!واقعيت تا آمارها از دانشآموزان فراغت اوقات
شيوه؟ كدامين با درآمدزايي
!ديروز و امروز ;بچهها گذاشتن سركار
روزنامه يك خبر كديور محسن همسر و سروش
كردند تكذيب را عصر

!واقعيت تا آمارها از دانشآموزان فراغت اوقات
فر مجد مرتضي
كه اين به توجه با و بود تيرماه چهارم و بيست جمعه ،
چهارم و بيست تا حداكثر سهگانه ، تحصيلي دورههاي مدارس
سپري با بود مصادف جمعه ، بودند ، شده تعطيل ماه 79 خرداد
هزار ششصد و ميليون تابستاني 18 تعطيلات از ماه يك شدن
خسته دانشآموز ميليون اين 19 راستي.ايراني دانشآموز
و زشت رفتارهاي نيز و مدرسهاي عملي و نظري آموزشهاي از
تحصيلي ، سال طي در خود آموزشگاهي مسئولان و معلمان زيباي
را خود روزه صد تابستاني تعطيلات و ميكنند چه اكنون
يك" بر بالغ مجموع ، در كه ايامي كرد ، خواهند سپري چگونه
يك در و ميشود تعطيلي "روز نفر ميليون و 900 ميليارد
اين فراغت اوقات پركردن براي.است طلايي فرصتي كلام ،
عظيمي پتانسيل چه با و كردهايم چه دانشآموزان
و 900 ميليارد يك اين دادن قرار پوشش تحت ضمن ميتوانيم
ورزشي ، اجتماعي ، عاطفي ، آموزشي ، ابعاد از روز ، نفر ميليون
تاثير دانشآموزان بر نيز جامعهشناختي و رفتاري
بگذاريم؟
دو فراغت ، اوقات مقوله با ارتباط در و ميان اين در
معمولا كه اول ، نگرش معتقدان.است موجود ديدگاه
اواخر تا خرداد اوايل از را آن رسانهاي بازتابهاي
اصلا ايام ، اين از بعد و قبل و هستيم شاهد تيرماه
اعراب از محلي آنها نزد در فراغت اوقات اسم به موضوعي
امكانات و است زياد دانشآموزان جمعيت ميگويند ندارد ،
دانشآموزان لذا و اندك عرضه و است فراوان متقاضي كم ، ما
بخوابند ، بگذرانند ، بطالت به را خود فراغت اوقات مجبورند
براي را بيهوده فيلمهاي كنند ، خيابانگردي باطل و عاطل
فيلمي سريالي ، فوتبالي ، تلويزيون اگر ببينند ، بار چندمين
به و تحمل قابل كتاب اگر و ببينند را آن كرد ، پخش
هر از قبل گروه ، اين.بخوانند را آن آوردند ، گير دردخوري
در را دانشآموزان عظيم خيل اقدامي ، و برنامهريزي نوع
طراحي انفعالي برنامهاي منفعلانه ، و ميآورند نظر
از محدودتري تعداد ميتواند تنها عمل در كه ميكنند
.كند جذب را تعطيلات در شده رها دانشآموزان
ما.نيست اينطور هم هيچ:ميگويد ديگر نگرش مقابل ، در
از انفعالي ، برخورد جاي به داريم ، برنامه كارآمديم ،
.ميدهيم ارائه متنوعي طرحهاي و ميكنيم قبلفكر ماهها
دو فقط كه نيست مقولهاي گروه ، اين ديد از فراغت اوقات
اين ديد از.ساخت رهايش بعد و كرد توجه آن به سهماه
و باشد مدنظر همواره و سال طي در بايد مفهوم اين دسته ،
گروههاي ديد از كه جذابي و متنوع برنامههاي آن براي
.شود گرفته نظر در باشد ، قبول مورد نوجوان و كودك سني
ديدگاه موافقان تعدد وجود با هم ، بنده كه است اين واقعيت
پيش چندي از و شدهام دوم نظريه موافق دلايلي بنابه اول ،
طراحي خود براي را "ويژهاي سوالهاي" و "فرضيهها"
آماري نتيجهاي اخذ و آنها آزمودن صدد در كه كردهام
.هستيم فرضيهها تاييد براي
:است چنين موردي پژوهش اين اصلي فرضيه
كلاسها ، برگزاري دليل به موجود ، تصورات برخلاف
سوي از مختلف تابستاني فعاليتهاي و متنوع برنامههاي
به ميتوانند دانشآموزان تمامي كشور ، در موجود نهادهاي
فراغت اوقات ويژه برنامه فوق برنامههاي از مقتضي نحو
.كنند استفاده
فرصت تيرماه چهارم و بيست جمعه فرضيه ، اين آزمودن براي
خاص آماري روشهاي كاربرد فرضيه ، اين آزمودن.بود مناسبي
رسم آزادي ، درجه صفر ، فرضيه استيودنت ، تي خيدو ، همچون
بود كافي فقط.نداشت لازم را...و نرمال توزيع
با و شتابزده صورت به حتي را تيرماه و خرداد روزنامههاي
تا بود خوبي فرصت جمعه و كرد مرور گذرا نگاهي
چنين و كنم تورق داشتم ، اختيار در كه را روزنامههايي
.كردم نيز
آموزشو وزارت پرورشي معاونت:بود جالب بسيار نتيجه
با كه مختلفي گفتوگوهاي در استانها از هريك نيز و پرورش
ميليونها دادن قرار پوشش تحت از بود ، آمده عمل به آنها
كانون اسلامي ، تبليغات سازمان.بودند گفته سخن دانشآموز
امور به رسيدگي مركز نوجوانان ، و كودكان فكري پرورش
نهاد و ارگان دهها و فرهنگي تربيتي كانونهاي مساجد ،
كرده بيان را توجهي قابل رقمهاي و عدد كدام ، هر ديگر ،
خانههاي دولتي ، ورزشي باشگاههاي شهرداريها ، .بودند
صفحات در را خود برنامههاي نيز فرهنگسراها و فرهنگ
بانكها ، اين ، بر علاوه.بودند داشته اعلام روزنامه مختلف
براي كلاسهايي برگزاري از هم ، دولتي سازمانهاي و ادارات
اينها ، همه بر افزون.بودند گفته سخن خود كاركنان فرزندان
امكانات از كه اين دليل به خصوصي ، ارگانهاي از بسياري
تبليغات به نيز نيازي شايد و نيستند برخوردار رسانهاي
در كنندگان شركت ارقام و آمار بعدها نيست قرار و ندارند
كنند ، منتشر خود عملكرد كارنامه در را تابستاني كلاسهاي
.نكردند اعلام را خود برنامههاي اصلا
اعلام ارقام و آمار جمعبندي و روزنامهها سريع مرور با
با مرا شده ياد فرضيه كه رسيدم اعتنايي قابل عدد به شده ،
آمده دست به آمار بله ، !كرد مي اثبات اطمينان 99/99 ضريب
شده ، اعلام تابستاني كلاسهاي بالقوه ظرفيت عبارتي به يا و
از حتي و بود شده نفر هزار صد هفت و ميليون قريب 18
به.بود بيشتر نفر هزار صد هم كشورمان دانشآموزان تعداد
را غيرايراني دانشآموز هزار صد ميتوانيم ديگر ، زباني
.كنيم نامنويسي خود كلاسهاي در هم
تبريز در متفقين نيروهاي دوم ، جهاني جنگ زمان در...
راه در) يولوندا وطن نام به ميكردند منتشر روزنامهاي
جنوبي جبهههاي در نيز و تبريز در روزنامه اين.(وطن
خوش جوان خواننده ميگويند.ميشد توزيع (سابق) شوروي
كشته آمار روزنامه ، اين سال سه شمارههاي بررسي با ذوقي ،
هر يولوندا وطن كه را مختلف جبهههاي در آلماني شدگان
جمع و كرده استخراج ميكرد ، منتشر خود جنگي اخبار در روز
و آورده دست به ميشد ، نفر بر 80ميليون بالغ كه را آنها
.بود شده روزنامه دفتر راهي شتابان
آن حساب با و داشت جمعيت ميليون چهل حدود آلمان موقع ، آن
بار دو آلمان جمعيت تمامي وقت ، آن تا بايد جوان ، خواننده
بود ظريف نكتهاي البته اين ، و ميرفت بين از و شده كشته
سردبير.بود ساخته متحير را ما تبريزي روزنامهخوان كه
نويسندگان و شاعران از بعدها كه (خندان جعفر) روزنامه
با شد ، ميلادي و 70 دهههاي 60 در آذربايجان جمهوري بنام
ساخلار ، پالان ائشگي اوغلوم ، :بود گفته جوان اين به تبسم ،
-يالان را قشون و پالان را الاغ فرزندم ، ) يالان قوشونو
.(ميدارد نگه -دروغ
تابستاني فراغت اوقات و برنامه فوق كلاسهاي قضيه
"پالان و يالان" اين با بيشباهت هم ، ما دانشآموزان
.نيست
براي نشده كارشناسي ارقام و آمار همه اين ذكر واقعا
فراغت اوقات كردن پر زمينه در ما راستي به چيست؟
جاي و اضافي ظرفيت حتي و نداريم مشكلي هيچ دانشآموزان
و يالان با ميخواهيم كه آن يا كردهايم؟ پيدا هم خالي
...پالان
فراغت اوقات زمينه در اول ديدگاه به برگشت ميرسد نظر به
تا باشد موجود وضع منطقيترين نگرش ، اين به شدن معتقد و
و "واقعگرايي" ،"برنامهريزي" كه رسد فرا زماني بالاخره
فراغت اوقات به مربوط فعاليتهاي در "بودن منطقي"
.بيابد را خود واقعي جايگاه دانشآموزان ،
شيوه؟ كدامين با درآمدزايي
عالي آموزش موسسات و دانشگاهها به ورود سراسري آزمون
از زيادي تعداد شركت با كه است متوالي سالهاي كشور
هزينههاي و ميشود برگزار كشور مختلف نقاط از داوطلبان
كارت توزيع و تكثير اجرايي ، امور شامل آزمون برگزاري
... و آزمون دفترچههاي انتشار و تهيه جلسه ، به ورود
.ميشود اخذ آنها از نام ثبت هنگام
برگزاري از پس كشور آموزش سنجش سازمان كه است سالي چند
فروش و تخصصي و عمومي دفترچههاي توزيع به اقدام آزمون
اطلاعيههاي انتشار با و ميكند كتابفروشيها در آنها
قيمت و توزيع كيف و كم جريان در را مشتاق داوطلبان مختلف
.ميدهد قرار دفترچهها
سال همين در مثلا داوطلبان تعداد از سرانگشتي حساب يك با
اين فروش قيمت و (نفر هزار و 450 ميليون يك حدود) جاري
دست به تومان ميليون حدود 101 رقمي (ريال 700) دفترچهها
.نيست ناچيزي مبلغ قطعا كه ميآيد
از وجهي چنين دريافت و آزمون دفترچههاي مجدد توزيع
آزمون در نام ثبت هنگام قبلا كه شرايطي در داوطلبان
آن است ، شده پرداخت شركتكنندگان توسط مزبور هزينههاي
پرداخت حتي) بهانهاي هر به دولتي ، نهاد يك توسط هم
ميشود؟ انجام قانوني وجاهت كدام با (توزيع هزينههاي
راه هيچ سازمان اين توسط مخاطبان نياز به پاسخگويي آيا
و مجدد هزينههاي دربرگرفتن به منجر كه ندارد ديگري
نگردد؟ اضافه نيروي و انرژي مصرف بيدليل
و بهايي و قيمت هر به درآمدزايي آيا اينكه ، آخر نكته و
است؟ توجيه قابل طريقي و شيوه هر با
صحرايي فريبا
!ديروز و امروز ;بچهها گذاشتن سركار
.است نشده تاسيس يا كشف يا اختراع امسال ، همين "تابستان"
چند اين در حداقل و بود دركار تابستاني هم قديمها
اجرا ما مملكت در پرورش و آموزش نوين نظام كه دههاي
بيكاري اوقات نام به مسالهاي تابستان با همراه ميشود ،
آنها والدين و آنها دامنگير هم دانشآموزان فراغت يا
.است بوده
مدرسهايها ، بچه فراغت اوقات مساله و "تابستان" كه گفتيم
نتيجه كه است طبيعي بنابراين پس.است نشده اختراع امسال
نشده اختراع امسال هم ، مشكل اين راهحلهاي كه بگيريم
.است
وجود ديگر راهحلهايي مشكل اين براي پيش سال اما 40
باز هم وامروزه بود متفاوت راهحلهاي پيش سال داشت200
.ميكنند فرق گذشته با حلها راه
اخير ، دهههاي در مشكل اين مورد در راهحلها تفاوت بررسي
وجالب بود خواهد خواندني نتايج با و ارزشمند تحقيقي
نه و محققيم نه چون ما شما فرض برخلاف درست كه اينجاست
چنين تنگ مجال اين در نداريم قصد اساسا مطالعه ، اهل
.بكاويم را ژرفي موضوع
را خود بچههاي مردم قديمها ، كه بگوييم ميخواهيم فقط
نفسي به اعتماد هم بچهها ، .ميگذاشتند سركار تابستان در
تو پول شايد هم ميگرفتند ، ياد كاركي هم ميكردند ، پيدا
.داشت هم ديگري فوايد شايد ميآمد ، گيرشان اندكي جيبي
وظيفه تهران ، مثل بزرگي شهر در كرده ، فرق اوضاع حالا
همان) تربيت و تعليم فخيمه وزارت به بچهها گذاشتن سركار
وزارتخانه اين چون و است شده منتقل (امروز پرورش و آموزش
بنابراين ، ندارد اي رابطه حرف اهل و كسبه با متاسفانه
اين كه شد اين نتيجه.بگذارد سركار را بچهها نميتواند
مغازه يك اما.كرد باز بزرگ مغازه يك خودش جليله وزارت
دانشآموزان همه كه باشد بزرگ بايد چقدر كارگاه يا
همان يا -مغازه !خيلي طبيعتا بشوند؟ آن شاگرد بتوانند
والدين برخي بنابراين.خيلي نه اما بود بزرگ -كارگاه
سركار را خودشان بچههاي خودشان ، هستند مجبور محترم
بچهها عايدي حالا.نيست خوبي كار اين البته كه بگذارند
كار صاحب از نه اما -ميگيرند كه را جيبي تو پول چيست؟
كلاسهايي واقسام انواع در - باباهايشان از بلكه
اطرافشان در چقدر ميفهمند ميروند ، كه (مغازههايي)
.ميريزد تو دلشان و وجوددارد آينده بيكار فارغالتحصيل
يا ميخورد درد به داديم كه توضيحاتي اين نميدانيم ما
تحول علمي بررسي" اسمش مهملات اين كه ميدانيم اما !نه
هم اول از.نيست "دانشآموزان فراغت اوقات از استفاده در
از اجل ما شان چون -بود قرار كنيم ، بررسي ما نبود قرار
كنند بررسي را چيزي چه بگوييم ديگران به -است حرفها اين
حظ !ببينند را مساله يك چگونه كه بگوييم بالاتر آن از يا
!مائيم همان اين كرديد؟
بابكي شهر خان ايرج
روزنامه يك خبر كديور محسن همسر و سروش
كردند تكذيب را عصر
كيهان ديروز روزنامه در خبري درج پي در :فرهنگي گروه
سازمان از كديور محسن و سروش عبدالكريم اينكه بر مبني
زهرا و سروش كردهاند ، دريافت پول بشر حقوق ديدهبان
به خبر اين كذبمحضخواندن ضمن (كديور محسن همسر) رودي
ضمن سروش عبدالكريم.دادند توضيحاتي همشهري خبرنگار
بشر حقوق ديدهبان كميته همهساله:گفت كيهان خبر تكذيب
قرار آزار و تعقيب مورد كشورشان در كه را افرادي
نام دارد احتمال.ميكند جايزه دريافت كانديداي ميگيرند ،
اما باشد ، جايزه آن كانديداهاي جزو هم كديور آقاي و من
برنده آنها كه معناست اين به افراد كردن كانديدا آيا
شدهاند؟ جايزه
اين طرف از مكاتبهاي يا نامه هيچ تاكنون:افزود وي
محسن همسر) رودي زهرا.است مننرسيده دست به سازمان
خبرنگار به خبر اين كذبمحضخواندن نيزضمن (كديور
براساس و ميبافد را توهماتي كيهان روزنامه:گفت همشهري
هم آن ميزند ، افراد آبروي به حراج چوب توهمات همان
.مرزوبوم اين افراد منزهترين و پاكترين
همه اين رواج:گفت غيراخلاقي شيوه اين از انتقاد ضمن وي
به كه است حراجي چوب واقع در مختلف بلندگوهاي از دروغ
حافظ بيتاز دو رودي زهرا.ميشود زده نظام اين مشروعيت
:خواند خويش همسر حال وصف (را زير شرح به)
نميبريم قناعت و فقر آبروي ما
است مقدر روزي كه بگوي پادشه با
***
همتم از باد شرم فقرم آلود گرد گرچه
كنم تر دامن خورشيد چشمه آب به گر
قضايي مراجع به آيا كه سئوال اين به پاسخ در همچنين وي
ميرسد؟ جايي به ما شكايت مگر:؟گفت برد خواهيد شكايت
|