پايدار اقتصادي توسعه سكوي سياسي توسعه
ميشوند رو در رو تمدنها كه آنگاه
پايدار اقتصادي توسعه سكوي سياسي توسعه
دانشگاه استاد بيگدلي علي دكتر با گفتوگو
:اشاره
جنگ از ويژه به كه است مستحدثهاي موضوع توسعه ، بحث
توسعه اينكه ميشويم ، مواجه آن با طرف اين به دوم جهاني
فراهم چگونه آن زمينههاي باشد ، اهدافي چه به ناظر بايد
چيست؟ آن اولويتهاي ميشود ،
از گذر مراحل و است؟ كدام غرب در آن موفق نمونههاي
گفتوگوي در كه هستند سئوالهايي ميباشد؟ چه توسعه
سياسي علوم و تاريخ استاد بيگدلي ، علي دكتر با كوتاهي
.ميگذرد نظرتان از زير در كه شده مطرح
انديشه گروه
ميشويم؟ مواجه توسعه مفهوم با زماني چه از *
از پس جديد ، مفهوم يك عنوان به "توسعه":بيگدلي دكتر
راس در ميلادي ، دهه 60 از بويژه دوم ، جهاني جنگ
.گرفت قرار دولتها كلان برنامهريزيهاي
شده رها استعمار سلطه زير از جنگ ، از پس كه دولتهايي
و اقتصادي سياسي ، زمينههاي در ميخواستند و بودند ،
در بودند ناچار يابند ، دست تمامعيار استقلالي به فرهنگي
.كنند حركت "توسعه" جهت
تعريف نميتوانيم ما و ندارد خاصي مفهوم و معنا توسعه ،
همين به.بگيريم نظر در كشورها همه براي آن ، از را عامي
نتوانستهاند هم جامعهشناسان و اقتصادي انديشمندان دليل
داشته كاربرد مكانها و زمانها همه در كه را جامعي تعريف
.نمايند ارائه باشد ،
اجتماعي ، اقتصادي ، شرايط با متناسب كشوري ، هر كه چرا
را "توسعه" از نوعي خود ، جغرافيايي حتي و فرهنگي
.كند پياده ميتواند
"پيشرفت" و "رشد" از است عبارت "توسعه" كه معتقدند عدهاي
به رسيدن جهت در دائم و مستمر برنامهريزيهاي پايه بر
.ارزشي نظام حفظ با بهتر "معنوي" و "مادي" زندگي يك
بايستي هستند ، توسعه الگوي كردن پياده پي در كه كشورهايي
مليشان كرامت حفظ موجب كه ارزشيشان "كرامت" حفظ جهت در
،"حرمت" كه دهند اجازه نبايد يعني ;بكوشند شد ، خواهد
الگوهاي شدن پياده برابر در مليشان "كرامت" و "هويت"
.شود پايمال توسعه
باشد؟ اهدافي چه به دستيابي به ناظر بايد توسعه *
تامين" محور سه روي "معمولا توسعه ، :بيگدلي دكتر
"مردم بين در نفس به اعتماد ايجاد" ،"مردم زندگي اقتصادي
حركت "آن تضمين و اجتماعي و فردي حقوق آزادي ، تامين" و
هستند ، "توسعه علوم" كردن پياده خواهان كه جوامعيميكند
.دارند را كردن رعايت و ديدن قابليت
نيروهاي كه است آن "توسعه علوم" كردن پياده از هدف
سيستماتيك و يافته سازمان نيروهاي به نيافته ، سازمان
.يابند دست مطلوب توسعه به بتوانند جوامع تا شوند تبديل
ميشود؟ فراهم چگونه توسعه زمينههاي *
فرهنگي و فكري رشد بردن بالا" عامل دو:بيگدلي دكتر
انساني ، طبيعي ، منابع به دستيابي و شناخت" و "جامعه
را توسعه زمينه "مطلوب سياسي نظام يك و تكنولوژي سرمايه ،
.ميسازند فراهم
و تامين عامل مهمترين و بهترين ملتها ، خواست و رضايت
از.است توسعه الگوي كردن پياده براي مطلوب شرايط تضمين
"مشروعيت" از كه بزند ، توسعه به دست ميتواند دولتي طرفي
.باشد برخوردار بالايي "مقبوليت" و
ميشود؟ مشخص چگونه آن اولويتهاي و چيست توسعه ابعاد *
و "سياسي" ،"اقتصادي" بعد سه داراي توسعه:بيگدلي دكتر
.است "فرهنگي"
ابعاد همه در برابر ، سرمايهگذاري توانايي كه كشورهايي
سياسي توسعه به ابتدا در كه ناگزيرند ندارند ، را توسعه
.بپردازند
به سياسي ، مطلوب شرايط ايجاد از است عبارت "سياسي توسعه"
و مردم در همگاني مشاركت ذوق ايجاد براي دولتها ، وسيله
ايجاد سياسي ، تصميمگيريهاي در جامعه افراد به سهم دادن
كردن قانونمند احزاب ، مانند سياسي نهادهاي و بنيادها
بر فرد ، هر مسئوليتهاي و اختيارات حدود تعيين جامعه ،
تامين و قانونمداري فرهنگ كردن رايج قانوني ، حكم پايه
.جامعه افراد بين در انعطافپذيري و انتقاد فرهنگ
ميباشد؟ كشور كدام غرب در توسعه موفق نمونه شما نظر به *
عنوان به كه است انگلستان موفق ، نمونه:بيگدلي دكتر
با راه ، اين در نهادن گام از پيش اقتصادي ، توسعه سردمدار
يا "كبير منشور" عنوان با اساسي قانون تدوين مجلس ، تشكيل
و توسعه زمينه نخست ، ميلادي ، سال 1215 در "ماگناكارتا"
تضمين را اقتصادي امنيت سپس ;آورد فراهم را سياسي امنيت
زماني تا رو اين از.پرداخت اقتصادي توسعه به آنگاه ;كرد
به رسيدن امكان يابيم ، دست اقتصادي امنيت به نتوانيم كه
اقتصادي امنيت.داشت نخواهد وجود هرگز اقتصادي توسعه
زمينه و قانوني تربيت ما ، جامعه كه ميآيد بهوجود زماني
بنابراين.كند فراهم سياسي توسعه پذيرش براي را مطلوب
ما ، و است ديگر توسعههاي بر مقدم - "قطعا - سياسي توسعه
اقتصادي پايدار توسعه به ميتوانيم سياسي توسعه بستر از
.يابيم دست فرهنگي و
طي را مراحلي چه بايد "ضرورتا توسعه جنابعالي نظر از *
كند؟
بلوغ" ،"خيزش" ،"جهش" ،"سنت" اعصار:بيگدلي دكتر
هستند توسعه پنجگانه مراحل "اقتصادي توسعه" و "اقتصادي
مراحل اين از گذر و "سياسي توسعه" از پس نيز ما و
يك حركت با حتي و بپردازيم اقتصادي توسعه به ميتوانيم
فرهنگ و سياست اقتصاد ، در همزمان سرمايهگذاري و زمانه
كنيم حركت توسعه ابعاد همه در
صنايعي داود:از گفتوگو.
ميشوند رو در رو تمدنها كه آنگاه
كه دارد واقعيت قدر همان امروزه نيز تمدنها بين رويارويي
تبديل احتمال.داشت تا 1980 بين 1950 دهههاي در سرد جنگ
جنگ بروز نظير وسيع ، مقياس در خشونت به روياروييها اين
اما است ضعيف بسيار آمريكا ، متحده ايالات و چين ميان
بر محدودتر ، مقياس در خشونت همزمان ، .دارد وجود
سياست در فرهنگي تفاوتهاي وجود خطرناك و توانبالقوه
.جديد و پيشبيني قابل جنگي.است گذاشته صحه امروز دنياي
دوباره -آلبانيايي مسلمانان و ارتدكس صرب مسيحيان بين
ژينگ در مشابهي مناقشه و كشيده آتش به را بالكان منطقه
جنگهاي.است شكلگيري حال در چين غرب در واقع جيانگ
گاه ولي ميكنند پيدا ادامه همچنان عيبجويانه ديرپاي
نقطه خشونتها بر اندك مدتي براي معاهدهاي يا آتشبس
شاهد روز هر ما زمستان 981999 ، خلال در.مينهد پايان
عراق خاك داخل در اهدافي به انگليس و آمريكا هوايي حملات
شبه و اسراييلي نظاميان بين نبرد حال همين در و بودهايم
.مييافت تازه بعد هم ، حزبالله نظاميان
يكپارچگي زمينه در مشهودي پيشرفتهاي كه حالي عين در
-اروپا اتحاديه مانند يكپارچه تمدنهاي تلاش با اقتصادي ،
موفقيت و يورو نام به واحدي پول انداختن گردش به با
به -لاتين آمريكاي جنوب در مركاسور مشترك بازار چشمگير
بنياد نظير تمدن چند تلاشهاي اما است ، پيوسته وقوع
توافقنامه و (APRC) پاسيفيك و آسيا اقتصادي همكاري
تحليل مرور به ،(NAF TA) شمالي آمريكاي آزاد تجارت
قاطع تصميمي با اروپا اتحاديه گذشته ، اينها از.رفتهاند
براي تركيه تلاشهاي اهانتآميز "نسبتا شيوهاي به و
حال همين در اما است ، نپذيرفته را جمع اين به پيوستن
است ، پذيرفته عضويت به را نروژ و فنلاند سوئد ، اتريش ،
كشورهاي از كنندهاي اميدوار درخواستهاي آن بر علاوه
از عضوي منزله به زماني كه شرقي و مركزي اروپاي
.است كرده دريافت ميآمدند ، بشمار غرب مسيحي امپراتوري
ترس با سرد جنگ دوران در كه يونان و تركيه بين رقابت
بود ، گرفته شدت كمونيسم و شوروي جماهير اتحاد از مشتركشان
از اكنون ارتدكس يونان.است كرده نوظهور از اكنون
به است ، شده تبديل ارتدكس روسيه شريك به جنبهها بسياري
پيمان در سردش جنگ دوران قديم متحدان ياور آنكه جاي
.باشد (NATO) شمالي آتلانتيك
در سخنراني يك در را موضع تغيير اين يونان جمهور رئيس
هيچ با ما امروزه":گفت كه زماني كرد ، بيان سال 1997
همان نيز كشورها اين.نيستيم روبهرو شمال سوي از تهديدي
امروز اما.داريم نيز ما كه دارند را مذهبياي اعتقادات
پروتستانهاي و كاتوليكها سوي از زيركانهتر تهديدي با
اسراييل ، و هند تركيه ، نظير كشورهايي در ".مواجهيم (غرب)
هويت دارند سعي كه است پيوسته وقوع به روزافزون جنبشهاي
روزه هر جنبشها اين.بيابند مذهب گستره در را مليشان
.رسيدهاند نيز قدرت به موارد برخي در و ميشوند قويتر
و جرجبوش آنچه نظير تمدني ، چند اتحادهاي چشمانداز
چندان نيز آوردند پديد عراق عليه درسال 1990 جيمزبيكر
دهه 1990 اوايل زيباي چشمانداز.نيست كننده اميدوار
ميان از نيز غربي كشورهاي جامعه به روسيه پيوستن بر مبني
و است پذيرفته را پريماكف دكترين روسيه كه چرا است رفته
روسيه.است داده گسترش چين و عراق ايران ، با را روابطش
در يوگسلاوي ضد بر غرب فشار اعمال كه است كوشيده همچنين
.كند تضعيف يا شود مانع را كوزوو و بوسني بحرانهاي
امحاي و تكثير الگوهاي پرمعناتر ، بسيار شيوهاي به
تمدنهاي راستاي در سرد ، جنگ از پس هستهاي سلاحهاي
نظير كشورهايي.است گرفته خود به جديدي اشكال مختلف ،
كه قزاقستان و اوكراين جنوبي ، آفريقاي آرژانتين ، برزيل ،
ديگر دولتي سوي از امنيتي خطر هيچگونه با مواجه را خود
از را هستهايشان سلاحهاي نميبينند ، متفاوت تمدني با
به را هستهاي سلاحهاي توليد برنامههاي بردهاند ، بين
هند ، مانند كشورهايي ديگر سوي از.گذاشتهاند كناري
كره زياد بسيار احتمال به و عراق اسراييل ، پاكستان ،
ديگر تمدني سوي از تهديدي راروياروي خود كه شمالي
امنيتشان حفظ براي را سلاحهايهستهاي داشتن مييابند ،
انجام آزمايشهايي پاكستان و هند.ميدانند ضروري
بيشماري مسائل برسر كه متحده ايالات و چين و دادهاند
توازن و تبت تايوان ، سلاح ، توليد تجارت ، بشر ، حقوق چون
روياروي همچنان دارند ، اختلافنظر آسيا شرق در نظامي
و بيفزايد موشكياش توان بر ميكوشد چين.يكديگرند
موشكهاي ضد بر دفاع سيستمهاي دارد سعي نيز متحده ايالات
.كاربرد به نبرد عرصه در تا كند تكميل را بالستيك
خود قوت به همچنان سياست جهان در تمدنها بين اختلافات
تقابلي به كه دارد نيز را بالقوه توان اين و باقيست
عنوان با كتابي نويسنده عنوان به.شود تبديل گسترده
به سال 1996 در كه "جهاني نظمنوين و تمدنها رويارويي"
سمتي چنين به وقايع اينكه در نوعي به بايستي رسيد ، چاپ
براين منتقدان از بسياري.شوم شناخته مسئول كردند ، روي
وقوع به خود به خود كه پيشبيني يك جز من كتاب كه باورند
شناسايي ، كه ميكنند ادعا آنها.است نبوده چيزي ميپيوست ،
بين موجود درگيريهاي وسعت به من توجه جلب و توصيف
اين كه محتمل حقيقت اين به و مختلف تمدنهاي با مردمان
بدل عيار تمام جنگي به و گستردهتر است ممكن درگيريها
كرده حريصتر چنين جرايمي ارتكاب به را جنايتكاران شوند
.است
"طبيعتا پيشبينياي هيچ.خطاست استدلال اين حال ، هر در
واكنش به آن نتيجه.نميپيوندد حقيقت به خود به خود
بسياري افراد خوشبختانه ، .دارد بستگي آن قبال در افراد
در هرزوگ پرزيدنت.شدهاند آگاه است كمين در كه خطري از
از خاتمي پرزيدنت و چك جمهوري در هاول پرزيدنت آلمان ،
متفكر رهبران و دولتمردان ديگر و ايران اسلامي جمهوري
تمدنها بين گفتوگوي به را روزافزوني و مبرم نياز جهان ،
فزاينده شمار.شدهاند آن خواهان و كردهاند احساس
چنين برگزاري راه در كوشش براي سمينارها و همايشها
و مطلوب اينها تمام.است مطلب اين موءيد گفتوگوهايي
كه كنم تصور چنين دارم ميل من و است كننده اميدوار
و كوششها اين پيدايش در كوچك چند هر سهمي من ، اخطارهاي
در.است داشته مختلف ملتهاي بين تفاهم و هماهنگي افزايش
شرح به صفحه سيصد "تقريبا كه آن از پس كتابم ، پايان
براي نيز پيشنهاداتي پرداختهام ، تمدنها بين مناقشات
:دادهام ارائه مناقشات اين كاهش و كردن كنترل
هستند ، خطر در ملي حياتي منافع كه مواردي در جز نخست ، -
نظامي مناقشات در را خود نبايد خاص تمدني با دولتها
سردمدار دولتهاي.كنند درگير ديگر تمدني با دولتهايي
بين بحرانها حل روند هدايت و رهبري بايد مختلف تمدنهاي
.گيرند عهده به را مجموعهشان زير گروههاي و دولتها
تمدنهاي به متعلق گروههاي يا دولتها بين مناقشات دوم ، -
سردمدار دولتهاي بين مذاكره و ميانجيگري با بايد مختلف
اين موارد ، بسياري در.شود فصل و حل درگير ، تمدن هر
كردن متقاعد براي لازم مشروعيت يا قدرت سردمدار دولتهاي
نتايج پذيرش به درگير ، طرفهاي قراردادن فشار تحت يا
.دارند را مذاكرات
و فراگسسته تمدني آمدن پديد احتمال كه آنجا از سوم ، -
و دولتها ميرسد ، بعيد نظر به نزديك ، درآينده شمول جهان
و شناسايي جهت در بايد مختلف تمدنهاي به متعلق گروههاي
.بكوشند خود مشترك علايق و ارزشها به گذاشتن احترام
.است ضروري "واقعا امري تمدنها ، گفتوگوي
تمدن مجله:منبع
هانتينگتون.پ ساموئل ،
شهاببخش محمد :ترجمه
|