كشت را پدرش عروسي جشن در پسر
بيمارستان در مريضش همسر ديدن با مرد
شد بستري
كشت را پدرش عروسي جشن در پسر
كه سالهاي جوان 27 اتهام به رسيدگي جلسه :حوادث گروه
قتل به را رستوران صاحب و پدر مسموم نوشابه خوراندن با
به تهران جنايي دادگاه شعبه 1602 در ديروز بود رسانده
ما ، خبرنگار گزارش به.شد برگزار اسماعيلي قاضي رياست
عروسي شب در تاريخ 7/6/77 در است متهم علياكبر
پدرش نوشابه ، در سيانور زهر ريختن با بستگان از يكي
متوجه كه عروسي ميهمانان.است رسانده قتل به را "محرم"
رويال" رستوران صاحب به بودند شده محرم نابهنگام مرگ
را او و شده مشكوك داشت نام انصاري روحالله كه "تهران
خود بيگناهي اينكه براي روحالله.كردند معرفي قتل عامل
خورد را نوشابه بقيه ميهمانان درخواست با كند ثابت را
.سپرد جان و شد زمين بر نقش نيز وي اما
كارآگاهان مشكوك مرگ دو اين قربانيان شكايت پي در
از پس آنان كردند ، آغاز خصوص اين در را خود تحقيقات
او و شدند مشكوك "محرم" پسر به مقتول خانواده از بازجويي
بالاخره كه دادند قرار بازجويي مورد بار چندمين براي را
در متهم دادگاه ديروز جلسه در.گشود اعتراف به لب
داشت پدرش با كه اختلافي را قتل انگيزه خود اعترافات
به و ميكرد تحقير مرا هميشه پدرم:افزود و كرد عنوان
در سيانور ريختن با و كشيدم را او قتل نقشه منظور همين
شنيدن از پس اسماعيلي قاضي.كردم تمام را او كار نوشابه
.كرد زندان روانه نهايي راي صدور تا را متهم اعترافات ،
بيمارستان در مريضش همسر ديدن با مرد
شد بستري
در همسرش بستريشدن از اطلاع با مردي :حوادث گروه
.شد قلبي حمله دچار او جسمي وضعيت مشاهده و بيمارستان
اكبري عباسعلي همسر وعده فاطمه كه شد آغاز آنجا از ماجرا
و كرد مراجعه پزشك به غيرمترقبه عصبي تنش علت به گازراني
را وي بستريشدن دستور نخست لحظات همان در مربوطه پزشك
فرزند تنها همراه به بانو اين.كرد صادر بيمارستان در
.شد بستري آنجا در و شد (ع)امامحسين بيمارستان راهي پسرش
مادر به نسبت پدر شديد علاقه از كه بانو اين فرزندان
ماجرا اين از پدر كه صورتي در ميدانستند و بودند مطلع
و ناراحتي شد ، خواهد دوچندان آنها گرفتاري شود ، باخبر
در اما كردند ، پنهان پدر از روز سه مدت به را مادر عارضه
روانه همسر عيادت براي و مطلع واقعه اين از پدر نهايت
.شد (ع)حسين امام بيمارستان
نگذشته همسرش با پدر اين ملاقات از دقيقهاي چند هنوز
پزشكان تجويز به و كرد بروز او سينه قفسه در دردي كه بود
.شد بستري بوعلي بيمارستان (C.C.U) ويژه مراقبتهاي بخش در
داشتند ، خبر يكديگر به دو اين شديد علاقه از كه فرزندان
پنهان مادر از را پدر بستريشدن خبر آنكه ضمن شدند ناچار
در و خوب حالش مادرشان بگويند پدر به ديگر سوي از كنند ،
هشت حدود و اين از پيش. است بيمارستان از ترخيص آستانه
با روز سه فاصله به فاميل همين از كهنسال زوج دو پيش سال
.كرد تسليم آفرين جان به جان ديگري يكي ، مرگ مشاهده
هر كه جامعهاي براي همشهري روزنامه در ماجرا اين انعكاس
و عواطف از و گرفتار ماشيني زندگي در گذشته از بيش روز
براي عبرتي درس ميگيرد ، فاصله فرهنگي ريشهدار احساسات
سخت روزهاي در يكديگر غمخوار و يار كه است جوان زوجهاي
پيش در جدايي راه كدورت نسيم كمترين با و باشند زندگي
جاودانه طراوتي و عشق به را مشترك زندگي بلكه نگيرند ،
وقتي ما فرهنگ در كه باشند داشته ياد به و سازند تبديل
لباس با:ميگويد او به ميگذارد پا شوهر خانه به زن
.رفت خواهم سفيد لباس با و آمدهام سفيد
از فاصله و گذشت با توام رفتاري با ميتوانند شوهر و زن
.كنند معنا را زيبا گفتمان اين غرور و خودخواهي
|