عيد مناسبت به "خاتمي " آقاي تبريك پيام
قربان سعيد
ايام فرارسيدن مناسبت به انقلاب رهبر پيام
راه ملت اين مشركان از برائت مراسم و حج
كند مي طي خود بزرگ هدفهاي تا را اسلام
رعب نظريه
را حجاريان خاتمي دشمنان :خوئينيها موسوي
كردند ترور
خمپارهاندازي و ترور :رفسنجاني هاشمي
باشد داشته توطئه يك از خبر ميتواند
از رهبري معظم مقام دفتر رئيس
كرد عيادت "حجاريان سعيد "
ترور باره در رهبري معظم مقام پيام
و امنيتي نيروهاي :حجاريان ناجوانمردانه
جنايت عوامل دقت و عمل سرعت با انتظامي
كنند شناسايي را
حجاريان عليه جهل گلوله : خبرگزاريها
اصلاحات هزينه بهانه به نميتوان :پورنجاتي
گذشت اقدام اين از سياسي
درباره اطلاعاتي زودي به مسئولين :ابطحي
ميدهند ارائه منافقين جنايت عاملان
خشونت نه است رحمت دين ذات

عيد مناسبت به "خاتمي" آقاي تبريك پيام
قربان سعيد
اسلامي رئيسجمهوري خاتمي سيدمحمد آقاي:سياسي گروه
را قربان سعيد عيد فرارسيدن پيامي ارسال با ديروز ايران
.گفت اسلاميتبريك كشورهاي ملل و دول سران ، به
رئيس جمهوري ، رياست اخبار و اطلاعات كل اداره گزارش به
به كه كرد اميدواري اظهار پيام ، اين بخشياز در جمهور
تقويت براي پيش از بتوانيمبيش عيد ، اين مباركي و ميمنت
تحققوحدت و فقر و ظلم محو صلح ، استقرار معنويت ،
.كنيم تلاش مسلمانان
ايام فرارسيدن مناسبت به انقلاب رهبر پيام
راه ملت اين مشركان از برائت مراسم و حج
كند مي طي خود بزرگ هدفهاي تا را اسلام
در را ايران دوباره كه اميدوارباشد تواند ، نمي آمريكا
درآورد خود تسلط ي چنبره
آيت حضرت :اسلامي جمهوري خبرگزاري عرفات ، صحراي
فرا مناسبت به اسلامي معظمانقلاب رهبر اللهخامنهاي
پيام مشركان ، از برائت شكوه با مراسم و ايامحج رسيدن
.كردند صادر الحرام حجاجبيتالله به خطاب مبسوطي
والمسلمين حجتالاسلام توسط ديروز صبح كه پيام اين متن
ايراني زائران سرپرست و فقيه ولي شهرينماينده محمديري
به شد ، قرائت عرفات درصحراي مشركان از برائت مراسم در
:است زير شرح
القواعد ابراهيم اذيرفع و الرحيم الرحمن الله بسم
العليم السميع انكانت منا تقبل ربنا اسمعيل ، و منالبيت
مسلمان خواهران و برادران
رحمتالله و سلامعليكم اسلام امت حجگزاران
(ع)اسمعيل فرزندش و ابراهيم توحيد ، بزرگ منادي كه روزي
و افتاده دور كوههاي و درهها ميان رادر كعبه پايههاي
نيز چشمهايبشري دوربينترين مينهادند بنا خشك
و اميد و ايمان گرم كانون همچون را آن آينده نميتوانست
معنوي مركز كعبه امروز.آورد گمان در جسمها و قبلهدلها
.اسلامياست امت ساله هر بزرگترينمجمع و اسلام جهان
و اعتماد و خروشانعظمت درياي و اميد و عشق جوشان سرچشمه
.است ملتها و قوميتها بزرگ رودهاي التقاي محل
را بذر آن عليم ، و سميع خداي قبول و اخلاصبنيانگذاران
.كردهاست بدل گستري وشاخه پربار درخت چنين به
را شايسته بهره پرفيض منبع اين از اسلامي امت آيا
.است تكاندهنده و دردناك اينسوءال پاسخ ميبرد؟
مهمترين شايد است مزمني دردهاي دچار اسلام جهان امروز
سست مذهبي ، و سياسي منازعات:است دردهايدهگانه اين آنها
صنعتي ، و علمي عقبماندگي ايمان ، و اخلاق رشتههاي شدن
در وغرور ، اشرافيگري و اسراف اقتصادي ، و سياسي وابستگي
اميد و نفس به اعتماد شدن ضعيف ذلت ، و گرسنگي و فقر كنار
و سياست از آن گسستن و دين كردن منزوي سران ، در بهآينده
منبع قرآن كه نو مفاهيم آفرينش بيابتكاريدر زندگي ،
غرب تحميلي تهاجمفرهنگ برابر در تسليم است ، آن بيزوال
با مسلمان ، ملتهاي عزت شدن پايمال بالاخره ، و
.سياسي سران برخي طمعكاري ذلتپذيريو
از زمان درطول همه و ديگر برخي از برخي كه بيماريها اين
يا داخلي عناصر استبداد و جهالت و ارادگي وبي خيانت در
بزرگترين آمده پديد ظلمبيگانگان و شيطنت و دشمني از
ناكاميهاي.آوردهاست وارد اسلامي امت بر را ضربهها
خوشبختي راه تنها و بيماريها ، اين نتيجه اسلام ، جهان
.است آنها از وكاميابي ، نجات
ذخيره ميرود ، تاراج به اسلام جهان طبيعي ثروتهاي امروز
پوشالهاي از حجابي زير در آن فكريگرانبهاي و فرهنگي
.ميماند پنهان"عمدا فرهنگي ، مهاجمان تبليغاتي
در آنان قواي ميشود ، ربوده آن جوان ومغزهاي استعدادها
و بيمبالاتي ميگردد ، نابود نظاميوسياسي منازعات
مدرنترينابزارهاي راه از واعتقادي اخلاقي ولنگاري
ورزش و درس و زندگي محيط درون به گندابي همچون ارتباطي
.ميكند نشت جوانانآن
ماليات خزانه و كمپانيها ثروت بر روزبهروز آنان ، نفت
دشمنان اصلي ، صاحبان جاي به و بيگانهميافزايد گيرندگان
و گوشه در و جهاناسلام درقلب ميسازد ، فربه را آنان
ظلم تازيانه -اروپا و آفريقا و آسيا در - آن كنارهاي
و ميآيد فرود مسلمان پيكرميليونها بر كافران ، وخشم
و... ميسوزد صهيونيستها آتشقساوت در لبنان و فلسطين
روشنفكران و رجالديني و سياستمداران رنج ، و درد همه اين
.نميانگيزد بر چارهسازي به را اسلامي امت
براي ارزشمند دستمايههاي همهجا در كه است حالي در اين
وانگيزه ابزار و هست نجاتبخش و نوين يكوضع پايهگذاري
قابل اسلامي همهكشورهاي در وضوح به تحول براي لازم
احساس كه است اسلامي كشور كمتر امروز. است مشاهده
در ايماني عميق پايبندي و جوان ، نسل در اسلامي وانگيزه
دورنماي به اميد و موجود وضع نگرانياز و مردم بيشتر
.نشود ديده آشكار بطور آن در اسلامي
در شود ، مانع امكانات اين شدن فعال از ميتواند آنچه
و سمت در كشورها داخل در سياسي قدرت استكه آن اول درجه
با حكومتها مواردي در نيستو خواستها و آرزوها اين سوي
است دچارآن كه ستيزي مردم و استبداد با وابستگي يا ضعف
مردم اسلامي بزرگ آرزوهاي با همكاري و برهمراهي قادر
.نيستند
بر آن تاثيرگذاري قدرت و اسلام جهان عظمت ديگر سوي از
ملتي هر نتيجه در و است پوشيده چشمآنان از جهاني وقايع
تنها استكباري اسلامستيز قدرتهاي فشار برابر در را خود
و تبليغاتي و سياسي هجوم با مقابله و ميبيند
.مييابد ناممكن را آنان نظامي"احيانا
اسلام حاكميت عيني و علمي تجربه ديگر سوي از بالاخره و
غبار درپشت اسلاميايران ، جمهوري كنونييعني عصر در
و صوتي رسانه صدها و پوشيدهاست خصمانه تبليغات از غليظي
در روز هر مزدور ، قلم و مغز هزاران و نوشتاري و تصويري
و ضعفها كردن درشت آن ، حقايق دادن نشان وارونه كار
.آنند پيشرفتهاي و موفقيتها كردن انكار و ناكاميهايآن
و التقا نقطه اين از و بشناسند را حج قدر مسلمانان اگر
از مهمي بخش ببرند ، بهره بدرستي ساله اجتماعهمه مركز
كشيده ملتها گرد بر ضعفكه تلقين و نوميدي اظهار اين
.شد خواهد ويران شدهاست
انساني و معنوي اقتدار و تنوع و عظمت ميتواند حج موسم
از مردمي چشم برابر در محسوس بطور ساله راهر اسلام دنياي
تبادل و شناسايي و وارتباط بگذارد مسلمان كشورهاي همه
همه حج در.سازد برقرار ملت هر برگزيدگان ميان در را نظر
دست به را برادران حال از حقيقي خبرهاي ميتوانند ملتها
در را اسلامي جهان دشمنان خصمانه تبليغات وحجاب آورند
بيتاللهالحرام ، معنوي ازفضاي بهرهگيري با و نوردند ،
به راهبازگشت در مخلصانه و هماهنگ حركتي براي را خود
تحولي براي تلاش و استقلال و عزت كسب و اسلام حاكميت
.سازند آماده خود دركشورهاي اساسي
و مبارك زايش يك اسلامي كشورهاي در اسلام حاكميت ايجاد
.آلوداست درد البته
و معنوي و مادي تغذيه و مولود از حفاظت كه بعدي مرحله
و دشوارتر بسي است ، آن روز به روز تكامل و ازرشد مراقبت
.است بسيارطولانيتر آن براي مجاهدت
و آشكار دشمنيهاي انواع با مولود اين اسلامي ، ايران در
ثبات و استقلال دوران در اكنون وبحمدالله شد مواجه پنهان
خبيثترين سوي از توفانهايدشمني البته و.است بالندگي و
احاطه اورا طرف همه از همچنان ضداسلامي و استكباري مراكز
جهان در نمونه اولين چون ديرياب ، نهاد اين.كردهاست
منافع و شود كشورها ديگر الگوي ميتوانست بودو معاصر
دنياي سراسر در را ديگرجهانخواران و وصهيونيسم آمريكا
همه وسراسيمه آلود خشم دشمني معرض در كند تهديد اسلام
داخل در قومي تحريكات گرفت ، قرار جهان طلب قدرت مراكز
از متشكل هستههاي كردن فعال بود ، دشمن حركت كشوراولين
سپس و نظامي كودتاهاي وتدارك گذشته رژيم مزدوران همه
سيصد و بطولهزار مرزي از تهاجم به همسايه دولت يك تحريك
قلع براي تنهايي به كدام هر كه بود بعدي قدمهاي كيلومتر ،
فقط اسلامي ، جمهوري ولي.بود كافي ملي دولت يك وقمع
با ملت ، آحاد همه از متشكل بلكهبنايي نبود ملي حكومتي
همسايه آن جنگ.بود عميق ايماني انگيزههاي و ايمانها
تلاش اينكه با و انجاميد بطول سال هشت خائن ،
برخي سوءظن و بددلي معرض در را ما توانست مغرضانهآمريكا
را آنان بيدريغ كمكهاي و دهد همسايگانمانقرار از ديگر
و خسته افروز ، نهايت ، جنگ در كند ، سرازير متجاوز سمت به
.نشست عقب ما مرزهاي از خورده شكست و تهيدست
اسلامي ، جمهوري عمر ساله يك و بيست مدت همه در
و كرده تبليغ ما ضد بر يكسره خبرياستكبار ، امپراتوري
اسلامي ، حكومت با درمقابله جهان عمومي افكار بسيج براي
ودستگاه خارجي سياست كردهاست ، سرمايهگذاري گونه همه
چه هر صهيونيست كلانسرمايهداران كمك به آمريكا امنيتي
تلاش با معارضه و اقتصادي حصار ايجاد توانستهانددر
.كردهاند كوشش اسلامي ، جمهوري خارجي سياست
مجموعههاي يا تروريست ، گروهك دهها جهان ، سراسر در
وپشتيباني وعده و باپول خائن ، فروشان ازوطن سياسي مزدور
نامدار شهيد صدها و عملياتخرابكارانهاند درحال دشمنان ،
مزدورانند ، حقيرانهاين جنايتهاي محصول كه جاودان و
.بخشيدهاند مظلومانه پايداري رونق را ما انقلاب تاريخ
كه ما دشمن جبهه كه است سال بيست از بيش آنكه سخن كوتاه
همه با و توان همه با است ، صهيونيزم و آنآمريكا راس در
يعني انقلاب ، مبارك مولود با خود ، تلاش همه با و تدبير
.ميجنگد اسلامي جمهوري نظام
اسلامي ، جمهوري نظام كه است سال بيست از بيش آنان عليرغم
نداده دست از خود ثبات و بالندگي و رشد رابراي لحظه يك
و نداياسلام همان هميشه ، از نيرومندتر امروز و
و پريشاني مايه كه را عزتاسلامي و وحدتاسلامي
كار ، آغاز انگيزهي و قوت همان با است ، سراسيمگيدشمنان
.ميدهد سر
بنا ، اين بنيانگذار و معمار رحلت از پس سال يازده امروز
او كه هدفي همان سمت به اسلامي جمهوري خمينيعظيم ، امام
پيش به داده ، نشان او راهيكه همان از و كرده ترسيم
.ميرود
و اسلام ذات به متعلق "اولا اقتدار ، و ثبات اين افتخار
ايران ملت به متعلق "ثانيا و آن بخش عزت راهگشاو تعاليم
فداكاري مخلصانه و پانهادند اسلام راه در موءمنانه كه است
.پاسدارينمودند آن دستاوردهاي از صبورانه و كردند
و اسلامي جمهوري نظام مسوولان ما ضعفهاي اگر بيشك
امروز نميبود ، ما ناموجه يا غفلتهايموجه ، و كوتاهيها
فصل اسلام ، معارفنوراني و احكام بركت به اسلامي ، جمهوري
هدفهاي به و گذاشته سر پشت را مشكلات از بزرگتري
.بود شده اين از خودنزديكتر
است آن استكبار تبليغاتي عمده ترفند هميشه ، مانند امروز
هدفهاي از آن اسلامي دولت و ايران ملت وانمودكند كه
رذالتآميزي دروغ اين. گرداندهاست روي خود شده ترسيم
سراسر اسلامدر حاكميت شيفتگان كردن نوميد آن هدف كه است
.ماست كشور داخل در جوانان همت كردن سست و جهان
ويكمين بيست از پس كه است استكباري خدعه همين پي در
را اسلامي شوراي مجلس نمايندگان كه سراسريما انتخابات
نام آن بر كه حضورچيزي از استكبار سران ميكند ، مشخص
كردند ، شادماني ابراز ايران در مينهد ، دموكراسي
تمام در مردمي مشاركت وجود به كه است دشوار برايآنان
است دشوار.كنند اعتراف تاامروز انقلاب از بعد سالهاي
سال چهار در وسعت و شور همين با انتخابات بپذيرند كه
براي قبل سال سه در و مجلس قبلي دوره تشكيل قبلبراي
.است اتفاقافتاده جمهور رئيس تعيين
اسلام حاكميت مخالفان شايد اينكه به را خود بيهوده آنان
قدرت مراكز به ايران ، بر استكبار سلطه دلدادگانتجديد و
. ميكنند دلخوش يابند ، راه
مزدورانش و آمريكا كه است پوچي اميد و بدفهمي همان اين
پايدار اراده و اسلام عظيم نيروي چالشبا در بارها را
.است كرده ناكامي دچار ايران ملت
با و حكيم ، عزيز خداوند به اعتماد و اتكال با اينجانب
اسلام ، نجاتبخش و نوراني احكام به وخللناپذير عميق ايمان
و برآمده آن دل از خود كه ملتبزرگي به كامل معرفت با و
به آن به باعشق و گذرانيده آن ميان در را عمر همه
دشمنان به نيز و دوستان به رسيدهام ، عمر آخر سالهاي
به رسيدن تا را اسلام راه ملت ، اين كه اطمينانميدهم
داد خواهد نشان همه به و خواهدكرد طي خود بزرگ هدفهاي
كرامت نيلبه و معنوي و مادي پيشرفت و رشد و عزت كه
.است قرآن و اسلام به جانبه همه عمل در فقط انساني ، والاي
در را ايران دوباره كه باشد اميدوار نميتواند آمريكا
مطالبه و آرمانخواهي جوشش كه درآورد ، خود تسلط چنبره
فلسطين كه فروبنشاند ، كشورهاياسلامي در را اسلام حاكميت
صهيونيستهاينژاد درآغوش بيدغدغه را
بروز روز كه را خود از نفرت موج كه بيفكند ، سفاك پرستو
.بخواباند است ، روبهگسترش اسلام ، دنياي در
كند ، پيدا عموميت مسلمان دولتهاي ميان در نگرش اين اگر
ميشود ، برافراشته جهان در شايسته بهطور عزتاسلام پرچم
اسلامي نيروي لايزال منبع واقعيو همبستگي كانون حج ،
مسلمان ملتهاي خدمت در اسلام جهان طبيعي ذخائر ميگردد ،
به كمك مجال اسلام ، حياتبخش و غني فرهنگ و آيد درمي
.رامييابد بشريت
از و ميكنم مسئلت را روز آن شدن نزديك متعال خداوند از
الهي كمك و جهان مسلمين فرج براي دعا محترم شماحجاج همه
عزيز حجاج و مينمايم ، رادرخواست ايران مبارز ملت به
حفظ و معنوي كسبفيض براي بيشتر چه هر كوشش به را ايراني
و روحي ذخيره كسب و جماعات در شركت و وحدت و متانت
.ميخوانم اخلاقيفرا
بركاته و رحمتالله و عليكم والسلام
خامنهاي سيدعلي
رعب نظريه
مهاجراني سيدعطاءالله دكتر
كه نظريهاي.است رعب نظريه كارنامه حجاريان سعيد ترور
خاموش را انديشه موج ميتواند گلوله صداي ميكند گمان
هفت ميشنوم را انديشه كلمه وقتي":است گفته گوبلز.كند
.است تاريخي تقابلي تقابل ، اين ".ميآورم در را تيرم
و مهر استبداد ، با آزاديگلوله و دشنه با انديشه تقابل
.كينهجويي و قساوت با شفقت
و خشونت تئوريزهكردن شاهد مرحلهاي در بسيار تاسف با
و صريح تهديد شاهد امروزه و بوديم رسمي تريبونهاي از قتل
.نشريات برخي در قتل و ترور به حيرتانگيز
حزبالله انصار ارگان "ظاهرا كه لثاراتالحسين يا نشريه
روزنامهنگاران و نويسندگان صراحت با سرمقالهاي در است ،
!بربريت صريح تابلو.است كرده تهديد قتل به را
جاهل و احساساتي نوجوانان يا جوانان آقايان ، اين به بايد
"حتما ميدانيد ، (ع)حسين امام پيرو را خود شما اگر:گفت
شايستهتر عقيل مسلمبن از عزيز ، امام آن از پيروي در
عقيل ، مسلمبن بود شده پيشنهاد كه ميدانيد.نيستيد
مسلم.برساند قتل به هاني خانه در را زياد بن عبيدالله
هاني خانه در را زياد بن عبيدالله ميتوانست كه اين برغم
عدم تبيين و توجيه در و نكرد را كار اين برساند ، قتل به
ايمان ، است فرموده خدا رسول:گفت زياد بن عبيدالله قتل
غافلگير را كسي موءمن و است كشتن غافلگير از خودداري موجب
(1).نميكشد ناگهان و نميكند
به كه انديشهايد و آيين كدام تابع !عزيز برادران شما
ميكشيد؟ دوش بر را قتل و ترور پرچم ايمان و دين نام
افراد تا دارد تبيين و بررسي به نياز رعب نظريه پيداست
در و آيند خود به بلكه جاهل ، و هيجانزده و خام
بازي به را آيين و دين و ملت و ملك سرنوشت بحرانسازي ،
.نگيرند
;و 27 ص 26 ج 4 الكامل ، ;و 283 ص 282 الطوال ، اخبار -1
.و 179 ص 178 ج 2 يعقوبي ، تاريخ ;ص 378 ج 4 عقدالفريد ،
اطلاعات 25/12/78 روزنامه
را حجاريان خاتمي دشمنان :خوئينيها موسوي
كردند ترور
مجمع عضو ها ، خوئيني موسوي محمد حجتالاسلام :سياسي گروه
سعيد از عيادت از پس بعدازظهرديروز نظام مصلحت تشخيص
.كردند ترور را سعيدحجاريان خاتمي ، دشمنان:گفت حجاريان
سينا بيمارستان در خبرنگاران جمع در خوئينيها موسوي
ماموران آنكه از قبل قتل ، يا ترور حوادثيمثل در:افزود
دست ضارب بهعنوان فردخاصي به امنيتي و انتظامي نيروي
.داد ارائه نميتوان قطعي تحليل يابند ،
تروركنندگان:داشت اظهار نظام مصلحت تشخيص مجمع عضو اين
.ميباشند همسو مرز ، از خارج دشمنان واهداف نيت با
بايد مردم كه است اين نشاندهنده ترور اين:كرد اضافه وي
تا بيايند صحنه به بهمن و 29 خرداد دوم مثل وبارها بارها
.شود زدوده ايران جامعه از فتنه تمامريشه خدا ياري به
ميدهد ، نشان ترور اين:كرد اعلام خوئينيها موسوي
قسم دشمنان اساسي قانون درچارچوب سياسي اصلاحات
اقداماتي به ميتواننددست و دارند نفوذ كه دارد خوردهاي
.بزنند
تصور:كرد اضافه سلام شده توقيف روزنامه مسئول مدير
ايران ملت تا كنيم تقديم بايد قربانيهايديگري ميكنم
چارچوب در ترديداصلاحات بدون و يابد دست اصلاحات به
.شد نخواهد متوقف اساسي قانون
را حجاريان آقاي كه فردي:كرد تاكيد خوئينيها موسوي
كنترل را حجاريان آقاي آمدهاي و رفت"قبلا كرد ترور
ميزنند فرياد كهامروز نيروهايي اين اگر و است كرده
طول نميبايستدر است ، برجسته چهرههاي از حجاريان آقاي
ميكردند؟ شناسايي را قتل به تهديدكننده افراد ماهها اين
جريان يك كردن پيدا ضارب ، كردن پيدا من گمان به:گفت وي
.ميكنند اجرا آنرا سپس و ميكنند تهديد باجرات كه است
خودشان گاه مخفي در اشخاصي:كرد اضافه خوئينيها موسوي
اين كه بكنيم كاري بايد ما كه طراحيكردند و نشسته
.نشود ارزانتمام طرفدارانشان براي اصلاحطلبي
خمپارهاندازي و ترور :رفسنجاني هاشمي
باشد داشته توطئه يك از خبر ميتواند
ناهنجار كارهاي:گفت "رفسنجاني هاشمي اكبر":سياسي گروه
توطئه يك از خبر ميتواند وخمپارهاندازي ترور مانند
.ديدهايم را آن از علائمي كه باشد داشته
گذشته ، روز كه نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس ايرنا گزارش به
ميگفت ، سخن خبرنگاران با "جم 2 جام شبكه" افتتاح از پيش
رسمي مقامهاي نظرهاي اظهار كنار از نبايد:افزود
و آشوب سال ايران در آينده سال گفتهاند كه آمريكا
.گذشت آساني به است بيثباتي
و حجاريان سعيد ترور از خود ارزيابي كه وي
ميكرد ، بيان را تهران در مناطق برخي به خمپارهاندازي
مركز در حساس منطقه دو سوي به خمپارهاندازي:داد ادامه
.است ملاحظه قابل كوتاه ، مدت ظرف تهران شمال و
بارز نمونههاي از ترور:كرد تصريح رفسنجاني هاشمي آقاي
را خودش ضد اجتماعي و سياسي صحنههاي در استكه افراط
كارساز وقت هيچ ترور استكه گواه تاريخ و ميپروراند
بهاهدافش دستيابي در هم تروريستي جريان هيچ و نبوده
.است نبوده موفق
و خيرخواه افراد:اظهارداشت نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس
اين از خود درست حتي اهداف به رسيدن هيچگاهبراي عاقل
.استفادهنميكنند نامشروع وسايل نوع
در امنيتي مسئولان كه ديد و ماند منتظر بايد:گفت وي
ميرسند ، نتيجهاي چه به وخمپارهاندازيها ترور زمينه
كساني سراغ به بايد نتيجهگيريدرست و بررسي براي اما
.ميبرند منفعت اقدامات اين از كه رفت
از رهبري معظم مقام دفتر رئيس
كرد عيادت "حجاريان سعيد"
"گلپايگاني محمدي" والمسلمين حجتالاسلام :سياسي گروه
در باحضور عصرچهارشنبه رهبري معظم دفترمقام رئيس
درجريان ازسعيدحجاريان ، عيادت ضمن تهران سيناي بيمارستان
.گرفت قرار وي درماني و پزشكي اقدامات
:ديدارگفت اين درجريان رهبري معظم دفترمقام رئيس
سعيد آقاي جان به سوءقصد خبر ازشنيدن انقلاب رهبرمعظم
گزارشهاي مرتبدرجريان طور به و شدند متاثر حجاريان
مداواي و معالجه براي پزشكان اقدامات و پزشكي
.ايشانقرارميگيرند
حجاريان آقاي بهبودي آرزوي رهبري معظم مقام:ويافزود
.ميكنند دعا وي برايسلامتي و دارند را
حضرت:گفت گلپايگاني محمدي والمسلمين حجتالاسلام
دستگاههاي وفعاليتهاي پيگيرگزارشها خامنهاي ، آيتالله
عواملسوءقصد شناسايي و كشف براي امنيتي و اطلاعاتي
تحولات مداوم و مستمر جريان در نيز ايشان دفتر و هستند
.دارد قرار وامنيتي اطلاعاتي اقدامات و بهمعالجه مربوط
با هيچكس كه بود تلخي حادثه حجاريان سعيد ترور:گفت وي
آن به نه و ميپسندد را آن نه باشد ، مراميكه و هرمسلك
.ميدهد رضايت
كه نشاطي و شور از پس:افزود رهبري معظم مقام دفتر رئيس
شوراي مجلس دوره ششمين ازبرگزاريانتخابات مردم درميان
و نوروز رابرايايام خود مردم و شد حاصل اسلامي
اين ناپاكي دستهاي متاسفانه ميكردند ، آماده بهارطبيعت
.آورد وجود به حادثهرا
اميدواري ابراز "گلپايگاني محمدي" والمسلمين حجتالاسلام
استجابت براي زمان بهترين كه عرفه روزوشب بركت به كرد
شود واقع موثر سلامتيحجاريان براي مومنين دعاي دعااست ،
وشاد مردمروشن دل و چشم و كند مرحمت عاجل شفاي خداوند و
.شود
خانواده و مادر پدر ، به را رهبري معظم مقام سلام وي
است الهي امتحان حوادث ، اينگونه:گفت كردو ابلاغ حجاريان
.بود اميدوار خداوند صبربهلطف و وبردباري حلم با بايد و
ديدارضمن دراين نيز حجاريان سعيد همسر و مادر پدر ،
از:گفتند رهبري معظم مقام ازابرازمحبتوعنايت قدرداني
.داريم دعا التماس رهبري معظم مقام
ديدار ، اين جريان در حجاريان سعيد برادر حجاريان مسعود
درمان خصوص در گرفته انجام اقدامات و پزشكي وضعيت آخرين
.كرد راارائه شهرتهران شوراي رئيس نايب
اقدامهاي قبيل اين كه است ما همه انتظار اين:گفت وي
.شود دركشورريشهكن تروريستي
بستر يك در اقدامها قبيل اين:گفت سعيدحجاريان برادر
مقام تدابير با اميدواريم و ميگيرد اجتماعيصورت و فكري
كشور در تفكراتواقدامها نوع اين ريشه رهبري معظم
.شود خشكانده
ترور درباره رهبري معظم مقام پيام
و امنيتي نيروهاي :حجاريان ناجوانمردانه
جنايت عوامل دقت و عمل سرعت با انتظامي
كنند شناسايي را
آيتالله حضرت :اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
پيامي شب چهارشنبه رهبري معظم مقام خامنهاي
اسلامي شوراي رئيس نايب حجاريان سعيد ترور دربارهحادثه
:است شرح اين به معظمله پيام متن.فرمودند صادر تهران شهر
الرحيم الرحمن بسمالله
در كه تهران شهر شوراي رئيس نايب ناجوانمردانهي ترور
كه است جنايتآميزي عمل افتاده ، گذشتهاتفاق روز چند
و كشور مصالح ضد خطرناكبر توطئهي ازيك بخشي ميتواند
.باشد اسلامي نظام و ملت
براي اضطراب و وحشت جو پديدآوردن و ناامني ايجاد
دشمنان و توطئهگران هميشه استكه هدفهايي از شهروندان ،
از پس اندكي حادثه اين و بودهاند آن درپي اسلامي ايران
شيطاني خواستهي همان درجهت عيد ، آستانهي در و انتخابات
.خباثتآميزاست و
و ملي آرامش كه را سازمانيافتهاي توطئه وجود اينجانب
احساس شوم ترور دراين ساخته آماج را نظاماسلامي استحكام
هوشيارانهي پيگيري به مسئولرا دستگاههاي همهي و ميكنم
ودشمنان جنايتكاران به خدمت بزرگترين.ميخوانم فرا آن
توطئهگر ، دشمن شناخت در هوشمندي بجاي كه است آن پليد
و عمومي افكار هيجان براي تلخ اينحادثه از كساني
بر را كار و استفادهكنند اغتشاش و سوءظن جو ايجاد
حادثهبا اين همزماني.سازند دشوار عمومي امنيت ماموران
مسكوني منطقهي يك به انداختن خمپاره در منافقين جنايت
دشمن توطئهي به نسبت بايد را هرهوشمندي تهران در
به نسبت جدي وهشداري كند حساس ملي ناامني درايجاد
تهييجافكار با كسانيكه.باشد غدار دشمن خطرناك طرحهاي
اضطراب جو داخلي ، جناحهاي و اشخاص گرفتن نشانه و عمومي
دشمن به ندانسته يا دانسته ميكنند ، تشديد ناامنيرا و
.ميرسانند كمك
شهر شوراي رئيس نايب ترور از عميق تاسف ابراز با اينجانب
خانوادهي با همدردي ابراز و دعا و آقايحجاريان تهران
و امنيتي نيروهاي كه تاكيدميكنم ايشان ، محترم و متدين
كنند راشناسايي جنايت عوامل دقت ، و عمل سرعت با انتظامي
امنيت براي و مطلوب بيگانه ، دشمن براي كه فضائي به و
.دهند خاتمه است ، خطرناك زهري مليچون
خامنهاي سيدعلي
25/12/78
حجاريان عليه جهل گلوله :خبرگزاريها
ترور كردن محكوم در ايران ، سياسي جناحهاي" :تهران
را خود صفوف حجاريان ، سعيد ايران برجسته اصلاحطلب
به گذشته روزهاي از آتشينتر سخناني با و كردند محكمتر
."تاختند تندروها
در طوسي رئيس علي قلم به تفسيري در رويتر ، خبرگزاري
خاتمي محمد پرزيدنت به نزديكتر اصلاحطلبان:نوشت تهران
مصباح آيتالله به تندروها ميان از ايران جمهور رئيس
به خود مداوم حملههاي با كه ميكنند اشاره يزدي
اين با كند متوقف ايران در آنرا روند ميكوشد دموكراسي
عليه تهديدي دموكراسي و اصلاحات روند ادامه كه توجيه
.است ايران در اسلامي ارزشهاي
نمايندگي به ايران جاري انتخابات در كه آرمين ، محسن
دانشگاه در دانشجويي گردهمايي يك در شده برگزيده پارلمان
در يزدي مصباح توسط كه زهرآگيني سخنان:گفت تهران
كارهاي براي را زمينه شد ، ايراد جمعه نماز خطبههاي
.ساخت فراهم حجاريان سعيد قتل به اقدام نظير تروريستي ،
در آرمين محسن كه تهران دانشگاه سالن:مينويسد رويتر
به نسبت كه بود دانشجوياني از انباشته ميگفت سخن آنجا
ايران اصلاحات معمار حجاريان ، سعيد جان عليه سوءقصد
.ميكردند انزجار و خشم آشكاراابراز
از نقل به خاتمي ، پرزيدنت روحاني متحدان از كروبي ، مهدي
عليه سوءقصد:گفت ،(ايرنا) ايران اسلامي جمهوري خبرگزاري
بستگي خشونت تبليغاتله با قوي احتمال به حجاريان جان
(كروبي) من وميشود پراكنده رسمي تريبونهاي از كه دارد
خشونت ستودن در سخناني چنان آن كه كردهام تاكيد بارها
.شد منجرخواهد حجاريان ترور نظير تاسفباري حوادث به
سعيد ترور در را مخالفان و اجنبي دشمنان محافظهكاران ،
.كردهاند قلمداد مقصر حجاريان
:گفت (ايرنا) به ايران پارلمان رئيس نوري ، ناطق اكبر علي
است جناياتي جمله از حجاريان آقاي جان عليه بزدلانه تلاش
مرتكب را آنها خارجيها به متكي انقلاب دشمنان كه
.ميشوند
مكتوب تهديدهاي تسليم
مقامات به
حاوي نوارهاي تهران شهر شوراي در حجاريان دوستان
تسليم مسئول مقامات به را حجاريان جان به نسبت تهديدهايي
نوارهاي:گفت شهر شوراي رئيس خسروي رحمتالله.كردهاند
حجاريان براي تيراندازي حادثه از قبل روز تهديدآميز 20
صراحت از تندروها عصبانيت از حاكي و بود شده فرستاده
روزنامه در كه بود او نقطهنظرهاي و حجاريان لهجه
.است ميشده منتشر وي خود مديريت به امروز صبح اصلاحطلب
خود تلاشهاي كانون مسلح ، مردان انداختن دام به ماموران
جمله از كه دادهاند قرار موتوسيكلتي يافتن و پيگيري را
معادل 1000 محركهاي قدرت و موتوسيكلتهاست قدرتترين پر
مردم قانون مطابق كه است شگفتآور و دارد سيسي تا 1300
گو.كنند استفاده موتوسيكلتها اين از نميتوانند عادي
يك با تروريست دو حجاريان ، جان به سوءقصد از پس اينكه
از خونسردي با و تيره قرمز رنگ با سيسي موتوسيكلت 1000
!گريختند حادثه محل
عقيده هم اصلاحطلبان ميان ترديدها به كه واقعيتي
آن با حجاريان قاتلان كه است آن ميزند دامن حجاريان
امنيتي نيروهاي درون در تبهكار و بدنام عوامل از قبيل
گذشته دهه يك در دگرانديشان قتلهاي مسئول كه اند مرتبط
.ميشوند شناخته
تاريك زواياي
توطئه تاريك هنوز زواياي است كوشيده آسوشيتدپرس خبرگزاري
اين از كه جهاني ، رسانههاي براي را حجاريان سعيد قتل
.سازد روشن ميشوند ، خبري تغذيه مهم خبرگزاري
جان عليه مرگ تهديدهاي حاوي نوار يك:گفت شهر شوراي رئيس
كرده تسليم ملي ، امنيت شوراي به بررسي براي را حجاريان
.است
شوراي اگر ميگويد شهر شوراي رئيس خسروي ، رحمتالله
در ندهد ، صورت كاري تهديدها نوار اين درباره ملي امنيت
قرار مطبوعات اختيار در را نوار محتويات او صورت اين
را آنها تندروها كه بياناتي با حجاريان ، داد خواهد
پارلماني انتخابات در ميكردند ، تلقي تحريكآميز اظهارات
از پس بار اولين براي تندروها.كرد فعاليت گذشته ماه
شكست ششم مجلس انتخابات در سال 1979 اسلامي انقلاب
.خوردند
را حجاريان عليه سوءقصد مسئوليت دستهاي يا گروه تاكنون
محافظهكارهاي اصلاحطلب روزنامههاي اما.است نپذيرفته
.دادهاند قرار سرزنش مورد را تندرو
كه او.كرد شليك حجاريان طرف به تير يك فقط بالفطره قاتل
از پس بود ، آمده صحنه به خود موتورسوار همدست همراه به
نيرومند بسيار موتوري قدرت با موتوسيكلت سوار تيراندازي
قرار پليس و امنيتي نيروهاي استفاده مورد فقط كه شد
.ميگيرد
اعلام "ثابت" اما "وخيم" را حجاريان عمومي حال پزشكان
.كردهاند
براي كه نيويورك مقيم ايراني جراح قاجار ، جمشيد دكتر
وي عمومي وضع درباره است ، آمده تهران به حجاريان مداواي
صدمه حجاريان آقاي مغز به گلوله خوشبختانه ، :ميگويد
.اوست ماندن زنده براي اميدواري مايه همين و نرسانده
تهران سيناي بيمارستان مقابل همواره نفري ، گروه 100 يك
دانشجويان از "عمدتا كه گروه اين.ميكنند زندهداري شب
زمين روي كه باطله روزنامههاي روي است ، شده تشكيل
سلامت وضع درباره "خبرها آخرين" انتظار در است ، گسترده
به حجاريان نزديكان توسط "معمولا كه هستند حجاريان بدني
.ميشود داده آنها
خشم عامل
توطئه بزرگ خبرگزاريهاي ديگر چون نيز فرانسه خبرگزاري
كه ميداند خشمي از گرفته نشات را حجاريان قتل
و گرفته بر در را ششم مجلس انتخابات شكستخوردههاي
تلقي خود عصبانيت و خشم اين عوامل از را حجاريان
.كردهاند
نتيجه اين به خود تحليلهاي در نيز فرانسه خبرگزاري اما
اقدامات از تيراندازي و توطئه عاملان كه است رسيده
راه سد همانا كه خود دلخواه نتيجه به خود خشونتآميز
و دموكراسي جنبش چون.رسيد نخواهند است ، اصلاحطلبي جنبش
خواهد پيش به همچنان است گرفته كه شتابي با اصلاحطلبي
اين اخير انتخابات از ايران مردم عمومي اقبال و رفت
.ميكند ثابت را مسئله
سعيد به تيراندازي توطئه كه مينويسد فرانسه خبرگزاري
اين از يي توطئهها اينكه گو.است شكست به محكوم حجاريان
شكست با قبيل اين از خشونت هرگونه به يازيدن دست و دست
.شد خواهد مواجه
اصلاحات هزينه بهانه به نميتوان :پورنجاتي
گذشت اقدام اين از سياسي
در ششم مجلس در تهران مردم منتخب پورنجاتي :سياسي گروه
ترور و وحشت فضاي ايجاد:گفت سعيدحجاريان ترور به واكنش
روند پيشبرد و توسعهسياسي آفت بزرگترين ناامني ، و
از:كرد تاكيد باايرنا ، گفتوگو در ديروز وي.است اصلاحات
صورت گستردهاي تلاشهاي تاكنون خرداد حماسهدوم فرداي
نوعي قانوني ، سياسي فعاليت پرنشاط فضاي بجاي تا گرفته
.شود ايجاد جامعه در امنيتي سيطره
شوراي دورهمجلس ششمين درانتخابات تهران مردم منتخب
حركات اينگونه:افزود ميبرد بهسر مكه در كه اسلامي
دقيق هدفگيري و باز باچشم كاملا كه تروريستي
.است مدبرانه و سنجيده برخورد نيازمند انجامميشود ،
گونه اين ازاهداف يكي مسلم طور به:داشت اظهار پورنجاتي
كه است امنيتي حتي و سياسي قطبي تشديدفضاي اقدامات ،
آنها به نميتواننسبت كه دارند ، فتنهآميز ماهيت
بهعنوان و سخاوتمندانه و بزرگوارانه و بود بيتفاوت
تصريح حال همين در وي.گذشت آنها از اصلاحات هزينهسياسي
آتش بر تروريستي ، اقدام اين بهانه به نبايد كه كرد
عقيده ابراز وي.كرد تشديد را تضادها فضاي و فتنهدميد
سياسي رقابتهاي دايره از خارج بايد را اقدام اين كه كرد
داخليتلقي نشاندار و نام و شده شناخته جناحهاي ميان
در اقدام اين دقيق رديابي از البته:افزود پورنجاتي.كرد
.شد غافل نبايد محافل برخي ضدانقلابو جريانهاي
درباره اطلاعاتي زودي به مسئولين :ابطحي
ميدهند ارائه منافقين جنايت عاملان
حضور با ديروز جمهوري رئيس دفتر رئيس :سياسي گروه
حمله مجروحان از بقيهالله خاتمالانبياو دربيمارستانهاي
.كرد عيادت منافقين اخير تروريستي
آقاي از نمايندگي به ابطحي علي محمد سيد ايرنا گزارش به
ملاقات به پزشكيخاتمالانبياء مجتمع در ابتدا خاتمي
ويقرار معالجات جريان در و رفت شاد فروغي مهرناز خانم
.گرفت
است ، دبيرستان مقطع سوم سال محصل كه نامبرده راست چشم
تركش با مدرسه سرويس از شدن پياده هنگام حادثهبه روز در
كه است گونهاي به وي ضايعهچشمي و شده مجروح خمپاره
.شود عمل مرحله سه در بايد
منافقين:كرد تاكيد ملاقات اين در جمهوري رئيس دفتر رئيس
كه مردمي از كردهاند هموارهسعي ايراناسلامي دشمنان و
بهاهداف ، و كنند پاسداري خود انقلاب از گرفتهاند تصميم
تشنج با بمانند ، پايبند اسلام عاليه ارزشهاي و اصول
.انتقامبگيرند آفريني
بقيه بيمارستان ويژه مراقبتهاي بخش در حضور با سپس وي
پاي حادثه اين در كه چيتذري مهدي ازمحمد الاعظم ، الله
.كرد شدهاست ، عيادت قطع زانو بالاي از چپش
از خود كه او عمومي حال وي ، معالج پزشكان گفته به
به رو ميباشد ، فرزند يك وداراي ومتاهل شهدا خانواده
.دارد مشكلتنفسي فقط حاضر حال در و است بهبودي
شناسايي خصوص در آمده دست به نتايج ملاقات اين در ابطحي
اظهار و خواند موفقيتآميز را اخير جنايتهاي عاملان
بتوانند روزآينده چند ظرف مسئول مقامهاي كه كرد اميدواري
.برسانند عموم آگاهي به خصوص دراين را كاملي اطلاعات
خشونت نه است رحمت دين ذات
مختاباد سيدابوالحسن
خشونتهايي با را اسلام ذات گروهي اينكه است ، غريبي طنز
افتاد ، اتفاق حجاريان سعيد ترور ماجراي در كه نوعي آن از
پيام كه ديني كرد باور ميتوان آيا.ميبينند سازگار
و است آدميان با مهرورزي و خلق بر شفقت و رحمت آن نخست
آدمي كنش نفرتانگيزترين و پستترين را خشم و خشونت
نمايد؟ توجيه را اعمالي چنين ميكند ، معرفي
كه هنگامي معنوي ، مثنوي خود اخلاقي حكمي ديوان در مولانا
آدمياني ميآيد ، ميان به سختگيري و جزميت و تعصب از سخن
تولد از پيش مرحله در و نابالغ را خصلتي و خوي چنين با
ميزيند ، كنوني دنياي ماقبل جهاني در كه ميكند معرفي
افراد كه است حقير و خرد چنان آن حدود و اندازه كه جهاني
.ندارند خونآشامي جز كاري (آدمي جنين) آن در حاضر
است خامي تعصب و سختگيري
است خونآشامي كار جنيني تا
مسايل دقيق فهم راه تنها ترشي و تنگ فضاي چنان از رهايي
براي و زيست آنگونه فضايي در نميتوان و است جهاني اين
كه است بنيادي چنين بر.كرد صادر دستور اينگونه فضايي
حركتهاي از لبريز معصوم ائمه و پيامبران سخن و سيره
جمله از است ، اسلام مبين دين شان با متناسب و مشفقانه
پيروان و مسلمانان كه پيامبر از است حديثي موارد ، اين
نهانروشانه و پنهاني قتل از ميفرمودند تحذير را خود
از يكي توسط زياد ابن پنهاني قتل طرح ماجراي آدميان ،
با كه لحظات آخرين در حضرت آن پشيماني و مسلم حضرت ياران
نغزترين از درنميآيد اجرا به حديث همين يادآوري
عبرتآموزيهاي ميتواند كه است اسلام تاريخ رخدادهاي
تروريستي و خشونتطلبانه تلقي كه آناني براي را فراواني
.باشد داشته بههمراه دارند ، دين از
:مينويسد ماجرا اين درباره فيضالدموع نويسنده
سالم سراي در درآمد كوفه به مسلم چون":گويد ابنشهرآشوب
بدو كوفه مردم از تن هزار دوازده گرفتو جاي ابنمسيب
چون و كردند بيعت (ع)علي بن حسين امامت بر و دادند دست
.شد هانيابنعروه خانه به شبانه شنيد ، زياد پسر خبر ، اين
تا خواست او و گرويدند بدو كس هزار پنج و بيست چند روزي
"اعور ابن شريك" مگر آغازد ، جنگ و آيد بيرون زياد عبيد بر
فرود هاني سراي در و بود آمده كوفه به عبدالله صحبت در
.بود شده رنجور و آمده
عيادت ، رسم بر عبيدالله روز دو اين:گفت را مسلم وي
آنگاه نگاهدار ، فرصت تو آمد ، خواهد من بالين به البته
او كار و آي فراز ناگاه دهيد آب مرا (دهم ندا) گويم كه
.كن آشكار خويش دعوت شعار سپس و بساز
تفقد و آمد "شريك" بالين بر زياد عبيدالله ديگر روزانه
.راند سخن در هر از و كرد
شمشيري و شده پنهان اتاق در (ع)مسلم كه بود حالي در اين
.داشت دست در آخته
كس و بياوردند آب.دهيد آب مرا:گفت شريك هنگام همين در
دهيد ، آبم برآورد ، فرياد باره ديگر.نشد بيرون (مسلم)
.نشد مسلم از خبري باز اما
انتظار چه:خواند را بيت اين عصبانيت كمال در شريك
را وي بيدرنگ بگوييد ، درود را او كه را سلمي ميبريد
.بنوشانيد مرگ جام
حالي و دريافت را خطر "شريك" نهيب اين از عبيدالله
بود ، دستش در شمشيري درحاليكه درآمد مسلم.برفت و برخاست
بازداشت؟ چه ، او كشتن از را تو كه كرد ملامتش شريك
نخست ;(بازداشت كشتن از مرا) چيز دو:گفت پاسخ در مسلم
ميهمان او كه افتد محظور چنين هاني خانه به نخواستم آنكه
:فرمود (ص)رسول آنكه ديگر ;كشت نتوان را ميهمان و بود
و موءمن شخص و است غافلگيرانه و ناگهاني كشتن مانع ايمان"
قتل به پنهاني و غافلگيرانه را كسي (نبايد) مسلمان
".برساند
|