چگونه؟ هنر ، ميدان در پژوهش
موسيقي خلاقيت و دانش
چگونه؟ هنر ، ميدان در پژوهش
اشاعه و حفظ مركز بر كياني مجيد مديريت آغاز با همزمان
سيما و صدا موسيقي
رديفدان مجيدكياني شنيدهها ، بنابر و قرار از :درآمد
واشاعه حفظ مركز)) تصدي سنتور برجسته نوازنده و شاخص
گرفته عهده به را سيما و صدا به وابسته ((ايران موسيقي
كياني آقاي شاگردان از مهدوي رضا را زير نوشته.است
بهجاي نيز را شاگردي حق نوشته اين در البته و نوشتهاند
فردي خويش كاري حوزه در اگرچه كياني آقاي !آوردهاند
گذشته ، سال چند در اما هستند ، بصيرت صاحب و شده شناخته
حدودي تا كشور موسيقي جريان هدايت گذشته ، سال تقريبا 18
سياستگذاري و بوده همقطارانشان و همگنان و ايشان با
موسيقي صرف ديدگاههاي تاثير تحت نحوي به نيز موسيقي مركز
را ديدگاهي چنين ميتوان چگونه اينكه داشت ، قرار سنتي
پاپ موسيقي براي پژوهشي بخشي كه ساخت منعطف حد بدان تا
آقاي اميدواريم اما است ، پوشيده ما بر شود ، گرفته نظر در
به را سيما و صدا ((ايران موسيقي پژوهش و حفظ مركز)) كياني
به و نسازند تبديل رديفي و سنتي موسيقي وپژوهش حفظ مركز
حفظ با البته موسيقي ، ديگر گونههاي در تحقيق و پژوهش
اهميتشان ميزان به نيز و شده گرفته نظر در استانداردهاي
و موسيقي اهل از و ميخوانيم را زير نوشته.بدهند بها
ما زمينه اين در مطالبشان ارسال با كه ميخواهيم نيز قلم
.رسانباشند ياري را
هنري گروه
ديگر چيزهاي همه بر كه گذشت همان پيش سالهاي موسيقي بر
ديگر به مانسبت موسيقي مظلوميت كه توضيح اين با !گذشت
بود وقتي همان از درست آن معكوس ترقي و است مضاعف هنرها
.گرفت را اصولي و درست جشنواره جاي موزيكال كارناوال كه
با مقايسه در و است موسيقي مركز نظر زير جشنواره اين
البته دارد ، سيماوجود و صدا در كه موسيقي بازار آشفته
كه گذشت نبايد حق از اگرچه !هست هم واصيل آبرودار
در خصوص به پيشتر سالهاي به نسبت گذشته سال جشنواره
مطلوبتري كيفيت و انسجام از اختتاميه و افتتاحيه برگزاري
وطني پاپ موسيقي گذشته ، سال سه.بود برخوردار
كشور هنر عاقبتانديش مسئولان دست به (آهنگفارسيها)
در قبل كمي مدت تا كه آهنگهايي.يافت دوباره تولدي
صداي با و مرفهين شبنشينيهاي و آنچناني پارتيهاي
با و دستكاري باكمي ميرسيد ، گوش به احتياط با و پايين
سيما و صدا از (ماست مسئولين المسائل حل كه) شعر تغيير
به مجبور آن طبع به نيز ارشاد وزارت ولاجرم گرديد پخش
از عدهاي.شد خود مجوز صدور سياستهاي از بعضي تغيير
در را مكارهاي بازار چنين اين كه هستند معتقد كارشناسان
آن در.بودند نديده هم ستمشاهي دوره تلويزيون و راديو
موسيقي و ميشدند جمعي رسانههاي وارد كه كساني دوره ،
تخصص كه بودند شدهاي شناخته افراد ميكردند ، كار پاپ
قدر آن زمان آن به نسبت موسيقيشان كيفيت و داشتند كافي
از سرهم پشت امروز نان و نام جوياي جوانان كه بود بالا
!ميكنند شهرت كسب خودشان نام به و هنري سرقت آنها آثار
سيماهمان و صدا در ((ظاهرپاپ به موسيقي)) بلبشوي واقع در
ميگفت و ميزد شب نيمه در عيار مرد آن كه است طبلي
اين از بيمسئولانه حمايت و ورود !درميآيد صبح صدايش
به بدترينبياعتناييها با بود مصادف موسيقي نوع
استخوان و كار سالها ايراني اصيل موسيقي در كه هنرمنداني
بردن كه دورهاي در محروم هنرمندان اين.بودند كرده خرد
اقتصادي و اجتماعي فشارهاي از بود حرام هم موسيقي اسم
.ميبردند رنج
خدايش كه رفت ما دست از حالي در مسعوديه محمدتقي دكتر
.نرسيد چاپ به او آثار و تحقيقات از بسياري كه كناد رحمت
ايران موسيقي اشاعه و حفظ مركز كه است سال پنج و بيست
.است فترت دوره درگير
و حفظ مركز كه شد شروع وقتي از طولاني فترت دوره اين
و سياستها بازيچه و افتاده دور به خود مقدس هدف از اشاعه
وبالنده پرشور فضاي آن هيچوقت ديگر و گرديد بازان رياست
هنرمندان ولي بود كوتاه مركز اين طلايي دوران.نشد تكرار
آن شاگردان هماكنون و داد تحويل اجتماع به را بزرگي
در را هنر اين پرچم كه هستند باتجربهاي استادان زمان
سالها از پس و اكنوننگهداشتهاند سرافراز جهان و ايران
قابل اقدامي در صداوسيما موسيقي واحد ركود ، و فترت
شناختهشدهترين از كه كياني مجيد استاد بجا و قدرداني
مركز رياست به را است ايران دستگاهي رديف موسيقي اساتيد
موسيقي ، اصالتهاي دوستداران اكثريت زعم به و برگزيدهاند
كه باشند انگشتشماري تعداد شايد.رسيد حقدار به حق
كياني استاد همانند ايراني اصيل موسيقي حراست و حفظ براي
زماني هر در هنري و جدي موسيقي وجود بر و ميانديشند
فترت دوره كه است اميد جاي ايشان انتصاب با.دارند تاكيد
ما و برسد پايان به انقلاب از بعد در اشاعه و حفظ مركز
فرهنگفر ، ناصر مرحوم:همچون بزرگاني ظهور شاهد دوباره
مجيد لطفي ، محمدرضا محمدعليزاده ، حسين طلايي ، داريوش
نورعليخان مرحوم)) شكوفاي دوران و باشيم...و كياني
موسيقي بر زحماتشان كه ((صفوت داريوش دكتر)) و ((برومند
مركز اين اساس و ماند نخواهد پوشيده كسي بر ايراني اصيل
پيدا ادامه بود ، استوار بزرگمردان اين انديشه و تئوري بر
.كند
تفكيك نظريه طرفدار موسيقيدانان از كياني مجيد استاد
تلقي كليگويي حرف اين پيش سال بيست.است موسيقي انواع
است مقدمهاي اين كه ميكردند فكر پيش سال ده و ميشد
.موسيقي انواع ساير بردن بين از و انحصارطلبي براي
ايجاد را زيادي بحثهاي موسيقي انواع از او طبقهبندي
ولي نفهمند ، درست را مطلب عدهاي كه بود طبيعي و كرد
سود به كياني مجيد كه بودند معترف افراد همان از بسياري
موسيقي آينده نگران و ميكند كار موسيقي مصلحت و
.است دستگاهي رديف (جدي)هنري
كه اشاعه و حفظ مركز سرنوشت كه ميدانند بهتر اطلاع اهل
بود ، شده تحميل آن به ايراني اصيل موسيقي آموزش مركز نام
سردرگمي و ابهام از هالهاي در اخير سال پنج چهار اين در
يك به بود شده تبديل مركز اين واقع در.بود رفته فرو
و ضابطه بدون موسيقي -موسيقي درآن كه چندطبقه آموزشگاه
ورزيده و خوب استادان وجود.ميشد تدريس -خاص سياستگذاري
باشد يادمان بايد ولي گرفت ، ناديده نميتوان آنجا در را
بلكه نبوده ، تنها آموزش مركزي چنين تاسيس از هدف كه
و تحقيق روحيه ايجاد نيز و متفاوت موسيقيدانهاي تربيت
كه بيايد يادمان ديگر طرف از.است بوده بررسي و پژوهش
كلاس و صداوسيماست يا تلويزيون راديو برنشانده ((مركز))
موسيقي مختلف انواع در بايستي مركزنيست موسيقي آزاد
را مجاز موسيقي نوع هر درست و پرمايه نوع كند ، نظر اعلان
درازمدت در و آينده در و كند معرفي و مشخص و دهد تشخيص
و انبوهسازي از دور به و اصيل و صحيح موسيقي توليد با
بيلان براي هم آن بيهويت توليدات فراوان ساعتهاي اعلام
به سيما و صدا واقعي نياز آماري ، بالاي ارقام و كاري
.كند تامين را هنري موسيقي
هنري سرنوشت و موسيقي براي است مهمي روز ما براي امروز
و كردهايم آن صرف را زندگيمان سالهاي بهترين ما همه كه
و ما موسيقي ملي ميراث.هستيم نگران آن سرنوشت براي
جدي خطر مورد اخير سال چند اين در آن هنري سنت بقاياي
حركت هيچ مدت ، كوتاه و مقطعي اقدام چند جز و گرفت قرار
.است نگرفته صورت آن نگهداري و حفظ براي دولت سوي از مهمي
پاپ موسيقي اشتباها كه صوتي صداي سرو نوعي انبوه توليد
شنوايي ذهنيت به طرفي از را ضربه بيشترين گرفته ، نام
.است آورده وارد واقعي پاپ موسيقي به ديگر طرفي از و سنتي
باشيم نداشته را خود ملي ميراث وقتي تا كه است مشخص
هنر زيرا بياوريم ميان به ((هنرروز)) از سخن نميتوانيم
و ملي فرهنگ از كه ميگيرد مايه و پايه وقتي هم ((روز))
تاريخ در كه ((مركز))كند تغذيه قومي و مذهبي هنري سنت
پژوهش و حفظ مركز)) نام به رسما ماه خرداد يكشنبه 29
دلايلي به اشاعه واژه از) يافت نام تغيير ((ايران موسيقي
همديگر مشاوره مورد بايد سيما و صدا و (است شده احتراز
و صدا در شده پخش موسيقي نوع تعيين در و بگيرند قرار
بعيد.باشند داشته را انتخابها و تصميمها بهترين سيما
مديري وجود بدون ايدهآل هدف اين كه ميرسيد نظر به
ما زعم به.باشد امكانپذير آگاه ، و فرهنگ با موسيقيدان
كه طويل و عريض اركان اين در موسيقي سالم بافت تنها
ميشود خرج آن در مملكت ميلياردي سرانه و بودجه بالاترين
از جديدي نسل بتواند شايد كارآمد مديريت يك نظر زير
هنر اجدادي امانت و كرده تربيت را استعداد با هنرآموزان
چارچوبهاي نگهداري ضمن و كند حراست و حفظ را مليما
چارچوب همان در نيز را اصيل نوسازي و خلاقيت آن ، اساسي
.برساند ياري آن رشد به و كند تقويت
نبض تهران ، دانشگاه موسيقي دانشكده رياست كياني مجيد
دانشگاهي مركز مهمترين در را هنري و علمي جريانهاي
به و دارد دست در مجرب علمي هيات كادر با كشور موسيقي
است آگاه موسيقي جوياي و پويا جوان نسل و دانشجويي فضاي
در حساس عضويتهاي اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت در نيز و
از ادب و هنر فرهنگستان در نيز و كارشناسي نظريات ارائه
مركز)) بازسازي كه دارند عقيده صاحبنظران.است موثرين
مديريت با آن گذشته اهداف احياي و ((موسيقي اشاعه و حفظ
سيما و صدا كه باشد مثلثي سوم ضلع ميتواند كياني استاد
دارد قرار آن ديگر طرف در ايران موسيقي مركز و طرف يك از
و موسيقيدان مديري توسط آنها سياستهاي هماهنگي و
موسيقي براي تكليف تعيين در بهسزايي نقش موسيقيشناس ،
نگارنده اعتقاد و داشت خواهد ديار اين مظلوم هنري و جدي
آن ، قديمي صورت به ((مركز)) بازسازي كه است اين بر
.دستگاهي موسيقي آينده استادان تربيت براي است مقدمهاي
خواران فرهنگ و استعماري فرهنگ رواج بحبوحه در اميدواريم
كه چند هر) عزيزمان استاد حضور بيگانه ، از بدتر خودي
كه هستند سياستمداران سومي جهان جوامع در ميشود گفته
افراد به مجالي و ميكنند تكليف تعيين چيزي هر براي
بين نجاتبخش پلي منزله به (نميدهند فرهنگمدار حقيقي
شده فراموش جريان و سيما و صدا ((روز موسيقي)) مسلط جريان
و مردم به سالم تغذيه راستاي در موسيقي اشاعه و حفظ مركز
و سلامت شرط به پرتحرك و شاد موسيقي نوع هر از جوانان
.يابد تحقق حدود حفظ
مهدوي رضا
موسيقي خلاقيت و دانش
فرهنگسراي در طلايي داريوش نوازي بداهه اجراي انگيزه به
نياوران
نجوا -الف
در ميتوان را ايراني سنتي موسيقي اصلي جوهر و روح
استوانه بداههنوازي ، واقع در.كرد خلاصه بداههنوازي
چون شاخههايي به ميتوان ، آن پرتو در و است سنتي موسيقي
در بداههنواز يك مهم ويژگي.يافت دست...و گروهنوازي
سبب امر همين و است نهفته خلاقيت و رديفي دانش ;وجه دو
نوازي بداهه مدعي نتواند رسيدهاي راه از هر كه ميشود
.گردد
جمله از نياوران فرهنگسراي در طلايي داريوش اجراي
شمار به ايران بداهه موسيقي در معيار و ناب اجراهاي
خلاف بر كه ايراني موسيقي شده شناخته استاد اين.ميرود
آثار تبليغات ، و غوغا از دور به خود ، همگنان از برخي
و آورد ارمغان به ايران رديفي موسيقي براي ارزشمندي
موسيقي رديف نتخواني چگونگي از نيز دقيقي و علمي پژوهش
به نو نگرشي)) عنوان با اثر اين)است كرده ارائه ايران
ميرزاعبدالله رديف كاست همراه 6 به ((ايراني موسيقي تئوري
آن اجراي چگونگي و ايراني موسيقي رديف ويژگيهاي توضيح در
منتشر ماهور انتشارات سوي از قبل سال چند ساز ، روي بر
موسيقي خاص فضايي ايجاد با خود ، اجراي شب سه در (بود شده
تصويري خود ، تكنوازي هنرمندانه ارائه ضمن توانست بداهه
به علاقهمندان ، و حاضران ذهن در را بداههنوازي از دقيق
.گذارد جاي
از نحوهاي (Improvisation) بداههنوازي طلايي اعتقاد به
به موسيقي اجراي و خلق آن در كه است موسيقي وارائه اجرا
و شفاهي موسيقيهاي اكثر ودر ميگيرد صورت همزمان طور
:است معتقد وي.دارد اصلي جايگاه شرقي ، موسيقيهاي تمامي
ميآيد ، پديد هيچ از اثر بداهه در كه كرد تصور نبايد))
بنياد بر بداهه موسيقي ، انواع از يك هر در عكس بر بلكه
فرآيندي و تعليماتطولاني طي و بوده موسيقي آن خاص سيستم
((.ميآيد دست به ويژه
خود حضور روز هر در وي كه است آن در طلايي اجراي ويژگي
را خاص دستگاهي موجود ، هواي و حال به توجه با و درصحنه ،
.ميپرداخت نوازي بداهه به دستگاه همان در و كرده انتخاب
اجراي به نخست بخش در وي (تير سوم جمعه)اجرا سوم روز در
بخش در و تار با آن متعلقات و شور دستگاه در بداههنوازي
.پرداخت سهتار با اصفهان نغمه اجراي به دوم
فواصل از دقيقاش درك نيز و طلايي هوشياري و حافظه
به نغمهاي از رفتن هنگام آنها وصل چگونگي و موسيقايي
شده سبب طلايي ، فوقالعاده تكنيك همراه به ديگر ، نغمهاي
.شود برخوردار بالايي استانداردهاي از وي اجراي تا است
(سهتار در زخمهزنياش ونيز) طلايي مضرابزني نوع
.است داده سازش از برآمده صداي به خاصي هويت و استقلال
كه گوشه هر در محوري نغمه) ((شاهد)) نت به دقيق توجه
در كه (است تصوير يك اصلي كانون يا دايره يك مركز همانند
پراكنده را شنونده ذهن كه آن براي و گاه همه نوازنده آن
مبدا و منبع نوعي ، واقع در شاهد نت به ارجاع با نسازد ،
نيز و ميكند يادآوري شنونده به را خود نغمه و نوازندگي
ذهن در را آرامش نوعي (نغمهايست)هرگوشه خاتمه در دقت
ايجادميكند ميگيرد ، كار به گوشه در كه فرودي از شنونده
طلايي داريوش اجراي كه است نكته اين مويد ظرايف اين تمام
ميتواند ، (سالم موسيقي بخوانيد)!سالدمشقي قحط اين در
ايراني ، موسيقي پربار و بالنده فرهنگ به علاقهمندان براي
.آيد حساب به مغتنم
بايد نيز نياوران ، فرهنگسراي موسيقي بخش از پايان در
فشرده ، و منظم برنامهاي در كه آورد عمل به تقدير
به را وجهان ايران نخبگان حوزه موسيقي مختلف عرصههاي
در و جاري هفته در بخش اينميكند معرفي علاقهمندان
سليماني ، قربان حاج حضور شاهد تيرماه ، و 18 روزهاي 16 ، 17
بود ، خواهد شمالخراسان بنام بخشيهاي و نوازان دوتار از
موسيقي اهل نزد خاصي منزلت و ويژگي از خود نوع در كه
.است برخوردار ايران نواحي موسيقي به علاقهمندان
|