;امريكا خاورميانهاي سياست چالشهاي
واسرائيل اعراب منازعه
بينالملل روابط ارشد كارشناس اسدآبادي جعفري فرامرز
اشاره
بهويژه و بزرگ قدرتهاي خارجي سياست بارز شاخصهاي از يكي
ساير در "نفوذ و مداخله شاخص" دوراني هر در ابرقدرتها
اين.است بوده جهان استراتژيك مناطق و سياسي واحدهاي
ميگردد حادث عللي به حاكمي يا كشور هر مورد در مساله
از ناشي تاثيرات و نتايج مينمايد اهميت حائز آنچه ولي
و روابط ساختار و چهره ماهيت ، ميتواند كه است آن
نظام حتي و دهد تغيير را (كشورها)واحدها سياسي تعاملات
.بكشد چالش به آنرا پارادايم و جهاني حاكم
نمونه (سابق)شوروي جماهير اتحاد و امريكا متحده ايالات
"نفوذطلبي و مداخلهجويي" شاخص كه هستند كشورهايي بارز
ظهور.مينمايد برجسته "كاملا آنها خارجي سياست اصول در
جهت بالايي پتانسيل "ابرقدرت" عنوان به كشور دو اين
مناطق" كسب تدريج به كه نحوي به.بخشيد آنها به "مداخله"
تامين جهت ضروري نياز يك شكل به كشور دو اين توسط "نفوذ
مناطق جمله از.درآمد ديگر طرف با مقابله و منافع
تداوم و شكلگيري.بود خاورميانه منطقه جهان ، ژئوپوليتيك
اهميت بر چنان شوروي و امريكا رهبري به دوقطبي ساختاريسم
مورد "هارتلند" همان منطقه اين گويا كه افزود منطقه اين
تمام بر تسلط با مترادف آن بر استيلاي و است مكيندر نظر
مواضع تاريخچه به پرداختن با زير مقالهاست جهان نقاط
بوش دكترينهاي و ، سياستها منطقه اين به نسبت امريكا
.ميدهد قرار بررسي مورد را وبيكر
منازعه به نسبت امريكا دولتمردان موضعگيريهاي و نگرشها
(تاكنون 1945);اسرائيل و اعراب
مواجه معيارهاي و نگرش شاخصهاي كه گفت ميتوان يقين به
فوق منازعه به نسبت تاكنون از 1945 امريكايي دولتمردان
نفوذ و رخنه از جلوگيري مهمتر همه از و نخست:از عبارتند
تامين دوم ،"نفوذ سد سياست" قالب در خاورميانه در شوروي
به چشمداشت با منطقه در امريكا نفتي منافع بويژه منافع
دولتي تداوم و ايجاد با منافع اين تضمين سوم و اعراب
مبناي همواره معيارها و شاخصها اينناحيه اين در يهودي
نسبت موضعگيري و دكترين مشي ، خط سياست ، گونه هر اتخاذ
امريكايي مقامات همه توسط اسرائيل و اعراب منازعه به
امريكا اهداف تحقق راه سر بر كه مانعي مهمترين.است بوده
و ناحيه اين در شوروي حضور است داشته قرار منطقه اين در
براي امريكا لذا.است بوده عرب راديكال دول از آن حمايت
و اعراب مصالحه نيازمند منطقه اين در خود اهداف تحقق
.بود اسرائيل
جنگ پايان از بعد امريكا جمهور رئيس نخستين ترومن هري
اجازه كه خواست بريتانيا از اوت 1945 در دوم جهاني
ارائه با سپس.كند صادر را فلسطين به يهوديان مهاجرت
اين.گرديد بخش سه به فلسطين تقسيم خواهان "تقسيم طرح"
ابتدا در كه اعراب.برانگيخت را اعراب شديد اعتراض امر
محو براي ميدادند سر را "دريا به يهوديان ريختن" شعار
ابتدا در چند هر.كردند حمله اسرائيل به در 1948 اسرائيل
امريكا فشار با ليكن يابند دست زيادي مناطق بر توانستند
دست بسآنها آتش اعلان جهت ملل سازمان امنيت شوراي بر
با اسرائيل ، بس آتش زمان مدت اين در.كشيدند جنگ از
كرد حمله اعراب به "مجددا و كرده قوا تجديد امريكا حمايت
رژيم برپايي طرح ترومن آن از پس.راند عقب را آنها و
آن مارس 1948 اواسط در و تاييد را فلسطين در صهيونيستي
سرانجام امريكا تلاشهاي اثر در نيز.شناخت رسميت به را
جنگ.درآمد متحد ملل سازمان عضويت به اسرائيل مه 1949 در
سوي به را اعراب امريكا ، جانبدارانه اقدامات و 1948
مبني ترومن مشي خط و دكترين با امر اين كه داد سوق شوروي
.نداشت همخواني منطقه اين در نفوذ جهت شوروي جلوگيري بر
دولت شناسايي و تاسيس از پشتيباني با ترومن نهايت در
آن تداوم و يهود دولت از دفاع به نسبت را امريكا اسرائيل
.ساخت متعهد
پان" رهبر عبدالناصر ، با آيزنهاور جمهوري ، رياست دوران
و فرانسه كه را سوئز كانال ناصر.بود مصادف "عربيسم
اين دنبال به.كرد اعلام ملي داشتند سهام آن در انگليس
اسرائيل.برآمدند مصر به حمله صدد در مذكور كشور دو امر
شبه و كرده حمله مصر خاك به بود فرصتي چنين پي در كه نيز
اقداماتي چنين مخالف امريكا.نمود تصرف را سينا جزيره
در شوروي بيشتر حضور زمينهساز را اقدامات اين زيرا.بود
اين درصدد ترومن خلاف بر آيزنهاور.ميدانست خاورميانه
گرايش مانع بيطرفانه موضعي و سياست اتخاذ با كه بود
بود سياست همين اجراي راستاي در.شود شوروي سمت به اعراب
اكتبر در ملل سازمان امنيت شوراي امريكا پيشنهاد به كه
ليكن.كند ترك را مصر خاك كه كرد توصيه اسرائيل به 1956
.يافت سوق شوروي سوي به مصر سياستي چنين عليرغم
روابط در عطفي نقطه جانسون ليندون آمدن كار روي با
ديگر سوي از امريكا و اعراب و سو يك از اسرائيل و امريكا
جنگ 1967 ، در اسرائيل از امريكا آشكار حمايت.آمد بوجود
نسبت احساساتش جانسونگرديد امريكا از اعراب تنفر باعث
عميقي همدلي هميشه من":كرد بيان گونه اين را اسرائيل به
جانسون ، رياست دوران در ".داشتهام آن مردم و اسرائيل به
چند هركرد پيدا چشمگيري افزايش اسرائيل به اسلحه ارسال
دارد ، باز جنگ 1967 شروع از را اسرائيل كوشيد "رسما وي
مقاصد برابر در كابينهاش اعضاي نه و جانسون نه حقيقت در
.ندادند نشان جدي مقاومت اسرائيل توسعهطلبانه
منازعه طرفين عقبنشيني خواهان امنيت شوراي جنگ ، از بعد
اسرائيل ، جنگ اين طي.بود جنگ 1967 از قبل مرزهاي به
بلنديهاي غزه ، نوار اردن ، رود باختري كرانه سينا ، صحراي
امنيت شوراي درخواست.نمود تصرف را بيتالمقدس و جولان
نيز.شد روبهرو امريكا مخالفت با عقبنشيني بر مبني
اسرائيل اقدام نكوهش يا محكوميت در هيچگاه امريكا
كردند اعتراف اسرائيلها سرانجامنياورد زبان به كلمهاي
".نداشت سابقه "قبلا كه كرد ما از حمايتي چنان امريكا" كه
اعراب نظر در كشور ، منفورترين امريكا امر اين پي در (1)
با را خود ديپلماتيك روابط عرب تندور دول.گرديد قلمداد
.كردند نفتي تحريم را آن و قطع امريكا
معروف طرح خارجه ، وزير راجزر ، ويليام نيكسون ، زمان در
شوراي قطعنامه 242 بر مبني كه داد ارائه را "راجزر"
عقبنشيني خواستار طرح اين.بود ملل سازمان امنيت
تماميت به احترام بر مبني اعراب تعهد و سو يك از اسرائيل
پذيرش عدم با طرح اين كه بود اسرائيل امنيت و ارضي
حل وي نيكسون ، رياست دوم دوره در.ماند عقيم اسرائيل
كيسينجر.سپرد كيسينجر هنري به را اسرائيل -اعراب منازعه
امر اين و.بود Statequo موجود وضع حفظ خواهان ابتدا
تحت را اعراب اراضي بيشتر كه بود اسرائيل نفع به "كاملا
ماتعهدات":كرد اعلام مصاحبهاي طي كيسينجر.داشت اشغال
اين.داريم اسرائيل سلامتي و موجوديت مناسبات در تاريخي
تصديق دولتي هر طرف از كه ماست ملي اساسي سياست از يكي
"جنگ نه" و "صلح نه" بر ميبايست" وي نظر از (2)".است شده
آن از يا شود سازش خواهان مسكو تا ميكرديم پافشاري
كه برسد نتيجه اين به عرب ميانهرو رژيمهاي از يكي بهتر ،
ما كه نداشت دليلي هيچ.ميگذرد واشنگتن از پيشرفت راه
از يكي كه زماني تا را خود (موجود وضع حفظ) سياست
نشان شوروي از شدن جدا به را خود تمايل عرب ، دولتهاي
خود كه ميكردند پيدا را آن آمادگي شورويها يا و ميداد
اين در (3)".كنيم دگرگون بكشند ، كنار اعراب برنامه از را
مجدد آوردن بدست براي مصر ، جمهور رئيس انورسادات ، زمان
دست از ژوئن 1967 جنگ طي كه سينا صحراي يعني خود خاك
نيت حسن ارائه براي و كرد پيدا گرايش امريكا به بود داده
كيسينجر.كرد خارج مصر از را روس تكنسين هزار بيست خود
"بعدا وينداد نشان توجهي سادات تمايل اين به ابتدا در
كه داشت قرار پايه اين بر وي استراتژي كه عنوانكرد
ديپلماسي در وژاپنيها اروپائيها كه شود حاصل اطمينان"
ديپلماتيك عرصه از شورويها" ،"شد نخواهد درگير خاورميانه
جبهه" و "شد خواهند منزوي فلسطينيها" ،"ماند خواهد دور
با" بتواند اسرائيل تا "شد خواهد گسيخته هم از عرب متحد
وي هدف ،"كند معامله تنهايي به خود همسايگان از يك هر
تا "سازد وارد اعراب به را شكستها سختترين" كه بود اين
مماشات از بعد (4).سازد عملي را خود طرحهاي بتواند
به و كرد حمله اسرائيل به سوريه همراه به سادات امريكا ،
كامل طور به را امريكا به نفت صدور عرب دول آن دنبال
تلاش با ابتدا بود شده غافلگير كه كيسينجر.كردند تحريم
ديپلماسي با سپس و نمود برقرار طرفين بين را "آتشبس"
به قدم سياست" يا "آمد و رفت ديپلماسي" به كه خود خاص
بر مبني را سيناي 1 موافقتنامه توانست شد مشهور "قدم
زمان در.برساند طرفين ي امضا به نيروها جداسازي
طرفين امضا به "سيناي 2" توافق نيز فورد رياستجمهوري
.رسيد
كاخ وارد "بشر حقوق" ايده با كارتر جيمي سال 1976 در
بود اسرائيل نفع به واقع در وي بشر حقوق سياست.شد سفيد
.بود اسرائيل به شوروي از يهوديان مهاجرت خواهان كه چرا
از حمايت به نهايت در هرچند نيز كارتر مشي خط و موضعگيري
عمل بهگونهاي كرد سعي وي ليكن داشت گرايش اسرائيل
به اين از بيش ساف و سوريه نظير تندرو اعراب كه نمايد
خارجه وزير سايرسونس ، .نكنند پيدا گرايش شوروي سوي
رانده خانههايشان از كه فلسطينيها" كه بود معتقد كارتر ،
حقوق مسئله اصليترين گرديدهاند ، تندرو و تلخ و شدهاند
كرد سعي ابتدا كارتر "ميروند بهشمار خاورميانه در بشر
كنفرانس برپايي طريق از را اسرائيل -اعراب منازعه
ناگهان نوامبر 1977 در.نشد موفق كه نمايد حل چندجانبه
سخنراني طي اسرائيل [پارلمان] كنست در حضور با سادات
را سادات اقدام اين كارتر.شد اسرائيل با صلح خواهان
سادات و مناخيمبگين ژوئيه 1978 در ويديد طلايي فرصتي
تا را مذاكرات رهبري خودش و نمود دعوت ديويد كمپ به را
پيمان" توانست نيز نهايت در و گرفت بهعهده نتيجه حصول
پيمان اين براساسبرساند طرفين امضاء به را "ديويد كمپ
مناسبات برقراري ازاي در را سينا صحراي اسرائيل
مصر به كشور دو بين فرهنگي و اقتصادي ديپلماتيك ،
.بازگرداند
از بار نخستين براي كارتر ، تلاشهاي اثر در مجموع در
رسميت به عرب كشور يك جانب از "رسما اسرائيل 1948 ،
با مبارزه رهبري سالها كه كشوري هم آن و شد شناخته
بعداز.داشت بهعهده عرب راديكال دول جبهه در را اسرائيل
اعراب نزد در و اخراج عرب اتحاديه از مصر واقعه ، اين
بويژه اعراب ضدامريكايي احساسات مسئله اين.گرديد منزوي
بيشتري فرصت شورويها به و كرد تشديد را عرب تندرو دول
.بخشد استحكام عرب تندرو كشورهاي در را خود نفوذ تا داد
استراتژي با كرد سعي سال 1981 در ريگان رونالد
.دهد خاتمه را مذكور مناقشه "استراتژيك تفاهم" تحتعنوان
روي بر اينكه نخست:بود استوار فرض دو بر مذكور استراتژي
"عرب ميانهرو دول" و اسرائيل بين مشترك همكاري و تفاهم
.كرد حساب
اينكه بر مبني امريكا نظر با ميانهرو اعراب اينكه دوم
ميرود بهشمار آنها امنيت براي اصلي خطر شوروي اتحاد
اول فرضبود ديگري چيز سياسي واقعيتهاي ولي.موافقاند
ديگر بود غيرممكن طرفين بين ديرينه خصومتهاي به توجه با
شوروي از بيش را يكديگر خطر اعراب هم و اسرائيل هم اينكه
هرگونه فاقد استراتژيك تفاهم فكر بنابراين.ميدانستند
بهوقوع لبنان تراژدي ژوئن 1982 در 6.بود مثبت نتيجه
با بيروت در و نمود حمله لبنان به اسرائيل.پيوست
ملل سازمان امنيت شوراي در.شد درگير سوريه نيروهاي
امريكا ولي شد مطرح اسرائيل محكوميت بر مبني قطعنامهاي
بين توافقي امريكا تلاش با اوت 1982 در.كرد وتو آنرا
از ساف تخليه و آتشبس درباره اسرائيل و لبنان دولت
بين 16.شد لبنان تخليه به مجبور ساف و گرفت صورت لبنان
به [ماروني چريكهاي] لبنان نيروهاي سپتامبر و 18
و برده حمله شتيلا و صبرا در فلسطيني آوارگان اردوگاههاي
افكار انزجار با مسئله اين.انداخت بهراه فجيعي قتلعام
امريكا و اسرائيل براي ننگي لكه و مواجه جهان عمومي
از كه بود شده متعهد امريكا كه چرا.گذارد برجاي
اقدامي هيچگونه "عملا ولي كند حفاظت فلسطيني غيرنظاميان
ژانويه 1988 در و "ريگان صلح طرح" تابستان 1982 در.نكرد
طرحها اين از هيچيك ولي گرديد ارائه "شولتز صلح طرح"
.بخشد پايان را اسرائيل و اعراب منازعه نتوانست نيز
و تحول تغيير ، اوج شاهد جهان دهه 1980 ، پاياني سالهاي
نظام چهره كل در و بينالملل سيستم ساختار در دگرگوني
اتحاد فروپاشي كه وقايع يكسري اثر بر.بود بينالمللي
سيستم ساختار بود آنها مهمترين از يكي شوروي جماهير
اين.نشست جديد نظمي انتظار در جهان و فروپاشيد دوقطبي
بوش.بود همراه بوش جورج جمهوري رياست دوران با دگرگوني
فارس خليج دوم جنگ در پيروزي و شوروي فروپاشي از سرمست
را "جهاني نوين نظم" برقراري شعار [كويت به عراق حمله]
به و بوده مراتبي سلسله "مالا وي نظر از كه نظميسرداد
.انجاميد خواهد جهان تمام بر امريكا رهبري
نداد دست از را خود اهميت نهتنها نيز خاورميانه منطقه
.يافت زيادي اهميت بوش جرج نوين نظم ايده به توجه با بلكه
اينگونه را خاورميانه در امريكا استراتژيك ملاحظات وي
كنترل -خود 2 دوستان امنيت و ثبات تامين -ميكند1 مطرح
تسليحات فروش از ممانعت -جمعي 3 كشتار تسليحات توسعه
در و -تروريسم 5 با مقابله -غيرهستهاي 4 بيثباتكننده
كشورهاي و اسرائيل نزديكي موجب كه صلحي روند ترغيب نهايت
(5).شود اسرائيل و فلسطينيها نيز و عربي
دارد ادامه
منابع فهرست
خاورميانه ، در امريكا جمهور روساي لنچافسكي ، جورج -1
ص (البرز ، 1373 نشر:تهران) مهدوي هوشنگ عبدالرضا ترجمه
.167
و نزديك خاورميانه در امريكا سياست و نفت بورونو ، -2
(مير ، 1364 نشر:تهران) ربيعزاده ماشاءالله ترجمه ميانه ،
.ص 163
عزتالله ترجمه سرنوشت ، مثلث چامسكي ، نوام -3
ص (بينالمللي ، 1369 و سياسي مطالعات دفتر:تهران)شهيدا
.375
.ص 382381 همان ، -4
ملي امنيت استراتژي مقاله بوش ، جرج اطلاعات ، روزنامه -5
.ص 12 مورخ 11/8/78 ، بزرگي ، وحيد ترجمه امريكا ،
|