ميشود شروع جايي از بزرگ ايدههاي
و صدا از پاپ موسيقي بيرويه رواج در
دلسوزانه سخني
سيما
جريانهايي هنري حوزه استقلال:زم حجتالاسلام
نميديدند ، سياسي نفوذ عصاي را حوزه كه
كرد عصباني
ميشود شروع جايي از بزرگ ايدههاي
نهادهاي درباره روحاني شهرداد با جمشيدي فاضل گفتوگوي
موسيقي صنفي
كه است سالي چند ما جامعه در صنفي نهادهاي ايجاد ;درآمد
هنري گروههاي از برخي و است گرفته خود به رشدي روبه روند
.كردهاند آغاز را تازهاي تجربههاي زمينه اين در نيز
قبل سال دو از كه هستند موسيقي اهل گروهها ، اين جمله از
از هنوز اما كردند ، پايهگذاري را موسيقي خانه بناي
كه روحاني شهردادنيست خبري نهاد اين عمومي مجمع تشكيل
به تهران سمفونيك اركستر رهبري اجراي براي قبل چندي
پس و شده حاضر موسيقي خانه محل در بود ، كرده سفر ايران
اهميت درباره عضو ، عنوان به خانه اين در نامنويسي از
موسيقي صنفي نهاد يك وظايف و آن كاركردهاي صنفي ، نهادهاي
خواننده و موسيقي خانه اجرايي مشاور جمشيدي فاضل با
اين كه اميد.مينشيند كوتاه گفتوگوي به ملي اركستر
در حضور به را ما موسيقي اهل و هنرمندان مباحث گونه
را گفتوگو اين هم با.كند ترغيب بيشتر صنفي حركتهاي
.ميخوانيم
آرزوي"موسيقي خانه" تاسيس و تشكيل روحاني جناب *
مورد در شما نظر.است بوده ما موسيقيدانان ديرينه
چيست؟ موسيقي خانه چون نهادهايي
موسيقيدانان براي خوبي بسيار كمك ميتواند نهاد اين -
كه اهدافي اميدوارم من و دنيا جاهاي از خيلي مثل باشد ،
انسان وقتي طبعا.شود انجام داريد ، موسيقي خانه براي
بيشتري قدرت احساس خود در ميكند ، نهاد يك به تعلق احساس
اگر بخصوص و نيست دست يك ديگر كه ميكند احساس و ميكند
هم و عضو هم نهاد آن مديريت و مديره هيات اعضاي
مشكلات با آنها وضعيتي چنين در.باشند موسيقيدان
بيشتر كمك امور انجام به و هستند آشنا بهتر موسيقيدانها
.ميكنند بهتري و
را موسيقي خانه همانند نهادهايي در عضويت تجربه شما*
داريد؟ كشور از خارج در
B.A.I نامش هستم عضو من كه انجمنهايي از يكي بله ، -
سال در.ميكند دفاع آهنگسازان حق از انجمن اين.است
ليست و ميكند ارسال و تهيه گزارش اعضا براي بار حدود 4
دارند را شده ساخته گذشته سال در 20 كه موسيقيهايي تمام
عنوان به هم درصدي يك البته ميكنند ، كار دقيق آمار با و
كسي نبود اگر انجمني ، چنين اين.برميدارند اشتراك حق
.است شده اجرا كجا خاص برنامه فلان كه نميدانست
اسم شامل اعضا به ميدهند كه ماههاي گزارشهاي 3
رقمي يك هركدامشان و آنهاست موقعيت و اجرا محل آهنگها ،
من حقوق از كه است راحت خيالم خودم من فيالمثل.دارد
بابت چكي يك ميبينم ميآيم مواقع برخي.ميكنند دفاع
و كردهاند ارسال برايم را است شده اجرا من از كه موسيقي
اروپا در فيالمثل كه اين يا شماست ، حق اين كه گفتهاند
كه مواقعي در كه موسيقيدانان مخصوص داريم صنف يك
...و بيمه مالي ، كاري ، لحاظ از دارند مشكل موسيقيدانان
.هستم عضوشان هم من البته و ميكند كمك آنها به
بينالمللي اما ايراني ، موسيقيداني شما روحاني آقاي*
از اعم ايرانيان ما از بسياري هنوز كه ميدانيد و هستيد
جمعي كارهاي در هنوز مختلف بهدلايل غيرهنرمند يا هنرمند
روزبهروز قطعا كه نداريم را لازم همت و اراده آن
ما كشور در نهادي چنين كه ميكنيد ميشود ، فكر بيشتر
كند؟ پيدا شكل و بگيرد قوام تواند مي چهقدر
حال در و افتاده جا موسيقي ايدهخانه كه همين ببينيد -
بسيار شروع و است خوب خيلي شده ، شروع و است كردن رشد
بزرگ ايدههاي هميشه ببينيد ولياست اميدواركنندهاي
به هنرمند عدهاي يك كه همين است ، شده شروع يكجايي از
است ، نياز نهادي يا سازمان چنين كه رسيدهاند ضرورت اين
مشاركت و ما رفتار به بستگي هم بقيهاش.است مهم بسيار
كارها همه دفعه يك هم خارج در نكنيد فراموش شما دارد ، ما
چنين تا كشيده طول سال سالهاي بلكه است ، نشده انجام
از بعد و شده حس ضرورتش سالها گرفتند ، سامان نهادهايي
امورشان كه رسيدند مراحلي به حالا و شده شروعي يكجايي
اين بزرگ هركار كه بدانيد پس است ، افتاده غلتك روي
و رساني اطلاع و ميخواهد زمان و دارد را گرفتاريها
خانه" به و بيايند تدريجا هنرمندان كه بيشتر توضيح
.بپيوندند "موسيقي
خسته را شما نميخواهم داشتيد طولاني تمرين اينكه با*
بازهم كه هستيد پرانرژي و صميمي شما آنقدر اما.كنم
خانه عضو يك عنوان به شما.ميرسد نظر به ضروري گفتوگو
مختلف دلايل به ما هنرمندان از بخشي كه ميدانيد موسيقي
يا و مشاركت فرهنگ وجود عدم بياعتمادي ، از است ممكن كه
خانه در عضويت از باشد ، شده ناشي امر اين نگرفتن جدي
داريد؟ نظري يا توصيهاي چه شما ميزنند ، باز سر موسيقي
هستيد؟ اميدوار جريان اين به چقدر و
اين از موسيقيدانان كه اين مورد در باشد لازم شايد -
داده توضيح بيشتر قدري برد خواهند استفادهاي چه نهاد
بسيار شده شروع و افتاده جا ايده اين اينكه البته.شود
خيليها براي مشاركت ضرورت اما است ، كننده اميدوار و خوب
.كردهام تجربه من وليكن نكردهاند تجربه چون نيست ، روشن
موفقيتش باشد صنفي يك عضو فرد كه موضوع اين خارج در
كنار در كه چرا است ، رسيده اثبات به و دارد بيشتري ضمانت
ميتوانند و هست ميكنند فكر خودش مثل كه بيشتري عده
روزي همان دليل همين به.برسند مختلفشان اهداف به زودتر
و ميل كمال با من دادند عضويت براي پيشنهاد من به كه
جزئيات وارد اينكه بدون ميشوم عضو حتما كه گفتم اشتياق
توضيح اهداف به راجع بيشتر هرچه اين بنابرشدم عضو بشوم
عضويت به موسيقيدانان تشويق براي.است بهتر شود ، داده
از بزرگ كارهاي و بزرگ ايدههاي هميشه كه بگويم بايد
بقيهاش و شده شروع جرقه يك از هميشه و شده شروع يكجا
هم خارج در حتي و است مشكل اين و دارد ، ما به بستگي
ضرورتش سالها اما انجاميده ، طول به سالها و نشده يكدفعه
غلتك روي سالها از پس حالا و شده شروع وقتي يك و شده حس
.است افتاده
به قريب تاكنون كه چرا نميكنيم ناسپاسي ما البته*
به وليشدهاند خانه عضو موسيقي اهالي از نفر 1500
توصيههاي اميدوارم و داريم اين از بيش توقع ما هرحال
موثر"موسيقي خانه" شدن فراگيرتر در شما چون هنرمنداني
اطلاعرساني كه هستيم تلاش در هم ما البته و شود واقع
و رسيده ذهنم به سوال يك امانمائيم گستردهتر را خود
مختلف قابليتهاي و امكانات از اساسا ما اينكه آن
فرهنگي...و اجتماعي اقتصادي ، مختلف بخشهاي در خودمان
زمينه در حداقل ميكنيد فكر شما.نميكنيم كامل استفاده
ميبريم؟ استفاده امكاناتمان از چقدر ما موسيقي
اركستر رهبري بايستي يكي است ، گروهي كار يك اين ببينيد -
هدايت نهايت در و بفهمد را ضعف نقاط كند ، راهنمايي را
عضو هنرمندان اين كه فهميدم من هفته دو اين در.كند
لحاظ از البته و دارند زيادي قابليتهاي سمفونيك اركستر
متاسفانه اما كرديم ، پيدا تطبيق هم با كاري و روحي
مسائل منجمله دارند ، كمبودهايي اينجا در موسيقيدانان
با سازهايي نبود و اداري مشكلات زندگي ، گذران و مادي
باعث كه ديگر مسائل و نوازندگان از برخي دست در كيفيت
اولين اين البته.شد خواهد خوب اركسترهاي بازدهي كاهش
بعد آنهم و است تهران سمفونيك اركستر با من تجربهكاري
موسيقيدان از غير به مطمئنا و نهايت در.سال همه اين از
و زحمات اين كه است مهمي بحث بسيار مديريت ، بودن
.نرود هدر به انرژيها
اركستر رهبر عنوان به شما زبان از مشكلات اين بيان*
.امور بهبود به كرد خواهد كمك بسيار ميهمان
قابليتهاي بويژه امكانات از استفاده خصوص در هرحال به -
كيفيت شود اتخاذ مناسب روشهايي اگر موسيقي بخش در ما
مطلوبتري استفاده ميتوان و شد خواهد بهتر مراتب به كار
.كرد توانايي و قابليت همه اين از
اين برقراري از موسيقي اهالي همه و موسيقي خانه سوي از *
.دارم سپاس صميمي نشست
.ديدار اميد متشكرم ، به -
و صدا از پاپ موسيقي بيرويه رواج در
دلسوزانه سخني
سيما
و باذوق و هنرمند آهنگسازان و خوانندگان ترانهسرايان ،
پركار بسيار گذشت كه سالي چند اين در پاپ ، قريحه با
كه بود زياد آنجا تا آنان انديشه و ذوق صادرات.بودند
ترانه و شعر صفحات بر جديد ترانه يك لااقل روز هرچند
هنري خدمت دليل به نه همت و تلاش اين.شد افزوده ايران
را خدا خلق گوش و ترانهسرايي كار و كسب به رونق بل بود ،
بهجاي حساب همين به كردن ، خالي را آنها جيب و دادن آزار
ريالهاي مقدار بايد ترانهسرايي كار ارزشهاي بررسي
زرنگهاي نثار را تشويق و كرد حساب را ناقابل و قابل
كلمات عرضه ميداندار كه كرد ترانه و صدا نابغه
و غلط استعارات و تشبيهات و وته سر بي و مندرآوردي
پايي و بيدست كه آناني به انتقاد و بودند بيمعني كلمات
سال چند اين در.نرسيدند نوايي به بازار اين در و كردند
همراه هميشگي شيوه با را ترانههايشان پاپ موسيقي نوابغ
عاطفه ، و عشق به زدن سري تو همان.كردند دنبال جديت با
و عاشق كردن حقير همان مكرر ، رفتنهاي صدقه قربان همان
موسيقي اين بين.دليل و بيمنطق نوآوريهاي همان و معشوق
و ندارد وجود ارتباطي نوع هيچ روزمره واقعيات و زندگي و
.ناميد هنري اثر نميتوان را اينها
و است ترانه در زندگي عيني مسائل انعكاس ترانهسرايي
.نيست كلمات با بازي از غير به چيزي امروزي ترانههاي
. تجربهاند قدرت فاقد آهنگسازان اين
جوانان تشويق بهجاي تلويزيون ، و راديو جادوي طرف اين از
پراكنده را آنان استعدادهاي مليشان ، موسيقي سمت به
رسانه اين موسيقي و شعر شوراي سالها اين در.ميكند
بار و كار بر صحه كرد ، تصويب بيدغدغه و بيدردسر همچنان
و داد ميدان آنها به و كرد تشويقشان گذاشت ، هنرمند حضرات
دليل همين به و نداشت آثار بد و خوب به چنداني كار
به هميشه البته.گذاشت سر پشت را پركاري بسيار سالهاي
، اصالت و فرهنگ دوستدار جماعت اعتراض شدن مطرح محض
شاخصترين كه ميشود علم گناه از بدتر عذرهاي و توجيهات
خودشان اصيل و ملي موسيقي با ما جوانان:كه است اين آنها
و تحرك فاقد موسيقي نوع اين چراكه ندارند ، خوبي ميانه
اين نكته بزرگترين حقيقت در اين كه.است لازم پويايي
.است عادت نوع از موسيقي كه باشيد داشته توجه.است مباحث
را خودشان ملي و ويژه موسيقي اگر مليتي هر در شما يعني
موسيقي هنر در بيهويتي دچار آرام آرام بگيريد ، آنها از
نيستند ، اصالت داراي كه كارهايي سال چند اين در.ميشوند
از نيستند سازگار ما اقليمي و ملي هويت با كه كارهايي
خودباخته موسيقي نوع يك يعني.ميشوند پخش رسانهها طريق
در ميكند ، ترغيب هميشه را نااميدي و افسردهدلي كه غربي
گذاشتهاند را اسمش نادرست و متاسفانه كه است ترويج حال
ماندگار و شده ضبط كارهاي همه اين بين در.جوان موسيقي
ديار اين جوانان گوش به رسانه اين از كداميك ، تاكنون
به" شهنازي ، استاد "صلح و جنگ" مانند آثاري.است رسيده
صدها و مشكاتيان پرويز "خزان" صبا ، استاد "گذشته ياد
.شدهاند پخش كجا و كي...متعدد ضربيهاي و تصنيف و ترانه
گذشته در.كردهايم تجربه نيز گذشته در را قضايا اين ما
ترويج با تا بودند كرده منزوي را فهيم موسيقيدانهاي
موسيقي چونكنند تهي ميان از را جوانها مبتذل موسيقي
.است تربيت زمينههاي از يكي
برداشته ميان از نو موج و بازاري ترانههاي بين فاصله
موسيقي ، دستاندركاران آنان راس در و مسئولين گويا شده ،
جدي را دلسوزانه فريادهاي و هشدار همه اين كه ندارند قصد
ايران موسيقي گرفتاريهاي چارهسازان ;آقايان.بگيرند
تجويديها ، سكوت.نيست آنان فكر به هيچكس و كردهاند سكوت
شرايط به تمسخرآميز است شكلكي...و ملكها ياحقيها ،
كاغذ روي به را تجربههايشان اينها اگر.موسيقي موجود
.مرد خواهد هم موسيقي آنان همراه نكنند ، پياده
برقرار مردم با صحيح رابطه كه است ماندني آنوقت موسيقي
اطلاعاتي كه هستند موثر طريق اين از تنها مردم.كند
اينها كنند ، گوش خوب موسيقي و باشند داشته موسيقي درباره
ملت يك عواطف و احساسات زبان موسيقي ، .است مردم كمك تنها
و خاص مردم ، شاديهاي و غمها از بسياري جوابگوي است ،
بيآلايش و پاك انديشههاي از است واكنشي.است عام
.بندد دل انحصاري به يا و بشناسد مرزي بيآنكه
كه آنهايي با است سخني روي مطالب اين نگارش از غرض
يك بهعنوان و است معقول و منطقي حرفهاي بدهكار گوششان
كار نشده دير تا.هستند هنري موجود وضعيت نگران ايراني
.بسپاريد كاردانان دست به را
محقق مهدي
جريانهايي هنري حوزه استقلال:زم حجتالاسلام
نميديدند ، سياسي نفوذ عصاي
را حوزه كه
كرد عصباني
كارهاي معلول امروز جامعه ناهنجار وضعيت:هنري گروه
قضاوتها است ، گرچه فرهنگي نده ما زمين بر و انجامنشده
.ميگيرد صورت شده انجام كارهاي مدار بر عمدتا
جديد سرپرست به تبريك با معارفه مراسم در زم حجتالاسلام
آن از فرهنگ راه در سرزنشها و توبيخها:گفت هنري حوزه
قضاوت است سزاوار آنكه ميكنند ، حال كار كه است كساني
و كاهلان سوي به مسئولان و صاحبنظران نقد و جامعه
داراييهاي لوث ، را بزرگ مسئوليتهاي كه باشد تنبلاني
را مردمشناسي جهتگيري و ضايع را فرصتها تلف ، را ملي
.كردهاند فراموش
بطن و متن در هنرمندان به ارزشگذاري:افزود ادامه در زم
سر از هنرمند به احترام و داشت وجود هنري حوزه ذات و
گل هنرمندان چون نبود سياسي رفتار يك با او به نياز
.هستند آفرينش انسانهاي سرسبد
سال بيست در طلب قدرت جريانهاي برخي:گفت ادامه در وي
و بودند عصباني هنري حوزه استقلال و تعادل از گذشته
همين از ناشي ميشد ، وارد حوزه بر كه فشارهايي
حجتالاسلام.بود فرهنگي تنگنظريهاي و سياسي عصبانيتهاي
به ابزاري نگاه با سياسي زيادتخواه جريانهاي:افزود زم
خود سياسي نفوذ عصاي را هنري حوزه اينكه از مسائل ، تمام
اما شدند حوزه بر فشار صدد در و افسوس دچار نميديدند ،
غربي نه و شرقي نه شعار فرهنگي و سازماني تجلي هنري حوزه
حجتالاسلام مراسم اين ابتداي در.است (ره)امام حضرت
با من:گفت اسلامي تبليغات سازمان رئيس خاموشي ، سيدمهدي
و مشورت بسياري هنرمندان قانوني ، با اختيارات از استفاده
اين كه كردهام عمل هنري حوزه اساسنامه ماده 11 براساس
سياستگذاري شوراي بايد و ميكند مشخص را راهكارهايي ماده
منبهعلت.كرد ايجاد سيستم بهينهسازي براي را
كلان مديريت سراغ هنري حوزه سيستم در مولفههايكلان
و اصول براساس بايد هم هنري حوزه نقد و رفتم فرهنگي
بنيانيان ، حسن مهندس مراسم پايان در.باشد اساسنامه
من براي زم جانشيني اينكه بيان با هنري حوزه جديد سرپرست
تفاوتي حوزه آينده در برنامه محورهاي:گفت است ، افتخار
همكاران ظرفيت از استفاده اصل ، و داشت نخواهد گذشته با
مديران و هنرمندان و بود خواهد مشاركتي مديريت و داخلي
.دهند ياري مرا بايد زم آقاي تجربيات از استفاده در
|