دوطرفه خيابان يك مثابه به فرهنگها گفتوگوي
آلمان خارجه وزارت سياسي دبير "پلاگر گونتر" با گفتوگو
:اشاره
اهميت چيست؟ فرهنگي گفتوگوي از آلمان خارجي سياست تلقي
بايد ميزان چه به است؟ كدام فرهنگي بين گوي و گفت سياسي
اين پاسخ داد؟ اهميت "خوب حكومت" به سخت فرآيند اين در
مجله خبرنگاران مصاحبه ترجمه كه حاضر مطلب در را سوالات
خارجه وزارت سياسي دبير "پلاگر گونتر" با "Deutschland"
شاخص ديپلمات يك سالها پلاگر.ميخوانيد است آلمان
در و متولد وايسمار در سال 1941 در او.است بوده آلماني
وارد حقوق رشته در شدن فارغالتحصيل از بعد سال 1969
در ديپلماتيك پستهاي ترتيب به او.شد آلمان خارجه وزارت
خارجه امور وزارت در نيز و واشنگتن دهلينو ، نيويورك ،
ملل سازمان با فعاليتهايش درطول و است داشته بن در آلمان
.است كرده كار نيز بشر حقوق مسائل حوزه در و
روزافزوني بهطور فرهنگي ارزشهاي سر بر بحث است مدتي *
چرا.است گرفته قرار بينالمللي سياسي كار دستور در
يافته اهميت شده ، جهاني جامعه يك در فرهنگي بين گفتوگوي
است؟
جهانگرايي كه اين اول.دارد وجود امر اين براي دليل دو -
بر مبتني فرهنگدارد چيزها همه هماهنگسازي به تمايل
راه سر بر مانعي كه آن بدون و زياد سرعت با اكنون تجارت
واكنشهاي موجب امر اين.مييابد گسترش ببيند ، خود
ترغيب و تشويق باعث و شده فرهنگها ساير بياني خود فرهنگي
.ميشود شخصي و محلي فرهنگي ارزشهاي حفظ به مربوط تمايلات
شده جهاني سياسي نظر از كه جهاني يك در كه اين ثانيا
و كنيم درك را يكديگر بتوانيم همچنان ما آنكه براي
اهميت ملتها بين مبادلات در فرهنگها دخالت بشناسيم ،
.است يافته زيادي
كه مقالهاي در هانتينگتون ساموئل دهه 1990 ، اواسط در *
را "تمدنها جنگ" نظريه گرفت ، قرار توجه مورد زياد بسيار
متضاد فرهنگي حوزههاي از آشتيناپذير تصويري عنوان به
...كرد مطرح دارند جنگ براي زيادي بالقوه توان كه
من آن ، برعكسنيستم هانتينگتونموافق نظريه هرگزبا من -
آن و ميكند ثابت را آن خلاف كه هستم جديدي بحث شاهد
سر بر كه بحثي نهايي ، تحليل در.است بشر حقوق سر بحثبر
به نيز بود گرفته در "آسيايي ارزشهاي" به موسوم موضوع
كه است شده روشن مشخص بهطور زيرا است ، رسيده پايان
فرهنگ به و دارند جهاني مطلق ارزش خاص ، اساسي ارزشهاي
حاضر حال در جهان مردم كه است درست.نميشوند مربوط خاصي
بين كه اين يا دارند تفاوت يكديگر با زندگي شكل در
است ، موجود اختلافي نقاط گذشته با كنوني زندگي شيوههاي
فرهنگ ، يك كه هدف اين با فرهنگها جنگ ترديد ، بدون اما
مسالهاي ميكند ، مجبور خود از تبعيت به را فرهنگها ساير
هيچوجه به نميتواند ديگر امروزه كه است گذشته به مربوط
.باشد داشته موضوعيت
ساير و شرقي تيمور كوزوو ، در خونين منازعات حال اين با *
نيز فرهنگها كه واقعيت اين براي روشني مدارك جهان نقاط
دارند را خشونتبار روياروييهاي در شدن درگير قابليت
.ميكند ارائه
.است انگارانه ساده بسيار نظريه يك اين كه معتقدم من -
منازعات بودهايم آن شاهد اخير سالهاي در ما كه منازعاتي
ماهيت با منازعاتي بلكه است ، نبوده مختلف فرهنگهاي بين
.است بوده جوامع فروپاشي با مرتبط داخلي
مذهبي عناصر بهويژه فرهنگي جنبههاي كه است درست
شما كه منازعاتي اما كند ، كمك منازعاتي چنين به ميتواند
اقتصادي ، عوامل بر مبتني منازعات كرديد اشاره آن به
جنگ تنها نه را مسائل اين من.است سياسي و اجتماعي
همبستگي فروپاشي اعلام را آن بلكه نميدانم فرهنگها
.ميكنم تلقي اجتماعي
بين گفتوگوي كه ميشود مطرح اتهام اين غالبا *
غربي ارزشهاي اظهار باشد گفتوگو كه آن از بيش فرهنگها
.است
ارزشهاي.نميبينم اينطور را مساله هيچوجه به من -
اين.دارند وجود است بشر حقوق آن صدر در كه خاصي اساسي
من.هستند يكسان فرهنگها همه در اصولي بهطور ارزشها
هيچ من.كند تلقي مشروع را ترور كه نميشناسم را فرهنگي
يا و شكنجه عنف ، به تجاوز آن در كه نميشناسم را فرهنگي
بيش و كم بنيادي ، ارزشهاي اين.باشد توجيه قابل نسلكشي
.هستند يكسان جهان سراسر فرهنگهاي تمام در
...نميگيرند صورت هماهنگي اين با مباحثات اما *
اولا:ميرود پيش به جهتگيري اين در جديد بحث -
ارزشهاي بين تضادهايي كه هستند مدعي چين مثل كشورهايي
يكسان همه براي ارزشها اين -دارد وجود مختلف اساسي
.نيستند تحقق قابل همزمان بهطور آنها همه اما هستند ،
نه -بشر حقوق تحقق كه است مدعي -كننده تعيين -دوم بحث
يك در بايد -آن تحقق فقط بلكه آن پذيرش يا بنيادي اهميت
اين طرفداران طبيعي بهطور.شود ديده مشخص زماني ظرف
چندان نه زماني زيرا دارند ، اشاره مهم نكته يك به ديدگاه
حقوقبشر وحشتناك نقض اروپايينيزمرتكب كشورهاي دور ،
آلمانيها ما مثال عنوان بهشدهاند وحشتناكي بطور آنهم
گذشته به خيلي نيست لازم مساله اين مشاهده براي
اروپائيها براي روشنگري عصر از بعد.بازگرديم تاريخمان
حقوق كنوني استانداردهاي به توانستند تا كشيد طول قرن دو
.يابند دست بشر
ارزشي نظام محوري عنصر عنوان به را بشر حقوق شما اگر *
گفتوگو خاص مناطق كدام با نمائيد ، تلقي يكم و بيست قرن
گيرد؟ انجام بايد
مناطق بر ديگر اساسي ارزشهاي به مربوط فرهنگي گفتوگوي -
مساله اين اكنون.نيست متمركز خاص مذهبي پيشينه يا خاص
دبيركل كارهاي دستور.است متمركز توسعه از خاصي وضعيت بر
حقوق كه ساخته روشن توسعه و صلح براي متحد ملل سازمان
از بالاتر و دارند محوري بسيار نقش اساسي ارزشهاي و بشر
توسعه امر محوري عنصر يك به "خوب حكومت" كلي مفهوم همه
در خوب حكومت مفهوم.است شده تبديل جهان سراسر در
اساسي قانون قانون ، حاكميت بشر ، حقوق به احترام بردارنده
اساسي حقوق جزو كه عناصري ساير از مجموعهاي و دمكراتيك
شكل را احترام مورد فرهنگ بنيان خود بهنوبه و هستند
اين كردن محدود امكان ديگر اين بنابر.ميباشند ميدهند
.نيست امكانپذير منطقهاي شرايط و واژهها به بحث
به فرهنگي بين گفتوگوي اقتصادي بعد اهميت شما نظر از *
باشد؟ بايد ميزان چه
حال در كشورهاي بين اقتصادي شكاف مختلف ، دلايل به -
بهطور اخير دهههاي در ثروتمند كشورهاي و توسعه
را پرسش اين مردم نتيجه در.است يافته گسترش روزافزوني
و توسعه حال در كشورهاي كه حالي در چرا كه ميكنند مطرح
انجام شكاف اين كاهش براي زيادي تلاشهاي يافته توسعه
نتيجه اين آنهابه است؟ داده رخ وضعيت اين دادهاند ،
پيشرفت مسير در كه كشورهايي از بسياري كه رسيدهاند
داراي برميدارند ، گام سياسي و اجتماعي ثبات و اقتصادي
هستند دولتهايي آنها ديگر عبارت به ;هستند دموكراسي نظام
به مرتبط ما آنچه به و ميگذارند احترام بشر حقوق به كه
پيشرفت و سياسي ثبات.ميكنند عمل ميدانيم خوب حكومت
مرتبط فرهنگي آزادي و بشر حقوق به زيادي حد تا اقتصادي
.است
سياسي اهداف تاثير تحت حد چه تا فرهنگي بين گفتوگوي *
دارد؟ قرار عيني
آنطوري زيان و سود مبناي بر را اهداف نميتوانيد شما -
فرآيند اين نتايجكنيد كمي ميگيرد ، صورت تجارت در كه
با نميتواند ضرورتا اين بنابر است ، مدت بلند غالبا
روابط.شود همراه خاصي سياسي رويدادهاي يا اقدامات
ثبات و بلندمدت صلح بنيادي عنصر يك بيانگر خارجي فرهنگي
.است سياسي
انحصار در حد از بيش گفتوگوها اين نميكنيد فكر *
كه نيست لازم آيا ديگر عبارت به است ، گرفته قرار نخبگان
آنها پيشداوريها ، از جلوگيري و نگرانيها كاهش براي
تاثير همچنين و دهند افزايش جامعه با را خود ارتباط
باشند؟ داشته جامعه بر عميقتري و بيشتر
كه دارد ديگري دلايل جمعي روحيات اينگونه كه معتقدم من -
برطرف را آنها نميتوان تنهايي به فرهنگي گفتوگوي توسط
ميشود ، شايع نوع اين از جمعي نگرانيهاي كه جايي در.كرد
دارند ، را نگرانيها اين كه مردمي همان چيز هر از قبل
گفتوگوي كه است زمان اين در.كنند مبارزه آن با بايد
به و گذارد تاثير جوامع براين ميتواند فرهنگي بين
.كند كمك پيشداوريها از جلوگيري
كانال يك كننده ارائه همچنين فرهنگي بين گفتوگوي *
براي كانالي عنوان به را آن بايد ما آيا است ، ديپلماتيك
كنيم؟ تلقي "ملايم" سياسي مسائل
تلقي مصنوعي سرگرمي نوعي نبايد وجه هيچ به گفتوگو اين -
مورد بندرت كه حساس و عيني مسائل بر گفتوگو اين شود ،
در گفتوگو اين حال ، اين با.است متمركز گرفته ، قرار بحث
سخنراني يك عنوان به و نميشود دنبال متحير جمع يك مقابل
شما اگر.نميگيرد صورت كرده گره مشت يك با اخلاقي
ابتدا از بايد را چيز يك هستيد ، گفتوگو انجام خواستار
قرار بحث مورد را بشر حقوق مساله ما وقتي:كنيد مشخص
زيرا كنيم ، عمل دوطرفه خيابان يك صورت به بايد ميدهيم ،
در نيز ما.داريم كاستيهايي بشر ، حقوق زمينه در نيز ما
به.داريم اختلاف بشر حقوق استانداردهاي سر بر غرب درون
آمريكا ايالتهاي از بسياري در اعدام مجازات مثال ، عنوان
بشر حقوق نقض معتقديم ما كه چيزي است باقي خود قوت به
منافع سوي به را گفتوگو شما اگر ديگر ، عبارت به.است
متقابل درك با شما كنيد ، رهنمون منافع اين بيان و متقابل
بحثهاي انجام امري چنين.كرد خواهيد ملاقات يكديگر با
.كرد خواهد امكانپذير را بينظيري و اساسي
صباغيان علي:ترجمه
انديشه تازههاي
|
تاريخ فلسفه
رقابي حيدر دكتر شادروان :نويسنده /تاريخ فلسفه :عنوان
/گستره:انتشارات /اول ، 1378:چاپ سال و نوبت /(هاله)
تومان بها900
ميبريم تاريخي رويدادهاي از فراتر را ديدمان كه هنگامي
تاريخ هدف و چيستي غايت ، گوهر ، دريافت و شناخت پي در و
گزينشهاي و انديشهها از همبسته فضايي در برميآييم ،
از اقتصادي و اجتماعي شرايط و منشها موقعيتها ، انساني ،
به تاريخ ديگر كه اينجاست.ميپوييم ره دورهاي هر
بلكه نيست ، ساده و قهري اتفاقات و رخدادها مشتي تنهايي
رو اين از وجود ، از تفسيري و گزارش فهم ، از است جوهرهاي
عناصر در تفسير و بررسي به كه است كسي تاريخ فيلسوف
عقلاني چشمانداز يك از تاريخ وجودي محتواي شكلدهنده
.ميپردازد
آلمان كلاسيك فلسفه در بويژه مدرن دوران در تاريخ فلسفه
ماديگرايانه تعبير با آنگاه و هگل فلسفه در جمله از و
.رسيد خود اوج به آن ، از ماركس كارل
در غرب تاريخ فلسفه درباره رساله و كتاب چندين تاكنون
"تاريخ فلسفه" كتاب اما است ، شده ترجمه يا نگاشته ايران
تهران دانشگاه پيشين استاد رقابي حيدر دكتر شادروان
مهمترين همگان فهم درخور و ساده بياني با كوشيده
تاريخ انديشمندان ديدگاه از را تاريخ فلسفه پرسمانهاي
.بنماياند بشري
هيدگر مارتين تفكر در خدا از پرسش
:قيمت ساقي ، نشر جوزي ، محمدرضا:ترجمه.پروتي.ال جميز
ريال 8500
باب در را هيدگر مارتين تفكر كه است آن بر كتاب اين كوشش
شهرت كه آلماني معاصر متفكر و محقق اين.كند بيان خدا
متكلمان و فيلسوفان ميان مناقشه و بحث دارد ، بينالمللي
مقاصد براي او فلسفه طرف يك از زيرا است ، كرده تشديد را
اشارات ديگر طرف از و ميرسد نظر به استفاده قابل ديني
هنوز كه است آن از حاكي دين و خدا به نادرش و اندك
.است مانده باقي ناگفته باره اين در چيزها بسياري
به او شاهكار را آن بايد كه "نيچه" كتاب آغاز در هيدگر
و نشده آغاز هنوز نيچه با مواجهه:مينويسد آورد شمار
نيچه كه است مديد مدتهاي نگرديده ، فراهم آن مقدمات حتي
او به يا و دادهاند قرار تقليد و تجليل مورد يا را
سخن و فكر كردهاند ، استفاده سوء وي از و گفته ناسزا
اين ميرسد نظر بهاست معاصر بسيار هنوز ما براي نيچه
نحو به اكنون بود گفته نيچه درباره هيدگر روزي كه سخنان
.است صادق نيز او خود مورد در شگفتآوري
|
|