(ع) صادق امام تربيتي و فكري هاي آموزه
(بخش واپسين) شيعي عقل بنيانگذار
حكيمي رضا محمد استاد :اثر
الهي و اعتقادي اصول -1
وگفتگو بحث يافتن رونق با بود مقارن صادق ، امام روزگار
اين از پارهاي اعتقادي ، اصول و كلامي مسائل درباره
و سياسي مسائل با كه ميگشت مطرح گونهاي به مسائل ،
اينكه جمله از.ميكرد پيدا پيوستگي نژادي ، نظريه همچنين
خود اعمال در آدمي آيا ?حادث يا است قديم كريم ، قرآن آيا
كفايت را مسلمانان خدا كلام آيا ?مختار يا است مجبور
و كند تفسير را قرآن تا است لازم امام وجود يا ميكند
?گيرد بهعهده را امت رهبري و دهد تعليم را دين احكام
از پس عوالم اينكه قبيل از بود ، مطرح نيز ديگري مسائل
?چيست قرآن نزول و وحي حقيقت ?چيست معاد و است چگونه مرگ
.اينها نظير مسائلي و
بحثها ، و نظريات اين همه برابر در كه بود ناگزير امام
همه به پاسخ در را خود قاطع راي و كند مشخص را خويش موضع
(ع)جعفرصادق امام كه بود مرحله اين در و گويد باز آنها
و ديني صحيح تفكرات آموختن و نشر به كوشايي و توان با
شاگرداني كردن تربيت با و پرداخت قرآني درست اعتقادات
...مومنالصادق سالم ، هشامبن حكم ، هشامبن مانند بزرگ ،
در را آن اصول و داد نشر را اسلامي صحيح الهيات مكتب
و.كرد تثبيت ديگر گوناگون مكتبهاي تهاجم برابر
داد امام دست به وسيلهاي شده ، ياد فكري محيط بدينگونه ،
روح چون تعليمات ، و آراء اين.بپراكند را خود آراء تا
مسائل با بود ، اسلام اصل و خدا دين بنياد و قرآن حقايق
و ميگشت مطرح عباسي خلافت از طرفداري به كه روز سياسي
و داشت آشكارا مخالفت عرب ، سلطه طرفداران نژادپرستي با
.ميكرد پايداري مخالف ، موضعهاي اين در ،(ع)صادق امام
اجتماعي وظايف -2
و اجتماعي مهم وظيفههاي و تكليفها از ،(ع)صادق امام
و نيكي به را مردم پيوسته او.نميكرد غفلت نيز مردمي
توجه آزادي و شرف و بخشندگي و گذشت و خوشرويي و مهرباني
سلوكهاي و انساني رفتارهاي تا ميخواست همه از و ميداد
به باشند ، باخبر يكديگر حال از باشند ، داشته مردمي
هم از كنند ، محبت يكديگر به كنند ، رسيدگي يكديگر مشكلات
آگاهيهاي كنند ، كمك ناتوانان و بينوايان به نباشند ، جدا
بشناسند ، را اجتماع و سياست و زمان آورند ، دست به را لازم
از باشند ، دانا و بصير دين در و گيرند فرا را دين علم
مراعات را عالم و علم احترام كنند ، پيروي رباني عالمان
امثال و مسائل اين به را ، مردمان صادق ، امام.نمايند
شركت بينوايان به رساندن كمك در خود و ميداد توجه آنها
و كارافتادگان از و ناتوانان حال از و ميجست
.نبود بيخبر و غافل كوتاهدستان
سياسي اقدامهاي -3
قيامهايي راس در علني ، بهطور خود ،(ع)صادق امام هرچند
برپا آنان عمال و عباسيان و امويان با مخالفت به كه
تغذيه خويش ، روش به را ، آنها ليكن نميگرفت ، قرار ميشد ،
صادق امام تاييد مورد كه قيامهايي از.ميكرد تاييد و
(ع)زينالعابدين امام پسر زيد ، خونين قيام يكي گرفت ، قرار
به ((حسيني نهضت)) دنباله خود كه بود ، (ع)حسين امام نوه و
.ميرفت شمار
به امر)) منظور به كه نيز ، سادات و شورشيان ديگر قيامهاي
برپا ستم ، بنيان ساختن واژگون و ((منكر از نهي)) و ((معروف
رو ، اين از.ميگرفت قرار صادق امام تاييد مورد ميگشت ،
فرو هيچگاه سياسي ، جهشهاي و عملي مبارزه و درگيري شعله
.ننشست
مبارزاتي سنتهاي احياي -4
خدايي ، درگيريهاي كرد ياد مراسم و مبارزاتي مقدس سنتهاي
اين.بماند شاداب و زنده اجتماعات ميان در بايد همواره
در فداكاري و حماسه روح شوند ، فراموش يا كهنه اگر سنتها
خروش و جوش از فداكاري و حقطلبي خون و ميميرد مردم
هميشه بايد خونين عاشوراي شورانگيز و ابدي سنت.ميافتد
و شور خونين ، مشعلي چونان تودهها ، دل در و باشد زنده
.بيافريند فرياد و حركت
و نرود يادها از عاشورا تا كوشيدهاند ، پيوسته ما امامان
شهادت و حسين خون و حسين عاشوراي و حسين قبر و حسين ياد
آزادگي و بتابد زندگيها بر خورشيد مانند هميشه ،(ع)حسين
.بيافريند مردانگي و قيام و
و بشناسد را عاشورا هويت و باشد داشته عاشورا كه ملتي
ظلم بار زير هيچگاه باشد ، جاري رگهايش در عاشورا خون
.نميبيند ذلت روي و نميرود
اقامه درباره ،((ع)) صادق امام مسائل ، اين به توجه با
و داشت بسيار تاكيد حسيني ، عزاداري و عاشورا مراسم
مراسمي البته گردد ، برپا مراسم اين تا ميخواست همواره
مفهوم و كند زنده را عاشورا رسالت و باشد داشته روح كه
.نمايد القا را روز اين واقعي
آگاهيآفرين فقاهت -5
تا بودند كوشيده پيش مدتها از وعباسي ، اموي خلفاي
فقيهان از يا باشند ، داشته خدمت در و كنند تربيت فقيهاني
گونهاي هر به -را آنان و كنند استفاده موجود واعظان و
جهت ، اين از ،((ع))صادق امام.درآورند ستم خدمت در -بشود كه
عدهاي بود واجب.بود روبهرو دشوار و سخت بس مشكلي با
علمي ، تبحر داراي كند ، تربيت ديني وعالم حقوقدان و فقيه
آگاهي شجاع ، قلب والا ، محكم ، شعور ايمان درست ، موضع
و گماشت همت نيز مهم اين به امام.سياسي وتقواي اجتماعي
را آنان از برخي و داد پرورش مطمئن و بزرگ وعلمايي فقها
متحرك فقه امام ، نزد كه فقيهان اينفرستاد شهرها به
غافل نه بودند آگاه عالماني و منجمد فقه نه بودند آموخته
مسلمان و ميكردند آگاه را مردم دين ، مسائل آموختن ضمن
.بيدار و ميپروراندند مسلمان واقع در را ،
وشاگردان اصحاب طريق از كه - جعفري فقهي معلومات اين
آن.دربرداشت نيز ديگري مهم فايده -ميشد نشر صادق امام
اهل فقه موارد از بسياري تا ميشد باعث كه بود اين فايده
فتواهاي كه هنگامي زيرا يابد ، وترميم شود تصحيح نيز سنت
او كه را قواعدي و اصول و ميكردند نقل را صادق امام
به همه اين ميپراكندند ، بود آموخته احكام استنباط براي
واقف خود اشتباه به را بسياري و ميرسيد ديگران گوش
.ميكرد آگاه فقاهت صحيح روشي از و ميساخت
و بود ممتاز چندان اسلام فقه در ((ع))صادق جعفر امام مقام
شاگردي به -سنت اهل امام چهار از يكي-ابوحنيفه چون كساني
بدينگونه.شدند بهرهمند او آموزشهاي از و درآمدند او
شرايط در ،(اسلامي حقوقدان)فقيه گروهي تربيت كه است روشن
تعاليم خلافت ، دستگاه به وابسته فقيهان برخي كه روز ، آن
داراي ميكردند ، مسخ -وقت حكومت مصالح بنابر -را اسلامي
.بود حياتي اهميت
فرهنگ و علم ثبت -6
و ثبت بود ، ((ع))صادق امام توجه مورد كه مسائلي ديگراز يكي
اين به خويش شاگردان تشويق با امام.بود برداشتن يادداشت
او درس دورههاي در رساله ، و كتاب تاچهارصد شد باعث كار ،
.شود تاليف
تاسيس و كتابها حفظ مورد در امامصادق همچنين ،
گشت باعث همه اينها.ميفرمود بسيار تاكيد كتابخانهها ،
دانشگاه بزرگترين خود كه -((ع))جعفرصادق امام وسيله به تا
در فرهنگي ، ميراث مهمترين -بود كرده تاسيس را خود زمان
.برسد آيندگان دست به و بماند محفوظ اسلام ، تاريخ
تجربي و طبيعي علوم -7
در.نبود الهي علوم به منحصر ،((ع)) صادق امام تعليمات
وتجربي طبيعي علوم امام ، درسهاي و تعاليم گسترده قلمرو
شيمي پدر را صادق امام اگر.داشت بسزا سهم نيز
تاريخ ، شيميدانان بزرگترين از يكي.است درست خواندهاند
چنانكه بود ، صادق جعفر امام خاص شاگرد جابربنحيان ، يعني
و شود مطرح بسيار بحثهاي بايد باره اين در.شد اشاره
(2).گردد تاليف متعدد كتابهاي
وتبليغات هنر شعر ، -8
.است بوده اسلام اولياي توجه مورد هميشه متعهد شعر
بسياري شاعران و ميكرد راتشويق شاعران ((ص))اكرم پيامبر
وتاثير شعر.ميكردند رفتار همينگونه نيز امامان.داشت
قرار غفلت نبايدمورد هيچگاه آن ، تبليغي كاربرد و هنري
جامعه بيداري راه در را شعر كه متعهد و پاك شاعرانگيرد
ميبرند ، كار به مردم در فضيلت و اعتقاد روح دميدن و
به مشروط امر اين البته.باشند تكريم مورد بايد همواره ،
شاعر و باشد عالي سطح و هنري ارزش داراي شعر كه است اين
و سخنشناس و باشد شاعر واقع به تعهد ، و ايمان بر علاوه
هنري ارزش از كه شعري.چيرهدست و نيرومند و قريحه خوش
است ، استادانه اشعار حد در و است برخوردار شايستهاي
.آن جز نه كند ، خدمت مذهبي فرهنگ و مذهب به ميتواند
آن و بود ((ع)) صادق امام توجه مورد نيز مهم امر باري ، اين
و حقگو و موضعدار شاعران بيدار ، رهبر و بزرگوار امام
جور دربارهاي و ستم دستگاههاي برابر در كه را مبارز
خويش شعر و ميكردند رانكوهش آنان جنايات و ميايستادند
قرار وتشويق توجه مورد همواره ميپراكندند ، اجتماع رادر
به نيز را جامعه و ميكرد راتشجيع آنان و ميداد
.ميخواند فرا آنان بزرگداشت
عملي اخلاق -9
و صوفيگري مييافت ، رواج روزگار آن در كه ديگري مسئله
شده پيدا گروهيبود دنيوي امور به منفي بياعتنايي نوعي
مسائل به بياعتنا و دنيا وترك زهد به متظاهر بودند
خلافت دستگاه جانب از سياسي ، بنابراغراض اينان ، و اجتماع
بيتشخيص و عوام مردم به اينكه براي خلفاميشدند تشويق
و بيتفاوت گروه اين به ديانتند ، اهل كه كنند ثابت
.ميدادند نشان بسيار توجه غيردرگير
زمان زاهدان) صفه اصحاب به را خويش صوفيان ، اين
واقعيت اين رااز خود و ميداشتند منسوب ((ص)پيامبراكرم
شيران و بودند شب عابدان صفه ، اصحاب كه ميزدند تغافل به
بيشترين اجتماعي وخدمات ديني نبردهاي هنگام به آنان.روز
و مال به صفه اصحاب بيعلاقگي حتي داشتند ، دوش بر را بار
سربازان ، مانند لحظه ، هر تا كه بود اين براي بيشتر منال
فداكاري ديني جهاد و عامه مصالح راه در و باشند آماده
.كنند
نيز تصوف انحرافآفرين بامساله (ع)صادق امام گونه بدين
تهذيب بر تاكيد ضمن كه بود لازم رو ، اين ازبود مواجه
ابديت ، به توجه و عملي اخلاق نشر و روح تطهير و نفس
و شود ، تعبير سوء يا سوءاستفاده تعليمات ازاين نگذارد
در آن ، اجتماعي عبادات و اسلام دين متحرك و اجتماعي جوهر
پوشيده ساز راضي ضعيف كن عوامجلب پردههاي اين زير
.بماند
لازم چون.بود ظريف و حساس بس جريان اين با امام مبارزه
از عملي ، اخلاق و معنويت اصل بزرگداشت عين در بود
ميآورد بار به آن نادرست فهم كه فراواني زيانهاي
و باطن معلم و پرورد رياضت خود كه امام.كند جلوگيري
برآمد ، خوبي به نيز رسالت اين عهده از بود ، دين حقيقت
را خود اسلامي ، متفكران و حقوقدانان تنها نه كه بساني
اعمال اجتماعي مجاهدان تنها نه و ميدانستند ، او شاگردان
بلكه ميديدند ، او تاييد مورد يا او از ملهم را خويش
از يافته تعليم را خود كه ميكوشيدند نيز صوفيه و زهاد
از تا كنند ، معرفي او شاگردان برخي و او به وابسته و او
.نمايند وجهه كسب او معنوي نفوذ
جسمي و بدني تربيت -10
قدرت و تن نيروي و اجتماع افراد سلامت به ،(ع)صادق امام
باره اين در اسلام دينداشت ويژه توجه نيز اقدام
به را دستورات اين صادق ، امام.است داده بسيار دستورات
عباراتي با را جامعه و ميكرد تاكيد و ميآورد ياد
آن در آنچه -تيراندازي و اسبسواري تمرين به گوناگون
.مينمود وادار -بود مفيد و معمول زمان
:ميفرمود گاه
(3).داد اسبسواري مسابقه اسامهبنزيد ، با اكرم ، پيامبر
:ميگفت گاه و
در و ميآيند فرود اسبسواري مسابقات هنگام به فرشتگان ،
(4).ميشوند حاضر مسابقات آن محل
صادق امام كه است كرده روايت ابيعمير ، ابن معروف ، محدث
(5)ميكرد شركت اسبسواري و تيراندازي مسابقات در خود
ديني بزرگ تكاليف اداي از پس ،(ع)جعفرصادق امام سرانجام ،
برجاي و راستين ، موضع حراست و حفظ و دين ، راستين معرفي و
پرورش و معرفتها ، و دانستنيها و علوم از دريايي گذاردن
.گفت حيات بدرود سالگي سن 65 در شاگرد ، هزار چند دادن
تبعيدها آزارها ، وقت ، خلفاي سوي از زندگي دوران در امام
شوال ماه روز 25 در پايان ، در و ديد بسيار شكنجههاي و
به دوانيقي منصور كه زهري وسيله به قمري ، هجري سال 148
(ع)جعفرصادق امام بدن.شد شهيد و مسموم خورانيد حضرت آن
به -مدينه شهر شرقي جنوب انتهاي در -بقيع گورستان در را
امام و مجتبي حسن امام قبر كنار در سپردند ، خاك
.(ع)محمدباقر امام پدرش و زينالعابدين
شهرها در مختلف ، مذاهب دانشمندان اسلامي ، سدههاي طول در
جعفر امام مقامات ستايش در همواره مختلف ، آباديهاي و
را امام آن پايگاه عظمت و گفتهاند ، سخن(ع) صادق
متفكر و اجتماعي فيلسوف ابنخلدون ، جمله ، از.ستودهاند
:ميگويد معروف
نقل سند اگر كردهاند ، نقل صادق جعفر امام از كه كراماتي
كرامات آن خواه است ، قبول قابل قطع ، طور به باشد ، درست
.او خاندان افراد ديگر از يا باشد سرزده امام خود از
كه است رسيده صحيح روايات در.كرامتند اهل آنان زيرا
خود خويشان از برخي براي را وقايعي صادق جعفر امام
بود گفته امام كه گونه همان وقايع آن و ميكرد ، پيشبيني
تو يابد ، وقوع آنان ، غير از كرامت ، وقتي.ميافتاد اتفاق
ديانت آنان ، علم درباره ?ميكني خيال چه آنان درباره
عنايتي و بود ، ايشان در نبوت آثار از كه ميراثي و آنان ،
همه ، اينهاداشت آنان گرامي واصل خاندان آن به خداوند كه
رسته ريشه اين از كه است شاخههايي پاكيزگي و پاكي گواه
(6)...است شده نقل بسيار كرامات پيامبر ، بيت اهل از.است
ها پاورقي
استاد اثر ((مهدي عاشورا ، غدير ، بعثت ، )) در مندرج مقاله *
صفحات سال 1362 ، اول چاپ اسلامي ، فرهنگ نشر دفتر حكيمي ،
الي 130 127
نزديك اصحاب و شاگردان از ابيبكر ، بن بنمحمد قاسم -1
-مدينه معروف فقيه هفت از ويكي بود ، (ع)چهارم امام
((سبعه فقهاي))
كتاب يكي است ، شده نوشته باره اين در كه كتابهايي از -2
صادق امام يعني است ، ((الكيميا ملهم الصادق الامام))
است عرب محققان از يكي تاليف كتاب اين.شيمي الهامبخش
در نيز ((حيان جابربن رسائل)).الهاشمي يحيي دكتر نام به
.شود خوانده -دقت به -بايد باره ، اين
.ص 347348 ج 13 ، ،((الشيعه وسائل)) -و 5 و 4 3
مطبعه مصر ، چاپ و 280 ، ص 277 ،((ابنخلدون مقدمه)) -6
(ق._ه 1348) ازهريه
|