قديم لرستان در توتمي بنيانهاي
فرهنگ آغازين برهههاي از (توتميسم) باوري توتم :درآمد
به توتمي باورهاي از نشاني نتوان شايد البته است ، بشري
اقوام همه در جهاننگري يك درحكم يعني گسترده گونهاي
و خاستگاه به باور روي هر به ولي گرفت ، سراغ بشري
ديده آغازين فرهنگهاي برخي در گياهي و جانوري ريشهاي
.ميشود
در فرانسوي ساختگراي انسانشناس ;استروس لوي كه چنان آن
بومي قبيلههاي در باوري توتم بازنموده ، خويش پژوهشهاي
اين در ميخورد ، چشم به سرخپوستان و آفريقا استراليا ،
مناسبات خويشاوندي ، پيوندهاي باورها ، همه جامعهها ،
.است گرفته شكل پايه اين بر سياسي واقتصادي اجتماعي
و نژادي خاستگاه قومي يا قبيله هر كه باوري درتوتم
پيرامون در عموما كه گياهي يا جانور به را خويش نياكاني
داراي لوياستروس گفته به و رسانده اوست ، با پيوند در و
نهي كه رو اين از منفي (تابو)است ، منفي و مثبت جنبه دو
بوده (گياه يا جانور) خوردن و شكار با رابطه در حرمتي و
به قبيله يا قوم نخستين خاستگاه آن كه حيث آن از مثبت و
آيينهاومراسم در زندگي ، پرتوان نيروي از برخورداري دليل
.گردد عرضه مردمان بر قرباني رسم به ويژهاي
باوري توتم نشانههاي درباره پژوهشي ايران ، در متاسفانه
جز.است نشده ايراني وباورهاي قصهها و اسطورهها در
ميآيد ، پي از كه مطلبي در.ونادقيق پراكنده اشارتهايي
قديم لرستان در را توتمي باورهاي تا كوشيده نويسنده
.بگيرد پي خويشاوندي مناسبات و پيوندها در بويژه
:مقدمه
دوره به آن قدمت كه است كهن بس پيشينهاي داراي لرستان
چنان (1)ميرسد نيز -كرومانيون انسان يعني -ديرينهسنگي
و غارها ديواره بر شده حك ملون نقوش و باستاني آثار كه
.است آن درخشان ديرينه گواه خود منطقه اين صخرههاي
و اوستايي بن با بومي واژگان روي بر زبانشناسي مطالعات
دهنده نشان ولكي لري افسانههاي و اساطير بررسي و پهلوي
اقوام ساير با ديار اين ساكنان قومي و فرهنگي پيوند
در علمي تحقيق و دقيق كار متاسفانه ، اما است ، آريايي
موردمعدود چند در جز -لرستان كهن فرهنگ و تاريخ زمينه
سپرده فراموشي به ديرباز از زمينهها ديگر همچون -ومحدود
ناصرالدين سلطنت اوائل در كه شيل ، ليدي خانماست شده
براي جاني خطرات وجود است ، كرده سفر لرستان منطقه به شاه
به انگليسي فوترينگهام و گرانت قتل مانند -را كاوشگران
منطقه اين در تفحص راه در جدي موانع از -لرها دست
قومي را لرها انگليسي ، كرزن لرد كه آنجا تا (2).ميداند
.ميخواند مكتوب آثار بدون و مجهول تاريخي با و ناشناخته
(3)
باشد توانسته وجيزه اين كه ميرود اميد وصف ، اين با
گرچه.سازد روشن را كهن ديار اين مبهم تاريخ از نقطهاي
و نبوده نقص از خالي حاضر مقاله كه است آن بر نگارنده
با كه است ديار اين تمدن معرفي جهت در كوچك گامي صرفا
.شد خواهد تكميل سايرين محققانه نگرش و نقد
با كه هستيم آن درصدد كوتاه مقدمه اين ذكر با اينك
ايراني كهن آثار و درمتون "وند" واژه لغوي اشتقاق بررسي
درمناطق حيوانات به منتسب طوايف تسميه وجوه بررسي به
.بپردازيم لرستان مختلف
بشر فرهنگ در حيوانات قداست
مورداحترام و مقدس اغلب مفيد حيوانات مختلف فرهنگهاي در
كردن باقرباني انسان نيز الايام قديم در.ميباشد و بوده
و علوي نيروهاي رضايت طريق اين از تا ميكوشيد حيوانات
حرمت اساس براين.سازند فراهم نحوي به را مافوقالطبيعه
پديدهاي و ;ميانجامد نيز الوهيت به گاه موجودات اين
قبل ايران در كه چنان.ميرسد ظهور به توتميسم به موسوم
عصر در حتي -هندويي نظام در و ;است مقدس نر گاو اسلام از
.ميگيرد قرار پرستش مورد ماده گاو -هم حاضر
شمرده مقدس جانوران از بسياري نيز قديم مصر در
به بومي ايزدبانوي كه ميكردند تصور حتي ميشدهاندو
و ممنوع آنها گوشت خوردن لذا.مييابد تجسم جانوران گونه
نتيجه در گاهي و (4).ميشد محسوب بزرگي جنايت آنان ، كشتن
جنگهايي آنان بين منطقهاي در مقدس حيوان حرمت عدم
مايك روزگار در":مينويسد پلوتارك كه چنان ;درميگرفت
را اكسيرينخوسيها بود ، خورده را خرچنگي سينوپوليسي
.خوردند را آنها گوشت و كردند قرباني را همه گرفته
".گرفت در مردم از گروه دو آن ميان خونين جنگي بنابراين ،
وگيدله هاكوار بانج ماركام ، قبائل نيز درهندوستان (5)
كركس و قورباغه لاكپشت ، از را خود نام ترتيب به
آنها به و نميخورند رانميكشند ، حيوانات واين گرفتهاند
كه ايراني روايات مطابق و(6).نميكنند هم بيحرمتي
به بزرگي كرامات است حيواني توتمگرايي نوعي بيانگر
كيخسرو كه آوردهاند چنانكه.ميشود داده نسبت جانوران
عقاب را وهخامنش ميدهد شير بزي را اردشير و سگي ماده را
طرد پدر سوي از سپيد موي جهت به رستم پدر زال و ميپرورد
(7).ميدهد پرورش قاف قله در را او سيمرغ و شده
پرستي توتم مباني بر كوتاه اشارتي
ديني بينش از است شيوهاي توتميسم ، كه است ذكر به لازم
سر آنها از گروهي و فردي اعمالي كه ابتدايي انسانهاي
.دارد تاكيد وحيوانات اهميتگياهان بر غالبا و ميزند
توتم نوع سه كه است واجب ابتدايي جامعه در فردي هر البته
سه -توتمي قبيله -كلان اعضاي براي عبارتي به ;باشد داشته
:از عبارتند سه اين كه ميكند پيدا قداست گياه يا حيوان
ويژهاي توتم داراي افراد از يك هر كه.فردي توتم:الف
زنان و مردان كه جنسي توتم:باست سايرين از جداي
و معمولترين كه گروهي توتم:ج.ميپرستند را آن جداگانه
گروهي توتميسم همانا توتميسم ، وابتداييترين فراگيرترين
براي را چندي ويژگيهاي آزادگان دكتر لذا.است جانوري و
.ميپردازيم آنها از پارهاي ذكر به ما كه ميشمرد بر آن
انسانهاي اجتماعي واحدهاي پنهان يا رمزي رابطه ("1
.وگياهان ازجانوران انواعي با ابتدايي
غيرمستقيم ، يا مستقيم طور به گرا ، توتم گروههاي نام (2
.است شده گرفته توتم از
محققان بر كه كهني حوادث اثر بر شايد توتمها ظهور (3
(8)".باشد گرفته صورت نيست روشن
ممكن منابع پارهاي به استناد با آزادگان استاد نظر به
گروه اعلاي جد آميزش نتيجه در حيوان به انتساب علت است
با گروه پيوند كه آن يا ;باشد توتمي حيوان با توتمي
.باشد غذايي و خوراكي جهت از آن به وابستگي خاصي جانور
قديم لرستان در توتميسم آثار
كينتوس و آريان و استرابون قول از باستان عهد در
كوچك لرستان سرزمين كه است شده نقل ديودوروس و كورتيوس
را آنان همگي و است بوده كاسيها جايگاه و مسكن
(10).ميكنند توصيف سركش و غارتگر كوهنشيناني
كوچك ، لرستان در توتمي انديشههاي اقتضاي به بنابراين ،
با و ;شدهاند موسوم جانوران نامهاي به بسياري قبائل
جانوران به منسوب كه طوايفي اسامي در اتيمولوژيكي مطالعه
به ميتوان آنها در را حيواني توتمگرايي ردپاي است ،
.دريافت سهولت
"وند" كلمه شناسي ريشه
تاريخ در كه -هستند آريايي نژاد از لرها كه آنجا از
اقوام تمام مانند نيز آنان پس -است شده ضبط كاسيتها
ايراني اقوام ساير و پارسها مادها ، اختلاط نتيجه
يا پشتكوه نواحي در فعلي لرستان مردم زبان لذا.ميباشند
و آمده بوجود قديم ايراني زبان تركيب از و لكي پيشكوه ،
كلمات و داشته تام شباهت فارسي زبان با تركيبات حيث از
(11).دارد كمتري نفوذ آن در خارجي
به است لازم ابتدا ديدگاه ، اين تبيين براي اساس برهمين
ايراني كهن متون در "وند يا ون" لغوي ريشه بررسي
.بپردازيم
است پسوندي وان ، مرادف مانند ، و شبيه (پسوند) [و] ون
و نارون ،(پلوان) پلون در چنانكه مانندگي و شباهت بر دال
(12).است آمده غيره
مينوون ايوان اين بر را انجم تست از فروغ
مينائي گردون اين بر را مرمه تست از شعاع
صورت به "مينوون" لفظ رضوي مدرس تصحيح سنائي ديوان در
از مركب واژهاي را آن اگر كه (13).است آمده مينوگون
حال هر در بدانيم ون +مينوگ از مركب واژهاي يا گون+مينو
يا مينوگ زيرا.نمود خواهد مانندگي و شباهت معناي افاده
(Madag) مادگ مقابل در مزدايي بيني جهان در (Menog) منوگ
.است آمده ون پسوند با همواره و ;است ميرفته بكار
و طبق و كوزه و كاسه مانند كه ظرفي.وند آب.آوند:وند
بر مختلف لغت فرهنگهاي از نقل به دهخدا.است آن امثال
خداوند ، :چون كلماتي آخر در "وند" پساوند كه است آن
(دارايي و صاحب) مند معناي افاده...و پولادوند بيدادوند ،
اتصاف پسوند وند قاطع برهان حاشيه در و (14).مينمايد
(15).است
:ذيل معاني بر دال است پساوندي "وند" كلي بطور اين بنابر
.وند دولت:مانند.صاحبي و خداوندي:الف
.فولادوند خداوند ، :مانند.شباهت:ب
.نهاوند دماوند ، :مانند.امكنه اسماء آخر در:ج
معني به (Vant) ونت ايران باستاني زبانهاي در البته
(16).ميباشد دارنده
كاربرد چگونگي به واژه اين لغوي و اجمالي بررسي به اينك
.پرداخت خواهيم ايراني كهن متون در آن معاني و
به "اشونان" و "اشون" لفظ گاتها بندهاي از بسياري در
يا "دروند" لفظ و (راستي و تقوا) اشه پيروان معني
است راستي عدم و تقوي عدم يعني دروج پيروان كه "دروندان"
/هات -و 17 بند 10 هات/31 يسنه ، ).است رفته بكار بكرات
(و 18 بند 17 31
شونده ، چيره" معني به نيز اوستا در وننت ، واژه البته
و نمودن غلبه معني به Van "ون" فعل از "دهنده شكست
ستارهاي نام همچنين و است شده مشتق است يافتن پيروزي
به و يادشده "آفريد مزدا" صفت با او از بارها كه است
(17).است يكي (Vega) "نسرواقع" با زياد احتمال
از بيشتر مراتب به "اشون" لفظ زرتشتي متاخر متون در
اوستا ، خرده در مثال عنوان به.است رفته كار به گاثاها
22"اشونان يا و اشوني اشون ، " رپيتونگاه يعني دوم گاه
عنوان به گاهي كه ;است رفته بكار گاه اين بند در 12 بار
شده استعمال امشاسپندان صفت عنوان به گاه و ايزدان صفت
بخش 2 ، ) بندهش در (بند/6 رپيتونگاه ، اوستا ، خرده).است
بكرات ونند واژه (بندهاي 1512) خرد مينوي در و (بند 7
(18).است شده استعمال
لرستان وندهاي تسميه وجه
تصريح نيز كهن متون كه همچنان -وند لفظ اگر اين ، بنابر
اذعان بايد ;باشد داشته راهروي و تبعيت بر دلالت -دارد
و نام با پيوند در طوايف اسامي تاريخي ريشه كه نمود
با و انسانها زندگي در موثر و مفيد جانوران و گياهان
شيراوند ، چقلوند ، بازوند ، سگوند ، :مانند "وند" پسوند
بزعم كه -دركوند و خورشيدوند قرليوند ، قلاوند ، دالوند ،
نوشته دريكوند نادرست به بهاروند ، اماناللهي دكتر
در گياهي حيواني ، گرائي توتم نوعي از نشان -(19).ميشود
همه در امر اين كه ;دارد لرستان منطقه كهن فرهنگ
.ميآيد بشمار آنان اصالت و قدمت مبين خود بشري ، تمدنهاي
تحت اسلامي عصر در منطقه توتمي اسامي كه است ذكر شايان
ماقبل كهن فرهنگ رسوبات اما درآمده غني فرهنگ اين نفوذ
يوسفوند ، حسينوند ، حسنوند ، يافته تحول صورت به اسلام
.است نموده ظهور و بروز..عثمانوندو
مناطق در بحث مورد طوايف و اقوام مردم فرهنگ در البته
روايات طوايف نامهاي تسميه وجوه درباره ديار اين مختلف
و علمي مبناي اغلب كه ;ميخورد چشم به فراواني اسطورهاي
.ندارد سازگاري نيز ريشهشناختي مباني با و نداشته تاريخي
معمرين و بزرگان از كه است تعابيري روايات اين جمله از
.ميشود نقل سگوند بزرگ ايل
جنگها به واژه اين تسميه وجه كه برآنند قوم اين معمرين
ميشود ، مربوط همجوار طوايف با افراد اين محلي نزاعهاي و
از تا بسته هم به را سگ قلاده چندين جنگها از يكي در كه
رعب ايجاد و داده جلوه كثير را خويش گروه تعداد طريق اين
وجه با را آنان سبب بدين.بنمايد دشمنان دل در وحشت و
"سگوند" به استعمال تداوم اثر در و خوانده "بند سگ" فاعلي
.است يافته تبديل
در پيشگامي جهت به سگوند تسميه وجه ديگري تعبير براساس
لذا ;است نهرها برروي سد بستن طريق از آب ساختن مهار
نهايتا و سگبند بصورت بعدها و خوانده "سدبند" را آنان
.است يافته تغيير سگوند به
خاصي توضيح بدون را سگوند استرابون كه است ذكر به لازم
اخلاف را سگوندها نيز برخي البته (20).است آورده "سگفن"
نيز قول اين كه ;ميدانند سكاها باستاني قوم به منسوب و
به و پهلوي زبان در زيرا.نميسازد برطرف را آن ابهام
پارسي زبان در و (Sak) سك بصورت سگ ، لفظ غربي جنوب لغت
(21).است آمده (Saka) سكا بصورت باستان
;است سگ معناي به دو هر سكا و سك كهن متون در اين بنابر
طبيعت داشتن سبب به حيوان اين به اقوام نام انتساب لذا
مرتبه در سگ پهلوي متون در زيرا.ميباشد انسان به نزديك
اين زيرا رمههاست ، پاسباني آن وظيفه و ;است پايه ستاره
تعبير بنابر و است مردمان و جانوران از آميزهاي موجود
آنها سوم يك كه است روي بدان حيوان ، اين تسميه وجه ديگري
(22).است مردمان از
نتيجهگيري
در جانوران به طوايف نام انتساب گذشت ، نظر از چنانكه
زيرا.است ديار اين فرهنگ ديرينه و قدمت دليل لرستان
يكي و ;بوده گذشته اديان اعتقادات جزو توتمگرايي آئين
در سال 1900 در كه -رناك بزعم توتميسم مذهب شرعيات از
نام افراد و قبائل كه است آن -گرديد تنظيم ماده دوازده
اساس ، برهمين (23).ميگذارند خود بر را توتم حيوانات
افكار تاثير جز..و سگوند دالوند ، بازوند ، همچون اسامي
داشته نميتواند مسمايي با و مقبول توجيه توتمي ، كهن
.باشد
فتحاللهي علي دكتر
.است موجود روزنامه دفتر در پينوشتها *
|