جهنم در گمشده گربهاي ;يوز
انداز چشم
آلبوم
باشد خطرناك است ممكن بيولوژيك كنترل
ميكنند فاش را پرندگان مهاجرت راز پرها
زمين اخبار
كهنه حديث و ناپايدار توسعه
سبزتر آيندهاي سوي به
خطر در آسيايي كركسهاي
شد ممنوع سگ با شكار
ساحل در مرده هزاران
جهنم در گمشده گربهاي ;يوز
كه دارند روشن خاكستري رنگ به بلندي يال تولهها
پوست و شده كشيده بدنشان پشت و گردن پشت سرتاسر در
است خالدار بدنشان
شكيبايي ، حداكثر بايد كه است شكارگراني آن از يوز
تا برد كار به را انرژي حداكثر همه از بالاتر و زيركي
بگيرد را شكارش بتواند
ژوفه آلن
فرهادينيا محمدصادق:ترجمه
خانواده عضو سنگينترين و بزرگترين يوز امروزه
.شير انقراض از پس البته است ، آفريقا صحراي در گربهسانان
بلكه نيست گربه گربهسانان ، ديگر مانند يوز حال اين با
طبقهبندي براياست مانند سگ ظاهري و گربه سر داراي
جداگانه خانواده زير يك در را يوز هميشه گربهسانان ،
آن كه است خصوصياتي سري يك خاطر به اين و ميدهند قرار
تفاوت جالبترين.ميكند متمايز گربهسانان ديگر از را
طبيعت در را يوز كه ما براي گربهسانان ديگر و يوز بين
سگ ردپاي شبيه بيشتر كه است آن ردپاي ميكنيم ، مشاهده
پنجههاي اثر آن در و است باريك يوز ردپاي.گربه تا است
اين.دارد وجود شدن جمع غيرقابل و كند خميده ، كاملا
جانور كه موقعي و هستند مناسب دويدن سريع براي پنجهها
اصطكاك ايجاد باعث بگيرد ، شتاب ناگهاني بهطور بايد
كه است گربهساني تنها يوز كه ميدانيم.ميشود بيشتري
شناسايي حقيقت در.ديد ردپايش در را پنجهها اثر ميتوان
رد با هميشه كه اين خاطر به است ، مشكل صحرا در يوز رد
تعقيب ، برايميشود گرفته اشتباه عربي ، شكاري سگ سالوكي ،
.است تندرو شكاري سگهاي ظاهر از مناسبتر يوز ظاهر
مهرههاي ستون كشيده ، و دراز بدن استثنايي ، بلند پاهاي
تعديل و تنظيم مسئول كه بلندي دم مخصوصا و انعطاف قابل
.است سرعت
و رنگ لحاظ از آفريقا صحراي يوز كه ميرسد نظر به
آنها.دارد تفاوت آفريقا قسمتهاي ديگر يوزهاي با اندازه
نر دو بدن اندازههاي توانستم من.هستند سبكتر و كوچكتر
منطقه در (Toubou) توبوئي يك توسط تازگي به كه را بالغ
قد بلندي.كنم اندازهگيري بودند ، شده كشته (Tenere) تنر
با بدنشان طول و سانتيمتر شانه 65 سر تا حيوانات اين
و 170 ترتيب 169 به سانتيمتريشان ، دم 65 احتساب
ديگر يوز دو پوست نظامي ، پاسگاه يك رئيساست سانتيمتر
منطقه همان در كه داد نشان من به سربلندي و افتخار با را
.بود نخست يوز دو مشابه اندازههايشان و بود كرده شكار
آفريقا جنوب و شرق يوزهاي صحرا ، يوزهاي با مقايسه در
طول و سرشانه تا سانتيمتر به 80 راحتي به قدشان بلندي
سانتيمتري دم 80 يك شامل اين كه ميرسد متر به 2 بدنشان
.است كيلوگرم تا 45 حدود 40 در نيز آنها وزنميشود هم
تباين ميكنند ، زندگي باز مناطق در كه يوزهايي بدن پوشش
زيست آن در كه زيستگاهي با مخصوصا اين و دارد اندكي
توجه جلب بدون ميشود باعث كه چرا است متناسب ميكنند ،
مناطقي در من كه يوزهايي تمامي.شوند نزديك شكارشان به
رنگي نخودي پوشش از كردهام مشاهده است ، شنزار عمدتا كه
اخري خالهاي رنگ ، سياه خالهاي جاي به و بودند برخوردار
.داشتند روشني رنگ
و چشم بين سياه خط:دارد وجود نيز بيشتري تفاوتهاي
از يكي كه دم انتهاي در رنگ سياه حلقههاي و دهان
تغيير صحرا يوزهاي در است ، معمولي يوزهاي ويژه خصوصيات
را گربهها اين از برخي.ندارد وجود حتي اغلب و است كرده
پوشش بلكه نيستند آلبينو آنها ولي مينامند ، "سفيد يوز"
جانوران اين كه ميرسد نظر به.است روشن بسيار بدنشان
ديگر مناطق يوزهاي از بهتر و ميدوند سريعتر حتي نادر ،
اندكي آنها كه است دليل اين به شايد اين و ميكنند شكار
كه يوزهايي شدم متوجه من بهعلاوه.ميكنند استتار بهتر
مسيف اير منطقه مانند ميكنند زندگي كوهها اطراف در
غلبه كه (Tiguidite) تيگوئيديت صخرههاي و (Air Massif)
و بيشتر تباين با پوششي است ، رنگ سياه صخرههاي با
.دارند تيرهتر خالهاي
شناسايي آفريقا در را يوز از زيرگونه تاكسونوميستها 6
آفريقا ، شمال صحراهاي و استپها زيرگونه.كردهاند
تحقيق صرف را ماه چندين من.است Acinonyx jubatus hecki
ردپاي دفعه و 42 كردهام نيجر در يوزها روي بر بررسي و
و مشاهده به موفق دفعه فقط 8 ولي يافتم ، را آنها
اين به جانوران اين مشاهده با.شدم آنها از فيلمبرداري
خبرهترين حتي كه هستند كمياب آنقدر آنها كه رسيدم نتيجه
.ببينند را آنها ميتوانند سختي به هم صحرا طبيعيدانان
دقت با من كه مربع كيلومتر وسعت 400 به ناحيهاي در
آنها كه ميرسيد نظر به دادم ، قرار بررسي مورد بيشتري
تحقيق سال سه طي در كه چرا.باشند غيرمهاجر جانوراني
بر بايد البته.مييافتم منطقه همان در را آنها متوالي ،
منطقه اين در دوركاس آهوهاي كه شود تاكيد نكته اين روي
كه داشت وجود كمپي دورتر كيلومتر حدود 25.هستند فراوان
به اينطور ظاهرا.ميكردند زندگي آن در چادرنشين 100
مناطقي به اتفاقي آمدهاي و رفت از يوزها كه ميرسيد نظر
در ولي.نميشوند ناراحت ميپردازند ، شكار به آنها در كه
درست را چادرهايشان كه ديدم را خانوادههايي چهارم ، سال
كه بود آن از پس.بودند كرده برپا يوزها قلمرو وسط در
در زندگي چون كردند ، ترك را منطقه اين سرعت به يوزها
براي آنها سالوكي شكاري سگهاي مخصوصا و انسانها كنار
در گسترده تحقيق ماه يك رغم به و بود غيرممكن يوزها
بود معلوم و كنم پيدا را آنها نتوانستم وسيع ، ناحيهاي
.بودند شده دور بسيار منطقه اين از آنها كه
جمعيتهايي نگران خيلي من بود؟ خواهد چگونه يوز آينده
آنها من نظر به.هستم ميكنند ، زندگي باز مناطق در كه
اجتنابناپذيري انقراض سوي به و هستند آسيبپذير خيلي
يقينا كوهستاني مناطق در يوز آينده.ميروند پيش
به را پناهگاههايشان هنگام شب جانوران اين.است روشنتر
.برميگردند آنجا به صبح اوايل در و ميكنند ترك شكار قصد
سراشيبهاي از رفتن بالا از نيز خطر احساس هنگام به
ردپايي هيچگونه آنجا در زيرا نميكنند ، دريغ هم صخرهاي
را آنها بتوان آن ، روي از تا نميگذارند برجا خود از
سوراخها در امني نسبتا مكانهاي ضمن در و كرد شناسايي
.مييابند شدن مخفي براي فراوان غارهاي و
صحرا يوزهاي مرگ و زندگي
زيركي شكيبايي ، حداكثر بايد كه است شكارگراني آن از يوز
بتواند تا برد كار به را انرژي حداكثر همه از بالاتر و
آهوهاي صحرا در آن علاقه مورد شكار.بگيرد را شكارش
ميكنند خطر احساس وقتي كه بادپا حيواناتي ;هستند دوركاس
شاهد دفعه چندين من.ميمانند باقي باز مناطق در معمولا
از صبح اوايل در بار يك مثلابودم يوز شكارگري رفتار
ميشهاي و قوچ مشاهده مشغول جا آن از كه كوچك تپهاي روي
را تپه پايين شني دشت كه ديدم را يوز سه بودم ، بارباري
حركت هم از متر فاصله 50 به آنها.ميكردند جستوجو
از.ميكردند دنبال نگاه طريق از را يكديگر و ميكردند
مرا است ، آنها حس پيشرفتهترين يوزها قوي بينايي كه آنجا
فقط منكشيدند دراز زمين روي دورتر متر و 600 ديدند
پناه صخرهها ميان در آنها اينكه از قبل داشتم فرصت
ردپاهاي بعد روز دم سپيده.بگيرم عكس آنها از بگيرند ،
دو با ماده يك آنها كه فهميدم و كردم دنبال را آنها
مسير يك شب اواخر تا و بودند كرده رشد كاملا توله
شده موفق نهايت در و كرده طي را كيلومتري تقريبا 7
پيدا من را بقايايش كه بكشند را دوركاس آهوي يك بودند
.كردم
يوز پنج جنوب ، در محل آن كيلومتري در 50 بعد روز 15
تجزيه با توانستم من.آمدند من كمپ نزديكي به شكار براي
شيوه مورد در بيشتري نكات آنها ، رد دقيق تحليل و
كرده شروع دور فاصله از يوزها.دريابم آنها شكارگري
آنها از يكي سپس شده ، انتخاب آهوي كردن احاطه به بودند
آن متري فاصله 28 تا كند ، جلب را آهو توجه كه اين بدون
در دوركاس آهوي يك به فاصله اين تا شدن نزديك.بود خزيده
.است زيادي مهارت مستلزم خاص ، پوشش بدون و باز منطقه
و خزيدن صرف ساعتها شايد و دقيقه چندين بايد يوزها
يوز شكيبايي به توارگ قوم.باشند كرده آهو به شدن نزديك
كه مينامند "اماياس عادل" را آن و ميگذارند احترام
يك.ميكند پيشروي آرامي به كه است كسي معني به اماياس
تنها 150 و بود كرده آغاز متري فاصله 28 از را حمله يوز
تازه يوز به را خود جاي سپس و دويده سرعت حداكثر با متر
را آهو تا شد موفق سوم يوز نهايت در و بود داده بعدي نفس
در يوز پنج هر.بود دويده متر مجموع 400 در آهو.بگيرد
از يك هيچ ولي بودند كرده شركت آهو شكار براي تعقيب
اين.بود ندويده سرعت حداكثر با متر از 150 بيش آنها
برخي در يوزها بقاي براي شايد و است مفيد بسيار همكاري
اتفاق اينباشد اجتنابناپذير امري باير ، و خشك مناطق
هوا دماي گرما ، فصل اوج در يعني بود ، افتاده مه ماه در
كاهش تدريج به شب در فقط و ميرسيد درجه به 43 روز طي در
به هوا دماي حداقل آفتاب ، طلوع از قبل اندكي و مييافت
كه سپيدهدم در يوزها بنابراين ميرسيد ، درجه تا 32 27
به را كردن تعقيب و بودند كرده شكار بود ، خنك نسبتا
بسيار نرم شن روي بر دويدن.بودند داده كاهش حداقل
ميتواند يوز يك توسط تعقيب متر و 400 است خستهكننده
آن از پس.شود قابلتوجهي ميزان به بدن آب كمبود باعث
برايش اتفاقي چه بخورد ، شكست شكار در تنها ، يوز يك اگر
تلاش يك در ميتواند تشنه ، و خسته حيوان يك آيا ميافتد؟
خسته و ضعيف يوزهاي اوقات اغلب شود؟ موفق شكار براي جديد
.مينشينند مرگ انتظار به سايه در
ضربهاي دستهايش با ميرسد ، آهو به يوز كه اين محض به
را آن گلوي سپس و بخورد زمين تا ميكند وارد آن كفل به
در طعمه و نيستند قوي خيلي يوز آروارههاي.ميگيرد گاز
خفگي از آهو كه موقعي تا بلكه نميشود ، كشته لحظه همان
تا 10 اين 5 و باشد داشته دهان در را گلويش بايد بميرد ،
صحبت آنها از كه يوزي پنج اين.ميانجامد طول به دقيقه
طور به آن سر فقط.بودند خورده فورا را مرده آهوي كردم ،
آهوهاي يوزها كه اين با.بود مانده باقي نخورده دست كامل
باز حال اين با ميدهند ترجيح هستند ، كوچك كه را دوركاس
سال در.كنند شكار را بزرگتري طعمههاي ميكنند سعي هم
در كه ديدم را تنها يوز يك كوهستاني ، وادي يك در 1983
شكست بزرگ داماي آهوي يك به شدن نزديك و خزيدن براي تلاش
تندروتر توجهي قابل ميزان به داما يك من ، نظر به.خورد
نوع اين شكار براي كمي شانس آنها و است صحرا يوزهاي از
فصل در فقط يوز ميرسد نظر به.دارند باز مناطق در آهو
در احتمالا داما آهوهاي زيرا ميكند ، شكار را آن گرما
.ميآيند واديها به درختان ، زير سايه دنبال به زمان اين
شكار را سادهتر و كوچكتر طعمههاي اغلب صحرا يوزهاي
و كيپ خرگوش ناميبيايي ، هوبره عربي ، بزرگ هوبره:ميكنند
.صحرايي خارپشتهاي
شكار كردن كمين با هم را شترمرغها اوقات گاهي يوزها
شترمرغها علاقه مورد غذاي كه مناطقي در آنها.ميكنند
كه چرا ميكشند ، دراز انتظارشان به دارد ، وجود جا آن در
زيرا است مشكل بسيار خزيدن طريق از آنها به شدن نزديك
.دارند نيز تيزبيني چشمان بلندشان ، قد علاوهبر شترمرغها
ميتوانند كنند ، آغاز را حمله مناسب فاصله از يوزها اگر
در.بگيرند گاز را پاهايش و برسند بزرگ پرنده اين به
من كه طوري آن زيرا ميشود ، هلاك شترمرغ حالتي چنين
پاهايشان روي بر زخمي گونه هر از شترمرغها دريافتهام
.باشد مختصر زخم آن اگر حتي ميبرند ، رنج سختي به
يك در روزي.ميشوند ديده تنهايي به ندرت به يوزها
در كه يوزي به مربوط ردپاي دنبال به تنر ، جنوب در بريدگي
اين تعقيب.رفتم بود ، گذاشته برجاي خود از صبحگاهي شكار
پيادهروي ، ساعت از 3 پس و شد شروع صبح ساعت 8 در ردپا
يوزها كه شد محقق من براي نهايت در و كردم طي كيلومتر 12
دنبال به را طولاني مسافتهاي مجبورند اوقات گاهي تنها
.بپيمايند شكار
بزها گله به ببرند ، رنج گرسنگي از شدت به يوزها كه وقتي
تنها و ميترسند انسان از ولي ميآورند روي گوسفندها و
به هم اين و ميشوند نزديك ندارند ، محافظ كه گلههايي به
كمپ در.باشد محافظ بدون گلهاي كه ميافتد اتفاق ندرت
منطقهاي نزديكي در كه (من توبوئي همراه) حامدي به متعلق
شده واقع داشتند جا آن در را فراواني بيشترين يوزها كه
در اين.شد كشته بز تنها 3 ماهه دوره 10 يك طي بود ،
و شغالها توسط مدت همين در كه خساراتي با مقايسه
نظر به ناچيز بسيار بود ، شده وارد راه راه كفتارهاي
.ميرسيد
.است شده شناخته خوبي به شرقي آفريقاي در يوز توليدمثل
راحتي به و است فراوان و معمول نسبتا هنوز جا آن در يوز
آن صحرا يوزهاي ديگر ، طرف از.كرد مشاهده را آن ميتوان
نشانهها نتوانستم چندان من كه هستند مرموز و كمياب قدر
و تجزيه ميآمد ، دست به منطقه در كه را اندكي خبرهاي و
خودم طوارقي و توبوئي راهنمايان گزارشهاي و كرده تحليل
.كنيم مقايسه هم با را زيرگونه دو نيست بد.كنم نقل را
گسترده سال از مناسبي بخش در مستي مراحل آفريقا ، شرق در
كه چرا ميكند ، صدق نيز صحرا جنوب در مورد اين.است شده
(ژوئن - آوريل) گرما فصل در صحرايي يوزهاي ميرسد نظر به
جفتگيري آماده (اوت - جولاي) باراني فصل در همچنين و
ديده را نرها ماه چند اين طي در من راهنمايان.هستند
هم با جفتگيري حق سر بر خشني صورت به كه بودند
ميافتد اتفاق ساوان در كه چه آن با اين.ميجنگيدند
پيروز جدال در كه غالب نرهاي تنها كه چرا دارد مطابقت
.كنند جفتگيري مادهها با ميتوانند شدهاند ،
(روز تا 95 91) ماه تقريبا 3 آبستني دوره كه جا آن از
و جولاي بين صحرا جنوب در زايمان ميانجامد ، طول به
كه جواني چوپان زمستان اواخر در.ميافتد اتفاق نوامبر
كه را جوان يوز دو لاشه بود ، توبوئي چادرنشينان از
دنيا به جولاي اواسط تا) داشتند سن ماه تا 2 تقريبا 5/1
مادرشان شدن كشته از پس كه داد نشان من به ،(بودند آمده
رسيده قتل به تازه بزها ، دزديدن خاطر به قبل روز چند در
همراه را يوزي ماده توانست من گروه هفته ، همان در.بودند
داشته سن ماه يك از بيش ميرسيد نظر به كه توله سه با
ماه در و باران فصل طي در ميبايست آنها.ببيند باشند ،
.باشند شده متولد آگوست
هشت تا ندرت به) توله شش تا يك ماده يوز آفريقا شرق در
تا سه اكثرا ولي ميآورد دنيا به (شده ديده هم توله
زيرزميني پناهگاه يك در زايمان و ميزايد توله چهار
مادهها كه ميرسد نظر به چنين صحرا در.ميشود انجام
علت به اين و بياورند دنيا به بچه نميتوانند اينقدر
.دارد وجود آنجا در كه است سختي بسيار اقليمي شرايط
(Sahel) "ساحل" منطقه در وقتي كه ميگويند من راهنمايان
بفروشند ، اروپاييها به تا ميگشتند يوزها دنبال به
.ميديدند توله دو معمولا
خاكستري آنها.است گرم تولد 300 هنگام به تولهها وزن
آنها رشد و پوشانده را بدنشان بلندي ، موهاي و هستند رنگ
ميرسد گرم به 800 وزنشان روز از 10 پساست سريع نسبتا
در وزنشان هفتگي ، شش سن در ايستادن ، به ميكنند شروع و
ميكند ، حركت مادرشان كه وقتي و است كيلوگرم حدود 3
رنگ به بلندي يال تولهها.كنند همراهي را او ميتوانند
بدنشان پشت و گردن پشت سرتاسر در كه دارند روشن خاكستري
سن 5/2 در يال اين.است خالدار بدنشان پوست و شده كشيده
گرفته شير از بعد به ماهگي سه از.ميشوند ناپديد ماهگي
غيرقابل كاملا ماهگي حدود 6 در پنجههايشان و ميشوند
بالا بسيار تولهها ميان در مير و مرگ.ميشود شدن جمع
نتيجه اين به (Frame.G) فريم جورج آفريقا ، شرق در.است
برسند ، بلوغ سن به اينكه از قبل تولهها سوم دو كه رسيده
محتاط بسيار مادر كه كرده مشاهده همچنين او.ميميرند
مخفيگاه به مخفيگاه يك از را تولههايش روز هر و است
كه ديدم را مادهيوزي تنر ، منطقه در بار يك.ميبرد ديگر
به متعلق كه سوراخي در را تولهاش امنيت ، تامين براي
قرار بود ، (Testudo Sulcatca) علمي نام با لاكپشت نوعي
راهنماي.بود سانتيمتر سوراخ 60 اين دهانه قطر.داد
ميخواست و بود لاغر بسيار داشت ، نام مامان كه من توبوئي
چون بازداشتم ، كار اين از را او ولي برود سوراخ درون به
.داشت وجود شاخدار افعي از فراواني آثار آنجا اطراف در
شرقي آفريقاي در است ، گفته هم (Cade) كيد كه طوري همان
به را تولهها بلكه نميآورد ، مخفيگاه به را غذا ماده
ترتيب اين به.ميكند راهنمايي كرده شكار كه طعمهاي سمت
ناشناخته ديگر شكارگران براي همچنان خانواده پناهگاه
تنر جنوب در را مطلب اين خلاف منماند خواهد باقي
جفت يك سوي به تصادفي بهطور من روز آن در.كردم مشاهده
كه زيرزميني لانه يك آنهاكنار.رفتم تولههايشان و يوز
بودند ، آورده فراهم تولههايشان كردن بزرگ براي يقينا
نر و گرفت پناه سوراخ درون در ماده.بودند كشيده دراز
مخفي تنك بوته يك كوتاه شاخههاي زير تولهها با همراه
جمجمههاي و استخوانها سوراخ ، دهانه مقابل در من.شدند
كفتار يك و شغال يك حتي و دوركاس آهوي چهار شتر ، بچه يك
.كردم پيدا را جوان راه راه
فقط يا _ والدينشان همراه زيادي مدت جوان يوزهاي
آنها شكار شيوههاي آموزش دوره چون ميمانند ، _ مادرشان
به 25 آنها وزن سالگي يك سن در.است طولاني مخصوصا
دور فاصله از بالغها از آنها تشخيص و ميرسد كيلوگرم
دارند ، سن ماه تا 17 فقط 15 كه وقتي يوزها توله.است مشكل
لحاظ از ماهگي تا 22 سن 21 تا و ميكنند ترك را مادرشان
.ميشوند بالغ جنسي
و عاطفه از است تلفيقي صحرا ، يوزهاي به نسبت من احساس
خود بقاي به محيطي در ميكنند آنهاتلاش كه چرا هيجان
از اغلب من.است مشكل بسيار آنها براي كه دهند ادامه
بيرحم محيط اين در بيچاره حيوانات اين:ميپرسم خودم
ميان در را زندگي آميزترين مخاطره يوزها ميكنند؟ چكار
براي معمولا ضعف نقطه دو.دارند صحرا جانوران تمامي
در نيستند قادر اينكه نخست.ميشود تمام گران آنها
را خورشيد گرماي اكتبر و آوريل بين يعني گرم ، ماههاي
در كاملا بايد آنها سال ، از هنگام اين در.كنند تحمل
بگيرد قرار اذيت و آزار مورد يوزي اگر.بمانند باقي سايه
شديد آفتاب در رفتن راه و خود پناهگاه ترك به مجبور و
ممكن كيلومتر يا 3 طي 2 از پس و كرده بزرگي ريسك شود ،
.شود تلف گرمازدگي براثر است
و نگران شدت به كه است اين صحرا يوزهاي ضعف نقطه دومين
.است عصبي فشار و استرس عامل نگراني ، اين و هستند دلواپس
اين واكنشش نخستين ميشود ، نزديك آن به انساني كه وقتي
را خودش تا ميكشد دراز زمين روي بر كاملا كه است
انسان اگرنكند توجه جلب ميكند سعي و نمايد استتار
مانند دسترس قابل پناهگاه اولين در جانور شود ، نزديكتر
در راه راه كفتار يا لاكپشت سوراخ كوهها ، ميان در غاري
نواحي در (Aardvark) آردوارك يك زيرزميني لانه يا و دشت
نتواند اگر نهايت در.ميگيرد پناه ساحل ، منطقه به نزديك
ولي.كند فرار ميكند سعي بيابد شدن پنهان براي محلي
كار اين از مانع هميشه تقريبا استرس و گرما اثرات مجموع
.كردهام تجربه را مسئله اين بار چندين من.ميشود
را صحرا يوزهاي برجسته ويژگي اين من كه بود مه ماه در
چادرنشينان از گروه يك به من هنگام ، آن در دريافتم
بودند يوزي ردپاي كردن دنبال حال در آنها.پيوستم توبوئي
كه بودم شده متقاعد منبود كشته را بزهايشان از يكي كه
را تندرويي جانور چنين يك بتوانند چادرنشينان است محال
.گرفت پناه صخرهاي تپه يك روي بر يوزبيندازند دام به
حسب بر ناگهان و تپه از رفتن بالا به كرديم شروع ما
چند روي بر منديدم خودم روبهروي را جانور تصادف
خرخري با يوز هنگام اين در و بودم نشسته بزرگ تختهسنگ
حداكثر با و كرد عبور من پاي دو ميان از ناخرسندي سر از
كردند دنبال را آن رد دوباره چادرنشينان.نمود فرار سرعت
كشيده دراز كه يافتند حالي در را آن دورتر كيلومتر دو و
.كرد ناراحت بسيار مرا يوز اين مرگ.بود مرده و
با فقط و شدم محتاط بسيار من بعد به روز آن از
ميديدم ، كه ردپاهايي درباره همراهانم قابلاعتمادترين
بار يك تنر منطقه در ديگري روز صبح در.ميكردم صحبت
طبيعيدان يك عكسالعمل.ديدم را جانور اين ردپاي ديگر
نكات تا برود ردپا دنبال كه است اين موقعيتي چنين در
.بياموزد جانور آن به راجع بيشتري
يوزهاي روي بر ميخواهد كه كسي آموخت من به تجربيات اين
.گيرد كار به را احتياط حداكثر بايد كند ، مطالعه صحرا
به نبايد يوز ، درباره دانستن بيشتر براي دانان طبيعي
ميروم ، ردپاها دنبال به من وقتي امروزه بگردند آن دنبال
به براي ردها اين دقيق بسيار تحليل و تجزيه با را خودم
صورت ، هر درميكنم قانع اطلاعات حداكثر آوردن دست
صرف روز صدها من و است هنر يك واقعا ردپاها خواندن
.كردم راهنمايم از 16 هنر اين يادگيري
صحرا در يوز و انسان
شناخته آفريقا صحراي جنوب در كم خيلي كه است جانوري يوز
منطقه ، اين كشورهاي جنگل و آب ادارههاي مامورين.است شده
نيز و طبيعي زيستگاه از مراقبت براي سنگيني مسئوليت
دو از دارند ، بيابانها پيشروي و جنگلها نابودي با جدال
شكاري جانور يك طرفي ، ازميشود نگاه يوزها به ديدگاه
هركس براي ارزشمندي دارايي ميتواند و است خوردن قابل كه
ميشهاي و قوچ آنتلوپها ، آهوها ، ميتواند زيرا باشد ،
ديگر ، طرف از.كند شكار را هوبرهها و شترمرغها بارباري ،
كه ميشود نگريسته آن به موذي و مضر جانوري عنوان به
ضرر دامداران به و ميكشد را احشام چون شود ، كشته بايد
مضرترين با كه دارد وجود ليستي مورد اين در.ميزند
راه ، راه كفتار آن از پس و ميشود شروع شغال يعني حيوان
كه آنجا از.دارد قرار يوز نهايت در و روباه كاراكال ،
قرباني خيلي خوشبختانه است ، ليست اين انتهاي در يوز جاي
.نميشود واقع محلي مردم جويانه انتقام حركات
مردارخوار جانور اين كه است اين يوز ديگر خوششانسي
در گلهداران كه سم به آغشته بزهاي لاشه به هرگز و نيست
و راهراه كفتارهاي توجه تا ميدهند قرار كمپها نزديكي
.نميزنند دست بكشند ، را آنها و كرده جلب را شغالها
و نميدانند يوز درباره چيزي جنگل و آب سرويس ماموران
يا پراكندگي از تا نميكنند بررسي هم آن روي بر اصلا
نگران چادرنشينان از تعدادي تنها يابند ، آگاهي آن تعداد
وقت هر.برود بين از هميشه براي حيوان اين كه هستند روزي
را دامها از يكي و شده "بزرگ جنايت" يك مرتكب يوزي كه
،(Peuhl) پيوهلي و توبوئي طوارقي ، دامداران ميكشد ،
در البته.ميدهند تشكيل خاطي جانور مجازات براي گروهي
شتري كه وقتي مثلا.ميافتد اتفاق اين مواقع بعضي
تازه شتر يوز ميآورد ، دنيا به كمپ از دور را بچهاش
پيش شتر اينكه از قبل اگر.ميكند شكار را شده متولد
باقي بيابان در هفته چند يا روز چند برگردد ، انسانها
و ميبرد بين از را شن روي ردپاهاي باد بماند ،
را بچهاش كجا شتر ماده كه بفهمند نميتوانند چادرنشينان
در به سالم جان يوز ترتيب اين به و است داده دست از
كنار به آب نوشيدن براي سرعت به شتر اگر ولي.برد خواهد
قصد به را كمپ فورا ميتواند آن صاحب بيايد ، آب چاههاي
را سگهايش كه حالي در او.نمايد ترك "مجرم" يوز مجازات
به تا ميكند دنبال را شتر ردپاي ميبرد ، باخود همراه
در.ميرود يوز رد دنبال به آن از پس و برسد يوز ردپاي
به.ندارد گريز براي شانسي يوز نوزد ، بادي اگر باز مناطق
آن سمت به تاخت به سالوكي سگهاي شود ، ديده آنكه محض
گاهي ميكنند پارس شدت به و كرده احاطه را آن و رفته
اثر بر شكارچي ، رسيدن سر از قبل حتي بيچاره جانور اوقات
.ميميرد عصبي فشار و گرمازدگي
شود ، ديده كه فرصتي هر در چادرنشينان براي يوز كشتن
همراهان با من دفعه چندين.است عادي و مفيد امري
درون به انداختن آتش از را آنها تا كردم دعوا توبوئيام
باز گرفته ، پناه آنجا در جانور بوديم ديده كه سوراخهايي
سعي هستند ، زيركتر كه نيز چادرنشينان از بعضي.دارم
.بفروشند ساحل منطقه در و بگيرند زنده را يوزها ميكنند
بوتههاي زير يا سوراخ يك در ميشود ، تعقيب يوز وقتي
و ميگيرند آنهارا دم انسانها و ميشود پنهان تنك
خيلي يوزها.كنند آمدن بيرون به رامجبور آنها تا ميكشند
گاز را انسان ندرت به و نيستند متجاوز و پرخاشگر
مچ حيوان كردن ، اسير هنگام مورد ، يك در تنهاميگيرند
او دست جزيي شدن فلج باعث و كرده زخمي را چادرنشين يك
.بود شده
يوزها پوست مراسم ، و جشنها برگزاري هنگام اوقات گاهي
به طوارق ، چادرنشينان اسبهاي برپشت كه ديد ميتوان را
است ، جايگزين يك تنها اين ولي.است شده انداخته زين عنوان
پوست.باشند پلنگ پوست از بايد صادراتي البسه كه چرا
(Marabout) مارابوتها ميان در ميتوان همچنين را يوزها
استفاده جانماز عنوان به آن از آنها چون كرد ، پيدا
.ميكنند
:منبع
La Vie Sauvage au Sahara,1993
انداز چشم
پاك زمين روز
جمشيدي مژگان
زيست تقويم ;ايران زيست محيط براي ديگر روز يك هم باز
و داخلي سطح در چه نمادين روزهاي از است پر ايران محيطي
روز زيست ، محيط روز پاك ، هواي روز.بينالمللي سطح در چه
به پاك ، زمين روز به رسيده نوبت بار اين و...و درختكاري
يك امر بدو در شايد نماديني حركتهاي اينچنين حتم طور
جلوه مطلوب عام و خاص نظر در و گردد تلقي ارزشي مسئله
و ريشهاي حل براي لازم توان هرگونه فاقد عمل در ولي كند
برگزاري كه اندازه همان به.است موجود معضلات زيربنايي
جشن عنوان با سال از معيني روزهاي در مختلف جشنهاي
از فقر چهره زدودن در شاديها كردن قسمت و عاطفهها
هم...و زيست محيط روز و پاك هواي روز بوده ، موثر جامعه
مشكل.است بوده موثر كشور زيست محيط اوضاع بهبود در
اگر كه پاك ، زمين و پاك هواي روز با نه ما زيست محيط
كنيم اعلام پاك زمين و هوا روز هم را سال روزهاي از نيمي
و شهري از كشوراعم در زيست محيط معضل.شد نخواهد حل
رفع و است مديريتي و فرهنگي معضل يك چيز هر از قبل طبيعي
و سطوح تمامي در جامعه فرهنگ سطح ارتقا نيازمند تنها آن
و كليدي پستهاي در كارآمد و مديريتي شيوههاي ارتقا نيز
پاك زمين روز جاي به كشور ، آفتزده زيست محيط.است حساس
پاك انديشههاي و پاك وجدانهاي به..و پاك هواي و
و درياچهها آيا داشت ، وجود پاكي وجدان اگراست نيازمند
بهترين به هم باز جنگلها و شهرها حاشيه و رودخانهها
مصرف الگوي اگر ميشدند؟ تبديل فاضلاب و زباله تخليهگاه
درصد هم 70 باز آيا داشت عيني نمود جامعه سطح در
ميشد؟ تبديل زباله به غذايي پسماندهاي
رعايت به ملزم را خود خردوكلان ژاپن در امروز اگر
و مديران كه است سال ميدانند 23 زيست محيط بهداشت
با كشور اين محيطي زيست و آموزشي و دولتي برنامهريزان
و شبانهروزي صورت به تلويزيوني شبكه از 6 بهرهگيري
گرفته پيشدبستان سطح از عملي و پويا برنامههاي اجراي
حال در دولتي ارشد مديران بين در حتي و دانشگاه تا
را نمادين روز يك حتي ميدانم بعيد و هستند فرهنگسازي
و نمادين روزهاي برگزاري جاي به پس.باشند كرده تجربه
بياندازيم كشورها ساير تجارب به نگاهي سمبليك ، حركتهاي
و پاك وجدانهاي تربيت بهدنبال و بگيريم درس و
.باشيم سبز انديشههاي
آلبوم
آردوارك
(Aardvark) Antbear
Orycteropus afer گونه
Orycteropodidaeخانواده
Tubulidentata+راسته
c110m:بدن طول
60_ c70m:دم طول
c60m:شانه از ارتفاع
60_ 80Kg:وزن
;بلند گوشهاي ;مانند خوك پوزه ;تنومند بدني:شاخص صفات
كرده قوز پشت ;مانند كانگورو دم ;نيرومند و كوتاه پاهاي
ماه حدود 7:آبستني دوره
زايمان1 هر در نوزاد تعداد
9/17/1Kg:تولد هنگام به وزن
ماه حدود 7:شيردهي دوره طول
سال جنسي2 بلوغ
سال تا 23 اسارت در:عمر طول
ديگر حشرات نيز موريانه ، عمدتا:غذا
كفتار پلنگ ، شير ، :دشمن
زيرزميني تونلهاي ;تكزي ;فعال شب ;زميني جانور:رفتار
.ميكند حفر
ندارد:ايران در پراكندگي
جنگل دشت ، ساوانا ، پايين ، به صحرا از آفريقا: زيستگاه
باراني
شده تهديد: حفاظتي وضعيت
باشد خطرناك است ممكن بيولوژيك كنترل
ويژه حشره نوعي وجود از هاوايي ، منطقه كشاورزان پيش چندي
آفات ، و هرز علفهاي كنترل با كه دادند خبر مزارعشان در
دنبال به آنها براي را (بيوكنترل) بيولوژيك مبارزه نوعي
.است داشته
چه آن مشاهده براي دانشمندان از عدهاي گزارش بنابراين
زمان مرور به اما رفتند ، هاوايي به افتاده اتفاق كه
برداشت فصل شروع با وارداتي غيربومي حشرات كه شدند متوجه
دورتر اكوسيستمهايي در و ميكنند ترك را مزارع محصول ،
.ميشوند ساكن كشاورزي زمينهاي از
وارد به اقدام هاوايي كشاورزان پيش ، قرن يك از بيش
به تگزاس و چين مبدا از (انگلي) پارازيت زنبورهاي نمودن
نابودي موجب كه پروانههايي و بيد شكار براي هاوايي
.كردند ميشدند ، نيشكر زمينهاي
به را خودشان نفوذ دامنه كمي ، زمان مدت در زنبورها اين
اين كه حالي در دادند ، گسترش كائوآي در باتلاقي جنگلهاي
شده پخش جا آن در كه اصلي مقصد از مايل چندين جنگلها
در توانستند زنبورها اين متاسفانه و داشتند فاصله بودند ،
.كنند اندام عرض غالب گونه يك همانند جنگل اين
كه - انگلستان در بريستول دانشگاه بومشناس - مموت جين
:ميگويد رسيد ، چاپ به ساينس مجله در اگوست در 17 گزارشش
براي غيربومي گونههاي معرفي از قبل بايد مزرعهداران
- آفتكشها از استفاده جاي به - آفات با بيولوژيك مبارزه
را بومي غير گونههاي اين به محيط حد از بيش آلودگي خطر
.قراردهند مدنظر
زيست محيط براي كه نيستند آفتكشها تنها:ميگويد او
منظور به جانداران بعضي از نابجا استفاده بلكه پرخطرند ،
ميتواند نيز آفات با مبارزه عنوان به بيولوژيك كنترل
ما و باشد داشته دنبال به را مخاطراتي محيطزيست براي
كه كنيم استفاده گونههايي از فقط تمام آگاهي با بايد
.هستند بيخطر صددرصد
از بعضي حتي و حشرات لارو هرز ، علفهاي كنترل منظور به
و كشاورزي كارشناسان از بسياري گياهي ، بيماريهاي
غير گونههاي معرفي درصدد محيطزيست حافظان و جنگلداري
و آفتكشها مصرف جاي به زيست محيط با سازگار و بومي
.هستند شيميايي حشرهكشهاي
،(انگل) پارازيت زنبورهاي از استفاده منظور ، همين به
.است شده مرسوم ديگر آفت حشرات و پروانهها كشتن براي
قادرند آفت حشرات بدن داخل در تخمگذاري با زنبورها اين
باعث كند آغاز را دگرديسي مراحل حشره لارو كه اين از قبل
رشد براي زنبور لارو كه ترتيب ، اين به ;شوند آن مرگ
استفاده مغزي ماده عنوان به آفت حشره لارو از خود تغذيه
كنترلكنندههاي نوع اين از وسيع استفاده.ميكند
از بعضي و است بوده نيز برانگيز جنجال بيولوژيكي
شده معرفي گونههاي اين كه كردهاند ثابت دانشمندان
و آفات خطر از بيشتر مراتب به خطراتي ميتواند بعضا
.باشند داشته نظر مورد اكوسيستم در هرز علفهاي
- مموت جين همكارش اتفاق به محقق يك عنوان به هنمن لاري
در شيميايي آفتكشهاي كه معتقدند _ بريستول دانشگاه در
نيستند ، مطرح پايدار ماده يك عنوان به كم دست زيست محيط
.هستند پايدار بيولوژيكي ارگانيسمهاي كه حالي در
پرداختند بررسي به كائوآي در آلاكاي باتلاق در محققان
طي شده معرفي گونه از 122 موردي ميتوان آيا ببينند تا
را هاوايي در بيولوژيك كنترلكننده عنوان به گذشته قرن
بزرگتر و بيشتر رطوبت و سردي دليل به باتلاقهايافت
بهتري اكوسيستمهاي كشاورزي ، پست زمينهاي نسبت به بودن
بودن بزرگتر همين و ميشوند محسوب گونهها اين رشد براي
فردي به منحصر اكوسيستم آنها از باتلاقها بودن مرطوب و
.است ساخته را
گياهان ، از غذايي تلههاي ساخت با هنمن و مموت
كه حشراتي از شدند موفق هاوايي زنبورهاي و پروانهها
اين.كنند تهيه عكسهايي ميآيند ، آنها خوردن براي
در متر معادل 10 پا از 32 بيشتر كه - باتلاق در محققان
شدند بيد لارو جمعآوري 2112 به موفق - دارد بارندگي سال
آنها از حشرات اين كه را گياهاني از مختلف نوع سپس 52 و
.كردند معرفي ميكنند تغذيه
در كشاورزي تحقيقات مركز آزمايشگاه در هنمن و مموت
آمدن بيرون زمان تا و دادند پرورش را حشرات لارو كائوآي ،
.گرفتند زيرنظر را آن حشرات ، اين لارو بدن از زنبورها
تخم داراي موجود لاروهاي درصد حدود 20 در تنها البته
كه زنبورهايي از درصد شرايط 83 اين در.بودند زنبور
بيولوژيك كنترل عوامل عنوان به بودند كرده تخمگذاري
طور به زنبورها گونههاي از درصد و 14 بودند شده معرفي
تنها 3 كه شدند معرفي جزاير به متمادي سالهاي طي تصادفي
.بودند هاوايي منطقه بومي زنبورها ، از درصد
مقاله در - نيوزلند در بيوكنترل كارشناس - سيرت پائولين
بسياري:ميگويد شده ، منتشر ساينس مجله در كه خود اخير
مبادا كه نگراناند طبيعي منابع مديران و بومشناسان از
اكوسيستمها ساير به بومي غير گونههاي بيرويه گسترش
.شود كشيده نيز
عوامل كه است ازآن حاكي آمده دست به اطلاعات
در ميتوانند بيوكنترلها يا آفات با مبارزه بيولوژيكي
گونههاي اصلي مقصد از دورتر بسيار كه اكوسيستمهايي
.كنند ايفا غالب نقش هستند ، شده معرفي
در طبيعي منابع مديران و دانشمندان امروزه خوشبختانه
حشرات مورد در و كردهاند كسب بيشتري دانش خصوص ، اين
خيلي بيولوژيكي مبارزه عوامل عنوان به شده معرفي
.ميكنند عمل محتاطانهتر
تاثيرات بدون بيوكنترل روشهاي يافتن كه نكته اين درك
حدي تا مردم براي نيست ساده هم چندان محيطي زيست مخرب
آن عملي ، هر از قبل كه است لازم اما است ، درك غيرقابل
و گيرد قرار مطالعه مورد اختصاصي و مجزا طور به گونه
.شود گرفته نظر در منطقه يك به آن ورود پيامدهاي تمامي
ميكنند فاش را پرندگان مهاجرت راز پرها
يوسفي حسين:ترجمه
دست به شيميايي سرنخهاي از استفاده با زيستشناسان
را كوچك آوازخوان پرندگان مهاجرت مسيرهاي پر ، از آمده
انجام غربي نيمكره سرتاسر در كه مهاجرتي ;كردند شناسايي
نيز و حفاظت دستاندركاران به اخير يافتههاي.ميشود
اخيرا كه مهاجر سسكهاي بقاي جهت حياتي مناطق نگهداري
شدهاند ، تهديد زيستگاهي تغييرات ساير و زدايي جنگل با
.است كرده شاياني كمك
توليدمثلي مكانهاي روي بر گرفته انجام مطالعات
محل و شمالي آمريكاي شرق در گلوسياه آبي سسك تابستاني
كمك كارائيب در دورتر مايل هزاران در آنها زمستاني اقامت
در مهاجر پرندگان اين كه محلهايي شناسايي به فراواني
.است كرده هستند ، آسيبپذير بيشتر آنجا
مهاجر آوازخوان پرندگان به متعلق گلوسياه آبي سسك
سالهاي در پرندگان اين از بسياري جمعيت كه است گرمسيري
از محققاني دليل اين به و است داشته چشمگيري كاهش اخير
و كربن آمريكا ، طبيعي تاريخ موزه و مختلف دانشگاههاي
دقيق آزمايشهاي مورد را گلوسياه آبي سسك پرهاي ئيدروژن
.دادند قرار
استانفورد دانشگاه استاد چيمبرلاين پروفسور گفته به
كه مهاجر گونههاي از زيادي تعداد پرنده ، اين بر علاوه
بوده خطر در ميكنند مثل توليد كانادا و متحده ايالات در
از ناشي كاهش اين ميافزايد اوهستند كاهش به رو و
شمال در پرندگان اين توليدمثلي محلهاي در كه است مسائلي
آمريكاي.دارد وجود كارائيب در آنها زمستاني زيستگاه يا
مهاجر پرندگان همه سوم يك از بيشتر ميزبان نقش كه مركزي
در تا 1993 سال 1990 از ميكند ، ايفا را شمالي آمريكاي
.است رفته بين از آن جنگلي پوشش از جريب ميليون حدود 3/2
جنگلزدايي معرض در نيز كارائيب جزاير ديگر و هائيتي
كردند اعلام حفاظت دستاندركاران.داشتهاند قرار وسيعي
در پرندگان جمعيت كاهش مسئول حدودي تا عامل اين كه
.است شمالي آمريكاي بخشهاي ديگر و آپالاچيا
در بيشتر موفقيت جهت كه معتقدند زيستشناسان
كجا زمستان پرندگان كه بدانند بايد حفاظتي ، استراتژيهاي
روي بر همزمان مطالعات اولين اخير مطالعات.ميروند
جمعيتهاي شمالي مثلي توليد فصل و جنوبي گذراني زمستان
كه است يادآوري به لازم البته.است بوده مهاجر پرندگان
مهاجر آوازخوان پرندگان ديگر و گلوسياه آبي سسك رديابي
.است دشوار بسيار مختلف فصول در
كرنل دانشگاه اكولوژي دكتراي دانشجوي رابنشتين داستين
در را سسكها سال مدت 20 براي زيستشناسان:ميگويد
پرنده يك فقط ولي كردند علامتگذاري كانادا و آمريكا
تجزيه را پرها او.شد پيدا كارائيب در شده علامتگذاري
كه زماني در مطالعاتش استفاده مورد آماري مدلهاي و كرده
بخشيده بهبود را بوده دارتموث در كارشناسي دوره دانشجوي
.است
با كه سسكها مهاجرت رديابي جهت قبلي كوششهاي
گرفته صورت DNA نمونهبرداريهاي يا راديويي فرستندههاي
جديد نسبتا روشي در اكنون و نبودند موفقيتآميز بود
تا گرفتهاند قرار اندازهگيري مورد پايدار ايزوتوپهاي
كننده توليدمثل پرندگان از مشخصي گروه كه ببرند پي
اين كه اميدوارند آنها.ميكنند سپري كجا را خود زمستان
جمعيتهاي برخي چرا كه كند كمك نكته اين درك به روش
.مييابند كاهش زيادي تعداد به پرندگان
روشهاي از استفاده در همكارانش و چيمبرلاين در 1997
پرندگان پرهاي ئيدروژن و كربن ايزوتوپهاي اندازهگيري
را امكان اين دانشمندان به تكنيك اين.بودند پيشگام
توليد محلهاي شناسايي به آزمايشگاه در تا داد خواهد
.بپردازند سسكها از يك هر مثلي
تعداد كه مشابهاند عنصرهاي از اتمهايي ايزوتوپها
فراوانترين طبيعت در.است متفاوت آنها نوترونهاي
و 6 پروتون از 6 آن هسته كه است كربن 12 كربن ، ايزوتوپ
كربن اتمهاي از كمي درصد.است شده ساخته نوترون
شناخته كربن 13 عنوان به و داشته اضافي نوترونهاي
يك فقط است ئيدروژن معمول ايزوتوپ كه ئيدروژن 1.ميشوند
دوتريوم ، آن كمياب فرم اما ندارد نوترون و داشته پروتون
.داراست را نوترون هم و پروتون هم
كل رديابي براي ميتوان پايدار ايزوتوپهاي تجزيه از
يا كرد زخمي را جانور آنكه بدون برد بهره پرنده يك جمعيت
سسكهاي پرهاي همكارانش و چيمبرلاين كه هنگامي.كشت
سال در را كانادا و آمريكا مختلف نقاط از شده جمعآوري
كربن 13 نسبت كه بردند پي دارند ، قرار تجزيه مورد 1997
توليدمثلي محلهاي در ئيدروژن 1 به دوتريوم و كربن 12 به
پرندگان مثال براي.ميدهد نشان كاهش شمال سمت به آنها
و كربن 13 تعداد پرهايشان در جئورجيا در گزيده آشيان
چندين كانادا ، انتاريوي پرندگان از بيشتري دوتريوم
.بودند دارا شمال ، در دورتر صدمايل
پرريزي) ميشوند نو سال هر پرها پرندگان بيشتر در
تحت آنها ايزوتوپيك وضعيت بنابراين و (م _ دارند سالانه
قرار ميكنند مصرف پر رشد طي در كه آبي يا غذا تاثير
.دارد
گلوسياه آبي سسك حدود 700 پرهاي محققان اخير مطالعات در
به 10 مربوط شمالي آمريكاي نمونههاي.كردند جمعآوري را
در ميشيگان تا جنوب در جئورجيا از آنها مثل توليد محل
پرهاي و است شمالشرق در كانادا نيوبرونسويك و غرب شمال
آنها گذراني زمستان محل از 11 كارائيب در شده جمعآوري
هيسپانولا و كوبا جامائيكا ، پورتوريكو ، جزيره چهار در
.بودند
در ايزوتوپيك نسبت كه ميداد نشان آمده دست به نتايج
تا شرق در پورتوريكو از كارائيب در شده جمعآوري پرهاي
كه است نكته اين موكد كه است يافته كاهش غرب در كوبا
توليدمثلي محدودههاي شمالي بخشهاي پرندگان بيشتر
در را زمستان (نيوانگلند و نيويورك ميشيگان ، كانادا ، )
بيشتر كه درحالي كرده سپري جامائيكا و كوبا غربي جزاير
كوههاي از) توليدمثلي محدودههاي جنوبي بخشهاي پرندگان
در را خود زمستان (غربي ويرجينياي تا جئورجيا ، آپالاچي ،
.ميكنند سپري پورتوريكو و هيسپانولا شرقيتر جزاير
كاربردهاي نمونه اين همانند مهاجرتي الگوهاي به بردن پي
گونههاي ديگر و آوازخوان پرندگان حفاظت در مهمي بسيار
از 30 پرندگان مثلي توليد اطلاعات بررسي.است دارا مهاجر
در سياه گلو آبي سسك فراوان كاهش نشاندهنده گذشته سال
و ويرجينيا) جنوبي مناطق بهخصوص آن توليدمثلي مناطق
در افزايش حتي يا و كم بسيار تغييرات و است (جئورجيا
ديده آنها توليدمثلي شمالي مناطق بيشتر در آنها فراواني
در وسيع جنگلزدايي كه گرديد مشخص بنابراين.ميشود
در پرندگان اين جمعيت كاهش سبب هائيتي هيسپانولاي جزيره
.است بوده جئورجيا آپالاچي جنوب
پرندگان حفاظت دستاندركاران كه دادند نشان مطالعات اين
نقاط به را خود حفاظتي تلاشهاي بايد متحده ايالات در
.كنند معطوف جنوبيتر
حفظ براي داد نشان كه آمد دست به مداركي بار اولين براي
از بايد شمال در جايي در پرنده يك توليدمثلي جمعيتهاي
بايد جهت اين به و كرد جلوگيري جنوب در زيستگاه كاهش
در منطقهاي حفاظت جاي به بينالمللي حفاظت استراتژيهاي
.گيرد قرار حفاظتي برنامههاي سرلوحه
زمين اخبار
دارآباد در مازندران ببر
و طبيعت موزه در مازندران ببر از كاملي پوست _ ايران
.شد گذاشته نمايش به عموم بازديد براي دارآباد حياتوحش
ژوئن 1970 در 2 كه است ببر زيرگونههاي از يكي خزري ببر
به آن انقراض احتمال تقريبا و گرفت قرار قرمز ليست در
.است پيوسته حقيقت
كهنه حديث و ناپايدار توسعه
تهديد را آمريكا محيطزيست نيتروژني آلودگي - آمريكا
ايالات سراسر اكوسيستمهاي در نيتروژن زيادي.ميكند
نشات طبيعي منابع از ميشد تصور چه آن مطابق متحده
و اسيدي باران كه ميدهد نشان تحقيقات بلكه نميگيرد ،
.است آلودگي اين اصلي منبع كشاورزي كودهاي
سبزتر آيندهاي سوي به
كشور اين در مصرفي انرژي خصوص در دولت گزارش - انگلستان
تاكيد زمينه اين در كارآمدتر و پاكيزه مسيري پيمودن بر
تجديدپذير منابع از مصرفي الكتريسته درصد توليد 10دارد
در درصدي افزايش 40 همچنين و خورشيد و باد آب ، نظير
دولت آتي برنامههاي جمله از خانگي انرژي مصرف كارايي
.است
خطر در آسيايي كركسهاي
در آسيايي كركسهاي ميان در ويرانگري بيماري شيوع - هند
و است ساخته مواجه خطر با را پرندگان اين جمعيت هند ،
مير و مرگ ميزان به توجه با كه معتقدند حفاظت متخصصان
اين از دوگونه دستكم انقراض بيماري ، اين از ناشي
به بعيد بلند منقار كركس و سفيد پشت كركس يعني جانوران
.نميرسد نظر
شد ممنوع سگ با شكار
امضاي پي در جانوران از حمايت گروههاي - اسكاتلند
جشن به كشور ، اين مجلس توسط سگ با روباه شكار منع قانون
كه معتقدند اسكاتلند در طبيعت حاميان پرداختند ، شادي و
در سگ با شكار منع با مخالفت بر تاريخي تصميم اين
.گذاشت خواهد اثر ولز و انگلستان
ساحل در مرده هزاران
جهاني صندوق دريايي كارشناسان از تيمي - آفريقا شرق
محيط متخصصان از جمعي و طبيعت جهاني صندوق حياتوحش ،
موجودات ديگر و ماهي هزاران مرگ كه كردند اعلام زيست
جلبكهاي اثر در است ممكن سومالي و كنيا سواحل در دريايي
سمي آلايندههاي احتمال اما باشد ، پيوسته وقوع به سمي
.است ترديد مورد هنوز نيز
|