تبديل مغزي سلولهاي به مادر سلولهاي
شدند
تندرستي بحران
است انقراض خطر در دنيا خزنده كوچكترين
شد كشف شمسي منظومه سيارك بزرگترين
نامرئي سازوكارهاي
ها نوبليست
ساده زبان به علم
تبديل مغزي سلولهاي به مادر سلولهاي
شدند
كه كردند اعلام بينالمللي پژوهشگران از جداگانه تيم دو
جنيني مادر سلولهاي كردن وادار براي مطمئني روشهاي
كار.يافتهاند مغزي سلولهاي به شدن تبديل به انسان
سلولهاي روي بر پژوهش جنجالي اما پرتكاپو زمينه در آنها
اعتقاد به كه زمينهاي.ميشود محسوب جلو به گامي مادر ،
آسيبهاي از بيماريها از وسيعي طيف درمان در دانشمندان
دليل به منتقدان اما.است اميدبخش ديابت تا گرفته مغزي
.مخالفاند آن با فرايند اين طي انسان جنين شدن كشته
انواع به ميتواند كه سلولاند نوعي مادر سلولهاي
اين كه هنگامي ميرسد نظر به.يابد نمو بافتها مختلف
دارد قرار اوليه بسيار مراحل در كه جنيني از سلولها
دارند را قابليت اين و انعطافپذيرترند ميشوند ، گرفته
بر علاوه.شوند تبديل بدن در سلولها انواع تمام به كه
كه يافته تمايز سلولهاي برخلاف سلولها اين ظاهرا اين
در شدهاند تبديل غيره و ماهيچهاي پوستي ، سلولهاي به
پايان بالقوه منبع و ميكنند رشد هميشه براي آزمايشگاه
فراهم پيوند براي اندام حتي روزي شايد و بافت از ناپذيري
فناوري مجله در مطلب اين نوشتن با تيم دو هر.ميكنند
مادر سلولهاي توانستهاند كه كردند اعلام طبيعت ، زيستي
كه شوند تبديل مغزي سلول نوع سه به تا كنند وادار را
نرون و اليگودندروسيت ،(ستارهاي) آستروسيت:از عبارتند
دنيا به تازه موشهاي مغز به را سلولها اين آنها.بالغ
گسترش مغز در سلولها اين كه دريافتند و زده پيوند آمده
شروع آشكارا و ميگيرند را قبلي سلولهاي جاي مييابند ،
جنين از را مادر سلولهاي پژوهشگران.ميكنند كار به
كشت آزمايشگاه در خاص روشي به را آنها و گرفتند انسان
جنينهاي.كردند تزريق موش مغز به را آنها سپس و داده
سقط از كه هستند سلولها از كوچكي كروي تودههاي مذكور
-سو.آمدهاند دست به آزمايش لوله در مصنوعي لقاح يا جنين
بررسيها اين از يكي كه ويسكانسين دانشگاه از ژانگ چون
در كه است سلولهايي همان اين":گفت است ، كرده رهبري را
دستگاه بينظميهاي ساير و پاركينسون درمان براي نهايت
هفته چند از پس سلولها اينميرود كار به مركزي عصبي
پيوند از پس كه نرونهايي.ميشوند ظاهر موش مغز در
سالم مغز نرونهاي همانند تقريبا وضعيتي ميشوند مشاهده
نداشتند مغز كار از تجربهاي شده پيوند سلولهاي.دارند
موش مغز با را خود آنها آيا كه ببينيم ميخواستيم ما و
".بود مثبت پاسخ.خير يا ميكنند هماهنگ
حادثه دانشگاه بيمارستان در همكارانش و روبينوف بنجامين
استراليا در ملبورن در موناش دانشگاه و بيتالمقدس در
جداسازي و شناسايي.يافتند دست مشابهي نتايج به نيز
از حتي آنها نمو كردن اداره اما است دشوار مادر سلولهاي
مغزي شيميايي مواد از مخلوطي وجود.است دشوارتر هم آن
.است ضروري
تيمي با كه ويسكانسين ، در همكارانش و تامسون جيمز ژانگ ،
كه كردند اعلام ميكنند ، همكاري آلمان در بن دانشگاه در
نام به پروتئيني رسيدن از ممانعت كار ، اين از مرحله يك
سلولهاي گاهي پژوهشگران گفته به.تومورهاست 2بهFGF
در اما ميكنند ، ايجاد تومور شده ، پيوند جنيني مادر
.نيفتاد اتفاقي چنين گرفتند قرار آزمايش مورد كه موشهايي
- سلول زيادي تعداد مرحله يك در ما":ميگويد ژانگ
چه هر.داديم قرار موش مغز در - ميليون نيم به نزديك
شود ، بيشتر ميشود ، گذاشته مغز در كه سلولهايي تعداد
تومور ايجاد عدم.مييابد افزايش نيز تومور ايجاد احتمال
پيشگام سلولهاي خالصسازي براي ما روش كه ميدهد نشان
.است بوده عالي بسيار
- اسلان يادبود پژوهي سرطان مركز در كه اشترودر لورنز
كه گفت ميكند كار مادر سلولهاي روي نيويورك در كترينگ
سلولهاي كردن مهار چگونگي درباره را نكاتي مقاله دو هر
مجله براي كه شرحي در اشترودر گفته به.كردند ارائه مادر
كه بيماريهايي فهرست":است نوشته طبيعت زيستي فناوري
جنيني مادر سلولهاي روي بر پژوهش نتيجه در دارد احتمال
نظير عصبي بينظميهاي و است طولاني شوند درمان انسان
و نخاعي آسيب يا سفيد ماده رفتن تحليل پاركينسون ، بيماري
ديابت نظير محيطي عصبي دستگاه بينظميهاي از بسياري
بر در را قلبي اختلالات يا ماهيچهها پلاسيدگي اطفال ،
".ميگيرد
سلولهاي پيوند روي كه كلورادو ، دانشگاه از فريد كورت
در ميكند آزمايش پاركينسون به مبتلا بيماران به عصبي
آزمايشها اين از حاصل نتايج بيصبرانه كه گفت مصاحبهاي
كار اين آنكه محض به":ميگويد فريد.ميكشد انتظار را
امكانپذيرتر مغزي سلولهاي تعمير برسد ، انبوه توليد به
".شد خواهد مطمئنتر و
www.msnbs.com:منبع
تندرستي بحران
چيست؟ فيدبك
بهزاد محمود دكتر
عملكرد هماهنگي و تنگاتنگ ارتباط _ (Feed-back) فيدبك
ميشود تامين پديدهاي وسيله به بدن دستگاههاي و اعضا
به نحوي به سيستم يك فرآورده هرگاه.دارد نام فيدبك كه
گويند كند اثر آن عملكرد نحوه در و بازگردد سيستم آن
اجزا از مجموعهاي به سيستماست گرفته انجام فيدبك
فرآوردهاي يا ميدهند انجام را عملي هم با كه گويند
يك سلول.نيست آن انجام به قادر جزء هر كه ميكنند توليد
سيستمي عضو و سلول از پيچيدهتر سيستمي بافت.است سيستم
از پيچيدهتر سيستمي بدن دستگاه هر و بافت از پيچيدهتر
.است آن دستگاههاي از پيچيدهتر سيستمي آدمي تن و اعضايش
يك از پيچيدهتر سيستم يك اتوموبيل است ، سيستم يك ساعت
آنها مانند و سيمان و قند تهيه كارخانههاي است ، ساعت
است ، كوچك سيستم يك آكواريومگستردهترند سيستمهاي
بسيار سيستمي زيستكره.بزرگترند سيستمهاي درياچه استخر ،
.است گسترده
و مثبت فيدبك منفي ، فيدبك:دارد وجود فيدبك نوع سه
.بيوفيدبك
بازميگردد ، بدان سيستم فرآورده وقتي منفي ، فيدبك در
در و بدن سلول هر از.ميكند تنظيم را سيستم آن كار
صورتي به كه دارند وجود منفي فيدبك هزارها آدمي تن تمامي
اجزاي عملكرد هماهنگي و ارتباط آگاهيها ، بدون خودكار ،
تنظيم فيدبكها سادهترين از يكي.ميكنند تنظيم را بدن
.است (گلوكز) قندخون
كه گلوكزي كامل غذاي يك خوردن از بعد ساعت دو حدود در
جذب ميشود توليد نشاستهاي و قندي غذاهاي تجزيه از
را آن متعارف تعداد و ميشود خون وارد سرعت به و ميگردد
گلوكز از سرشار خون.ميبرد بالا است ، ليتر در گرم يك كه
انسولين كه را ، بتا سلولهاي ميرسد ، لوزالمعده به وقتي
سبب اضافي انسولين.ميدارد وا فعاليت به ميكنند ، ترشح
در و شود عضلات و كبد جذب تدريجا مازاد گلوكز كه ميشود
خون قند ميزان وقتي.شود اندوخته گليكوژن صورت به آنها
از را آنها و ميشود فيدبك بتا سلولهاي به شد ، متعارف
صورتي به منفي اينفيدبك.ميدارد باز زياد فعاليت
.ميكند تنظيم را خون گلوكز ميزان بدن ، در پيوسته خودكار
و كبد در گليكوژن صورت به گلوكز مازاد شدن اندوخته اما
اگر.كند تجاوز آن از نميتواند كه دارد حدي عضلات
آن از زيادتر (نشاسته و قند) كربوهيدرات مواد واردات
به مازاد كنند ، اندوخته بتوانند عضلات و كبد كه باشد
و پوست زير چربي بافت چربي مقدار بر و ميشود تبديل چربي
اگر.ميشود وزن اضافه موجب و ميافزايد شكمي احشاي
هورموني چربي بافت شود بيشتر متعارف حد از چربي اضافه
و ريه و مغز به هورمون اين.ميكند ترشح لپتين نام به
گيرندههاي كه اعضا اين در.ميرسد چربي بافت و عضلات
كمتر دريافت نتيجهاش ميكنند ، سلول وارد را آن لپتين
جلوگيري وزن افزايش از كه است انرژي زياد مصرف و غذا
اين در نقصي ارثي طور به چاق بسيار افراد.ميكند
نميتوانند كه طوري به دارد وجود آنها فيدبك مكانيسم
.كنند تنظيم را مصرفي و دريافتي انرژي مقدار موازنه
برابر دو لاغر افراد گردش در خون در موجود لپتين مقدار
.است چاق افراد
وسيله به سلولها درون ساز و سوخت شيميايي اوضاع تنظيم
نتيجه غالبا بيماريها و ميگيرد انجام منفي فيدبكهاي
فشارخون مثلااست كننده تنظيم فيدبكهاي در موجود نقص
ثانيه در بعضيها كه ميشود تنظيم فيدبك چند وسيله به
.ساعت در بعضي و دقيقه در ديگر بعضي ميافتند ، كار به
فيدبكهاي در نقص است ، فشارخون به مبتلا كه كسي
.دارد فشارخون تنظيمكننده
كار ميرسد ، بدان سيستم فرآورده وقتي مثبت فيدبك در
توليد باعث سيستم كار تشديد.ميكند تشديد را سيستم
افزايش همچنان باطل دور اين و ميشود بيشتر فرآورده
از و است اندك مثبت فيدبكهاي تعداد آدمي تن در.مييابد
خارج بدن تحمل از كه ميرسند مرحلهاي به وقتي گذشته اين
به بدن جالب مثبت فيدبكهاي از يكي.ميگردند متوقف است
:است زير قرار
هيپوتالاموس تا بصلالنخاع از كه دارد وجود مغز در بخشي
اين است شبكهاي ساختمان آن نام و دارد ادامه (مخ زير)
قشر و عضو اين بين.است هشداري و هشياري مركز مغز از بخش
وجود مثبت فيدبك است ، انديشه و حسي ادراكات مركز كه مخ ،
نگه هشيار را مخ قشر شبكهاي ساختمان فعاليت.دارد
سخنران سخنان سخنراني ، جلسه يك در مثلا وقتيميدارد
خبر گردد فعالتر او مخ قشر يعني باشد ، جالب فردي براي
.ميكند فعالتر را او و ميرسد شبكهاي ساختمان به
مخ قشر شديدتر فعاليت باعث شبكهاي ساختمان شدن فعالتر
.ميشود سراپاگوش شنونده كه طوري به.ميگردد
مخ قشر فعاليت نزند ، دل به چنگي سخنران سخنان اگر اما
ميشود منتقل شبكهاي ساختمان به كاهش اين مييابد ، كاهش
به شبكهاي دستگاه كار تضعيف.ميكند تضعيف را او كار و
به ميسازد فعال كمتر را آن و ميشود داده خبر مخ قشر
فعاليت خواب موقع در !ميرود خواب به شنونده كه طوري
.است حداقل شبكهاي دستگاه
فعاليت شود ، مشغول چيزي به ذهنش خواب موقع در كسي اگر
بين فيدبك و ميدارد نگه فعالتر را شبكهاي دستگاه مخ
اين مرتبا شخص حالت اين در.ميشود خواب مانع دو آن
آن وقتي اما.نميرود خواب به و ميغلتد پهلو آن به پهلو
شبكهاي ساختمان براي محركي و شود متوقف ذهني فعاليت
.رفت خواهد خواب به شخص باشد ، نداشته وجود
است انقراض خطر در دنيا خزنده كوچكترين
ميخزد ، سكه روي كه كوچك موجود اين ميشود گفته
كوتوله ، گكوي يا ژاراگوآاسفرو.دنياست خزنده كوچكترين
كارائيبي دسامبردرمجله ماه در و دارد طول سانتيمتر 6/1
در جاراگوآ ملي پارك در گونه اين.است شده گزارش علوم
جنوبي سواحل نزديك بيتا جزيره و دومينيكن جمهوري
است مشترك هائيتي و دومينيكن جمهوري بين كه هيسپانيولا
.ميكند زندگي
ايالتي دانشگاه از زيستشناس هجس بلير توسط گونه اين
پورتوريكو ، دانشگاه از توماس ، ريچارد و پنسيلوانيا
.شد شناسايي
چيزها خيلي هنوز كه ميدهد نشان ما اكتشاف":گفت هجس
نميدانيم ، زمين كره زيستي گونههاي درباره ما كه هست
با.هستند متحده ايالات به نزديك بسيار كه مناطقي در حتي
را منطقه اين زيستشناسان كه است سال صد چند كه آن وجود
آگاه نيز گونه اين وجود از حتي ما اما ميكنند ، بررسي
".نبوديم
علمي نام كه جانور اين پژوهشگران گفته به
انقراض خطر در شد ، داده آن به Sphaerodactylus ariasae
علم مركز عضو و ارشد پژوهشگر اسميت ، مايكل گفته بهاست
حفاظت ، بينالمللي موسسه به وابسته كاربردي زيستي تنوع
غنيترين از يكي كارائيب":كرد اعلام را اكتشاف اين كه
اما بيهمتاست ، زيستي گونههاي لحاظ از زمين كره نقاط
از چنانچه.دارند قرار انقراض خطر در شدت به اينگونهها
يابد ، ادامه فعلي نرخ با كارائيب در گونهها رفتن دست
ما حيات زمان در دنيا طبيعي سيستمهاي متمايزترين از يكي
".شد خواهد نابود
شد كشف شمسي منظومه سيارك بزرگترين
اندازه اروپا ، جنوبي رصدخانه از ستارهشناسان از گروهي
بزرگترين عنوان به را آن و گرفته اندازه را سيارك يك
داده نشان محاسبات.كردهاند معرفي شمسي منظومه سيارك
تا 1200 و نام 2001 ،KX76 كه يخي صخره اين كه است
كه را عرض كيلومتر ساله 950 ركورد 200 دارد ، عرض كيلومتر
.داد اختصاص خود به بود ، (Ceres) سرس اختيار در
كار اين براي دانشمندان.است شده كشف سيارك نخستين سرس
براي كه ويرتل استرو نام به جديد مجازي تلسكوپ يك از
استفاده است متكي نرمافزار به قديمي عكسهاي كردن اسكن
به كه جديدي تصاوير با همراه را اطلاعات آن سپسكردند
مدار محاسبه براي شدهاند ، تهيه معاصر تلسكوپهاي وسيله
اندازهگيري اين تركيب.كردند استفاده خورشيد دور به آن
ميتابد ، باز سيارك اين سطح از كه خورشيدي نور مقدار با
درست سيارك اين مدار.ميدهد دست به آن اندازه از تخميني
نيز پلوتو قمر شارون ، از حتي و دارد قرار پلوتو از بعد
.است بزرگتر
:منبع
Scientific American, Nov.2001
نامرئي سازوكارهاي
نو ، 1379 طرح
كه دو اين از يكي.بود حاكم هفدهم سده علم بر مضمون دو
را چه هر ميخواست ميداد ، نشان مكانيكي فلسفه در را خود
خارج طبيعي فلسفه پيكر از داشت خفيه علوم بوي و رنگ كه
اتمي فيلسوفان از كه طبيعت ، از تازه برداشت اين.كند
عظيمي ماشين را طبيعت ميگرفت ، الهام باستان جهان
پس در پنهان كارهاي و ساز تا بود آن پي در و ميپنداشت
تك تك عليت به مكانيكي فلسفه.بيابد را پديدهها
از تا ميكوشيدند مكانيكي فيلسوفان و داشت توجه پديدهها
كه كنند ثابت و بزدايند را ابهام اثر هرگونه طبيعي فلسفه
كاملا و نبوده نامرئي سازوكارهاي معلول طبيعي پديدههاي
هيچ.روزمرهاند زندگي آشناي سازوكارهاي همان شبيه
مضمون.نماند مصون فلسفهاي چنين تاثير از علم از قلمروي
فرقه يعني باستاني ، منشا يك به سابقهاش نيز دوم
رياضي دقيق توصيف به كه مضمون اينميرسيد فيثاغورسي ،
اين.داد جان مركزي خورشيد نجوم به داشت ، نظر پديدهها
توصيف كشف به و ميشد نزديك پديدهها به نظم اساس بر سنت
عالم نهايي ساخت از جلوهاي بسان را آن كه رياضي ، دقيق
تكوين خود ، كتاب در ريچاردوستفال.بود خرسند ميدانست ،
دو اين آميختگي درهم با سويي از را خواننده جديد ، علم
و علوم ساير بر آن تاثير و هفدهم سده علم بر حاكم مضمون
.ميسازد آشنا سده اين علم تاريخ با ديگر سويي از
كه فكري جنبش دو اين چگونه كه درمييابد خواننده
برخورد يكديگر با ميكردند دنبال نيز را متفاوتي هدفهاي
خود تاثير تحت را رياضياتي علوم از غير علومي و ميكنند
كه نيز زيستشناسي و شيمي همچون علومي حتي.ميدهند قرار
گرفته پيش در را متفاوتي عمل شيوههاي و متعارض ارزشهاي
مصون آن تاثير از نيز جستند دوري فيثاغورسي سنت از و
.نماندند
علم يعني جديد عالم ركن مهمترين توضيح در حاضر كتاب
آن نويسنده و ميآيد شمار به منابع مهمترين از يكي جديد
پيروي خود دروني منطق از انديشهها پيشرفت كه است معتقد
و.ميداند جديد علم تكوين اصلي عامل را آن و ميكند
نشان علمي جنبش اجتماعي تبعات درباره را نكاتي ميكوشد
انديشه مقولات بازسازي صرفا را علمي انقلاب وي.دهد
پديدهاي عنوان به آن از بلكه ندانسته طبيعت درباره
علمي تحقيقات دستاندركاران تعداد افزايش به كه اجتماعي
انجاميده جديد زندگي در موثر بسيار جديد نهادهاي ايجاد و
.ميكند ياد نيز
براي را جديد علم تكوين كتاب كه آنچه اين بر علاوه
ترجمه ميسازد ، ارزشمند پيش از بيش زبان فارسي خوانندگان
عبدالحسين يعني آن مترجمان علمي و دقيق شيوا ، بسيار
توجه مورد بيترديد كه است رضايي رضا و آذرنگ
.گرفت خواهد قرار علم تاريخ و علم به علاقهمندان
ها نوبليست
ريلي استرات ويليام جان
(19191842)انگليسي فيزيكدان
John william strutt rayleigh
آرگون 1904 فيزيككشف
سال در و آمد دنيا به اسكس منطقه در واقع ويتهام در ريلي
به كمبريج دانشگاه در وي.برد ارث به را پدرش عنوان 1873
پايان به را تحصيلاتش در 1865 و پرداخت رياضيات تحصيل
با ازدواج از پيش درست تا 1871 ، و همچنان اما رساند
از پسماند كمبريج در بالفور لرد خواهر بالفور ايولين
شده او تحصيل ادامه مانع هم كودكي در كه عارضهاي سال يك
گويد ترك را دانشگاهياش زندگي تا ساخت ناگزير را وي بود
مكان نقل گرمتر هواي و آب با منطقهاي به بهبود جهت و
روي بر سرپوشيده قايق يك با نقاهت دوران طول در وي.كند
صوت نظريه مدت اين در و پرداخت مسافرت به نيل رودخانه
باقي اصوات علم درباره كلاسيكي نوشتههاي شكل به كه را
.آورد در تحرير رشته به ماند
خانوادگياش منزل كنار در انگلستان به بازگشت از پس وي
زماني سالهاي 841879 فاصله در و كرد بنا آزمايشگاهي
صاحب James clerk Maxwell ماكسول كلرك جيمز جانشين كه
از بسياري بود ، شده تجربي فيزيك در كاونديش پروفسور كرسي
ميان از.داد انتقال خود شخصي آزمايشگاه به را كارهايش
كه آسمان آبي رنگ اندازهگيري معادله او ، پيشين كارهاي
مربوط اتمسفر در موجود كوچك ذرات توسط نور انتشار به
موج طول به نور پراكنش ميزان.است مشهورتر همه از ميشود
اين از.ميشود آسمان آبي رنگ باعث و دارد بستگي نور
انتشار بررسي در مهم مفاهيم از يكي پراكندگي قانون نظريه
مسايل خصوص در ريلي اينها ، بر علاوه.ميشود منتج موج ،
.پرداخت تحقيق به صداشناسي و نورشناسي همچون ديگري فيزيكي
به كاونديش پروفسور مسند در خدمتش زمان در او
و بود مشغول الكتريكي استانداردهاي دقيق اندازهگيري
پتانسيل اختلاف دقيق اندازهگيري جهت را ريلي پتانسيومتر
اندازه بدين تا نيز گازها چگالي تعيين در وي.كرد اختراع
موجود نيتروژن كه را عجيب ظاهرا موضوع اين و بود دقيق
شيميايي تركيبات از حاصل نيتروژن از چگالتر اندكي هوا در
رمزي ويليام با همكارياش به او مشاهدات.دريافت است ،
آرگون كشف همكاري اين نتيجه كه انجاميد William Ramsay
رمزي.كرد دريافت را فيزيك نوبل جايزه در 1904 ريلي.بود
.داد اختصاص خود به را شيمي نوبل جايزه سال همان در نيز
ساده زبان به علم
سالها نخستين :اديسون
|