فرهنگها گفتوگوي ماهيت
پرهام باقر دكتر با گفتوگو
فرهنگها گفتوگوي سازنده طرح از سال سه به نزديك :درآمد
تحقق بنيادين پيشزمينه دو.ميگذرد رئيسجمهوري توسط
سطح در فرهنگي تكثر و گونهگونيها پذيرش يكي گفتوگو اين
فرهنگي دادههاي به گسترده و ژرف احترام ديگر و جهان
يادشده ، طرح كه ميرسد نظر به اينرو از.است ديگران
و حساسترين از يكي كههماكنون ما ، كشور در بويژه
كردن نهادينه راه در را خويش تاريخي دورانهاي مهمترين
و اجتماعي گروههاي و مردم همهجانبه مشاركت و مردمسالاري
و آزاد گفتوگوي راستاي در ميتواند ميپيمايد ، سياسي
گوناگون وقوميتهاي اجتماعي گروههاي و طبقات همه هميارانه
يك به ميتوان كه است پس اين ازافتد كار به ايران
آحاد همه متعامل خواستهاي بربنيان ملي آشتي و تفاهم
براي را فرهنگها ديگر با گفتوگو آنگاه و رسيديم مردم
.كرد آغاز وصلح آشتي سراسر جهاني به رسيدن
باقر دكتر با است گفتوگويي ميآيد ، پي از كه مطلبي
كتاب پيش چندماه.گفتوگو اين چيستي پرهام ، درباره
پرهام دكتر ترجمه به"فرهنگها گفتوگوي و غربي انديشه"
براي را پرسشهايي مناسبت ، همين به.درآمد كتاب بازار به
دكتر.گفت پاسخ آنها به ايشان و فرستاديم پرهام دكتر
دكتراي و عالي دانشسراي از فلسفه ليسانس دارنده پرهام
تاكنون وي از.است پاريس سوربن دانشگاه از جامعهشناسي
"درايران سياسي خرد نقد مباني ;فردوسي نگاه با" كتابهاي
و نگري باهم ،(روز فرزان نشر) دولت و جامعه ،(مركز نشر)
و است رسيده چاپ به (آگه نشر -مقالات مجموعه) يكتانگري
و نظري سياسي ، فلسفه حوزههاي در كتاب بيست از بيش نيز
ژان ماركس ، دوركيم ، هگل ، ;چون انديشمنداني از جامعهشناسي
..و فوكو ميشل لئواشتراوس ، آرون ، ريمون ژانهيپوليت ، وال ،
.است برگردانده فارسي به.
موضوع بار نخستين براي ما كه تابستان 1378 در :همشهري
شما كشيديم ، پيش تمدنهارا گفتوگوي طرح درباره صحبتي
"تمدنها گفتوگوي و غربي انديشه" كتاب ترجمه سرگرم
ترجمه انتشار از بعد به ما صحبت است بهتر گفتيد بوديدو
كتاب اين كه است ماه شش نزديك اكنونشود موكول كتاب اين
پيش را صحبت آن كه است مناسبي فرصت و آمده بازار به
از نيست بد موضوع اين به ورود از پيش ولي بكشيم ،
وجود كتاب اين ترجمه مورد در كه را ابهامي شمابخواهيم
كتاب جلد روي در مترجمان اسامي ترتيب:كنيد برطرف دارد
كتاب اين اول مترجم بدرهاي فريدون آقاي كه ميدهد نشان
كه است نشده داده توضيحي ولي آن ، دوم مترجم شما و است
كدام شماچيست كتاب اين ترجمه در شما از يك هر دقيق سهم
را؟ فصول كدام بدرهاي آقاي و كردهايد ترجمه را فصول
است ، 264 شده منتشر صفحه در 299 كتاب اين:پرهام باقر
ترجمه من بوده فرانسه زبان به اصل در كه را ، اول صفحه
انگليسي زبان به اصل در كه را بعدي صفحه 20;كردهام
كه را آخر صفحه و 20 ;كردهاند ترجمه بدرهاي آقاي بوده ،
بود قرار.ناقد خسرو آقاي بوده آلماني زبان به اصل در
كه ترتيبي همان به بدرهاي آقاي سهم ميزان شدن روشن براي
را ايشان نام يعني كنند عمل شده ، عمل ناقد آقاي مورد در
.بنويسند فصل همان بالاي در فصل يك همان مترجم عنوان به
كاربست در روز فرزان انتشارات يعني كتاب ، ناشر متاسفانه ،
ابهامي نتيجه ودر كرده سهلانگاري نشر كار قواعد و اصول
.است آمده پيش كرديد اشاره آن به شما كه
در ترجمه اين از نسخهاي كه تاريخ 4تيرماه 1379 ، در من
اتحاديه براي زمينه اين در شكايتي رسيد ، دستم به پاريس
كه بخواهند ناشر از كردم تقاضا و فرستادم ايران ناشران
اتحاديه رسيدگي از پس.بكند كاري خودش خطاي جبران براي
و كند چاپ را توضيحي شد موظف ناشر موضوع ، اين به ناشران
اين منتها.كرد هم را كار همين كه بگذارد كتاب صفحات لاي
حالي در و كتاب انتشار از پس ماه سه حدود توضيحي كار
فروش به كتاب نسخههاي از زيادي تعداد كه ميگرفت صورت
را نسخه خود 500 سهم به ارشاد وزارت فقط گويا)بود رفته
اين از پيش نسخههاي كه كساني همه بنابراين.(است خريده
ازاين هستندو ابهام در -شما مثل -خريدهاند را توضيح
به را توضيح همين ناشر كه بود اين حقندارند خبر مطلب
ودر ميكرد چاپ كتاب پخش به شروع از پيش و خودش ابتكار
بينالمللي سازمان يك كه بويژه نسخههاميگذاشت ، همه لاي
در آمده كتاب جلد روي نشاناش و نام يونسكوكه نام به
خطاي كه نبود درست و دارد دخالت كتاب اين ترجمه جريان
يك يونسكو.شود گذاشته هم يونسكو پاي به ايراني ناشر
سهلانگار آنقدر هرگز و است جهاني فرهنگي و علمي سازمان
پا زير آشكارا چنين اين را مترجمي معنوي حق كه نيست
فعاليتهايي آستانه در كتاب اين كه عليالخصوص و بگذارد
اسلامي جمهوري محترم رياست پيشنهاد به كه ميشد منتشر
تمدنها گفتوگوي براي جهاني اقدام يك چارچوب در ايران
ناشر كه بود اين انتظار شرايطي چنين در.ميگيرند انجام
و ميداد نشان خودش از بيشتري مسئوليت و توجه كتاب اين
.ميآورد بازار به شايستهتر قالبي در را كتاب ترجمه
.بگذريم
و چيست كتاب اين مباحث كه بدهيد توضيح است ممكن:همشهري
فرهنگها گفتوگوي هدفهاي پيشبرد به كمكي چه مجموع در
ميكند؟
پيش چندماهي كه است همايشي گزارش كتاب اين:پرهام باقر
گفتوگوي ايراني مركز ابتكار به انقلاب پيروزي از
و پژوهشگران از عدهاي.شد انجام تهران در تمدنها
موضوع.داشتند شركت همايش اين در وخارجي ايراني متفكران
:بود شده گرفته نظر در زير شكل به همايش اين در بحث اصلي
امكان آيا غربي انديشه جهانگير تاثير به توجه با"
طرح قالب در "وجوددارد؟ تمدنها ميان واقعي گفتوگوي
همايش اين اصلي مسائل كه گفت ميشود صورت اين به مساله
و غربي انديشه (شوند1 مطرح زير شكل به ميبايست
;انديشه اين جهانگيري خصوصيت با ارتباط در آن ويژگيهاي
ذاتي خصلت با ارتباط در آن وويژگيهاي غربي تمدن (2
كه چرا آنها ، ويژگيهاي و ديگر تمدنهاي (3;غربي انديشه
اشاره تمدنها گفتوگوي به همايش اصلي سوال طرح در
و هم با آنها گفتوگوي و تمدنها از كه هنگامي و ميشود
كم دست روششناسي لحاظ از ميگوييم ، سخن غربي تمدن با
;بشود اشارهاي آنها ذاتي خصوصيات و تمدنها اين به بايد
باچنين تمدنهايي كه اين باب در نتيجهگيري (بالاخره 4 و
چگونه دارند اگر نه ، يا دارند گفتوگو امكان آيا خصوصيات
اين كرد؟ بايد كار چه حال هر در و چرا؟ ندارند اگر و
در مساله طرح الزامهاي به بنا كه است برداشتي و تلقي
عمل در.كرد عنوان و داشت انتظار ميشود پرسش آن قالب
آقاي سخنراني مثل استثنا چند جز به.نشده چنين اما
و كارها برپايه غربي انديشه خصوصيات آن طي كه شايگان
به ،..و فوكو كويره ، الكساندر چون كساني تحليلهاي
كه نمو ، فيليپ ازسخنان پارهاي يا شده ، شمرده بر درستي
از ستايش باب در فقط همايش ، آن در مسلط گرايش خلاف بر
مبتكر كه است گفته بلكه نداده سخن داد شرقي معنويت
برخي يا ;هستند غربيان خود نيز انديشهغربي از انتقاد
شجاعانه آنها در كه كربن هانري مرحوم صحبتهاي در نكات
صريحا و ميكند دفاع غرب حقيقتجوي و كنجكاو ذهنيت از
و تاريخ درباره غربيان كنجكاوي همه آن برابر در ميپرسد
وتمدن تاريخ شناخت راه در گامي چه شرقيان شما شرق تمدن
بقيه استثناءها اين از غير به باري برداشتهايد ، غرب
از انتقاد به و شده دور همايش اصلي مساله از سخنرانيها
با تقابلي قالب در شرقي معنويت از ستايش و غربي انديشه
در مسلط گرايش كه تقابلي است ، انجاميده غرب و شرق عنوان
تقابلي نه ميداند انتولوژيك تقابلي را آن همايش همان
نيز سخنرانيها همين همه در البته.تاريخي و سوسيولوژيك
و انديشه كه بحرانهايي و مسائل زمينه در سودمندي نكات
در مثلا يا دارد وجود روبهروست آنها با غربي تمدن
خواندن كه غرب ، شرقشناسي محور اروپا روحيه از انتقاد
آن بر انتقاد اين من نظر به مجموع در ولياست مفيد آنها
و همايش اصلي مساله به پرداختن جاي به كه است وارد همايش
و آورده روي متافيزيكي بحثهاي به تمدني ، قالب در آن طرح
و عقل از كه شدهاند تشويق همه معمول ، طبق نيز ، سرانجام
و بنالند غربي انديشي علم و عقلگرايي
شرقي معنويت اين كه ازآنجا و ببالند شرقي معنويت به
چرا كه نشده معلوم درعمل است ، مذهبي ديدگاه همان اساسا
ديدگاهي البته خود درجاي كه -را مذهبي ديدگاه اين
و دانست شرقي اساسا بايد -است احترام درخور و فرهنگساز
عالم بزرگ مذاهب كه است درست زيرا داد؟ نسبت شرق به
غرب امروزه كه چيزي آن آيا ولي برخاستهاند شرق از بيشتر
مانده كنار بر كلي به مذاهب اين نفوذ دائره از ميناميم
پس نيست ، چنين اگر است؟ نپذيرفته آن از تاثيري هيچگونه و
شرق به آن دادن نسبت و اساس اين بر وجودي قلمرو يك تعيين
در پس شود؟ توجيه ميتواند چگونه و دارد محملي چه منطقا
به كمكي چه كتاب اين مباحث كه اين درمورد شما سوال پاسخ
بگويم ميتوانم ميكند تمدنها گفتوگوي هدفهاي پيشبرد
در ميگويد ما به كه است اين كتاب اين فايده مهمترين كه
پيش در نبايد را راهي چه تمدنها گفتوگوي مساله طرح
غرب و شرق مبحث اگر حتي كه ميدهد نشان ضمن در و بگيريم
تهيبود بگيريم ، تمدنها گفتوگوي مساله طرح از جزوي را
غرب و شرق بحث.كجاست در غرب و شرق بحث به مربوط خلا يا
معلوم صراحت به اولا بايد باشد علمي بحثي بخواهد اگر
مقوله از:هستند مقولهاي چه از غرب و شرق مفاهيم كه كند
تفاوتهاي مقوله از يا انتولوژياند ، يا متافيزيك
با ارتباط در ثانيا سياسي؟ -تاريخي يعني سوسيولوژيك ،
آثار در كه ترتيبي به غربي ، انديشه خصوصيات تعيين
فوكو ، ميشل كويره ، الكساندر باشلارد ، همچون دانش فيلسوفان
خصوصيات تعيين با ارتباط در و ميبينيم...و كانگيلهم
نيز جهان سوي اين متفكران انديشه ، آن پايه بر غربي تمدن
هستند خودبنياد تفكري و خودبنياد تمدني داشتن مدعي اگر
تعيين را تفكر و تمدن اين ذاتي ويژگيهاي و بنشينند بايد
غربي تمدن و انديشه با آنها مقابله ضمن بشود تا كنند
گفتوگوي بحث پيشبرد براي سنجشي قابل و عيني زمينه
.كرد فراهم تمدنها
آنها به شما كه روششناختي ويژگيهاي به توجه با:همشهري
طرح از شما خود تلقي بفرماييد است ممكن كرديد ، اشاره
چيست؟ تمدنها گفتوگوي مساله
من نظر به تمدنها ، گفتوگوي مساله طرح در:پرهام باقر
تفاوت نكات اين از يكي.است اساسي اهميت داراي نكته چند
تمدنهاست برخورد به مربوط بحث با تمدنها گفتوگوي بحث
.كشيدهاند پيش را آن "هانتينگتون ساموئل" چون كساني كه
و قدرت استراتژي زاويه از است بحثي تمدنها برخورد بحث
خدمت در هانتينگتون چون متفكراني.جهاني سطح در آن حفظ
.هستند معيني منافع سخنگوي و دارند قرار معيني سياستهاي
برخورد و تعارض به او كه گفت ميشود هانتينگتون مورد در
شنيدن از پس كه -او نظريات نتيجه و دارد توجه بيشتر
تفصيل با هم پرحجمي كتاب قالب در اخيرا ديگران انتقادات
سوي به جهان كه بود خواهد اين -است شده منتشر بيشتري
او.شود داده سوق ديگري تسليحاتي انباشت و انديشي تعارض
با و كرده بندي سرهم تمدن از كه دلخواستهاي تعريف با
در يكديگر ، با فرهنگي عناصر و تمدني عناصر عمدي آميختن
شوروي بلوك فروپاشي از پس جهان در تا است آن بر واقع
عرصه كهدر دهد نشان و بتراشد غرب براي تازهاي دشمن
و غرب يك درجه دشمن كه است اسلام ديگر اكنون قدرت ، جهاني
نظريه برابر در تمدنها گفتوگوي مساله طرح.آمريكاست
هوشمندانه اقدامي خاتمي آقاي سوي از تمدنها ، برخورد
اين از بايد و بود بدسگاليها اينگونه خطر رفع براي
اگر كه داشت توجه بايد ولي ، .آفرينگفت ايشان به بابت
نام به و نشود رعايت درستي به عمل در نيت دو اين تفاوت
برداريم گام راهي در عمل در تمدنها گفتوگوي از طرفداري
در عملا باشد ، سياسي "مبارزخواني من هل" نوعي كه
پيش ميخواهند هانتينگتون امثال كه افتاد خواهيم چالهاي
بر يكسره كه بگيريم قرار موضعي در اگر ما.بكنند ما پاي
اين پيوسته و كنيم تاكيد غربي تمدن منفي آثار و بديها
سر از فقط كه است تمدني غربي تمدن كه كنيم تكرار را سخن
گفتوگوي نام به مينگرد ، جهان مسائل به سلطهجويي
.گرفت خواهيم جاي تمدنها برخورد جبهه در عملا تمدنها
آغاز مادي جهان در زندگي و مادي زاويه از نخست تمدني هر
هدفهاي خود ذات در تمدني هر اين بنابر.است كرده كار به
غربي تمدن.ميكند دنبال را قدرتطلبانه و جويانه تراكم
در و غربيان امروزه اگر.نيست مستثني قاعده اين از نيز
و تكنولوژيكي اقتصادي ، چيرگي جهان بر آمريكا ، آنان راس
در و شرق اين ، از پيش سال پانصد و هزار دو دارند ، نظامي
داشت را جهان بر چيرگي همين كه بود ايران شرقي ، ملل بين
.ميكرد فرمانروايي روز آن متمدن دنياي از اعظمي بخش بر و
را گيتي اقصاي تا كه ايران جنگي مردان نيزه داستان
جهانگشايان اين به عالم همه كه باجي و بودند درنورديده
بازمانده هاي يادمان و كوهها سينه بر هنوز ميداد روز آن
از پسبخواند را آن ميتواند كسي هر و است نقش تاريخي
بهنوبه را چيرگي همين كه رسيد اسلام عالم به نوبت ايران
قرار مقامي در ديگر ما اگر اكنون.آورد دست به خود
كه رواست آيا باشيم داشته را چيرگيها گونه آن كه نداريم
خود گويي كه بگوييم سخن چنان غربيان چيرگي و سلطهگري از
بنيبشري برهيچ چيرگي و تجاوز به دستي هرگز شرقيان ما
پديده كه هستند غربيان و غرب فقط اين و نكردهايم دراز
كردهاند؟ اختراع را سلطه
دارد ادامه
|