هولمز شرلوك جاودان ستاره
مديريت پيام
هولمز شرلوك جاودان ستاره
نقش به نگاهي با هولمز شرلوك تلويزيوني مجموعه بازنگري
"جرميبرت" محوري
پليسي مجموعههاي علاقهمندان تمامي براي بيشك :اشاره
به ميتواند "هولمز شرلوك" گيراي و نافذ شخصيت موفق ،
.باشد تاثيرگذار ماندني ياد به شخصيت يك عنوان
به علاقهمند مخاطبان از يكي"فر فرشيداخوان امير"
مجموعه زمينه در جالبي تحقيق به دست پليسي مجموعههاي
خاصي اهميت از خود نوع در كه زده "هولمز شرلوك" پليسي
گرانادا ، تلويزيون با شنودي و گفت طي وي است ، برخوردار
كاكس مايكل و هولمز شرلوك موزه انگلستان ، هنري انجمن
كه است كرده راگردآوري جالبي اطلاعات برنامه ، تهيهكننده
.ميآيد پي در
شبكههاي از "مرتبا هولمز شرلوك مجموعه كه سالهاست
مخاطبان ميان در و ميشود پخش دنيا سراسر در تلويزيوني
سال در.است كرده پيدا زيادي طرفداران پليسي برنامههاي
مجموعه ، اين اصلي مجري و تهيهكننده كاكس مايكل 1981
.كرد تقديم منچستر در گرانادا تلويزيون به را خود ايده
خيابان دكورهاي بازسازي و طراحي كار كه بود زمان اين از
هماهنگ لندن فضاي ايجاد و واتسون و هولمز اتاقهاي و بيكر
در تمام جديت با ويكتوريا دوران يعني داستانها زمان با
طراح مشهورترين سرپرستي به منچستر در ساختماني محوطه يك
.شد آغاز گريمز مايكل سينما ، دكور
ديلي اسبدار ، درشكههاي ويكتوريا ، راهآهن قراردادن از
تا گرفته فانوسي چراغهاي و خياباني مههاي تلگراف ،
همگي B221 ، آپارتمان خارج و داخل درنماي نكات ظريفترين
.شد گرفته كار به داستان فضاي بازسازي براي لازم موارد
سال 1983 در مجموعه اين بخش اولين فيلمبرداري سرانجام
اين موفقيت از زيادي بخش گفت ميتوان جرات به.شد آغاز
شبكه از) پخش ابتداي همان از بينظير تلويزيوني مجموعه
نقش به جرميبرت عالي و زيبا بازي مديون (انگلستان ITV
او عكس خوش چهره او ، روان و زيبا صداي.است هولمز شرلوك
.است زيادي بسيار افراد آشناي گيرايش ، و نافذ چشمان آن با
را نقش اين توانست تمامتر چه هر زيبايي و خوبي به او
ديده زيادي نكات تمامعيار بازيگر اين بازي در.كند ايفا
به ولي نشده توصيف فيلمنامهها متن در چه اگر كه ميشود
در ميتوان را نكات ايناست گذار اثر بيننده در خوبي
دست حركت جزييترين يا و خيره نگاه او ، صحبت طرز
.كرد مشاهده نزديك نماي دريك او صورت اعضاي و
انگلستان بركسول در سال 1933 نوامبر سوم در برت جرمي
نام ولي بود برت او هنري نامآمد دنيا به كاونتري نزديك
هنري" پدرش ، .است هاگينس ويليام جرمي پيتر او اصلي
كودكي او.بود "هاگينس اديت اليزابت" مادرش و "ويليام
.كرد آغاز روستايي خانه يك در خانوادهاش همراه به را خود
مايكل و پاتريك جان ، نامهاي به بزرگتر برادر سه او
كارها در بيشتري ترتيب و نظم آنها با مقايسه در كه داشت
نمايش مدرسه به جرمي ابتدايي ، مدرسه از بعدميداد نشان
مخصوص و سياه يونيفورم پوشيدن به مجبور او آنجا در.رفت
نسبت استثنايي صورتي به جرمي موقع آن از.شد نمايش اجراي
به تفاوت اين.كرد پيدا تفاوت سالهايش و همسن ساير به
براي او.بود خواندن آواز در خصوص به او زيبا صداي خاطر
مدت كوتاه در و شد انتخاب دستهجمعي سرودهاي در خواني تك
هر كه طوري به نمود جلب خود به را مردم از بسياري توجه
با جرمي آن از پس.ميكرد امضا و دستخط تقاضاي او از كسي
بازيگري حرفه به كه شد مصمم "اليور لارنس" بازي ديدن
بازي او مثل تا بود خواهد قادر كه ميكرد احساس چون برود
در دانشگاه به رفتن جاي به سالگي سن 17 در بنابراين.كند
اجراي و سخنراني و صحبت فن آموزش براي لندن مركزي مدرسه
اين در.گرفت قرار آموزش و تعليم تحت كردو نام ثبت تئاتر
.شد ورزيده كردن صحبت و كلمات تلفظ در جرمي كه بود زمان
بود او زيباي صداي براي تكميلي عمل يك اين ديگر عبارت به
تعطيلات هنگام در.شد او موفقيت عوامل از نيز بعدها كه
نيز اوبخواند را هولمز كتابهاي تا شد توصيه او به مدرسه
خوي و خلق با وحشتناك شخصيتي برايش هولمز اما كرد چنين
اين بعد ، سالها كه بود غافل او.ميرفت بهشمار عجيب
.ميكنند پيدا او هنري زندگي در ارتباطي چه كتابها
به بنابراين.شود شكسپيري هنرپيشه يك كه داشت آرزو جرمي
اليور لارنس تعليم تحت او كارآموزي دوره و رفت ملي تئاتر
خود بازيگري در ستايش قابل و برجسته نكات جرمي.شد آغاز
هنرپيشه يك به او.ميداند اليور تعليمات مديون را
آموزش اساس اين بر و شد تبديل نمايش و تئاتر در كلاسيك
.شد داده
را كلماتش.داشت فراوان علاقه شكسپيري نمايش اجراي به او
نقش ايفاي.بود علاقهمند آنها آهنگ به و داشت دوست
دوره تمام در كه بود نقشي عظيمترين او براي هولمز شرلوك
و ميدهد انجام را مكالمه بيشترين هولمزپذيرفت هنريش
كلمات فراگيري كه حالي در ندارد كشيدن نفس فرصت "حقيقتا
هولمز كلمات فراگيري از آنها ، قافيهپردازي و شكسپيري
توانايي و انرژي همه آن وجود با.بود سادهتر جرمي براي
در بود برخوردار آن از جرمي كه استعدادي با و زيركانه
سادگي به نميتوانست و ميكرد عجز احساس نقش اين برابر
فرصت اين نميخواست او طرفي ازبگيرد تصميم آن درباره
خودرا چطور كه نميدانست ديگر سوي از بدهدو دست از را
شخصيت.شود داستانها مخلوق اين شبيه كه كند متقاعد
كارآگاه اين خوي و خلق و طبيعت با بسيار جرمي اخلاقي
تنفر از زمان آن در منتقدان كه شد چنين و بود متفاوت
نبود ، طور اين كه صورتي در كردند صحبت هولمز به نسبت جرمي
ولي بود هولمز داستانهاي پرشور طرفداران از يكي او
.دهد تطبيق خصوصياتش و هولمز با را خود چطور كه نميدانست
اين و نمود تمركز هولمز فردي اخلاق و خصوصيات روي او
با همزمان و همگام را خود بايد جرمي.بود چاره راه تنها
هيجاني و نميخورد شكست تنهاست ، هولمز.ببرد پيش هولمز
.ميگردد معما كليد دنبال به كه وقتي خصوص به است ،
تصوير به "دقيقا را هولمز خصوصيات تا شد موفق جرمي اگرچه
زندگي در خصوصيات اين كه نبود مايل گاه هيچ ولي بكشاند
فردي تفاوتهاي جرمي.بگذارد اثر او عادي و روزمره
هولمز همانند را خود اوداشت هولمز به نسبت متقابلي
و دل زنده فردي خود زندگي در او.نميدانست باهوش
برون يك او.است جدي بياندازه هولمز ولي بود شوخطبع
بود رومانتيك فردي او.درونگرا فردي هولمز ولي بود گرا
در جالب نكته يك.عجيب و بزرگ واقعگراي يك هولمز ولي
هنگام در او بدن تمام اينكه هولمز نقش به جرمي ، بازي
با ميشد لاغر و كشيده او.ميداد شكل تغيير نقش ايفاي
به هم خودش جرمي كه است نكتهاي همان اين.كوچك جمجمهاي
در كه:ميگفت هميشه مونرو مارلينميكند اعتراف آن
.بود چنين نيز جرمي و ميدهد شكل تغيير دوربين برابر
شده چاپ مطالب كه بود زماني جرمي براي لحظه شگفتآورترين
و ميكرد تمرين هولمز نقش ديالوگ عنوان به را صفحات روي
و گفتار بين لازم هماهنگي بتواند كه ميخواست خدا از فقط
استقبال عليرغم.آورد وجود به دوربين جلوي را رفتارش
شخصيت توانست نخواهد كه ميكرد احساس او هنوز مردم زياد
مردم ذهن در و شده توصيف داستانها در كه طور آن را هولمز
از پس سال 1988 در اينكه تا.بكشاند تصوير به گرفته جاي
كه هنري جشن يك در تلويزيوني مجموعه دوم سري ساخت اتمام
به كاكس مايكل شد ، برگزار شده طراحي بيكر خيابان در
برت آقاي:گفت و جابرخاست از تهيه عوامل همه از نمايندگي
"دقيقا را ذهنيت در موجود "هولمز توانستيد" شما اينكه از
.متشكريم بكشيد تصوير به
زيادي هيجان و شوق احساس و ميشود جمع جرمي چشمان در اشك
سالها باشد لازم اگر:ميدهد پاسخ و دربرميگيرد را او
دويل جين ديم به بار يك او.داد خواهم ادامه را كار اين
اصلي نويسنده) پدرت:ميگويد (دويل كونان آرتور سر دختر)
كرده وادار رقص به عروسك يك همانند سال مرا 10 (داستانها
يك فقط او و هولمز بين مشترك وجه تنها او عقيده به.است
براي جرمي جديت و كاركردن براي هولمز جديت":است چيز
."كردن بازي
ندارد كردن حل براي اي مساله و نميكند كار هولمز وقتي
براي زندگي در جرمي تلاش آنكه حال و است مرده يك همانند
كه زماني تنها.كردن بازي در است شخصيت نقش صحيح ايفاي
اين به او.بود خوابيدن هنگام نميكرد فكر هولمز به جرمي
هولمز كه هستم خوششانس خيلي من كه ميكند اشاره موضوع
بر علاوه هستم مجبور نه اگر نميآيد من سراغ به رويا در
.كنم فكر او به نيز شبها روزها ،
فكري بيماري يك به تدريج به او تا شد باعث جرمي همسر مرگ
كار ديگر طرف از و او اندوه و غم و شود دچار سخت روحي و
در در 1986 تا گشت موجب هولمز تلويزيوني مجموعه در زياد
افسردگي را او بيماري پزشكان و شود بستري بيمارستان
شرايط كمكم و شد تجويز داروهايي ابتدا در.دادند تشخيص
در تنوع براي جرمي كه بود زمان همين در.شد بهتر او روحي
اين.نمود موهايش كردن كوتاه به اقدام خودسرانه ظاهرش
تنگنا در گرانادا استوديو در را مو چهرهپردازان موضوع
موهاي كه چرا شدند روبهرو محدوديت با آنها و داد قرار
مدل همانند را آنها نميتوانستند و بود كوتاه خيلي جرمي
در وضوح به مطلب اينبرگردانند عقب به هولمز موي معمول
"چهار علامت" بلند فيلم نيز و مجموعه دوم بخش فيلمهاي
كردند رشد "مجددا زمان مرور به او موهاي البتهاست مشخص
مورد شده كوتاه مدل اين بعد سال چند اينكه جالب ولي
.گرفت قرار كاستنر كوين مثل زيادي بازيگران استفاده
طول در كه شد تجويز جرمي براي جديدي داروهاي تدريج به
آب بدنش تا شد سبب و گذاشت تاثير او بدني سيستم بر زمان
در جرمي جثه خاطر همين به.كند جذب خود به را بيشتري
و بزرگتر "آشام خون آخرين" بلند فيلم مثل آخر قسمتهاي
در ديگر بار جرمي اوايل 1995 در.شود مشاهده سنگينتر
او قلب است لازم كه شد گفته او به.شد بستري بيمارستان
كه را آنچه:داد پاسخ او.شود تعويض پيوند جراحي طريق از
براي كه نميكند تفاوتي اين و ميشود همان بخواهد خداوند
سال همان سپتامبر بعد ، در 10 ماه چندين.ديگري يا باشد من
به.شد مشكل دچار او تنفس و شد مختل جرمي قلب فعاليت
را لازم اقدامات و شدند حاضر او بالين بر پزشكان ناچار
قرار او مخالفت عليرغم.دادند انجام او سلامت بهبود جهت
به كامل مداواي جهت جرمي و شود انجام كار مقدمات تا شد
روز آنيابد انتقال انگلستان در قلب بيمارستان بهترين
كه كساني همه از ديگر بار ميخواهم:گفت پسرش به جرمي
آن فرصت ولي كنم ، تشكر دادهاند ياري زندگي طول در مرا
پس جرمي متاسفانه.بده انجام را كار اين تو پس ندارم را
مرگ براثر كه جسمي بيماري و روحي اندوه و غم سالها از
در بيمارستان به انتقال از قبل بود ، آمده وجود به همسرش
خوابيده منزلش در كه حالي در سپتامبر 1995 روز 12 صبحدم
بزرگي شوك او نابهنگام مرگ.درگذشت قلبي سكته براثر بود
باور كس هيچ.كرد وارد انگلستان هنري جامعه و مردم به را
صفحه از فيلمها ماندگار هميشه هولمز شرلوك كه نميكرد
.شتافت ديگر جاودان دنياي به او.است شده محو روزگار
خواهند و رفتهاند بسياري انسانهاي او از قبل كه دنيايي
هميشگي و خوب خاطرات آن گذاشت باقي او كه چيزي تنها.رفت
انگلستان در اكنون چهبسا دوستانش ، و مردم بين در اوست
جسد متاسفانه.است كرده كسب خاصي بسيار احترام و حرمت
.شد سوزانده مراسمي طي نشدو دفن جرمي
و سينما عرصه در زحمت سالها از پس جرمي است ممكن آيا
مجموعه در ماندگار تلاش از پس خصوص به و تلويزيون
از يكي شود؟ سپرده فراموشي به هولمز شرلوك تلويزيوني
يا و گل شاخه يك جاي به ميتوانيم ما:ميگويد او دوستان
با و قلب صميم از را عاطفي جواهر ، هديهاي قطعهاي حتي
و كنيم دعا را او و كنيم تقديم جرمي روح به احساسات همه
امكانپذير طبيعت ماوراي و فرشتگان عالم همانند كار اين
براي ميكنند سفر لندن به كه افرادي و او طرفداران.است
تئاتر سالن در او لوحه ديدن به جرمي آوردن خاطر به
آنها از ميتوان كه ديگري مكانهاي.ميروند ويندهام
ملي تئاتر سالن داشته اهميت او زندگي در و كرد ديدن
واقع كامن كلافام قسمت در او منزل نهايت در و انگلستان
بر توكل اول را خود موفقيت عوامل جرمي.است لندن جنوب در
يادبود مراسم ساله همه.ميدانست مردم تشويق دوم و خدا
.ميشود برگزار لندن در او براي بزرگي
مديريت پيام
شد منتشر توسعه و مديريت
مديريت" پژوهشي -علمي فصلنامه اول دوره از سوم شماره
و تحقيقات موءسسه سوي از زمستان 1378 تاريخ با "توسعه
.شد منتشر نيرو وزارت به وابسته مديريت آموزش
مهندس ترتيب به توسعه و مديريت سردبير و مسئول مدير
و هستند سبحاناللهي محمدعلي دكتر و مهاجري علياكبر
در دانشگاه استادان از متشكل نفري ده تحريريهاي هيات
.ميدهند تشكيل را نشريه علمي مشاوران مديريت ، رشته
ساختار تجديد:ميشويم آشنا مطالب اين با سوم شماره در
بهبود مديريت كشور ، توسعه در محوري اصل يك اداري نظامهاي
پشتيباني سيستم آن ، چالشهاي و مديريت آموزش عملكرد ،
در بهرهوري اندازهگيري پرسنل ، بهينه تعداد براي تصميم
جايگاه حرارتي ، نيروگاههاي تعميرات و نگهداري سيستمهاي
برقراري تا بهرهوري در آن نقش و مديريت در آركونومي علم
...و سازمان در موءثر جلسات
و تلفن 8802462 طريق از ميتوان توسعه و مديريت با
.كرد حاصل تماس دورنگار 8896780
|