وزارت و اجتماعي تامين سازمان سوي از
بيكاري بيمه مقرري جديد دستورالعمل كار
شد اعلام
بيستم قرن در خانوادگي روابط شيوه
برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
شويم
گذشته از تصويري
رهبري معظم مقام بيانات از استفاده سوء با برخي
بگيرند انتقام مطبوعات از ميخواهند
و امروز آفتاب فتح آزادگان ، عصر
شدند توقيف فردا ايران
توقيف روزنامه مسئول مدير ، صفري لطيف
شد زندان روانه نشاط شده
صنفي انجمن بيانيهاي صدور با
شد گنجي خواستارآزادي روزنامهنگاران
وزارت و اجتماعي تامين سازمان سوي از
بيكاري بيمه مقرري جديد دستورالعمل كار
شد اعلام
بيمه امور به بخشيدن سرعت منظور به :اجتماعي گروه
سال ماه دي مصوبه اجراي راستاي در و بيمهشدگان بيكاري
هيات رياست ستاريفر محمد دكتر وزيران ، هيات گذشته
سيدحبيب و اجتماعي تامين سازمان مديرعامل و مديره
اجتماعي امور و كار وزارت اشتغال معاون عجايبي
واحدهاي به را بيكاري بيمه مقرري اجراي جديد دستورالعمل
.كردند ابلاغ تابعه
قانون ماده 2 براساس:است شده تاكيد دستورالعمل اين در
دريافت استحقاق غيرارادي بيكاران "صرفا بيكاري بيمه
برقراري و معرفي لذا.داشت خواهند را بيكاري بيمه مقرري
كار واحدهاي به مراجعه از قبل كه افرادي مورد در مقرري
حل مراجع در شكايت طرح از قبل يا و اموراجتماعي و
پايان مزاياي مورد در كار قانون نهم فصل موضوع اختلاف
بازخريد يا و نموده سازش كارفرما با خود كار قرارداد
و كار واحدهاي و بود نخواهد اجرا قابل باشند شده
قطع نحوه درباره بايد افراد معرفي از قبل اموراجتماعي
حصول از پس و دهند انجام را لازم بررسي كار رابطه
كارگر بازخريد يا و طرفين توافق و سازش عدم از اطمينان
.نمايند اقدام
از نحو هر به اجتماعي تامين واحدهاي چنانچه:است گفتني
و كار واحد به مراجعه از قبل كارفرما با كارگر سازش
مطلع اختلاف حل مراجع در شكايت طرح يا اجتماعي امور
و كار واحد به مجدد نظر واعلام بررسي جهت مراتب گردند ،
واحد نظر حال هر در و شد خواهد داده برگشت اجتماعي امور
.بود خواهد لازمالاجرا و قطعي اجتماعي امور و كار
كه بيكارشدگاني جديد دستورالعمل براساس:است ذكر شايان
كار قانون نهم فصل موضوع اختلاف حل مراجع آراي براساس
سازش كارفرما با همكاري قطع و كار پايان مزاياي مورد در
باشد غيرارادي آنان بيكاري اينكه بر مشروط مينمايند ،
اين در.بود نخواهند بيكاري بيمه مقرري دريافت مستحق
قانون مقررات وفق كه بيكارشدگاني:است آمده دستورالعمل
اين در مقرر اختلاف حل مراجع از صادره آراء حسب و كار
نقص يا و محوله وظايف انجام در قصور دليل به قانون
شده اخراج كارفرما توسط كارگاه انضباطي آئيننامههاي
.نمايد استفاده بيكاري بيمه مقرري از نميتوانند باشند ،
به كه بيكارشدگاني از دسته آن جديد ، دستورالعمل براساس
حكم يافتن قطعيت از پس كار قانون ماده 165 تبصره استناد
دريافت مشمول نمايند ، خودداري كار به بازگشت از مربوط ،
.بود نخواهند بيكاري بيمه مقرري
اثناي در "صرفا فصلي كارگران چنانچه:ميسازد خاطرنشان
اراده بدون آنها بيكاري و باشند گرديده اخراج كار فصل
برخوردار بيكاري بيمه مقرري دريافت از شود ، داده تشخيص
.بود خواهند
كار قرارداد داراي بيكاران زمينه در دستورالعمل اين در
براساس كه صورتي در افراد اين:است آمده معين مدت با
باشند ، گرديده اخراج قرارداد مدت در اختلاف حل مراجع راي
صورتي در و بود ، خواهند بيكاري بيمه از استفاده مشمول
پرداخت به مكلف كارفرما مذكور مراجع راي استناد به كه
از بيكاري بيمه مقرري باشد اخراجي فرد مزاياي و حقوق
.شد خواهد پرداخت مزد دريافت قطع و قرارداد پايان تاريخ
بيستم قرن در خانوادگي روابط شيوه
بسياري كار به نياز خوب رابطه يك برقراري آنكه علاوهبر
باقي ثابت و ساكن مقاطعي در رابطه اين تا است لازم دارد
برقراري براي حال همه در و هميشه نيست لازم.بماند
آن سكون و ارتباط برقراري براي تلاش.كنيم تلاش ارتباط
كه ميكنند درك "مستقيما زنان.دارند اهميت مساوي بهطور
به.شود انجام بسياري تلاش بايد خوب رابطه يك داشتن براي
كه آمدهاند بهدنيا ايده اين با مردان ديگر عبارت
زماني و كرد برقرار شغل و كار هنگام در بايد را ارتباط
.ميشود شروع روابط تعطيلي و سكون ميآيند خانه به كه
و خارج خود ماواي و مكان از كه است سال هزاران مرد يك
به انرژي با و ميماند منتظر شكارش دنبال به صبورانه
شكارچي را مرد يك كه كيفيتهايي.ميدود خود صيد دنبال
.است انرژي حفظ و تماشاكردن ماندن ، ميآورد ، منتظر بار خوب
وقتي.است مرد كردن استراحت روش اين كه نميكند درك زن
مينشيند ، تلويزيون جلوي در مردش كه ميكند مشاهده زن يك
اشتباه بهطور او ميگيرد ، دستش در را تلويزيون كنترل
توجه او با روابطش و او به "واقعا مرد كه ميكند فرض
.نميكند
نياز روابط ايجاد براي جديدي تعريف به امروز ما درواقع
و خانواده از مرد حمايتي روش تاريخي ، لحاظ ازداريم
زندگي مايحتاج تامين درنتيجه و خانواده از دورشدن همسرش
براي هم هنوز مردان.نيست موءثر روش اين امروز.ميباشد
وقتي ولي ميروند بيرون زندگي مايحتاج تامين جهت شكار
.دهند انجام را بيشتري كار بايد برميگردند
حمايت براي مادي نيازهاي تامين تنها بود ممكن زماني
توسعه با ارتباطي روش اين امروزه ولي باشد كافي همسران
آنچه.ندارد كاربردي فنآوريها ايجاد و زندگي امكانات
قادرند حالا زنان.است اين است بشري امروز زندگي راز
و خانواده آنچه ولي كنند تامين را خود مادي نيازهاي
.است يكديگر احساسي حمايت دارند نياز همسران
فرآيند اجراي براي را خود تلاش تمام مردان از بسياري
عصر امروز عصر.ميدهند انجام ارتباطات در تعديل
ارتباط قديمي روشهاي ديگر.است يكديگر با صحيح ارتباطات
تلاش تمام بايد امروزي شوهر و زن.است شده منسوخ زوجين
.دهند انجام يكديگر احساسي نيازهاي ارضاي جهت در را خود
قرن مرد و زن هر آرزوي احساسي نيازهاي ارضاي درواقع
.است بيستم
كه بگيريم ياد ميتوانيم هم هنوز و گرفتهايم ياد ما
در مشكل.دارد نياز عواملي چه به خوب ارتباط يك ايجاد
ميكنيم فكر ما اوقات بعضي ، اگرچه نيست پول امروزي روابط
امروزي روابط.است ارتباطات نبود مشكل ;است اينگونه
امروز احساسي نيازهاي.يكديگر احساسي نيازهاي پرورش يعني
چند با ما نسل.است كرده فرق بسيار قبل سال با 50 زن يك
ديگر مكان يك جهان حالادارد بسياري تفاوتهاي قبل نسل
.است كرده تغيير انتظارات مجموع در.است
سعي همسرش كه مييابد مصداق زماني واقعي عشق مرد يك براي
ميشود ، روبهرو زني با مردي وقتي.دهد تغيير را او نكند
رسوخ قلبش در كه ميدهد اجازه او به صحبت مدتي از بعد
.ميدارد دوست هست كه همانطور را زن اين او.كند
ولي شود رعايت خودش مورد در مطلب همين دارد دوست مرد يك
مردي دنبال به امروزي زننميدانند را آن زنان بيشتر
.كند درك را او احساسات و كند محبت و توجه او به كه است
تفاوتهاي به بگيرند ياد بايد زوجين امروزي جهان در
.شوند نزديك يكديگر به بيشتر كمي و بگذارند احترام يكديگر
را موهايتان ميشود جدي مشكل دچار زندگيتان كه لحظاتي در
شما كار كجاي كه ميكنيد فكر اين به "دائما ميكنيد ،
ساخته يكديگر براي ما ميگوييد است ، بوده اشتباه
ياد به را مطلب اين بايد كه است زماني..و نشدهايم
او يعني باشد ديگري سياره از شما شريك است ممكن كه آوريد
هم من و است خودش به مختص خصوصيات داراي مرد يك بهعنوان
...زن يك عنوان به
بگذاريد احترام ديگر سياره رفتارهاي و رسوم به شما اگر
بايد شما امروزه.ميشود حل قابل چيز همه صورت دراين
زنان و مردان خصوصيات و بپذيريد را خود اخلاقي تفاوتهاي
مشكلات بروز هنگام در زنان و مردان.بگيريد ياد را
.دارد وجود تفاوتها اين كه ميكنند فراموش خانوادگي
.نميكنيم تغيير شبه يك ما از كدام هيچ كه بدانيم بايد ما
ديگري فرصت به نياز ميشود مرتكب اشتباهاتي فردي وقتي
بايد ميشود زوجين تفاوتهاي از صحبت وقتي "خصوصا.دارد
شما زندگي شريك كه چيزي هر نيستيد مجبور كه بدانيد
.كنيد اجرا موبهمو ميگويد
همسر اگر.است اساس همين بر خانوادگي جديد ارتباط امروزه
گوش او صحبتهاي به لااقل است لازم است مشكلي دچار شما
نياز كسي به آنان.است كافي زنان براي روش همينكنيد
مشكلات به دادن گوش از بعدكند گوش درددلش به تا دارند
.ميكند پيدا بهتري احساس كه باشيد مطمئن او
موقعيتهاي درك صحبتها ، به دادن گوش ارتباطات امروزه روش
خرافات گذاشتن كنار و يكديگر به احترام و توجه يكديگر ،
.است
جانگري دكتر:نوشته
گلباز ميرمحيالدين:ترجمه
برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
شويم
كنيم رادرك خود منافع
رها به تا بچسبيم ميخواهيم آنچه به بيشتر داريم عادت ما
كه ميآموزد ما به ما زندگي شيوه خود ، خواستههاي كردن
دارد احتمال بيشتر رو اين از.كنيم تصاحب بخشيدن ، جاي به
و بچسبيم آن به چيزي گفتن ترك و كردن رها جاي به كه
.كنيم تصاحبش
بايد آن نگاهداري براي ميآورد ، رو ما به شانس كه هنگامي
براي كوچكي خدمات انجام از كه خوبي احساس.باشيم بيخيال
با كارها اين زحمت از مراتب به ميدهد ، دست ما به ديگران
و مهر سر از آزادانه بخشيدن از خويشتن ارضاي.است ارزشتر
نشات خوشبختيهايمان ، در ديگران كردن سهيم به تمايل ،
بيهيچ آنها حق در نيكوكاري و ديگران كردن سهيمميگيرد
صميم از و داوطلبانه كارها ، اين ميپذيرد ، صورت چشمداشتي
.هستند درست و طبيعي زيرا ميشود ، انجام قلب
و يابيم رهايي خودمحوريها و خودخواهي شر از وقتي
از سرشار ما زندگي كنيم ، بخشندگي ايثارگرانه و داوطلبانه
.شد خواهد نعمت و محبت
رابينسن.ب دكتر: نوشته
غيبي منوچهر دكتر:ترجمه
ارتش كيفر ديوان
سالهاي 1310 در آلمان به رضاشاه روزافزون نزديكي سياست
و نفوذ براي آلمانيها همهجانبه تلاش و شمسي تا 1320
انگليس امپرياليسم بسيار نگراني موجب ايران ، بر سلطه كسب
و ايران استراتژيك موقعيت بهخصوص را نگراني اين.شد
قواي سوخت اصلي منبع بهعنوان ايران نفت به انگليس اتكاي
از كه ميكوشيدند آلمانيهاميكرد تشديد موتوريزهاش
در بهعلاوه بدهند ، تشكيل فاشيستي گروههاي محلي افراد
در جاسوسي عمليات به و كرده خرابكاري جنوب نفت لولههاي
كه شد سبب فعاليتها اين.ميپرداختند شوروي جبهه پشت
آلمان اتباع كه بدهند تذكر ايران دولت به بار چند متفقين
تذكرات اين به نهتنها رضاشاه ;نمايد اخراج كشور از را
كمكرساني مورد در متفقين درخواست بلكه نداد ، ترتيباثر
اين.نپذيرفت نيز را ايران خاك ازطريق شوروي به نظامي
شهريور 1320 سوم روز صبح چهار ساعت در كه شد سبب امر
به جداگانهاي يادداشتهاي طي شوروي و انگليس سفيران
در ايران دولت چون":دادند اطلاع نخستوزير "عليمنصور"
و...كرده سهلانگاري ما فوري و مهم درخواستهاي انجام
تلقي نيت حسن با نخواست را ما دوستانه تذكرات و اظهارات
واحدهاي كه ميدهيم اطلاع تاسف كمال با اينك...كند
ايران خاك وارد مربوطه ستادهاي دستور طبق انگليس و شوروي
".هستند پيشروي مشغول و شده
و دربار دولت ، در حدي از بيش پريشاني و اضطراب خبر اين
كه كرد درخواست روزولت از "رسما رضاشاه.كرد ايجاد مجلس
نمايد وساطت شوروي و انگليس دولتين نزد مخاصمات قطع براي
به حاضر كه داد پيغام خارجهاش امور وزير توسط حتي و
.هست هم "ديگري معقول خواست هر" يا كابينه تغيير
و اولين "ارتشتاران بزرگ جنگ ستاد" شهريور چهارم روز
از مملو معمول مطابق كه را خود جنگي اعلاميه آخرين
واحدهاي":داشت اظهار آن در و كرد منتشر بود دروغپردازي
ستاد درحاليكه ،"پرداختهاند دفاع به شاهنشاهي ارتش
و بود بياطلاع تهران از خارج لشكرهاي سرنوشت از جنگي
منصور شهريور پنجم در.است آمده آنها سر بر چه نميدانست
ششم در كه شد ، وزير نخست فروغي محمدعلي و داد استعفا
اين.كرد ابلاغ ارتش به را مخاصمه ترك دستور شهريور
از قبل حتي ارتش واحدهاي اكثر كه شد ، صادر هنگامي دستور
.بودند همپاشيده از شوند روبهرو مقابل طرف با اينكه
در فداكاري نمونه بايد كه ارشد افسران و لشكر فرماندهان
مقاومت ترك دستور صدور از پيش ميبودند زيردستان برابر
حوادث اميد به را خود واحدهاي و سردرآورده تهران از
به و مانده بهجا واحدها از بسياري سلاحبودند سپرده
كفيل شهريور ششم روز.بود افتاده عشاير و ايلات دست
كرده ، نان و آب از پر را آتشنشاني كاميونهاي جنگ وزارت
بدون بيابانها در كه فرستاد گرسنهاي سربازان سراغ به
.بودند مرگ شرف در و شده رها آذوقه
در جنوب در "بايندر" دريادار دريايي نيروي واحد تنها
.رسيد شهادت به خود و كرد مقاومت انگليسيها برابر
سوم يك از بيش صرف با و ملت هزينه با كه ارتشي بدينشكل ،
در بود شده نگهداري و تجهيز بيستسال طي در كشور ، بودجه
و افسران از زيادي تعداد و ازهمپاشيد اول روزهاي همان
دست از را خود جان ديكتاتور خودخواهي دليل به سربازان
.دادند
زارع رويا كننده تهيه
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
افراد ملت ، كشور ، -محاكمه تله در شهريورماه فراري افسران
ارتش كاميونهاي با باروبنه با گذاشته ، را سرباز بيگناه
.ناهيد روزنامه -!كردند فرار
رهبري معظم مقام بيانات از استفاده سوء با برخي
بگيرند انتقام مطبوعات از ميخواهند
مقام نگراني باره در روزنامهنگاران صنفي انجمن بيانيه
مطبوعات برخي از رهبري معظم
صدورر با روزنامهنگاران صنفي انجمن :اجتماعي گروه
از برخي از رهبري معظم مقام نگراني مورد در بيانيهاي
:كرد اعلام مطبوعات
و شناختهشده ديدگاههاي و تفكرات به كه محافل برخي
خود از قانوني و مشروع آزاديهاي عليه همواره كه حساسيتي
مقام بيانات از سوءاستفاده با درصددند دادهاند نشان
بعنوان مطبوعات از را خود تاريخي انتقام رهبري معظم
مردم حقوق و اسلامي انقلاب مدافعان و آزادي حاملان
.بگيرند
:است زير شرح به بيانيه اين متن
گلايه و نگراني ابراز و رهبري معظم مقام اخير بيانات
بررسي به را كشور روزنامهنگاران مطبوعات ، از ايشان
ضعفها و كاستيها رفع و قوت نقاط تقويت موجود ، وضعيت
ديگري امر هر از بيش ميان اين در آنچه.است ساخته ملزم
ضرورت بر ايشان صريح تاكيد گيرد قرار توجه مورد بايد
قانون داشتن محترم مطبوعات ، آزادانه فعاليت و آزادي وجود
.ميباشد كشور مطبوعات در صالح و سالم افراد حضور و اساسي
بود مطمئن ميتوان كه است تفاهمي و اجماع چنين سايه در
حل و رفع قابل موجود ضعف نقاط و نارساييها و كاستيها
اتفاق به قريب اكثريت مخالف و موافق شهادت به.است
پرورشيافتگان از كشور مطبوعات دستاندركاران و مسئولان
تثبيت و تقويت و انقلاب آرمانهاي حفظ بيشك و انقلاباند
از اساسي قانون چارچوب در اصلاحطلبي و نظام مباني
.ميرود شمار به كشور مطبوعاتي جامعه دغدغههاي مهمترين
در نفوذي عوامل وجود احتمال بعنوان آنچه شك بدون لذا
گرديد مطرح رهبري معظم مقام سوي از مطبوعات سالم خانواده
وجود زيرا.است بوده نيز مطبوعات خود حساسيت مورد همواره
نه هستند آشكاري تشخص و هويت هرگونه فاقد كه عواملي چنين
نفي قابل ديگري عرصه و حوزه هيچ در بلكه مطبوعات در تنها
جمهوري نظام ساله تجربه 20 آنكه حداقل.نيست انكار و
شده وارد ملت و ملك بر ناحيه اين از كه ضرباتي و اسلامي
صنفي انجمن لذا.ميسازد محتمل را امري چنين است
مطبوعات خانواده اجزاي تمامي مانند ايران روزنامهنگاران
و اطلاعاتي دستگاههاي با همكاري براي را خود آمادگي
.ميكند اعلام مذكور عوامل شناسايي و كشف در امنيتي
و نارساييها تاييد ضمن انجمن امر اين از نظر صرف
نهاد يك بعنوان مطبوعاتي جامعه است معتقد موجود كاستيهاي
امور اين رفع براي را لازم كارآمدي و توان قدرتمند مدني
بر تاكيد.داراست صنفي درون رايزنيهاي و تلاشها طريق از
و تفكرات به بنا كه محافل برخي كه ازآنروست واقعيت اين
آزاديهاي عليه همواره كه حساسيتي و شناختهشده ديدگاههاي
با درصددند دادهاند نشان خود از قانوني و مشروع
خود تاريخي انتقام رهبري معظم مقام بيانات از سوءاستفاده
انقلاب مدافعان و آزادي حاملان بعنوان" مطبوعات از را
.بگيرند "مردم حقوق و اسلامي
از شديد نگراني ابراز ضمن روزنامهنگاران صنفي انجمن
بسط جز نتيجهاي كه احتمالي سوءاستفادههاي چنين
تضعيف و سياسي انسداد ايجاد و اجتماعي نارضايتيهاي
پي در بينالمللي عرصه در ايران اسلامي جمهوري جايگاه
فضاسازيهاي برابر در ميخواهد قضائيه قوه از ندارد ،
خود از ميگيرد صورت مطبوعات عليه ايام اين در كه شديدي
.دهد نشان بردباري و خويشتنداري
و امروز آفتاب فتح آزادگان ، عصر
شدند توقيف فردا ايران
مجله و فتح و عصرآزادگان روزنامههاي :اجتماعي گروه
قضايي مجتمع شعبه 1408 رئيس صارمي دستور به ايرانفردا
.شدند توقيف دولت كاركنان جرايم به رسيدگي
خطاب شعبه اين سوي از كه نامه سه در ما خبرنگار گزارش به
است شده خواسته است ، شده ارسال داخلي مطبوعات مديركل به
فتح و عصرآزادگان روزنامههاي انتشار از ثانوي اطلاع تا
.آيد بعمل جلوگيري فردا ايران مجله و
وارده ، شكايات كثرت عليرغم:است آمده نامهها اين در
قانون از انحراف و تخلف به مذكور روزنامه اصرار معهذا
نگراني موجب امر اين و دارد ادامه همچنان اسلامي مجازات
قانون اصل 156 از بند 5 به مستندا فلذا.است گرديده عموم
مصوب تربيتي و تاميني اقدامات قانون از ماده 13 و اساسي
وقوع از پيشگيري در قضائيه قوه بهتكليف ناظر سال 1339
روزنامه انتشار از ميدارد مقرر عمومي اذهان تشويش و جرم
.آيد عمل به جلوگيري ثانوي اطلاع تا مذكور
چاپخانههاي و نشريات اين مسئول مديران براي نامهها اين
.است شده رونوشت نيز چاپ محل
به باره اين در فتح روزنامه سردبيري شوراي عضو حكمت علي
منتظر (شب ساعت 8) حاضر حال در ما:گفت ما خبرنگار
.هستيم مطبوعاتي معاونت اقدامات
به نيز ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت شهيدي شبان
دادگستري مقامات با رايزني حال در ما:گفت ما خبرنگار
.هستيم حكم از جلوگيري براي
با گفتوگو در نيز عصرآزادگان تحريريه اعضاي از يكي
نشده مشخص نشريه اتهامات ارسالي نامه در:گفت ما خبرنگار
.است نشده مشخص نيز توقيف مدت همچنين است
ارسال نظر مورد نشريات به غروب ديروز دادگستري نامههاي
اين از صفحه چندين كه بود حالي در اين و است شده
.بود شده آماده چاپ براي روزنامهها
اطلاع كسب همشهري خبرنگار ديشب دقايق آخرين در همچنين
.شد توقيف نيز امروز آفتاب روزنامه كه كرد
توقيف روزنامه مسئول مدير ، صفري لطيف
شد زندان روانه نشاط شده
به ، ديروز پنهانشدن بر مبني شايعات برخلاف صفري لطيف *
شد زندان روانه و حاضر دادگاه در وكيلش همراه
امتياز لغو روزنامه مديرمسئول صفري لطيف :اجتماعي گروه
شعبه 1410 ازسوي صادره حكم اجراي در ديروز نشاط شده
.شد زندان روانه تهران عمومي دادگاه
به اهانت اسلام ، ومباني مقدسات به اهانت صفري اتهامات
به دانشجويان و مردم تحريك فرماندهاننيرويانتظامي ،
درمجلس مردم نمايندگان به همچنيناهانت و واعتصاب اغتشاش
.بود شده عنوان اسلامي شوراي
ازوي ، شكايت مورد دنبال 73 به گذشته سال ماه شهريور صفري
حبس ماه به 30 و محاكمه تهران عمومي شعبه 1410دادگاه در
تجديد دادگاه شعبه 27 اينحكمازسوي كه شد محكوم تعزيري
مجتمع بهاجراياحكام اجرا وبراي تاييد تهران استان نظر
.بود شده اعاده دولت كاركنان ويژه قضايي
يك سوي از كه شايعات برخي رغم به نشاط روزنامه مديرمسئول
پنهان نظرها از اينكه بر مبني شد دامنزده عصر روزنامه
دادگاه در خود مدافع وكيل رياحي همراه به ديروز است ، شده
دادگاه شعبه 27 تاييد به كه را صادره راي و شد حاضر
دفتر نامه با آن از پس و دريافت بود ، رسيده تجديدنظر
ماموران از تن دو همراه به ويژه قضايي مجتمع احكام اجراي
.شد منتقل زندان به
افشاگري به كه روزنامهنگاري گنجي اكبر ميشود يادآوري
روانه پيش روز ميپرداخت ، دو زنجيرهاي قتلهاي پيرامون
.شد زندان
از دست:كرد اعلام ميرفت ، زندان به حاليكه در وي
مسئوليت و كشيد نخواهد زنجيرهاي قتلهاي پرونده پيگيري
است قضايي دستگاه مسئولين عهده به زندان در جانش حفظ
گويد مي پدر از پسر
لغو روزنامه مديرمسئول صفري لطيف فرزند صفري اميرحسين
زندان به پدرش انتقال از پس يكشنبه روز "نشاط"امتيازشده
دادگاه ازسوي صادره راي به منظوراعتراض به:گفت اوين ،
كشور عالي ديوان دادرسياز اعاده تقاضاي پدرم مطبوعات ،
.كردهاست
گفتوگو اسلامي جمهوري خبرگزاري قضايي خبرنگار با كه وي
شعبه 1410 رئيس مرتضوي قاضي ازسوي پدرم:افزود ميكرد
تحريك و مقدسات به بهاتهامتوهين تهران عمومي دادگاه
ونمايندگان انتظامي نيروي به توهين و اغتشاش به مردم
.بود شده محكوم زندان ماه به 30 درمجلس مردم
تجديدنظر دادگاه شعبه 27 در حكم اين:اظهارداشت صفري
سال ماه درآبان و گرفت قرار بررسي تهرانمورد استان
.شد ماهموافقت مدت 27 به آن كاهش با گذشته
پدرم تجديدنظر ، دادگاه ازسوي راي اعلام دنبال به:گفت وي
مورد كه كرد كشور كل ازدادستاني ماده 31 تقاضاياعمال
حكم دادياران ودونفراز گرفت نيزقرار دادستاني آن موافقت
مخالفت لحاظ لحظاتبه درآخرين ولي دادند راي نقض به
دادگستري به پرونده (مقتدايي آيتالله) كل دادستان
.اعادهشد
اجراي شعبه ازسوي احضاريهاي گذشته چهارشنبه:افزود وي
كه رسيد پدرم دست به دولت كاركنان مجتمعقضايي احكام
زندان روانه درنهايت معرفيو شعبه اين به را خودش امروز
.شد اوين
زندان از پيش
از قبل نشاط امتيازشده لغو روزنامه مسئول مدير صفري لطيف
از دفاع در و نوشت مطبوعات به نامهاي زندان به عزيمت
اقليتي كه است اين واقعيت:گفت خود روزنامهنگاري مشي
مقدسات از ابزاري استفاده با نظام جمهوريت به بيباور
چنان آنها دارند ، اصلاحات روند انحراف و سدكردن در سعي
به كه كردهاند پيدا اشراف قضايي دستگاه از بخشهايي بر
ميكنند ، پروندهسازي خود مخالفان و رقبا براي آساني
به نهايت در كه را اينها نابخردانه رفتار از نمونهاي
تاريخ در مدرك و سند با 12 شد ، منجر نشاط روزنامه تعطيلي
رئيس شاهرودي هاشمي آيتالله با گذشته سال مهر چهاردهم
درميان شماره 266/78 نامه طي قضائيه قوه
.گذاشتهام
اصلاحات روند پيشرفت زيرا باشند هوشيار خواست مردم از وي
در را خود حيات تداوم عدهاي چند هر است ، اميدواركننده
.بدانند حقيقت قلب و عمومي افكار انحراف
تحمل من:گفت نيست كس هيچ خوشايند زندان اينكه ذكر با وي
هزينهاي هدي ائمه از تاسي با را ناحق و غيرقانوني زندان
در بياعتبار و زورگو قانونشكنان چهره شدن عريان براي
.ميدانم عمومي افكار
متاسفانه است شده يادآور همچنين نشاط روزنامه مسئول مدير
اشخاص حضور با ميرود اوين زندان مردمسالار نظام در
اين زيرا بازيابد را خود ازانقلاب قبل اعتبار حقمدار
و همراه و همدل كه حقانديش انسانهاي براي زندان
.است ايران وسعت به مردماند همباور
كوي فاجعهآفرينان كه حالي در است گفته پايان در صفري
به مرا نگرفتهاند مجازات براي حكمي هيچ هنوز دانشگاه
از نيم و سال يك كه - دانشگاه كوي حوادث خبر درج خاطر
.ميبرند زندان به - است مربوط مورد همين به من حبس
صنفي انجمن بيانيهاي صدور با
شد گنجي خواستارآزادي روزنامهنگاران
صدور با روزنامهنگاران صنفي انجمن :اجتماعي گروه
و گنجي براي صادره سنگين قرار فك خواستار بيانيهاي
:است آمده بيانيه اين در.شد او قانوني حقوق رعايت
آقاي روزنامهنگارمان همكار براي بازداشت قرار صدور خبر
.است گرديده مطبوعاتي صنف نگراني و تاسف موجب گنجي اكبر
قانوني براساس روزنامهنگاران احضار كه رو اين از تاسف
غيرقانوني امري است معتبر مطبوعات براي هنوز كماكان كه
به روزنامهنگاران احضار موج ديگر سوي از.ميشود محسوب
دامن روزنامهنگاران نگراني بر كه است بهگونهاي دادگاه
.است زده
اجراي لزوم بر مجدد تاكيد ضمن روزنامهنگاران صنفي انجمن
روزنامهنگاران با برخورد و مسئول نهادهاي توسط قانون
زيبنده مطبوعات در ناامني فضاي گسترش كه ميدارد اعلام
ميخواهيم قضائيه قوه مسئولان از.نيست اسلامي نظام
عملكرد بر سياسي فضاي از ناشي التهابات ندهند اجازه
بهگونهاي قوه آن شعب از برخي و گذارد اثر قوه آن مستقل
قوه محترم رياست نظر مورد و مطروحه اصلاحات كه كنند عمل
.ببرند سئوال زير را
قانوني حقوق رعايت و گنجي آقاي براي صادره سنگين قرار فك
بر روزنامهنگاران صنفي انجمن كه است خواستهاي حداقل او
.دارد تاكيد آن
|