كتاب غربت و مدرسه آخر روزهاي
پيامها و نامهها ميان از
...كند همت فرهنگي ميراث سازمان اگر
!نارسا كلمهاي جاي به رسا واژگاني
كتاب غربت و مدرسه آخر روزهاي
درس ، هر امتحان پايان از پس دانشآموزان از برخي چرا
ميكنند؟ پاره را درس آن به مربوط كتاب
كه درحالي محصل ، نوجوان خرداد ماه گرم نيمروز در
برميدارد ، قدم باريك خيابان يك پيادهروي در سلانهسلانه
مطمئن اينكه از پس و راميپايد اطراف كنجكاو نگاههاي با
كه را درسي كتاب تنها نيست ، او مراقب چشمي هيچ ميشود ،
.ميريزد زمين به و ميكند پاره شتاب با دارد ، دست در
در حالا كه را كتاب شده پاره صفحات از نيمي ملايم ، باد
خيابان كنار نهر داخل به شدهاند ، رها پيادهروها
خيابان طرف به سريع ، گامهاي با سپس نوجوان ، .ميريزد
.ميشود گم جمعيت لابهلاي در و ميدود اصلي
با خانه در و گذر و خيابان در ما از بسياري روزها اين
كه بودم شاهد خانهاي در حتي.ميشويم روبهرو صحنه اين
راهنمايي ، و ابتدايي دوره دانشآموز برادر و خواهر
تابستان از طرفداري به شعارهايي با را حياط ديوارهاي
.بودند كرده سياه
!...تابستان بر درود -
لانه دانشآموزان از بعضي وجود در كه ازكتاب بيزاري اين
است؟ آمده بهوجود عواملي چه تحتتاثير و كجا از ميكند
پارهكردن فرافكني عمل دانشآموزان روانشناسان قول به و
همه ميدهند؟ انجام نياز كدام به پاسخگويي براي را كتاب
پايان از پس دبيرستان و دبستان در تحصيل دوره در ما
رويهم حالا ، كه درسي كتابهاي ديدن با امتحانات ،
نشده باورمان شايد و كشيدهايم بهراحتي نفسي لميدهاند
قويتر قدري حس همين خوب.نداريم نيازي آنها به ديگر كه
اضطراب و عصبي فشارهاي تخليه براي نياز نوعي به آميخته و
و سربرميآورد دانشآموزان از شماري در امتحان روزهاي
را فرهنگي محصولات اين و ميافتند كتابها جان به آنها
ريشه تعارفي هيچ بدون.ميكنند پاره اتهامي و جرم هيچ بي
در بايد را فرافكني و منفي هيجانات عصبيتها ، قبيل اين
.كنيم جستوجو كشورمان آموزشي نظام
پس دوران در بخصوص كه تحولاتي عليرغم ما آموزشي نظام در
فراگيري غالب ، وجه همچنان گرفته ، صورت آن در انقلاب از
امتحان هنگام به آن دادن پس و كردن ازبر بهصورت دروس
پيدا راه ما آموزشي نظام در اقناعي ، شيوههاي هنوز و است
به تدريس بهكارگيري براي كافي مدرس دستكم ، يا و نكرده
امروز ، به تا قديم مكتبخانههاي دوران از.نداريم فوق روش
كه است بوده بهگونهاي ما مدارس در تدريس روش
از را آنها ناچارند مطالب هضم و درك بهجاي دانشآموزان
رخ بيشتر امتحانات برگزاري موقع مشكل اين و كنند بر
براي رغبتي و شوق سال طول در كه دانشآموزي.مينمايد
امتحانات برگزاري زمان شدن نزديك با نداشته ، درس فراگيري
كه عمل اين درواقع.ميپردازد دروس كردن حفظ به شتابان
و تفريح از چشمپوشي شبزندهداري ، شديد ، عصبي فشار با
امتحان كامل برگزاري تا او براي است همراه استراحت
از كه را آنچه هر فردي چنين.درميآيد كابوس يك بهصورت
شدن تمام با انباشته ، خود وجود در بيزاري و عصبيت و خشم
البته.ميدهد بروز كتاب كردن پاره صورت به امتحانات
سپرده نسيان وادي به زود خيلي اينچنيني آموختههاي
روز" مصداق به دوباره بعد ، تحصيلي سال آغاز با و ميشود
با همراه امتحان و فراگيري شيوه اين "نو از روزي نو ، از
بايد را درس فراگيري ديگر نوع.ميشود تكرار سختي و رنج
تئوري با همراه عمل بردباري ، به آميخته روشهاي در
هول گونه هر از فارغ دانشآموز كه بهطوري.كرد جستوجو
سازوكار با و كند جذب را آموختنيها آرام آرام هراسي ، و
اين چرا اما.بگذارد آموزش بعدي مراحل به قدم ذهني مناسب
جايي ما آموزشي نظام در يا و است غايب ما مدارس در روش
ناخواسته ، يا و خواسته كارشناسان از يكي قول به.ندارد
ترتيب اين به.شدهايم باطل چرخه يك گرفتار مورد اين در
روشهاي با و شوق و انگيزه با نه خودشان كه دانشآموزاني
مردود و تجديدي از ترس و اضطراب سايه در بلكه اقناعي ،
درس اطرافيان ، و مادر و پدر سرزنش و خشم و شدن
پس حتي و دانشگاهي تحصيلات سالهاي آخرين تا خواندهاند ،
رسوبات صورت به را خاطرات اين تحصيل از فراغت از
جايگاه در خود كه زماني و دارند خود حافظه در آزاردهنده
ميدهند پس را شيوهها همان ميگيرند ، قرار مدرس و معلم
در و ميزند سر آنها از ناخودآگاه رفتار اين بسا اي و
در ديگر سوي از.ميكند بروز خودبهخودي واكنش نوعي قالب
ايران در نوين پرورش و آموزش پيدايش از كه سالي خلال 80
درصدد دلسوزي كارشناسان و متخصصان ميشود ، سپري
آموزشي نظام در مناسب تحولات ايجاد با كه برآمدهاند
فراگيري جايگزين دانشآموزان در را رغبت و شوق كشور ،
كه آنطور تلاشها اين اما كنند ، ترس سر از يا و اجباري
و مدرسهگريزي شاهد همچنان ما و است ننشسته بار به بايد
.هستيم گوناگون شكلهاي به كتاب و مدرسه از بيزاري ابراز
و آموختهها و تجارب مجموعه از بهرهگيري با بايد
و افكنيم پي نو طرحي جهان ، در شده تجربه آموزشي روشهاي
و دغدغه از خالي محيطي در عميقرا فراگيري انگيزههاي
.كنيم تقويت نو نسل در اضطراب
ابراري -ش
پيامها و نامهها ميان از
قدرداني
به تهرانپارس در هدي دخترانه دبستان مسئولان توجه از
استعدادها اين رشد جهت در تلاش و دانشآموزان استعداد
.ميكنيم قدرداني
دانشآموزان اولياي از جمعي
شود ايجاد تسهيلات
و سلامتي و آب صرفهجويي در كولرگازي مزاياي به توجه با
تسهيلات گرفتن نظر در با ميكنم ، پيشنهاد مردم ، بهداشت
اين خريد توان شهروندان عموم كه شود فراهم امكاني لازم
.باشند داشته را كولرها
خوشخمير مصطفي
غيرمجاز تعميرگاه
دو وجود اردبيلي مقدس خيابان در واقع كشتكار باغ در
به مشكلاتي محل اين ساكنان براي خودرو غيرمجاز تعميرگاه
.است آورده بار
محل ساكن
شهرداري از قدرداني
انبار از قسمتي تبديل در تهران شهرداري بجاي اقدام از
و سپاسگزاريم سبز ، فضاي به تير ميدان 7 در تهران متروي
نيز سبز فضاي به مكان اين بقيه تبديل به نسبت اميدواريم
.شود اقدام
سيادت
باشيد هم تلفنچيها ياد به
.است زيانآور و سخت كار نوعي نيز تلفنچيها كار
قشر اين به موعد از پيش بازنشستگي تصويب هنگام اميدواريم
.شود عنايت نيز زحمتكش
تهران از تلفنچي
!بيحوصلهاند
در واقع پرورش و آموزش حسابداري كاركنان از بعضي برخورد
.است بيحوصلگي نهايت در بازنشستگان كشاورزبا بلوار
.شود توجه مساله اين به كه انشاءالله
پرورش و آموزش بازنشسته
طرح اجراي در تاخير
دست در كه است سال الي 40 تهران 25 حبيبالله خيابان
ممنوعيت و طرح اجراي عدم دليل به اما دارد ، قرار نوسازي
.ميباشند ويراني حال در خانهها ساز ، و ساخت و تعمير
قضايي عالم
شود قانونمند
كه خواستارم قضاييه قوه محترم رئيس شاهرودي آقاي از
مقرر زمان در ميشود ، سپرده قرار بابت كه وجوهاتي اعاده
بدون وجوهات اين شعبهها از برخي در تا شود قانونمند
.نشود نگهداري دليل
تهران - صادقي
ندارد بازدهي
نداشتهاند ، را لازم بازدهي تاكنون دانشگاهي پيش دورههاي
.شود اقدام دورهها اين وضعيت بهبود مورد در است اميد
واحدي حامد
...و وراث اختلاف
ملك ، يك وراث ميان اختلاف وجود دليل به فروردين 1365 از
دادگستري اميدواريم شده ، وارد ما به سنگيني زيانهاي
.كند رسيدگي مساله اين به مشگينشهر
مشگينشهر ساكن
سگها تجمع عامل زباله
غرب منطقه در واقع ارديبهشت پارك در ولگرد سگهاي سروصداي
نظر بهخانوادههاست آرامش مانع شب ، هنگام در تهران
ولگرد سگهاي تجمع باعث پارك در زباله ريختن ميرسد
.آيد عمل به لازم دقت مورد اين در است بهتر كه ميشود
پونك ساكن
نداريم اتوبوسراني خط
مقصد به اتوبوسراني خط پيروزي ، خيابان سرآسياب ميدان از
اين در واحد شركت دارد جا.ندارد وجود شهر نقاط ساير
محل به بتوانند دانشجويان بويژه تا كند ، اقدام مورد
.برسند خود تحصيل
طاهري خانم
...كند همت فرهنگي ميراث سازمان اگر
پيرنيا -مشيرالدولهصدراعظم ميرزانصراللهخان مسكوني منزل
پيرنيا كوچه -لالهزارنو خيابان تهران در واقع پيرنيا
مشيرالدوله نصراللهخان ميرزا.است شده پلاك 415واقع
صدراعظم وي.است قاجار دوره شخصيتهاي و رجال از
با مخالفت علت به كه بود شاه محمدعلي و مظفرالدينشاه
به علاءالدوله توسط و شاه محمدعلي دستور به ديكتاتوري
نيازمند هماكنون زيبا بسيار و قديمي منزل اين.رسيد قتل
و است فرهنگي ميراث سازمان توسط نوسازي و رسيدگي
است جالب.است شده كوتاهي مورد اين در تاكنون متاسفانه
در "مشيرالدوله پيرنيا حسن" پسرايشان منزل كه بدانيد
توسط است سال سه حدود و دارد قرار كوچه اين انتهاي
تلاش آن مرمت و تعمير براي فرهنگي ميراث سازمان
كه نيست انتظار از دور بنابراين.دارد ادامه بيوقفهاي
اثر اين مرمت براي شايستهاي اقدام پرتلاش نهاد اين
.آورد بهعمل نيز تاريخي
دلسوز شهروند
!نارسا كلمهاي جاي به رسا واژگاني
وزارت اسبق معاون شهسوراني حسين آقاي بهقلم كه مطلبي
بازنشستگان ناسازگار واژه تناسب عدم زمينه در دادگستري
بود گرديده درج همشهري روزنامه در طبقه اين افراد شان با
ميدانيم چنانكه.است خواندني و جالب موضوعي خود حد در
در كه است نيازي مولود زبان هر در واژه هر تحول و پيدايش
رهيابي لزوم اينكه به عنايت با لذا دارد وجود رابطه اين
اجتماعي ، فرهنگي ، ابعاد در را قشر اين شان كه جايگاهي به
جهت در كه دارد جا و است محسوس "كاملا كند بازگو اقتصادي
كه قشر اين منزلت با متناسب واژهاي منظور اين به نيل
حاضر درحال.شود وضع گذرانيده جامعه به خدمت در را عمري
رده از و ازكارافتاده يا بيكاره مفهوم با بازنشسته كلمه
عاطفي نياز پاسخگوي اين كه است مترادف گرديده خارج خدمت
آن بهجاي متناسب واژهاي گزينش بنابراين نيست ، آنان
باشد احترامي و عزت نمايانگر كه كلمهاي مينمايد ، ضروري
طبقه اين افراد خدمات و زحمات به نهادن ارج در جامعه كه
استخوانبندي با و نبوده ذهن از دور كه بهنحوي است قائل
"ضمنا و نداشته منافات اسلامي ايران ادب و فرهنگ و زبان
چون واژگاني نگارنده بهنظر.باشد عامه مقبوليت داراي
كه آن نظاير و كارورزيدگان و كارديدگان پيشكاريان ،
ميباشد ، عظيم قشر اين سوابق و تجارب خلاقيت ، بيانگر
قرار فارسي ادب و زبان مداقهفرهنگستان مورد ميتواند
بهجاي مناسب كلمه آن جايگزيني به تائيد درصورت و گيرد
.شود مبادرت بازنشستگان نامانوس واژه
اوليخان عزتالله
|