دبستاني پيش مربيان و ابتدايي معلمان
درباره كودكان دانش شگفتيهاي ;بخوانند
زبان
مديريت پيام
دبستاني پيش مربيان و ابتدايي معلمان
درباره كودكان دانش شگفتيهاي ;بخوانند
زبان
با كودكان زباني آگاهيهاي نيافتهايم در هنوز *
نيست هماهنگ آموزشي ، نظام يك در يادگيري از ما خواستهاي
شد خواهد شكست تجربه موجب مسئله ، اين درك عدم و
تدريج به و ميكنند طي را رشد مراحل كودكان ، كه هنگامي *
از است ممكن ميشوند ، آشنا كشور غيربومي و رسمي زبان با
كار به بياناتش در معلم كه كلمات و اصوات از بعضي درك
.باشند ناتوان ميگيرد ،
نميدانند ، را لغات از بسياري مفهوم كه كودكاني راستي به
;كنند تلفظ درست را لغات از بسياري نميتوانند حتي يا
بخوبي را ديگران يا معلمان صحبتهاي يا جملات چگونه
ميفهمند؟
تجارب سطح ارتقاء براي است نيازي پيش نكته ، اين دانستن
بچهها درك به بردن پي براي معلمان.كودكان در يادگيري
اين.دارند نياز تكنيكهايي به گوناگون جنبههاي از
جنبهها اينباشند غيررسمي يا رسمي ميتوانند تكنيكها ،
.زبان دستور و صداشناسي معنا ، :از عبارتند
را كودكان دانستههاي ميتوان چگونه كه اينجاست سوءال
آزمايشي ، چنين "حتما گذاشت؟ آزمايش ورطه به زبان درباره
كنترل شرايط گونه هر از عاري و صميمي محيط يك در ميبايد
و عمل يا پاسخ و پرسش مثلگيرد صورت حقيقي غير و شده
درباره كودكان كه شود پيبرده تا كلاس محيط در عكسالعمل
به در كودكان توانايي به توجه با ميدانند؟ چه زبان
اين از.ميشود سنجيده آنها زباني توانايي زبان ، كارگيري
چه با و رواني چه با كودكان كه است اين يكي توانمنديها ،
با و چگونه نهايت در اينكه ديگر و ميكنند صحبت كيفيتي
مينويسند؟ و ميخوانند كيفيتي چه
تعليم آن وسيله به كه ابزاري ابتداييترين كه آنجايي از
توسعه و رشد و ;است زبان ميپيوندد ، وقوع به تربيت و
كودك گذشته ادراكي توانمنديهاي بر تكيه زباني مهارتهاي
تا باشند داشته كامل وقوف آن بر معلمان است لازم ;دارد
.ميآموزد را آموزش زبان چگونه كودك كه برسند مهم اين به
و خواندن ميكنند ، صحبت روان كه كودكاني ميكنيم ادعا
مفاهيم دامنه كه كودكاني.ميآموزند خوب را نوشتن
بيشتري كارآيي است ، غني آنها واژگان مخزن و بزرگ لغاتشان
مهارتهاي آموختن براي نيز بيشتري صلاحيت و داشت خواهند
موفقيت عدم يا شكست شاهد اغلب چرا اما.هستند دارا زباني
هستيم؟ آموزشي نظامهاي در كودكان
آگاهيهاي درنيافتهايم هنوز كه است اين توجه قابل نكته
نظام يك در يادگيري از ما خواستهاي با كودكان زباني
تجربه موجب مسئله ، اين درك عدم.نيست هماهنگ آموزشي ،
وقوع از قبل واقعه علاج كه دانست بايد.گرديد خواهد شكست
!كرد بايد
كودكان پيببريم كه است آن كشف ، پيشرفت راه در اساسي گام
برداشت بدانيم كه اين "خصوصا.ميدانند چه زبان درباره
را آنها چگونه و چيست معلم توسط شده ارائه مطالب از كودك
كودك كه را تصويري گاه ، كه چراميكند تفسير خود ذهن در
يكي معلم نظر و منظور با ميسازد ، ذهن در معلم گفته از
نخواهد دست خود آموزشي اصلي هدف به معلم نتيجه در و نيست
زبان و كودك زبان بين هماهنگي به رسيدن صورت در.يافت
.برداشتهايم يادگيري ارتقاي جهت در اساسي گامي آموزش ،
در زبان درك صلاحيت از مناسب ارزشيابي روشهاي با بايد
بايد معلمان كه نماند ناگفته البته.يافت آگاهي كودكان ،
بررسي به قادر تا باشند مجهز ارزشيابي گوناگون روشهاي به
.گردند كودكان در آموزش زبان درك پيچيده مهارتهاي
معنا
اين.است چگونه زبان از كودك درك كه دانست بايد اينجا در
انجام پيشدبستاني دورههاي در سنجش صورت به بايد مسئله
زبان با شدن مواجه و مدرسه به رفتن براي را كودك تا گردد
اين.كند آماده است ، بومي زبان با متفاوت زباني كه آموزش
عنوان به.شود انجام ساده بسيار روشهايي با ميتواند عمل
و داده قرار كودك ديد مقابل در را مختلف تصوير چند مثال
را آن نام كه دهد نشان را تصويري ميخواهيم او از
.ميبريم
ايمان ، مثل دارند انتزاعي مفاهيم كه كلماتي مورد در اما
:مثل اشاره و ربط حروف مورد در يا...و مهرباني گذشت ،
در.نيست كارآمد شده ياد ساده روش...و زيرا كه ، روي ،
ميتوان هستند ، اعمال يا روابط معرف كلمات ، كه مورد اين
از او درك ميزان به ;بازي با كودك كردن درگير طريق از
ميز روي خواست كودك از ميتوان مثال ، براي.برد پي كلمات
او از يا.نشست صندلي روي دوستش كه آن از بعد بپرد ،
دوستش كه آن از بعد بگذارد ، ميز زير را توپ يك بخواهيم
.ميدهد او به را كتاب
معلم "مثلا.باشد معكوس آزمايش روش است لازم گاهي
نوك با نفر يك يا ميرود ، راه سقف روي شخصي:ميگويد
بهترين كودك خنده اينجا در ;ميرود راه پرسروصدا پنجه
.بود خواهد معلم براي پاسخ
ربطي حروف درك از كودك توانمندي ميزان به بردن پي براي
ميتوان ميدهد ، نشان را جمله اجزاي بين منطقي ارتباط كه
:كرد استفاده مثالها اين از
چيزي چه بپرسيم و ميكرد رنگآميزي قيچي با شخصي بگوييم
است؟ خندهدار
عنوان به قيچي نداشتن ارتباط ميتواند اينجا در كودك
ميكند پارس سگ:مثال در يا.كند درك را نقاشي وسيله
صدا نوع بين ارتباط ميتواند كودك ;ميكند ميو ميو گربه
.كند درك را نظر مورد حيوان و
زبان دستور و صداشناسي
مطلبي فهم و درك براي ميتواند كودك كه ابزاري مهمترين
در كه است لغاتي مفهوم و معني دهد ، قرار استفاده مورد
.است رفته كار به جمله
درك در مشكلي ساله و 6 كودكان 5 كه ميرسد نظر به بعيد
حتي.ميشنوند اطرافيان از كه باشند داشته اصواتي
جاي به "مثلا) نميكنند ادا درست را اصوات كه كودكاني
تلفظ صورت يك به را كلمه دو هر و (شيما ميگويد سيما
ديگران را كلمات همين وقتي كه است شگفت اما ميكنند ،
.ميدهند تشخيص را دو اين بين تفاوت "كاملا ;كنند تلفظ
.هستند صداها تفاوت شنيدن توانمند يعني
با تدريج به و ميكنند طي را رشد مراحل كودكان كه هنگامي
درك در است ممكن ميشوند ، آشنا (غيربومي)كشور رسمي زبان
كار به بياناتش در معلم كه كلمات و اصوات از بعضي
براي اصواتي چنين كه اينجاست باشند ، ناتوان ميگيرد ،
آواها و زبان دستور و لغات با كافي آشنايي كه كودكاني
مفهوم يا خوار و خار:مثل.ميشوند كننده گيج ندارند ،
.شير و شير
ظاهر جملات در نوشتاري صورت به كلمات همين اگر البته
خود خودي به جمله ، مفهوم به توجه با كلمه مفهوم شوند ،
.ميكند اشكال ايجاد شفاهي ، بيان صورت در اما.است روشن
ميشنوند كودكان كه روزانهاي صحبتهاي در مواردي چنين
كار اصواتي ، چنين تفاوتهاي درك آزمودن "اصولا.نيستند كم
.است پيچيدهاي
چنداني اهميت پيشدبستاني مراحل در خطاها اين چند هر
به آموختن براي را معلم تحمل آنها دانستن اما ندارند ،
راه سختي يعني معلم ، درك رفتن بالا.ميبرد بالا كودكان
.معلم
مفرد يا جمع فعل اداي در يا كودكان كه ميشود ديده گاهي
يا حال افعال اداي در گاه يا و ميشوند اشتباه دچار
جمع علايم تلفظ عدم كه كنيد دقت اما.(افعال زمان) گذشته
دوره.نيست زبان دستور از كودك درك عدم معناي به زمان يا
از كودك ، درك بردن بالا براي مناسبي زمان پيشدبستاني
.است زبان دستور مفاهيم
تعليم هدف ، پيشدبستاني آموزش در اگر كلي طور به
.است شده برداشته موءثر گامي ;باشد زبانآموزي
علايم درست تلفظ در كودك توانمندي عدم كه است شگفتانگيز
با ارتباطاتش براي مشكلي صحيح ، شكل به زمانها يا جمع
.نميكند فراهم ديگران
مدرسه وارد كه زماني در كودك كه نيست زيادي انتظار اين
به.باشد داشته زبان دستور فرمهاي از درستي درك ميشود ،
ديگران مكالمات در را آنها كه وقتي تفاوتها ، درك خصوص
نوشتاري مفاهيم درك ساز ميتوانندزمينه ميشنود ،
.گردند آموزشي و
اعداد ، بعد از را كودكان درك ميتوان مختلف ، طرق به
اين البته كه كرد ، امتحان دستوري ، ديگر نكات و زمانها
انجام دبستان شروع تا پيشدبستاني سنين در ميبايد عمل
حداقل ;كشور رسمي آموزش شروع زمان در كودك تا گيرد
.باشد داشته زبان ساختار درباره را لازم اطلاعات
و ميدهيم نشان كودك به را تصوير چند مثال عنوان به
ميكنيم بيان تصاوير اين از يكي با ارتباط در را جملهاي
با "مثلا.دهد نشان را مربوطه تصوير ميخواهيم كودك از و
..يا و كردن سرفه يا لرزيدن حال در دختري تصوير دادن نشان
سردش مريم" جمله به مربوط تصوير ميخواهيم كودك از ،.
نيز را "است خورده سرما مريم" يا و دهد نشان را "است شده
در كه ميدهيم نشان را گربه يك از تصويري كه اين يا و
است ، صحيحتر عبارت كدام:ميگوييم و.است كردن بازي حال
مثال در ميكنند؟ بازي گربهها يا ميكند گربهبازي
ما":كرد عنوان را جملات اين تصويري روي ميتوان ديگري
".هستيم بزرگ موشهاي ما" ".داريم بزرگ موشهاي
جمله كدام بگوييم ، پسر دو از تصويري روي كه اين يا و
بلندتر رضا" يا "است رضا از بلندتر رامين":است صحيحتر
و مستقيم درك قبيل ، اين از مثالهايي با و "است رامين از
.شوند ارزيابي ميتوانند موضوعات ، از غيرمستقيم
نيز كودك درك از عبارات ، كردن جايگزين با ميتوان همچنين
حيوانات ، با مثال عنوان به.آورد عمل به امتحان
ميتوان هستند ، ميز روي كه عروسكهايي و اسباببازيها
.كنيم ارزيابي راهنماييهايمان مقابل در را كودك پاسخ
به را اسب" "بده اسب به را عروسك":گفت ميتوان "مثلا
كه زماني تا كودكان."بده اسب عروسك به" يا "بده عروسك
را زبان دستور اساسي ساختار تمام هنوز ميروند ، مدرسه به
اسب عروسك به) سوم جمله فهم مثال عنوان به.نميدانند
.است بالاتر سنين به مربوط ،(بده
اين در كه داشت انتظار كودك از نميتوان منطقي طور به
;بدانند را نكته اين معلمان اگربداند را زبان دستور سن ،
به زبان ساختار آموزش براي بيهودهاي تلاش مقطع دراين
.كرد نخواهند كودكان
منظور هدف ،
هدف به دستيابي منظور به شدند ، عنوان كه نكاتي دانستن
از معلم اگر كاركلاسي ، هنگام.هستند مهم گوينده اصلي
آگاهي خواهشي ، و خبري جملههاي از بچهها شناخت ميزان
.ميشود ايجاد اشكال ;باشد نداشته
صدا و سر خيلي اينجا":ميگويد معلم وقتي مثال عنوان به
از است خواهشي بلكه ;نيست خبري جمله يك واقع در "است
كلاس ، از بيرون":كه اين ويا.آنها شدن آرام براي بچهها
در نزديك كه كسي از:كه است مفهوم بدين "است زياد صدا
.ببندد را در كند خواهش است
با ميتواند غيرمستقيم ، جملات اينگونه مفهوم به بردن پي
دقت مثال اين درگيرد صورت نيز چندگزينهاي آزمون يك
است ممكن علي ، ":ميگويد معلم كلاس ، در كه وقتي:كنيد
".بنشينيد
علي از معلم آيا:است جمله دو اين از كداميك معلم منظور
تاكيد او به كه اين يا بنشيند خواست اگر كه كرده سوءال
بنشين؟ كه است كرده
معلم ، منظور از بچهها درك ميزان به دستيابي براي
ارزيابي مختلف موقعيتهاي در را آنان پاسخهاي ميتوان
پاسخ علي اگر است؟ بوده چه فوق جمله از معلم منظور.كرد
درك عدم يا علي گستاخي چيست؟ بر دليل او پاسخ "نه":دهد
علي؟ توسط معلم منظور
حائز بسيار علي ، با معلم برخورد براي نكته اين دانستن
.است اهميت
زبان اجتماعي كاربرد
;بگيرد قرار ارزيابي مورد بايد كه زبان از جنبهاي آخرين
در زبان از استفاده براي مناسب قوانين و ساختارها دانستن
دانشآموز كه اين "مثلا.است متفاوت اجتماعي موقعيتهاي
چگونه؟ دوستش با و كند صحبت چگونه خود معلم با كه بداند
كردن ، صحبت هنگام است آموخته كه دختري مثال عنوان به
كجا؟ در كه بداند نيز را اين بايد ;ببرد بالا را دستهايش
;است بازي مشغول دوستانش با بازي زمين در كه زماني "مثلا
به مسخره بزند ، صدا را دوستش و ببرد بالا را دستهايش اگر
مدير يا معلم دانشآموزي ، اگر نسبت همين به.ميرسد نظر
!بزند صدا كوچك اسم با را خود
درك از مختلفي ابعاد چنين از منظم و اساسي ارزشيابي
.است خوشايند بسيار بچهها ،
محمدي فاطمه -حسيننژاد غلامرضا دكتر:تاليف و ترجمه
مديريت پيام
مديران وقت اتلاف عوامل
و گله وقت ، كمبود از سازمانها كاركنان و مديران اكثر
به ميشود باعث كارهايشان تداخل "مرتبا و دارند شكايت
.يابد كاهش آنان كارايي شدت
وقت تنظيم به حتي كه ندارند را آن وقت نفر ، هزار صدها
كارهاي شده تنيده بههم كلاف در همچنان و بپردازند خود
فرصت و هستند زدن چرخ مشغول بينظم ، و پي در پي
!ندارند هم سرخاراندن
باطل پندار يك جامعه كاركنان و مديران وقت تنگي افسانه
هستند وقت تنگناي در "اكثرا رو آن از انسانها زيرا.است
.ميخواهند چنين خودشان كه
:است زير شرح به مديران براي وقت اتلاف عوامل مهمترين
.حد از بيش احوالپرسي و سلام -1
.نشده كنترل تلفنهاي علت به كار ، قطع -2
.قبلي وقت بدون متعدد ملاقاتهاي -3
.پيشبيني غيرقابل و بحراني موقعيتهاي -4
.كاري اولويتهاي و اهداف نكردن تعيين -5
.كار شخصي ساماندهي عدم و شلوغ كار ميز -6
.جزئي كارهاي در شدن گرفتار -7
.ديگران به اختيار تفويض عدم -8
.متعدد كارهاي انجام وسوسه -9
.ناقص گزارشهاي دريافت يا و اطلاعات به دسترسي عدم -10
.مسئوليتها و صلاحيتها تعيين در ناتواني -11
.بعد به تصميم كردن موكول و بيتصميمي -12
.گفتن "نه" در ناتواني -13
.آن اندازهگيري و كار پيشرفت از اطلاع عدم -14
.مبهم يا و ناكافي دستورات -15
.كار انجام به بيميلي و خستگي -16
.فكري آسايش عدم -17
.غيرضروري و متعدد جلسات -18
.زودرس نتايج حصول به تمايل -19
.ضعيف عملكرد -20
صائميان صديقه
اثربخش مديران ويژگيهاي
درباره مديريت انديشمندان و پژوهشگران كه سالهاست
پژوهش.ميكنند مطالعه و بررسي اثربخش مديران ويژگيهاي
از نفر روي 3500 بر كه پرتلند در مديريت تحقيقات گروه
اين از يكي نيز ، گرفت انجام خصوصي و دولتي صنايع مديران
اثربخش مديران كه داد نشان تحقيق اين نتايج.است تحقيقات
.برخوردارند زير ويژگي شش از
صحيح ارتباط ايجاد با اثربخش مديران:انتقال و ارتباط *
به را انتظاراتشان و ديدگاهها زيردستان ، با شايسته و
.ميكنند مشخص آنان براي وضوح
آرامش با مديران اين:اعتمادبهنفس و تسلط آرامش ، *
خود وظايف انجام و نقش ايفاي به خاطر اطمينان و خيال
خطير مسئوليت كافي ، نفس به اعتماد با و ميپردازند
آنها ترتيب ، اين بهميپذيرند را سازمان در بودن پاسخگو
.راضياند "كاملا مدير يك بهعنوان وظايف انجام از
اثربخش مديران:سازمان اهداف و اقدامات نتايج به توجه *
خود انتظارات و ميانديشند كيفي و كمي نتايج به ابتدا از
متمركز سازمان اهداف به دستيابي و بازده افزايش بر را
.ميكنند
و اهداف به همزمان توجه:كاركنان و كار به همزمان توجه *
مهمترين از كاركنان نيازهاي و اهداف و سازمان فعاليتهاي
بر بسيار تاكيد بين آنها.است اثربخش مديران ويژگيهاي
با واقعي همدردي و كاركنان بالندگي و رشد به كمك و كار
.ميكنند ايجاد موازنه آنان
طور به را كاركنان كار اثربخش ، مديران:نظارت و كنترل *
براساس فرايند اين.ميكنند پيگيري و بررسي مداوم و منظم
از حمايت راستاي در و شده ازپيشتعيين انتظارات و اهداف
.ميشود انجام امور بهتر پيشبرد براي كاركنان
از مستمر ، و منظم بهطور مديران اين:بازخورد دريافت *
بازخورد كاركنان كار نتايج منفي و مثبت جنبههاي
تعيين ازپيش انتظارات براساس نيز بازخورد اين.ميگيرند
.ميشود دريافت شده
|