موسيقي به نسبت تاريخي تحقير ميخواستم
دهم تخفيف اندكي را
تاريخ پژوهشگر و مورخ ميرعلينقي عليرضا سيد با گفتوگو
موسيقي
كه بگويم ميتوانم جرات به و است فقير بسيار ملي آرشيو
آن و طرف اين از بايد فقطنداريم موسيقي درباره چيزي
كنيم پيدا خرده خرده طرف
كار.كردم صحبت بار يك ني نشر با "موسيقي تاريخ" درباره
و است عكس و سند و مدرك با "تماما كه است مفصلي "تقريبا
اوقات بهترين آن در من كه است پانزدهسالهاي پژوهش حاصل
گذاشتم آن روي بر را زندگيام سالهاي و
آميخته درهم دانش و آگاهي با سليقه حسن كه هنگامي :درآمد
خاطر رضايت شد ، خواهد منتشر كه كاري يقين و قطع به شود ،
در كه ميرعلينقي سيدعليرضا.ميكند فراهم را علاقهمندان
و اطلاعات و دارد چيره دستي معاصر سده موسيقي تاريخ حوزه
و جستجوگرانه نگاه همراه به باره اين در مداركش و اسناد
سطح در را وي معاصر سده ايران اجتماعي اوضاع از تحليلگرش
به با است ، بركشانيده موسيقي عرصه در شاخص مورخي و محقق
و مدارك و اسناد نيز و خود ذوق و توان تمامي بردن كار
توانفرسا كوششي آنها از كدام هر كردن پيدا كه عكسهايي
كه ساخت منتشر ايران موسيقي درباره نمونه تقويمي ميطلبد
و هنري تقويمهاي -خود همقران تقويمهاي تمامي بين در
.دارد ويژهاي بارزيت و نمود -ديگر فرهنگي
است فراوان قدري به اثر اين در شده ارائه آمار و اطلاعات
دستي تقويم به آن تبديل از را مصرفكننده يا خواننده كه
ميسازد معتقد را وي و ، منصرف روزانه مصرف تاريخ با و
مراقبت كتابخانهاش كنج در كتابي مانند به اثر اين از كه
.كند
نيز و خوانندگان توقع اثر اين انتشار با ميرعلينقي
همانند عادي اثر يك درباره را موسيقي به علاقهمندان
فرهنگي ، كار يعني اين و است داده ارتقاء تقويم انتشار
بينش و انديشه ارتقاء كلمه دقيق معني در فرهنگ كه چرا
است گونه اين و است بالاتر سطحي به عادي سطحي از آدميان
همراهي با و عشق روي از كه كاري با كاسبكارانه كار كه
تقويم و ميشود شناخته باز ميگيرد ، انجام بصيرت و دانش
زير نوشته.است كاري چنين از بين نمونهاي موسيقايي
هم با كه پرتلاش مورخ و محقق اين با است گفتوگويي
.ميخوانيم
نجوا -الف :از گفتوگو
خود نوشتاري فعاليتهاي از مختصري ، بحث به ورود براي *
دهيد؟ توضيح را
به را مقالهام اولين بنده كه بگويم بايد مختصر طور به
از.كردم چاپ مفيد مجله در سال 1366 در بنان مرحوم ياد
كردم شروع را نوشتن كار كه است سال تاكنون 12 زمان آن
در كه مناسبي موقعيتهاي آن از جداي و هست كه چيزي اما
كه است موسيقي درباره نوشتن آوردهام دست به مختلف نقاط
كارمند هنري حوزه در كه زماني.ميكنم افتخار آن به بنده
.ميكردم زندگي نوشتن راه از كه بودم كسي تنها بودم ،
ميكرديد؟ رادنبال هدفي چه نوشتن اين از *
اين.بود مردم زندگي به موسيقي كردن وارد من هدف اولين
كسي ساززدن مثل چيزي يا مجالس تفريح ، در موسيقي كه نباشد
ميتوان كه است چيزي موسيقي بلكه شود ، خلاصه عدهاي يا و
بحث يا و فكر و نوشت دربارهاش نيز و زد حرف آن درباره
كه است قشري از حيثيت اعاده شخصي ، حيطه در من هدف.كرد
و اگرچه.ميشد داشته روا تحقير آنها به جامعه سطح در
فضا آن و شده توجه امر اين به سال چند اين در خوشبختانه
از موسيقي با ما كه است اين ديگر نكته.است رفته كنار به
.ميكنيم برقرار فرهنگي و خودآگاه ارتباط يك نوشتن طريق
موسيقي منفعل شنونده ، يك ميكنيم گوش موسيقي به وقتي
لحاظ از ما موسيقي نغمههاي از بعضي چون هستيم ،
سابقه چون ديگر طرف از و است پايين بسيار سيستماتيك
ما نگاه خاطر همان به نداشتيم را غرب شكل به سنتي آموزش
نوشتن.است منفعلانه و يكسويه غريزي ، احساسي ، موسيقي ، به
خودآگاه سوي به را موسيقي درك موسيقي درباره خواندن و
درباره آدميان كه است من اصلي هدف اين و ميدهد ارتقاء
.باشند داشته بيشتري آگاهي ميشنوند ، كه آنچه
اقتضاي به كه است خواندن غيرقابل بنده كارهاي درصد 85
كه من از نوشتههايي ديگر عبارت به.شدهاند نوشته روز
به يعني نيست ، بيشتر درصد باشد 1015 داشته خواندن ارزش
كار و نوشتن سال از 1012 بعد بنده:گفت ميتوان نوعي
چه و بگويم ميخواهم چه كه بفهمم توانستهام تازه مداوم
كنم؟ كار چطور بنويسم ،
ميكنيد؟ تعقيب موسيقي در را خاصي موضوع يعني *
سلسله يك حاصلش بگويم چطور و بگويم چه اينكه درباره
;اول.كردهام تقسيمبندي را آن ژانر ، سه در كه است كتاب
اين البته.داريم چه بدانيم بايد اول ما.گردآوريهاست
با و كردن جمع طرف وآن طرف اين از روش به و ساده گردآوري
نامه موسيقي" كتاب اگر شما.نيست آوردن هم به قيچي و چسب
بيشتر آن حاشيههاي كه ميشويد متوجه ببينيد را "وزيري
كار ، گونه اين فيزيكي و جسمي كار البته.بود كتاب متن از
چون.دهيم انجام فكري كار و بنشينيم كه است آن از بيشتر
كه بگويم ميتوانم جرات به و است فقير بسيار ملي آرشيو
آن و طرف اين از بايد فقطنداريم موسيقي درباره چيزي
.كنيم پيدا خرده خرده طرف
ديگران و خودمان ببينيم اينكه و است آثار نقد دوم ژانر
است اين كار نوع سومين.ميدهند نظري چه اثر يك درباره
موجود وضع درباره داريم كه چيزهايي از استفاده با ما كه
.بگوييم ميتوانيم تازهاي نكته چه (موعود)آينده وضع و
را كار از گونه كدام و هستيد مرحلهاي چه در شما شخص *
ميدهيد؟ انجام
را است موجود كه آنچه تا دارم گردآوري كار سالي چند
موسيقي اين بعدي جلد دو نمونه براي.نمايم جمعآوري
كه موسيخان و صبا مقالات مجموعه شامل كه نامهها
از كارهايي مجموعه نيز و ميشوند چاپ امسال ماه فروردين
سخنان اگر آنكه ضمن.كردم گردآوري را ديگر كسان
و جمعآوري درست تاكنون ، پيش سال از 7080 موسيقيدانان ،
در بنده كه دارد نياز بيشتري حاشيهنويسي به گردد ، ارايه
.دادهام انجام را كار اين امكان حد
بهره ايراني قديمي لحن نوع از شما نوشتههاي نثر *
آن بودن كهن ولي است ، دلنشين نثر اين اگرچه.ميبرد
اساس بر اينكه يا است غريزي امر اين آيا.است آشكار
رسيديد؟ نوشتن فرم اين به تجربه
من ولي شماست ، لطف از مينشيند ، دل به ميگوييد ، اينكه
در و ابتدايي دوران همان از.شدهام بزرگ كهن متون با
شاهنامه گلستان ، بوستان ، مثل متوني خانوادگي ، محافل بعضي
.ميشد خوانده غيره و
همه از و است خوشنويسي و خط با آشناييام بعدي نكته
فرهنگ.است ايراني سنتي فرهنگ يك در رشد و زندگي مهمتر
شق يك.است شده تشكيل متضاد "كاملا شق دو از ايراني
بنده.است غربي " كاملا آن ديگر شق و سنتي "كاملا
متوني درصد هشتاد از بيشتر شايد متاسفانه يا خوشبختانه
"كلا معاصرين از.است بوده كهن متون خواندهام كه را
از اعم كهن متون.باشم نخوانده را نفر از 10 بيشتر شايد
نوع يك كه ، چرا بخوانم كردم سعي بار چندين را نظم و نثر
به من كه دارد وجود آثار اين در استواري و جاافتادگي
باشم مدعي اينكه بدون البته ميپسندم ، بيشتر را آن شخصه
دوره در كه چيزي حال هر به اما.است بهتر آنها "حتما
گفته هفتم قرن دوره در آنكه از بيشتر ميشود ، گفته معاصر
انعكاس و ميتاباند باز را معاصرين درد و اضطراب ميشد ،
كه آنجايي از است سنتي ميراث در كه چيزي ولي.ميدهد
احساس و فكر و انديشه چكيده و نيست فرد يك به متعلق
فرهنگي پشتوانه و است نفر ميليونها شايد و نفر هزاران
انسان ميتواند لذا است ، نهفته آن سر پشت پرباري و ژرف
.ميآيد چشم به كمتر آثارمعاصر در اين كه كند سيراب را
خودم نثر در اين داشتم انس زياد نثر اين به وقتي بالطبع
نيست ، هفتمي قرن نثري من نثرميدهد نشان را خود نيز
رضا محمد آقاياست ساده خيلي و روزنامهاي نثر يك بلكه
از دور من نثر كه بودند نوشته بنده درباره بار يك لطفي
كه نميكنم فكر من البته است ، روزنامهاي كلكهاي و ريا
برايم بگويم ميخواستم كه حرفي چون ولي.باشد اينطور
به زياد گفتنم ، چگونه شيوه آن از تربود بسيارمهم
و دارد وجود اينجا مساله يك اما.نميكردم فكر طرفندهايش
پاپ موسيقيدان واروژان درباره مقاله يك اگر اينكه آن
نزديك ما اخير سال سي احساس به آثارش كه بنويسم معاصر
سايرين درباره نوشتني نثرهاي با نثرم نوع "مسلما است ،
او ، موسيقي حس در ميروم چون.ميكند پيدا عمدهاي تفاوت
مينويسيد دستگاهي و سنتي موسيقي درباره شما وقتي ولي
آن ساختهاي زير و آن ژرف پيشينههاي اگر كه است موسيقي
پيدا را آن مشخص ريشههاي بخواهيم اگر و كنيم نگاه را
و است گرفته شگل قاجار ساله پنجاه دوره در دستكم بكنيم
ميشود چيزي آن تابع گفتارمان لحن مقدار يك دليل همين به
يك در اينكه كما بكنيم ، صحبت ميخواهيم آن درباره كه
سياسي مقاله يك با ورزشي مقاله يك گفتار و لحن روزنامه
نوشتار لحن كه معتقدم من حتي.ميكند تفاوت خيلي
درباره مقالهاي نوشتاري لحن با تنيس درباره مقالهاي
دقيق گفتن نوع در ما اگر البته.دارند تفاوت هم با كشتي
با بتوانيم شايد باشم ، طور اين كردم سعي من كه باشيم
داشتم توفيقي اگر منبكنيم برقرار ارتباط بيشتري مخاطب
.نوشتم كه مطالبي ارزش و عمق در نه و است بوده اين در
اگر.برخوردارند نيز كافي عمق و غنا از مطالبتان البته *
پاسخ پرسشم اين به و برويم تقويمتان بهسراغ دهيد اجازه
خودتان آن از موزيسينها از تقويم تهيه ابتكار كه دهيد
است؟ داشته سابقه هم "قبلا يا بوده
نه تقويم البته است ، ايران هنري تقويم اولين اين
دفتري سالنامه.دارد تفاوت سالنامه با تقويم سالنامه ،
و نثر و نظم از اعم شود منتشر سال هر آخر در كه است
كه چيزهايي و پزشكي و جغرافيايي اطلاعات و روز اطلاعات
زياد سالنامه ما.ميآيد آدميان كار به روزمره زندگي در
سالنامه مانند.ميشد منتشر و 42 سالهاي 40 در كه داشتيم
بسيار سابقهاش ايران در هنري تقويم...و عارف و شيدا
در هنري تقويم اولين دارم اطلاع من كه آنجا تا.است كم
تئاتر بااستعداد بسيار هنرمند يك توسط تا 38 سالهاي 35
تقويم اين در.شد ، تهيه مرد هم سالگي سيونه سن در كه
نظم چهرههاي بعضي و سينما و تئاتر هنرمندان از اطلاعاتي
در كاري چنين انقلاب بعداز.بود شده درج ادبيات و نثر و
.نگرفت صورت موسيقي حيطه
ازجمله رسيد ، بهچاپ تقويم غيرموسيقي زمينههاي در البته
اما.ميشود منتشر فيلم مجله سوي از كه سالانهاي تقويم
دارم خاطر در.است نگرفته صورت كاري هيچ موسيقي زمينه در
منتشر را ايران موسيقي سررسيد اولين درسال 73 كه زماني
خيلي اينكه با برگشت ، خارجي سفر از وقتي لطفي آقاي.كردم
كردند تعجب بود ، پائين خيلي كار كيفيت و داشت نقص مطالب
در دوستان با را كار اين ميخواستيم ما كه گفتند و
موسيقيدان و موسيقي ياد بهنحوي و دهيم انجام امريكا
زنده ايراني نفر ميليون چهار نيم ، و سه آن در را ايراني
از ايدهاش دادم انجام سال چند اين در من كه كاريكنيم
در حرفشان كلام يك آن با لطفي آقاي را انگيزه ولي بود من
وارد بايد موسيقي گفتند كه بودند ايشان و كردند ايجاد من
خارج محفلي و حاشيهاي عنصر يك حالت از.شود مردم زندگي
باشد ، ما باطن بايد موسيقي ميگفتند كسائي استاد.گردد
بسيار نيز ايشان سخن اين كه حاشيهاي نه و باشد دروني
.بود راهگشا بنده براي
كرده منتشر تقويم هم ديگر زمينههاي در اين از پيش *
بوديد؟
با كه بود من از ايران فوتبال سالنامه نخستين طرح
در كه داديم انجام سال 77 در و رمضاني جاويد آقاي همكاري
فوتبال ، تاريخ تقويم اين در.شد منتشر نفيسي و شكيل هيئت
آن ايده طرحو و عكس كه است آمده شاه احمد دوره از ايران
گفتم خودم با كه بود جا همان از.بود بنده از
نبايد چرا موسيقي دارد ، سالنامه كشور اين در وقتيفوتبال
.باشد داشته
دهيد؟ پاسخ پرسش همين به است خوب *
فوتبال تيم مانند منسجم موسيقي تيم يك وقت هيچ ما چون
و ميراث از كه چيزي تبع به ما موسيقي فرهنگ.نداريم
خودبين و خودخواه و تكرو فرهنگ يك مانده ما غني فرهنگ
عدهاي آن تبع به كه ببيند نميتواند را ديگري كس است
.هستيم پراكنده ما همهشوند جمع هم دور
دارد؟ اثر اين با تفاوتي چه سال 74 تقويم *
.است محدود مطالب و محتوا لحاظ به و 74 سال 73 تقويم
دهه موسيقي و امروز به نسبت محدودتري ديد زمان آن زيرا
بكنم ، هضم را آن نميتوانستم "اساسا و داشتم بعد به چهل
و نداشت چيزي معاصر موسيقي تاريخي لحاظ به آنكه ضمن
آن در "اصلا تولد سالروز و بود آن در مردگان اخبار بيشتر
بهنوعي و بود خبري كمتر فعلي ، موسيقيدانهاي از نبود ،
اجراي.بود نشده زندگي وارد تقويم آن كه گفت ميتوان
ولي داد انجام رمضاني آقاي كه بود خوب بسيار سالنماي 74
زندگي وارد را سال 74 سالنامه نتوانستم من محتوا بهلحاظ
سه ما كه زمان آن.كنم وارد آنان ذهني موزه در و مردم
به دير بسيار البته و بوديم كرده پيشبيني تيراژ هزار
را تقويم كه حالي اسفنددر تاريخ 28 ).كرديم عرضه بازار
تا هزار سه آن بر علاوه (.ميكرديم منتشر ماه دي در بايد
هزار هشت اين من و رفت بهفروش نيز ديگر عدد هزار پنج
چه كه گفتيم.نديدم كس هيچ دست رفت ، در فروش كه را تقويم
در آرشيو عنوان به آن از خريد كه كس هر كه گفتندشد
.كردند استفاده كتابخانه
وضعيت همين امسال تقويم به گذرا نگاهي با من نظر به *
غني بسيار نيز شما تقويم اين اطلاعات چون آمد خواهد پيش
يك به را آن و بزند دستي آن به ميآيد حيفش آدمي.است
تبديل است ، ذهن در تقويم از كه تصويري با روزانه تقويم
زياد بسيار موجود اطلاعات كه است اين هم آن دليل.كند
اينها همه.است رفته بهكار بجا بسيار سليقه حسن و است
به نسبت تاريخمصرف نگاه و تقويمي نگاه آن تا شده باعث
گمان من همين براي باشد نداشته وجود مردم نظر در اثر اين
داشته مشكل نظر اين از هم شما بعدي كار اين كه ميكنم
.تاتقويمي كند پيدا كتابي كاربردي بيشتر و باشد
"اساسا كه ميكنم سعي من.خندهدار پاردوكس نوع يك
ديگر ازطرف.است اينگونه وليمتاسفانه نشود ، اينطور
ناشري تقويم ، انتشار از چهارسال از پس كه بگويم بايد
اينكه با شد پيدا اتفاق يك برحسب امسال ناشر.نكردم پيدا
گذاشت كار اين براي كه سرمايهاي است ، تازهكاري ناشر
نتوانستم سال چهار من.بود زياد خيلي توانش به نسبت
بعد و شد انباشته اطلاعات اين اينكه تا بكنم پيدا ناشري
اگر درحاليكه.شد گرفته كار به تقويم اين در آنها همه
.ميشد مشكل دچار كمتر شايد ميداد ، ادامه را خود روند
انجام را كار اين ميتوانم امسال ميكنم فكر همواره من
سال كه دارم را اين هراس كه چرا نميتوانم بعد سال و دهم
موسيقي وضع و نشود پيدا ناشر برود ، بالا قيمتش كاغذ بعد
با و شتابزده خيلي دليل همين به.شود واقع اتهام مظان در
را افزونتري اطلاعات ميتوانم كه هرچه ميخواهم دلواپسي
به سالنامه 79 همين در روزها از بعضي.دهم جاي روز هر در
اين علت نميگذارد يادداشتي هيچ براي جا كه است پر قدري
.بود سرش پشت انباشتگي سال چهار كه است
نمينويسيد؟ موسيقي تاريخ شما چرا *
آن و بدهم توضيح يك بنده سوءال اين به جواب از قبل
سال هر اگر شود ، منتشر سال هر بايد موسيقي تقويم اينكه
سال هر كس بهمان و فلان حال شرح نيست لازم شود منتشر
و اسم به ميرسد بعد ميشود چاپ مختصري يك.شود تكرار
.ميماند باقي هم ديگر چيزهاي براي جا و آن عكس
يك نوشتن من اصلي هدف !نمينويسم موسيقي تاريخ چرا اما
حيطه من ولي.است معاصر ايران جامع موسيقي تاريخ
شدن تخصصي هم و خودم علاقه بهخاطر هم را تاريخيام
يعني انقلاب ، سال تا ناصري دوره اواسط به كردم محدود
.(سال 110) سال 1357 تا دادم قرار مبدا را 1247
چيست؟ زماني محدوده اين انتخاب علت *
ميكند عمدهاي چرخش موسيقي تاريخ مسير دوره اين در چون
آغاز آن در غرب به رويكرد و اجتماعي تحول و تغيير و
از افتاد سال چند صدو اين در كه اتفاقاتي مجموع.ميشود
ما موسيقي تاريخ قبل سال هزار دو در كه اتفاقاتي تمام
حد اين تا تاريخي دوره هيچ در ما يعني.است بيشتر افتاده
به ما موسيقي.نداريم بحث قابل مطلب و مدرك و عكس و سند
هنري خلاقيت و بود رسيده پيش پانصدسال تا خوبي تداوم يك
و اجتماعي چالش و بحران ولي.داشت قرار اوج در البته
.نداشت وجود "اصلا دنيا دو با شدن مواجه
انديشيدهايد؟ موسيقي تاريخ انتشار براي تدبيري هيچ *
كار.كردم صحبت بار يك ني نشر با "موسيقي تاريخ" درباره
و است عكس و سند و مدرك با "تماما كه است مفصلي "تقريبا
اوقات بهترين آن در من كه است پانزدهسالهاي پژوهش حاصل
دم تقويم اين و گذاشتم آن روي بر را زندگيام سالهاي و
چيزي كارخانهاي در وقتي شما مثال بهعنوان.است آن قيچي
و آهنپاره و دمقيچي زيادي مقدار يك ميكنيد توليد
تبديل و كردم تنظيم را آهنپارهها اين من.داريم غيره
دوره و معاصر موسيقي تاريخ تنها وگرنه تقويم به كردم
-سال 1334 تا سال 1319 در راديو تاسيس -مهم 1320 بسيار
سند و خبر شامل كه ميشود شامل را صفحهاي پانصد "تقريبا
و شده شروع هماكنون كار اين.است تحليل و عكس و
قاجار دوره از است قرار.دادم انجام را اوليه پاكنويسهاي
يك لومر موسيو قضيه همان نشود باورتان شايد.كنم شروع
كه نميكرديم فكر يعني.است مستقل صفحهاي سيصد كتاب
كه درحالي باشيم داشته مطلب كانشيا موزه درباره اينقدر
سوي از ديگر ازطرف.دارد وجود كردم من كه تحقيقاتي با
تاريخ پژوهشگر بهعنوان تقويم در هم و مطبوعاتي دوستان
!نوازنده نه موسيقي ، منتقد نه و شدم معرفي ايراني موسيقي
هم ساز و دادهام انجام من را كارها اين تمام درحاليكه
نداشتم بيشتر هم كنسرت يك ميزنم خودم براي مرتب بهطور
كه است همان من اصلي كار وصف اين با ولي پاريس در هم آن
.گفتم
.بگوئيد تقويم اين ويژگيهاي از *
اين كه كساني باشند داشته دسترس در را سالنامه 74 اگر
با را تقويم آن ميتوانند راحت خيلي ميخوانند را مصاحبه
كه كساني ميگيريم فرض ما ولي كنند مقايسه تقويم اين
هر براي امسال ندارند را تقويم آن بيشترشان ميخوانند
تقويمهاي در كه حالي در شده داده اختصاص برگ يك روز
يك تعيين بود ، شده تقسيم قسمت يا 4 به 3 برگ هر قبلي
روز هر اما امسال تقويم در.ميشد تقسيم صفحه دو به هفته
است اين علت.است روز به تولدها تاريخ تمام.دارد برگ يك
عليرضا و شريف فرهنگ آقايان ، از نفر دوازده حدود كه
در نتوانستم را ديگران و مختاباد و بسطامي و افتخاري
آنكه دليل به نيست ، من از كوتاهي اين و بياورم تقويم
كشور از خارج در سالها يا و بودند مسافرت در يا آقايان
ماه حتي و سال.داشتم محدود وقت يك من.ميكردند زندگي
ميخواستم را روز ولي ميدانستم را دوستان از خيلي تولد
دقيق اطلاعات نبود صورت در بگذارم ، روز همان در كه
تمام تقويم اين درميشد حذف نظر مورد فرد ميبايست
و دويست حدود فوتها و تولدها تاريخ.است روز به اطلاعات
كنسرتهاي از تاريخي مهم بسيار وقايع همراه به عكس پنجاه
.است آمده آن در پيش صدسال كنسرتهاي تا پيش سال هفتاد
گزيده مقدار يك جا محدوديت دليل انتخاببه البتهاين
معيار نميتوان چون و نيستند بعضي و هستند بعضيها بوده
بايد ديگر را اين گذاشت ، برايش سختي و سفت خيلي خيلي
.مردم حساب به گذاشت
ميكنم فكر من ميكنيد بيان شما كه را معيارها از بخشي *
به شما كه علاقهاي همان به ميشود مربوط گفت ميتوان
سمت اين به را شما مطلب امر همين و داريد سنتي موسيقي
كلاسيك موسيقي تا باشد نظر مورد سنتي موسيقي كه داده سوق
.دارد وجود كشور در كه ديگري موسيقيهاي و
شهري زندگي با كه است روزماني چيز يك تقويم كه كنيد توجه
درست تقويم مقامي موسيقي براي نميتوانم من.دارد ارتباط
و سيستان از ما مقامي موسيقي هنرمندان اينكه براي بكنم
سواد از اينها از خيلي... و خراسان و بوشهر و بلوچستان
بيگانه آنها براي نيز تقويم.ندارند بهره نوشتن و خواندن
يك در ميرودچون شمار به تجمل نوعي و است ناآشنا و
كه ميكنند زندگي ايلي و بومي و دوستانه "كاملا فضاي
موسيقي ميخواهد كه كسي "مثلا.نيست آنها مساله تقويم
بكند ، گوش را اسپندار شيرمحمد دونلي "مثلا يا و قربان حاج
در را اين كه باشد متعارف و مانوس برايش نميكنم فكر
تاريخ گردونه از ما مقامي موسيقي "اساساببيند هم تقويم
خارج ميكنيم تعبير معاصر زبان به ما كه چيزهايي اين و
بروم نميتوانستم لذا. است قديم عالم به متعلق و است
موسيقي ديگر طرف از و بنويسم تقويم مقامي موسيقي درباره
سر آن از نه ميفهمم را آن نه.نيست من كار ء:جز پاپ
.دارم آن به علاقهاي نه و درميآورم
آن و كرد وارد ميتوان نقدي شما فرمايشات و سخنان بر *
زندگي وارد را موسيقي و تقويم ميخواهيد شما كه است اين
از ميكنم زندگي شهر در كه من مثال عنوان بهكنيد مردم
آقاي دونلي از كه همچنان ميبرم لذت قربان حاج دوتار
و زندگينامه از اگر لذا و ميبرم لذت اسپندار شيرمحمد
من وليدارد جذابيت برايم باشم ، داشته اطلاع آنها تولد
موسيقي سراغ نرفتيد شما اينكه اصلي دليل ميكنم فكر
.ميآمد دست به مشكل بسيار اطلاعاتش كه است اين مقامي
مطالب ، تهيه كه ميخواست فوقالعاده ميداني تحقيق يك بله
چاپ براي من.بود آنها جمله از غيره و اسناد عكسها تهيه
ميگذاشتم وقت شبانهروز بايد و داشتم وقت ماه سه تقويم
در آب از اشتباه بدون كار تا ميايستادم كار پاي به و
موسيقي در كه است كاري اشتباهترين كم تقويم اين.بيايد
چهرهرا چند كهمن پاپ موسيقي البتهاست شده منتشر
لحاظ از و موجه قدري به چهرهها اين.كردهام تقويم وارد
از ميتوان كه دارند مايه قدري به و هستند پر موسيقي
برد ، نام پاپ موسيقي كلاسيك چهرههاي عنوان به آنها
اينها بيات ، بابك واروژان ، اتابكي ، آقايان چون افرادي
سال سي بلكه باشند آمده ديروز كه نيستند صرف موسيقيدان
ميراث به ولي كردند كار كلاسيك كه هم كساني.دارند سابقه
آقاي مانند داشتند خاصي عنايت (سنتي نه) ايراني موسيقي
موسيقي پيش دلشان اما هستند فرنگ تحصيلكرده اگرچه ملكي
كشورهاي در كه هستند خيليها كه حالي در ولي.است ايراني
و نيست ايراني موسيقي پيش هم دلشان و خواندند درس ديگر
را محور من كه است اين.نيست كم هم تعدادشان ديگر طرف از
دولت كه مجازي حيطههاي با "اولا ايران ، موسيقي گذاشتم
سعي لذا قائليم ، آنها به نيز خودمان.است كرده تعيين
رويكردي يك اينكه دوم.نشود نزديك ابتذال حيطه به كردم
حشمت شما اگر "مثلا ايراني ، موسيقي براي باشند داشته
مشكات فرهاد ولي هست عكسش و اسم كه ميبينيد را سنجري
خيلي رهبر اينكه با مشكات آقاي كه است دليل اين به نيست
دليل به شد ، انتخاب هم سنجري جاي به و بود فوقالعادهاي
با ايراني موسيقي زمينه در اثري هيچ داشت كه برتريهايي
نام به چيزي به "اساسا يا نساخت ، سمفونيك اركستر همان
در بكند كار فرمها آن با كه نميكرد فكر موسيقي ميراث
با "اساسا كه مشايخي آقاي جمله از هستند خيليها كه حالي
به حداقل اركسترشان در الان اما كردند شروع مدرن موسيقي
مساله اينموسيقيايراني نه دارند رويكرد ايراني ساز
بود مهم خيلي برايمان نيز ديگر عامل يك.بود مهم ما براي
به متعلق كه هنرمنداني از بسازم مجمعي يك اينكه هم آن و
از اينجا شما اگر يعني هستند ، مختلف مناطق موسيقي
كرد ، اصغرخان علي و آذربايجاني اقبال و اصفهاني طاهرزاده
يك.است دليل همين به داريد نوشته و تصوير وتهراني ظلي
در كه داشتم دوست و معتقدم آن به من كه ملي وحدت حس جور
به توفيق اميدوارم.دارد وجود اثر اين در باشد تقويم اين
و اسناد نقص دليل به نشدم موفق اگر و باشم آورده دست
باشد متفاوت تقويمي اگر بگويم هم را اين و است مدارك
با كه قراردادي خاطر به بودم ملزم من ميبرد كار "واقعا
ميكنم ، منتشر بعدها كه كاري هر داشتم قبلي ناشر
فرم لحاظ از و باشد نداشته قبلي كار با شباهتي كوچكترين
را متفاوتي "كاملا فرم يك شدم مجبور كه است اين محتوا ، و
موسيقي ويژه تقويمي يك بخواهيد اگر شما "مسلما كنم طراحي
اينها تمام فرم بياوريد در پاپ يا و كلاسيك يا مقامي
فرق بايد نيز صفحهبنديشان و آرايش حتي بكند فرق بايد
وقت اين به توجه با بود ، محدود بسيار ما وقت و بكند
.بكنم را كار اين كه كردم سعي محدود
بگوييد؟ اثر اين ديگر ويژگيهاي از*
است اين كنم تاكيد داشتم دوست بسيار من كه ديگري ويژگي
از دارم اطلاع اكنون من كه آنجا تا سالنامه اين كه
برده بهره موسيقي درباره تكبيتهايي مجموعه جامعترين
به يا كه هست دوبيت يا تكبيت يك صفحه هر در.است
يا دارد ربط است صفحه آن در نامش و ياد كه موسيقيداني
اشاراتي تاسوعا و عاشورا روز "مثلا روز ، آن مناسبت به
نام به و ميشود خوانده تعزيه در كه است اشعاري كه دارد
صبا فوت روز "فرضا يا دارد اشاره هم موسيقي آلات و الحان
ياظلي صبا درباره اشعاري مناسبت همين به است ، بوده ياظلي
است ناشناخته شاعري كه لاهيجي فغفور اشعار دامنه.آوردم
و مولوي و حافظ سعدي ، تا ديگر گمنام شاعران نيز و
در را پرند نوذر و ابتهاج و منزوي حسين مانند معاصرين
اين در ناآشنا يا است آشنا نامشان كه كساني.برميگيرد
.دارند شعر اثر
در خوبي شاعران كه جوانمان دوستان از هم بيت تك چهار سه
حدود شعر با داشتند آشنايي و هستند سال تا 32 سني 28 رده
خود ارتكابي نيز آن بيت يك كه است مورد چهار يا و سه
موسيقي جريان كه بود اين نيتم من..آخر وسخن...است بنده
يا موسيقي استاد فلان "فرضا كسي اگر و شود زندگي وارد
بكند تقديري ساز سازنده و آهنگساز يا و خواننده نوازنده ،
آن و بكند پيدا را تولدش روز كه ميباشد دسترس در خيلي و
را موسيقيدان خاطر كارت ، دادن و پيغام يا تلفن يك با را
تا ميخورد دردش به بيشتر خيلي آنها از يكي كه كند شاد
اين.دهند انجام او از بخواهند مرگ از پس كه تجليلهايي
و تولدها جريان ما يعني است مهم خيلي من براي مساله
و باشد زندگيمان جريان جزو موسيقيمان سازندگان مرگهاي
عناصر عنوان به بلكه زينتالمجالس عنوان به نه اينها با
و احساسي وضعيت در كه سرنوشتساز و پويا و زنده و حساس
كسي عنوان به من از اگركنيم برخورد دارند ، تاثير روحي
كنيد سئوال كرده ايران موسيقي تاريخ صرف را زندگياش كه
كاركردي موضوع اين در كه شما مسالهبراي حساسترين كه
هميشه موسيقيدان كه تحقيري بگويم كلام يك در بوده چه
كه بود كوچكي قدم كردم من كه كاري اين و است شده متحمل
.كنم رفع خودم ذهن در را تحقير
|