فصل چهار بختياريسرزمين و محال چهار
كردستان ادبيات و فرهنگ در نوروز
بيرجند آصف رباط
فصل چهار بختياريسرزمين و محال چهار
كشيده ، فلك به سر كوههاي از و بربندي سفر كولهبار اگر
فلات و داخلي پشتكوه ميان در بگذري ، درهها و دشتها
استانهاي ميان در زاگرس كوههاي مركزي بخش در مركزي
به لرستان ، و بويراحمد و كهكيلويه خوزستان ، اصفهان ،
.رسيد خواهي من استان
همه در بختياري ، و محال چهار مرتفع و استوار استان
تماشاي قصد به كه است كساني پذيراي سال ، روزهاي و فصلها
با را سال از ايامي تا.ميبندند سفر بار آن ديدنيهاي
در.كنند سپري آب و كوه و شكوفه و گل استان در بال فراغت
و كوهها زيبا ، طبيعت هنر ، بختياري ، و محال چهار جاي ، جاي
.است گسترده دامن..و خروشان رودخانههاي پرگل ، دشتهاي
دربرنگرفته ، را كشور خاك وسعت درصد يك از بيش كه استاني
داده اختصاص خود به را آب و بارندگي و بارش حجم درصد ده
كشورمان بزرگ استان دو حيات نبض كه گونهاي به.است
رودخانه دو و ميتپد بختياري زردكوه در اصفهان و خوزستان
كمال در اما فراوان قدرت و عظمت با زايندهرود و كارون
.ميشوند ديار دو اين روانه استان ، اين مردمان چون فروتني
زير پديدههاي جمله از و طبيعت بدايع همه سرزمين ، اين در
سراب غار عليخان ، شيخ ديدني يخي غارهاي:است شده جمع
درماني ، خواص بر علاوه آن آب كه ايمه چشمه باباحيدر ،
سد كوهرنگ ، سد است ، شده شناخته جهان آب گواراترين
سندگان ، چشمه غار ، پير چغاخور ، سد و تالاب زايندهرود ،
شياسي ، جنگلي پارك شلمزار ، درياچه بن ، گرداب برم ، چشمه
كوه ، سبزه بلوط كته ، جنگلهاي چشمهپروز ، و جنگلي پارك
دره آبشار ماربره ، آتشگاه ، سامان ، توريستي مجتمع بازفت ،
ارتفاعات لاله ، دشت بس ، كره پل سولقان ، سد و تالاب عشق ،
زمانخان ، پل وستگان ، تنگ اورگان ، باغ بختياري ، زردكوه
و كوه زرد چالههاي و چلگرد باباحيدر ، اسكي پيستهاي
.ديگر ديدني مكان صدها
زمينه آوردن فراهم بر علاوه مرتفع قله با 16 سرزميني
از وحوش انواع زيستگاه براي ويژه مكاني كوهنوردي ، مناسب
روباه گراز ، قهوهاي ، خرس پازن ، ميش ، قوچ ، پلنگ ، قبيل
هوبره ، چويبا ، كبك ، دري ، كبك مانند پرندگان انواع و قرمز
.است مرغابي انواع و باقرقره
دختران و زنان هنرآفرين و هنرمند دستان ميان اين در
هرچه حوصله با كه سالهاست بختياري و چهارمحال استان
بهترين قالي ، تنيده هم به تارهاي دل در روز و شب تمامتر
و ظرافت و مينشانند نمايش به را ايران اصيل نقشهاي
پود و تار لاي لابه در وديعه به را خود زنانه زيبايي
اصيل قالي دوستداران هديه و نهاده خطه اين معروف فرشهاي
.ميكنند ايران
منطقه سوغات
با مختلف بازارهاي در كه جهاني شهرتي با بختياري عسل *
شناخته كوه سبز عسل و زردكوه عسل بختياري ، عسل نام
.ميشود
سراسر در بسياري طرفداران كه بلداجي گز بويژه گز *
شمار به منطقه اصلي سوغاتهاي از "عموما و دارد كشورمان
.ميرود
سوغاتيهاي جمله از حيواني روغن ،(قورت قره) قارا *
دامداران و عشاير بخصوص و استان اختصاصي و توليدي
.است بختياري
گياهان جمله از قارچ و كرفس كوهي ، تره موسير ، سير ، *
مناطق دامنههاي در كه هستند پرطرفداري ودارويي خوراكي
.ميرويند بختياري زردكوه و لردگان اردل ،
قناديهاي در و است استان توليدات جمله از پولك و نبات *
.ميشود يافت وفور به استان سراسر
گندم ، برنج ، كشمش ، بادام ، گردو ، نظير كشاورزي محصولات *
.است استان توليدات ديگر از انگور و سيب
توان مي كه زيبا نقوشي و جهاني شهرتي با قاليچه و قالي *
ترنج لچك ايلياتي" ،"ميناچالشتر گل" ، "خشتي" از
گل" ،"خشتي" بندي و ترنج لچك از تلفيقي ،"(بيبيباف)
.برد نام "گندمان گبه" و "بروجن يلمه" ،"فرادنبه پتو
(سركج بته) تبه نظير ديگري طرحهاي فوق نقوش بر علاوه
نقشه بافت چون جديدي نقوش و ( گلداني) سماوري حقهاي
آسيا ، نقشه كعبه ، خانه و (ع)علي حضرت تصوير شاهنامه ،
ليلي طبيعي ، عناصر از منقوش قاليهاي بسياري و ايران نقشه
.است متداول استان نقاط بيشتر در...و مجنون و
اصطلاح در و كوچك خرس معناي به (ك+خرس) خرسك:خرسك *
پايين كيفيتي و ارزش از كه ميگويند را ضخيم قالي نوعي
منقوش چندان و سادهبافي محصول اين طرح.است برخوردار
"دوحوضه" طرحهاي از ميتوان خرسك بافت ذهني نقوش از.نيست
"گبه" بنام خرسك از نوعي اما.برد نام قالبي و "خشتي" ،
ايمارلو طايفه قشقايي تركان سكونت و آمد و رفت طريق از
رقم اين كه ميشود بافت استان گندمان شهر در فارس ، استان
و اسكانديناوي كشورهاي از برخي سفارش به بنا و صادراتي
محصول اين تاروپود.ميشود آماده ايران در فرش شركت چند
صورت ثابت گياهي و سنتي طريق به آن رنگرزي و خالص پشم از
معمولي كاغذ برروي ذهني را گبه نقشه ، بافنده.ميپذيرد
حركت كننده تجسم آن نقوش ميكند ، پياده فرش روي و آورده
هندسي ، اشكال طبيعي ، مراتع از گرفته الهام و ايل فصل چهار
طرحها اين.است اهلي پرندگان و حيوانات انسان ، هيبت
زرد ، سرمهاي ، آبي ، قرمز ، سبز ، رنگهاي با "معمولا
هر در اصلي زمينه و ميشود داده نشان سياه و قهوهاي
.است سبز رنگ هميشه طرحي
عبور با كه است منقوش و مقاوم زيراندازي گليم:گليم *
و زير نخهاي بين از پارچهاي يا پشمي رنگارنگ تاروپودهاي
دختران و زنان.ميشود بافت (+) بعلاوه صورت به آنان رو
و خلاقيت از استفاده با خطه اين روستايي فعال و قانع
همه در نقشه يا طرح از استفاده بدون ذهني ، ابتكار
چله ريسندگي ، مراحل شامل كه گليم بافت به سال فصلهاي
.مشغولاند است بافت و دار برپايي كشي ،
و "بالا" يا "خانه" معناي به سرا كلمه دو از:سرانداز *
زيبا فرش اين.است يافته تركيب انداختن معناي به "انداز"
يا "سوزني گليم" نظير گوناگوني عناوين تحت را منقوش و
از متشكل سرانداز اصلي زمينه.ميخوانند نيز "رندي گليم"
و ماكيان طبيعت ، مناظر چون متنوعي طرحهاي با است خشتهايي
ريشه خلاقيت و ذوق هنر ، عشق ، كننده بازگو كه حيوانات
است ديرباز از روستاييان انديشههاي و افكار در دوانيده
.است مانده باقي همچنان و
چوقا ، جاجيم ، به ميتوان استان دستي صنايع ديگر از
كه كمچهدان حمام ، كيسه سفره ، ،(بهون) چادر سياه خورجين ،
نوعي كه لي بافت است ، چوبي و است قاشق نگهداري محل
است ، خورجين درون وسايل و رختخواب حفاظت براي روانداز
با و است خانه در نمك نگهداري و حمل جهت (تيير) نمكدان
و طناب جايگزين كه ريس و ميشود ، تزيين رنگارنگ مهرههاي
.كرد اشاره گيوه و است تسمه
بنيطالبي بهاره
كرد شهر در همشهري خبرنگار
كردستان ادبيات و فرهنگ در نوروز
آزادگي و آزادي تجلي كرد ، ادب و فرهنگ در بهار و نوروز
هر عليه قيام و ستمكاران ظلم قيد از رهايي نويد و انسان
.است ميكشد بهبند را انسان انسانيت كه آنچه
اسطورهاي ادبيات با بهار و نوروز كرد مردم فرهنگ در
به را ديار اين ساكنان كهن و ريشهتاريخي و درآميخته
.ميزند پيوند آنان امروز
ظلم عليه قيام يادآور بهار كرد ، مردم ادبيات و فرهنگ در
متجلي " آهنگر كاوه " نام در كه است خونآشامتاريخ ضحاك
.است شده
بهار از روز نخستين كردها كه است انگيزه همين به شايد
طبيعت ، آغوش به ظلم بندگي از رهايي و نشانهآزادي به را
.ميبرند الهيپناه قدرت جلوه زيباترين
كردن روشن با را بهار آغاز و سال تحويل كردستان مردم
جشن است ، ضحاك اسارت بندهاي ازسوزاندن نمادي كه آتش
.ميگيرند
محل نقطه بلندترين در بايد كهن باورهاي برپايه آتش اين
از برخي در هم هنوز كه شود روشن بامخانه يعني زندگي
.است اينچنين كردنشين مناطق
باور و ديرين باورهاي با پيوند در ايراني كردهاي
شب آخرين و سال آخر چهارشنبه در دوبار ايراني سايراقوام
آيينهاي پايبنديبه ضمن تا ميكنند روشن آتش سال
هم ايراني اقوام ساير فرهنگ با پيوندي خود ، باستاني
.داشتهباشند
كرد ادبيات و فرهنگ در سال آخر چهارشنبه در آتش افروختن
ساير ادبيات و فرهنگ با ارتباط در كه تازهبوده بدعتي
.ندارد تاريخي ريشه وهيچگونه آمده بهوجود ايراني اقوام
ماه اسفند اوايل از ايراني اقوام ساير مانند نيز كردها
كردن فراهم و عدس و گندم كردن سبز تكانيو خانه با
.ميروند جديد سال نوروزو پيشباز به هفتسين سفره مقدمات
كشور نقاط ساير مانند نيز كردنشين درمناطق هفتسين سفره
كه بوده سركه و سيب سكه ، سبزه ، سنجد ، سير ، سماق ، شامل
محدوديتهاي دليل به كشورهايهمجوار كردنشين درمناطق
.است شده سپرده فراموشي به شده ، اعمال سياسي
و كوچهها در سنتي نوازندگان دور ، چندان نه درسالهاي
آمدن محلي موسيقيهاي نواختن روستابا و شهر محلههاي
ميدادند مژده بهمردم قبل هفتهها از را نو سال و نوروز
.است شده منسوخ حاضر حال در نيز سنت اين كه
را سال شنبه پنج آخرين ديني ، سنت يك اساس بر كردها
و گل و سبزه نهادن با و مييابند درگذشتگانحضور برمزار
گرامي را خاطرهآنان و ياد رفتگان مزار برسر گلاب
.ميدارند
بيرجند آصف رباط
بيرجند شهرستان در تاريخي يادگارهاي جمله از رباطها
تاريخ طول در اقتصاد و تجارت رونق و حفظ براي كه هستند
.شدهاند بنا گذشته
بيابان طبيعي عوارض وجود تجاري ، مراكز ميان بسيار فاصله
ساخت دلايل جمله از دور ، زمانهاي در سفر خطرات و دشت و
بوده بازرگانان و كاروانها استراحت براي امن هايي مكان
.است
در خصوص به كاروانسراها و منزلگاهها پيشينه به توجه با
اسلامي ، عصر اوايل در بعد سلسلههاي و هخامنشي دوره
"آصف" رباط.شد ايجاد رباط نام به مرزي مستحكم پاسگاههاي
كيلومتري در 70 كه است نوع اين باقيمانده نمونههاي از
در ايوان دو داشتن با بنا ايناست شده واقع بيرجند شمال
محسوب دشت رباطهاي جزو خود ، مشابه آثار تقسيمبندي
و كاركرد همسويي موءيد آن در شده ساخته فضاهاي.ميشود
جبهه در كه رباط ورودي فضايميباشد آن ويژه ساختار
شكوه ، و عظمت بر علاوه شده ايجاد آن ضلعي چهار نقشه جنوبي
.دارد حكايت بنا استحكام از
دفاع براي سلاح به مجهز نگهباني اتاقكهاي داراي فضا اين
.است بوده
از يكي ورودي سردر حاشيه در بنا مشخص تزئينات تنها
فرم به ممتد آجركاري لوزي نقوش صورت به كه است ايوانها
تاريخي غناي دليل به بنا اين.است رفته كار به منحني نقش
با مانده ، جاي به مشابه آثار با مقايسه در معماري و
.است رسيده ثبت به كشور ملي آثار فهرست در شماره 2030
|