زمين ايران در علم
منصوري رضا دكتر با گفتوگو در
شد شروع تجربه به توجه از كه است اين اسلامي تمدن مشخصه
و ابوريحان چون افرادي تمدن اين در ما كه طوري به
اين دنبال به كه ميبينيم را خوارزمي و فارسي كمالالدين
كه نديدهام تحقيقي من.كنند قانونمند را جهان كه هستند
آن تحليل براي و نيافت تداوم فكر طرز اين چرا دهد نشان
-اجتماعي -سياسي شرايط بايد است پيچيده هم بسيار كه
داشت مدنظر را زمان آن اقتصادي -فرهنگي
تمدن تبلور و مظهر مهمترين ميتوان را جديد علوم :درآمد
تحولات همه اگر كه است درستي گفته اين.آورد حساب به غرب
علمي تحول اما ميگرفت صورت غرب فكري و اجتماعي و سياسي
شايد تمدنها ديگر از غرب تمدن تشخيص نمييافت انجام
و فرهنگي تحولات وجود تصور كه هرچند.نبود آسان چندان
زمينيان مغرب علمي انقلاب بدون غرب سياسي و اجتماعي
.مينمايد ناممكن
در غربيان علم با ما مواجهه بررسي كه گفت ميتوان
مهمي جايگاه غربيان دستاوردهاي ديگر با مواجهه با مقايسه
فرهنگي هاي زمينه شناخت بيشك.ميكند خود آن از را
ايران ، بويژه و شرق در گاه آن و غرب تمدن در علم پيدايي
.گردد ايران در علمي زيرساختهاي ايجاد رهگشاي ميتواند
دوره در چه و اسلام از پيش در چه -ايرانيان كه آن بويژه
شمار به جهان در علمي انديشه پيشگامان جمله از -اسلامي
رضا دكتر با مهم موضوع اين باب در روي بدينميآمدهاند
سامان را گفتوگويي -دانشگاه فيزيك استاد -منصوري
منصوري رضا دكتر.شماست فراروي آن حاصل كه دادهايم
روانه نو طرح انتشارات توسط را "ايران 1427" كتاب "اخيرا
.است كرده كتاب بازار
كاجي حسين از گفتوگو
در شما.است "ايراني فرهنگ در علم وضعيت" ما سخن محور *
(Science) علم مفهوم كه داشتهايد اشاره ايران 1427 كتاب
دنبال به بايد آن از پيش و ندارد سال از 150 بيش قدمتي
سوءال اولين عنوان به.گشت حكمت و دانش چون ديگري مفاهيم
.بپرسم مفاهيم اين تفاوت و تمايز از ميخواستم
لفظ كه بود اين نوشتم ايران 1427 كتاب در كه چيزي آن -
ما.است قديميتر البته آن مفهوم اما است جديد Science
دانش ، :متفاوتند معنايشان كه داريم فارسي در لغت چند
به وشايد است زياد بسيار دانش واژه قدمت.علم و حكمت
عربي زبان از هم علم و حكمت.برسد اسلام از قبل زمان
از كه است اين است مهم آنچه اما شدهاند فارسي زبان وارد
كه شده تبديل چيزي به كه است بوده كنجكاوي بشر در قديم
و است درست هم تلقي اين.ميگوييم علم آن به امروزه ما
منجر علم به كنجكاوي اين چون است درست.نيست درست هم
چيز به منجر مدرن علم از قبل چون نيست درست و ميشود
علم آن به فارسي زبان در هم هنوز كه است ميشده ديگري
.ميگوييم
تمايز جديد علم و قديم علم ميان فارسي زبان در رو اين از
هنوز.نميكنيم توجه آن به هم وقتها خيلي كه شويم قايل
تحت آنچه و است كرده تغيير "ماهيتا علم كه نيستيم متوجه
صورت به قديم دانش با ميشود ناميده جديد علم عنوان
.است متمايز جوهري
.است موضوع ساحت يكي.ميشود مشخص ساحت سه با علم *
ساحتها اين سه هر در.علم غايت آخر در و است روش ديگري
جهان البته علم موضوع.است متفاوت دانشها ديگر با علم هم
همين و ميشود تبيين و شناخته تجربي روش با جهان اما است
و دانشها ديگر با علم تفاوت مهمترين كه است تجربي روش
گاه و شناسايي هم علم غايت.ميآورد وجود به را معارف
.اين از بيش نه و است جهان تغيير
هدف و روش تغيير مورد در شما اول مطلب به برگردم اگر -
در.ميشود مشخص جديد و قديم علم تفاوت علم ، در غايي
كه نيستيم طبيعت ماهيت درك دنبال به "اصلا ما جديد دوران
طبيعت شناخت دنبال به بلكه بودند دنبالش به قديميان
بياييم سپس و ميكند كار چگونه طبيعت كه بدينمعنا هستيم
.كنيم استفاده طبيعت آينده پيشبيني براي چگونگي اين از
.شد منجر جديد علم به روش تغيير و نداشت وجود "قبلا اين
نيز قرآن بر حاكم روح كه نظرند اين بر حتي عدهاي *
.است تجربه و جهان به رجوع و تجربي روش به توصيه
نه؟ يا داريد قبول را نظر اين نميدانم
بر حاكم روح كه اين.نميكنم نگاه گونه اين "اصلا من -
حكيمان از بعضي كه است اشتباهي است تجربهگرايي قرآن
.است گرفته صورت هم انقلاب از بعد و پيش و دادهاند انجام
را استنباط اين ميتوانيم ما فقط كه ميكنم فكر من
.همين ميكند علم دنبال به رفتن به توصيه قرآن كه بكنيم
زكرياي چون افرادي ايراني تمدن تاريخ در ميرسد نظر به *
تجربهگرا عالمان نمود و نماد بيروني ابوريحان و رازي
اشاعره با هم و عقلگرايان و فيلسوفان با هم كه بودهاند
.بودهاند متفاوت
شد شروع تجربه به توجه كه است اين اسلامي تمدن مشخصه -
و ابوريحان چون افرادي تمدن اين در ما كه طوري به
اين دنبال به كه ميبينيم را خوارزمي و فارسي كمالالدين
كه نديدهام تحقيقي من.كنند قانونمند را جهان كه هستند
آن تحليل براي و نيافت تداوم فكر طرز اين چرا دهد نشان
-اجتماعي -سياسي شرايط بايد است پيچيده هم بسيار كه
مهم آنچه اما.داشت مدنظر را زمان آن اقتصادي -فرهنگي
گوناگون دلايل به رفت اروپا به كه علمي كه است اين است
يك به هماكنون و شد منتقل دنيا سرتاسر به و كرد رشد
آن به هم جهاني صورت به بايد و است شده مبدل جهاني پديده
.كرد نگاه
تاريخي تحليلهاي كه است اين شما صحبتهاي از من برداشت *
پا جدي بهصورت هيچگاه ايران در علم چرا كه اين در را
ما كه ميانديشيد شرايطي به بيشتر و نميدانيد مهم نگرفت
.كنيم اخذ غربيان از بهخوبي را علم بتوانيم آنها با
.هست موءثر چرا نيست ، موءثر تاريخي تحليلهاي نميگويم من -
رشد گذشته در چرا ببينيم و كنيم صبر نميتوانيم ما ولي
.كنيم پيدا راه آينده ، براي طريق آن از و نكرديم
جديدي راههاي بايد حال هر به ما.كنيم توقف نميتوانيم
مانع چيزي چه ببينيم و بيابيم جديد علوم گسترش براي را
همزمان جديد دنياي به پيوستن عين در اما.ميشود ما رشد
اما.شديم اينگونه ما چرا كه كنيم غور گذشته در
"قطعا خودمان گذشته در تحقيق پس.كنيم توقف نميتوانيم
.كنيم آن صرف را هزينهها تمام كه بهطوري نه اما است مهم
بيش توجه ميكنيد فكر شما.است درك قابل شما نگراني *
علمي نوين دستاوردهاي اخذ از را ما گذشته ، به اندازه از
آموزشي فضاي به رفتن نميكنيد فكر اما.ميكند غافل
به دارد نياز متخصص و متبحر عالماني به آنكه بر علاوه
تاريخي و نظري زمينههاي كه است نيازمند نيز متفكراني
بكاوند؟ را امر اين
مقصودم جز ديگري برداشتهاي من سخنان از كه شدم نگران -
.معتقدم خيلي ميگوييد شما آنچه به من "اتفاقا.است شده
تاريخ زمينه در جدي متفكراني داشتن لحاظ از ما ميدانم
بسيار هم آنجا در است لازم و داريم قرار نازلي سطح در
تمام بايد ابتدا ما كند فكر كسي اگر منتهاكنيم كار
برنامهريزي آينده براي بعد و بشناسيم دقيق را خود گذشته
گذشته شناخت براي ناگزيريم ما.است اشتباه اين كنيم
متفكرانمان براي را امكان اين و كنيم هزينه خودمان
كه است اين مهم نكته اما.كنند تفكر كه آوريم بهوجود
.بگيريم بايد نيز را زمينه اين در شعار هرگونه جلوي
را افرادي بسيار ما اسلامي انقلاب بعداز بهخصوص ببينيد
آنچنان و بوديم چه ما كه ميدهند شعار فقط كه داريم
حرفها اين جلوي.ندارد علمي ارزش "اصلا حرفها اين.هستيم
را خود كه كساني نيستند كم الان همين.بگيريم بايد را
هم آماتور زمينه دراين ولي ميدانند علم تاريخ محقق
.نيستند
سرمايهگذاري جا اين در "حتما بايد ما كه معتقدم من
ما اما برويم تاريخي پژوهشهاي بهدنبال و كنيم
.كنيم متوقف هم را آينده براي برنامهريزي نميتوانيم
علم امتناع شرايط تحليل كه نگاشتهايد كتابي خود شما *
پژوهشهاي به نسبت نميتوانيد اينرو از و است ايران در
مشكل نكته اين از جداي.باشيد بيتفاوت تمدني و تاريخي
ميكنيد؟ جستوجو كجا در را ديارما در تاريخي پژوهشهاي
:ميكنم اشاره نكته يك به فقط من فراوان مسايل ميان در -
براي فروكاست روش از دارند عادت ما پژوهشگران و محققان
است پيچيده كه قضيهاي يعني.كنند استفاده خود تحليلهاي
اما.كنند حلش بعد و كنند ساده ميتوانند كه جا آن تا را
.نيست كارساز روش اين تاريخي و اجتماعي زمينههاي در
باقي پيچيده را مسايل ميشود كه آنجا تا بايد بهعكس
شكست گذشته در چرا ببينيم ميخواهيم وقتي يعني.گذاشت
كه را عاملي هر.كنيم نگاه را عوامل تمام بايد خورديم؟
ميتوانيم فيزيك در.كردهايم اشتباه بگيريم ناديده
كار اين نميتوانيم تاريخ در اما بگذاريم كنار را عوامل
.بكنيم را
است؟ ميداني بررسي به شما توجه آيا *
و روانشناسي در را خاصي معناي ميداني بررسي.نه -
.داراست جامعهشناسي
هم پديده تحليل در كه است اين ميداني بررسي از منظورم *
ميان به سخن آن اقتصادي و اجتماعي و سياسي علتهاي از
هم و باشيم داشته توجه آن دروني منطق به هم و بياوريم
.بكاويم را آن نتايج
مقابل در درست ما بررسيها اين در كه است اين منظورم -
هر و بگيريم درنظر را ممكن موءلفان همه بايد فروكاست روش
.شد خواهد غلطي نتيجه به منجر بگذاريم كنار كه را عاملي
به چون كه ديدهام را زيادي متفكران و متخصصان من
در خللهايي دچار نداشتهاند احاطه قضيه مختلف جنبههاي
.شدهاند خود بحثهاي
يك علمبرگرديم "زمين ايران در علم" خودمان بحث به *
براي كه دارد قوانيني و قواعد يعني.است جهانشمول حوزه
اين از.آزمود را آنها ميتوان جا هر در و است عالم همه
معنا يك به اما نيست مختلف شرايط تحتتاثير علم ماهيت رو
معيشتي حتي و فرهنگي و اجتماعي شرايط تحتتاثير علم وجود
بايد باشد داشته رشد محيطي يك در علم اينكه براي.است
يك به بايد علم آن بر علاوه.شود محقق آن امكان شرايط
از.باشد داشته باليدن امكان جايي در تا دهد پاسخ نيازي
را علم از خاصي نوع رويش زمينه فرهنگي هر كه است جا اين
علم از "مثلا ميتوان كه است فضا اين در و ميكند مهيا
است اين من سخن مقدمات اين با.آورد بهميان سخن ايراني
ميبينيد؟ فرهنگ و علم ميان رابطهاي چه كه
و ماده درباره سوءالهايي از.دارد وسيعي محدوده علم -
و انسان و طبيعت درباره پرسشهايي تا پروتون و الكترون
عرب ، كه اين از مستقل كه ميشود علم حوزه به مربوط جامعه
.ميدهيد ادامه خود فعاليت به هستيد غربي يا و ايراني
اين به بايد ميگوييم سخن فرهنگ با علم رابطه از وقتي
.كنيم توجه نكته
محصول دانش.است متمايز دانش از علم كه اين ديگر نكته
مجموعه علماست فرآيند يك خود علم اما است علم
.دارد نام دانش فرآيند اين حاصل و فعاليتهاست
علوم يا و عربي علوم يا و اسلامي علوم مثل مفاهيم ما
تمدن در كه است آن هم منظورميبريم كار به را ايراني
و كرد رشد چگونه و بود چه علم ايراني يا و عربي اسلامي ،
مفاهيم اين لحاظ اين از افتاد؟ آن براي اتفاقاتي چه
علم "مثلا كه نيست معني آن به اين اما.است مشخص "كاملا
با ايران فيزيك قوانين و است ايرانيان مختص ايراني
ايران كه است اين منظورميكند فرق امريكا فيزيك قوانين
اين با و است كرده كار چه علم در گذشته سال چند در
نيز اسلامي علم و است معنادار ايراني علم تركيب رويكرد
.ميشود تعريف ديگري صورت به
از پس بخصوص كه بگويم اسلامي علوم مورد در هم نكتهاي
علوم عالم كه مسلماني وقتي.است يافته زيادي رواج انقلاب
ميكند ، مشاركت علم فرآيند در است انساني يا و طبيعي
فرآيندي در سياسي -اقتصادي -فرهنگي خصوصيات بهخاطر
وارد ميكند شركت آن در غربي يك كه فرآيندي با متفاوت
بهحساب ميتوانيم معنا اين به را اسلامي علم پسميشود
با ميكند شركت آن در مسلمان عالم كه فرآيندي كه آوريم
به علم فرآيند اين كه هنگامي اما.است متفاوت ديگر انواع
ديگر.ميشود جهاني و عمومي ديگر دانش اين شد منتهي دانش
دخيل امر اين در بودن امريكايي يا و ايراني يا و ژاپني
بومي است ممكن فرآيند كه هرچند است جهاني علم اين.نيست
بايد منظورمان ميگوييم بومي علم ما اگر بنابراينباشد
.دانش نه و باشد علم فرآيند
باشيم؟ داشته علمي دانش نميتوانيم ما يعني *
داشته ميتوانيم هم بومي دانش ما جاها بعضي در البته -
يك.ايرانند خاص كه هستند گياهاني كنيد فرض "مثلا.باشيم
در فقط كه است گونهاي و دارند گياهشناسي در هم خاص اسم
وضعيت در كه است ايراني ديگر دانش اين خب.ميرويد ايران
اينرو از.است ايراني مختص و كرده رشد ايران جغرافيايي
بهوجود را ايراني دانشي ميتواند مورد اين در تحقيق
جغرافيا و منطقه اين در چون ولي هست هم همگاني كه آورد
.ميگيرد خود به ايراني صفت ميشود بررسي
تاريخ بررسي.است صادق نيز انساني علوم مورد در نكته اين
اگر.است ايران تاريخ از بخش يك دانش اسلامي ، انقلاب
قبل سال يونسكو كه علمي كنفرانسهاي از يكي نكنم اشتباه
كردن بومي.بود علوم كردن بومي همين مورد در كرد برگزار
يك خاص كه بگذاريم دست مسايلي روي ما كه معنا اين به
مسايل حتي بلكه نيست انساني علوم مختص هم اين.است منطقه
.است متفاوت نيز كشورها فني و صنعتي
بيشتر كمي است بومي كه موضوعاتي درباره است ممكن اگر *
.دهيد توضيح
كيهانشناسي مساله يا و ريسمانها نظريه از بزنم مثالي -
"كاملا نيستند ايراني مسايل اين.است بنيادي "كاملا كه
است ممكن متفاوت جاهاي در مطالعهاش روش ولي.است جهاني
علم فرآيند و ميكند فرق زمينه اين در ما شرايط.كند فرق
ميتوانيم بنابراينما و است متفاوت بقيه با هم ما
اينكه كماآوريم بهوجود زمينه اين در ايراني مكتبهايي
چيزي اينچنين.داريم را مكتبها اين متفاوت علوم در ما
.نكته يك اين.افتد اتفاق ايران در ميتواند
كه است ديگر مثال "تهران شهر در خودروها تصادفات بررسي"
شريف صنعتي دانشگاه فيزيك دانشكده در پيش سال چند ما
كه است بومي مورد يك البته مساله اين بررسي.كرديم بررسي
موضوعش و مورد كه بود ، ما توجه مورد آن در فيزيك كاربرد
.ميشود ايراني
صنايع مشكلات با متفاوتي مشكلات ما صنعت اين از غير
متخصصان بهسراغ بايد حلش براي ما و دارد كشورها ديگر
مختص و شده پيدا ما صنعت در كه است مسايلي.برويم ايراني
از.باشد حل قابل ويژهاي گونه به است ممكن و ماست جامعه
.باشد بومي ميتواند هم فيزيك لحاظ اين
كنيم نگاه دنيا سراسر در علم رشد به اگر معتقدم "واقعا
اين جز و ميرسيم بومي مسايل به امر اين دليل مورد در
قديم علم با مقايسه در علم كه اين.باشد نميتواند
مساله آمدن بهوجود يعني شدن بومي علت به شده عوض ماهيتش
ناگزير بهصورت جديد مسايل اين.است بوده جامعه در
بيشتر علم كردن بومي به ما.شدهاند سبب را علم پيشرفت
خاص مسايل كه بدانيم و كنيم نگاه منظر اين از بايد
.دهند قرار خود تاثير تحت را علم فرآيند ميتوانند
نبردهايم پي هنوز كه است همين هم ما مشكلات از يكي *
مهم پديده اين به و ماست مشكلات حلال كجا تا علم كه
.نكردهايم پيدا نياز احساس
اين به وقتي.است درستي بسيار حرف.است همينطور -
نكرديم علم جدي جذب به اقدام ما چرا كه ميكنم فكر موضوع
جديد علم با كه سال اين 150 در ماميرسم جا بههمين
توجه هيچوقت آورديم ايران به را جديد علم و شديم آشنا
چه ما كشور در فرآيند اين و است فرآيند يك علم كه نكرديم
محصولش به فقط و نكرديم توجه اين به ميكند؟ پيدا معنا
است خوب شيمي و فيزيك چون گفتيم.كرديم توجه است دانش كه
و دهد درس ما بچههاي به تا ميآوريم خارج از استاد يك
و بروند كه ميكنيم اعزام خارج به را ايراني بچههاي يا
ولي.كنند تدريس را آن و بيايند و بياموزند را دانشي
كم بسيار علم فرآيند با ربطش دانش اين كه نكرديم توجه
رشد جامعه نيازهاي به توجه با جامعه يك در علم.است
نيازهاي با را دانش اين هيچوقت ما اماميكند
كه نكرديم توليد دانشي يعني.نداديم ارتباط جامعهمان
محصول كه را دانشي فقط.باشد ما جامعه نياز با مرتبط
منتقل ايران به را است بوده صنعتي كشورهاي در علم فرآيند
.كردهايم
بوده نياز از ناشي است بوده اروپا در كه علمي فرآيند
علوم در.كرديم منتقل را آن از حاصل دانش ما اما
را فرآيند:همينطور انساني علوم و مهندسي در همينطور ،
ما جامعهشناسان و سياست علوم متخصصان يعني.كرديم منتقل
علمي فرآيند محصول كه كردند مطرح جا اين در را دانشي
اين و است بوده آنان نيازهاي از ناشي بهتبع و غربيان
.است نبوده ما جامعه نيازهاي با مرتبط دانش
در لازم ارتباط نتوانستند سال اين 150 در ما متخصصان
كوششهايي البته انقلاب بعداز.كنند برقرار را زمينه اين
ما دانشگاههاي حتي.است اندك هم تلاشها اين ولي شده شروع
امر اين دليل و ندارند چنداني اعتقاد ارتباط اين به هم
و علم ماهيت متوجه شايد و بايد كه آنچنان كه است آن هم
.نيستند روزمره نيازهاي با آن ارتباط همچنين
غرب تمدن با صحيح ارتباط عدم كرديد اشاره كه همانطور *
علم فرزند يكي اين كه -صنعت در نيست علم به مختص فقط
.كنيم برقرار سنجيدهاي ارتباط نتوانستيم ما هم -است جديد
معارف و فلسفي ارتباط از بهتر شاخهها اين در ما وضعيت
از همه اينها كه ميرسد بهنظرنيست غرب با ما انساني
ميرسد نظر به همه اين با.ميدهد خبر يكتايي و مزمن درد
و بيشتر گرفتن جدي راستاي در ما اسلامي انقلاب وقوع با
بسي پيبردهايم و حركتيم در خودمان همچنين و غرب بهتر
و غرب فرهنگ موءلفههاي همه با جدي ارتباط نيازمند
.هستيم آنها علم بهخصوص
هرچند.بود باارزشي تجربه انقلاب ، تجربه ببينيد.آري -
آموختههاي ما.هستند هم تلخ "معمولا باارزش تجربههاي
هم ايران دلبسته كه كس هر اما داريم انقلاب از فراواني
.بودهاند هم دردناك تحولات اين كه ميكند تصديق باشد
.هست دنبالش به هم باارزشي عبرتهاي كه بدانيم بايد آري
انساني علوم و مذهبي زمينه از بگيريد ، كه زمينهاي هر در
مردم براي امكانينيست شكي اين در.دقيقه علوم تا گرفته
دارند چرا "اصلا كه ببينند و كنند فكر كه آمده فراهم
چيست؟ غرب چيست؟ اسلام چيست؟ ايران "اصلا ميكنند ، زندگي
انقلاب از قبل.نبود اينگونه "اصلا انقلاب از قبل
كمتر و بود شاه رژيم سرنگوني بر تمركز و تفكر بيشترين
.نيست آنطور ديگر اكنون اما.داشت بروز فرصت فكرها اين
كجا ميخواهيم؟ چه ميكنيم؟ چه كه ميكنيم فكر الان
طي را فرآيندي.ميشود مطرح جدي خيلي بحثهاي و هستيم؟
.ديد خواهيم آينده در را تكاملش حتم بهطور كه ميكنيم
و اقتصادي و سياسي دردناك تجربيات ما كه كنم تكرار
.هستيم جديتي شاهد روزمره زندگي در اما داشتهايم فرهنگي
و تحميلي جنگ آن ، مشكلات انقلاب ، به توجه با من بهنظر
.است بوده زياد خيلي تفكر رشد باز اقتصادي مشكلات بعد
اين 20 در كه داشت انتظار نبايد كه است اين مهم نكته
هم خود كتاب در كه طور همان.شود متحول چيز همه سال
فرآيند اين كه كشيد خواهد طول سال حدود 50 چيزي آوردهام
از يكي.نيست طولانياي زمان هم اين و شود كامل
مساله البته كرد خواهد كمك فرآيند اين به كه موءلفههايي
احساس مردم الان زمينهها همه در يعني.است ارتباطات
از و باشند مرتبط مدرن دنياي با طوري بايد كه ميكنند
راه مدرن دنياي در نميتوانيم ما چرا كه ميپرسند خود
توجه كنيم؟ تنشزدايي نميتوانيم چرا كنيم؟ باز را خود
نكات اينخوردهايم تكان خيلي سال اين 20 در ما كه كنيد
انقلاب اول در ما كه دارد ستايش جاي بابت آن از پرسشها و
.است اميدبخش نكات اينها.ميكرديم مخالفت هم علم با حتي
كنوني جامعه در جدي سوءالات كه است اين است مهم چه آن *
را جدي جواب حتم بهطور جدي سوءال و شدهاند مطرح ايران
.آورد خواهد همراه به خود با نيز
بلكه شدهاند جدي سوءالها تنها نه امااست درست اين -
زمينهها همه در هم نكته اين.شدهاند جديتر هم پاسخها
مهمي اتفاقات هم ديني زمينههاي در حتي.ميشود مشاهده
نضج حال در مذهب به جديد و نوين رويكرد.است وقوع حال در
...و جامعهشناسي و صنعت و بهعلوم رسد چهاست گرفتن
|