ميكند جور كار شيطان بيكار ، آدم براي
گذشته از تصويري
ميكند جور كار شيطان بيكار ، آدم براي
بيكاري شناختي روان پيامدهاي
دهه در بودجه و برنامه سازمان در موجود آمارهاي براساس
و شد خواهند بازار وارد كار جوياي نيروي ميليون آينده 7
كار نيروي حجم زمان آن در دهيم قرار سال 75 را مبنا اگر
به 23 ميزان اين سال 85 تا و بود ميليون نياز 16 مورد
در ما كه معناست بدان ارقام اين و مييابد افزايش ميليون
كشور در جديد شغل هزار سالانه 700 بايد سال فاصله 10
در و است ملي عزم نيازمند معضل اين حل.كنيم ايجاد
تمامي و دهيم اشتغال به را اولويت بايد توسعه فرايند
.دهيم سوق شغلي زمينههاي كردن فراهم جهت در را امور
و مشترك طور به حقوقدانان و اجتماعي علوم دانشمندان زيرا
درآمد با رسمي كار يك به بودن مشغول دارند عقيده قطعي
روان مطلوب پيامدهاي مردم براي (مادي ازملاحظات صرفنظر)
رواني مشكلات به موارد اكثر در بيكاري و دارد شناختي
در را پيامد اين دلايل است ممكن حقوقدانان.ميشود منجر
"مثلا كنند ، بيان عوامانه "نسبتا عبارات با و لفافه
جاهودا ".ميكند جور كار شيطان بيكار آدم براي":بگويند
كه برشمردهاند كار براي پنهاني كرد كار پنج (1980)راش و
دارد امكان ولي است ، اقتصادي ديدگاه يك به نزديك چه اگر
:باشد داشته هم مهمي بسيار شناختي روان پيامدهاي
زندگي بر را قطعي و مشخص زماني ساختار نوعي اشتغال -1
.ميكند تحميل فرد روزانه
خارج كه ديگر اشخاص با تا واميدارد را مردم اشتغال -2
تماس و ارتباط هستند ، آنها آشنايان و خانوادگي محيط از
.باشند داشته
كه است شخصي اهداف از غير اهدافي دهنده نشان اشتغال -3
.است مشترك همكاري و عمل نيازمند آنها انجام
مدرس "مثلا) خاصي اجتماعي هويت و مشخص موقعيت اشتغال -4
.ميدهد افراد به (قاليباف يا
.باشند فعال بيش و كم تا ميسازد مجبور را مردم اشتغال -5
بالقوه و ناخوشايند بيكاري كه ندارند شك مردم بيشتر
فقر با مترادف بيكاري مردم اكثر براي زيرا است ، دردآور
درآمدشان كه هنگامي به مردم ناراحتي و نگراني شايد.است
بيشتر ولي.نباشد غريب و عجيب خيلي مييابد كاهش بهشدت
مراتب به چيزي شغل دادن دست از كه دارند عقيده محققان
.است صرف درآمد دادن دست ازاز بيش
دارد جاي حوادثي فهرست در جهانشمول و عام طور به بيكاري
موارد اكثر در و شدهاند مطرح رواني فشار سنجش براي كه
وقوع تاريخ كه است شخصي زندگي در قاطع شكستي دهنده نشان
است روشن و عيني بالنسبه حادثهاي بيكاريدارد هم مشخصي
ساير به نسبت آن فشارزايي اثرات دليل همين به و
مشكلات يا زناشويي اختلافات مثل ناراحتكننده فشارزاهاي
كه شود مطرح سئوال اين شايد حال.است روشنتر مالي
و چيست؟ بيكاري منفي شناختي روان پيامدهاي "اصولا
قرار مخاطراتي نوع چه معرض در را انسان بيكاري "معمولا
ارتباطي توضيح و فوق پرسشهاي به پاسخگويي براي ميدهد؟
دارد وجود رواني مشكلات و بيكاري مختلف درجات ميان كه
.است پذيرفته صورت علمي پژوهشهايي
از 1/4 و 1976 سالهاي 1975 خلال در بيكاري بريتانيا در
افزايش به استناد قابل پيامدهاي و بود رسيده درصد به 7/5
قرار به "تقريبا و 1976 سال 1975 بيكاري نرخ درصد 6/1
:بودهاند زير
اولين در افزايش مورد خودكشي ، 2700 در افزايش مورد 280
تعداد در افزايش مورد رواني ، 6000 بيمارستان در پذيرش
مورد افزايش 15000 قتل ، مورد افزايش 26 زنداني ، موارد
.مختلف علل از ناشي مرگ و 18000 الكليك
نرخ به مربوط آمار رابطه تحليل هنگام (1981) استوكز
در ولز و انگليس رواني بيمارستانهاي در پذيرش و بيكاري
برنر شيوههاي همان "دقيقا درآمريكا و 1976 سالهاي 1950
نرخ بين مثبت همبستگي يك به نيز اوگرفت كار به را
يافت ، دست رواني بيمارستانهاي در پذيرش سطوح و بيكاري
آمريكا در كه آنچه به نسبت انگليس در ارتباط اين ولي
مخرب تاثير ميرسيد نظر به.بود ضعيفتر شده ، گزارش
تاثيرات اينگونه و باشد مردان از قويتر زنان در بيكاري
و مردان در 35 سنين 4 4) خاص سني گروه يك مورد در تنها
كه كساني كلي بطور.داشت مصداق (زنان مورد در 20-24
قوي احتمال به دارند قرار بيكاري تاثير تحت "مستقيما
به وليميشوند رواني آسيبهاي شديدترين از برخي دچار
به و ديگر دلايل به كه هستند هم كساني عده اين از غير
اقتصادي ركودهاي و مشكلات تاثير تحت مستقيم غير شيوههاي
و بيكار مردان همسران.گرفت خواهند قرار بيكاري از ناشي
خطر به مشاغلشان اقتصادي فعاليت كاهش سبب به كه كارگراني
بيكاري ، افزايش پي در كه هستند عمدهاي گروه دو ميافتد ،
.شد خواهند متحمل را بيشتري رواني فشارهاي "احتمالا
كه بودند نكته اين دريافت دنبال به (1977) كاتالانوودولي
متفاوت زماني نظر از منطقهاي سطح در بيكاري نرخ وقتي
نتايج آنان گذاشت؟ خواهد افراد زندگي بر تاثيري چه باشد ،
با ماهه شانزده دوره يك طي در كه را مصاحبههايي سلسله
و تجزيه مورد بود ، گرفته انجام كانزاسسيتي در عدهاي
مذكور محققان شيوه اين از استفاده با دادند قرار تحليل
كه را ماهه هر زندگي فشارهاي و افسردگي علايم متوسط سطح
اين و كرده محاسبه ميشد گزارش شوندگان مصاحبه توسط
منطقهاي اقتصاد ازشاخصهاي زيادي تعداد با را متغيرها
منطقه بيكاري نرخ افزايش كه بردند پي آنها كردند ، مربوط
سطح و بود همراه بعد ماه در زندگي حوادث ازدياد با
"اساسا منطقه در هم هنوز بعد ماه سه يا دو تا افسردگي
حوادث "معمولا است روشن كه چنان.داشت افزايش همچنان
نظر بهدارند مثبت همبستگي هم با افسردگي و زندگي
از بيشتر مردان مييابد افزايش بيكاري كه هنگامي ميرسد
كه گروههايي بهويژه ميگيرند ، قرار تاثير تحت زنان
از ناشي اقتصادي تغييرات به دارند را درآمدها پايينترين
كه ميدهند نشان صراحت به مطالعات اين.حساسترند بيكاري
(هفته هشت) بيكاري نرخ رفتن بالا از پس كوتاهي "نسبتا مدت
طي را سيرنزولي رفته هم روي منطقه رواني وضعيت ميانگين
.ميكند
و بيكاران رواني وضعيت مقايسه به نيز مطالعه چندين
.پرداختند شاغلين
(1979) كازل و (1975) همكارانش و كازل كه ديگري مطالعه در
مصاحبه تعطيل شرف در كارخانه دريك شاغل فرد با 113
كارخانه تعطيلي از قبل هفته حدود 74 اول مصاحبهكردند
و اول سال پنجم ، ماه پنجم ، هفته در هم مصاحبه سلسله يك و
مذكور مطالعه.شد انجام كارخانه تعطيلي از پس دوم سال
شركتهاي در كه بود شاغلي مردان از كنترل گروه يك داراي
مشكلات درباره مطالعه اين در ميكردند ، كار همتراز
بسياري دادههاي رواني ، و جسمي بهداشت همچنين و اقتصادي
بيكار مردان كه داد نشان پژوهش اين نتايج.شد جمعآوري
اين ميزان ولي بودند افسرده كنترل گروه از بيش شده
كارخانه كه اين از قبل يعني) انتظار مرحله در افسردگي
.مشهودتربود و بارزتر (شود تعطيل "عملا
بودند شده بيكار زماني فاصله اين در كه تعداد آن شد مشخص
دست از و بيكاري.بودند افسردهتر توجهي قابل گونه به
ديگري بسيار آثار افسردگي ميزان تاثيربر جز به شغل دادن
آنان رضايتمندي ميزان بر همچنين بيكاري تجربه.داشت هم
و تاثيركرده كودك/والد موفق رابطه بر و ازدواج از
هم اقتصادي مشكلات باعث ميرفت انتظار كه همانگونه
.ميشد
بررسي جوانان بر را بيكاري تاثير كه ديگري پژوهش در
كانبراي در (1981) والكهارت جونز -فينلاي ميكرد ،
پژوهش نتايج و كردند مطالعه بيكار جوان روي 400 استراليا
نمرههايي آنان نمونه از درصد كل 56 در كه داد نشان آنان
ارزيابي اينداشتند جدي رواني اختلال نوعي وجود بر دال
انجام پزشك روان توسط "متعاقبا كه مصاحبههايي در
تنها شد معلوم مصاحبهها اين در.شد اعتباريابي ميگرفت ،
و 70 داشتهاند ناراحتي بيكاري از قبل موارد از درصد 30
بيماري دچار سو اين به بيكاري زمان از باقيمانده درصد
البته.بودند شده آشفته "شديدا رواني نظر يااز شده رواني
را ديگري فشارآور حوادث بربيكاري علاوه اينها از عدهاي
بين شده سپري زماني فاصله متوسط.بودند كرده تجربه هم
(بود افسردگي "عمدتا كه) رواني اختلال شروع و شدن بيكار
.ميشد ماه حدود 5
روي بيكاري آثار مطالعه به محقق چند بريتانيا در
با 650 (1980) همكاران و استافوردپرداختند نوجوانان
كساني اينها همه كردند ، مصاحبه تحصيل ترك از بعد نوجوان
ريزنمرههاي در و داشتند ضعيف درسي وضعيت كه بودند
و استافورد پژوهش نتايج.داشتند صفر نمره خودحداقل 2
ترك از پس ماه هفت كه نوجواناني كه داد نشان همكارانش
نمرات سلامتي افت مقياس روي بر بودند بيكار هنوز تحصيل
از كه داشت زيادي واحتمال داشتند بالاتري مراتب به
اين با بودند ، بيكار هم پدرشان كه باشند خانوادههايي
از يا يافتن آثار تا شد مصاحبه "مجددا بعد ماه نمونه 8
نتايج.كنند بررسي مياني دوره درخلال را كار دادن دست
كاري "بعدا ولي بوده بيكار آغاز در كه عده آن داد نشان
پيدا نزول آنان علائم زيادي ميزان به بودند كرده پيدا
سپس و بوده شاغل ابتدا كه آنهايي مورد در ولي بود ، كرده
آن.داشت صحت يافته آن عكس بودند داده داست از را شغلشان
بيشتري افت بودند مانده بيكار مدت تمام در كه هم تعداد
تعامل به اين كه نميدادند نشان رواني بهداشت وضعيت در
"بعدا كه عرقكاري و تعهد عامل و رواني علائم بيكاري ،
دو (1981)استوكز سرانجام.وابستهاست ميدهيم توضيح
برادفورد شهر در اول مطالعه در كه داد انجام مطالعه
بر بيكاري اثر بررسي به كارخانه يك تعطيلي هنگام انگليس
زنان و مردان از يك هر او.پرداخت اخراجي بزرگسالان
از پس ماه بمدت 6 را مطالعه در شركت كه را نمونه بيكار
نمونه يك با را آنها و پيگيري بودند ، پذيرفته اخراج
كه تاهل و جنسي اقتصادي ، -اجتماعي وضعيت لحاظ از همگن
به بيكار افراد داد نشان نتايج.كرد مقايسه بودند سركار
خصومت واحساس داشتند بيشتري رواني پريشاني معناداري طور
خود از آنان اين ، بر افزون.ميكردند بيشتري گناه و
زناشويي و خانوادگي نارضايتي و نداشتند رضايت چندان
افزايش با كه دريافت همچنين استوكز.كردند گزارش بيشتري
رخ مذكور افراد سلامتي در اندكي بهبودي بيكاري مدت
نقش يك "احتمالا كه متاهل زنان براي بهبودي اين.ميدهد
شكل بارزترين به دارند اختيار در ديگر ارزشمند و حياتي
.بود ممكن
بررسي به طرح همان از استفاده با استوكز دوم مطالعه در
بيرمنگهام شهر در كه كساني بر مدت بلند بيكاري اثر
دوره 6 يك اودر.پرداخت بودند ، كرده تحصيل ترك انگليس
رها را مدرسه شغلي هيچ داشتن بدون كه را جوان ماهه 47
رها را مدرسه شغل نوعي داشتن با كه نفر با 47 بودند كرده
همچون نيز بيكار جوانان.كرد مقايسه بودند ، كرده
عصبانيت و خصومت بويژه و رواني مشكلات بيكار بزرگسالان
اما ميكردند ، شدن طرد احساس "احتمالا و داشتند بيشتري
بيكار جوانان رواني بهداشت زمان گذشت با هم مورد اين در
خودرا بيشتر مدتي از پس آنها و مييافت بهبود حدي تا
است دليل اين به "احتمالا اخير يافته تبيين.ميپذيرفتند
به تمايلي ميشوند مدت طولاني بيكاري دچار كه افرادي كه
پذيرش اين الگوي اما باشند ، داشته خود وضعيت پذيرش
استوكز كه جواناني مثال عنوان به نيست ، سالم "الزاما
نميدادند ، خود به را رفتن كار دنبال زحمت كرد مطالعه
حتي و كاريابي براي تلاشي هرگونه از و ميخوابيدند بسيار
ين ا.بودند كشيده دست كاريابي براي درخواستي هرگونه
گفته كه بيكار جوان يك نوشته در ميتوانيم را احساسات
آن فرارسيدن تا ولي ميآورم بدست كاري روزي عاقبت":بود
بهوسيله كه اضطراب كاهش ببينيم ،"نيستم نگران خيلي زمان
كه را اين احتمال بود ، آشكار مقياس روي بر پايين نمرات
هم شايد.ميكرد كمتر باشد ، شغلي پي در نظر مورد شخص
بعضي چرا كه باشد شده مطرح شما براي سئوال اين اكنون
روانشناختي پيامدهاي تاثير تحت سايرين از بيش افراد
ميگيرند؟ قرار بيكاري منفي
اندازه تا ديگر رواني فشار نوع هر مثل هم بيكاري تاثير
.دارد بستگي آن دچار افراد شخصي و اجتماعي شرايط به زيادي
كه كساني از نمونهاي بررسي در (1980) استافورد و جكسون
هنگامي تنها بيكاري كه دريافتند بودند ، كرده تحصيل ترك
"كاري عرق" يك آنها كه داشت منفي روانشناختي پيامدهاي
چون عباراتي يا جملات در كاري عرق اين.داشتند بالا
جهت زندگي به كار" يا "است مهم بودن شاغل" كه اين احساس
و كسالت بيكاري مسلم نتيجه" كه اين به اعتقاد يا "ميدهد
پايين ، كاري عرق داراي افراد در.بود منعكس ،"است خستگي
جوانتر شاغلين در.بود كمتر مراتب به بيكاري پيامدهاي
"تعهدكاري" از بالايي ميزان داراي كه كساني با مقايسه در
داراي داشتند ، پاييني سطح تعهدكاري كه كساني بودند ،
ميزان در مردم "اصولا.بودند هم ضعيفتري رواني بهداشت
يكديگر با ملاحظهاي قابل تفاوتهاي كاري مشاركت و تعهد
و خويشتن هويت از عمدهاي بخش مردم از بعضي.دارند
اين.مييابند شغلشان در تنها را خود نفس عزت بنابراين
مراحل به نسبت حرفهاي زندگي مراحل از بعضي در مساله
ساير تاثير تحت و داده روي بيشتر احتمال با ديگر
اين در را آنها وي كه ميگيرند قرار شخص زندگي جنبههاي
در "احتمالا كاري عرق و تعهد خاستگاه.ميداند مهم مورد
تحت و است يافته پرورش آن در فرد كه دارد قرار فرهنگي
بافت ديگر طرف از.ميباشد او بعدي حرفهاي تجارب تاثير
.است مهم بسيار ميدهد روي آن در بيكاري كه زمينهاي و
داده دست از دستهجمعي اخراجهاي دليل به را شغلش كه كسي
از كه شخصي تا داشت خواهد بدبختياش براي بهتري توجيه
يك استناد.است شده اخراج او تنها همكارانش خيل ميان
ساير با مشتركي تجربه كردن تقسيم و خارجي بهعوامل حادثه
موءثر حادثه آن آثار تخفيف و تسكين براي است ، ممكن مردم
روي دستهجمعي اخراجهاي كه جايي "غالبا همچنين.باشد
اضطراب و پايين آن نسبت به ديگر شغل يافتن فرصت دادهاند
.است بيشتر بسيار آن همراه
فشارزايي عوامل وقوع به را خود توجه است لازم اينجا در
تحت را فرد بيكاري موقع با همراه و همزمان كه كنيم معطوف
بيكاري به وابسته وقايع اين از برخي ميدهند ، قرار تاثير
ميشوند ، فرد زندگي در تغييراتي به منجر و ميباشند
ميشوند بيكار كه كساني بيشتر كه است روشن مثال بهطور
مشكلات اين است ممكن چند هر.شد خواهند مالي مشكلات دچار
يا شركتها كه حقوقي ساير و كاري سنوات حق گرفتن دليل به
فرض.افتد تعويق به مدتي تا ميدهند اخراجي فرد به دولت
يعني بيكاري از پس بلافاصله "احتمالا كه است اين بر
و زندگي گذراندن براي شده بيكار تازه شخص كه زماني
رفتن بهدليل "قبلا كه فعاليتهايي اجراي و ريزي طرح
هم پولي و دارد وقت نبوده مقدور برايش آنها انجام سركار
بالنسبه ودورهاي است كرده دريافت اخراجش حق بابت از
در و است زودگذر دوره اين كه است مسلم ولي دارد راحت
است ، مشكل بسيار "احتمالا هم شغل يك كردن پيدا كه شرايطي
.گذاشت خواهد فرد رواني بروضعيت را خود بيكاريتاثير
در هم ديگري تغييرات ميشود بيكار فرد كه زماني شك بدون
(1978)كوهن توسط كه مطالعهاي در.ميدهد روي او زندگي
شد معلوم گرفت انجام نفس عزت بر بيكاري تاثير مورد در
نقشهاي در تغيير با بيكاري از ناشي خود از نارضايتي اگر
قابل بهطور بيكاري تاثير بود ، همراه خانواده درون
اگر بنابراين.ميشد شديدتر و برجستهتر ملاحظهاي
بدتر مردها وضعيت بودند شاغل هنوز بيكار مردان همسران
از قسمت آن در زيادي كاهش اگر ديگر عبارت به و ميگشت
او ميداد روي است ، خانواده مرد سهم كه خانواده درآمد
اگر اما.ميكرد احساس حادتر بهگونهاي را بيكاري تاثير
باقي خانواده عمده آور نان همچنان او مرد بيكاري عليرغم
ضربه او به كمتر بيكاري آثار (كمتر درآمد با ولو)ميماند
انجام به بيكاري زمان در كه هم مرداني ضمن در ميزند ،
عزت كاهش دچار بودند پرداخته خانهداري امور از پارهاي
كه بود اين كوهن مطالعه ديگر يافته يك.بودند شده نفس
داشتند خود نقشكاري جاي به جايگزيني براي نقشي كه كساني
تحت نداشتند را جايگزين نقش اين كه افرادي شدت همان به
و مردها كه برد پي كوهن.نميگرفتند قرار بيكاري تاثير
پيامدهاي از بيشتري بسيار احتمال به فرزند بدون زنهاي
يك مادري فرزند ، داراي زنان تا ميبردند رنج بيكاري منفي
بودن پدر كه است معتبر اجتماعي نظر از و وقت تمام نقش
به قطعي جايگزين يك وجود عدم كلي طور بهاست آن فاقد
از ناشي فشارهاي برابر در فرد آسيبپذيري شغل ، جاي
.ميدهد افزايش را بيكاري
است اين بحث اين نهايي توجه و تعمق قابل نكته سرانجام
بر آني و مستقيم پيامدهاي شوهران استخدامي وضعيت كه
نشان پژوهشها نتايج كه طوري به.دارد زنان رواني بهزيستي
به نسبت داشتهاند بيكار شوهران كه زناني دادهاند ،
افسردهاند بيشتر تنها نه شاغلند شوهرانشان كه زناني
واقع در.بودهاند مضطربتر ملاحظهاي قابل نحو به بلكه
شوهر يك داشتن شناختي روان علائم بروز در ميرسد نظر به
حساب به مهمتري عامل باشد شاغل خود زن كه اين از بيكار
.ميآيد
فر زاهدي شهين
روانشناسي ليسانس فوق
عشاير اسكان
به دادن پايان جهت در رضاشاه كه عشاير دادن اسكان سياست
اجرا به مركزي قدرت تحكيم و عشاير پيدرپي شورشهاي
ايلات كردن قشلاق و ييلاق از جلوگيري دليل به گذاشت ،
دامداري به بزرگي صدمه شدن وارد و آنان دامهاي مرگ باعث
به بود دام كننده صادر كه ايران كه طوري به گرديد ، كشور
;شد استراليا از گوشت نمودن وارد از ناگزير كه افتاد روزي
زندگيشان كه نيز را عشاير خود سياست اين علاوه به
ايلات و كشانيد نيستي به بود دامهايشان زندگي به وابسته
در رضاشاه سقوط از پس مورد اين در.كرد مضمحل را كاملي
قسمتي كه شد نوشته مقالهاي زمان آن روزنامههاي از يكي
:است چنين آن از
آنها سرمايه و نداشتند پول عشاير خانوادههاي اغلب..."
فرمان اجراي در.بود اسب و بز ميش ، راس چند به منحصر
ايلخان" نظر تحت بودند مجبور جماعت اين عشاير ، اسكان
اصطلاح به ساخته ، دهقاني خانههاي خود خرج به "نظامي
اين اجراي به مايل و قادر خودشان چون و شوند "قاپو تخته"
را آنها چادرهاي سياه اسكان مامورين لذا نبودند ، دستور
-آنها معاش ممر يگانه از مهمي قسمت خريد با زده ، آتش
گلين خانههاي نازل ، بسيار قيمتي به -حيواناتشان يعني
تابستان در نه مرگبار خانههاي اين.ساختند برايشان
نتيجه در.نبود سكونت قابل سردسير زمستان در نه و گرمسير
زندان اين از را خود شده قيمتي هر به ميشدند حاضر عشاير
مامورين وليبرگردند خود سابق زندگي به و داده نجات
مگر نميدادند را كردن قشلاق -ييلاق اجازه آنها به اسكان
!"جواز پول" عنوان به مبالغي دريافت با
تحميلات ساير و جواز پول سنگين بار سالها از يكي در
به قادر و شد طاقتفرسا قشقايي طايفههاي از بعضي براي
حركت از شدت نهايت با هم نظامي خان ايل.نشدند آن تاديه
و اسب ولي ;ميكرد جلوگيري گرمسير به حيواناتشان و ايل
و پاييز سرد بادهاي و طبيعت حكم به گاو و گوسفند و شتر
آنها سر عقب در پابرهنه زنهاي و نمود ، حركت زمستان طليعه
ايلخان با !حساب و حق تصفيه براي مردها.افتادند راه به
فرونشانيدن براي "حساب و حق".بودند زدن چانه مشغول
وسط در نتيجه در و نبود كافي نظامي ايلخان آقاي اشتهاي
گرمسير راه وسط از را ايل كه كرد صادر دستور آذر ماه
خود گوسفندان از تعدادي شدند موفق عشاير گرچه !برگردانند
-هفت گوسفند ، هزار يكصد از متجاوز معهذا بگريزانند ، را
را دامها ساير از بيشماري تعداد و ماديان هزار هشت
و نابود و فنا آخر دانه تا اغنام همه اين..دادند عودت
سال نگارنده !شدند قرباني نيز آن مستحفظ زنان از تعدادي
از ماديان راس سيصد استخوانهاي قريه يك حوش و حول در بعد
جان برف زير كه ديدم خود چشم به را عربي نژادهاي بهترين
".بودند سپرده
روزنامه - "..دامداري از شبهه رفع" مقاله از نقل به
اطلاعات ، 28/8/1320
زارع رويا:كننده تهيه
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
خوشبختي موقع در خانواده يك (:بالا)
اسكان از پس خانواده همان (:پايين)
|