دريابيم را ايران طبيعي ذخاير است ، دير فردا
!است؟ سختي كار آيا
تالاب كام در زهرابهاي صنعتي ، پسابهاي
دريابيم را ايران طبيعي ذخاير است ، دير فردا
روستاها ، به زمين دلالان هجوم زيانبار اثرات به نگاهي
كشور ييلاقات و طبيعي ذخيرهگاههاي
مناطق گريبان اكنون كه زيانباري و مهم بسيار مشكلات از
چشمهسارها ، از آكنده مراكز و ييلاقات هوا ، و آب خوش
دامنه بر روز وهر گرفته را ايران طبيعي ذخاير و جنگلها
اين به زمينبازان و دلالان هجوم ميشود ، افزوده آن
. است مناطق
باغها ، كنارههاي كشاورزي ، زمينهاي عمده ، دليل چند به
و دلالان توسط رودخانهها ، وحياتي ارزشمند و سرسبز
منافع ميانديشندتا خود شخصي منافع به بيشتر كه افرادي
بيضابطه بهصورت ميشود ، خريداري آينده نسلهاي و ملي
بيضابطه ساختمانهاي به تبديل و يافته تغييركاربري
و ملي ثروتهاي اين واقع در ميشوند ، زيست محيط ودشمن
برپا زيرا ميروند ، تاراج به رقتبار صورتي به بيجانشين
زيستمحيطي ملاحظات بدون و بيضابطه بتني سازههاي كردن
تخريب و بازگشت غيرقابل روند يك اراضي ، قبيل اين در
:ميباشد آينده نسلهاي و كنوني نسل زندگي محيط هولناك
مشكلات وديگر فقر تورمي ، اقتصادي ، وضعيت دلايل به -1
كلاردشت ، مثل مناطقي در خردهپا كشاورزان از بسياري
كشاورزي ، زمينهاي ناچارند ، مشابه ومناطق وليان طالقان ،
به را درهها حاصلخيز دامنههاي در واقع اراضي و باغها
مناطق اين به بومي ودلالان واسطهها توسط كه خريداراني
دهقانان آن حتي چرب ، قيمت وسوسهبفروشند شدهاند ، هدايت
كه واميدارد دارند ، مالي نياز كه را آنان وارثان يا و
زمين اندوهبار ، قلبي با بسا اي و خود باطني ميل عليرغم
برده ارث به خود ونياكان اجداد از كه را گرانقدري باغ يا
كه آن پول با و بفروشند ميدارند ، گراميشان جان مثل و
مثل را خود زندگي كمبودهاي ندارد ، دوامي تجربه به بنا
پسر عروسي تدارك دختر ، جهيزيه شهر ، تهيه در سرپناهي يافتن
.كنند جبران زندگي هزينه وتامين بدهيها پرداخت يا و
يا.ميدهند تشكيل گوناگون افراد از طيفي را خريداران
كره آب از ميخواهند معروف قول به كه هستند دلالاني خود
ثمن به كه را باغي درختان بيرحمي ، با صورت آن در بگيرند ،
تقسيم كوچك قطعات به را آن ميكنند قطع خريدهاند ، بخس
باصفاي باغ آنجا ، و اينجا به اعلان دادن وبا مينمايند
به را امروز شده قطعه قطعه و عريان زمين و ديروز
فلان در زمين قطعه يك جستوجوي در عطش با كه خريداراني
به ميان اين در و ميفروشند هستند ، وهوا آب خوش نقطه
هم به آب ، چشمه يك شدن كور اكوسيستم ، يك نابودي بهاي
يك در برگشت غيرقابل صورت به زيست محيط توازن خوردن
كلاني پول به (محيطي زيست لحاظ از) استراتژيك منطقه
بخشي.ميكنند پهن ديگري منطقه در را بساط اين و ميرسند
و ميخرند ارزان زمينهارا كه هستند كساني خريداران از
در طرحهاي درباره هستندكه داناياني اينها.ميكنند بلوكه
سدسازي مثل دارند ، اول دست اطلاعات منطقه آن در اجرا دست
...غيره و
اين به زيركشت زمينهاي از ملاحظهاي قابل بخش نتيجه در
.ميشوند خارج كشاورزي چرخه از ترتيب
تا ميخرند را وباغها زمينها خريداران ، از ديگري گروه
از اغلب آنچه و بسازند ويلا خود تفريح و راحتي براي
راههاي شبكه به بيتوجهي ميزند ، سر گروه اين ناحيه
مناطق از يكي در اخيرا حتي.آبراههاست و چشمهها قديمي ،
طريق همين به را زمينهايي كه جديد مالك يك كلاردشت ،
درآورده ، خود تصرف به را تپهاي تقريبا و كرده خريداري
يك ساكنان متمادي قرون در شايد كه را آنجا قديمي چشمه آب
خود تملك به ميكرد ، سيراب را كشاورزي زمينهاي يا آبادي
تا ميدهند ، ترجيح نيز ويلاسازان از برخي!است آورده در
نسيم تا كنند تجاوز رودخانهها حريم به ممكن حد آخرين
.كند نوازششان رودخانه خنك
اقدامات دليل به كرج رودخانه مسير مثل جايي در البته
شده ، متوقف كار اين مسئول دستگاههاي ساير و نيرو وزارت
وضع مشابه ومناطق كلاردشت طالقان ، مثل مناطق ديگر در اما
.است غمانگيز بسيار
آنها چون نيست ، فروشندگان و دلالان خريداران ، سر بر بحث
اصلي مشكل اما هستند ، خود منافع و نياز تامين صدد در
ذخيره و عمده ثروت كه مناطق قبيل اين در كه اينجاست
ميشود ، محسوب ايران طبيعت گردشگري و طبيعي منابع گرانقدر
يا و معاملات قبيل اين بر نظارت براي ضابطهاي هيچگونه
دلالان.ندارد وجود ، طبيعي ذخاير رفتن تاراج به واقع در
آنها به جديد بازنشستگان گروه گروه كه بومي واسطههاي و
بيشتري خريداران پاي بيشتر ، درآمد كسب براي ميپيوندند
مراتع ، باغها ، تخريب روند و بازميكنند مناطق اين به را
روبه وچشمهساران رودخانهها حريم كشاورزي ، زمينهاي
ضابطهمند فروش و خريد مخالف كه آن بدون.است افزايش
نظارت نبود دليل خودرابه نگراني نميتوانيم باشيم ، اراضي
دارد جاكنيم پنهان ارزشمند ذخاير اين حفظ براي قانوني
و نيرو وزارت كشاورزي ، وزارت زيست ، محيط حفاظت سازمان
شوراهاي شهرداريها ، هماهنگي با مسئول دستگاههاي ساير
كردن ضابطهمند و كنترل براي محلي معتمدان و شهر اسلامي
فروش كار در كه پنهان و آشكار ملكي معامله بنگاه هزاران
عمل به سريعا را لازم اقدامات هستند ، روستايي اراضي
حريم خصوصي ومنافع شخصي اميال ندهند ، واجازه آورند
.كند آلاينده و غيرمجاز سازهاي و ساخت عرصه را رودخانهها
به كشت قابل زمينهاي و خرم و سرسبز جنگلها ، درههاي
.برسند فروش به و شده قطعه قطعه پاكتراشي بيضابطه صورت
از نزديك ، آينده در كند پيدا ادامه روند اين اگر
از مناطقي در وحش ، حيات زيستگاههاي و طبيعي گردشگاههاي
اثري تهران استان و شمالي استانهاي در بخصوص ايران
وآلودهكننده ، خصوصي ويلاهاي از زنجيرهاي و بود نخواهد
آينده ونسلهاي مردم دسترسي رودخانهها آب كردن ضايع ضمن
غيرممكن طبيعي چشماندازهاي اين تماشاي حتي براي را
وتمامي مردم همه به متعلق كه ثروتي نگذاريم ، .كرد خواهد
.شود تباه آساني ، به نسلهاست
البرزي.ب
!است؟ سختي كار آيا
نفر هزاران كه جمعه و پنجشنبه روزهاي در بخصوص روزها اين
شهرهاي راهي تعطيلات از استفاده براي تهران مردم از
كرج ، آزادراه ميشوند ، ييلاقي مناطق يا و كشور شمالي
به پنجشنبهها ، شامگاه در ويژه به.ميشود خودرو از مملو
درهم خودرو آنقدر كهنسال اتوبان اين در معروف قول
سبقت نامنظم ، حركاتنيست انداختن سوزن جاي كه ميلولند
خطرآفرين ، و غيرمجاز سرعت و كتاب و بيحساب گرفتنهاي
آزادراه در را رانندگان از بعضي ترافيكي رفتار از بخشي
از برخي چرا كه ميخورد تاسف آدمي و ميدهد تشكيل كرج
تاريخي درخشان پيشينه و فرهنگ آن با سرزمين يك افراد
ضدفرهنگيترين مرتكب مينشينند ، اتومبيل فرمان پشت وقتي
درباره ما بحث كوتاه نوشته اين در.ميشوند رفتارها
دارد ، بسيار پرداختن جاي نيز آن اگرچه كه نيست ترافيك
كه است خودروهايي سرنشينان و رانندگان با بيشتر سخن روي
از را زباله انواع و نايلوني كيسههاي كاغذي ، دستمال
فكر اصلا و ميكنند پرتاب كرج اتوبان فضاي به اتومبيل
ميآورند وجود به آلودگي چقدر زبالهها اين كه نميكنند
.ميافكنند خطر به را فرزندانشان و آنها سلامتي چگونه و
خود با را زبالهها و اشيا اين ما كه است خوب چه
يا سطل در را آنها آبادي ، يا شهر اولين در و نگهداريم
را طبيعت و زيست محيط بيرحمانه و دهيم قرار زباله مخزن
!است؟ سختي كار آيا.نكنيم آلوده
كاميار پري
تالاب كام در زهرابهاي صنعتي ، پسابهاي
( پاياني بخش ) - است افتاده شماره به تالاب نفسهاي
در ملي پشتوانه مهمترين روزگاري انزلي تالاب *
مهاجر پرندگان پناهگاه و ماهيان زادآوري و تكثير
... اكنون ميشد ، اما محسوب دريايي جانوران و
از يكي و جهاني ميراث از بخشي انزلي تالاب :اشاره
بخش در كه همچنان.ماست ميهن طبيعي گنجينههاي بزرگترين
بخصوص گوناگون عوامل اثر بر شد ، اشاره پژوهش اين نخست
كشت همچنين و رشت زرجوب رودخانه روزافزون و شديد آلودگي
به تا ميرود زيبا تالاب اين "آزولا" هرز گياه غيراصولي
بخش درج ضمن شماره اين در.شود تبديل آلوده مانداب يك
يادآور انزلي تالاب آلودگي درباره تحقيقي گزارش پاياني
و ايران طبيعي ارزشمند ميراث اين نجات براي كه ميشويم
وزارت) صنعت بخش ميان لازم همكاري و هماهنگي بايد جهان
زرجوب ، رودخانه به صنعتي پسابهاي نفوذ دليل به (صنايع
و آيد عمل به گيلان استانداري و زيست محيط حفاظت سازمان
تالاب سطح از آزولا مزاحم و هرز گياه جمعآوري براي
.شود چارهانديشي انزلي
در شديد بارشهاي و رگبارها طبيعي عوامل مهمترين از
رسوب ورود موجب كه است رودخانه حاشيه و آبخيز حوزههاي
باعث را آب كدورت و خاك و معلق مواد از توجهي قابل
قطع و مفرط چراي و يازي دست آن عامل مهمترين كه ميشود
.است آبخيز حوزههاي به انساني عوامل توسط اشجار
حوزههاي فرسايش و تخريب و عوامل اين زيستمحيطي اثرات
ذيل موارد به ميتوان كه ميباشد توجه قابل بسيار آبخيز
.نمود اشاره
ماهيان زيستگاه شدن مسدود -الف
غذايي منابع شدن محدود -ب
ماهيان تنفسي اعضاي ديدگي آسيب -ج
ماهيان تخمريزي مناطق تخريب -د
زيستي الگوهاي و رفتار عادات ، در اختلال - _ه
رودخانه منظره نمودن زشت و آب كدورت افزايش -و
آب داخل به رودخانه حاشيه و اطراف مزارع كودهاي ورود -ز
.رودخانه
به را زرجوب رودخانه شده ، برشمرده عوامل تقدير هر به
تصميمگيري بايد كه است نموده تبديل مرده رودخانهاي
مجامع ديگر و محيطزيست عالي شوراي توسط سريع و قاطع
.شود گرفته مسئول
در فاضلاب تصفيه سيستم به تجاري اماكن و كارخانهها بايد
اهميت از جدا زيرا شوند مجهز جهاني استانداردهاي حد
زيستمحيطي و اكولوژيكي ارزشهاي انزلي ، تالاب بينالمللي
.دارد منطقه اقتصاد و جغرافيا در توجهي قابل نقش
زادآوري و تكثير در ملي پشتوانه مهمترين انزلي تالاب
مهاجرت مسير در تالاب اين گرفتن قرار.است تجاري ماهيان
اين كه شده باعث سرد فصلهاي در شمالي مهاجر پرندگان
.شود محسوب جانوران پناهگاههاي مهمترين از يكي تالاب
علت به رودخانه چند هر يافت درخواهيم نتيجهگيري يك در
هواگيري و جاندار ريز موجودات و خورشيد نور از استفاده
عمل اين ليكن باشد ، داشته خودپالايي ميتواند طبيعي
ظرفيت از شده وارد آلودگي كه است امكانپذير موقعي
پير رودخانه دليل همين به.نباشد بيشتر رودخانه پالايش
از محلول اكسيژن و آبدهي ميزان به توجه با بازار
محسوب انزلي تالاب به ورودي رودخانههاي آلودهترين
اين بوسيله محلول مواد و غذايي درصدبار و 13 ميشود
.ميشود وارد تالاب شرقي بخش به رودخانه
و زرجوب رودخانه طريق از عمدتا كه صنعتي فاضلابهاي ورود
از ميشود وارد انزلي تالاب به پيربازار رودخانه توسط
.است آبزيان جمعيت كاهش اصلي علل
براساس بايد انزلي تالاب بهداشت و حراست و حفظ اينرو از
مقامات و بهرهبردار عوامل توجه مورد رامسر كنوانسيون
.بگيرد قرار دولتي
چاه استفاده به قادر حاشيهاي اماكن اينكه به توجه با
و حمل و جمعآوري سيستم از بايد نيستند فاضلاب دفع جهت
.نمايند استفاده (سپتيك) سيستم از واقع در
صورت به شمالي شهرهاي در فاضلاب و زباله دفع كه چند هر
شمالي استانهاي مسئولين دغدغههاي از و درآمده معضل يك
و پرتابل سيستمهاي از ميبايد لذا ميرود شمار به
شهرداري توسط كه كمپوست كود به زباله تبديل قابلحمل
همچنين.نمود استفاده گرفته قرار بهرهبرداري مورد تهران
دفع در كننده محدود عامل تحتالارضي آبهاي سطح بودن بالا
كارخانجات اينكه گو.است صنعتي و خانگي پسابهاي
اين كه نمايند استفاده فاضلاب تصفيه سيستم از ميبايستي
واقع اغماض مورد واغلب ميشود تلقي كماهميت بسيار مسئله
كارخانجات در تصفيهخانهفاضلابي هيچ بازديد طي ميشودو
رودخانه به مخفي درنقاط مستقيما فاضلابها و مشاهدهنشده
.شب نيمه درساعات اغلب و واردميشوند
بسيار و فاجعهآميز محيطي زيست مسايل در اغماض حال هر به
كه روزي اميد به.دارد سروكار ملي سلامت با و است خطرناك
كنوني تعفن بوي و باشد طلا رودخانه همان زرجوب رودخانه
به دوباره سفيد ماهيان و شود تبديل ريحان و گل بوي به آن
را زيستمحيطي ضوابط منبعد نيز صنعت و بازگردند زرجوب
.بدهد قرار خود كار سرلوحه
مددي اسماعيل
|