براي زمستاني خدمات :مسئولان از تقاضا
ارتفاعات و جاده‌ها در بايد حوادث كاهش
شود مستقر
است؟ افتاده مد از "گذاشتن احترام" آيا
قانون سكوت
كردن بيكار :مجلس رئيسه هيات عضو
مشكلات به نسبت نگراني با نگاران روزنامه
است مغاير مردم معيشتي
سالروز نهمين اوين اززندان زيدآبادي
گفت تبريك را همشهري روزنامه انتشار
است بازداشت در همچنان زرافشان
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
بدون مي‌تواند ارشاد وزارت:روزنامه‌نگاران
انتشار مجوز تهران دادگستري نظر
كند صادر نشريه
تهران استان غرب در سرقت شبكه انهدام 10
مازندران در ترياك كيلوگرم كشف 85
شد متلاشي خراسان جنوب در اشرار باند
بر مجروح و 16 كشته يك گاز كپسول انفجار
گذاشت جاي
برجاي كشته چهار همدان در رانندگي حادثه
گذاشت
براي زمستاني خدمات :مسئولان از تقاضا
ارتفاعات و جاده‌ها در بايد كاهش‌حوادث
شود مستقر
برف‌گير جاده‌هاي ارتفاعات در برف بارش با :اجتماعي گروه
افزايش قابل‌توجهي ميزان به حادثه بروز امكان كشور
.مي‌يابد
نقاط از رسيده اطلاعات براساس و ما خبرنگار گزارش به
هراز جاده در بهمن دست‌كم 9 گذشته هفته طي كشور برف‌گير
اين در آمد و رفت شبانه‌روز از ساعاتي در و كرده سقوط
.است كرده مختل را معبر
اميدواركننده‌اي چشم‌انداز و برف و بارندگي فصل شروع با
و توجه ضرورت دارد وجود كشور در جوي ريزش‌هاي براي كه
زمستاني تجهيزات از بهره‌گيري و كوهروي رانندگي ، در دقت
.مي‌شود احساس پيش سالهاي از بيش
به علاقمندان كوهنوردي فدراسيون سال هر آنكه رغم به
اما مي‌دارد برحذر انحرافي مسيرهاي در حركت از را كوهروي
نقاط ديگر و تهران شمال ارتفاعات در سال هر متاسفانه
و كولاك در كوهستان به علاقمندان از برخي كشور برف‌گير
.مي‌شوند خودمحوري و كنجكاوي حس قرباني و شده گرفتار بهمن
بايد سالم تفريحات و كشور نقل و حمل مسئولان ديگر سوي از
در جوي ريزش‌هاي از ناشي قرباني كه بينديشند تدابيري
.برسد ممكن حداقل به كشور كوهستان‌هاي و جاده‌ها
ويژه و تازه تدابير از همشهري با تماس در زيادي شهروندان
خاطرنشان و گفته سخن امنيت ضريب رفتن بالا براي زمستاني
و ترابري و راه رانندگي و راهنمايي مسئولان كرده‌اند
بايد سالم تفريحات و ورزشها و سوخت‌رساني شبكه
شهروندان ، تا كنند كار ويژه خدمات و امكانات بادرنظرگرفتن
.بگذرانند سر از را كم‌حادثه زمستاني
تعطيل روز يك گذراندن براي كه قمي شهروندان از وعده حسين
براي آنچه:مي‌گويد است آمده تهران شمال ارتفاعات به
روز يك اينكه است شادي‌آفرين و رضايتبخش من مثل جواناني
گرفتار و ببريم پايان به خوشي با كوهستان در را تعطيل
مسير هستيم ناچار مواقعي در اما نشويم ناگواري حادثه هيچ
از اما.گيريم پيش در ارتفاعات پيمودن براي را ديگري
در حدي به بايد درماني خدمات و امكانات ديگر سوي
محض به كه شود مستقر راهي بين ايستگاه‌هاي و كوهستانها
كرده دور خطر صحنه از را حادثه‌ديده بتوان حادثه‌اي بروز
.برسد حداقل به مسير اين در حركت از ناشي حوادث و
پيرامون انگليسي زبان مترجمي دانشجوي عسكرزاده اصغر
از بهره‌گيري خاطر به بنده:مي‌گويد شمال جاده‌هاي حوادث
- تهران مسير هستم ناچار انگليسي زبان آموزش روشهاي آخرين
زمستان فصل در كنم ، طي سال در بارها را بالعكس و شمال
آمد و رفت و برف از پوشيده شمال - تهران جاده‌هاي اغلب
از ترابري و راه وزارت مسئولان اما.است خطرآفرين آن در
صدور به فقط ديگر سوي از رانندگي و راهنمايي و سو يك
در خدماتي امكانات كمتر اما مي‌كنند اكتفا اطلاعيه
كه مشكلي و گرفتاري موقع به تا مي‌كنند ، مستقر جاده‌ها
پيش مساله از بتوانند مي‌آيد ، پيش خطه اين مسافران براي
در كه ناخواسته‌اي حوادث در و كنند عبور آساني به آمده
.نشوند گرفتار آنهاست ، كمين
در تهران به شمال مسير در كه پيش سال چند:مي‌افزايد وي
و حركت امكان كه بود شديد آنچنان برف ريزش بوديم ، حركت
حركت كه خودرويي در متاسفانه و گرفت ما از را مسير ادامه
اين تحمل كه داشتند حضور كهنسال فرد چندين مي‌كرديم ،
در متاسفانه و بود خطرآفرين و غيرممكن آنها براي شرايط
.برسد ما فرياد به كه نبود هم كسي شرايطي چنين
است؟ افتاده مد از "گذاشتن احترام" آيا
مي‌گذاريم؟ احترام كساني چه به ما
كار اين هميشه ولي.بگذاريم احترام همه به كه موظفيم ما *
متقابلا هم ما مي‌بينيم احترام كه زماني.نمي‌كنيم را
مي‌گذاريم احترام
.مي‌خواهم احترام فقط شوهرم مادر از من :مي‌گويد عروس
.مي‌خواهم احترام فقط عروسم از من:مي‌گويد شوهر مادر
كدام هر.خودشان ديدگاه از البته.مي‌گويند درست دو ، هر
بالاخره كه حرف در.مي‌خواهند عمل در را گذاشتن حرمت
زندگي كه اجتماعي در ما همه !مي‌كنند برخورد محترمانه ،
محترمي مردم ما همهميگذاريم احترام همديگر به مي‌كنيم
ديگران از نامحترمانه رفتار اوقات گاهي كه هستيم
به را حق البته محترم ، نسبتا مردم ما همه.مي‌بينيم
قضاوت مقوله چنين در مقابل طرف براي و مي‌دهيم خودمان
.آخر الي دارد؟ حقي چه او !نمي‌شويم قائل حرمتي برانگيزي ،
بحث اين با اينترنتي ، و ماهواره‌اي زندگي اين با واقعا
اين با سردرگم ، زندگي اين با سنتي ، و مدرن كسالت‌آور
خيابانها ، دائمي شلوغي و هوا آلودگي و سرسام‌آور گراني
كه خصلت‌هايي.مي‌كنيم فراموش را خصلت‌ها از بعضي داريم
هم مد از دارد ديگر امروزي ، جوانهاي از بعضي به‌قول
كساني چه به ما است؟ اينطور واقعا آيا اما.مي‌افتد
مي‌گذاريم؟ احترام
به دارند ، بالايي سن كه افرادي به:مي‌گويد آقا حسن
باشد كرده تعجب انگار هم بعد دارند پائيني سن كه افرادي
.هستند احترام قابل كه افرادي به خوب ، :مي‌دهد ادامه
مي‌كند صاف را سينه‌اش مي‌آيد ، جدي موضوع نظرش به دوباره
ولي.بگذاريم احترام همه به كه موظفيم ما:مي‌گويد و
ما مي‌بينيم احترام كه زماني.نمي‌كنيم را كار اين هميشه
شخصيت حرمت‌گذاري با آدم.مي‌گذاريم احترام متقابلا هم
.مي‌دهد نشان را خودش
سر مي‌رود دوباره و مي‌كند مكث باشد ، افتاده نفس از گويي
بايد بعد.بفهميم را احترام معني بايد اول:مطلب اصل
بعضي.بگذاريم احترام مقابل طرف به چگونه كه بدانيم
نمي‌توانيم معمولي و عادي زدن حرف در حتي ما وقتها
جاي به باشخص ، كردن صحبت براي مثلا.بگذاريم احترام
اصلا اوقات گاهي اين ، .رامي‌گوييم "تو" لفظ ،"شما" گفتن
عمدا.داريم را او به بي‌حرمتي قصد نيست ، صميميت نشانه
قائل ارزشي برايش بفهمانيم او به كه مي‌كنيم را كار اين
!دارد خود جاي كه احترام نيستيم ،
.مي‌شود رد تند دارد كتاب بغل يك با جواني ، دختر *
مي‌ايستد و مي‌كند تحمل لبخند و لطف با را كتابها سنگيني
احترام قابل اصلا بعضي‌ها:مي‌گويد.دادن جواب به
به خودشان كه مي‌دهند نشان رفتارشان با يعني.نيستند
توقعش نبايد و نمي‌توانند پس.نمي‌گذارند احترام خودشان
همسايه خانم به من وقتي مثلا.باشند داشته ديگران از را
او به ديگر من برمي‌گرداند ، را رويش او و مي‌كنم سلام
بي‌حرمتي من به چرا كه مي‌كند گله او بعد.نمي‌كنم سلام
را خودش رفتار بايد.ندارد گله‌كردن حق اصلا او شده ،
.باشد منطقي هم بعد و كند اصلاح
مي‌گذاريد؟ احترام كساني چه به اصولا شما -
بعضي‌ها به.كنند حفظ را حرمتم متقابلا كه كساني به -
خاطر به بعضي‌ها به.مي‌گذاريم احترام دلخواه به‌طور
مي‌شود معلوم و است بد خيلي كه مي‌گذاريم احترام ظاهرشان
به كه مي‌فهمد هم خودش و نمي‌آيد خوشمان او از اصلا كه
يا رفتارمان با ما معمولا.گذاشتيم احترام بهش زور
.مي‌داريم نگه را ديگران حرمت مي‌كنيم استفاده كه كلماتي
غيابشان در حتي يا مي‌كنيم صحبت بزرگترها با وقتي مثلا
و جانم كوچك ، بچه‌هاي ، به مي‌كنيم استفاده جمع افعال از
.مي‌دهيم نشان را اين كردن رفتار خوب با مي‌گوييم ، عزيزم
ماهه چند كودك از كه خوش‌چهره‌ايست ميانسال زن خانم ، عمه
اين هم خودش كاشكي !دارد احترام توقع ساله نود آدم تا
آقاي مي‌گويد ، لاغر ، آدم به.مي‌كرد مراعات را خصلت
به !غلتاني بوم خانم:مي‌گويد چاق خانم به !ني‌قلياني
بديش...و !ترياكي مي‌گويد دارد دست در سيگاري كه هركس
افراد ، خود حضور در را گهربار كلمات اين كه است اين در
چه خودش كه مي‌كند فراموش ساعتي از بعد و مي‌كند ادا
را خدايي بنده هر و طرف منزل به مي‌زند تلفن فوريگفته
اصلا:كه غرغر هم كلي و مي‌كند نصيحت كلي آورد ، گير كه
!!نگذاشته‌اند احترام من به
باعث رفتارشان طرز با بعضي‌ها:مي‌گويد تاكسي توي خانمي
با.بگذارند زيرپا را آنها احترام ديگران كه مي‌شوند
اصلا موضوع اين و پايين سطح حرفهاي با بيجا ، شوخيهاي
خطايي چنين مرتكب كوچك آدم هم.ندارد سال و سن به ربطي
.ميانسال آدم هم و مي‌شود
كم تنفس براي هوا انگار كه است شلوغ آنقدر اتوبوس ، توي
قسمت توي را خودشان مي‌خواهند زور به آقا تا چند.است
.مي‌كنند اعتراض كلافه‌اند كه هم زنهابدهند جا زنانه
هم جمعيت دارد ، كمتري جاي كه قسمت اين آقا مي‌گويد يكي
و مي‌زند بي‌ربطي حرف هم مرد.بالا نيا لطفا است زياد
انگار بعد ، كمي آقا ، همين كه است جالب.مي‌شود شروع بحث
را خودت احترام آبجي:مي‌گويد كند تعيين نرخ دعوا ميان
؟!مي‌گويم‌ها بهت چيزي يك گرنه و نگه‌دار
از يكي برروي بدانيم را آن علت خود بي‌آنكه اوقات گاهي"
و عجيب اسامي داريم دوستش نيز غايت به كه خود عزيزان
قرار خطابش مورد جانوران اسم با يا.مي‌گذاريم غريبي
اين از او بدانيم بي‌آنكه.من كوچولوي پيشي:مثل مي‌دهيم
به و مي‌كند بي‌ادبي بر حمل را آن يا و مي‌آيد خوشش اسم
او توجه و احترام كانون از را خود كه غافليم صورت اين
".مي‌سازيم خارج
!من با بقيه‌اش بگذار ، احترام مادرم به:مي‌گفت زن به مرد
در فرد ، همين اما.مي‌كرد ترسيم را روشني آينده نظر به
!مي‌داد هم فحش وي به خاصي ، انگيزه بدون مادرزنش ، غياب
شرايط در بودن شانس موقعيتي چنين در شود گفته است شايسته
و ارتباطات اينكه جاي به آنگاه و يافته‌ايم را متضاد
ساخته ، همراه بيشتر انعطاف و نرمش با را خصوصي مناسبات
كه موقع‌ها آن قديم‌ها ، قديم.مي‌بخشيم جمود و سختي بدان
بزرگترها ، جلوي مي‌گفتند بوديم حالا از كوچكتر خيلي ما
موجب كه كرد رعايت را خاصي آداب نشستن موقع بايد
همان ماشيني ، زندگي اين با الان اما.نشود بي‌احترامي
هم هنوز بزرگترها احترام.داده‌اند هويت تغيير آداب ،
مرسوم شايد ، مثلاجديد شكل با اما مي‌شود مراعات
اگر حتي و بشود زده حرفي بزرگترها حرف روي كه نبوده
داشته‌اند ، كه خواستهاي حتي يا و بوده هم غلط حرفشان
احترام.افتاده !مد از واقعا چيزها اين ديگر الان اما
.همينطور هم قضايا ساير و خودش جاي به
سيگار اهل اصلا پدرشان كه مي‌كرد تعريف دوستان از يكي
محسوب قهاري سيگاري كه دارند برادري اما نيست كشيدن
اين هم پسر و مي‌كشد سيگار پسرش كه مي‌داند پدر.مي‌شود
از حضورش در پدر ، احترام به پسر آنكه جالب.مي‌داند را
فكر آيا:مي‌پرسم وي از !مي‌كند خودداري كشيدن سيگار
نكشيد سيگار اصلا اگر پدرتان ، احترام به كه نمي‌كنيد
خودم به مربوط كشيدنم سيگار:داد جواب باشد؟ بهتر خيلي
بكشم سيگار جلويش اگر !است واجب هم پدر احترام اما.است
!مي‌رود بين از مان بين حايل آن كه
را خود جايگاه بايد هركس كه ببريم ياد از نبايد را اين"
خور در منزلتي و مقام و بدهد تشخيص ديگران با رابطه در
به خود هركس كه است واين‌چيزي بگيرد نظر در خويش براي آن
حق كه كرد قبول بايد.سازد ميسر را آن تنهايي‌مي‌تواند
ما اختيار در بلكه نداده‌اند ما به را وجايگاه
".گذاشته‌اند
مردم بهترين ما اجتماع بسته دايره در رسد ، مي نظر به
به كلي ماشين ، به شدن سوار هنگام مثلا.هستيم دنيا
در محترم نسبتا مردم همين اما مي‌كنيم ، تعارف همديگر
حقوق هم و مي‌شويم رد قرمز چراغ از هم راننده ، مقام
و سخن كه جايگاهي در.مي‌گيريم ناديده را پياده افراد
در اما است محترمانه رفتارمان بسيار ست"فرمانروا" شعار
احترام از دم ما همه.نمي‌شماريم محترم را قانون حتي عمل
و قانونمند جامعه‌اي كه مي‌خواهيم و مي‌زنيم قانون به
رفته يادمان ظاهرا اما باشيم ، داشته قانون‌مدار مردمي
!نرسيم آباد ناكجا به تا كنيم اجرا ما بايد را قوانين كه
مهدوي مرضيه
قانون سكوت
(پاياني بخش) خياباني كودكان درباره
و بي‌توجه مادرهاي و پدر مقابل در كودكان از قانون آيا
عليه قانوني تدبير وچه مي‌كند؟ حمايت كننده سوءاستفاده
فرستادن كه چرا شده؟ انديشيده ايران در كودك‌آزار والدين
امكانات گرفتن و پول كسب منظور به خيابان به كودكان
قرار مختلف خطرهاي معرض در آنان از رفاه و تحصيلي
.است آزاري كودك كامل مصداق دادنشان
و آموزشي معاونت اجتماعي مطالعات كارشناس فرشچيان ، مريم
مورد اين در قانون":مي‌گويد چنين قضائيه قوه تحقيقات
ضمانت درباره مي‌گويد كاتوزيان دكتر كه طور آن.است ساكت
سكوت قانون مادر ، و پدر تخلف از ناشي مسئوليت و اجرايي
خاطر بهنيست ماندن مصون معني به سكوت اين.است كرده
پدر طبيعي محبت و نمي‌شود احساس آن به نيازي كه است اين
آنان اخلاقي تكاليف اجرايي ضمانت بهترين فرزند به مادر و
پدرها از برخي كردن نگران براي قانوني حال هر بهاست
ماده.ندارد وجود مي‌رسانند فرزندان به كه آزاري به نسبت
كه پدري جد پدريا" مي‌كند تصريح اسلامي مجازات قانون 220
به قتل ديه پرداخت به و نمي‌شود قصاص بكشد را خود فرزند
و مادر مورد در اما ".شد خواهد محكوم تعزير و مقتول ورثه
ماده.مي‌شود حكم بيگانه افراد مانند فرزند با رفتارش
غير يا صغير طفل كس هر -نيز اسلامي مجازات قانون 713
امر اين به را افرادي يا دهد قرار تكدي وسيله را رشيدي
اموالي كليه استرداد و حبس سال دو تا ماه سه به بگمارد
مربوط -شد خواهد محكوم آورده‌است دست به مذكور ازطريق كه
".مي‌كنند تكدي‌گري به وادار را كودكان كه است كساني به
خطرند معرض در پسران از بيشتر دختران
علي‌الظاهر كه كساني توسط حتي همواره خياباني كودكان
دختران.مي‌گيرند قرار سوءاستفاده مورد هستند دوست
.دارند قرار شدن قرباني معرض در پسران از بيشتر پنج‌بار
خيابان‌هاي در را شبانه‌روز ساعات بيشتر كه دختران اين
غضب و خشم و كننده مسموم دودهاي استنشاق حال در و شلوغ
بي‌شمار خطرهاي معرض در مي‌گذرانند مسافران و رانندگان
دستگيري ، گرفتن ، قرار اذيت و موردآزار تصادف ، جمله از
و جسمي استفاده‌هاي سوء و خلافكاران دام در افتادن قتل ،
.مي‌باشند جنسي
از بخشي در جنسي آزاري كودك زمينه در بيگلويي آقا دكتر
تقريبا 10 دختران":مي‌نويسد چنين خود تحقيقي مقاله
واقع جنسي آزاري كودك قرباني پسران ، از بيشتر برابر
مهاجمين غالبا و جوان دختران قربانيان معمولا.مي‌شوند
".هستند بالغ مردان
خشونت‌هايي چنين دختران اين به نسبت چرا اينكه به راجع
شده سعي و است گرفته صورت متفاوتي تحقيقات مي‌گيرد صورت
توضيح مي‌زند جنسي خشونت به دست فرد كه را دلايلي است
بيماري‌هاي:قرارند اين از دلايل اين از برخي.بدهند
فرد خانوادگي سابقه مخدر ، مواد الكل ، مصرف رواني ، و ذهني
باشد ، بوده خشونت‌هايي چنين قرباني يا شاهد اينكه بر مبني
نيافته رشد شخصيت جنسيت مورد در غلط تصور زنان ، تحقير
كاربرد مسئوليت‌ها ، و روابط كار ، به مربوط تنش‌هاي فرد ،
وسيله به كه زنان تكامل و رشد مقابل در خشونت داشتن
.جنسيت‌باوري و است شدن ترغيب حال در جامعه
كودكان عليه ارتكابي جرايم روي كه هستند علاقه‌مند برخي
مورد دو اخير سالهاي در اما بگذارند سرپوش خياباني
باعث تايلند در ديگري و فيليپين در يكي خاص كيفري پرونده
مي‌گيرد ، صورت خياباني كودكان عليه كه جرايمي وسعت كه شده
.گيرد قرار عموم توجه مورد
شده منتشر هاي گزارش و كتابها مترجم ديزجي مالكي شيلا
مورد دو اين از يكي":مي‌گويد زمينه اين در ECPAT توسط
.است باليوت رزاريو نام به ساله دختري 11 به مربوط
مادراويك.بود فيليپيني خانواده يك فرزند هشتمين رزاريو
سومين با ازدواج براي پدر ، و سپرد جان او تولد از پس سال
آنها سراغ به هيچ‌گاه و كرد رها را فرزندان خود ، همسر
به تدريج به ولي رفتند خود آشنايان خانه به آنها.نيامد
سويي به يك هر سرپرست ، نداشتن و زندگي بد شرايط دليل
به ناچار كه بود نشده ساله ده هنوز نيز رزاريو.گريختند
معلماني خيابان در و پيوست خياباني كودكان ميليوني ارتش
درس يك تنها بي‌سرپناه و فقير بچه‌هاي به كه داشتند وجود
خواستهاي برابر در تسليم ;بودند بلد ياددادن براي را
كف مي‌توانستند دلار چند كه مرداني حيواني و غيراخلاقي
يك خشونت براثر سالگي سن 11 در رزاريوبگذارند دستشان
.درگذشت ماه چند از پس و شد بيماري دچار اتريشي طبيب
ECPAT":مي‌دهد توضيح همچنين ECPAT سازمان درباره وي
و منطقه‌اي دولتي ، غير سازمان‌هاي از بسياري همانند
هدف با مي‌پردازند كودكان از حمايت به كه بين‌المللي
.مي‌كند فعاليت كودكان ، از جنسي سوءاستفاده از جلوگيري
سمبل رز غنچه.است رزشكسته غنچه يك سازمان اين سمبل
كه رزاريو ياد به همچنين و است كودك يك براي مناسبي
بلوغ از قبل كه است رزكودكي غنچه.شد كشته سبوعانه بسيار
نااميدي احساس في‌نفسه انگاره اين شده ، شكسته راحتي به
جدا شاخه‌اش از كه هنگامي غنچه يك مي‌كند ، منتقل را
اجتناب طور به او نيست شدن شكوفا به قادر ديگر مي‌شود
".است مرگ به محكوم ناپذيري
بيات معصومه
كردن بيكار :مجلس رئيسه هيات عضو
مشكلات به نسبت نگراني با نگاران روزنامه
است مغاير مردم معيشتي
:گفت اسلامي شوراي مجلس رئيسه هيات عضو :اجتماعي گروه
ايران در مطبوعات ازسخت‌ترين‌دورانهاي يكي كنوني دوران
.هستيم مطبوعات غربت روزگار شاهد و است
در فارس جرايد ارباب جمع در شب پنجشنبه سازگارنژاد جليل
نقش بيانگر مطبوعات ، بر وارده فشارهاي:افزود شيراز
.است جامعه در آنها تاثيرگذار
روزنامه انتشار سال نهمين به‌مناسبت جلسه‌اي در وي
نقش جامعه تعالي و رشد مطبوعات‌در:افزود همشهري
تاثيرگذاري ، نگراني همين و دارند برعهده انكارناپذيري
.است كرده فراهم را افراد از برخي
اين:گفت اسلامي شوراي مجلس در شيراز مردم نماينده
مي‌شود ، كم مردم آگاهي كسب تعطيلي‌مطبوعات ، با كه برداشت
.است جامعه از ساده برداشت يك
نسل باداشتن همانندايران كشوري براي:افزود سازگارنژاد
كهن تمدن با كشور به آماده‌خدمت و بانشاط زنده ، آگاه ،
نبايد دفاعي‌است ، و اقتدارسياسي دراوج كه ملي و ديني
ماهنامه به فصلنامه يايك روزنامه به هفته‌نامه يك تبديل
.خطرناك‌باشد
از افراد برخي:گفت اسلامي شوراي مجلس فرهنگي كارپرداز
يك با ديگر طرف از و معيشت‌مردم‌مي‌زنند از دم طرف يك
.مي‌كنند بيكار مطبوعات در را نفر هزاران از بيش قاضي حكم
و اظهارات درپي نكرده‌اند فكر مسئولان:گفت سازگارنژاد
.مي‌رود بين از اميدهايي اعتمادهاو چه عملكردشان
سال بودجه به بااشاره اسلامي شوراي مجلس رئيسه هيات عضو
برنامه‌ريزي و مديريت سازمان كه است جاي‌تاسف:افزود 80
يارانه از درصد سال17 اين بودجه پيشنهادي لايحه در
.است داده كاهش را مطبوعات
در تغييراتي اسلامي شوراي مجلس نمايندگان قطعا:گفت وي
.داد مطبوعات‌خواهند آينده بودجه
به اشاره با اسلامي شوراي مجلس در شيراز مردم نماينده
روزنامه توزيع گستره مطبوعات‌درخصوص دادگاه جديد حكم
مطبوعات نظارت‌بر هيات وظايف از تصميم اين:گفت همشهري
.است خارج قاضي اختيارات از و مي‌باشد
روزنامه‌اي درخصوص سليم عقل كدام:افزود سازگارنژاد
است جامعه در آرامش القاگر كه دركشور مخاطب بابيشترين
مي‌كند؟ صادر حكمي چنين
چنين كه قوه‌اي آن مي‌برد چه‌سودي حكم اين از:گفت وي
مي‌كند؟ صادر حكمي
والاي و علمي شخصيت به اشاره با مجلس رئيسه هيات عضو
قطعا:گفت قضائيه قوه شاهرودي‌رئيس هاشمي آيت‌الله
هرچند مي‌باشند مخالف غيرقانوني برخوردهاي چنين با ايشان
ايجاد به مصمم قضائيه قوه از گوشه‌اي در اراده‌اي كه
در است لازم:كرد تاكيد حال اين با وياست محدوديت‌هايي
.شود برخورد و تذكرداده متخلف مطبوعات به قانون چهارچوب
نقش اسلامي ، شوراي مجلس در شيراز مردم نماينده
و كرد توصيف مهم را فروشندگان‌مطبوعات و توزيع‌كنندگان
از يكي اجتماعي ماموريت يك به‌عنوان افراد اين:افزود
.مي‌كنند عرضه را جامعه توسعه عوامل
سالروز نهمين اوين اززندان زيدآبادي
گفت تبريك را همشهري روزنامه انتشار
زنداني ، روزنامه‌نگار زيدآبادي احمد :اجتماعي گروه
خود همكاران به را همشهري روزنامه انتشار سالگرد نهمين
.گفت تبريك روزنامه اين در
زندان از نامه‌اي ارسال با زيدآبادي ما خبرنگار گزارش به
:نوشت همشهري در خود همكاران براي اوين
!عزيزم همكاران و دوستان
و بلند ديوارهاي پشت از پاييزي ، غم‌انگيز روزهاي اين در
توچال پربرف قله به اوين زندان بند 269 خاردار سيمهاي
و عبوس و پهن نرده‌هاي باريك شيارهاي از يا و دوختن چشم
كردن ، تماشا را شهر چراغهاي از گوشه‌اي سلول ، بي‌رحم
فوج كه هنگامي اما آيد ، نظر به نااميدكننده شايد
و برنج دانه‌هاي برچيدن براي كبوتران و فاخته‌ها
بند هواخوري در آنها براي زنداني يك كه ناني خرده‌هاي
شهر سر بر باران كه هنگامي و مي‌آيند فرود مي‌كند ، پهن
عيان به مي‌بخشد ، طراوت و پاكي را وآن فرومي‌بارد آلوده
به و دارد جريان زيبائيهايش تمام با زندگي كه مي‌بينم
آواز پرندگان گذشته ، همچون بيرون ، در كه مي‌آورم ياد
است آن معناي به اين و مي‌شوند متولد كودكان و مي‌خوانند
پس.است اميدوار بشر به همچنان خداوند -تاگور قول به- كه
و مي‌زند جوانه بي‌وقفه اميد شاخه‌هاي و مي‌بازد رنگ ياس
زيرا آن ، بيرون يا زنداني در كه نيست مهم چندان ديگر
سرشار ، حضور دارد ، حضور جا همه خداوند كه كني حس مي‌تواني
نهمين در اينكه از اين‌همه ، باغرورانگيز و پرمهر
مي‌توانم چگونه نيستم ، جمعتان در همشهري انتشار سالروز
خوشحاليها همه كه مي‌خواهم خداوند از اما باشم؟ خوشحال
تلخي از را سالگرد نهمين شيريني و كند شما نثار را
شده داده روزنامه توزيع دايره شدن محدود براي كه دستوري
به كه توجهي از !خوبم دوستان.دارد بركنار است ،
.ممنونم و سپاسگزار بي‌نهايت داريد ، سرنوشتم و خانواده‌ام
شما تك‌تك روي دهد ، خير جزاي شما همه به خداوند
گرمترين خواهرانم به و مي‌بوسم دور راه از را برادرانم
.مي‌فرستم را درودهايم
است بازداشت در همچنان زرافشان
ناصر آزادي بر مبني خبري چاپ پي در :اجتماعي گروه
سازمان زنجيره‌اي قتلهاي پرونده شاكيان وكيل زرافشان
بازداشت همچنان زرافشان كرد اعلام مسلح نيروهاي قضايي
خبري انتشار پيرو:است آمده سازمان اين اطلاعيه در.است
ناصر آقاي آزادي دستور بر مبني ايسنا خبرگزاري سوي از
اتهام به كه مذكور متهم:مي‌رساند اطلاع به زرافشان ،
زنجيره‌اي قتلهاي امنيتي پرونده طبقه‌بندي اطلاعات افشاي
قرار وي خصوص ودر واقع پيگرد تحت ديگر اتهامات پاره‌اي و
در و بود شده صادر وثيقه تومان ميليون ميزان 20 به تامين
آزادي دستور تاريخ 23/9/79 در مقرر وثيقه توديع پي
ليكن صادر پرونده به رسيدگي‌كننده قاضي سوي از نامبرده
در همچنين و ايشان منزل از بازرسي جريان در آنكه بعلت
اتفاق به كه چهارشنبه روز در كارش محل از بازرسي جريان
همچنين و جديد مدارك و اسناد برخي پذيرفت ، انجام متهم
لزوم بعلت لذا گرديد ، كشف سلاح قبضه يك و ممنوع اشياء
نامبرده ، به جديد اتهامات تفهيم و موارد اين در تحقيقات
و عمومي دادگاه‌هاي دادرسي آئين قانون ماده 32 براساس
از زرافشان ناصر آقاي تامين قرار كيفري امور در انقلاب
گرديده تبديل موقت بازداشت به و تشديد مربوطه قاضي سوي
.است
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
بدون مي‌تواند ارشاد وزارت :روزنامه‌نگاران
انتشار مجوز تهران دادگستري نظر
كند صادر نشريه
دادگستري مطبوعات ، قانون ماده 9 تبصره 6 :اجتماعي گروه
صلاحيت رد درباره را خود نظر كه است كرده مكلف را تهران
كند اعلام معتبر سند و مدارك با نشريه انتشار متقاضيان
صلاحيت رد درخصوص تهران دادگستري اظهارنظر كه حالي در
صورت سندي و مدرك هيچ‌گونه بدون نشريه انتشار متقاضي 132
.است گرفته
حقوقي كميته دبير نوروزي كامبيز همشهري خبرنگار گزارش به
هشتمين از بازديد از پس روزنامه‌نگاران صنفي انجمن
:گفت مطلب اين اعلام با كريم قرآن بين‌المللي نمايشگاه
تبصره 6 در كه مراجعي اظهارنظر كه است اين من برداشت
تهران دادگستري جمله از است شده برده نام مطبوعات قانون
باشد ، معتبر مدارك به مستند نظر كه است معتبر صورتي در
كه اظهارنظري بنابراين.است بي‌اعتبار صورت اين غير در
تلقي بلااثر مي‌بايست است شده نفر صلاحيت 132 رد درباره
.شود
قانون به توجه با كه پرسش اين به پاسخ در حقوقدان اين
قانون اين به توجه بدون تهران دادگستري كه اين و مطبوعات
پرداخته نشريه انتشار متقاضيان از نفر صلاحيت 132 رد به
هيات آيا است نكرده ارائه نيز مدركي و سند و دليل و است
اجازه تهران دادگستري نظر به توجه بدون مي‌تواند نظارت
حتما هيات‌نظارت دليل دو به:گفت كند صادر نشريه انتشار
نظر كه اين نخست.بدهد اجازه‌اي چنين كه مي‌تواند
سياق كه اين نيز دوم دليل نيست ، مستند تهران دادگستري
حاكي نظارت هيات وظايف همچنين و مطبوعات قانون تبصره 6
يا انتظامي نيروي يا دادگستري كه نظري كه است آن از
مطبوعات بر نظارت هيات استعلام به پاسخ در اطلاعات وزارت
.نيست لازم‌الاتباع نظارت هيات براي مي‌دهد
هيات‌نظارت متقاضيان ، صلاحيت تشخيص مرجع:افزود نوروزي
دراختيار كه دلايلي از مجموعه‌اي براساس را نظر واين است
ارسال مراجع اين كه نيز نظريه‌هايي.مي‌كند اعلام دارد ،
.است موثر هيات‌نظارت اطلاع حيث از صرفا مي‌كنند
:افزود روزنامه‌نگاران صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
داراي مطبوعات نويسندگان سال 1364 ، مطبوعات قانون براساس
تحت را آنها نمي‌تواند دادگستري و نيستند كيفري مسئوليت
قانون موضوع 27 جرم صرفا مگر دهد ، قرار كيفري تعقيب
مسلم مراجع يا و رهبري مقام به توهين جرم يعني مطبوعات
.باشد تقليد
تهران استان غرب در سرقت شبكه انهدام 10
استان انتظامي ناحيه جرايم كشف معاون :اجتماعي گروه
اعضاي 10 تهران ، استان در رمضان طرح اجراي با:گفت تهران
دستگير و شناسايي خودروها و مغازه‌ها منازل ، سارقان شبكه
گفت‌وگو در پنجشنبه سهرابي‌زاده عليرضا دوم سرتيپ.شدند
ماه ابتداي از طرح اين:افزود اسلامي جمهوري خبرگزاري با
به شهروندان رفاه و امنيت ايجاد منظور به و رمضان مبارك
طرح ، اين اجراي در:داشت اظهار وي.است درآمده اجرا
تشخيص و آگاهي اداره جمله از معاونت اين مختلف واحدهاي
.دارند فعال مشاركت نيز هويت
مازندران در ترياك كيلوگرم كشف 85
انتظامي ناحيه سياسي عقيدتي عمومي روابط :اجتماعي گروه
قاچاقچي گروه ازيك روزگذشته سه طي:كرد اعلام مازندران
استان مخدر بامواد مبارزه مامورين توسط ترياك كيلوگرم 85
.شد كشف
از را ترياك مقدار اين قاچاقچيان گزارش اين براساس
استانهاي در را آن توزيع قصد و كرده كشورحمل شرقي مرزهاي
مامورين:مي‌افزايد گزارش اين.داشتند گيلان و مازندران
اجراي با وقائمشهر تنكابن بابل ، و بهشهر انتظامي مناطق
كشف 18 به موفق چنين هم گذشته روز سه در فجر عمليات
.شدند سواري خودروي دودستگاه و مسروقه سيكلت موتو دستگاه
مسروقه اموال برخي فوق عمليات دراجراي گزارش اين براساس
سارقين از تعدادي و كشف...و نقد وجه خانگي ، لوازم شامل
دوماه طي:است آمده چنين هم گزارش دراين.شدند دستگير
دستگاه ده قائمشهر انتظامي منطقه آگاهي اداره توسط گذشته
و خانگي لوازم برخي موتوسيكلت ، دستگاه پنج سواري ، خودرو
دراتباط گزارش اين براساس.شد كشف مسافرتي جعلي چك‌هاي
.شدند دستگير نفر سرقتها 76 اين با
شد متلاشي خراسان جنوب در اشرار باند
تاكتيكي قرارگاه سياسي عقيدتي جانشين :اجتماعي گروه
طي 48 شرور زخمي‌شدن 19 و كشته با:گفت بيرجند در سلمان
.شد متلاشي خراسان جنوب در اشرار باند يك گذشته ساعت
با گفتگو در ديروز حيدري حيدر غلام حجت‌الاسلام
،(ع) سجاد امام گردانهاي:اسلامي‌افزود جمهوري خبرگزاري
در طي‌عملياتي قرارگاه اين (ع) رضا امام و اشرف نجف
شدند موفق بيرجند گزيك و حيدريه تربت جام ، تربت مناطق
را آنان از تن و 10 كشته را اشرار از تن كم 9 دست
معروف اشرار باند يك عمليات اين در:گفت ويكنند زخمي
داشت ، منطقه در زيادي سابقه‌شرارتهاي كه "كركري صيدو" به
رابطين از نفر دو عمليات اين در:افزود وي.شد متلاشي
:گفت وي.شدند دستگير يادشده شهرستانهاي در نيز اشرار
شش اسلحه ، قبضه هفت مزبور عمليات در قرارگاه اين مامورين
خودرو دستگاه يك.كردند ضبط و كشف مرفين گرم كيلوو 750
.شد توقيف عمليات اين در نيز اشرار
بر مجروح و 16 كشته يك گاز كپسول انفجار
گذاشت جاي
استفاده و سهل‌انگاري از ناشي سوزي آتش :اجتماعي گروه
از تن شديد 16 جراحت به منجر مايع گاز كپسول از بيجا
.شد آنان از يكي فوت و سيرجاني خانواده يك اعضاي
زماني حادثه اين:گفت سيرجان غرضي شهيد بيمارستان مدير
آشپزخانه چاه بازكردن براي ديشب خانواده اين كه داد رخ
احمد دكتر.كردند استفاده مايع گاز كپسول از منزلشان
اقدام اين:گفت اسلامي جمهوري خبرگزاري به مرادعلي‌پور
پس:افزود وي.شد آتش‌سوزي و انفجار باعث بي‌مورد و عجيب
سوانح بيمارستان به مجروحين فوريت به حادثه اين وقوع از
با تماس در ما خبرنگار.شدند منتقل كرمان وسوختگي
علت به كه كرد اطلاع كسب كرمان سوختگي و سوانح بيمارستان
از را خود جان سوختگي ضايعه صددرصد با مرد يك سانحه همين
با 90 سيرجاني خانواده اعضاي از ديگر نفر دو و داد دست
بقيه.مي‌برند بسر وخيمي وضعيت در سوختگي ضايعه درصد
سوختگي دچار درصد تا 90 بين 20 نيز خانواده اين افراد
خانه صاحب اقوام از حادثه اين مجروحين برخي.شده‌اند
.داشتند حضور منزل آن در ميهمان عنوان به كه بوده‌اند
برجاي كشته چهار همدان در رانندگي حادثه
گذاشت
يك با پيكان دستگاه يك برخورد اثر بر :اجتماعي گروه
داد ، روي ساوه-همدان محور در ديروز كه سواري بنز دستگاه
.شدند مجروح تن هشت و كشته چهارنفر
:كرد اعلام همدان انتظامي ناحيه سياسي عقيدتي عمومي روابط
به بيمارستان ، به انتقال مسير حادثه‌در اين كشته‌شدگان
اين.دست‌دادند از را خود جان وارده جراحات شدت علت
امامعلي را سانحه اين كشته‌شدگان اسامي عمومي ، روابط
فضل‌اللهي محسن و همايي علي اقبال‌بابايي ، موسيوند ،
.كرد اعلام
رضايتبخش حادثه اين مجروحان ساير حال گزارش ، اين بر بنا
مداوا تحت كاشاني مباشر بيمارستان هم‌اينك‌در و بوده
.دارند قرار
خودرو راننده بي‌احتياطي رانندگي ، و راهنمايي كارشناسان
اعلام حادثه اين اصلي علت را وي چپ انحراف‌به و بنز
.كردند
|
