اشتغالزايي:ايمانيراد دكتر با گفتوگو
ميكند رقابتناپذير صنعترا
نزديك نگاه ;اقتصاد
اشتغالزايي:ايمانيراد دكتر با گفتوگو
ميكند صنعترارقابتناپذير
نيروي جذب قدرت آينده سال پنج تا ايران اقتصاد نظرم به
را بيكار نيروي اقتصادي سياسي ، تب كه بهطوري را بيكار
نيز توريسم مانند بخشهايي حتي ندارد ببرد بين از
كنند اشتغالزايي نميتوانند
از روشنتري تصور ايران اقتصاد ميگذرد كه روزها:اشاره
از بسياري هنوز حال بااين.ميكند پيدا شدن جهاني
دارند واقعي هراس شدن جهاني از توليدي واحدهاي و صنايع
صنعتگران از بيشتري تعداد روز هر "همهچيز خرابي" كابوس
ديگر امروز حال اين با ميكند نگران را توليدكنندگان و
نپيونديم ، اگر نيست ما اختيار با جهاني جامعه به پيوستن
به جهان اقتصاد در فقر از سرشار و دورافتاده جزاير در
از ايمانيراد دكتر با زمينه همين در.خواهيمافتاد دام
داديم انجام گفتوگويي صنعتي مديريت سازمان كارشناسان
.ميخوانيد زير در كه
با و بنگاهها ضعيف مديريت با اينكه دليل به
ايران كاري نيروي هستيم روبهرو صنعتي فضاي ضعيف مديريت
ميشود تمام گرانتر كشور از خارج كار نيروي از
كرد ، ايجاد را اشتغال ميتوان كه مكاني سريعترين
اقتصادي قوانين بازبيني كرد ، بازسازي دوباره و كرد جذب
آزاد را اقتصادي قوانين از توجهي قابل بخش اگر يعني است
شد خواهند كار به مشغول بيكار جمعيت از بخشي كنيم
مهدوي اميرحسين:گفتوگو
چه و كشاورزي در چه بوديم شاهد همواره گذشته سال در *
و شده داده مصرفكننده رفاه به اصالت كه زمان هر صنعت در
و بودهاند ناراضي توليدكنندگان گشته ، واقعي تعرفههاي
كمبود از مصرفكنندگان داشته وجود توليد رونق كه زمان هر
تجارت بين تناقض چرا.ميكردند نارضايتي ابراز گراني و
آمريكا و اروپا در هيچوقت داخلي صنعت از حمايت و آزاد
نميكند؟ بروز
وجود مسئلهاي چنين چرا ديگر كشورهاي در اينكه مورد در
از حمايت براي اينكه يكي.است ذكر قابل مطلب دو ندارد
اين و ميزنند مستمر تعرفههاي اعمال به دست صنايع
تبديل آنها اقتصادي سيستم از جزئي به مستمر تعرفههاي
نظام اين به وابسته هم بودجهاي درآمدهاي حتي و شده
به غربي كشورهاي تعرفهاي ساختار در.ميشود تعرفهاي
طول در و مستمر بهطور كه نميكنيد برخورد تعرفهاي هيچ
برخي روي كشورها برخي اگر يعني.باشد مانده ثابت زمان
برنج روي ژاپن مثلا و ميكنند وضع تعرفه ايراني كالاهاي
.است موقتي سياستها همه ميبندد درصدي تعرفه 200 وارداتي
حمايت براي مستمر بهطور كه نمييابيد را مورد يك حتي و
ژاپن.باشند بسته ابد براي را تعرفهاي داخلي اقتصاد از
بازار كه زماني و ميبندد تعرفه برنج روي كوتاهي مدت در
حذف را تعرفه شد تنظيم جهاني اقتصاد سازوكار با برنج
.ميكنند
زياد تاكيدات و كشور جوان جمعيتي ساختار اين با *
اشتغال ، معضل حل ضرورت بر حكومت ، بلندپايه مقامات
دوباره اشتغال تامين براي كه دارد وجود شديدي نگرانيهاي
بلاعوض ، وامهاي پايين ، بهره با وامهايي اعطاي از موجي
قرار دسترس در و پول قيمت كردن ارزان هدف با خوداشتغالي
به توجه با كه است اين هم ادعا.شود آغاز منابع دادن
كه است آلترناتيوي يك پول كشور مطلوب ارزي ذخاير
نظر بهكند ايجاد سريع اشتغال حداقل ، منابع با ميتواند
را افرادي آن وسيله به بتوان كه هست جايگزيني حل راه شما
هم را بيكاري بحران و است دستشان در منابع اين كه
است اين ميرسد ذهنشان در كه هم چيزي اولين و ميبينند
مشغول تا دهند انجام زودبازده سرمايهگذاري اينها روي كه
.داد سوق آن سوي به را شوند ،
تجربه هم را آنها كه است قديمي راهحلهايي اينها
مطرح شما كه نكتهاي اما.خورديم شكست هم و كردهايم
ايران اقتصاد مهم پارادوكسهاي از يكي من نظر به ميكنيد
يكي شده نهاده ايران اقتصاد برعهده وظيفه دو.است
دوم مسئله و كشور مسئله مبرمترين عنوان به اشتغالزايي
با تعامل در ميبايد اقتصاد اين جهاني ، اقتصاد با تعامل
هم اقتصادي و ببرد بالا را خود رقابتي توان جهاني اقتصاد
نميتواند ميبرد بالا را خود رقابتي توان كه
ميكند اشتغالزايي كه اقتصادي و كند زيادي اشتغالزايي
اساسي پارادوكس اين من نظر به باشد رقابتپذير نميتواند
و اقتصادي آتي تحولات از بسياري كه است ايران اقتصاد
.است پيچيدهاي مسئله اين و داد خواهد شكل را سياسي
جديد واحدهاي كه است اين دهد رخ بايد كه اتفاقي اما
يعني.كند ساختار تغيير به شروع اقتصاد و نشود ايجاد
.شود راهاندازي جديد خطهاي و حذف را توليدي خطهاي برخي
ايجاد ميكنيد ، حفظ را اشتغال شما ساختار تغيير در چون
صنايع از توجهي قابل بخش كه است اين اصلي بحث.نميكنيد
و شوند حذف ندارند ، را جهاني صنايع با رقابت قدرت كشور
دارند ، توانمندي كه توريسم مانند جديد بخشهاي سري يك
نميتواند جابهجايي اين اما بگيرند را آن جاي
سال پنج تا ايران اقتصاد نظرم به كند ايجاد اشتغالزايي
سياسي ، تب كه بهطوري را بيكار نيروي جذب قدرت آينده
بايد لذا و ندارد ببرد بين از را بيكار نيروي اقتصادي
چيست آن روش سريعترين اينكه.زد ديگري تمهيدات به دست
قويترين و سريعترين من نظر به اما است پيچيده بسيار
دوباره و كرد جذب كرد ، ايجاد را اشتغال ميتوان كه مكاني
بخش اگر يعني است اقتصادي قوانين بازبيني كرد ، بازسازي
از بخشي كنيم آزاد را اقتصادي قوانين از توجهي قابل
مورد در مثلا.شد خواهند كار به مشغول بيكار جمعيت
بايد صادرات براي ما ميكنند مطرح عدهاي صادرات
ما صادرات براي معتقدم من كه درحالي كنيم سرمايهگذاري
در ما بنابراين.كنيم اصلاح را قوانين كه داريم نياز فقط
زيادي بسيار تاريخي و اقتصادي و فرهنگي محدوديت حاضر حال
برداريم را آنها بتوانيم اگر كه داريم اشتغال براي
بخش در نيز آن اعظم بخش كه خورد خواهد تكان كمي اشتغال
با اينكه محض به نمونه بهعنوان.است حصول قابل خدمات
بسيار موج يك كنيد آزاد كشور در را توريسم قوانين وضع
خواهد شكل توريسم صنعت حوش و حول در خدمات بخش از وسيعي
.گرفت
اولين از ماليات قانون و كار قانون ميرسد نظر به *
.باشند جاري قوانين تسهيل به شما توصيه مصاديق
رفتارهاي و رويهها و مالياتها قانون به كه آنقدر من
را اهميت اين كار قانون براي ميدهم اهميت مالياتستاني
كه شده نوشته طوري كار قانون كه است درست.نيستم قائل
كار نيروي ولي نيست ، ما اقتصادي ساختار با منطبق چندان
اين مالياتستاني رويههاي نميكند ، هدايت كار قانون را
موارد.ميكند ايجاد اقتصادي سطوح همه در را مشكل
رقابتي قدرت كشور مالياتي نظام كه دارد وجود متعددي
كه ميرسد جايي به كار عملا و ميآورد پايين را شركتها
مالياتي ضربه زير بيشتر كنيد كار شفافتر و منظمتر هرچه
رشد كه شركتهايي ميشود موجب مسئله همين.ميگيريد قرار
هم را بيشتري مالياتي فشار ميشوند بزرگتر و ميكنند
حدود اروپايي كشورهاي در تنها حاضر حال در.كنند تحمل
ميكنند پرداخت ماليات را خود سود از درصد شصت بالاي
سود كه سودي ميزان يك از ايران بزرگ شركتهاي كه درحالي
نسبتها اين ميپردازند را بالاتري ارقام هست هم متعارفي
يا.نيست درستي رويههاي رويهها.ميرود بالا شديدا
ميرسانند تصويب به شروطي يك با را مالياتي معافيتهاي
نپذيرفتن.كند استفاده آنها از نميتواند كسي عمل در كه
مسائل همه قانوني دفاتر به مستند و قبول قابل هزينههاي
به را خود منافع شركتها از توجهي قابل بخش كه است جدي
كه است طبيعي شرايطي چنين در و ميدهند دست از آن خاطر
هم سرمايهگذاري عدم اين و كنند سرمايهگذاري نميتوانند
مورد در من كه نكتهاي اماميشود ديگر مشكلاتي به منجر
اجتماعي قوانين يكسري به عمدتا كردم مطرح قوانين
كافي رشد مانع و دارد وجود ما اقتصاد در كه برميگردد
اقتصادي و فرهنگي فعاليتهاي يكسري اگر.است شده اشتغال
فراواني اشتغالزايي باعث خود كنيم ، مجاز اقتصاد در را
سري چند دنيا جاي همه در مثال عنوان به.شد خواهد
الان كه درحالي.دارد وجود پمپبنزين در مختلف سرويسهاي
ما كه درحالي.بزند بنزين بايد خودش هركسي پمپبنزين در
از گوشهاي يك ايندهيم سرويس زمينه اين در ميتوانيم
آغاز را ويدئويي نوارهاي توزيع بخش يا و است خدماتي كار
اين اگر است شده كار اين جذب توجهي قابل بخش.كرديم
خدمات بخش بهخصوص اقتصادي و فرهنگي حوزه در آزادسازيها
.گرفت خواهد كار به را وسيعي طيف مطمئنا شود انجام
شما بيفتد اتفاقات اين تمام اگر آرماني شرايط يك در *
ميبينيد؟ حدي در را ايران اقتصاد در صنعت واقعي سهم
جهت اين به ميدهد سوق را ما ارزان انرژي و معدني مواد
صنعت خودمان و بدهيم سوبسيد و كنيم درست صنعت كه
طرفي از.كنيم تاسيس روي و مس و آلومينيوم پتروشيمي ،
اينكه به ميكند ترغيب را ما هم ايران جغرافيايي موقعيت
.كنيم حركت تجارت تقويت سوي و سمت به صنعت به بياعتنا
يعني بشود چه و شد خواهد چه نگوييم ما كه است اين مهم
تحكمات همين برده رنج آن از تاكنون ايران اقتصاد كه آنچه
اينطور صنعت خواستهايم ما كه بوده مركزي سياستهاي و
ايجاد صنعت براي ما كه بوده مشكلي بزرگترين اين و باشد
را زمينه كه است اين بكند بايد دولت كه كاري.كردهايم
صنايع كه كند تعيين نبايد دولت.كند مهيا صنعتي رشد براي
طرح يا و نكنند حركت جهتي چه در كنند ، حركت جهتي چه در
كشور صنايع كه است دادن عمل آزادي با.بريزد صنعتي توسعه
.بكنند را استفاده بهترين خود تواناييهاي از ميتوانند
است مطرح ستادي وزارتخانههاي بين معمولا كه بحثي يك
نسبي برتري ايران اقتصادي بخشهاي از كداميك كه است اين
نشويم جهاني اقتصاد با تعامل وارد تا اما دارد
.دارد نسبي برتري بخش كدام كنيم تعيين نميتوانيم
كه نميشود دليل داريم معدني منابع ما اينكه صرف يعني *
باشيم؟ هم خوبي آلومينيومساز
در كه نسبي برتري از توجهي قابل بخش چون.نه الزاما
است چيزي هست ، كه نيست چيزي دارد وجود جهان در حاضر حال
مزيتهاي ايجاد روي بحث بنابراين.ميآيد وجود به كه
را كار نيروي الان.نسبي مزيتهاي حفظ روي نه است نسبي
سطح در رقابت قابليت كار نيروي نظر از ما.بگيريد نظر در
ضعيف مديريت با اينكه دليل به ولي داريم را جهاني
هستيم روبهرو صنعتي فضاي ضعيف مديريت با و بنگاهها
گرانتر كشور از خارج كار نيروي از ايران كاري نيروي
عدم مرخصيها ، تعطيلات ، تعداد دليل به.ميشود تمام
.اجتماعي تامين بيمه كار ، نيروي كارايي
كشورهاي از ايران كار نيروي قيمت الزامات اين با يعني *
است؟ بالاتر اطراف
مزيت چوننيست پايينتر هم زياد نباشد ، بالاتر اگر
ميان شده تعريف روابط در بلكه نيست آن ذات در كار نيروي
.كارفرماست و كارگر
چطور؟ انرژي ارزاني *
فضا اين از متاثر كمتر و است مستقيم بهطور چون انرژي
اين از و است ، كمتر انرژي روي صنعتي فضاي منفي بار است ،
نسبي برتري كه نكنيد فراموش ولي.داريم برتري ما نظر
هيچگونه اين از غير و است نقل و حمل هزينه فقط انرژي
الان بنزين كه است اين ما بحث اگر.نداريم ديگري برتري
تومان سي بيست با آينده سال است ، تومان پنجاه تومان ، چهل
نسبي برتري اين ميكنيم تنظيم را آن قيمت پايين و بالا
.ميكنيم منتقل صنايع به ما كه است رانتي يك اين نيست
را رفته دست از فرصت هزينهميپردازيم را آن هزينه يعني
داخل بازار در را بنزين ليتر يك اگر كه كنيد حساب
آن بابت كه ارزي كنيم ، صادر را آن و نكنيم استفاده
حساب اگر.ميشود آن رفته دست از فرصت هزينه ميدهيم
استفاده داخلي بازار در را خام نفت ليتر يك كه كنيد
تنها.ميشود بالايي هزينههاي ميبينيد بفروشيم و نكنيم
عربي كشورهاي از را نفت اينكه جاي به كه است اين تفاوت
هزينه با هم را آن اگر و.داريم را نفت خودمان كنيم وارد
كمتر هزينه با ميتوانند ديگر كشورهاي كنيم استخراج بالا
در بنابراين و دهند پوشش هم را حمل هزينه و كنند استخراج
.نداريم چنداني نسبي برتري ما هم آن
نيست؟ نهايي تعيينكننده اوليه مواد كلا پس *
شرايط اين در.جهاني فعلي شرايط در بهخصوص.نيست قطعا
سي در كه نسبي مزيتهاي.است مهم نسبي مزيتهاي ايجاد
نيست مطرح ديگر الان بود مطرح جهان سطح در پيش سال چهل
نسبي مزيتهاي اصطلاحا نسبي مزيتهاي اينگونه به
فرهنگ و جمعيت و هوا و آب و اقليم يعني.ميگوييم اقليمي
با.ميشود تمام اينها ولي ميدهد شما به را مزيتها اين
جديد فضاسازيهاي و سياستگذاريها با و تكنولوژي پيشرفت
مزيتهاي جاي راحتي به ميتوانند كشورها از بسياري
در مزيتها اين باختن رنگ سرعت و بگيرند را ما اقليمي
.شد خواهد بيشتر روزبهروز آتي سالهاي
اينطور و نيست درستي تعيينكننده چندان معدني منابع پس *
روي و كنيم پيدا را معدنيمان منابع تمام كه باشد نبايد
هزينه با ما براي اين يقينا چون كنيم سرمايهگذاري آنها
اگر كه باشد موردي است ممكن يعني.ميآيد بهدست كمتري
اينكه تا ببريم نفع بيشتر كنيم صادر را اوليه مواد ما
.كنيم سرمايهگذاري آن روي
اين به برميگردد اين كرد منفعت هزينه بايد را اين همه
زنجيره اينكه.بكنيم چه معدني مواد از حاصله ارز با كه
به كه.كنيد توليد بعد كنيد ايجاد آخر به تا را توليد
خود علمي ارزش كمي جهاني فعلي شرايط در مفاهيم اين نظرم
.است داده دست از را
نزديك نگاه ;اقتصاد
ميدهد افزايش را كالا قاچاق واردات ممنوعيت
اولويت به ماه يك حدودا ظرف بهيكباره قاچاق با مبارزه
بسياري حال اين باشد تبديل كابينه اقتصادي وزراي اصلي
و سياست در قاچاق ريشه معتقدند كارشناسان از
با گفتوگويي رو همين از است سياسي برنامهريزيهاي
.دادهايم انجام بازرگاني وزير معاون وهاجي
* * *
قاچاق واردات حجم به بار چند كنون تا بازرگاني وزير *
براي سفارش ثبت چقدر حاضر حال در است كرده اشاره سيگار
.است گرفته صورت سيگار واردات
سيگار نخ ميليارد واردات 3 دولتي ، عوارض شدن صفر از پس
قاچاق وارداتي سيگار حجم با مقايسه در شده سفارش ثبت
بايد كنيم برطرف را مشكل بخواهيم اگر.است كم خيلي
كه را عوارضي و شود ميدان وارد هم مجلس يعني قانونگذار
انحصاري ميان اين دركند حذف است بسته سيگار بر قانون
واردات از جلوگيري براي عاملي خود هم صنايع برخي بودن
دولتي انحصار خصوصا انحصار وجود چون است كشور به قانوني
در مسئله اين و كالاهاست كردن تعرفهاي سياست با تضاد در
در آن توليد انحصار كه همراه تلفن گوشي چون كالايي مورد
.ميخورد بهچشم كاملا است دفاع وزارت دست
تعرفههاي تعيين راه سر بر كه موانعي وجود با*
قلم چندين ورود آزادي محض به بار داردهر وجود كارشناسي
سوي از مخالفتهايي ابراز شاهد تعرفهاي نظام طبق كالا
ميدانيد؟ چه در را علت هستيم ، مختلف گروههاي
دولت اهداف به راجع كمي اينجا در است بهتر ميكنم فكر
تعرفهاي كه اين اولكنم صحبت تعرفهاي موانع ايجاد از
موجب نوعي به غيرتعرفهاي موانع حذف و كالا واردات شدن
است ، تجارت روانسازي و تسهيل مفهوم به تجارت آزادسازي
حذف مردم ، سرمايههاي جذب موجب اقدام اين ديگر سوي از
اين در است طبيعي و ميشود كلان رانتهاي و انحصارها
.باشند اقدامي چنين مخالف عدهاي فرآيند
كاهش موجب درازمدت در كالا واردات شدن تعرفهاي ضمن در
اصلاح مصرفكننده ، از حمايت و كالا شده تمام قيمت
شدن فراهم كشور ، خارجي تجارت ساختار اصلاح توليد ، ساختار
بر همچنين و ميشود داخلي محصولات براي صادرات زمينه
.دارد مستقيمي كاملا تاثير كالا قاچاق روند
اين اثرات كه باشيد داشته توقع نبايد هرحال به
سياستگذاري چون شود آشكار فورا ساله ، يك سياستگذاري
بدهد نتيجه فوري كه نيست فيزيكي اقدام يك اقتصاد امر در
زماني دوره طي از پس كه است نرمافزاري تصميم يك بلكه
موجب منطقي تعرفههاي وضع ضمن در.بود خواهد پاسخگو مشخص
و صحيح مسير به تجاري فعاليتهاي هدايت رقابت ، ايجاد
درآمدهاي افزايش همه از مهمتر و اشتغال ايجاد رسمي ،
.ميشود دولت
پيشنهاد حاضر حال در ايران ميدانيد كه همانطور *
اقدام اين و كرده مطرح نيز را جهاني تجارت سازمان پيوستن
W.T.O به الحاق آماده را كشورمان كارشناسي بعد از
قاچاقچيان داردرقابت وجود كه مهمي نكته اما.ميكند
دولت بالاخره رقابت اين در ميكنيد فكر است ، دولت با
كند؟ خود آن از را پيروزي بتواند
قاچاق معضل نميتواند تنهايي به كارشناسي تعرفه وضع
به اينجا در مجبورم من خاطر همين به كند برطرف را كالا
كه شود معلوم بالاخره تا بپردازم قاچاق پديده موشكافي
.شود روشن بايد چگونه قاچاقچي با ما تكليف
اول دارد مولفه سه كالا قاچاق با مبارزه من اعتقاد به
و مقررات كردن شفاف و تجاري سياستهاي تنظيم كه آن
حمايت با بازرگاني وزارت حاضر حال در كه موجود قوانين
مسئول كه اين دوم.است كاري چنين انجام مشغول دولت
همكاري آخر نكته.است انتظامي نيروي قاچاقچي با برخورد
به.است قاچاقچيان جرايم به رسيدگي براي قضاييه قوه
قاچاقچي با فيزيكي برخورد نوعي انتظامي نيروي ديگر عبارت
قضاييه قوه مثبت عملكرد با برخورد اين اگر كه ميكند
اگر.بود اميدوار آن اثربخشي به نميتوان نشود همراه
و انتظامي نيروي بازرگاني ، وزارت يعني مسئول نهاد سه اين
انجام به را خود مسئوليتهاي بتوانند قضاييه قوه
اقتصادي سيستم در قاچاق كه بود اميدوار ميتوان برسانند
نيست كالا قاچاق شدن صفر من منظور البته نباشد مطرح كشور
قاچاق بحث رفتن حاشيه به و كنوني بحران رفع هدف بلكه
.كالاست
قاچاق با مبارزه براي متعددي ضربتي برنامههاي تاكنون *
است نداشته مثبتي نتيجه عمل در كه درآمده اجرا به كالا
ميدانيد؟ درچه را علت
برآورد درستي به كالاها برخي به بازار نياز كه اين اول
خاص كالاي يك به مصرفكننده كه درحالي نتيجه در و نميشد
طريق از مشكل اين ميشد اعلام ممنوع آن واردات داشت نياز
كالا واردات شدن تعرفهاي شامل كه تجاري سياستهاي تنظيم
.ميشود حل است ، شفاف مقررات سايه در بازار نياز تامين و
نيروي سوي از مناسب برخورد مهمتر مسئله ديگر سوي از
و است قضاييه قوه توسط جدي قضايي برخورد و انتظامي
هماهنگي كنوني شرايط در مشكل اين حل براي دارد ضرورت
.گردد ايجاد گفتم كه نهاد سه اين ميان
|