|
پايدار توسعه
زيست محيط و ارتباطات تكنولوژي ، به شناسانه پديدار نگاهي
سياسي علوم دكتراي دانشجوي - تقوي ناصر محمد
بدست دنبال به توسعه ، حوزه در نظريهپردازي :اشاره
شهروندان ، واقعي شرايط توضيح ضمن كه است متغيرهايي آوردن
.ميكند مشخص را اهداف سوي به رفتن نحوه و ايدهآل شرايط
يا "نوسازي" وابستگي ، نظريههاي يا مكتبها جمله از
مساعد شرايط الگو ارائه با دارند سعي يك هر "نئوكلاسيك"
ابتدا ميان اين ، در كنند ارائه را توسعه سوي به حركت
دو اين سپس ميشدند ، انگاشته مترادف توسعه ، و رشد مفهوم
كمي بيشتر مفهوم يك رشد و شدند متمايز يكديگر از مفهوم
نيز را انسان معنوي ابعاد كمي ، مفهوم بر علاوه توسعه و
اين توسعه نظريات اغلب خصوص در توجه قابل نكته دربرگرفت ،
و انديشمندان ميان از توسعه نظريهپردازان غالب كه است
سرمايهداري پيشرفته و صنعتي كشورهاي نويسندگان
اين كه ميشود آن به منجر خود اين و برخاستهاند
دچار توسعه ، حال در كشورهاي شرايط توضيح در نظريهها
در كشورهاي مسائل كه آنجا از همه اين با شود ، مشكلاتي
مباحث به آنها ، انديشمندان توسط بدرستي توسعه ، حال
تئوريها همان بايد ناچار نشده ، تبديل توجهي قابل تئوريك
علل به پرداختن ضمن حاضر مقاله اينرو از كرد ، مرور را
تشريح به گوندرفرانك نگاه از عقبماندگي و نيافتگي توسعه
و ارتباطات ميان وابستگي ، توسعه تكنولوژي توسعه ، ابعاد
.ميپردازد توسعه با زيست محيط
انديشه گروه
فقدان يا وجود در جنوب از شمال كشورهاي تقسيمبندي ملاك
يك بهعنوان توسعه كه آنجا ازكشورهاست آن در توسعه
اين آغاز نقطه ميباشد "روند" و جريان ،(پروسه) "فرايند"
اين در ميخواهند ميكنندكه كشورهايي متوجه را جريان
اين از و جهت همين به و بگيرند شتاب و اوج جريان و روند
كه ميگويند توسعه درحال كشورهاي كشورها ، اين به زاويه
اين در مناسبي شتابدار حركت به هنوز كه آنجا از البته
(1).گرفتهاند نام نيافته توسعه كشورهاي نرسيدهاند بستر
مفهومي لحاظ از و دارد تفاوت "رشد" و "پيشرفت" با توسعه
و ازمحققين برخي چنانچه ميباشد ، خاص معنايي بار داراي
مفهوم توسعه واژه:كردهاند تصريح توسعه مباحث نويسندگان
.ميكند القاء را جديدي ومسائل است امروزين و جديد
(2).است پيشرفت قديمي مفهوم از غنيتر كه مسائلي
كثرت به توجه با "رشد" و "توسعه" ميان تفكيك اما
مفهومي قابليت به توجه با نيز و واژه دو اين استعمال
اما.نيست امكانپذير سادگي به آنها دوي هر بالاي
رشد ميان تفاوتهاي مهمترين از يكي ميتوان اجمالا
ارقام بر متكي غالبا رشد كه دانست نكته دراين را وتوسعه
و موضعي ميتواند و بوده مدت ميان يا مدت كوتاه در كمي
به آن آمدن پديد خاستگاه ميتواند نيز و باشد مقطعي
توسعه كه آن حالنباشد ساختاري و زيربنايي تحولات واسطه
بوده استمراري و فراگير جانبه ، همه ميبايست رشد خلاف بر
هر ساختاري قابليتهاي و استعدادها آن آمدن پديد منشا و
.ميباشد جامعه
آورديم توسعه مشخصههاي تبيين و تعريف در كه آنچه به بنا
و بنيادين وتغييرات بوده جانبه همه ميبايست توسعه
را توسعه تودارو ، تعبير به.آورد پديد را فراگير
تغييرات مستلزم كه دانست چندبعدي جريان يك ميبايست
(3).ميگردد درجامعه اساسي
مفهوم چه و سنتي صورت به چه -تولد بدو از توسعه مفهوم
در بيشماري نظريهپردازان تا گشته آن باعث -آن مدرن
از كدام هر كه نظريهپردازاني.بگويند سخن آن پيرامون
نيافتگي توسعه درمقابل ، و يافتگي توسعه به خاص زاويهاي
از پس نظريهها كثرت و وفور دليل به.ميپردازند كشورها
شده دستهبندي رفته رفته توسعه نظريههاي اين انبوه مدتي
اين ازجمله كه آورد پديد را گوناگوني ومدلهاي ومكاتب
،"وابستگي" نظريههاي يا مكتب به ميتوانيم مكاتب
قدري با چه اگر.كنيم اشاره "نئوكلاسيك" و "نوسازي"
در توسعه نظريهپردازان تعداد به كه گفت ميتوان تسامح
اصلي نكته حال هر به.دارد وجود الگو و نظريه خصوص اين
پردازيهاي نظريه در مطرح مكتبهاي از يك هر كه است اين
نقش كه هستند متغيرهايي شناسايي پي در توسعه به مربوط
برخي كه است زاويه اين از.دارد توسعه در اساسي
بر خود نظريهپردازي و تحليل در روستو مثل نظريهپردازان
مككلند امثال ديگر سوي از و ميكند تاكيد اقتصادي عوامل
قافلهاي و ورزيدهاند تاكيد روانشناختي مسائل بر لرنر و
لوي ، پارسونز ، نظير توسعه نظريهپردازي برجستگان از ديگر
.فشردهاند پاي توسعه اجتماعي عوامل بر آيزنشتاد و اسملسر
در چه اگر نظريهپردازان اين همه كه است دليل همين به
اين زيرشاخههاي ليكن و گرفتهاند قرار مكتبنوسازي ذيل
(شناختي جامعه و روانشناختي اقتصادي ، شاخه) را مكتب
.دادهاند تشكيل
ميكند نظر جلب توسعه نظريات درخصوص كه توجهي قابل نكته
انديشمندان ميان از توسعه پردازان نظريه غالب كه است اين
سرمايهداري پيشرفته و صنعتي كشورهاي نويسندگان و
چون كه است تامل قابل جهت اين از مطلب اين و برخاستهاند
در را خود رشد و زندگي مراحل تمام نظريهپردازان اين
در موجود واقعيات به نسبت گذراندهاند ، پيشرفته كشورهاي
در و نداشته وحضوري شهودي ادراك نيافته توسعه كشورهاي
دركشورهاي جاري واقعيات و حقيقت از خود نظريات بيان
به كه است نكتهاي اين و ميگيرند فاصله نيافته توسعه
نظريه و نظريهها اين عمده ضعف محققين از برخي اعتقاد
(4).پردازيهاست
نيافتگي توسعه علل
عقبماندگي عبارتي به يا نيافتگي توسعه علل درخصوص
صورت به موضوع اين در اما.دارد وجود مختلفي آراء كشورها
هستند كساني:اول گروه.ميشود ديده مجزا چهارگروه مشخص
و عوامل با رابطه در را عقبماندگي ريشههاي تمام كه
نظريهپردازان از گروهي:دوم گروه.ميدانند خارجي مسائل
كشورهاي داخلي عوامل با رابطه در را ريشهها اين نيز
:سوم گروه بالاخره و ميدانند نيافته توسعه
و دارند داخلي برعوامل تاكيد هم كه هستند نظريهپردازاني
را اصلي عامل ليكن ميدانندو موثر را خارجي عوامل هم
:چهارم گروه نهايت در.ميدانند خارجي عوامل يا مسائل
را خارجي و داخلي عوامل سوم گروه همانند كه هستند گروهي
بر تاكيدشان ليكن و ميدانند موثر كشورها عقبماندگي در
.است داخلي عوامل
عقبماندگي يا نيافتگي توسعه علل بررسي در ميرسد نظر به
چرا.باشد واقعيات از چشمپوشي خارجي عوامل گرفتن ناديده
توسعه و عقبماندگي علل بررسي همراه به ما اگر كه
توسعه و پيشرفت علل يعني سكه ديگر روي به نيافتگي
توسعه كشورهاي كه ديد خواهيم كنيم توجه پيشرفته كشورهاي
مستقل سرمايهداري سيستم واجد كه كنوني پيشرفته و يافته
ميباشند ديروز استعماركننده كشورهاي همان معمولا هستند
نيز نيافته توسعه و عقبمانده كشورهاي ديگر ، طرف در و
.نميباشد اتفاق يك قطعا واين استعمارشدهاند كشورهاي
قرن هفت حدود زماني مدت در ديروز استعمارگر كشورهاي يعني
خود سلطه تحت كشورهاي غني منابع و ثروت بردن يغما به با
امروز توسعه شتاب در را خود توشه و بسته را خود بار
هم كه كرد تحليل چنين ميتوان زاويه اين از و برچيدهاند
يافته توسعه كشورهاي با نيافته توسعه كشورهاي ميان اكنون
.است شده برگزار ناعادلانه و نابرابر كورس يك پيشرفته و
از بهرهگيري و حريف به زدن ضربه با كشورها اين كه چرا
حريف و كردهاند آغاز را خود وحركت دويدن زودتر آنان قوت
را خود وارده صدمات بخواهد تا آنها خورده ضربه و ضعيف
عقبافتاده فرسنگها قطعا كند حركت به شروع بعد و ترميم
.است
نيافته توسعه كشورهاي از اوقات گاهي كه است جهت همين به
شده داشته عقبنگه كشورهاي به درستي به عقبمانده و
درآمد ضعف:چون شاخصههايي منظر اين از.ميشود تعبير
مير ، و مرگ بالاي نرخ نامكفي ، تغذيه سالانه ، و سرانه ملي
بسيار سطح و جمعيت نسبت به كمسوادي و بيسوادي وفور
توسعه تشريحكننده كه پيشرفته اقتصاد شاخصهاي نازل
كشورها ديگر به نسبت عقبمانده كشورهاي نيافتگي
پيشرفته كشورهاي ناميمون سيطره ارمغان همگي ،(5)ميباشد
.است وچپاول استعمار وتاريك تاريخي دوران در
گوندرفرانك نگاه از عقبماندگي
نظريهپردازاني معدود جمله از ميتوان را "گوندرفرانك"
مباحث تحليل به زاويه اين از تحسين قابل دقت با كه دانست
مباحث چيز هر از پيش او.ميپردازد عقبماندگي و توسعه
مدرنيزاسيون مكتب به انتقادي مقالهاي نگاشتن با را خود
سياستهاي و نظريهها اكثر وي عقيده بهميكند آغاز
از شده برگرفته منحصرا مدرنيزاسيون ديدگاه در توسعه
و شمالي امريكاي پيشرفته و سرمايهداري كشورهاي تجربيات
و تئوريها اين بنابراين ، .ميباشد اروپا
و معضلات درك به را ما نميتواند غربي نظريهپردازيهاي
.سازد رهنمون سوم جهان كشورهاي مشكلات
دروني تعريف به نسبت درواكنش و ايده همين براساس فرانك
را بيروني تعريف يك نيافتگي ، توسعه از مدرنيزاسيون مكتب
عقبماندگي وي عقيده به.ميدارد عرضه خصوص اين در
يا فئوداليسم معلول نميتواند سوم جهان كشورهاي
اشتباه يك اين فرانك نظر از.باشد كشورها اين سنتگرايي
بودن سنتي و فئودال بودن ، ابتدايي را علت ما كه است محض
از قبل كشورها اين از بسياري كه چرا بدانيم ، كشورها اين
بسيار خود درحد شوند استعمار گرفتار هجدهم قرن در كه اين
كشورهاي مورد اين براي او مثال.ميشدند محسوب پيشرفته
تاريخي تجربه اين عوض ، در فرانك عقيده به.است هند و چين
بسياري پيشرفت مانع كه است بوده بيگانه تسلط و استعمار
به وادار را آنان و شده جهانسوم پيشرفته كشورهاي از
براي تلاش در فرانك.است كرده عقبماندگي مسير در حركت
و ركود عامل عنوان به تاريخي تجربيات اين نمودن طرح
"عقبماندگي توسعه" اصطلاح سوم جهان عقبماندگي و انحطاط
و نيافتگي توسعه كه كند روشن تا ميكند رامطرح
ساختگي پديده يك و نيست طبيعي شرايط از ناشي عقبماندگي
طولاني تاريخ را مصنوعي پديده واين ميباشد مصنوعي و
(6).است آورده ارمغان به سوم جهان كشورهاي براي استعمار
توسعه اضلاع و ابعاد
جريان يك توسعه شد گفته توسعه تعريف در پيشتر كه همانطور
يك در ميتواند كه رشد برخلاف).است جانبه همه و چندبعدي
مباحث از توجهي قابل قسمت جهت همين به.(بيفتد اتفاق بخش
تشكيل توسعه وجوه و ابعاد همين بررسي را توسعه به مربوط
انواع" موضوع درحقيقت واضلاع ، ابعاد اين به توجه.ميدهد
وجوه به كلي نگاهي واقع در كه آورد پديد را "توسعه
.ميباشد وجوه و ابعاد اين تقسيمبندي و توسعه پراكنده
توسعه -از1 عبارتند توسعه انواع اصليترين و مشهورترين
برخي البته.فرهنگي توسعه -و 3 سياسي توسعه -اقتصادي ، 2
با يا و اجتماعي گسترده تغييرات و تحولات بر تاكيد با
توسعه انواع به ملت يك بستر در توسعه فرايند داشتن درنظر
اينكه بدون.ميكنند اشاره نيز ملي توسعه و اجتماعي
شويم ، اقسام اين از يك هر از شده ارائه تعاريف واردانبوه
از يك هر بر كه پردازاني نظريه غالب كه شد متذكر بايد
ارتباط به ميورزند ، تاكيد توسعه انواع يا موارد اين
غالب هستند ، اگرچه يكديگرمعتقد با توسعه انواع تنگاتنگ
تجلي.است شده مطرح اقتصادي توسعه پيرامون در بحثها
كنفرانس در ميتوان را توسعه انواع ميان ارتباط ضرورت
اين در.دانست (دسامبر 1973 Jogiakarta/)جوجياكارتا
مفهوم يك بر توسعه هرگاه":كه شد اعلام و تاكيد كنفرانس
اجتماعي بحرانهاي و تعارضها به كند ، تكيه صرف اقتصادي
خود نوشتههاي در كه نيز هانتينگتون (7)"زد خواهد دامن
دارد فراوان تاكيد دمكراسي عليالخصوص و سياسي توسعه بر
را سياسي توسعه و اقتصادي توسعه ارتباط تا است ناگزير
و است حكومت هرگونه حال بلاي سراسري فقر":كند بيان چنين
هيچ به و است بيثباتي و نااستواري و ناپايداري عامل فقر
نياز مورد شديدا توسعه امر در كه دمكراسي نميگذارد وجه
(8)".يابد استقرار جامعه در است ،
را اقتصادي توسعه اينكه عليرغم ديگر جايي در هانتينگتون
توسعه ميان ارتباط پيچيدگي بر نميداند ، كافي تنهايي به
ميكند ، يك تصريح و ميورزد تاكيد اقتصادي توسعه و سياسي
وجود دمكراسي و اقتصادي توسعه سطح بين جانبه همه پيوستگي
(9).دارد
سياسي توسعه تسهيل و تسريع در اقتصادي توسعه او نظر از
دمكراسي حصول اقتصادي توسعه":مينويسد كه چرا است ، موثر
(10)".ميبخشد تحقق را آن سياسي رهبري و ميسازد ميسر را
بايد توسعه ابعاد و انواع خصوص در كه مهمي نكته بنابراين
يكديگر به آن ابعاد و توسعه انواع كه است اين داشت توجه
قطعا دارد وجود ارتباط اين كه حال و هستند مرتبط
وجود توسعه ابعاد ميان تناسبي و هماهنگي يك ميبايست
مربوط مباحث در تناسب و هماهنگي اين از گاهي.باشد داشته
و هماهنگي بحث.ميشود تعبير بودن موزون به توسعه به
آنقدر توسعه بودن موزون عبارتي به يا توسعه ابعاد تناسب
اصلا را ناموزون توسعه -بهحق -بعضي كه دارد اهميت
رشد هر همانند توسعه كه دارند عقيده و نميدانند توسعه
(11).است هماهنگ و موزون شناختي زيست
قابل كه خود خاص مفهوم بر علاوه توسعه كه داشت توجه بايد
جاري جريان و عيني پديده يك عنوان است ، به ذهن در انتزاع
عواملي و عناصر مجموعه كه دارد وجود جوامع و اجتماع در
و استمرار پيدايش ، در خود به مخصوص نقشآفريني با خاص
نقشآفريني بررسي با بنابراين.هستند موثر آن حركت تندي
اطلاعات ، تكنولوژي ، فرهنگ ، مثل) عناصر اين از يك هر
ميتوان موثر ، شدت به اما جزئيتر عوامل يا (...و سياست
از پديدارشناسانه و فنومنولوژيك ارزيابي و تحليل يك به
نكته اين به عنايت با مطلب اين اهميتيافت دست توسعه
اين تاثير و آفريني نقش از ما وقتي ميشودكه روشنتر
يك هر كمكاري يا فقدان ديگر سوي از ميگوئيم ، سخن عوامل
و واقعي توسعه تحقق عدم بيانگر ميتواند عناصر اين از
اين ، در شود قلمداد بخشها همان در كاستي و همهجانبه
عامل سه موثر عوامل اين ميان ، از مقال ، اين در و ميان
را زيست محيط و ارتباطات تكنولوژي ، كننده تعيين
.برگزيدهايم
دارد ادامه
:پينوشتها
وجود اختلافنظر اصطلاحات اين كارگيري به در البته -1
عقيده را برخي آمد ، گفته كه مطلبي بر علاوه چنانكه.دارد
كه هستند كشورهايي نيافته توسعه كشورهاي كه است اين بر
در روند اين هنوز يا هستند توسعه جريان و حركت آغاز در
حال در كشورهاي كه حالي در است ، نشده آغاز كشورها آن
چندان نه فاصلهاي كه ميشوند قلمداد كشورهايي توسعه
راه ميانه در و دارند يافته توسعه كشورهاي با طولاني
.هستند
مسعود ترجمه ،"توسعه و پيشرفت فقر ، " هنري ، مارك پاول -2
ص 77 خارجه امور وزارت انتشارات محمدي ،
ترجمه ،"سوم جهان در اقتصادي توسعه" تودارو ، مايكل -3
ص 23 بازتاب ، انتشارات فرجادي ، غلامعلي
تشديد يا رهايي ;توسعه" رواساني ، شاپور دكتر ك ، .ر -4
ص 103 73 ،-شماره 74 اقتصادي ، -سياسي اطلاعات ،"وابستگي
بار ، ريمون ك.ن شاخصها و ضوابط اين ملاحظه براي -5
چاپ) سروش انتشارات فرهنگ ، منوچهر ترجمه ،"سياسي اقتصاد"
ص 123 اول ، جلد ،(دوم 1375
6-See:Alvin y.So "SocialChange and Development".1990
.Sage Publications,-California U.S.A,p.p.95-98
.سي.ك.ر ميگذارد جاي بر استعمار كه ميراثهايي خصوص در و
در برابري و آزادي بر چشماندازهايي" ويرامانتري ، .جي
بيتا ، ) چاپخش انتشارات رياضي ، محمود ترجمه ،"سوم جهان
صص 5490 ،(بيجا
فاطمه ترجمه ،"توسعه و فرهنگ" دوپويي ، گزاويه.ك.ن -7
اول چاپ يونسكو ، انتشارات قلم ، زرين عبدالحميد و فراهاني
1374
ثلاثي ، محسن ترجمه ،"سياسي سامان" هانتينگتون ، ساموئل -8
ص 17 علم ، 1370 ، نشر
ترجمه ،"دموكراسي سوم موج" هانتينگتون ، ساموئل -9
ص 68 اول 1373 ، چاپ روزنه ، انتشارات احمدشهسا ،
ص 345 منبع ، همان -10
ص 77 پيشين ، هنري ، مارك پاول -11
|
|