!نشويد آب وارد "پاد جان"بي
شهرداري عمومي روابط كل اداره پاسخ
شهروندان به تهران
!ميزنند چرت خيابان در وجدانها برخي
!نشويد آب وارد "پاد جان"بي
شنا فصل آغاز مناسبت به
شكلي به انسان صدها تابستان و بهار در بويژه سال هر
غرق ما چشمان برابر در گاهي اندوهبار ، و غمانگيز
نميبخشند را خود عمر آخر تا آنها خانواده و ميشوند
اما.ميشمارند گناهكار جانگداز مرگ اين در را خود زيرا
نوشته ايننيست دشوار چندان شدن ، غرق برابر در نجات
يادخواهد شما به را ايمن شناكردن براي ساده بسيار روشي
.داد
براي سپسميشود غرق آب در انسان چگونه بدانيم ابتدا
نام به سادهاي وسيله كار دقيقه طي 20 ديگران و خود نجات
آب وارد كه انسانهايي.بسازيم (جان نگهبان) پاد جان
اول علت شوند ، غرق است ممكن عمده دليل دو به ميشوند
.ميدهد روي سرد آب و خستگي اثر در كه ماهيچههاست گرفتگي
را خود آرامش گرفته پايش يا دست مييابد در شناگر چون
زودتر چه هر تا ميكند چندان دو تلاشي و ميدهد دست از
بر بيشتر فشار و سرعتبرساند نجات ساحل به را خود
ميشود سبب بلكه نميكند او به كمكي تنها نه ماهيچهها
ماهر شناگر يك ولي.بيفتند كار از "كاملا ماهيچهها
.ميدهد استراحت ماهيچهها به و ميكند حفظ را خود آرامش
.ميرساند آب كنار به را خود آرامي به آنگاه
است آن ميافتد اتفاق دريا در بيشتر كه شدن غرق دوم علت
يا و او با موج برخورد يا شنا ندانستن دليل به شناگر كه
خودرا تعادل دريا امواج ميان در بويژه پايش زير شدن خالي
آب از سر كه وهنگامي ميرود آب زير به و ميدهد دست از
موجي هوا ، جاي به كند تازه نفسي ميخواهد و ميآورد بالا
در كه كسي ميشود ششهايش وارد آب و ميريزد رويش آب از
آب ، روي خوابيدن و آرامش حفظ جاي به ميكند خطر احساس آب
.ميزند پا و دست و ميگيرد قرار آب در عمودي صورت به
احساس گويي.است آب خطر به نسبت انسان طبيعي واكنش اين
كه آنجا تا پس ببلعد را او ميخواهد آب غول ميكند
او كار واكنش اين و ميكشد بيرون آب از را بدنش ميتواند
چندين آب در او بدن وزن زيرا ميكند ، سختتر بسيار را
.ميرود آب زير به زودتر خيلي و ميشود برابر
آوردن بالا با است بيوزن آب در عادي درحالت كه شناگري
اضافه وزنش به كيلو از 10 بيش آب از تنه و دست سرو
.ميشود
براي و دارد وجود جا همه و حال همه در شدن غرق خطر
از يكي كه دارد وجود گوناگوني شيوههاي آن با پيكار
ايمن بسيار جليقه اين.است نجات جليقه از استفاده راهها
سفر در و است گران زيرا نشده رايج آن از استفاده اما است
صندوق ميتوانند نجات جليقه چند و است مشكل بسيار آن حمل
ميشود سبب آن از استفاده.نمايند پر ا ر خودرو يك عقب
و است پاگير و دست زيرا يابد كاهش بازي آب و شنا لذت
جليقه نپوشيدن اشتباه به ما جوانان كه آن همه از مهمتر
ترسويي را آن پوشيدن.. و ميدانند بيباكي را نجات
جليقه كه جواناني بودهام شاهد بارها خود من.ميپندارند
.نبودهاند آن پوشيدن به حاضر جمع در داشتهاند نيز نجات
بهترين است نجات جليقه از استفاده به حاضر جواني چنانچه
از مردم بيشتر چون امااست برگزيده را راه امنترين و
به ابتكاري و ساده وسيله نميكنند استفاده نجات جليقه
هنگام مردم از گروه اين تا كردهام طراحي جانپاد نام
در كه ميشوم يادآور.برهانند را ديگران و خود جان خطر
دست به كه دارند وجود ابزارهايي كشور از خارج بازارهاي
دكمهاي دادن فشار با خطر هنگام و ميشوند بسته پا يا
از پر لاستيكي و ميشود انجام شيميايي واكنشهاي و كنش
بسيار ابزارها اين.ميگيرد قرار شناگر اختيار در هوا
نميتوان نيز ايران بازار در و هستند مصرف يكبار و گران
.يافت را آنها
چيست؟ پاد جان
گرد يا استوانه شكل به است نازك پلاستيكي توپ يك پاد جان
يك داخل مايو درون و ميشود تا و شده خارج آن باد كه
و است پنهان مايو داخل بادكنك اين.ميگيرد قرار توري
آورد بيرون را آن ميتوان ثانيه حداكثر 6 ظرف خطر هنگام
را ديگران و خود آن داخل به هوا فرستادن بار چند با و
در پيچيدهتري و كاملتر وسايل چند هر.داد نجات
درجامعه كه است آن واقعيت اما دارد وجود جهان بازارهاي
پس ندارد وجود بها گران وسايل اين از استفاده امكان ما
طولاني عمر وداراي ارزان ساده ، بسيار ابزاري كه پاد جان
.است شده طراحي است
جانپاد مزاياي
به هراسي جوان است ، پنهان شنا مايوي داخل جانپاد چون
قرار ديگران استهزاي مورد است ممكن كه نميدهد راه خود
حس يادآور پاد ، جان نهاني داشتن همراه ديگر طرف از.گيرد
دقيقه طي 20 آن ساختن.بود نخواهد نفس به اعتماد عدم
تومان بايد 400200 تنها آن ساخت براي و ميشود انجام
جوانان آب قربانيان غالب كه ميدهد نشان آمار.پرداخت
بزرگترهارا پندهاي ميرسند آب به كه هنگامي زيرا هستند
فراموشكنند نميتوانند را جانپاد اما ميكنند فراموش
درون را آن بزرگترها مادرهاو و پدر كه شرطي به
شود گفته جوان به بهتركه چه و نمايند نصب مايويجوانان
را آنها و كني كمك ديگررا آدمهاي كه است آن پادبراي جان
.برهاني مرگ خطر از
كمك و است شدن غرق حال در فردي كه بودهايم شاهد بارها
.ندارد را او به كمك جرات و توانايي هيچكس اما ميخواهد
در را آن آساني به ميتوان كه است ابزاري پاد جان
شدن غرق درحال كه كسي متاسفانهداد قرار غريق اختيار
دهنده نجات دور به را خود دستهاي خود نجات براي است
نيز دهنده نجات از را زدن پا و دست امكان و ميزند حلقه
.ميگيرد
غرق حال در فردي كمعرض بسيار رودخانههاي در شده ديده
غريق دام در ميشتابد ، او كمك به كه ديگر فرد و است شدن
پاد جان.ميشوند غرق دو هر متاسفانه و ميشود گرفتار
او طرف به يا داد غريق دست به ميتوان كه است ابزاري
ساحل متري فاصله 200 در پيش سالها دارم ياد به.انداخت
و سرعت به.بود شدن غرق درحال تنومند مردي گلپايگان سد
و دادم غريق به را پاد جان و رساندم او به را خود زحمت
نه نبود پاد جان اگررسيد نجات ساحل به سلامت به او
.بودم شده غرق خودنيز شايد نبود ساخته من از كاري تنها
ميتواند بلكه شماباشد منجي ميتواند تنها نه پاد جان
بخشيده ، نجات را درماندهاي جان كه قهرماني به را شما
چنگال از انساني نجات از لذتبخشتر چيز وهيچ كند تبديل
.نيست مرگ
ميكند تقويت شناگر در را نفس اعتمادبه حس جانپاد
آب يا و ماهيچه يك گرفتن چون كوچك مشكلي كه وهنگامي
خود از مخاطرهآميز ، و سريع واكنشهاي ميآيد پيش خوردن
است نجاتي چتر چون ابزار اين كه راستي به نميدهد ، نشان
.دارد همراه به خلبان كه
ما مردم و جوانان.ميكند بخش لذت را شنا پاد جان
شناگران تمام "تقريبا ميشوند كشيده آب سوي به ناخودآگاه
كه شناگري ميشوند ، هراس و ترس دچار آب ميان در لحظاتي
ورزش اين از هراس بدون ميتواند دارد همراه به پاد جان
.بگيرد كام بخش آرام و شاد
بسازيم جانپاد چگونه
يا xاندازه 1430 به كشي پارچه تكه يك:موردنياز وسايل
توپ) پرچمي توپ يك سانتي ، قيطاني 12 كش تكه يك.x1640
توپ تور يك.بزرگ يا كوچك (نوشابهاي
جيب يك شكل به مايو داخلي بخش در را پارچه بايد ابتدا -1
متفاوت كمر دور اندازه و وزن داراي افراد چون بدوزيم ،
كه xاندازه 1430:ميكنيم پيشنهاد اندازه دو ما هستند ،
xاندازه 1640 و كنند استفاده آن از ميتوانند افراد همه
دوركمر اندازه چنانچه ميكنيم توصيه.سنگين افراد براي
و انتخاب را xاندازه 1430 است سانت از 90 كمتر شما
پارچه جنس اگر.برگزينيد را xاست 1640 از 90 بيش چنانچه
"تقريبا بدوزيد ميخواهيد كه پارچهاي بايد است ، مايوكشي
.باشد آمدن كش قابل اندازه همان به
و كنيد تقسيم بخش سه به متر با را پارچه بالايي طول -2
.بزنيد سانتي يك برش دو علامت ، دو محل در.بزنيد علامت
.ببريد را نقطهچين محل سپس
كه بالش يك روي به را آن سپس كنيد ، رو و پشت را مايو -3
در را پارچه بايد اكنون.بكشيد است كمر دور اندازه هم
سمت در پارچه هستيد دست چپ اگربدوزيد مايو چپ قسمت
.بدوزيد راست
را آن و برگردانيد را نشده دوخته كه بالايي لبه اكنون -4
پارچه به لبه تنها كه كنيد دقت بدوزيد ، پشتي پارچه به
رو آن داخل از را كشقيطاني سپسمايو به نه و شود دوخته
گره را آن سر دو و بيندازد چين تا بكشيد قدري و كنيد
.بزنيد
توپ يا پرچمي توپ يك اسباببازي فروشگاههاي از -5
دو در و نازك بسيار توپها اين.كنيد خريداري نوشابهاي
براي و كوچك توپ xبراي 1430.ميرسند فروش به اندازه
خريداري نيز توپ توري يك.بخريد بزرگ پرچمي توپ x1640
.فرماييد
بقيه و بگذاريد رو را رنگ يككنيد خالي را توپ باد -6
يا هوا تا ببنديد را آن در و بزنيد تا آن زير را رنگها
.نشود آن وارد آب
ببنديد نيز را توري در.بگذاريد توري داخل را توپ -7
بخورد ليز شما دست از توپ است ممكن استفاده هنگام چون)
خارج توري از را سرتوپ (.ميشود گذاشته توري داخل توپ
سرعت به را توپ بار چند.بگذاريد مايو داخل را آن و كنيد
نشانه و شست انگشت.كنيد باد را آن و كنيد خارج مايو از
داخل به فرستادن هوا يك از پس و بگذاريد توپ گلوي زير را
تكرار را اينكار.نشود خارج هوا تا بفشاريد را آن توپ
.شود پر توپ تا كنيد
پيش شما براي خطري چنانچه.كنيد شنا آسوده خاطر با اكنون
را آن است كافي نماييد كمك ديگران به بخواهيد يا و آيد
توپ نكنيد سعي هرگز.بدميد توپ در بار چند آورده بيرون
نگران هستيد متلاطم آبهاي در چنانچه.سازيد تيرباد را
شود توپ وارد آب كمي اگر حتي نباشيد توپ درون به آب ورود
.نميآيد پيش مشكلي
گلپايگاني توسلي كامران
شهرداري عمومي روابط كل اداره پاسخ
شهروندان به تهران
ناروان 1 محترم مديره هيات
عنوان تحت مورخ 24/2/79 صفحه 7 در مندرج مطلب به بازگشت
ميرساند اطلاع به "نواب طرح يك فاز براي سبز فضاي"
منطقه 10 شهرداري توسط نظر مورد محل سبز فضاي طراحي
آن سبز فضاي اجراي به نسبت نزديك آينده در و يافته پايان
.شد خواهد اقدام
رضايي محمد آقاي جناب
عنوان تحت مورخ 24/2/79 صفحه 7 در مندرج مطلب به بازگشت
صدور ميرساند اطلاع به "!عظيم برجهاي ساخت اجازه"
بلندمرتبهسازي مقررات چارچوب در برجها ساخت پروانه
و ميباشد ايران معماري و شهرسازي عالي شوراي مصوب
.ميباشد يادشده مقررات مجري تهران شهرداري
احمدي حسين محمد آقاي اطلاع براي
احمدي محمدحسين آقاي توسط شده عنوان مطلب به پاسخ در
شهر آسفالت ترميم كه ميرساند ايشان اطلاع به وسيله بدين
شده شروع گذشته سال اواخر در هوا شدن مساعد از بعد تهران
و اصلي معابر آسفالت روكش و ترميم هم حاضر حال در و
و مدرس بزرگراه همانند ميباشد اجرا دست در بزرگراهها
مجاور زمين ديواركشي با ارتباط در نوري ، شيخفضلالله
خيابان -شمسآباد تپه در واقع شقايق كوچه در پلاك 24
به فوق ملك مالك كه ميرساند اطلاع به بنا ، حسن استاد
مورخ شماره 13355 مجوز برابر ثبتي 819/4445 پلاك شماره
خصوص در "ضمنا است ، نموده ديواركشي به اقدام 17/9/78
كنوني مديريت كار به شروع ابتداي از سرزده بازديدهاي
سازمانهاي و مناطق از سرزده بازديد تهران شهرداري
تاكنون اينكه كما بوده كار دستور در شهرداري زيرمجموعه
به سرزده بازديد..و شهروند شركت آتشنشاني ، سازمان از
.داشت خواهد استمرار نيز آينده در و آمده عمل
شهرداران اكثر نيز مناطق شهرداران با ملاقات خصوص در
حضوري صورت به شهروندان با هفته ايام كليه در مناطق
روز در قبل سال چندين از اين بر علاوه و دارند ملاقات
خود منطقه شهروندان با مناطق شهرداران هفته هر دوشنبه
.دارند عمومي ملاقات
شد داده اطلاع مسئول واحدهاي به
فرحزاد در واقع ايثار راه سه محل اهالي تماس از تشكر ضمن
و مصالح فروشندگان مزاحمت درخصوص اشاره مورد موارد
.شد اعلام مشكل حل جهت ذيربط واحدهاي به خودرو تعميركاران
موسوي حسن سيدمحمد آقاي جناب
عنوان تحت مورخ 24/2/79 صفحه 7 در مندرج مطلب به بازگشت
به لازم اخطارهاي ميرساند اطلاع به "مزاحم فلزي اسكلت"
به نسبت منطقه شهرداري و شده داده مذكور ساختمان مالك
.است نموده اقدام نرده وسيله به آن نمودن محصور
محمدامين آقاي جناب
عنوان تحت مورخ 24/2/79 صفحه 7 در مندرج مطلب به بازگشت
به جنابعالي از تشكر ضمن "ميكردم شهردار جان به دعا"
ترهبار و ميوه ميدان خرابههاي خصوص در ميرساند اطلاع
فضاي كاربري فوق محل كاربري اينكه به توجه با طاهري سابق
محل در پارك احداث عمليات قبل چندي از لذا ميباشد سبز
انجام پارك احداث عمليات %از 90 بيش و شده شروع فوق
شهروندان بهرهبرداري مورد نزديك آينده در و پذيرفته
.گرفت خواهد قرار
پارك از جلوگيري و سدمعبر جمعآوري خصوص در "ضمنا
هلالاحمر و قزوين خيابانهاي پيادهروهاي در موتورسيكلت
انتظامي مامورين همكاري با قبل چندي از رازي ميدان تا
سدمعبر رفع و جلوگيري ستاد مامورين و كلانتري 115
فوق مكانهاي سدمعبر جمعآوري به نسبت منطقه 11 شهرداري
.است شده اقدام
!ميزنند چرت خيابان وجدانهادر برخي
ميشود بيشتر روز به روز رانندگي حوادث كه نيست عجيب
در شديد تصادفات از خبر روزنامهها حوادث صفحات روز هر
سطح در كه نيست روزي و ميدهند كشور جادههاي و شهرها
.ندهد رخ دلخراش حادثهاي كشور
سير همچنان كشور رانندگي حوادث مجروحان و كشتهشدگان
حوادث شدگان كشته و آسيبديدگان آمار.دارد صعودي
بينشهري راههاي در مشابه آمار از بزرگ تهران در رانندگي
سال هر در كشور جادههاي حاليكه در است تكاندهندهتر
آمارهاي پايه بر ، اما ميگيرند قرباني هزار از 3 بيش
هزار ده هر نسبت به رانندگي حادثه سالانه 100 شده ، اعلام
ك است حالي در اين ميدهد رخ كشور ، در موجود اتومبيل
برابر ايران 10 در رانندگي حوادث قبول قابل ميانگين
سالانه 37 اين بر علاوهاست جهان قبول مورد استاندارد
و ميشوند حادثه دچار كشور جادههاي در خودرو هزار
تشكيل را هنگفتي رقم نيز تصادفات از ناشي مالي زيانهاي
حدود 10 سال هر در خسارات اين كه بهگونهاي ميدهد
به كشتهشدگان نسبت است ، شده برآورد تومان ميليارد
در است ، درصد ايران 2 در نيز رانندگي حوادث در مجروحان
تا يكصدم بين توسعهيافته كشورهاي در شاخص اين كه حالي
آنها در تعمق و تامل و فوق آمار مطالعه با.است صدم پنج
اهميت به ميتوان حوادث اين مالي و جاني خسارات برآورد و
افراد اجتماعي و فردي زندگي بر حوادث اين منفي اثرگذاري
.پيبرد جامعهمان
از درصد قريب 78 شده انجام تحقيقات براساس همچنين
سواري ، رانندگان ميشوند كشته تصادف اثر بر كه رانندگاني
مينيبوسها و اتوبوسها رانندگان را مقتولان درصد 14
تعداد از ميگويد ، همچنين تحقيق اين.ميدهند تشكيل
/و 4 راننده درصد ، 6/35 مسافر درصد جادهها 48 كشتهشدگان
.هستند عابران درصد 16
مردم ارتباط عامل مهمترين ميتوان را كشور جادههاي
طريق اين از و ناميد يكديگر با كشور روستاهاي و شهرها
و منتقل كالا تن ميليونها و نفر ميليونها سالانه
رشد و اقتصادي حيات بگوييم اگر درواقع ميشوند ، جابهجا
اغراق دارد جادهها وجود به بستگي شهرها توسعه و
همان به رود بالاتر جادهها كيفيت قدر هر و نكردهايم
اين از اگر.ميشود بيشتر شهرها آباداني نيز اندازه
نيز مرگبار و خونين حوادثهاي عامل جادهها بگذريم موضوع
ارتباطي مهم شريان اين مواقع برخي در و ميروند بهشمار
نظر بر بنا و ميانجامد رانندگاني و مسافران شدن كشته به
حوادث در نفر هزار سه متوسط بهطور سالانه كارشناسان
تومان ميليونها و ميدهند دست از را خود جان رانندگي
.ميشود وارد كشور به اقتصادي زيانهاي نيز
و كاذب هيجانات به دادن تن و مقررات به بيتوجهي
داشت ، نخواهد جاني و مالي خسارات جز عاقبتي بيمحتوا ،
براي وسيلهاي به تبديل را خودرو از استفاده كه بياموزيم
ديگران و خود جان قواعد و اصول رعايت با و نكنيم تفريح
.دورنگهداريم خطر از را
جادهها ، و شهرها رانندگي حوادث در نوجوانان و كودكان
اين تصادف هر در ميآيند بهشمار افراد آسيبپذيرترين
با و ميبينند صدمه مسافري هر از بيش كه هستند بچهها
.ميشوند روبهرو جاني خطرات
جهان كشورهاي سراسر در رانندگي حوادث بروز هماينك
آن از ناشي پيامدهاي و مالي و جاني لطمات بهلحاظ
نظر به است ، مطرح جامعه سطح در بزرگ معضلي بهصورت
عبرتي درس نتوانسته نيز هولناك اخبار اين وقوع ميرسد
.شود كماحتياط ، و بيتجربه رانندگان براي
هستند باور اين بر رانندگي و راهنمايي اداره كارشناسان
رعايت عدم رانندگان ، توسط رانندگي قوانين رعايت عدم كه
جادهها ، لغزندهبودن چپ ، به انحراف مجاز ، فاصله حد
فقدان جادهها ، و خيابانها نيمهتمام كندهكاريهاي
جادهها ، سطح اختلاف مسيرها ، اين در كافي راهنمايي علايم
حادثه بروز عوامل از رانندگان بياحتياطي و خوابآلودگي
.است رانندگي
از شود هم برابر صد موجود پليس افراد اگر داد بايد انصاف
تشكيلات يك فقط آمد ، نخواهد بر همگان بيترتيبي اين عهده
مرج و هرج و بينظمي اين مانع ميتواند كه است مخفي پليس
بايد نيفتد بكار مخفي تشكيلات آن تا شود رانندگي امر در
اين.بود آن خطرناك عواقب و مرج و هرج اين انتظار در
ولي شود ، ديده كه ندارد مخصوصي مركز مخفي پليس تشكيلات
پليس بايد كه است مردم وجدان آن و دارد وجود "حقيقتا
برخي مورد در وجدان پليس اين متاسفانه.باشد آنها اعمال
ميآيد پيش آنچه از و رفته خواب به سالهاست رانندگيها
چرا نيست معلوم دارند بيدار وجدان كه هم اشخاصي و غافلند
و ندارند توجه رانندگي امر در خود رفته خواب وجدان به
نهاد در كه را وجداني منتظرند و نميكنند بيدار آنرا
كه نيست ، پليس وظيفه ديگر اين اما كند بيدار پليس آنهاست
است مراقبت پليس وظيفه ، ولي نمايد بيدار را مردم وجدان
.دارد امكان كه حدودي در
ميان در هم عابران مساله بلكه نيست رانندگي موضوع تنها
كمك مرج و هرج و بيترتيبي اين به هم پيادهروندگان است
با نميكنند را نظم و قواعد رعايت هم آنها زيرا ميكنند
كجاي هر از كنند عبور سفيد كشي خط از بايد كه وجودي
تصادم از هراسي "ابدا و ميكنند عبور بخواهند كه خيابان
خود براي قرمز چراغ به اعتنا بدون عابرين بيشتر.ندارند
بد رانندگي ميرسد نظر به.ميكنند خطر ايجاد رانندگان و
درآمده عادت يك صورت به عابرين بياعتنايي هم و خطرناك و
از تنها آن علاج ديگر و است موادمخدر به عادت مثل كه
.است راهنمايي و اندرز طريق
تدريج به و وسيعتر هم ديگر بزرگ شهرهاي و وسيعتر تهران
سطح تناسب به راهنمايي پليس افراد ولي ميشوند وسيعتر
پليس اختيار در وسايل و كم شهرها از خارج جادههاي و شهر
افراد افزايش چاره ، اولين صورت اين در.نيست كافي هم
اميد كه است مراقبت جهت لازم وسايل توسعه و تكميل و پليس
وقت احتياجات تناسب به بيشتر توجه آن به آينده در است
وسايل و راهنمايي پليس تشكيلات اينكه فرض با اما.شود
بايد مراقبت و كنترل طريق در يابد تكامل و توسعه لازم
در رانندگي زيرا آيد عمل تجربه به توجه با نظري تجديد
باشد شده عادت كه چيزي هر با مبارزه و شده عادت ما نزد
با صورت دو هر در و دارد فرق عادت غير صورت در مبارزه با
.نمود كنترل نميتوان طريق يك
تفاوت ولي بوده تخلف جريمه روي بيشتر پليس فشار تاكنون
نباشد پليس كه جا هر و نشده پيدا تخلفات كاهش در محسوسي
دشوار عادت ترك و شده عادت چون ميشود واقع تخلفات همان
جهتش نميكنند؟ ترك رانندگان را عادت اين چرا اما است
آن درصد يك بشود كه تخلفي صد هر از ميدانند است ، واضح
نميشود تعقيب بقيه و شود ديده پليس وسيله به است محتمل
گرفتار ميدانند كه ، آن علت و نميشود ديده زيرا
در "غالبا هم وجدان پليس و كردهاند هم عادت و نميشوند
گرفتار بدانند اگر ولي ميشوند تخلف مرتكب است ، خواب
كه طور همان.ميكنند احتراز شدن گرفتار از ميشوند پليس
هر به ميبيند ناچار را خود آنكه با هم هروئين به معتاد
چشم جلو در ولي آورده دست به را هروئين شده طريق و وسيله
پس.كرد خواهد خودداري هروئين استعمال و خريد از پليس
رانندگي حين در بتواند پليس موجود شرايط در اينكه براي
باشد موثر كه نمايد مراقبت موجود وسايل و نفرات همين با
سطح يك در كنترل جاي به و دهد تغيير را كنترل طريقه بايد
متخلفين تا كند برقرار كنترل كوچكتر سطحهاي در وسيع
اگر هم دوردست جادههاي و فرعي خيابانهاي در بدانند
اين قدر هر و زمان هر.شوند گرفتار است ممكن كنند تخلف
نسبت همان به شود زيادتر و باشد پليس بدست افتادن احتمال
تشكيلات خود با آن نحوه حال شد ، خواهد كاسته تخلفات از
.است نويسنده صلاحيت از خارج و است انتظامي نيروي
ساقزايي گلجان
|