...را تو عكس آغوش در موج گرفته
نامه ايران
...را تو عكس آغوش در موج گرفته
تفضلي احمد دكتر شادروان از يادي
;نميكرد ترك قيمتي و روي بههيچ را تفكر ناب فضاي او *
بود يافته مستعد كه را جواناني آنكه براي خود اعتراف به
رساند ، سامان به ميديد متصور آنان براي را آيندهاي و
.شد وارد مسئولانهاي بهطور اجرايي كارهاي بهدنياي
ادب و زبان فرهنگستان پژوهشي و علمي معاون مسئوليت پذيرش
بود دست اين از نيز فارسي
دكتر شادروان درگذشت سالروز ، دي وپنجم بيست :جستارگشايي
.است نامي ايرانشناسان و فرهنگپژوهان از تفضلي ، احمد
ممتاز موقعيت از گذشته خويش ، كوتاه عمر در تفضلي دكتر
جايزه دريافت )كشور از خارج و ايران در فرهنگي و علمي
و تقدير لوح سال 69 ، در ايران اسلامي جمهوري سال كتاب
جايزه در 1370 ، كشور دانشگاههاي برگزيده كتاب جايزه
جمهوري بينالمللي سال كتاب جايزه و سال 1994 در گيرشمن
افتخاري دكتراي درجه دريافت و سال 1374 در ايران اسلامي
از سنپترزبورگ دولتي دانشگاه سوي از در 1996 ايرانشناسي
.بود ساده و بيآلايش فروتن ، فردي هماره ،(است نمونه آن
ايران خارج و ايران علمي مجامع عضويت به آنكه با استاد
در فراواني نوشتههاي و مقالات صاحب و بوده پيوسته
تازه نكتهاي به اگر بود ، جهان و ايران دانشنامههاي
در بلكه نميانديشيد ، آن درباره داورانه پيش برميخورد ،
و پژوهش از پس را آن هميشه و بود محتاط كردن اظهارنظر
.ميرساند انجام به مطالعه
مطلبي تفضلي ، دكتر شادروان ، درگذشت سال سومين مناسبت به
.ميگردد تقديم گرامي خوانندگان حضور كه شده تهيه
اشفاقي نيما
كوتاه خيمه اين دامن گرفت دلتنگي بار از فلك زير خاطرم
"اصفهاني اسير"زنيد بالا را
خاطر در تلخماندگار روز ش ماه 1375 دي دوشنبه 24 روز
دوستان فرهنگ و فرهنگستان دائرتالمعارف ، دانشگاه ، اصحاب
شد عزيزيخاموش وجود شمع روز ، اين شامگاه در.است ايران
فرو عميق غمي در ايرانشناسي جهان او جانكاه مرگ با كه
كار تفضلي احمد دكتر درباره گفتن سخن و نوشتن.رفت
اين صاحب دريغا كه داشت را او جامعيت بايد.است دشواري
ايران تاريخ ميانديشم ، خود با.نيست دارا را آن قلم
كه شگفتيها آن از يكي و دارد آستين در بسياري شگفتيهاي
آن نميدانم.بود تفضلي احمد دكتر نياورد تاب را او زمان
.بلند يا و بود كوتاه لحظهاي گرفت ، خاموشي او كه زمان
لحظهاي در كرد ، پنهان خود در را پيكرش كه سردي خاك اما
بود نيز بلندي لحظات اينهمه با.انباشت را گورش كوتاه ،
ياد به را او و دارد نگاه زنده ها خاطره در را او كه
آثارش از برخي (1).نكردند رهايش شاگردانش و دوستان.آورد
او خاموشي درباره نيز غيرتمنداني و (2)شد سپرده چاپ به
.گفتند سخن
مردم و تاريخ علمي دستاوردهاي از يكي تفضلي احمد دكتر
در تاريخ همين بيگمان اما رفت ، دست از كه بود ايران
جاني آزاده است نيافتني در كه رازناك و ناشناخته فرآيندي
علم تشنگان خيل به و پرورد خواهد را ديگر مردي دانش و
.داشت خواهد تقديم
تحصيلات.شد زاده اصفهان در ش آذر 1316 در 16 تفضلي
دبيرستان از و گذراند تهران در را متوسطه و ابتدايي
رشته در ش در 1338.گرفت ادبي ديپلم ش در 1335 دارالفنون
با تهران دانشگاه ادبيات دانشكده از فارسي ادبيات و زبان
دكتراي دوره در سال همان در و شد فارغالتحصيل اول رتبه
مشغول تهران دانشگاه ادبيات دانشكده فارسي ادبيات و زبان
تا 1344 از 1340 و شد انگلستان راهي سپس.گرديد تحصيل به
دانشگاه شرقي زبانهاي مدرسه ليسانس فوق دوره دانشجوي ش
لندن در تحصيلش دوره پايان از پس تفضلي (3).بود لندن
.گذراند پاريس در تحقيق و تحصيل براي نيز كوتاه دورهاي
و فرهنگ رشته در و بازگشت ايران به سال همان در او (4)
دريافت به بعد سال و شد تحصيل به مشغول باستاني زبانهاي
ژاله دكتر خانم سركار نوشته به.آمد نائل دكتراي درجه
.دينكردبود در تحقيق تفضلي استاد دكتراي رساله آموزگار
در 1337 صادقكيا دكتر استاد پايمردي به پيشتر كه او (5)
كل اداره به وابسته عامه فرهنگ اداره استخدام به
در ش تا 1345 و بود درآمده كشور زيباي هنرهاي موزههاي
به (ش تا 1347 از 1345) اين از پس ميكرد ، كار آنجا
او.پرداخت تحقيق به ايران فرهنگ بنياد در پژوهشگر عنوان
و فارسي ادبيات و زبان مسلم استاد همكار بنياد اين در
تفضلي.بود خانلري ناتل پرويز دكتر مرحوم موءسسه ، آن رئيس
و فرهنگ گروه در استاديار سمت با "رسما ش در 1347
تدريس به تهران دانشگاه ادبيات دانشكده باستاني زبانهاي
رتبه به ش در 1357 و دانشياري رتبه به ش در 1352.پرداخت
در تفضلي استاد مسئوليت آخرين.يافت ارتقاء استادي
فرهنگ دروس تدريس بر علاوه تهران دانشگاه ادبيات دانشكده
آن خارجي دانشجويان بخش رياست ايران ، باستاني زبانهاي و
بزرگ دائرتالمعارف كار آغاز از تفضلي.بود دانشكده
او.داشت همكاري آنها با اسلام جهان دانشنامه و اسلامي
مقالات ، تاليف بر علاوه اسلامي بزرگ دائرتالمعارف در
آن مديران علمي عالي شوراي مشاور و خارجي منابع بخش مدير
.بود نيز
ادب و زبان فرهنگستان پيوسته عضويت به ش در 1370 تفضلي
پژوهشي و علمي معاونت نيز ش از 1373 و درآمد فارسي
.عهدهدارشد را فارسي ادب و زبان فرهنگستان
خارج و داخل دانشگاههاي از بسياري در تفضلي احمد دكتر
ايراد ايرانشناسي كنگرههاي در و پرداخت تدريس به
:آنهاست ازجمله.كرد سخنراني
.توكيو دانشگاه (م 1988) ش پاييز 1367 در -
(م مارس 1992 -آوريل) ش 1371-فروردين 1370 و اسفند در -
.(سوربون) پاريس عالي مطالعات موءسسه در ماه يك مدت به
دانشگاه در ماه يك مدت به (م 1992) ش تابستان 1371 در -
.پكن
.سنپترزبورگ دانشگاه در (م 1994) ش تابستان 1373 در -
(م مارس 1996 و آوريل) ش 1375-فروردين 1374 و اسفند -
(6).امريكا هاروارد دانشگاه در
رسمي بهطور تفضلي احمد دكتر كه تقديرنامههايي و جوايز
:عبارتنداز كرده دريافت
.ش در 1335 فرهنگ اول درجه نشان -
و ش در 1369 ايران اسلامي جمهوري سال كتاب جايزه -
ونخستين انسان نخستين" كتاب ترجمه براي تقديرنامهاي
دكتر خانم سركار خود ديرين دوست همكاري با كه "شهريار
رسانده انجام به آنرا تهران دانشگاه استاد آموزگار ژاله
.بود
در كشور دانشگاههاي برگزيده كتاب جايزه و تقدير لوح -
...و انسان نخستين كتاب براي ش 1370
مارس در 4 فرانسوي نامدار باستانشناس گيرشمن ، جايزه -
و كتيبهها آكادمي سوي از كه (ش اسفندماه 1372) 1994 ،
(فرانسه انستيتوي تشكيلدهنده آكادمي پنج از يكي) ادبيات
اهداء او به تفضلي دكتر علمي خدمات از قدرداني براي
.گرديد
به ايران اسلامي جمهوري بينالمللي سال كتاب جايزه -
Anthologie de كتاب براي ش در 1374 تقديرنامه همراه
ايرانشناسي استاد Profph Gignoux همكاري با Zadespram
.سوربون عالي مطالعات مدرسه
روز 22 در ايرانشناسي افتخاري دكتراي درجه دريافت -
دولتي دانشگاه سوي از(م 1996) ش شهريور 1375
كشورهاي از استادي به نخستينبار براي كه سنپترزبورگ
.بود شده اهداء شرقي
علمي مراكز در عضويت بر علاوه تفضلي احمد دكتر استاد
:بود نيز خارجي علمي مجمع چندين عضو همچنين كشور داخل
از Societe Asiatique پاريس آسيايي انجمن در عضويت -
.م 1971/ش 1350
(انگلستان) ايراني كتيبههاي بينالمللي انجمن در عضويت -
.م 1972/ش از 1351
Acta (بلژيك) اكتاايرانيكا بينالمللي كميته در عضويت -
(7).م 1981/ش از 1360 Iranica
فضاي او كه بنويسم بايد مرد آن اخلاقي خصوصيات درباره
اعتراف به ;نميكرد ترك قيمتي و روي بههيچ را تفكر ناب
آيندهاي و بود يافته مستعد كه را جواناني آنكه براي خود
بهدنياي رساند ، سامان به ميديد متصور آنان براي را
پذيرش.شد وارد مسئولانهاي بهطور اجرايي كارهاي
فارسي ادب و زبان فرهنگستان پژوهشي و علمي معاون مسئوليت
نيز را نكته اين تفضلي دكتر درباره.بود دست اين از نيز
از بسياري غفلت عليرغم او كه انگاشت ناديده نبايد
لحظههاي مهمترين بسا كه -خود عصر وقايع از آدميان
-ميگذرد سادگي به آنان بياعتناي نگاه برابر از تاريخي
در شتابان به لحظات و ساز دوران بهراستي برهههاي به
نزد در شخصي اگر كه بود فردي تفضلي.ميسپرد دل عمر گذر
برابر در ميگفت سخن نيانديشيده ايرانشناسي مباحث در او
اقبال قول به اينهمه ، با.نميآورد تاب او تند نگاه
كه آنجا از و داشت "دلبري با قاهري اختلاط" او لاهوري
آموزگاري و ميآموزاند بود بسيار وي در تعليم به ميل
و آداب مبادي پيرو و خشونت از گريزان اينمرد.ميكرد
دل به ترديدي علمي امور در سختگيري براي انساني موازين
به.نميدانست را بخشودن و نداشت مدارايي و نميداد راه
ايشان علمي همكاران و شاگردان كه بهايي صريحتر ، بياني
و استاد خواسته پژوهشي كار در يافتن تربيت براي ميبايست
استاد.نبود ارزان بپردازند ، ميداشت نكو او كه نظمي
و چشمداشت با همراه خاكساري و استبدادپيشگي از تفضلي
دكتر مرحوم به وي عرضارادت اما ;داشت پرهيز تملقگويي
حكايتي دانشپژوه محمدتقي استاد مرحوم و خويي زرياب عباس
اهل بين در ارادت عرض اين.بود ديگر لوني از و داشت ديگر
شده ساير مثل بودهاند ، محشور بزرگوار سه آن با كه قلمي
در نيز انديشمند سه اين ابدي آرامگاه كه شگفتا و است
.است يكديگر كنار
بيامرزاد خدايشان
تورا عكس آغوش در موج گرفته
ميسوزد آب دليهاي ساده ز دلم
"اصفهاني اسير"
: كتابشناسي
ايران ، فرهنگ بنياد تهران ، خرد ، مينوي واژهنامه -1
.1348
ايران ، فرهنگ بنياد تهران ، اول ، چاپ خرد ، مينوي ترجمه -2
.توس ، 1364 انتشارات دوم ، چاپ 1354 ،
تاريخ در شهريار نخستين و انسان نخستين نمونههاي -3
همكاري با كريستنسن ، آرتور از جلد 1 ، ايران ، افسانهاي
.نشرنو ، 1364 تهران ، ،(تحقيق و ترجمه) آموزگار ژاله
تاريخ در شهريار نخستين و انسان نخستين نمونههاي -4
همكاري با سن ، كريستن آرتور از جلد 2 ، ايران ، افسانهاي
كتاب.نو ، 1368 تهران ، نشر ،(تحقيق و ترجمه) آموزگار ژاله
سال برگزيده كتاب نيز و ارشاد وزارت سال 1368 برگزيده
.كشور 1368دانشگاههاي
همكاري با (ترجمه) هينلز جان از ايران ، اساطير شناخت -5
چاپ بابل ، كتابسراي و چشمه نشر تهران ، آموزگار ، ژاله
.چهارم 1375 چاپ سوم 1373 ، چاپ دوم 1371 ، چاپ اول 1368 ،
تهران ، آموزگار ، ژاله همكاري با زردشت ، زندگي اسطوره -6
دوم 1372 ، چاپ اول 1370 ، چاپ بابل ، كتابسراي و چشمه نشر
.انتشار دست در سوم چاپ
ژاله همكاري با آن ، دستور و ادبيات پهلوي ، زبان -7
.دوم 1375 چاپ اول 1373 ، چاپ معين ، نشر تهران ، آموزگار ،
ژاله كوشش به اسلام ، از پيش ايران ادبيات تاريخ -8
.سخن ، 1376 تهران ، آموزگار ،
:باهمكاري فرانسه به -9
ProfPh.Gignoux
Anthologie de Zadespram, Paris 1993.
.سال 1374 اسلامي جمهوري بينالمللي برگزيده كتاب
:ماخذ
مجله تفضلي ، احمد استاد ميراث وهمن ، فريدون دكتر -1
.م 1997/ش زمستان 1375 شماره 4 ، هشتم ، سال ايرانشناسي ،
ص 657664
ماهنامه در تفضلي دكتر درباره متعدد مقالات :نك -
ص ش ، بهمن 1375 -آبان 80 ،-شماره 83 كلك ، هنري و فرهنگي
505554
سخن ، تهران ، اسلام ، از پيش ايران ادبيات تاريخ كتاب -2
انتشار آموزگار ژاله دكتر خانم سركار كوشش به كه ش 1376
.يافت
مجله تفضلي ، احمد علمي زندگينامه آموزگار ، ژاله دكتر -3
.ص 514 كلك ،
مجله جبرانناپذير ، ضايعهاي صادقي ، اشرف علي دكتر -4
.ص 528 كلك ،
از نسك سه تفسير و شرح دينكرد كتاب ;ص 514 -5
.اوستاست نسك بيستويك
.ص 515 آموزگار ، -6
.516-ص 515 همو ، -7
نامه ايران
سمنان استان كتابشناسي
شاه عليرضا:تدوين /سمنان استان كتابشناسي :كتاب نام
بودجه و برنامه سازمان:ناشر /حسيني شاه يونس حسيني ،
شمارگان250 /فروردين 1377 :انتشار تاريخ /سمنان استان
جلد
و ماخذ تدوين و تنظيم رساني ، اطلاع رويكردهاي در
كه است ضرورتهايي شمار در شهرها ، و استانها كتابشناسي
.نيست توجه مورد چندان گويا آن به پرداختن
پژوهشگران ، ;شهرها و استانها كتابشناسي تدوين و تاليف
ياري را اجرايي كانونهاي و برنامهريزان حكومتي ، مسئولان
.داد خواهد فراوان
اطلاعات "بعضا يا اطلاعات فقدان كه است حالي در اين
شگفتو بحران نمايشي ، و بيمحتوا نارسا ، ناكافي ،
به شهرها و استانها فرهنگي مراكز غالب در را تاثرانگيزي
.است گذاشته نمايش
كه است كتابهايي معدود گونه از سمنان ، استان كتابشناسي
خلاءهاي پاسخگوي گام ، نخستين بهعنوان ميتواند
-ماخذ كتاب ، 3455 اين.شود شمرده منطقه يك در اطلاعرساني
پيرامون كه را -نامه پايان و گزارش مقاله ، كتاب ، از اعم
استان اقتصادي و اجتماعي فرهنگي ، حيات مختلف زمينههاي
توابع و گرمسار شاهرود ، دامغان ، سمنان ، شهرهاي) سمنان
.است كرده معرفي يافته انتشار و شده نوشته (آنها
اشاره با اثر ، اين تهيه از خود هدف بيان در گردآورندگان
;ايران اسلامي جمهوري كشور در سمنان استان ويژه موقعيت به
از بسياري وجود وبخصوص فرهنگ و تاريخ جغرافيا ، نظر از
برخاستهاند ، خطه اين از كه نامي عارفان و دانشمندان
در توجهي قابل سهم سويي از چون كه كردهاند تاكيد
نوشته ايران درباره كه سفرنامههايي و مقالات كتابها ،
تنها ديگر سوي از و است يافته اختصاص استان اين شدهبه
پيرامون گزارش و مقاله و كتاب هزاران اخير دهه دو يكي در
فهرستي تهيه بنابراين است شده ارائه استان خاص مسائل
.است ساخته ضروري را منابع اين از جامع
آنها ، طي كه است عنوان داراي 12 كتاب اين تفصيلي فهرست
منابع و زيست محيط ;طبيعي اوضاع كليات:به مربوط منابع
اوضاع فرهنگي ، اوضاع مذهب ، و دين تاريخ ، جغرافيا ، طبيعي ،
جامعه شهري ، جامعه روستايي ، جامعه اجتماعي ، و اقتصادي
.شدهاند معرفي منطقهاي عمران و عمراني طرحهاي عشايري ،
به سمنان استان كتابشناسي صفحه از 760 صفحه حدود 306
موضوعي ، نمايه برگيرنده در كه يافته اختصاص نمايهها
شناختي كتاب كه اثر ، اينعنوانهاست و موسسات و اشخاص
از متجاوز جمعيتي با مربع ، كيلومتر وسعت 91538 به استاني
در فقط متاسفانه ميگردد ، شامل را نفر ميليون نيم
براي كه است طبيعي و است شده عرضه نسخه شمارگان 250
كتابخانهها و فرهنگي نهادهاي و پژوهشگران از بسياري
را ناشر هدف و بود نخواهد دسترسي قابل دانشجويان وبويژه
در محققان و پژوهشگران نياز از بخشي حداقل تامين كه
.ساخت خواهد متحقق دشواري به شده ، عنوان پژوهش امر پيشبرد
سمناني پناهي احمد -محمد
آزادي و خرد فرهنگ ،
رضا دكتر :نويسنده /آزادي و خرد فرهنگ ، :كتاب عنوان
:شمارگان /اول ، 1378:چاپ نوبت /ساقي:نشر /اردكاني داوري
تومان بها1700 /نسخه 3300
.است داوري رضا دكتر اثر تازهترين واقع در شده ، ياد كتاب
در سال پنج به نزديك اين ، از پيش سالها كتاب اين مقالات
همانگونه نويسنده ، .بود رسيده چاپ به "فرهنگ نامه" مجله
كه كرده اعتراف نكته براين آورده ، كتاب مقدمه در كه
از چه اگر شده ، مدون كتاب اين در كه مقالاتي
ايران جامعه مبتلابه موضوعات به گوناگون چشماندازهاي
نويسنده.است فكري و محتوايي وحدت يك داراي ولي نگريسته
چيز همه سياسي ، هيابانگهاي در امروزه كه است باور براين
اهميتي با موضوع درباره اگر حتي و يافته سياسي بوي و رنگ
رنگ سياسي جريانات تاثير زير بگوييم ، سخن "فرهنگ" چون
معناي در فرهنگ به تنها نه موارد بسياري در ما.ميبازد
و تعبيرات با گاه بلكه نميپردازيم آن ، راستين و اصيل
ديدگاه در.ميكنيم برخورد آن با غيرعلمي ، بيانهاي
درگذشتگان كتابهاي در فقط كه نيست چيزي آن فرهنگ نويسنده
مراد فرهنگ از كه معنايي اين در واقع در ما آمده ، ما
است ، تربيت و داني آداب بر ناظر نگاهمان بيشتر ميكنيم ،
گذشته از سيال و پيوسته است جرياني فرهنگ ، كه صورتي در
تذكر" سبب نويسنده گفته به آنچه واقع ، در و اكنون به تا
فرهنگ ميشود ، گذشته با ما حساسيت "همزباني" و "تاريخي
با قومي اگر:است آورده مقدمه از بخشي در نويسنده.است
سرگردان راه در باشد ، دمساز تاريخي ماثر و حقيقي فرهنگ
و درمييابد درست را مسائل و موانع و مشكلات و نميشود
.نميكند اشتباه گذرا با را پايدار و مهم غير با را مهم
|