و آموزش در بازي اسباب نقش
كودكان شدن اجتماعي
شد صادر نوپو سابق فرمانده بازداشت حكم
جلسه نخستين در هفتهنامه چند پرونده
ميشود رسيدگي مطبوعات بر نظارت هيات
ميكند تغيير استاني نشريات از حمايت روش
لغوامتيازشده نشريه مسئول مدير
شد احضار انقلاب دادگاه به ((خويش هويت))
زنداني نگاران روزنامه همسران از تقدير
دراختيار مردمي كمكهاي آينده روز در 10
ميگيرد قرار شده توقيف نشريات روزنامهنگاران
و آموزش در بازي اسباب نقش
كودكان شدن اجتماعي
از يكي كودكي دوران در بازي اهميت كنوني عصر در
در.ميرود شمار به كودك روانشناسي مباحث بحثانگيزترين
را كسي معين ، دكتر لغت فرهنگ كتاب در ((دادن بازي)) تعريف
بازي)) و بازي و تفريح به كسي كردن مشغول كردن ، سرگرم
با بازي ، ولي است شده آورده بازي به شدن سرگرم ((كردن
و قدرت كه است شرايطي و امكانات كردن فراهم كودك
نخستين در.سازد شكوفا را كودك نهاد در نهفته استعدادهاي
ساختن در تعمق قابل و عميق تاثير بازي كودك زندگي روزهاي
.ميگذارد جاي بر كودك تربيتي و هوشي مباني
فرايند از جزيي و است متجلي كودكان بازي در زندگي شور
محسوب تولد آغاز از كودكان زندگي به يافتن ره و رشد
.ميشود
در كه است واقعي زندگي يك به ورود زمينهساز كودكان بازي
و مييابند را خود كاربردي طبيعي محل كودكانه تمايلات آن
نزد بازي با دشواريها با مقابله براي آمادگي نيروي
.ميشود ايجاد كودكان
و حركات بين كودك عضلات كردن قوي ضمن بازيها و تمرينها
قدرتهاي تمام و ميآورد بوجود هماهنگي نيز كودك اعمال
ارث به كودك آنچه.كرد خواهد خودنمايي كودك ذاتي و سرشتي
و رشد حداكثر براي ميكند درك خود محيط از آنچه و ميبرد
است ، لازم نيست كافي او شخصيت و مهارت آوردن بدست و نمو
.شود كوشش كودك استعداد كردن شكوفا در اول روزهاي همان از
ميآورد دست به خود زندگي اوايل در كودك كه تجربههايي
چنين اگرداشت خواهد اثر او آينده مهارت و شخصيت در
داشت خواهد كمتري اثر آورد دست به بعدا را تجربههايي
.است كودك آينده نمو و رشد سال تولد اول سال بنابراين
كودك براي فكري و جسمي تمرين و ورزش ماهگي يك سن از اگر
سينهخيز بود خواهد قادر ماهگي سن 67 در كودك گردد شروع
بالا نردباني از ميتواند ماهگي تا 9 سن 8 ، در برود راه
اشتهاي كودكي چنين برود راه كمك بدون ماهگي و 1112 برود
. بود خواهد منظم و مرتب خواب داراي و مطلوب وزني و خوب
زودتر او استعداد كه نيست اين كودك رشد از اصلي هدف
كاملا او استعداد كه است اين نظر بلكه كند ، خودنمايي
دست در به قادر كه ماهگي سن 4 از كودك.كند خودنمايي
ماهگي پنج در و مييابد را آموختن فرصت.است اشياء گرفتن
اينجا در ميرود آن طرف به و ميكند توجه اسباببازي به
روحي رشد و شخصيت تكوين در بازي ابزار يا و اسباب نقش با
.ميشويم روبهرو كودك جسمي و
اسباببازي
تربيتي و آموزشي فرهنگي ، ابزاري بهعنوان اسباببازي
مقاطع مهارتهاي پرورش جهت به بازي ابزار و ميباشد مطرح
به بازي ابزار -ديگر تعريفي -باشد نظر مد بايد كودك سني
قرار استفاده مورد او مهارتهاي براي آموزشي وسيله عنوان
روزهاي همان از بازي ابزار از بهينه استفاده.ميگيرد
بدينگونه است لازم آموزشهاي بر مبتني كودك زندگي نخستين
شيء چپ و راست به كودك سر آوردن در حركت به براي كه
دهيد حركت كودك چشم جلوي از را اسباببازي يا رنگي
شيء اين كه ميبيند كند تعقيب را آن كودك كه بهطوري
و ميشود كودك سر يا و چشم حركت موجب (اسباببازي) رنگي
به كوشش آموختن براي اسباببازي كمك به كه ديگر تمرين يا
او به يا و ميدهيد انجام اشياء آوردن دست به براي كودك
با كردهايد آويزان نخي به كه بادكنكي به كه ميكند كمك
شكم به را كودك وقتي يا و (بزند لگد) بكوبد پا
از دور كه اسباببازي طرف به سينهخيز او و ميخوابانيد
زماني ميكند آوردن بدست براي كوششي ميرود اوست دسترس
را او مهارت ميدهيد آموزش او به اشياء برداشتن براي كه
ميبينيد تفاصيل اين با ميكنيد تقويت آوردن دست به براي
صور به انسانها سني سطوح تمام در بازي ابزار و بازي كه
.دارد سني مرحله هر در خاصي اهميت و است رايج گوناگون
كودك در كردن بازي غريزه
از كودك.دارد وجود كودك سرشت در كردن بازي به تمايل
.ميبرد لذت كردن خيز و جست از و دويدن از كردن بازي
آشكار را كودك دروني استعداد و ابتكار قدرت كردن بازي
بازي شن با كودك كه موقعي ميرساند تكامل به و ميكند
اطاقكي آجر و سنگ با يا و ميكند چاهي يا و ميكند
چاه كه موقعي و مياندازد كار به را فكرش تمام ميسازد ،
همين و ميافتد چاره فكر به كودك ميريزد فرو اطاقك يا
قوانين و ميكند كمك او شخصيت و فكري رشد به كارها
تعيين او براي محيط و فرهنگ كه را نقشهايي و اجتماعي
.مينمايد كشف ميكند
اسباببازي ضرورت
بينايي ، قدرت تقويت موجب اسباببازي با كردن بازي
كه زمان آن چه ميگردد كودك تحريكي و لمسي حسي ، توانايي
والدين كه زمان آن چه و ميرود اسباببازي طرف به خود
.ميكنند جلب اسباببازي به را او توجه
صدايي هر با و است اصوات شنيدن آموختن حال در كه زماني
اسباببازيهاي و جغجغه ميدهد حركت سمت آن به را خود گوش
كاربرد.ميكند كمك حس اين شناخت براي را او صدادار
كمك كودك به است صدايي داراي كه وسيله هر يا و جغجغه
كه زماني يا و شود مسلط شنيدن فرايند به بهتر كه ميكند
حركت به اشياء ديدن براي را خود چشمهاي ميآموزد كودك
كودك توجه شدت به رنگي لباسهاي با مادر حركات گاه درآورد
يا و رنگي شيء يك دادن حركت يا و ميكند جلب خود به را
.ميكند تقويت او در را ديدن حس متحرك اسباببازي
مواقع بعضي در.ميكند كمك كودك آموختن تجربه به بازي
كه كودكي براي چكش ، يك ميبخشد آرامش كودك به بازي وسايل
كوبيدن با تا ميشود باعث دارد پرخاشگري و تهاجم حالت
و تهاجم حالت كه دختري يا دهد فروكش را خود احساس ميخي
ميكند اعمال خود عروسك به را خود احساس دارد ، پرخاشگري
همكاري و دوستي كردن ، بازي.كرد خواهد پيدا آرامش و
يا موفقيت معني همچنين و ميآموزد كودك به را دستهجمعي
كودكان بازي ، در ميكند تفهيم او به عملا را عدمموفقيت
تجاربي بازي از خود كودك زيرا نيست جايز والدين دخالت
.ميكند منتقل بهديگران نيز را خود تجارب و كسب
((سنين سبع بلعب ابنك دع)) ميفرمايد (ع)صادق امام حضرت
.كند بازي بگذار آزاد سال هفت را خود فرزند
علاقه شخصيت ، عقلاني ، سن جنس ، بايد اسباببازي تهيه براي
.شود گرفته درنظر كودك استعداد و
.باشد برنده تيز گوشههاي داراي نبايد اسباببازي
.باشد نداشته جداشدني كوچك قطعات
.باشد شستوشو قابل و ثابت آن رنگ
ندارد ، بيشتري آموزشي ارزش هميشه قيمت گران اسباببازي
قيمت گران اسباببازي يك از بيشتر چوب تكه يك است ممكن
ابتكار با كه والديني از آندسته.بكند را كودك توجه جلب
ميكنند تهيه موجود لوازم از را كودك بازي وسايل خود
كودكي همان از نيز را كوشش و تلاش با كردن زندگي درواقع
به و صرفهجويي رعايت ، همچنين ميآموزند خود فرزندان به
مصرف مورد كه لوازمي از بهينه استفاده ديگر تعريفي
خلاقيتهاي و ابتكارات به دستيافتن درنتيجه و نيستند
.مييابند ره نيز خود كودك درون در نهفته
لوازم از عروسكهايي خود دختران براي مادران از بسياري
شيشههاي از استفاده با يا و ميسازند خانه در موجود
ترتيب آشپزخانهاي و كوچك اطاق چوبي جعبه و دارو خالي
ملموس بچهها براي را خانواده مفهوم عمل اين ميدهند
و خانوادگي بافت با كودكي آغاز همان از بچهها ميكند
يك از كودك كه موقعيميشوند آشنا آن مسئوليتهاي
ديد از هفته چند براي آنرا بايد ميشود خسته اسباببازي
آموزش و اسباببازيها كردن جمع براي. نگهداشت دور كودك
لازم اسباببازي جعبه يك اختصاص كودك به انضباط و نظم
اسباببازيهايش ميداند كودك ترتيب بهاين زيرا است
را اسباببازيها كه ميداند كردن بازي از پس و كجاست
آموزشي فاكتورهاي از يكي عمل اين و كند جمع جعبه آن درون
.است كودك به نظم
ظرف داخل را اشيايي است علاقهمند هنوز يكسالگي در كودك
آن نظير اشياء و چوبي مكعبهاي درآورد ، سپس و بريزد
يا و دارو خالي قوطيهاي از.كند كمك او به ميتواند
دو در كودككرد استفاده ميتوان رنگيتر قرقرههاي
كتابچهاي كردن درست كه ميشود علاقهمند كتاب به سالگي
كتاب به كه ميكند كمك بهاو رنگي پارچههاي جنس از
و كودك سني گروه مخصوص كتابهاي يا و شود علاقهمند بيشتر
به آنرا ميشود كه اسباببازيهايي از سنين همين در
اين در نيز را موسيقي وسايل و ميبرد لذت كشيد خود دنبال
مقطع هر در كودكان بازي ابزار كلي بهطور.ميشناسد سن
پرورش براي آموزشي وسيله بهعنوان ميبايستي سني
يك از مطلوب نتيجه و گيرد قرار استفاده مورد او مهارتهاي
اسباب كاربرد و كودك سن كه ميشود حاصل زماني اسباببازي
و خود بهدلخواه والدين اكثرا.شود گرفته نظر مد بازي
خود كودكان براي وهمچشمي باچشم يا
كودك سني شرايط با كه درحالي ميكنند تهيه اسباببازي
كودكان تا باشد داشته همخواني ميبايستي اسباببازي
مفهوم به آن بهوسيله و بخشند وسعت را خود محدود تجربه
را آموزشها از بسيارييابند دست خود پيرامون زندگي
اسباببازيهاي خريد از و بياموزند بازي ابزار بهوسيله
نزد بازي ابزار كردن بيارزش بهجهت كودكان براي متعدد
خريدن از و گردد خودداري ميبايستي جدا كودكان
كاربردهاي نداشتن بهجهت نيز گرانقيمت اسباببازيهاي
بايد نيز ارزانقيمت اسباببازي يك با مغاير آموزشي
.كرد خودداري
بر را جهان دريچههاي است زندگي شور كه بازي آخر سخن
و است كودكان زندگي جزءلاينفك و بازميگشايد بچهها روي
كودكان به فرهنگ انتقال و آموزش در عظيمي نقش بازي اسباب
.دارد
اسباببازي كمك به آموزش
سودمند و خطرناك مختلف شيء دو مقابل در را كودك وقتي
چاقو بهطرف كودك عروسك و چاقو مثلا ميدهيد قرار
كودك ببريد كار به را ((نه)) كلمه سر علامت با ميرود
ذهن در ((نه)) و ميكند ((چاقو )) به نگاهي و شما به نگاهي
بهطرف وقتي برميداريد را چاقو آنگاه ميبندد ، نقش او
لبخند با اينبار ميكند نگاه شما به باز ميرود عروسك
را ((نه)) و ((بله)) كلمه هم ترتيب بهاين ميگوييد ((بله))
نيستند بازي وسيله كه ابزار هم و دادهايد آموزش بهاو
.كردهايد معرفي بهاو را
(قند حبه پلاستيكي ، كليد دكمه ، ) كوچك اسباببازيهاي وقتي
.ميكند تمرين را برداشتن او بگذاريد او جلوي
اشياء است قادر كودك بريزيد جعبه يك داخل را كوچك اشياء
.بريزد دوباره و كند خارج يك يك را
از آن بهوسيله كودك كه است وسيلهاي بازي اسباب -
بيروني محيط با ارتباط به و كشيده بيرون دروني دنياي
.دهد افزايش را خود محدود آموختههاي و پرداخته
رواني عصبي ، رشد خاص دورانهاي به توجه با اسباببازي -
و كشف كودك دروني مهارتهاي آن توسط و شود تهيه بايد كودك
.شود آشكار
بايد را او سني مقطع كودك براي اسباببازي انتخاب در -
.داشت درنظر
ميتوان آن كمك به كه است ابزاري مهمترين اسباببازي -
با كودك و كند تقويت را او مهارتهاي و كودك نمو و رشد
.آشناشود خارج محيط
شد پيچيدهتر بازي ابزار صنعت توسعه و علم پيشرفت با -
عمدهاي نقش كه خاصي بازي ابزار كودك سني مقطع هر براي و
اينكه بر مشروط دارد وجود دارد كودك به فرهنگ انتقال در
.باشد مدنظر بازي اسبابهاي از بهينه استفاده
والسلام
صبحي نازخند
شد صادر نوپو سابق فرمانده بازداشت حكم
دادگاه در حضور عدم بهدليل
دانشجويان مدافع وكيل رهامي دكتر
جلسه خصوص در دانشجويان وكيل دكتررهامي :اجتماعي گروه
اين:گفت ما خبرنگار به دانشگاه كوي دادگاه غيرعلني
فرهاد حضور عدم بخاطر قبلي هفته دادگاه مانند دادگاه
شجاعي سرباز و سوم رديف متهم نوپو سابق فرمانده ارجمندي
در دفاعيات آخرين ارائه براي بود قرار كه رديف 18 ، متهم
.نشد تشكيل يابند ، حضور دادگاه اين
آخرين كه هستند نفر دو اين تنها:افزود رهامي دكتر
وقتي تا و ندادهاند ارائه دادگاه به را خود دفاعيات
صادر راي نميتواند نگيرد ، را آنان دفاعيات آخرين دادگاه
.كند
انتظامي نيروي و نظامي دادسراي ضعيف برخورد متاسفانه
.بگذرد وقت اتلاف و كشي وقت به جلسه دو اين شد باعث
اظهار كرديم مراجعه دادگاه به ما وقتي:افزود رهامي دكتر
نميكند خدمت انتظامي نيروي در ارجمندي فرهاد چون كردند
مطلع وي چنانچه نداشتهاند ، دسترسي او به خاطر همين به
و دادگاه از تمرد نوعي است ، نشده حاضر دادگاه در و بوده
.است وي اتهامات بر تاييدي
زودتر هرچه تا شدم پيگير من:گفت ادامه در رهامي دكتر
اينها اگر قاعدتا و شود صادر دادگاه راي تير از 18 قبل
پس هفته يك فاصله به بياورند دادگاه به و كنند دستگير را
هفته در من كه شد خواهد اعلام دادگاه راي دفاعيات اخذ از
خرداد اينكه 30 بر مبني دادگاه رئيس قول بنابر گذشته
يك ظرف بود گفته و داشت خواهيم را دادرسي جلسه آخرين
تير تا 7 حداكثر كه كردم اعلام شد خواهد اعلام راي هفته
هم باز برخورد نحوه اين با متاسفانه ولي شد ، خواهد صادر
.افتاد تاخير به راي
و ابويي متهمان وكلاي امروز گفت دانشجويان نماينده
متهمان حضور عدم با كه شدند حاضر دادگاه در نيز خرمشاهي
صادر را شجاعي سرباز و ارجمندي فرهاد بازداشت حكم دادگاه
.است شده جلسه صورت دادگاه در من حضور و كرد
:گفت نژاد ابراهيم عزت پرونده با ارتباط در دكتررهامي
در همزمان كه ابراهيمنژاد عزتالله پرونده پيگيري براي
دادگاه به است جريان در و شد تشكيل انقلاب دادگاه شعبه 3
با شاهدان حضور و پيگيري نحوه با ارتباط در و مراجعه
شعبه 3 اينكه به باتوجه اما كردم مذاكره پرونده قاضي
پيگيري را موضوع همزمان نظامي دادسراي و بازپرسي
به موضوع قضايي مرجع و صلاحيت اختلاف رفع براي ميكنند
تكليف تعيين از پس شد مقرر و شده احاله كشور ديوانعالي
آينده روزهاي در انشاءالله مرجعها اين از يكي صلاحيت
.شود شروع پروندهها اين خصوص در تحقيق و پيگيري
از آنها از بعضي:گفت شخصيها لباس با رابطه در وي
صحنه در شخصي لباس قالب در اما بودند انتظامي نيروهاي
يا و خشونتطلب گروههاي به مربوط بعضي و بودند شده حاضر
ساير به مربوط نيز يكسري و بودند انصار به منتسب افراد
.ارگانها
و شروع را پيگيري و تحقيق نظامي دادگاه شعبه 3 بازپرسي
است كرده اقدام متهمين از بعضي بازجويي و احضار به نسبت
دادگاه شعبه 7 در پرونده كيفرخواست ، شدن تكميل از پس كه
.گرفت خواهد قرار رسيدگي مورد نظامي
رسيدگي در كه نظامي متهمين از بعضي به نسبت طور همين
اما نرسيد كيفرخواست صدور به آنان پرونده اول مرحله
صدور به بعدي تحقيقات در چنانچه است مانده مفتوح پرونده
دادگاه هفتم شعبه در نيز گردد ، آنها منتهي كيفرخواست
تحقيق مراحل پايان اينجانبتا و شد خواهند محاكمه نظامي
جدي بطور دانشگاه و دانشجويان حقوق احقاق و راي صدور و
.هستم پيگير قانوني ذيربط مجاري طريق از
جلسه نخستين در هفتهنامه چند پرونده
ميشود رسيدگي مطبوعات بر نظارت هيات
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت :اجتماعي گروه
هفتهنامههاي تعدادياز پرونده كه كرد اعلام اسلامي
اولين در صادره ، دستورالعملهاي و قانون از متخلف
آنها وضعيت به نسبت و مطرح مطبوعات بر نظارت جلسههيات
.شد خواهد تصميمگيري
از تعداد اين مطبوعاتي ، معاونت اطلاعيه براساس
رژيم سينمايي چهرههاي تبليغ و ترويج به هفتهنامهها
.ميپرداختند حادثهپردازي و جنجالي تيترهاي درج و طاغوت
نشريات از تعدادي:است آورده خود اطلاعيه در معاونت اين
عليرغم اجتماعي ، هنجارهاي به بدونتوجه عامهپسند
گرفتن باناديده داخلي مطبوعات ادارهكل اخطارهاي
به همچنان هنري و ورزشي تصاوير چاپ دستورالعملهاي
.ميدهند ادامه خود رويهنامناسب
در تا است شده مقرر مطبوعاتي ، معاونت اطلاعيه موجب به
از دسته اين پرونده مطبوعات بر هياتنظارت جلسه اولين
.گيرد هياتقرار اين كار دستور در متخلف نشريات
،((خاوران)) ،((ميلاد)) ،((پهلوان رخصت)) ،((شاخص))
،((البرز)) ،((افكار)) ،((عماد))،((هد هد))
نشريات جمله از ((بشير))و ((ايران نداي))،((سهيل ستاره))
.است وزارتارشاد مطبوعاتي معاونت مورداشاره
مسئول مديران با كه نشستي در:ميكند تصريح اطلاعيه اين
و بيست تاريخ در مطبوعاتي معاونت دفتر سينماييدر نشريات
سينمايي نشريات مديرانمسئول به شد ، برگزار خرداد پنجم
رژيمطاغوت سينمايي چهرههاي تبليغ و ترويج عدم خصوص در
.شد داده لازم تذكرات
ميكند تغيير استاني نشريات از حمايت روش
و فرهنگ وزارت داخلي مطبوعات كل مدير :اجتماعي گروه
كردن سامانمند براي تازه تلاشهاي آغاز از اسلامي ارشاد
گزارش.داد خبر استاني و منطقهاي نشريات از حمايت روش
:حاكيست جعفري مهرنوش از نقل به سنندج در همشهري خبرنگار
محلي ، نشريات از اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت حمايتهاي
.ميشود انجام نشريات ارزشيابي رتبه براساس بعد به اين از
و سرپرستان و خبرنگاران با نشست در ديروز كه جعفري
سخن سنندج در كثيرالانتشار و محلي روزنامههاي مديران
حرفهاي اصول به توجه انتشار ، در استمرار و نظم ميگفت ،
از پارهاي را نشريه فني كيفيت به توجه و روزنامهنگاري
نشرياتي وي ، گفته به.كرد ذكر نشريات ارزشيابي شاخصهاي
از ميتوانند كنند كسب بيشتري امتياز ارزشيابي اين در كه
.شوند برخوردار بيشتري حمايتهاي
لغوامتيازشده نشريه مسئول مدير
شد احضار انقلاب دادگاه به ((خويش هويت))
نشريه مسئول مدير كاشاني حسين :اجتماعي گروه
.شد فراخوانده انقلاب دادگاه به ((خويش هويت)) لغوامتيازشده
تشكلهاي از يكي تحليلي بيانيه درج پي در نشريه اين
عليه اقدام)) اتهام به گذشته سال خردادماه در دانشجويي
ماده 500 موضوع ((نظام عليه تبليغ طريق از كشور ملي امنيت
تهران اسلامي انقلاب دادگاه توسط اسلامي مجازات قانون
تحت و بازداشت يكماه از بيش آن مديرمسئول و توقيف
هيات توسط نشريه امتياز آن متعاقب گرفت ، قرار بازجوئي
عمومي دادگاه شعبه 1410 به نيز آن پرونده و لغو نظارت
.شد ارجاع
در انقلاب دادگاه توسط ((خويش هويت)) مديرمسئول محاكمه
منصفه هيات حضور عدم يا حضور از كه ميگيرد صورت حالي
.است نشده واصل خبري محاكمه اين در مطبوعات
زنداني نگاران روزنامه همسران از تقدير
علوم دانشگاههاي دانشجويان اسلامي انجمن :اجتماعي گروه
خجسته ميلاد مناسبت به كه جشني مراسم در اصفهان پزشكي
دانشگاه اين علوم دانشكده اقبال تالار در (ص)اكرم پيامبر
.كرد تقدير زنداني روزنامهنگاران همسران از شد ، برگزار
نويد شده توقيف نشريه مسئول مدير صلواتي ، فضلالله دكتر
زندان به اشاره با سخناني در مراسم اين در اصفهان
نامهاي انقلاب ، اوايل در:گفت اسلامي انقلاب در وزنداني
روزي كردم اميدواري ابراز و نوشتم نظام مديران از يكي به
بلكه نباشد ، سرافكندگي موجب رفتن زندان به كه نرسد فرا
روي امروز كه چيزي همين يعني گردد افتخار و عزت نشانه
.است داده
از قدرداني ضمن گنجي ، اكبر همسر شفيعي ، معصومه سپس
بر همچنان گنجي:كرد تصريح مراسم ، اين برگزاركنندگان
آنها از كلمه يك حتي است ، ايستاده خود گفتههاي و مواضع
.گرفت نخواهد پس هم را
فريبا مراسم اين در ايسنا ، خبرنگار گزارش به
خانجاني شهناز و سرايي احمد كمالي فاطمه عباسقليزاده ،
دكتر و باقي عمادالدين شمسالواعظين ، همسران ترتيب به
حضور باقي عمادالدين دختر باقي ، مريم نيز و صفري لطيف
.داشتند
پدر ياد به كه را شعري باقي عمادالدين دختر پايان ، در
.خواند حاضران براي بود ، سروده
امام طاهري آيتالله بيت در مدعوين مراسم اين پايان در
.كردند ديدار وي با اصفهان جمعه
دراختيار مردمي آيندهكمكهاي روز در 10
ميگيرد قرار شده توقيف نشريات روزنامهنگاران
نشريات روزنامهنگاران به مردمي كمكهاي :اجتماعي گروه
.ميشود پرداخت آنان به ديگر روز تا 10 شده توقيف
صنفي انجمن هياتمديره عضو ارغندهپور ، كريم
نشريات كاركنان گردهمايي در يكشنبه عصر روزنامهنگاران ،
مبلغ 450 تاكنون:گفت خبر اين اعلام با شده ، توقيف
كه است شده واريز انجمن حساب به مردم سوي از ريال ميليون
به و ريال هزار مبلغ 500 مجرد ، روزنامهنگاران به
.ميشود پرداخت ماه خرداد براي ريال هزار متاهلين 750
به تنها مبلغ ، اين:افزود مردمي كمكهاي از تقدير ضمن وي
نشريهشان توقيف از پس كه ميشود اعطا روزنامهنگاراني
.نشدهاند كار به مشغول وقت تمام بهصورت ديگري جاي در
از توقيف رفع به نسبت اميدواري اظهار با ارغندهپور
ماه خرداد در پرداخت براي مذكور مبلغ:كرد تصريح نشريات
باقي توقيف در همچنان نشريات اگر نيست معلوم و شده تعيين
?كرد ميتوان چه آينده ماههاي براي بمانند ،
با ادامه در روزنامهنگاران صنفي انجمن هياتمديره عضو
نشريات كاركنان به دولتي سازمانهاي كمكهاي به اشاره
انجمن به مستقيما تاكنون دولت:داشت اظهار شده توقيف
با انجمن اعضاي مذاكرات از بعد اما است ، نكرده كمك
كاركنان به بيكاري بيمه احتمالا اجتماعي تامين سازمان
.ميگيرد تعلق شرايط واجد
و پنج دو ، مبالغ به وامهايي اعطاي از همچنين ارغندهپور
به كار وزارت خوداشتغالي صندوق از ريال ميليون 10
.داد خبر روزنامهنگاران
پس تا خواست قضائيه قوه از خود سخنان از ديگري بخش در وي
تكليف دادگاه ، تشكيل با هياتمنصفه ، تركيب شدن مشخص از
انجمن هياتمديره عضو.كند مشخص را شده توقيف مطبوعات
جشنواره برگزاري احتمال درباره روزنامهنگاران صنفي
انجمن نشود ، برگزار جشنواره اين اگر حتي:گفت مطبوعات
آنان از و معرفي را سال برگزيده روزنامهنگاران اسامي
.ميكند تقدير
فضايي در شده توقيف نشريات كاركنان جلسه ، اين ادامه در
عملكرد درباره خود نظريات و ديدگاهها بيان به صميمي
نشريات وضعيت پيرامون تبادلنظر و صنفي انجمن هياتمديره
.پرداختند شده توقيف
|