دعوا آنها با ميآورند گل شاگردانم وقتي
!ميكنم
شمسي ، سال پايان در مطبوعات مرسوم شيوههاي از اشاره ،
كه است كتابهايي درباره هنر و فرهنگ اهل از پرسيدن
را هنرمندان از تن چند دغدغههاي گزارش ، اين.ميخوانند
.بازمينماياند كتاب درباره
ميخوانيد؟ كتابي چه
نقاشي هنر تخصصي زمينه در":ميگويد نقاش "حسيني منصوره"
كتابهاي.نديدم باشد ، چشمگير چندان كه كتابي سال 78 در
البته هستند پيشين كتابهاي بحثهاي تكرار "تماما جديد
مكرر هم طبيعت كه چند هر است ، مكرر آدم نقش كه قرنهاست
آدمي عشق ، مثل بودن مكرر وجود با حال هر به.است
غيرتخصصي زمينه در امابخواند را آنها كه است علاقهمند
را "مشيري مينو" ترجمه و "ساراماگو خوزه" از "كوري" كتاب
سال كتاب بهترين من ، نظر به كه پسنديدم بسيار خواندم ،
اگر هم من خود.است بوده آن حق نوبل جايزه و است 1378
.ميدادم نوبل جايزه كتاب اين به "حتما بودم ، قاضي
كه آن با و است غريب و عجيب فضايي داراي ،"كوري" كتاب
، نابينايي اپيدمي يعني كتاب داستان كه ميداند آدمي
ملموس كتاب درون وقايع بهقدري اما است ، باور غيرقابل
هنر ، در ميدانيد.ميبرد لذت "واقعا آن از انسان كه است
منم دروغگوها راستگوترين":ميگويد كه دارد وجود اعتقادي
گلي ميخواهم كه وقتي هستم ، نقاش كه بنده "مثلا يعني "
يعني ، ميكنم نگاه آن به سرم پشت از كنم ، نقاشي را
حالا.ميكنم دخيل آن در هم را خودم افكار و اعتقادات
آدمي كه است اين هم راستگو دروغگوترين اين از منظور
كه است شده داده شرح دركتاب كه گونه آن نابينايي ميداند
به اماندارد واقعيت ميكند ، سرايت... و نگاه و لمس با
خصوصيات قدري به و است لمس قابل كتاب ، درون مسائل قدري
از انسان كه است شده آناليز زيبا كور ، آدمهاي اين
.ميبرد لذت "واقعا كتاب ، اين خواندن
اعتقاد كاريكاتوريست و كتاب تصويرگر "اسدي بني محمدعلي"
اصطلاح به يا و زدم ورق را زيادي كتابهاي پيش سال:دارد
كتاب داشت ، جذابيت برايم كه كتابي تنها اما زدم ، نوك
نويسنده "كينزبورگ ناتاليا" اثر "من بر گذشت چنين"
.بود افشار حسن ترجمه با و ايتاليايي
خود زندگي احوال شرح كه است زني سرگذشت كتاب اين داستان
.ميدهد توضيح نقاش يك با ارتباط در را
اين آثار به "اساسا من كه است دليل اين به هم انتخاب اين
زيرا ميكنم تعقيب را كارهايش و هستم علاقهمند نويسنده
و ميپردازد انسانها رواني و روحي ريزهكاريهاي به خيلي
دقت خيلي برش و دور آدمهاي روحيات و رفتار در ميكنم فكر
كمتر كه ميسازد روشن را آنان از جنبههايي و ميكند
متوجه انسان خود شايد.ميگيرد قرار ديگران توجه مورد
ملموس بسيار كه مسائلي نباشد ، خود اطراف در مسائلي چنين
.است
سليقههاي و هستند خاص بسيار نويسنده اين كاراكترهاي
.دارند غريبي و عجيب
ترجمه "هنر چيستي" كتاب دو كارهايم تخصصي زمينه در اما
برايم "حسيني غفار" مرحوم ترجمه جامعه و هنر و رامين علي
"هنر چيستي" كتاب.داشت خاصي ديدگاه كدام هر كه بود جالب
كتاب و بود كرده بررسي را هنر مجموعه فلسفي ، ديدي با
كتاب.بود زيبا فضايي داراي و ريتميكتر "جامعه و هنر"
.بود جذاب برايم نيز "اكتاوياپاز" نوشته "تاريخ و هنر"
آلماتا به مسافرتي "اخيرا ":گفت نيز نقاش "محجوبي حسين"
درباره زيبا تصاوير با كتابهايي هنر درباره آنجا داشتم ،
جالبي چندان كتاب درايران اما و ديدم هنرمندان از نقاشي
".نديدم هنر زمينه در
رضا برآمدن" كتاب:ميگويد غيرتخصصي زمينهمطالعه در
غني سيروس نوشته "انگليسيها نقش و قاجار افتادن بر خان ،
.كردم مطالعه كه است جالبي كتاب كامشاد حسن ترجمه و
عظيم عبدالله" از "ايران ساله هزار تاريخ 10" همچنين
.بود جالبي كتاب "رضايي
چون من ":ميگويد نيز شاعر و مترجم ،"صفارزاده طاهره"
انگليسي و فارسي زبان دو به "كريم قرآن ترجمه حال در
كه كاري بهعلت ولي ندارم ، جانبي فرصتمطالعه هستم ،
بررسي را كريم قرآن از متفاوتي ترجمههاي ميدهم انجام
ازجنبههايي ترجمهها اين از كدام هر نظرم به كه كردم
زبان به كه ترجمهاي بهترين آنها ميان در.بود موفق
بهترين و است مجتبوي دكتر مرحوم به متعلق ديدم ، فارسي
ترجمه كه است "تكتال" به متعلق انگليسي زبان به ترجمه
".است خوبي بسيار
در":ميگويد نيز منتقد و فيلمنامهنويس ،"دهقان خسرو"
كتاب ديدم ، اخير سال در كه كتابي بهترين تخصصي ، زمينه
و "تامسون كريستين و بوردول ديويد" نوشته "سينما هنر"
لحاظ از هم جالبي بسيار كتاب كه است محمدي فتاح ترجمه
كتاب ترجمه كه آن ضمن است ، آن مرجعي جنبه از هم و تكنيكي
كليساي" كتاب غيرتخصصي كتابهاي از اما.است خوب نيز
ترجمه و "كارور ريموند" نوشته "ديگر داستان چند و جامع
.بود داستان و ادبيات زمينه در جالبي كتاب "طاهري فرزانه"
:دارد اعتقاد نيز معاصر كاريكاتوريست ،"نيستاني توكا"
و نديدم خواندن براي جالبي كتاب غيرتخصصيام زمينه در"
ميشوند ، منتشر "خردادي دوم مطبوعات" كه زماني از "اصولا
در اما ميدهم ، اختصاص آنان خواندن به را زيادي وقت
"استاين سيلور شل" به متعلق كتابي از ام كاري تخصصي زمينه
شعر كودكانه زبان به كه است شاعري او.آمد خوشم بسيار
بسيار او شعرهاي.ميكشد هم طرح شعرهايش براي و ميگويد
ميبرند لذت بيشتر آن از بزرگترها ميكنم كهفكر زيباست
مايههايي است اشعار همان با متناسب كه طراحيهايش و
دارد ، هماهنگي اشعارش با راحت خيلي و طنزگونهدارد
هماهنگ را قلمش و ذهن ميتواند كه لحاظ اين از او كارهاي
اين در كه تخصصي كتابهاي ديگر از.است جالب بسيار كند ،
"هنريمور" نوشته هنر درباره كتابي از بايد خواندم ، سال
نام به ديگري كتاب.ببرم نام انگليسي مجسمهساز
جذاب كه خواندم " دوشان مارسل با كابان پير گفتوگوي"
.بود
نام به "دوايي پرويز" از رمان زمينه در نيز كتابي
را "دوايي" نوشتههاي "كلا من.خواندم "آبشار ايستگاه"
اثر اين اما ميكند ، جلبم آن نوستالژيك وحس ميكنم تعقيب
.ميآمد تكراري نظر به و نبود دوايي آثار بقيه مثل
طنزهايش مجموعه كه خواندم "نبوي ابراهيم" از ديگري كتاب
.بود خوبي مجموعه و بود
در كه "ايوب به پاسخ" نام به "يونك" از ديگر كتابي و
سروش عبدالكريم از كتاب چند البته بود ، روانشناسي زمينه
.بود جالب برايم كه خواندم نيز
ميگذاريد؟ وقت كتاب براي چقدر
به را خود وقت از چقدر افراد اين كه اين مورد در اما
چگونه را خود كتابهاي "اصولا و ميدهند اختصاص مطالعه
و سرد مطالعه در":ميگويد الخاص هانيبال ميكنند ، تهيه
مطالعه حال در مرتب ماه اوقات 6 گاهي يعني هستم ، گرم
نقاشي در اما.ميشوم خواني كم دچار اوقات گاهي و هستم
.دارم مداومت هميشه
توصيهام و باشد پركار بايد هميشه هنرمند كه معتقدم من
است بوده اين نويسندگان "خصوصا و هنرمندان به هميشه نيز
كه اين از ميشوم متاسف من.بنويسند كتاب مرتب كه
يا و است داشته كتاب يك تنها عمرش در نويسنده يك ميبينم
به رو آن از بعد و است برجسته كارهايش ميان در اثر يك
چقدر "دوما الكساندر" يا و "بالزاك" ببينيد.گذاشت نزول
يا و آفريدند شاهكار چقدر حياتشان طول در و بودند فعال
يا و "رولان رومن" چون ديگري هنرمندان و نويسندگان
."بتهوون"
ضربالمثلي يك ميكنم ، تهيه چگونه را كتابهايم اينكه اما
"ميارزد خواندنش بار يك به كتابي هر":ميگويد ايران در
و بخواند كتاب انتخاب ، با بايد انسان كه معتقدم من اما
در.بخواند را كتابي هر بخواهد كه است كردن تلف وقت اين
به بايد كتاب انتخاب براي كه دارند وجود مجلاتي خارج
كتابهايم انتخاب نحوه در من اما.كرد مراجعه آنها
يك كه معتقدم و هستم قائل خاصي اهميت مترجمان براينقش
راههاي از يكي پس.نميكند ترجمه بد كتاب خوب مترجم
"اصلا و است مترجم نام آن كردن الك يا و كتاب انتخاب
دارد ، دست در كتابي خوب مترجمي كه درمييابيم كه وقتي
كتاب مثل بيايد ، بازار به كتاب آن كه ميكنم شماري لحظه
منتظرش سالها كه آشوري داريوش آقاي "زرتشت گفت چنين" خوب
ميآورند ، گل برايم من شاگردان وقتي كه آن دوم.بوديم
تومان را 3000 گل يك شما كه ميكنم دعوا آنها با هميشه
ميشناسند را من اخلاق ديگر آنها و ميخريد روز سه براي
اوقات گاهي.ميآورند خوب كتابهاي برايم هديه ، جاي به و
دارم مراودت "ميرصادقي جمال" چون خوبي نويسندگان با نيز
معرفي من به ميآيد بازار به كه را خوبي كتاب نيز آنها و
".ميكنند
ساعت دو گاهي":ميگويد باره اين در نيز "حسيني منصوره"
است آن مسلم قدر اما ميكنم ، مطالعه روز در بيشتر گاهي و
اختصاص مطالعه به را ساعت ربع سه روزي متوسط بهطور كه
نه ميكنم ، انتخاب چگونه را كتابهايم اينكه اما ميدهم ،
نگيرم ، نظر در كتابها مورد در را نشريات تبليغات آنكه
و هستم كنجكاو من.ندارم اعتقادي آن به هم چندان اما
ميارزد ، آن خواندن يكبار به كتابي هر كه دارم اعتقاد
و تئاتر و است كتاب از صحبت ما محفل نقل آنكه ديگر
كتابها به مربوط اخبار نيز ، طريق اين از كه مسايل اينجور
".ميكنيم ردوبدل همديگر با را
نقاشي بيشتر":ميگويد باره اين در نيز محجوبي حسين
را ساعت يك روزي متوسط بهطور اما كنم مطالعه تا ميكشم
هميشه بودم جوان كه زماني ميدهم ، اختصاص مطالعه به
الان اما ميبردم ، سر به مختلف كتابخانههاي در ساعتها
".كنم مطالعه نميتوانم اين از بيشتر سن ، سال با 70
به جديد كتابي وجود از اطلاع براي":ميافزايد او
ميكنم ، مراجعه شده واقع آرژانتين ميدان در كه كتابفروشي
از "بعضا و ميزنم سر كتابخانهها به نيز اوقات گاهي
".ميبرم بهره نيز دوستان توصيههاي
كه ام كاري رشته بنابر":ميگويد نيز "اسدي بني محمدعلي"
و بخوانم را مطالب مرتب صورت به بايد است ، كتاب تصويرگري
و خواندن حال در مرتب بنابراين.بكشم تصوير آنها براي
در اما ميگيرد ، بسيار را وقتم اين كه هستم كشيدن تصوير
هدفمند صورت به هميشه من كارم ، از غير مطالعات زمينه
شخصيام دغدغه و دارم دوست كه ميكنم مطالعه را مطالبي
"حتما بايد كه علاقهمندم خاصي نويسندگان به.است
دو پيش روز چند مثال بهعنوان.كنم تعقيب را آثارشان
علاقه بنابر كه ديدم "كافكا" و "ويرجيناولف" از كتاب
"كافكا كارنامه" كتاب دادم ترجيح ماليام وضعيت و شخصي
بخرم و كنم تهيه را آثاري مجموعه ميدهم ترجيح.بخرم را
و نبودهام كتاب مد تابع هيچگاه.داشتهام دوست هميشه كه
و نخواندهام را افتادهاند سرزبانها يكباره كه كتابهايي
نوع يك را كتابخواني.نميدهم گوش هم ديگران توصيه به
و روحيات مطابق خاصي روند بايد كه.ميدانم شخصي حافظه
به كتاب خريد در نوعي به ضمن در.باشد داشته شخصي سليقه
فرزان نيلوفر ، انتشارات "مثلا هستم ، حساس نيز ناشرها نام
...و نو طرح روز ،
در كه روزنامهها مطالعه از اگر":ميگويد نيستاني توكا
آن بر علاوه ماه در و ميشود شامل را روزنامه تا 5 روز 4
كنم حاصل فراغتي كنم ، مطالعه نيز را ماهنامه تا 8 بايد 7
توجه جمله از مختلف روشهاي به را مطالعهام مورد كتابهاي
ميشود ، اشاره آن به روزنامهها ستون در كه كتابهايي به
مهدي" ترجمههاي از مثال عنوان به كه مترجمين معيار
نام به بعد و ميكنم استفاده بسيار قاضي مرحوم و "شهابي
دارم توجه...و مركز نشر صراط ، انتشارات به كه ناشرها
".ميدهم اهميت
جريان در "معمولا من":كرد اضافه نيز "دهقان خسرو"
از بخشي بههرحال كه هستم علاقهام مورد و تازه كتابهاي
مطالعه مشغول ساعتي چند روز هر و ميدهد تشكيل را زندگيم
".هستم
كتابخانهاي عضو صورت ، آن به":ميگويد نيز حسيني منصوره
اختيار در "كتابسرا" را تازه كتاب چاپ اخبار ولي نيستم ،
".ميگذارد ما
كتابخانهها از ":ميكند اضافه نيز "نيستاني توكا"
و نيست روز كتابخانههابه كتابهاي نميكنم ، استفاده
و كودكان فكري پرورش كانون كتابخانه عضو بچگي در
".بود ديدني و غني كتابخانهاي زمان آن كه بودم نوجوانان
چند عضو كه اين با دارد اعتقاد نيز "دهقان خسرو"
و فراغت فرصت شهري زندگي "اصولا ولي است ، كتابخانه
و.نميگذارد انسان اختيار در را كتابخانهها از استفاده
كتابخانهها از ميتوان بهتر كوچك شهرستانهاي در
.كرد استفاده
است ، كتابخانههايي عضو كه اين با است معتقد نيز اسدي بني
تهرانپارس ، يعني زندگياش محدوده در چون اما
از كتاب دريافت براي بايد ندارد وجود كتابخانهاي
ترجيح بنابراين كند ، طي را طولاني "نسبتا مسافت كتابخانه
.كند تهيه ديگري شكل به را علاقهاش مورد كتاب كه ميدهد
عضو بودم ، جوان كه سابق":ميگويد محجوبي حسين
عاشق چون بودم ، تهران شهر پارك مجلس ، ملي ، كتابخانههاي
.ندارم را آنجا به مراجعه فرصت چندان الان اما هستم ، كتاب
عضو ايران در":ميگويد "هانيبالالخاص" و
ادبيات مطالعه به كه تازگيها ولي كتابخانهاينيستم ،
"حافظ كتاب خانه" كتابخانه از شدهام ، علاقهمند كودكان
".ميكنم استفاده دارد ، قرار خانهمان نزديكي در كه
عالم لاله:از گزارش
|