ميداني پژوهش و ايرانشناسي
سيستاني ايرجافشار با درگفتوگو
كنوني جغرافيايي مرزهاي به محدود ايرانشناختي پژوهشهاي
تبادلات و تاثيرات از محوطهاي بلكه نيست ، ايران سياسي و
باستان دوران از فرهنگي و قومي ميان ارتباطات و فرهنگي
بردارد در را اكنون به تا آرياييها آمدن از پيش حتي
به دهه دو به نزديك سيستاني ، افشار ايرج:گشايي جستار
زمينه در كتابخانهاي و ميداني پژوهشهاي و بررسي
كه است كتاب جلد هشتاد آن نتيجه كه پرداخته ايرانشناسي
طرح" نام زير ديگر جلد و 28 رسيده چاپ به آن جلد پنجاه
از است مجموعهاي كه "گردشگري و شناسي ايران جامع
كشورمان ، استان درباره 28 پژوهشي و كاربردي آگاهيهاي
كتاب.است چاپ زير هيرمند انتشارات توسط
سال در كه "ايران عشايري طوايف و ايلهاوچادرنشينان"
ميان در و شده شناخته ايران اسلامي جمهوري سال كتاب 1367
لنين موزه كتابخانه به سال طي 15 كه فارسي كتاب هزاران
شهريور در ديگر كتاب عنوان هفت با همراه شده ، وارد روسيه
شايان.است رسيده ثبت به كتابخانه آن در سال 1370 ماه
امتحاني ، و درسي مهم مرجع شده ، ياد كتاب كه است يادآوري
هيات عضو اكنون هم وي.است انساني جغرافياي دكتراي آزمون
و بوده بلوچستان و سيستان استان ايرانشناسي بنياد امناي
فرصتي.دارد همكاري گاهي نيز مركز ايرانشناسي بنياد با
صميمانهاي وگوي گفت به افشار استاد با تا داد بدست
درباره نظرگاههايش و علاقه درباره وي از و بنشينيم
توجه.شويم جويا ايران مردم فرهنگ و ايرانشناسي مسائل
.ميكنيم جلب وگو گفت اين متن به را گرامي خوانندگان شما
زمينه در شما ساله چندين علاقهمندي به توجه با *
گوناگوني مقالات كتابها ، نشر و چاپ پژوهش ، و ايرانشناسي
ايلام غربي ، آذربايجان به نگاهي مانند باره ، اين در
طرح "اخيرا نيز و.. و نامه سيستان آن ، ديرينه وتمدن
كشورمان استانهاي ايرانگردي و ايرانشناسي جلدي مجموعه 28
و انگيزهها چه با كه بفرماييد هيرمند ، انتشارات توسط
پرداختهايد؟ زمينه اين به موضوعاتي چه بيشتر
بايستي خود ، خاستگاه و زادگاه به علاقهمند ايراني هر *
.آورد عمل به اسلامي ايران ترقي براي خدمتي خودش ، سهم به
پژوهشم كار دلسوخته ايراني يك عنوان به هم من رو اين از
روز شبانه كه طوري به كردم آغاز پيش سال بيست حدود را
در من پژوهشي كارهاي اما.ميكردم كار ساعت تا 16 بين 14
آثار مردمشناسي ، زمينههاي در "عمدتا ايرانشناسي
پارس ، درياي مانند) اقليمي وضعيت شناخت تاريخي ، و باستاني
جغرافياي هندورابي ، ابوموسي ، كيش ، جزيرههاي بندرها ،
و استانها شناخت نيز و (چابهار و پارس درياي تاريخي
فرهنگ ،(شرقي آذربايجان بوشهر ، كرمانشاه ، ) ايران شهرهاي
كوليهاي ايران ، سنتي طب كتابهاي مانند) ايران مردم عامه
از من انگيزه و هدف بيگماناست (.. و دنيا و ايران
كهن فرهنگ واعتلاي شناخت احيا ، پژوهشي كارهاي اين انجام
.است بوده ايران اسلامي و ملي
مجموعههاي اين در شما پژوهشي اشتغال كه ميرسد نظر به *
موقعيت و تاريخي جغرافياي متوجه بيشتر ايرانشناسي ،
خلايي و نياز چه حال بوده ، ايران مناطق و شهرها اقليمي
ميديديد ملي فرهنگ شناخت و ايرانشناسي پژوهشهاي در را
پرداختيد؟ زمينه اين به خاص بهطور كه
موقعيت و تاريخي پيشينه بهتر شناخت براي من نظر به *
پژوهشهاي در بايد اسلامي -ايراني فرهنگ جغرافيايي
كشور استانهاي و شهرها تاريخي جغرافياي به ايرانشناسي
برگيرنده در گسترده تعريف يك در تاريخي جغرافياي.پرداخت
مردم ، فرهنگ جمعيتي ، ساختار تاريخي ، و طبيعي جايگاه
صنعت بهويژه و ماشيني صنايع دستي ، صنايع)اقتصاد
بازرگاني و نقل و حمل راهها ، و معادن جايگاه ،(جهانگردي
مردم گسترده زمينه اين من نظر به بنابرايناست.. و
و آباء سرزمين بهتر چه هر شناخت به را ايران پاكانديش
.ميكند ياري اجداديشان
اين منظورم بوده ، چه پژوهشها اين در شما روش يا شيوه *
در ميداني شيوهاي به بررسيها اين انجام براي استكه
ميپرداختيد؟ مطالعه به استانها و شهرها مردم اقوام ، ميان
منظور به روستاها و شهرها به رفتن من روش و شيوه بله ، *
كتابهايم تمام در شيوه اين و بود ميداني پژوهش و بررسي
و ايلات پاي به پا كه بود روزها چه.دارد مداوم حضوري
با را خود راستا اين در و كرده قشلاق و ييلاق عشاير
همه اينها و ميكردم حس مانوس مردم آن مسائل و مشكلات
مستندتر و دقيقتر و درستتر پژوهشهاي به رسيدن براي
.است بوده
بخشهاي "مثلا درباره مداركي و اسناد گردآوري از پس البته
با را آنها قوم هر تاريخي پيشينه و جغرافيايي و طبيعي
ميشد گاهي حتي.ميآميختم در علمي و دانشگاهي تحقيقات
من به كه اطميناني حسب بر روستاها و شهرها مردم كه
رويدادهاي و فرمانها زمينه در مداركي و اسناد داشتند ،
انجام در كه ميگذاشتند من اختيار در را محلي و تاريخي
.ميداد ياري مرا دقيقتر پژوهشهاي
ايران تاريخي جغرافياي و فرهنگ پژوهش در شما انداز چشم *
ميرود؟ جغرافيايي كنوني مرزهاي از فراتر آيا
نظر در پژوهشهايم در را معاصر ايران تنها نه من *
پيوند تاريخي ، وبناهاي باستاني آثار بخش در بلكه ميگيرم
"مثلا باستاني محوطه با را ايران ساله هزار چندين تمدن
حصار تپه با سيستان سوخته شهر و عيلام شوش ، بينالنهرين ،
و كرمان و شهداد نيز و پاكستان سند و موهنجودار دامغان ،
.كردهام بررسي زمين ايران باستاني محوطههاي ديگر
محدود من ايرانشناختي پژوهشهاي ميكنيد ، ملاحظه چنانكه
بلكه نيست ، ايران سياسي و كنوني جغرافيايي مرزهاي به
ميان ارتباطات و فرهنگي تبادلات و تاثيرات از محوطهاي
آمدن از پيش حتي باستان دوران از را فرهنگي و قومي
.بردارد در را اكنون به تا آرياييها
و فرهنگي دهشهاي دادو زنجيره اين از شمايي ، استاد *
.بفرماييد ترسيم آن ويژگيهاي و تاريخي
تداوم فرهنگي ، گستره اين در ميتوانيم ما نمونه براي *
و نقشدار به خشن سفال نوع از "مثلا كشورمان تمدن پيشرفت
از كشورمان فرهنگ حتي.ببينيم را مرغوبتر سفالهاي سپس
ميشده متصل روز آن قديم دنياي به لاجورد سفال همين طريق
منطقه اين در فرهنگي مشترك ويژگيهاي از ديگر يكي.است
سيستان و باستان عيلام فرهنگ ميان كه است شباهتي "مثلا
كه ميدانيم.ميخورد چشم به مردگان گور ساختن در امروز
.است بوده مرسوم زمين روي تدفين باستان ، عيلام و شوش در
را مرده و ميساختند ضربي تاق با را اتاقي كه شكل بدين
زير مرده يعني راميبستند ، آن ودر مينهادند اتاق داخل
سيستان در اكنون هم كه اينجاست جالب.نميشد دفن خاك
(Tirg) تيرگ اتاق اين به و ميشود انجام روش همين
دختر جمجمه با سيستان سوخته شهر در حتي ياميگويند
وگويا بود شده جراحي كه شدند روبهرو سالهاي چهارده
صورت هر به.بود مانده زنده نيز عمل از پس ماه شش حدود
شامل غربي آسياي ايران ، فلات) منطقه اين در ما
فرهنگهاي از گسترهاي با (هند و عيلام و بينالنهرين
.هستيم روبهرو پيشرفته
از پيش يكم و دوم هزاره در كه آرياييها صورت هر به *
پيشرفته فرهنگهاي اين با درآمدند ، مناطق اين به ميلاد
غناي در و پذيرفته شاياني تاثير آنها از و شده روبرو
.افزودند خويش فرهنگي
و شهداد و كاشان سيلك بومي فرهنگ در شما "مثلا.بله *
ايذه در بازمانده آثار و سيستان سوخته شهر يا كرمان
را آشاميدني آب و فاضلاب لولهكشي منظم سيستم خوزستان ،
فرهنگ اين خوب.است بوده پيشرفته بسيار كه ميبينيد
ايران فلات پهنه به آرياييها ورود از پيش مادي پيشرفته
تلفيق در و داده تداوم را فرهنگ اين آرياييها.است بوده
را غنيتري فرهنگ و كوشيده خويش فرهنگ با بومي فرهنگ
.است فرهنگ دو اين تلفيق حاصل ايراني فرهنگ.كردند عرضه
همان بازپذيرفتند ، آغوش با را اسلام ايرانيان وقتي حتي
دادند ، ادامه سده چندين را ساسانيان زمان حكومتي ساختار
همان...و خوارزمشاهيان صفاريان ، سامانيان ، جمله از
از يكي درآميختند ، اسلامي معارف و باسنتها را شيوهها
آتشكده روي بر كه است دامغان تاريخانه مسجد موارد ، اين
آثار مهمترين از اثر ايناست شده بنا باستان ايرانيان
.است سمنان استان در ما اسلامي
ايران شهرهاي جغرافيايي و اقليمي وضعيت در كه شما حال *
و جغرافيايي موقعيت اين نظرتان به كردهايد ، پژوهش
چه تا ايران خاص زمينشناختي و (هوايي و آب) اقليمي
اقوام روانشناختي و فرهنگي منش خصوصيات ايجاد در اندازه
است؟ داشته تاثير ايراني
مردم شما "مثلا.است داشته تاثير اندازهاي تا بيگمان *
بگيريد ، نظر در را بوشهر يا بلوچستان و سيستان استانهاي
ميكنند ، زندگي آن در كه خاصي اقليمي شرايط دليل به اينان
در و كوشا استوار ، مردمي "اكثرا غيره و آب كمبود نظر از
.بودهاند هم زورمدار و خشن مردمي حال عين
و هواها و آب حاوي اقليمي ، شرايط نظر از ايران *
خصوصيات متضاد ، شرايط اين كه است متفاوتي اقليمهاي
.است كرده ايجاد را متفاوتي فرهنگي
مردم و دارند فرهنگ يك گيلان مردم كنيد فرض.است درست *
ديگري فرهنگ بوده ، گرمسيري هواي و آب از متاثر كه بوشهر
ميكنند ، زندگي كوير حاشيه در كه يزد مردم يا.دارند
بر طبيعت واقع در و بوده صبور قانع ، سختكوش ، بسيار مردم
از اعم آنها فرهنگ وجود اين با ولي گرفته سخت خيلي آنها
مبارزه بازتابگر باورداشتهايشان و آيينها رسوم ، و آداب
.است اقليمي سرسختيهاي اين مهار براي آنها
و تاثير هم از متفاوت ، ظاهر به بومي فرهنگهاي اين آيا *
چگونه؟ داشتهاند؟ فرهنگي تاثر
مهمترين است ، فارسي كه ايران در زبان عامل بيگمان *
تحت گوناگون اقوام و متفاوت فرهنگهاي اين متحدكننده عامل
فارسي زبان صورت هر به.است ايراني مليت عنوان
اين تمام.است فرهنگي متفاوت خصوصيات اين پيونددهنده
عنوان به.داشتهاند دادوستد يكديگر با بومي فرهنگهاي
و است ايراني زبانشان و نژاد كه ايران بلوچهاي مثال
متاثر رسومشان و آداب هستند ، پاكستان مرز هم هماكنون
را اين "مثلا يا.است پاكستان مردم فرهنگ و زبان از
.آورد نمونه قزوين و گيلان مردم فرهنگ درباره ميتوان
و زنجان سمنان ، مردم ميان را فرهنگي تبادلات همين شما
و شمشك و مازندران و گيلان و فيروزكوه دماوند ، توالش ،
گويششناختي و رسوم و آداب نظر از دماوند و گيلان
.بكنيد مشاهده ميتوانيد
در خودتان ميداني پژوهشهاي به اشاره سخنانتان آغاز در *
چه كه كرديد اشاره و داشتيد ايرانشناسي مواد گردآوري
شما براي اين خوب.شدهايد متحمل راه اين در را مشكلاتي
قابل هستيد ، ايراني فرهنگ به علاقهمند ايراني يك كه
كلنل چون ايرانشناساني ديگر سوي از ولي.است تقدير
قصههاي گردآوري در(ايران در انگليس كنسول) لوريمر
ايران كوهستاني مناطق برخي گذر سخت كورهراههاي بختياري ،
ما شناخت در سهمي كه ديگري ايرانشناسان يا و پيموده را
انگيزههايي چه شما نظر به داشتهاند ، ايران فرهنگ از
داشتهاند؟
به جهانگرد يا خاورشناس ، ايرانشناس عنوان به افراد اين *
پنهان در چه اگر ميكردند ، سفر شرق كشورهاي ساير و ايران
پي در و ميكردند دنبال را خودشان استعماري هدفهاي
صرفنظر بودند ، مناطق اين بكر و طبيعي منابع به دستيابي
ما ، مردم فرهنگ از غيرواقع و نادرست برداشتهاي از برخي از
مثال عنوان به.نهادهاند ما اختيار در جالبي آگاهيهاي
يا نظامي مامور عنوان به كه داير ژنرال يا سايكس سرپرسي
از آثارشان لاي لابه در بودند ، شده ايران وارد جهانگرد
به.يادميكردند چپاولگر و سارق دزد ، عنوان به ما عشاير
عنوان تحت اخير سدههاي در كه بيگانگاني صورت هر
از گذشته درآمدهاند ، ايران به ايرانشناس يا خاورشناس
از را فراواني آگاهيهاي و اطلاعات استعماري ، خواستههاي
.گذاشتهاند جاي بر ما براي فرهنگي و تاريخي رويدادهاي
يادداشتهاي و نوشتهها خواندن هنگام بايستي كه آنچه
كه است اين دهيم قرار مدنظر غربي ايرانشناس نويسندگان
بينظري به را خود سياسي منظورهاي زبردستي ، با افراد اين
و بيطرف را خود آنكه ضمن تا كوشيدهاند و آراسته
دنبال را خود سياسي خاص هدفهاي كرده ، معرفي واقعگرا
نقد را دستاوردها اين بايد ما پژوهشگران بنابراين.كنند
.بازشناسند هم از را آن منفي و مثبت جنبههاي و كنند
پهنههاي در ايرانشناسي مسائل زمينه در بايد ما پژوهشگر
به بيشتر و نموده پيگير تلاش هنري و ملي فرهنگي ، گوناگون
.فانتزي تا بپردازد كاربردي بررسيهاي
پاسخ ديگر عبارت به دارد ضرورتي چه ما براي ايرانشناسي &
است؟ نيازي چه به
قضايي فرهنگي ، سياسي ، توسعه جهت در ما براي ايرانشناسي *
زيربناي و مقدمه پژوهشها اين اساس اين بر.ميشود مطرح
پژوهشهاي بايد پس.است ايران جانبه همه توسعه
كمك پژوهشگران به دولت طرف از و يافته گسترش ايرانشناختي
تا گيرد قرار اختيارشان در معنوي و مادي امكانات و شود
انجام به را پرمايهاي و ژرف شناساييهاي و بررسيها
.برسانند
كه هستند كشورمان در نهادهايي و مراكز و موءسسات امروزه *
ارزيابي و نقد دارند ، را ايرانشناسي و ايران شناخت داعيه
چيست؟ ايرانشناختي موءسسات گونه اين كار از شما
جمله از و فرهنگي كارهاي در بودن متولي چند !ببينيد *
وزارت "مثلا كنيد فرض كه چرا نيست ما سود به ايرانشناسي
مستضعفان ، بنياد خارجه ، امور وزارت اسلامي ، ارشاد و فرهنگ
و رضوي قدس آستان هنري ، حوزه اسلامي ، تبليغات سازمان
متولي چند اين.دارند ايرانشناسي داعيه ديگر ، مركز دهها
و اختلاف كه چرا است ايرانشناختي پژوهشهاي آفت بودن ،
.دارند يكديگر با تضاد
اين طرف از ايرانشناسي زمينه در ديدگاهها اختلاف اين *
دارد؟ عواملي چه در ريشه مراكز ،
كارهاي اگربررسيها كيفيت و چاپ و پژوهش كار ، روش در *
دوبارهكاريها از باشد ، متولي يك مجموعه زير كشور فرهنگي
نمونه براي.ميشود جلوگيري بارهكاريها چند حتي يا و
آن عين بعد كمي و ميشود چاپ نهادي در كتابي كه ميبينيم
چاپ به ديگر مركزي در متفاوت شيوهاي به البته كتاب
ميطلبد را زيادي وقت و هزينه صرف "مسلما اين و ميرسد
متولي يك يعني شود ، هدايت منظم صورتي به است شايسته كه
پژوهشگر حال به اين و باشيم داشته ايرانشناسي زمينه در
.ميشود دلگرمتر خود كار به كه چرا است بهتر هم
مجموعه" چاپ درباره كمي پاياني ، پرسش عنوان به *
انتشارات در را آن مديريت كه "گردشگري و ايرانشناسي
بفرماييد؟ صحبت داريد ، برعهده هيرمند
و ايرانشناسي جامع طرح" گفتيد كه همانگونه مجموعه اين *
علمي ، جايگاه در پژوهش و شناسايي هدف با است ، "گردشگري
كشورمان استان سياسي 28 و تاريخي و اجتماعي فرهنگي ،
چاپ به آن جلد چهار تاكنون مجموعه اين از.است شده تدوين
مانده كه (هرمزگان يزد ، اصفهان ، خراسان ، استان) رسيده
من صورت هر به.رسيد خواهد چاپ به بهتدريج آن جلدهاي
فرهنگ پهنه در كوچكي عضو عنوان به كه هستم خوشحال
فرهنگ به دين اداي در كوچكي سهم توانستهام ايرانزمين ،
.باشم داشته اسلامي ايراني
ارشاد رضا محمد:از گو و گفت
|