاي :انفجار روزافزون 2 خطر
زيست محيط
آلودگي
زبالهها از جزيرهاي
...آبي نيست ديگر آسمان

بمب و بمبهستهاي :انفجار روزافزون 2 خطر
زيست آلودگيمحيط
كه است تعريف قابل نظامي چارچوب در پايدار توسعه
توانايي آنكه بدون كند ، برطرف را حال زمان نيازهاي
بهخطر نيازهايشان كردن برطرف براي را آينده نسلهاي
.اندازد
به را آينده نسل هر كه داشت وجود امكان اين گذشته در
بهدست را خود سرنوشت ميتوانست كه كند واگذار بعدي نسل
امكان.برآيد خويش عصر مشكلات حل عهده از و گيرد
نسلها براي يكسان بهصورت طبيعي منابع از بهرهبرداري
و تخريب به منجر هرگز بهرهبرداري اين و بود فراهم
.نميشد تجديد غيرقابل منابع نابودي
از بهرهبرداري جمعيت ، بيرويه رشد براثر ما عصر در اما
پيش سدههاي در كه پايداري تعادل وضعيت از طبيعي منابع
بهصورت آن زيانبار پيامدهاي و شده خارج داشت وجود
منابع بهخطرافتادن و هوا آلودگي زيست ، محيط آلودگي
.است كرده بروز آينده نسلهاي زيان به زمين كره حياتي
از و نروژ پيشين نخستوزير "برونتلاند گروهارلم خانم"
رياست سال 1983 از كه زيست محيط حفظ سرسخت هواداران
سازمان در خود كه -را توسعه و زيست محيط جهاني كميسيون
اينخصوص در دارد ، برعهده -بود كرده ايجاد متحد ملل
قادر را انسان تا بيانديشيم تدبيرهايي بايد ما":ميگويد
.دهد ادامه خود زندگي به بيستويكم قرن در سازد
ويژه خطر دو از دارد قرار ما نسل مقابل در كه چالشي
و آلودگي خطر و هستهاي تسليحات مسابقه ;ميشود ناشي
".آلودگي از ناشي بمب و هستهاي بمب:بمب دو درواقع
براي پايدار و اساسي تصميمات گرفتن براي":ميافزايد وي
مسئول نهاد تنها را دولتها نبايد خطرات اين با مقابله
در تا نيازمنديم بينالمللي چارچوبي به ما.آورد بهشمار
گفته به ".بگيريم تصميم آيندگان و خود طرف از آن محدوده
اين در است گرفته صورت تاكنون كه توافقهايي از بعضي وي
.است جهت
زمينه ، اين در حقوقي بينالمللي نظام پايههاي از يكي
تصور.است (CFC) كلروفلوركربن از استفاده به مربوط
نابود را اوزون لايه بشر ، ساخت شيميايي مواد اين ميشود
.ميكند
كاهش آن هدف كه مونرال مقاولهنامه با ملتها از بسياري
است ، زيانبار شيميايي مواد اين از استفاده حذف نهايت در و
روبهرو CFC خطر با تنها كره هوا اما.كردهاند موافقت
از بيرويه استفاده و فسيلي سوختهاي احتراق بلكه نيست ،
.ميكند تهديد را آن نيز انرژي تجديدناپذير منابع
توسعه حال در كشورهاي در
اخير ، سال طول 50 در بهويژه اروپا صنعتي انقلاب از پس
كردن آلوده در را سهم بيشترين صنعتي پيشرفته كشورهاي
بايد نيز نسبت همين به و داشتهاند زمين كره زيست محيط
گازهاي پخش از جلوگيري و زيست محيط آلودگي كاهش در
و ورزند تلاش زيست محيط در خطرناك پسابهاي و آلاينده
.دهند انجام را لازم سرمايهگذاري
كشورهاي سوي از رويكردي چنين شاهد نهتنها متاسفانه اما
آنها اخير سال ده طي بلكه نيستيم ، ثروتمند و يافته توسعه
كاهش را توسعه درحال كشورهاي به خود كمكهاي از بسياري
محيط آلودگي در ثروتمند كشورهاي سهم درحاليكه دادهاند ،
.بالاست همچنان زيست
معرض در صنعتي ، توسعه جهت در توسعه درحال كشورهاي
.دارند قرار زيست محيط آلودگي
قابل بخش پيشرفته صنعتي كشورهاي كه دليل اين به بيشتر
اين به را خود آلاينده و مانده عقب تكنولوژي از توجهي
و بالا بسيار هزينه به باتوجه و ميكنند منتقل كشورها
از كار اين صنايع ، قبيل اين آلايندگي كاهش براي سنگين ،
نيز بخش اين در و نيست ساخته توسعه حال در كشورهاي عهده
آمريكا ، متحده ايالات جمله از پيشرفته صنعتي كشورهاي
آلودگي كاهش براي را بيشتري سهم بايد ژاپن و اروپا
.بگيرند برعهده توسعه حال در جهان در محيطزيست
عقب تكنولوژي صدور از كه شوند متقاعد بايد آنها ابتدا
چشم توسعه حال در كشورهاي به آلاينده صنايع و مانده
تكنولوژي به كشورها اين دستيابي براي وسپس ، بپوشند
آنها اختيار در را لازم كمكهاي پاك ، صنايع و پيشرفته
.بدهند قرار
بدگماني نوعي
و صنعتي يافته توسعه كشورهاي به نسبت ريشهدار سوءظن يك
كاهش طريق از زيست محيط آلودگي كاهش براي آنها توصيههاي
حال در كشورهاي از بسياري در شده موجب صنعتي آلايندههاي
صنعتي ، پيشرفته كشورهاي كه بگيرد قوت پندار اين توسعه ،
اين و ميباشند روبهرشد كشورهاي در صنعتي توسعه مخالف
تحميل و زيست محيط آلودگي با مبارزه قالب در را مخالفت
.ميدهند ادامه توسعه حال در كشورهاي بر راهحلها برخي
جهاني رويكرد
زيست محيط آلودگي از ناشي انكار قابل غير و حاد مشكلات
مختلف مناطق مردم ميان محسوس همبستگي يك كه است شده موجب
.آيد وجود به بزرگ مصيبت اين با مقابله براي جهان
پيامدهاي تاريخ طول در طبيعت بر بشر سلطه كه دانست بايد
اين.است داشته همراه به را كمنظيري و زيانبار تلخ ،
.ميباشد دستهبندي قابل زير صورت به عمده طور به مشكلات
كه طوري به اخير سال در 150 جمعيت رشد سريع افزايش -
ميليارد به 5 نفر ميليارد يك از را زمين كره جمعيت شمار
دوبرابر اخير ساله دوره 4030 در رشد اين و رسانده نفر
.است بوده
و زغالسنگ بهويژه فسيلي سوختهاي از گسترده استفاده -
پيامدهاي و ما خاكي سياره شديد آلودگي موجب نفت
قطبي يخهاي ذوبشدن هوا ، و آب دگرگوني همچون زيانآوري
.است شده دريايي مهيب توفانهاي و
رفتن ميان از درپي كه طبيعي زيست محيط سريع نابودي -
رخ هوا و آب آلودگي و خاك فرسايش گياهي ، پوشش و جنگلها
.شود طبيعت حياتي سيستم نابودي موجب ميتواند ميدهد ،
خطر يك صورت به زيست محيط آلودگي كه حالي در متاسفانه -
بخش است ، داده قرار جدي تهديد معرض در را جهان رشد روبه
جنگ راه در بشر ابتكار قدرت و مادي منابع از توجهي قابل
ميكربي و هستهاي سلاحهاي جمله از جنگ ، تداركات تهيه و
.ميشود صرف
رفتن بين از است ، آن درگير انسان كه وضعيتي بنابراين
زمين كره زنده موجودات ديگر زندگي و بشر نوع ميان تعادل
و علوم و دانش ياري به ميتوان زمان ، اين در درست و است
وضعيت جبران براي را نياز مورد فني دانش انساني ، خلاقيت
احياء را طبيعت و انسان ميان هماهنگي و كرد توليد كنوني
.نمود
است ، قادر جهان مردم سياسي و اجتماعي اراده و همبستگي
.باشد داشته همراه به مفيدي دستاورد چنين
صبا روزبه
زبالهها از جزيرهاي
نداريم بيشتر زمين يك
شهر ساكنان و زباله تن توكيو 18600 شهر ساكنان روزانه
شهري زبالههاي.ميكنند توليد پسماند تن نيويورك 26000
كشورها بغرنج مسائل از يكي صورت به امروزه آن انباشت و
تجربه زمينه اين در گوناگوني راهحلهاي تاكنون و درآمده
اين از ناشي آلودگيهاي يعني مسئله ، اصل اما است ، شده
سفرههاي متوجه طريق اين از كه خطري ويژه به زباله
.است باقي خود قوت به ميباشد آب زيرزميني
از زباله تفكيك طرح بر علاوه جهان كشورهاي از برخي در
به نيز زبالهها بازيافت براي گوناگوني روشهاي مبدا ،
از بخشي كردن پر براي ژاپن كشور در اما است ، درآمده اجرا
خليج در شده انباشته پسماندهاي از استفاده با دريا ،
و درآمد اجرا مرحله به "هواندا" فرودگاه ايجاد طرح توكيو
تفريحات پارك يك احداث براي مصنوعي جزيره يك همچنين
.شد ايجاد
بومنوشيما به موسوم مصنوعي جزيره دومين اين بر علاوه
به مكاني در مواد همين از استفاده با نيز (رويا جزيره)
است ، احتراق غيرقابل پسماندهاي مخصوص كه هكتار مساحت 200
طول 12 به خاكريزي كه جزيره اين.ميباشد احداث دست در
در است ، كرده احاطه را آن متر پهناي 20 به و كيلومتر
مكان اين ظرفيت.است مقاوم لرزه زمين و گردباد برابر
.است شده پيشبيني سال 1996 تا پسماند پذيرش براي
روي گلف وسيع زمين يك نيز شيكاگو شهر مسكوني حومه در
آمده ، وجود به پسماندها شدن انباشته از كه بزرگي تپه
اين در خانه مصرفي 9500 برق حاضر حال در و است شده ايجاد
تامين مذكور تپه از حاصل متان گاز از استفاده با منطقه
تا 30 "احتمالا پسماند تپه اين متان گاز ذخيره.ميشود
.ميماند باقي ديگر سال
يونسكو پيام نشريه:منبع
...آبي نيست ديگر آسمان
پاكيزه روزهاي تهران ،
آلودگي غبار زير تهران ،
:اشاره
است يافته شدت روزها ، اين در كه تهران هواي آلودگي مسئله
را سالخوردگي دوره اكنون كه نسلي نيست ، نسل يك مشكل تنها
آسمانش كه است كرده ثبت را شهري خود حافظه در ميگذراند
زندگي آب زلال نهرهاي در و سرسبزند درختانش و پاكيزه
گذشته خاطرات وصفناپذير ، حسرتي با اكنون او.است جاري
خاطر به است آينده نگران بيشك اما ميكند ، مرور را
.آيندهاند و بعدي نسل كه نوههايش و فرزندان
در تنها را بزرگ تهران پاك طبيعت و آرامش نيز حاضر نسل
و ميكند جو و جست قصهها لابلاي در و خود پدران خاطرات
زلال و قديم تهران از نشاني قديمي ، عكسهاي در يا
دليل همين به.ميجويد كوهسارانش صفاي و جويباران
يك بلكه شهري ، مسئله يك نه تهران هواي آلودگي ميگويند
كافي.داريم ملي عزم به نياز آن حل براي و است ملي مسئله
دركشور خودرو دستگاه هزار سال 200 هر كه بدانيم است
فروش به تهران در آن از توجهي قابل بخش ميشودو توليد
خارج رده از فرسوده و قديمي خودروهاي كه آن بدون ميرسد ،
...مجمل اين از بخوان مفصل حديث خود تو كه شوند ،
آلودگي ملي مسئله به نو است نگاهي ميخوانيد كه نوشتهاي
تازه قالبي در را شهر اين اصلي مشكلات كه تهران شهر كلان
.ميگويد باز
.شلوغش هميشه خيابانهاي با.ايران پايتخت .است تهران
به وقتي اما ابرشهر نام برازنده و بزرگ چند هر شهري
همه اين براي جا و است كوچك ميكني گمان ميروي ، خيابان
دهها به خيابانهايش در روز هر كه كوچك آنقدر.ندارد آدم
.ميخواهي معذرت و ميزني تنه نفر
تعريفش جمعيتش بزرگ ، شهرهاي ديگر همچون كه شهري تهران ،
ميشود ، كشيده طرف چهار از شهر ميشود زياد كه آدمميكند
.ندارد آخر شهر ، ميكني حس كه طوري
اينكه اما دارد ، جهت چهار شهري هر مانند هم تهران چند هر
از گفت بايد ميشود ، ختم كجا به غربش و شروع كجا از شرقش
.ميرود دورتر و دورتر سال هر كه حاشيهها به حاشيهها
آرزوهاي و آمال با وارداني تازه سال ، هر كه حاشيههايي
خود كردن پيدا براي و ميگيرند جاي آن در حقيقي "كاملا
و مركز به حاشيه از روز هر چهرهها و صداها شهر اين در
مسافرتهاي لابلاي كه آنچه و ميدوند حاشيه به مركز از
.زندگي و عمر جز نيست چيزي ميشود ، گذاشته جاي روزانه
در دقايق و ثانيههادارد را خودش تعريف اينجا در زمان
واحد كمترين و نميآيند حساب به چندان زمان گذر شمارش
ساعت كه دقيقه حتي نه و ثانيه نه اينجا در زمان شمارش
وسايل انبوه در ماندن ساعتها وقت ، اتلاف كمترين و است
را تو بزرگراه و خيابان در ممتد خطي همچون كه نقليهاي
.ميكنند وصل افق به
زمين روي روزي كه خانه.دارد ديگري تعريف چي همه اينجا ،
آن ، جلوي در گلي و سبزه و حياط به رو پنجرهاي با بود
گرچه آنجا.است كرده صعود آسمان دل به و !كشيده قد امروز
نيز آن متري وسعت 45 در و سبزهاي و گل نه هست ، درختي نه
پشت از اما نميماند ، باقي گل گلدان براي مجالي ديگر
چراغ سوسوي بخواهد دلت تا دوجدارهاش پنجرههاي
!است تماشايي شهر ماشينهاي
از دور جلوه و هيبت آن شد ، اختراع اتومبيل وقتي ميگويند
به دريافت انسان و باخت رنگ مكان و زمان بودن دسترس
يقين ، به البته.كند طي را مكان و زمان ميتواند راحتي
برخوردار نسلهاي و كردند اختراع را وسيله اين كه آنها
-اينجا در اما.رفتهاند پيش فرضيه همين آن ، طبق از پس
انبوه يعني اتومبيل.دارد ديگري تعريف اتومبيل -تهران
طي را زمان و مكان سلانه سلانه و انتظار خستگي ، كلافگي ،
كر را آسمان گوش كه بوقهايي هجوم يعني اتومبيلكردن
.تيره را نگاهت مسير كه اگزوزهايي و ميكند
جهان ، اينچنيني و بزرگ شهرهاي اغلب در كه امروزه اما و
منفجر جمعيت انتقال و نقل وظيفه زيرزميني قطارهاي
را تو آسايشان برق سرعت با و دارند عهده به را شدهشان
اما اينجا "مترو" ميرسانند ، شهر سوي آن به دقايقي در
:كه كاغذ ، من هفتاد مثنوي دارد داستاني خود
نيامد يار كه دل اي ديدي
نيامد سوار و آمد گرد
وزارتخانهها ، نهادها ، با عظيم ابرشهري تهران ، اما
فرهنگي ، مراكز بانكها ، موءسسات ، سازمانها ، ادارات ،
بيشمار و بزرگ سبز پارك چندين با و تفريحي و آموزشي
شهر كشيدن نفس روزنه يگانه گويي كه) كوچك سبز فضاهاي
اندكي آن ، مطبوع خنكاي شروع و پاييز آستانه در (ميباشند
و لطيف هواي با كه پاييز.دارد تفاوت شهرها ديگر با
هجوم از است نشانهاي اينجا ميشود ، تعريف شفافش باران
بر كس هر و هوا آلودگي و شلوغي سروصدا ، كنترل غيرقابل
يعني مدارس فصل كه ميداند شهر اين در زندگي تجربه اساس
غلظت يعني ماندن ، ترافيك در بيشتر را عمر از ساعت يك
آلودگي مجاز حد از و يافتن تقليل تنفسي هواي در اكسيژن
اين به نيز هوا وارونگي طبيعي سيستم كه كردن صعود هوا
دارد بستگي چي همه ديگر و ميرساند ياري سرسامآور هجوم
به حاشيه از همچنان تو و نوزد يا بوزد آيا كه بادي به
كه بيايد ، باران كاش كه ميدوي حاشيه به مركز از و مركز
و بود نشده اختراع ماشين "اصلا كاش كه بوزد ، باد كاش
اينجا.ميرفتيم سو آن و سو اين به ارابه و اسب با هنوز
.شمالش در ايران كوههاي زيباترين با شهري.است عجيبي شهر
بايد تهران نقطه هر از كه ارتفاعي چنان با كوههايي
نگاه دورها به چه هر نيز روز ميانه در حتي اما.ببينيشان
و ديد نخواهي آلوده غبار مه پس در كوهمانند شبحي جز كني
شبهاي پرستارهترين از يكي روزگاري كه تهران شبهاي
هوا كهاست خالي ستاره برق از كه است زماني بود ، ايران
ديگري تعريف اينجا نيز ابر اما.است ابري هميشه اينجا
از نه تهران ابر كه نميداند باريدن اينجا ابردارد
و است شده ساخته گوگرد و كربن مونواكسيد از كه آب بخار
و ماشين و انسان تصاعدي تراكم براثر جز نيست همه اين
.هوا آلودگي
***
تهران پايين و بالا در كه جواني و پير عظيم خيل اينك ، و
را خود انسان ، سازشپذيري اصل طبق كه جواناني درگذرند ،
وفق تدريج به آلودگي و ترافيك و صدا اينهمه فوران با
دشت و كوه پاكي و آرامش و سكوت دلتنگي كمتر و ميدهند
برگ خيس نسل به كه آنها مسنها ، اماميدهد آزارشان
تنها كه سبز فضاي در صبحها كه ميبينيشان دارند ، تعلق
ميانه در دارد ، وسعت زمين كره بر نقطه يك اندازه به
روي شهرداري ، پاشهاي آب از خيس سبزههايي و درخت چندين
كرده خم عقب به را سرشان كه حالي در و نشستهاند نيمكتي
و مينگرند آبي آسمان خاطره به بستهاند ، را چشمهايشان و
شاعران اشعار در نه آسمانش كه نسلي به ميسوزانند دل
.است خاكستري نگاهشان ، فراز در و واقع به كه نااميد
گوگرد و كربن مونواكسيد ذرات تراكم از خاكستري آسماني
خودخواسته ، هدفي و ملي عزم با جز كه روزافزون تراكمي..و
.شد رشدش از مانع نميتوان
.دارد ديگري تعريف همهچي اينجا.است عجيبي شهر اينجا اما
يعني اينجا خواستن ، .ديگرگونه دارد تعريفي هم "خواستن"
يك كسي تا است منتظر كس هر و بدهي انجام تو تا بخواهم من
.كند جارو را تهران هواي شبه
است دردي ديگر جمعيت ، انفجار و ترافيك هوا ، آلودگي اما
تو ، نه من ، نه ديگر اينجا.ميطلبد مشترك درماني و مشترك
وجدان كه دولت يك حتي و نهاد يك و فرد يك نه و او نه
.است مسئول عمومي
از يك هر مگر گرفت نخواهد رنگ خاكستريش ، آسمان تهران ، و
.بشتابيم ياريش به ما
اصغرپور ريتا
|