شود مي شروع " چك" با ما مشكل
پنج زنان مشاركت امور مركز :شجاعي زهرا
كرد خواهد امضا معتبر ي دانشگاهها با تفاهمنامه
دادخواهي رئيسجمهور از قوچاني محمد پدر
كرد
تلفني تماس خود خانواده با زيدآبادي
گرفت
از كه روزنامههايي به مطبوعاتي معاونت
داد تذكر كردند خودداري شمارگان درج
ندادم اجاره را نشاط روزنامه :صفري لطيف
ساختمان توقيف به نسبت شمسالواعظين همسر
كرد شكايت روز جامعه
شود مي شروع " چك" با ما مشكل
( پاياني بخش ) اوين زندان مالي بند از گزارشي
بحران واسطه به ناآگاهانه ، يا و آگاهانه نفر ، هزاران *
تسهيلات اعطاي در بانكها كه مشكلاتي يا و سال 76 اقتصادي
چك متهم عنوان با كشور زندانهاي در آمده وجود به برايشان
دارند وجود بلامحل
صندلي روي مينشيند و تو ميآيد خندان و راحت آنقدر زن
همديگر با قبلي آشنايي نكند ميكنم فكر لحظه يك كه كنارم
داستانم ميگويد.ميگويد هم خندهكنان و ميگويد !داريم
خيلي مبادا كه ميافتم شك به.است شنيدني واقعا
تاثر فرط از او كه است اين بر وگمانم باشد هم خندهآور
بدهد280 بروز را حالتي خنديدن از غير نيست قادر درونيش
و عاليه تحصيلات داراي بلامحل ، چك كشيدن جرمش و است ساله
چه از خورده ، فريب هم او كه است برانگيز تاسف بسيار اين
.هستم اينجا ازدواجم واسطه به من ميگويد.شوهرش از كسي؟
ازدواجم از بعد روز كردهام ، 3 ازدواج كه است ماه سه
بگويد ابتدا از ميخواهم.آمدم زندان به و شدم دستگير
زندگي روز فقط 3 من:ميگويد.شدهام واقعاگيج چون
كه شدم آشنا مردي با كارم محل شركت توي داشتم ، زناشويي
من براي حرفهايش.بود قوي بسيار بيان قدرت لحاظ از
همه كه فهميدم بعدها كرديم ، ازدواج باهمبود مسحوركننده
بود ، شاهانه زندگيم عقد ، دوران طول در.بود دروغ حرفهايش
خانوادهاي در چون نميكردم ، تصور هرگز را زندگي چنان
كرده زندگي مرفه و متوسط درحد بودم ، آمده بار فرهنگي
آدم.بودم رفته كار محيط و دانشكده به سالهابودم
داشت زيادي بارمعنايي برايم حرفهايش.نبودم بيتجربهاي
نه ولي نبود بياهميت برايم مادياتبودم معنا عاشق من و
اعضاي ميگفت.بيفتم زندان به خاطرش به كه آنقدر
آنها همه.ميگفت دروغ و هستند ايران از خارج خانوادهام
ناپسندش خوي خاطر به را او كه بود مدتها اما هستند اينجا
جبهه در را پايم و هستم جانباز ميگفت.بودند كرده طرد
برايش اتفاق تصادف ، اين در ميگفت دروغ.دادهام دست از
اصلا ميگفت دروغ.بودم جبهه در ميگفت.بود افتاده ،
جنگي جراحات از پر بدنم ميگفتبود خريده را سربازيش
.است برداشته جراحت كليه ، جراحي واسطه به كه شد معلوم است
همه آن بود؟ آورده كجا از را پول همه آن نميدانم فقط
حالا كه شده خرج خودم جيب از همهاش لابد بپاش ، و بريز
چك دسته من.ميچرخد آزاد بيرون ، او و هستم اينجا من
انگليس از دوستانش از يكي چون گفت و آمد اول بار.داشتم
نيست ، همراهش نقد پول فعلا و دارد فرش خريد قصد و آمده
فروش فرش بازار در خالهام شوهر.بدهم او به چك يك من
.دادم من كه كرد چك طلب فرش فروش بابت هم او حتياست
تمام مرد اين واقع در.است شاكي خالهام شوهر هم حالا
.گرفت پول تومان ميليون پدرم 4 از.داد فريب مرا فاميل
فرش ميليون خالهام 2 شوهر.تومان ميليون خالهام 3 از
با خواست چك من از خالهام شوهر حال هر به.فروخت او به
ضمانت بيا تو نميشناسيم را شوهرت دوست ما كه دليل اين
شده متواري فرد آنكردم را كار اين من بكن را او چكهاي
زندان به كه هم وقتي از.است شاكي هم خالهام شوهر و
به من.شده استفاده چكم دسته از جعلي امضاي با افتادهام
اين طي در اماافتادم زندان به تومان ميليون خاطر 4
و ميگردد دست به دست چكهايم هستم زندان توي كه مدتي
هم قاضي دادگاه ، روز.رسيده تومان ميليون به 30 رقم
من.بفرستد زندان به مرا نميخواستنيستم مجرم كه فهميد
طلاهاي تمام بدهم خجالت را خالهام شوهر اينكه براي هم
خالهام شوهر به تومان ميليون يك بعلاوه عروسيام
ميكند ادعا چون.نيست بند جايي به دستم حالا.دادهام
كاري و هستم اينجا من حالا.نگرفته ازم چيزي كه
بابت كه كردهام خط كارشناس تقاضاي.بكنم نميتوانم
امضايم شده ، صادر زندان به ورودم از بعد كه چكهايي
.دارد طول ماه چند كار اين كه بشود كارشناسي
فريبهاي چنين چگونه تحصيلكرده فرد يك عنوان به شما -
به زمان همان در هرگز آيا پيدرپي؟ آنهم خورديد؟ بزرگي
اطلاعي شوهرتان حرفهاي سقم و صحت از كه نيفتاديد فكر
كنيد؟ حاصل
اقسام و انواع مركز زندان:ميگويد و همچنان ميخندد
.نميخورم گول هرگز محيط اين در من.است خلافكار افراد
حقوق دكتر را خودش همسرم اما.واقفم افراد و محيط به چون
ازد براي من كه بود فاكتورهايي از يكي اين و كرد معرفي
از اودارم ليسانس تا دو خودم چون بود ، توجهم مورد واج ،
راجع ساعتها.بود قوي معنا لحاظ از.بود غني مادي لحاظ
آدم اگرميگريست و ميكرد صحبت و ميكرد فكر جبهه به
فريبش حرفها باشد نداشته كافي اطلاعات چيزي به راجع
فريبنده برايم ما مشترك كوتاه زندگي چيزهاي همه.ميدهد
ميفرستاد ماشين و راننده بوديم عقد كه مدتي دربود
برايم طلا سرويس قشنگه ، طلا فلان ميگفتم اگر.دنبالم
رستورانها و هتلها معروفترين در ناهار و شام ميخريد ،
است طبيعي و بود ممكن شكل بهترين در چيز همه.ميشد صرف
الان اگر.بود نخواهد ناراضي وضعيتي چنين از كس هيچ كه
شنيدنياي حرفهاي شنونده مقام در ببينيد را شوهرم هم شما
قصهها چنان من دوري و من به عشق از.گفت خواهد شما براي
قلمداد مقصر مرا هم شما كه گريست خواهد چنان و گفت خواهد
امضا مرا چك برگهاي دارد هنوز آدم همين اما ميكنيد ،
از او ميكنم فكر گاهيميدهد مردم دست به و ميكند
شاهانه زندگي آن خرج كه بود گرفته زيادي پولهاي مردم
.ميدهد پولها همان بابت مرا چكهاي حالا و ميكرد
هستيم مالي بند در كه ما براي كه است اين در فقط مشكلم
دنبال ميتوانم بهتر باشم آزاد اگر من.نميپذيرند وثيقه
چك به مربوط حقوقي مسائل با اينجا.بگيرم را خودم كار
كس هيچ براي نفعي هيچ اينجا در ماندنمشدهام آشنا
سال هفت من ميگذرد؟ جوري چه زمان اينجا ميدانيدندارد
فاصله امانفهميدم را زمان گذشت و زمان و خواندم درس
چه؟ يعني ميدانيد روز ، هجدهمين تا روز شانزدهمين
***
و تجربه از حكايت فرد اين سفيد محاسن نيز و سفيد موهاي
به.زندان در.اينجاست هم او متاسفانه.دارد ايام گذر
كه فردي كه است اين در تاسف اسباب.بلامحل چك كشيدن جرم
رهانده ، بيكاري از را زيادي عده و كرده اشتغال ايجاد خود
هم او حرفهاي.نامعلوم آيندهاي با.است بند در خود حالا
كه معضلي.درآمده جدي معضل يك صورت به چك":است شنيدني
قانوني كه نبوده ضرورتي هيچ.است كرده درست دولت خود
در نفر كند40000 درست فاجعه مردم براي كه بشود درست
بررسي سوابق اگر و هستند زنداني چك ، باب در قصر ، زندان
ندارند ، كيفري سابقه افراد اين درصد كه 95 ميبينيد شود
كلانتري به كارم كه هستم آشنا حدي تا حقوقي مسائل با من
شرايط گشتهام ، را دنيا.دارم مديريت سابقه سال نرسد300
با اما نبوده مشكل ابتدا از چك.است پيچيده شدت به حاضر
هزار آوردهاند980 وجود به را مشكل جديد قانون طرح
چند و دادسراها در چك مفتوح پرونده هزار چك ، 500 زنداني
مجرم درصد هستند950 همديگر دنبال به كه آدم نفر ميليون
غلط مناسبات.نيستند آشنا مجرمانه عمل نفس با.نيستند
حمايت عدم نتيجه در.كشانده اينجا به را آنها اقتصادي
بايد حتي و داريم بيمه مثل تكليفي تعهداتي كه ما ، بانك
آزاد بازار از پول گرفتن سوي به كنيم حفظ را آبرويمان
كثرت براي مهمي عامل هم رباخواري.ميشويم داده سوق
تسهيلات دادن براي قانوني منع بانكها.است زندانيان
كه است آزاد بازار در پول تومان ميلياردها اما دارند
چكها.ميافتند گير و ميكنند استفاده آنها از مردم
معمولا كه بچههاست دست چك.ندارند تجارتي منشا بيشتر
شود دزديده چكي دسته اگرميشود استفاده فرد خود عليه
نكرده ، امضا را چكها كه كند ثابت بيايد آن صاحب فرد تا
مردي.بشود كارشناسي خط ، تا بماند زندان در ماه بايد 9
اولين با.ميگيرد چكي وي از زنش پدر ميكند ، ازدواج
يك چك !ميگذارد اجرا به را چك زن پدر شوهر ، و زن دعواي
اصلاحيه.است خلاف آن از سوءاستفاده و است تجارتي وسيله
من 200.كرده برابر چند را پروندهها و زندانيها سال 72 ،
ارتزاق فعاليتم محل از همگي كه داشتم كارگر و كارمند نفر
صادر كانادا به جنس دلار ميليون چند سالانه.ميكردند
از گويي ".دارد قانونايراد.ندارم مجرمانه قصد.ميكردم
حفظ از را همه كه خوانده آنقدر زيردستش ، نوشتههاي روي
نوشته قبلا را حرفهايش كه كرده كاري خوب چقدر.است شده
مختلف بندهاي و موادنيفتد كار به زياد چانهام منهم كه
برايم !كودكانه گويي زبان به بعد و ميخواند اول را
هم است مجرم هم نكند ، درد هم دستش و ميكند تفسير
!قاضي هم و دادستان
اوقات پروندهها ، به رسيدگي مورد در:ميدهد ادامه
در و انتظار يكسال از بعد.ميزند سال به سر دادگاهها
به و ميشود امضا جلسه صورت دقيقه ظرف 5 ماندن ، نوبت
شخصيت به نه و فرد حرفه به نه.ميشود صادر حكم هم سرعت
نميپرسند شما از اصلا.ميشود توجهي وي اجتماعي
را چك ميگويد قاضي چيست؟ شما منشاطلب (طلبكار بهعنوان)
قانون 12 !ميكنيم محاكمهاش ما بيندازند سگ گردن اگر
قانون.ميشود جرمسازي مشمول قانون 13 بود ، چك مشمول
يك.ميكنند اجرا شهرستانها در را عمومي دادگاههاي تشكيل
و موقت صورت به سالها بعد.ميشود تصويب قانون شبه
اشتباه كه ميشوند متوجه تازه بعد و ميشود عمل امتحاني
.دارد ادامه كماكان كه شده ايجاد بسته دور !است شده
پرونده هزاران با.هستند تجربه كم و جوان قاضيها
دادرسي آيين.ندارند خواندن و ديدن فرصت لاجرم و مواجهند
اگر.نميشود اجرا فرد مورد در تحقيق ، مورد در كيفري
دزد ، كه بدهد رسيد قاضي به بايد شد سرقت چكش دسته فردي
و مستخدم توسط كه هستند افرادي !برده سرقت به را چك دسته
زندان به چك از سوءاستفاده واسطه به خودشان كارمند يا
.افتادهاند
زدن حرف به شروع و ميآيند هيجان به همگي گويي يكباره ،
و ميكنند صحبت همديگر با دارند ديگر گويي.ميكنند
يكي !است شنيدنيتر بسيار من براي مطالب كه رفته يادشان
با را فرد:ميگويد برافروخته چهره و هيجان با آنها از
.است توهينآميز بسيار كه ميبرند دادگاه به زندان لباس
در بار هستم 2 سمجي آدم كه من پرونده:ميگويد ديگري
كه است مدعي و كرده نقض مرا حكم ديوان.ميشود گم دادگاه
كه ميكند گم را پرونده شده تخلف مرتكب خودش چون قاضي
.بپوشاند را خودش خلاف
.ميشمارند يكي يكي را قانوني مواد و مينشينند هم بعد
را اعدادش فقط دارند احاطه قوانين آن به خودشان چون
مجازات قانون.ميكنند تاييد را همديگر حرف و ميگويند
و جبر به سند اخذ به مربوط تباني ، به مربوط مواد اسلامي ،
به مربوط تزوير ، و جعل به مربوط ماده ربا ، به مربوط قهر ،
مسئله مرتكبين ، مجازات تشديد قانون امانت ، در خيانت
و دربيايد اجرا به تا ميكشد طول سالها عمل در كه اعصار
.نميرسد هم نتيجهاي به و ميماند زندان در هم زنداني
شنيدني واقعا كه ميكند مطرح را جالبي مورد آنها از يكي
را چكشده اعتياد ترك وسيله چك ، :ميگويد.است
چك.كند ترك را اعتيادش كه ميبرند را طرف و ميگذارند
.باشد بايد آنكه از غير دارد كاربردي گونه همه
ميكند صحبت به شروع وقتي نشسته ساكت كه موسفيدي آقاي
پول:ميگويد.ميآورد چشم به اشك و ميلرزد چانهاش
را دردي اينكه براي جامعه.باشد شده كالا به تبديل بايد
كجاست؟ پول كجاست؟ تبادل مكانيزم بداند نبايد بكند دوا
حداقل 350 ميگويند كه شده اعلام زندانيهاي قرار مجموع
نفر هزار به 600 سر قطعي ، محكوميت با و نفرند هزار
پيش مركزي بانك از را سوال اين متوارياند ، نيز و ميزند
هم توليد اگر شده؟ چاپ اصلا پول مقدار چه كه ميآورد
تشكيل را وحشتناكي رقم شده ، خريداري كالايي حتي يا و شده
دلار يك.ميآيد حساب به ارزش يك اقتصاد در پول.ميدهد
رقم.ميشود چاپ وصول قابل كالاي يا و طلا اعتبار به
كجاست؟ ميشود مطرح وصول تراز جمع عنوان به كه سرسامآوري
است مطلع بداند ، را اقتصاد الفباي كه هركس ترديد ، بدون
جامعه ميشود تزريق پول متعارف حد از بيش وقتي كه
شكل به نباشد پول وقتي و است مشكل نوعي دچار اقتصادي
اين نميخواهند اقتصادي متوليان.دارد وجود مشكل ديگري
آنها از و هستند آنها چك معضل اصلي مسئولين.بپذيرند را
دارد؟ ادامه مسئله اين كي تا كه پرسيد بايد
بلامحل ، چك صدور انگليس ، در:ميگويد آقايان از ديگر يكي
بينالمللي عرف در چك.ميآيد حساب به دزدي حد در جرمي
تفاوت است ايران قانون در كه تعريفي با كه دارد تعريفي
قانونگذار كه است مسلمالصدور حواله يك چكدارد
پرداخت قابل شود برده بانك به زمان هر كه كرده پيشبيني
كه فردي نشود وصول و ببرد بانك به را چك هركس اگر.است
به بايد بخش اين در.ميشود محسوب مجرم كرده صادر چك
عنصر و جرم معنوي عنصر جرم ، بودن قانوني ثلاثه عناصر
كه باشد جمع بايد عوامل اين تمام.بشود توجه جرم مادي
فرد يعني.است بخش مهمترين معنوي عنصر.بشود محسوب جرم
موارد در اما.است كرده صادر را چك پول ، ندادن قصد با
وقوع علت به و فروش اميد به ميشود خريده جنس متعدد ،
گناهي نيست ، پرداخت قابل رسيد ، سر در غيرمنتظره حوادث
اما نبوده ميان در نپرداختن قصد كه چرا نيست ، فرد متوجه
نامعلوم زمان مدت براي فرد آيا چيست؟ مشكل اين رفع تمهيد
بدهكاران توقيف منع قانون سال 52 در باشد؟ محبوس بايد
به ملل سازمان در نامهاي مقاوله سال 1966 ، در.شد تصويب
ماده بند 2 در كه رسيد بشر حقوق خصوص در كشور امضاي 138
زندان در را بدهكار كه هستند متعهد دولتها قانون ، همين 4
مالي ، محكوميتهاي قانون.دارد قانوني منع و ندارند نگه
كردهاند مطرح بار يك را ماده نشده 3800 كارشناسي حتي
اين قانون انقلاب ، از قبل زمان در.بررسي و تحقيق بدون
خرج نيز و ميداد را زنداني خرج بايد شاكي كه بود
بايد 2 مجرم كه بود اين هم مجازات اشد و را وي خانواده
معصر خود به خود مدت اين از بعد و ميماند زندان در سال
آن در.نبود وي نگهداري به موظف دولت و ميشد شناخته
رباخواران الان.نميكردند محبوس را مالي محكومين زمان
سابقا.افتادهاند بازرگانان و كارخانهدارها جان به
آدمهايي و هنرپيشهها و روسپيها متوجه فقط رباخوارها
تمام.شده بغرنج چك وضعيت الان.بودند قبيل اين از
هم چكروز اروپا در.است مجازات مشمول وعدهدار چكهاي
.ميسازد را تورم پول ، شبه عنوان با چك.ندارد محكوميت
تضميني چك -اماني چك -وعدهدار چك -مشروط چك -سفيد چك
ارزش؟ با هم و است بيارزش هم چك كه است چگونه است؟ جرم
آتشبازي با كه نميدانند دارند ، چك كه افرادي از بسياري
چك همينطور ناآگاهي دليل به مردم اغلب.ميكنند
.است وحشت باعث است بازار توي كه چك اينهمه.مينويسند
به چك ، اعتبار:ميگويد جمله يك فقط ديگري ساكت آقاي
.است بانكي -ملكي پشتوانه واسطه
معضل:ميدهد ادامه هيجان با همچنان شريف مرد همان
هستند ، هم تحصيلكرده كه بيكار افراد درشت رقم بيكاري ،
فروش و خريد به شروع چك با و هستند هم سرمايه بدون
ما متولي هم دولت ميافتند ، زندان به هم بعد و ميكنند
بدون سالم اقتصادي فعاليت.نيست ما مسئول هم و هست
خانوادهاش هستي آدم.نميشود انجام دستوپاگير قوانين
فرد ، و كند مي خالي را آدم پشت هم بانك بعد و ميگذارد را
آزاد وثيقه و سند با قاتل حتي كنيد ، نگاهميشود نابود
شاكي رضايت ميتوانيم باشيم بيرون اگر كه ما اما ميشود
از و است مضر جامعه يك براي قاتلحبسيم در كنيم جلب را
.نيست پذيرفته سندهم حتي ما براي اما ميپذيرند ، سند او
در امتيازي هيچ ما براي اما ميشود ، آزاد قسامه با قاتل
.نگرفتهاند نظر
هم در و ميگذارد ميز روي را دستهايش آقايان ، از يكي
دامنگير كه است اي بيماري چك ، :ميگويد ميكندو قلاب
قيمت سقوط جنگ ، :دارد هم زيادي ريشههاي.شده ما اقتصاد
وسيله به آسيا شرق جنوب بحران اخير سالهاي در.نفت
عزم با گذشته سال ظرف 3 كه صورتي به.شد حل كارشناسان
ورشكستگي ورطه از توليدكنندگان كشورهايشان ، حمايت و ملي
در اما.يافتند نجات مالي ، تزريقهاي ديون ، استمهال با
قانون تصويب با افراد اينگونه از حمايت جاي به ايران
كه كردند وارد كشور توليد به را ضربهاي نشده كارشناسي
تا 5 دادگستري 5/4 منتشره آمار طبق سال 76 در تنها
وجود اقتصادي و اجتماعي مشكلات از مختومه پرونده ميليون
و مالي مسئولين سياستگذاري در ريشه بيمار اقتصاد.دارد
بالايي پتانسيلهاي وجود به توجه بادارد كشور بانكي
رقم جمعيت ، جوانترين داشتن و فراوان آب مستعد ، خاك مثل
مالي و بانكي مسئولين.مييابد افزايش روز هر بيكاري
به وادار را مردم توليد ، به مردم دادن سوق جاي به كشور
جاي به مردم حقيقت در.ميكنند كاذب فروش و خريد و دلالي
ماليات نوع و 20 توليد مشكلات پذيرش و توليد سمت به رفتن
از بشود ، گرفته كننده مصرف از بايد كه عوارض و
مشاغل و دلالي سوي به مردم ميشود ، گرفته توليدكننده
واحد در را پول توليد ، جاي به.كردهاند پيدا سوق كاذب
به اصلا هم قضات بين اين در.كردهاند تزريق دلالي
است قرآن صريح نص خلاف بر كه رباخواري به مربوط شكايات
مجازات اسلامي ، مجازات قانون ماده 595.نميكنند توجهي
بهتدريج كه زشت پديده اين با مبارزه براي را سنگيني
كه محترمي افراد و نكرده وضع نموده ، فلج را جامعه اقتصاد
اعتبار جوابكليشهاي ، و سوال چند با كه شاهدهستند
ساعت چند ظرف كرده ، سقوط فرد شخصيتي و مالي و اجتماعي
آمار اينزمينه در.ميكنند مشاهده پشتميلهها را خود
بانكي سيستم متاسفانه.بالاست قلبي سكته و خودكشي طلاق ،
سوي به هدايت و مردم سرگردان سرمايههاي جذب جاي به كشور
و نقدينگي فاقد كارخانجات راهاندازي و كشاورزي و توليد
بايد.ميكند هدايت دلالي سوي به را افراد گردش ، در
ايجاد با بورس مثل سازمانهايي طريق از مردم سرمايههاي
توليدي بستر در مردم هم تا شود جذب مردم بين اعتماد
در.نشود متوقف كشور توليد هم و كنند سرمايهگذاري
كارهاي در بورس طريق از مردم سرمايههاي درصد كانادا ، 50
.است صنعتي و توليدي
لحني با ميزند حرف تند خيلي و است عصباني خيلي كه آقايي
دادگاهها:ميگويد !است زندان در او كه مقصرم من گويي كه
قرار بررسي مورد را جزايي و حقوقي مسائل شد ، عام وقتي
قاضي.ندارد بدهكاري به ربطي بلامحل چك صدور.ميدهد
.دارد نگه زندان در سال تا 2 ماه بين 6 را او است مجاز
را مبلغ ما كه بشود ثابت بايد حقوقي بررسي در اما
من دادگاه كل.آورد بار به فاجعه دادسرا حذف.بدهكاريم
چك كه مشكلي اولين.كشيد طول دقيقه فقط 15 شاكي با 8
.لازمالاجراست چك ميگويند.است آدم آبروي ميكند ايجاد
دست دولتي اسناد تومان ميليون هستم2000 شاكي خودم من
شعار.شدهاند بيكار كارگرانم از نفر دارم ، 95 مردم
را كار اين من مثل كسي وقتي و ميدهند اشتغال ايجاد
بايد قانون.ميزند را آدم ريشه و ميآيد يكي ميكند
توجه بدون قاضي.نشود بازي مردم آبروي با كه باشد طوري
فرد امضاء صرف به فقط تضميني ، يا است اماني چك اينكه به
افراد شكايت به بايد.ميدهد حواله زندان به را
اصلا قاضي.بشود رسيدگي هم امانت در خيانت و كلاهبردار
تحقيقي اصلا است؟ شده داده رابطهاي چه در چك نميپرسد
در.ميشود داده وثيقه با چك دنيا همه درنميشود انجام
صورت به چك نبايد.بكنند را كار همين بايد هم ايران
افرادي دست در ابزار ، عنوان به بايد چك.بيايد در بازيچه
.ميكنند تجارتي يا توليدي كار دارند واقعا كه باشد
بازاريها ، شركت با بشود ، تشكيل اختلاف حل هياتهاي بايد
توجه بايد.قضات نماينده و بانك نماينده متهم ، حقوقدان ،
ميليون اموالم 70 و دارم بدهي ميليون من 100 اگر كه شود
زماني چك.بدهند شكات به را شده توقيف اموال وقت آن است ،
اين و باشد داشته اعتبار دنيا همه در كه اجراست قابل
است زندان در كه كسي.است ممكن وثيقه با فقط اعتبار
كمترينش ، ميشود جبرانناپذيري زيانهاي و ضرر متحمل
جزاي.كند تغيير بايد قانون.است خانواده شدن متلاشي
را شاكي پول كه داشتم پول اگر من.بشود حل بايد نقدي
براي زيادي هزينه زنداني يك بدهم؟ دولت به چرا ميدادم ،
زندانيها تعداد نشود اصلاح چك قانون اگر.دارد دولت
به را پايش هركس بشود وثيقهاي چك اگر.ميشود بيشتر
گسترش را كارش روز هر كاسب.ميكند دراز گليماش اندازه
بگذارد بانك اختيار در وثيقهاي وسعت هر با اگر.ميدهد
جذب مردم سرمايه بشود داير خصوصي بانك اگر.است بهتر
و ميكند برقرار رابطه مردم با سرمايهگذار و ميشود
نزولخوار با مردم و ميشود حل چك معضل درصد لااقل 50
نزولخوارها همين سرمايه طرفي از.نميكنند برقرار رابطه
مشكل و ميشود اصولي سيستم.ميشود جذب خصوصي بانكهاي در
فرانسه ، كشورهاي در اختلاف حل هيات.است حل قابل هم
ميليون با 10.دارد وجود هنگكنگ و دبي بلژيك ، انگليس ،
.ميكند خريد خارج از ميليون بازرگان 100 بانكي ، اعتبار
عدهاي الانميشود حمايت خارجي بانك با بانك
را دولتي جريمه كه ندارند پول اما شده تمام محكوميتشان
.بمانند زندان در ديگر ماه چند هم باز بايد و بپردازند
وجود بازرگاني اتاق در اختلاف حل هيات اينكه ديگر موضوع
نكردن حمايت.شود داده تعميم دادگاهها در بايد كه دارد
زمان در.ميشود نزولخواران به افراد وابستگي باعث بانك
براي الان و بدهند وام كه بودند علاقهمند بانكها جنگ ،
.نميدهند اعتبار تورم ، مهار
بحران واسطه به ناآگاهانه ، يا و آگاهانه نفر ، هزاران
تسهيلات اعطاي در بانكها كه مشكلاتي يا و سال 76 اقتصادي
چك متهم عنوان با كشور زندانهاي در آمده وجود به برايشان
و دادگاهها در قطور پروندههاي وجود.دارند وجود بلامحل
براي كافي فرصت عدم و تجربه با قضات بودن كم و دادسرا
تعداد بر روز هر افراد اين پرونده روي بررسي و تحقيق
كه بالايي ارقام پيداست كه اينجور.ميافزايد زندانيان
باارزش برگههاي روي فقط كرده محبوس زندان در را افراد
امكان كه است نجومي حدي به ارقام واقع در و شده ثبت چك
.باشد بوده گردش در اقتصادي بازار در پولي چنين ندارد
غير شده ايجاد شرايط واسطه به زندانيان زيادياز عده
از مشكلاتخارج و آمده وجود به كهبرايشان منتظرهاي
مسائل و آمده وجود به خانوادههايشان براي كه زندان
ماندن رفتن ، زندان از حاصل اجتماعي تبعات و روحي و رواني
از و نميدانند هم دولت صلاح و صرفه به زندان در را خود
به طريقي به بتوانند اگر كه هستند هم عدهاي ديگر طرف
مالي مشكلات ميتوانند سرعت به يابند راه زندان از خارج
علامت زير نيز قانون ميان اين در ظاهرا.كنند حل را خود
گرفتن نيز و چك قانون در تغيير و گرفته قرار بزرگي سوال
زندان ، شدن خلوت براي راهحل بهترين..و ملكي وثيقههاي
اين در واقفند نيز خود كه است اجباري ميهمانان حضور از
در بازنگري.هستند دولت به بزرگي تحميل وانفسا ، دوره
فقط نه ميتواند كارشناسانه راهحلهاي ارائه و چك قانون
صدها براي چارهاي راه بلكه بكاهد ، زندانيان شمار از
به راستي به كه است زندانياني خانواده افراد از نفر هزار
.ميكنند كيفر تحمل ناحق
مهدوي مرضيه
پنج زنان مشاركت امور مركز :شجاعي زهرا
كرد خواهد امضا معتبر ي دانشگاهها با تفاهمنامه
تاسيس از زنان مشاركت امور مركز رئيس :اجتماعي گروه
زنان اطلاعات و آمار پايگاه ايجاد زنان ، تخصصي كتابخانه
تدوين اطلاعاتي ، ركورد هزار هفت و بانك پنج با
در تحقيقاتي و پروژهها انجام زنان ، دايرالمعارف
سيماي چون كتبي انتشار و زنان مسائل گوناگون زمينههاي
انجام فعاليتهاي عنوان به زنان ويژهنامه و جهان در زن
.كرد ياد مركز اين گرفته
برنامههاي جمله از:گفت شجاعي زهرا ايسنا گزارش به
موجود خلا پركردن براي آموزش امر به توجه استراتژيك ،
.است بوده زنان درباره
دانشگاهها ، فكري توان از بهرهمندي منظور به:افزود وي
دانشگاه پنج با تفاهمنامه پنج زنان مشاركت امور مراكز
و بهشتي شهيد مدرس ، تربيت طباطبايي ، علامه تهران ، معتبر
وزير حضور در شنبه روز در كه كرده طراحي را (س)الزهرا
اين از و رسيد خواهد امضا به فناوري و تحقيقات علوم ،
مسائل حل در كشور تحقيقاتي و علمي بنيه بر تكيه با طريق
.كرد خواهيم تلاش زنان
از حمايت طرح به اشاره با رئيسجمهور مشاور
راستاي در كه دكتريي رسالههاي پاياننامههاو
را خود برنامههاي داريم قصد:گفت باشد ، مركز برنامههاي
.دهيم انجام روز پروژههاي با متناسب
تاثير دقيق اندازهگيري اينكه به اشاره با شجاعي
از اما:گفت است ، مشكل جامعه آحاد بر مركز فعاليتهاي
اجرا طرحهاي موفقيت ميزان به ميتوان موجود نشانههاي
.برد پي شده
ازدياد دانشگاهها ، دختر دانشجويان تعداد افزايش وي
در بانوان موفقيت ششم ، مجلس انتخابات در زن داوطلبان
/زنان 6 در زندگي به اميد شاخص رفتن بالا ورزشي ، علم عرصه
به دولتي دستگاههاي در شاغل زنان تعداد افزايش درصد ، 70
كارمندان و مديران تعداد ازدياد درصد ، ميزان 1/29
فضاي تحتتاثير را درصد سطح 8/12 تا زن عاليرتبه
معتقديم گرچه:گفت و دانست كشور در شده ايجاد فرهنگي
ندادهايم ، انجام است فرهيختهمان زنان درخور كه كاري
مسئولان به بانوان مسائل شناساندن جهت در ناچيز قدمي اما
نتيجه كه شد برداشته زنان مشاركت كردن قانونمند همچنين و
.شد خواهد مشخص آينده سالهاي آن
مهمترين از فرهنگي مشكلات اينكه به اشاره با شجاعي
:گفت بوده زنان مشاركت امور مركز فعاليت سرراه بر موانع
داشت وجود زن به نسبت جامعه در كه انديشهاي و تفكر نوع
تفكر اين وجود و بانوان توانمندي تلقيعدم نيز و
ما معضلات مهمترين از هستند دوم درجه شهروندان آنها كه
.بود
شايستهسالاري اصل بايد كه اين بيان با رئيسجمهور مشاور
جمله از زنان مسائل:، گفت گيرد قرار نظر در انتخابها در
اين حل جهت در بايد همه كه است كشور كلان و ملي موضوعات
.كنند تلاش مشكلات
طرح به قادر كه را قوي سازمان يا تشكيلات يك وجود عدم وي
باشد ، كشور سطح در بانوان به مربوط موضوعات اجراي و
يك به ما:كرد تصريح و دانست كنوني نارسايي مهمترين
مصالح فيلتر از را كشور مسائل همه كه فرابخشي سازمان
آمده بوجود انديشه و تفكر با تا نيازمنديم دهد عبور زنان
اين مشكلات حل جهت در قدرتمندانه لازم بودجه صرف نيز و
.شود تلاش گروه
دادخواهي رئيسجمهور از قوچاني محمد پدر
كرد
روزنامهنگار و نويسنده قوچاني محمد پدر :اجتماعي گروه
.كرد دادخواهي رئيسجمهوري از سرگشاده نامهاي ارسال با
را فرزندم تاريخ 23/5/79 در است ، نوشته خود نامه در وي
بدون و تاريخنگاري و نويسندگي جرم به و احضار دادگاه به
.ميبرند زندان به و محكوم موقت بازداشت به اتهام تفهيم
قسم كه شما !رئيسجمهور جناب:است نوشته قوچاني محمد پدر
شده كه هم يكبار.باشيد اساسي قانون حافظ كردهايد ياد
. بگيريد را بيقانوني جلوي
حدود را فرزندم:است نوشته نامهاش از ديگري بخش در وي
.ندارم چنداني خبر او از كردهاند ، بازداشت است هفته دو
را خانوادهاش و وي وكيل به ملاقات اجازه تاكنون
اين هزينه نميدانم چيست؟ جرمش نميدانم.ندادهاند
بدهد؟ بايد كه را بيقانوني
تلفني تماس خود خانواده با زيدآبادي
گرفت
با تلفني تماس در زيدآبادي احمد :اجتماعي گروه
اوين زندان در انفرادي سلول در كه كرد اعلام خانوادهاش
.سرميبرد به
شعبه 1410 حكم با منزلش در مرداد دوشنبه 18 صبح زيدآبادي
وي.نداشت تماس خود خانواده با زمان آن از و شد بازداشت
مورد در ديگري اطلاعات خود خانواده با تلفني تماس در
.است نكرده ارائه خود وضعيت
از كه روزنامههايي به مطبوعاتي معاونت
داد تذكر كردند خودداري شمارگان درج
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت :اجتماعي گروه
شمارگان درج براي مقرر مهلت يافتن پايان دنبال به اسلامي
اطلاعيهايبه در چهارشنبه روز كشور ، مطبوعات توسط
كردند ، خودداري شمارگان درج از كه روزنامههايي از تعدادي
.داد تذكر
و جوان رسالت ، اسلامي ، جمهوري كيهان ، روزنامههاي
مصوبه اجراي در كه هستند جملهروزنامههايي از خراسان
هر در مطبوعات درجشمارگان ضرورت بر مبني دولت هيات اخير
.كردند امتناع كار اين انجام از چاپ ، نوبت
بر مبني تذكري كه كرد نشان خاطر همچنين مطبوعاتي معاونت
.است شده ابلاغ روزنامهها اين به فوق مفادمصوبه رعايت
بررسيهاي نتايج نزديك آينده در همچنين مطبوعاتي معاونت
.كرد خواهد اعلام را كشور مطبوعات درمورد شده انجام
ندادم اجاره را نشاط روزنامه :صفري لطيف
با نشاط روزنامه مسئول مدير صفري لطيف :اجتماعي گروه
قاضي به خطاب اوين زندان بند 325 از نامهاي ارسال
دادگاه در شده مطرح مطالب مورد در را نكاتي مرتضوي
به خطاب خود نامه در وي.كرد مطرح دانستنيها هفتهنامه
مشاركتي قرارداد كه شرايطي در:است آورده شعبه 1410 رئيس
آقاي و اينجانب بين نشاط روزنامه انتشار (اجارهاي نه و)
(روز جامعه شركت) نه و حقيقي شخص عنوان به وليبيگ باقر
نامه هفته گردانندگان مدارك و اسناد ديگر همراه را
نزد و بردهايد غنيمت به آنها دفتر فتح هنگام گوناگون
آنهم روزنامه اين بودن اجارهاي تلقي ميباشد ، موجود شما
و قاضي استقلال ناقض و صداقت از دور روز جامعه شركت با
.ميباشد محكمه
ساختمان توقيف به نسبت شمسالواعظين همسر
كرد شكايت روز جامعه
ماشاءالله همسر عباسقليزاده فريبا :اجتماعي گروه
.كرد ساختمانشكايت كننده توقيف قاضي از شمسالواعظين
:است آورده قضات انتظامي دادسراي به خود درنامه وي
ملك كه روزنامه دفتر گوناگون ، هفتهنامه توقيف دنبال به
تمامي همراه به ميباشد (شمسالواعظين) همسرم خصوصي
اين كه است توضيح به لازم.است گشته پلمب و توقيف اموال
تعطيلي از بعد بوده ، روز جامعه شركت اجاره در شخصي ملك
از نفر دهها بيكاري به منجر كه آزادگان عصر روزنامه
منبع تنها محل اجاره از مبلغي دريافت شد ، روزنامهنگاران
ماه يك به نزديك هماكنون.ميشد محسوب خانواده درآمد
به نميدانم حال فوقالذكر ، افراد توسط خانهام كه است
هيچ ايشان كه است اين سئوال.است شده توقيف منظوري چه
دارد؟ بنده شخصي ملك توقيف براي شرعي و قانوني مجوز
خود آپارتمان به انتقال تدارك در بنده كه اين بعدي مسئله
بحران اين با ناگاه به كه بودم -مذكور ساختمان در -
فرزندانم تحصيل ايام نزديكي آستانه در و شدم روبهرو
زودتر چه هر دارم تقاضا والا مقام آن از.گشتهام سردرگم
.بنماييد فرزندانم و من حقوق احقاق و پرداخته دادرسي به
|