بود نخواهيم جنگ آغازگر:سپاه كل فرمانده
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
براي پروندهاي اگر
:ايران روزنامهنگاران
شود اعلام دارد وجود احضارها
امروز نگاه
اصحاب احضار به تئاتر نويسندگان اعترا
هنر
در نابساماني موجب تصميمگيري مراكز تعدد
ميشود
خارجي سياست
ديپلماتيك گزارش
شنود و گفت
هفته قاب
بود نخواهيم جنگ آغازگر:سپاه كل فرمانده
حل و حكومت حفظ هويت ، از دفاع ارزش بزرگترين امروز
است جامعه مستضعفان و مردم مشكلات
بين از را محروميت و فقر بسازيم را كشور ميخواهيم
بريم پيش عدالت و آباداني سمت به را ايران و ببريم
ما:گفت اسلامي انقلاب پاسداران سپاه كل فرمانده
بخواهد قدرتي هر اگر اما نيستيم تهاجمي هيچ شروعكننده
قطع را متجاوز دستهاي آورد هجوم ما نظام و ملت سمت به
.ميكنيم
يادواره اولين در پنجشنبه عصر صفوي رحيم سرلشكر سردار
جنگ آغازگر ما:افزود گرمسار شهرستان شهيد و 330 سرداران
محروميت و فقر بسازيم ، را كشور ميخواهيم و بود نخواهيم
سمت به را اسلامي ايران و ببريم بين از را استضعاف و
.بريم پيش عدالت و آباداني
كامل ، انسجام و وحدت با ما بزرگ ملت امروز:گفت وي
قدرتمند بسيج مقدس ، دفاع ساله هشت تجارب با مسلح نيروهاي
و وحدت يك با ارتش و سپاه نيرو ، نفر ميليون هفت با
اسلامي جمهوري و استقلال از دفاع آماده بالا ، توانمندي
.هستند ايران
:گفت سخنانش از ديگر بخشي در پاسداران سپاه كل فرمانده
از كه چرا نيست تروريست آمريكا اندازه به دولتي هيچ
حمايت غاصب اسرائيل يعني جهان تروريستي دولت بزرگترين
رژيم اين بردارد او حمايت از دست روز يك اگر و ميكند
.ميكند سقوط
حفظ هويت ، از دفاع ارزش ، بزرگترين امروز:كرد تاكيد وي
.است جامعه مستضعفان و مردم مشكلات حل و حكومت
جانبازان و شهيدان رشادتهاي بيان با صفوي سرلشكر سردار
عدهاي ايكاش:گفت آن از پس و مقدس دفاع سال هشت طول در
و ميفهميدند را جانبازان و شهيدان قدر كشور در
نبود آسايش و امنيت نبودند شهيدان اين اگر كه ميدانستند
.نبود كشور اين اصلا و
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
براي پروندهاي اگر
:ايران روزنامهنگاران
شود اعلام دارد وجود احضارها
اخير احضار حقوقي صاحبنظران اعتقاد به كه حالي در
جايگاه فاقد شفاهي ابلاغ دليل به هنرمندان و نويسندگان
نيروي اطلاعرساني مركز رئيس حسنذاكري اما است قانوني
و نويسندگان از بازجويي و احضار خصوص در انتظامي
اعلام انتظامي ، نيروي اماكن اداره در روزنامهنگاران
مقام دستور اساس بر و قانوني كاملا احضارها كه است كرده
.است بوده قضايي
با احضارها ، اين حقوقي موشكافي منظور به زير گفتوگوي
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير نوروزي كامبيز
.است گرفته صورت روزنامهنگاران
هنرمندان ، و نويسندگان از تعدادي احضار دنبال به *
منتشر خصوص اين در را گزارشهايي و گفتوگوها مطبوعات
از رسمي و شفاف اطلاعرساني فقدان به توجه با و كردند
اين نخست ، روزهاي در حداقل انتظامي و قضايي مسئولان سوي
روشنگري براي ميتوانستند مطبوعات كه بود كاري تنها
از يكي گذشته چهارشنبه روز.دهند انجام عمومي افكار
و نادرست گزارشهاي انتشار از انتظامي نيروي مسئولان
كه كرد تصريح و انتقاد مطبوعات برخي در كننده نگران
محفوظ خود براي را موضوع اين قضايي پيگيري انتظامي نيروي
چيست؟ باره اين در نظرتانميداند
نيروي اماكن اداره به گرفته صورت احضارهاي چنانچه
كذب اين از زودتر بايد ذيربط مسئولان است ، دروغ انتظامي
تكذيب عدم به توجه با لذا ميكردند اعلام را آن بودن
اخبار درج كه نميرسد نظر به و دارد صحت موضوع احضارها ،
.باشد داشته اشكالي آن به مربوط
بايد قانوني و حقوقي نكات چه افراد احضار در اساسا *
شود؟ رعايت
انجام براي افراد احضار كه است اين اساسي و اول نكته _
و احضار نوع هر و است قضايي مراجع صلاحيت در فقط تحقيقات
.است غيرقانوني قضايي مقام دستور بدون اشخاصي از تحقيق
مايل كه نحوي هر به كه ندارد اجازه قضايي مرجع همچنين
چارچوب در فقط است مجاز او بلكه.كند تحقيق افراد از است
افراد از تحقيق به اقدام شده تشكيل كيفري پروندههاي
باشد ، داشته وجود پروندهاي بايد اولا لذا.نمايد
پرونده در تحقيق و احضار براي موردنظر اشخاص سمت ثانيا
به فرد كه باشد مشخص عبارتي به باشد روشن و مشخص مذكور
.است شده احضار شاهد يا متهم مطلع ، عنوان
پرونده ، در شده مشخص موارد چارچوب در بايد سوالات ثالثا
.شود تفهيم مذكور فرد حوزه همان در و مطرح
است؟ قانوني جايگاه فاقد كاملا شفاهي احضار آيا *
امضاي به و كتبي بايد احضارها استثنايي ، و فوري موارد جز
.باشد شده تشكيل كيفري پرونده به كننده رسيدگي شعبه
شده لحاظ اخير احضارهاي در اندازه چه تا مذكور نكات *
است؟
تمهيدات اين شده ، احضار افراد از رسيده گزارشات اساس بر
اداره وظايف جزو افراد احضار همچنين است نشده رعايت
.نيست انتظامي نيروي اماكن
قضايي ضابط انتظامي نيروي اطلاعات اداره كه شده گفته *
.است بوده موضوع اين در
كند صادر را اجازهاي چنين ميتواند قضايي مقام البته
پرونده كدام چارچوب در احضار اين كه است اين مسئله اما
.است بوده
موارد از بسياري در شده ، احضار افراد گزارشات اساس بر
بر بوده افراد زندگي سوابق به مربوط شده مطرح پرسشهاي
به مربوط سوالات اين كه كرد استنباط نميتوان اساس اين
اگر كه بود آن پسنديده.باشد بوده معين كيفري پرونده يك
كننده رسيدگي شعبه دارد ، وجود معيني كيفري پرونده واقعا
پرده در هنوز كه مسئلهاي ميكرد ، اعلام آشكار را آن
.دارد قرار ابهام
هنر و فرهنگ اهالي و مطبوعات با كه برخوردهايي تاكنون *
وارد.است بوده قضايي دستگاه ناحيه از مشخصا گرفته صورت
و نويسندگان با برخورد حوزه به انتظامي نيروي شدن
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را هنرمندان
اعتماد جلب در حدي تا انتظامي نيروي اخير دوره مديريت
عنوان هيچ به اخير اقدامات اما است بوده موفق عمومي
كه است تاسف جاي و ندارد دستگاه اين براي قانوني توجيه
خود جايگاه تضعيف باعث اقداماتي چنين با دستگاه اين خود
نظر بهشود جامعه در امنيت ضريب آوردن پايين نهايت در و
صورت تخلفات تمام فوريت به بايد انتظامي نيروي كه ميرسد
متخلفان و داده قرار رسيدگي مورد را بازجوييها در گرفته
عمومي افكار اطلاع به را آن كامل گزارش و شناسايي را
و محترم انتظامي نيروي كه دارند دوست مردم همه.برساند
و انتظامي نيروي خود بقيه از بيش اما باشد اعتماد مورد
اين اعتبار گفتار با نه و رفتار با ميتواند آن مديريت
.كند احيا را دستگاه
امروز نگاه
اصحاب احضار به تئاتر نويسندگان اعترا
هنر
صدور با تئاتر خانه نويسندگان و منتقدان انجمن
از هنر و فرهنگ اصحاب بازداشت و احضار به نسبت بيانيهاي
.كرد اعتراض انتظامي نيروي اماكن اداره سوي
ارباب احضار:است آمده بيانيه اين در ،"ايرنا" گزارش به
عليالخصوص و اماكن اداره سوي از اخير هفتههاي طي جرايد
جامعه خاطر تشويش باعث انجمن ، اين اعضاي از چند تني
.است شده هنري و فرهنگي مطبوعاتي ،
در قلم اهل خاطر تشويش:است شده خاطرنشان بيانيه اين در
فرزانگان و زده دامن را جامعه در بدبيني زمينه نهايت
.داشت خواهد باز خلاق ، تلاش از را كشور
در نابساماني موجب تصميمگيري مراكز تعدد
ميشود
خارجي سياست
ملي باغ در واقع خارجه وزارت اصلي ساختمان
روزبه محبوبه
خارجي تهديدات با كشور يك ملي مصالح و امنيت كه هنگامي
مجموعه از كه شايستهاي و معقول رفتار ميشود ، مواجه
انتظار مختلف احزاب و گروهها و نظام درون دستگاههاي
و شود گذاشته كنار داخلي اختلافنظرهاي كه است آن ميرود
چارچوب رعايت به تعهد مهمتر همه از و همفكري و همدلي با
با مقابله براي كشور ، ديپلماسي و خارجي سياست اصول و
.شود چارهانديشي گرفته صورت تهديدات
مواجه آمريكا مكرر تهديدات با ايران كه شرايطي در امروز
براي را بيشتري بهانهجويي داخلي چالشهاي برخي و شده
تضعيف جهت تحريكآميزي اقدامات است ، نموده فراهم آمريكا
ايران همسايگان ميان در سوءتفاهم ايجاد و كشور ديپلماسي
نفتكشها جنگ تشريحي برنامه پخش.ميگيرد صورت منطقه در
اقدامات اين جمله از اسلامي جمهوري سيماي اول شبكه در
روابط تحليلگران و كارشناسان اعتقاد به كه است
منطقه همسايه كشورهاي شوراندن و تحريك موجب بينالملل
از پيش روز چند درست كه شرايطي هم آن ميگردد ايران عليه
در منطقه شدن ناامن از نيز نظامي مقام يك نمايش ، اين
.بود رانده سخن ايران به آمريكا حمله صورت
آمريكا تهديد نخستين با ايران كه هنگامي ماه بهمن اوايل
انتقاد به بيانيهاي طي خرداد دوم فراكسيون شد ، مواجه
آمريكا دولتمردان غيرمنطقي و خصمانه انديشههاي از شديد
نشان سبز چراغ به متهم همواره كه سياسي طيف اين.پرداخت
عليه آشكاري و صريح موضعگيري چنان بود آمريكا به دادن
انتشار از نيز (اقليت جناح) رقيب حتي كه نمود آمريكا
بار نخستين براي كه حالي در كرده خودداري جداگانه بيانيه
يك درباره همدلي و همفكري به ايران مهم سياسي طيف دو
اتحاد كشور ، نظامي مقام يك اظهارات بودند ، رسيده "مسئله"
با را آمريكا تهديدات برابر در يكسان موضعگيري اتخاذ و
كشورهاي در بدبينانه و منفي نگرش ايجاد.كرد مواجه خطر
حدي به اظهارات ، اين از ناشي ايران به نسبت منطقه
دريابان مجلس ، نمايندگان از مجمعي كه بود نگرانكننده
از انتقاد با و خواندند فرا مجلس به را دفاع وزير شمخاني
سياست رعايت خواستار گرفته صورت افراطي موضعگيريهاي
.شدند نظامي مقامات سوي از تنشزدايي
بر مبني را بيانيهاي نيز مجلس خرداد دوم فراكسيون
از و صادر آمريكا تهديدات داخلي زمينههاي حذف ضرورت
به تهديد مبنيبر تحريكآميز و غيرمسئولانه اظهارات برخي
تحميل هدف با كه فارس خليج منطقه از نفت خروج از جلوگيري
.كرد انتقاد ميگيرد ، صورت كشور بر نظامي شرايط
خارجي سياست دستگاه" كرد تاييد همچنين فراكسيون اين
و چندجانبه جانبه ، دو فعال ديپلماسي اتخاذ با كشور
و جهان كشورهاي با نزديك و مستمر ارتباط و بينالمللي
".پافشارد صلحطلبانه و مستقل مواضع تبيين به منطقه
مسئولان و بود نگذشته قضايا اين از روزي چند كه حالي در
سوءتفاهمهاي رفع حال در خارجي سياست رسمي و ارشد
جمهوري سيماي بودند ، عرب همسايگان با آمده بهوجود
سوء تشديد به برانگيز تامل اقدامي در ايران اسلامي
جنگ برنامه پخش اقدام ، اين.زد دامن آمده ، پيش تفاهمات
عربستان و كويت نفتكشهاي به حملات تشريح و نفتكشها
اول شبكه از شب سهشنبه كه بود تاريخي مناسبت هيچ بدون
اين برنامه اين پخش در سيما نسنجيده اقدام.گرفت صورت
سازمان آن مسئولان آيا كه است آورده بهوجود را ابهام
به ملزم را خود و ندارند را ملي امنيت از حفاظت دغدغه
همواره كه "تنشزدايي" بر مبني كشور ديپلماسي از تبعيت
است ، بوده نيز رهبري معظم مقام تاييد و تاكيد مورد
خاطر به كه ميشود چندان دو زماني ابهام اين.نميدانند
در سيما خاص جهتگيريهاي دنبال به پيش ماه چند آوريم
به مجلس نمايندگان افغانستان ، جنگ رويدادهاي انعكاس
كه شدند آن خواهان و پرداختند رسانه اين از شديد انتقاد
نگاهي.كند حركت كشور رسمي سياست چارچوب در سيما و صدا
واكنشهاي و گذشته سال چند در ايران خارجي سياست اصول به
كه است واقعيت اين گوياي آن ، قبال در خاص عدهاي
متولي را خود دولت ، رسمي سياستگذاري از خارج ارادهاي
نوع هر اساس اين بر و ميداند خارجي سياست در تصميمگيري
اقدامات اين با و ميشمارد قانوني خود براي را دخالت
.مينمايد مخدوش را ايران مثبت وجهه
سال طي 23 ايران خارجي سياست باوند ، هرميداس اعتقاد به
كه حدي تا بوده مواجه ناكامي و نارسايي با غالبا گذشته
"درگيري" وارد و داده دست از را مناسب فرصتهاي از بسياري
.است شده
را ناكامي اين علت همشهري خبرنگار با گفتوگو در وي
و امكانات تشخيص در واقعبينانه نگرش فقدان از ناشي
ميداند موردنظر اهداف به ميل در آن از صحيح بهرهبرداري
سياست تصميمگيرندگان ضعف ، اين علاوهبر:ميگويد و
.دارند قرار نامطلوبي وضع در سياسي دانش لحاظ از ما خارجي
مراكز تعدد:ميكند اضافه بينالملل روابط كارشناس
هم آن خارجي سياست حوزه در بهويژه جامعه در تصميمگيري
نابساماني به هستند ، صلاحيت فاقد كه افرادي وسيله به
.ميكند كمك خارجي سياست
جنگ قبال در صداوسيما موضعگيري بهنوع اشاره با وي
كردن سرنگون كه شرايطي در:ميدارد اظهار افغانستان
توجه مورد بايد موفقيتآميز فرايند يك بهعنوان طالبان
صداوسيما كه بوديم شاهد اما ميگرفت قرار صداوسيما
از كه ميكند توجيه چنين و ميشود طالبان سخنگوي بهنوعي
اين.شد خواهد ايران محاصره موجب طالبان رفتن بين
كمك طالبان بقاي به بايد ما كه است اين گوياي موضعگيري
مسئولان و جامعه اكثريت نظر كه بود حالي در اين.كنيم
.بود آن خلاف
درستي خطمشي خارجه وزارت آنكه عليرغم:ميافزايد باوند
هر نهادها ساير اما ميكند اتخاذ افغانستان قبال در را
كه ميشود اين نتيجه و ميكنند دنبال را متفاوتي خط كدام
به متهم و شود محروم قاطع و روشن خارجي سياست يك از كشور
ثبات مخدوشكننده يا طالبان و القاعده اعضاي از پذيرايي
ناشي وقايع اين همه.شود افغانستان موقت دولت استمرار و
ميدانند مختار و مجاز را خود متعدد محافل كه است اين از
.بگيرند تصميم آن با مواجهه نوع و افغانستان درباره كه
صدا اخير اقدام:ميكند تاكيد بينالملل روابط كارشناس
خليج در نفت خروج از جلوگيري مبنيبر اظهاراتي سيما و
خارجي سياست نابساماني به كه است مشكلاتي جمله از فارس
.ميسازد مواجه ضعف با را كشور ديپلماسي و ميزند دامن
ديپلماتيك گزارش
حامدكرزاي
پوتين ولاديمير
خارجي روابط پازل
بامداد ماهان
و جزر شاهد اخير ، ماه يك طي ايران ديپلماسي دستگاه
جنگ از پس كه شرايطي در و يكباره.است شده بسياري مدهاي
بياعتمادي ديوار ارتفاع از ميرسيد نظر به افغانستان
با ايران و شده كاسته متحده ايالات و ايران ميان
هواپيماهاي به اضطراري فرود اجازه نظير اقداماتي ،
به خود نيت حسن نشاندادن خواهان ايران خاك در آمريكايي
مولفههاي از يكي را ايران بوش دبليو جورج است ، آمريكا
سفر در آن از پس مدتي اندك كه چند هر.خواند محورشرارت
بر مبني آمريكا خواست از حكايت شنيدهها ژاپن به بوش
طور آنميكرد واشنگتن و تهران ميان توكيو ، شدن واسطه
پيدانستن در آمريكا حكومتي دستگاه ميدهد نشان شواهد كه
و نهادها چه را ايران خارجي سياست كه است موضوع اين
پي در خرازي كمال.ميبرند پيش و ميكنند تبيين افرادي
سقوط از پس هفته يك كننده دلخوش چندان نه تحولات اين
در بود مسكو عازم كه سهشنبهاي صبح در توپولف هواپيماي
رئيس انقلاب ، معظم رهبر كه كرد اعلام خبري كنفرانس يك
جمهوري بينالمللي ديپلماسي مسير وزارتخارجه و جمهور
اين امورخارجه وزير.ميكنند تعيين را ايران اسلامي
تهديد وزيردفاع كه ميراند زبان به شرايطي در را سخنان
را منطقه نفت چاههاي آتشزدن به نظامي مقامات از يكي
پيش سال هشدار فرمانده آن صحبت.بود كرده تكذيب
خارجه وزارت بود گفته كه ميآورد ياد به را وزيرخارجه
.نيست ايران خارجي ديپلماسي مسير گيرنده تصميم تنها
با ديدار از پس روز آن عصر بودخرازي قرار حال هر به
.شود مسكو عازم بار دومين براي تركيه خارجه وزير معاون
منتظر ايراني روزنامهنگاران و خبرنگاران كه شرايطي در
مقامات با خرازي مذاكرات و ديدارها نتايج شدن مخابره
تلكسهاي اكثر روي سطري چند خبري بودند دوما و كرملين
."شد لغو مسكو به خرازي سفر".شد منتشر جهان معتبر
كردند اعلام سفر اين تعويق دليل ايراني مقامات آنچه
خاطر به كه سفري.بود سفر اين در ناهماهنگيها برخي وجود
و واشنگتن و تهران ميان تنش اوجگيري با آن همزماني
همكاري ادامه به تهران كردن مطمئن براي تلاش همچنين
ظاهرا.ميشد ارزيابي هم بوشهر اتمي نيروگاه در روسيه
در ديداري وي روسيه به خرازي كمال سفر در كه بود قرار
آخرين در اما دهد انجام پوتين با كرملين كاخ پرآينه اتاق
چنين روسيه جمهوري رئيس دفتر كه بود شده اعلام لحظات
.است نكرده تعيين را ملاقاتي قرار
با سفر اين لغو كه معتقدند روزنامهنگاران از برخي
بوش جورج اخير صحبتهاي قبال در مسكو محافظهكاري
صورتهاي پس در كه كرمليننشينان و است نبوده بيارتباط
ميدهد ترجيح شرايط اين در دارند ديگر رفتاري خندانشان
.نكنند سنگين كشور دو از يك هيچ نفع به را ترازو كفه
خواهد نيز آينده هفته كه اتفاقي با سفر اين لغو شايد
.نباشد بيتاثير افتاد
ماه اسفند روز پنجمين در يكشنبه ايران اسلامي جمهوري
اقامت براي نه كه است افغانستان از ميهماني ميزبان
گروه در نه و ميآيد تهران به سعدآباد در مدت طولاني
موقت دولت رئيس كرزاي حامد.ميگيرد جاي افغان مخالفان
اما سوخته زمين بر او رياست از هم روز صد هنوز كه
اكثر از ديدار از پس و نميگذرد ، افغانستان طمعبرانگيز
.ميشود تهران عازم منطقه مهم كشورهاي
اعلام پيش ماه يك حدود واشنگتن و كابل ديپلماتيك منابع
خواهد تهران به بوش جورج پيام با كرزاي كه بودند كرده
نيز تهران و مسكو كه برد ياد از نبايد ديگر طرف از.آمد
عمده اهداف از يكي كه هستند رقابت حال در افغانستان در
و معادن استخراج و اكتشاف از بيشتر سهم كسب رقابت اين
با مذاكره از پس باشد بهتر شايد.است افغانستان گاز
.بگيرد صورت مسكو و تهران رايزني كرزاي
روزهاي در ايران ديپلماسي پازل قطعه ميرسد نظر به
تصوير تا گيرند قرار يكديگر كنار در سال 80 آخرين
هم باز بايد.آيد دست به ايران خارجي روابط از شفافتري
اين قطعات همچيدن كنار از سرانجام ديد و ماند منتظر
.ميگيرد شكل تصويري چه پازل
شنود و گفت
در قدرتمندي بازيگر ميتوانيم:سريعالقلم محمود دكتر
باشيم جهان
يوسفي مجيد
كه فرايندي و گيرد شكل چگونه ايران آينده ميكنيد فكر *
گردد؟ نتيجهاي چه منجربه داده روي اخير سال چند طي در
در كه قدمتي و انرژي به توجه با ايراني و ايران طبعا
اسلامي جمهوري.داد خواهند حيات ادامه دارد ، وجود دو هر
.باشد داشته نميتواند كارآمدي استراتژي جز راهي ايران
داخل ، درخارجي و داخلي:دارد وجه دو كارآمدي استراتژي
نقش مملكتداري امر در ميتوانند كه متخصص افراد گستره
شوكت ، به كه هركس.شود وسيعتر ميبايستي باشند داشته
وفادار بايد ميكند عمل بدان و فكر ايران پرستيژ و قدرت
سطح افزايش در بهنحوي كه كس هر.شود تلقي نظام
بايد ميكند ، تلاش ايران شريف مردم زندگي استاندارد
فعلي استراتژيهاي.شود قلمداد كشور اين به وفادار
براي.ميكنند حركت موجود وضع حفظ و بقا مسير در عموما
.است انعطاف محتاج دولت كارآمدي ، استراتژي اجراي و اتحاد
اين در و بود زمانه فرزند بايد (ع)علي حضرت فرمايش به
شرايط با است لازم سياستگذاريها و قوانين مجموعه راستا ،
انعطاف اينباشد داشته انطباق جهان و ايران واقعيات و
.حكومت نفع به هم و است مردم نفع به هم
.است كشور چهره اصلاح ما ، موضوع مهمترين خارجي ، منظر از
به اتهام و اهانت كه است رسيده جايي به كار هماكنون
.است بيهزينه بعضا و هزينه كم ايران ، اسلامي جمهوري
سطح در ائتلاف با و نكند عمل خود منافع اساس بر كشور اگر
از كه نظام پرستيژ اصلاح نكند ، عمل جهاني و منطقهاي
بايد ايران.بود نخواهد امكانپذير است ، برخوردار فوريت
نميتوان دوست بدون كند پيدا واقعي دوستان خود براي
بهنظر.طريق بعد و رفيق اول.نمود پيشرفت و كرد زندگي
حركت در ميتواند خارجي و داخلي كلان منظر اين ميرسد
.گردد واقع موثر مطلوب وضع به موجود وضع از كشور
با را جهان بر حاكم گفتمان كه شده باعث مولفههايي چه *
.بگيريم فرا تاخير
.دارد تقابلي قوي جنبههاي ما روحيه كه ميرسد بهنظر
قوتهاي افزايش با كشورها كه ميكند حركت مسيري در جهان
ابزاري نخبگان اجماع و سياسي سامان دروني ، انسجام داخلي ،
ديگران مقابل در را خود چانهزني قدرت ميكنند سعي
و دارد خوبي نيات ايران اسلامي جمهوري.دهند افزايش
اگر ولي كند عمل عدالت براساس خارجي سياست در ميخواهد
كشور يك مرزهاي داخل در صرفا باشد تحقق قابل عدالت
تمامي كه كرده مقرر اسلامي جامعه آيا.دارد اجرا قابليت
اين ميتوان اساسا و شود اجرا همزمان آن اصول و قوانين
بندي اولويت مقدورات و مصلحت به بنا را اصول و قوانين
به عمدتا كنيم سعي بايد پس است وارد سوال اين اگر كرد؟
و فرهنگ آموزش ، رفاه ، زندگي ، به و باشيم ايران مردم فكر
از قويتر بسيار امروز ايران.كنيم توجه آنها آينده ،
تنوع.باشيم نگران نبايد جهان با تعامل در و است گذشته
.است خارجي سلطه برابر در عظيمي قدرت خود ايران در نهادها
و مصالح به تا داريم نياز صلح به خود از بيرون در ما
ميبايستي را خود تقابلي نگاه.بپردازيم خود داخلي مسايل
كه شد خواهد باعث اين.دهيم سوق تعاملي استراتژي به
و مردم عامه ميان در را خود شان و احترام نيز روحانيت
سايه در نيز مردم.كند حفظ جامعه متخصص فزاينده قشر
.شد خواهد تقويت بيرون ، با صلح و داخلي سامان آرامش ،
حساس وقايع با را خود خارجي سياستهاي ميتوانيم چگونه *
آن از خود اندازههاي به توجه با و كنيم تنظيم جهاني
كنيم؟ بهرهجويي
بهنظر.كنيم دقت واقعيتها و مقدورات به نسبت كه زماني
اطلاعات و خام مواد و دادهها تغيير هماكنون ، كه ميرسد
.ندارد اثر ما سياستگذاريهاي و تصميمگيريها در جديد ،
براي و بگيرند تصميم واقعيتها براساس بايد ما دولتمردان
شمسي ، حدود 1400.كنند برنامهريزي مردم و خود آرزوهاي
مديريت.رسيد خواهد نفر ميليون مرز 90 به ايران جمعيت
ميرسد بهنظر.است توانايي و بزرگ مغزهاي محتاج ايران
كنند سعي ايران شريف مردم اگر بود خواهد عاقلانهتر كه
سمتهاي براي دارند تخصص انساني علوم در كه را كساني
بايد خواندهاند حقوق رشته كه كساني.كنند انتخاب مختلف
.كنند كانديد اسلامي شوراي مجلس در وكالت براي را خود
درك را بينالمللي و داخلي سياست و اقتصاد كه كساني
مديريتي توان و ميدانند خارجي زبان دو حداقل ميكنند ،
جمهوري رياست نامزد را خود بايد است رسيده اثبات به آنها
را خود بايد ميدانند مديريت و شهرسازي كه كساني.كنند
را آگاهي اين بايد نيز مردم.بنمايند شهر شوراي كانديداي
كه كساني به ;دهند راي توانا افراد به كه باشند داشته
و انصاف واقعبيني ، عقلانيت ، تنها.دارند را آينده دغدغه
.هستند ملاك ايران مردم اولويتهاي به توجه
نظير كشورهايي براي مخربي آثار چه شدن جهاني روند *
تعبيه بايد را پايههايي چه آنان براي ما و دارد ايران
نماييم؟
.است داخلي سامان نيازمند شدن جهاني فرآيند به پيوستن
رفتار و سياسي سامان و ملي اجماع اگر ديگر ، عبارت به
بومي با پيشرفت روبه جامعه و سياسي بازيگران قاعدهمند
فرآيندهاي به پيوستن نكنيم ، ايجاد بينالمللي قواعد كردن
:است صورت بدين هم فرد تمثيل.است مضر ما براي شدن جهاني
جذب شود فكري و اجتماعي عرصههاي وارد ضعيف فرد اگر
.باشد داشته انتخابي خود آنكه بدون شد خواهد جريانها
و ملي استراتژي مورد در مكتوب سند يك به نياز ما كشور
اجماع مورد سند اين كه دارد آينده سال بيست در كشور مسير
غنيتر با ميتوان بعد.باشد جريانها و گروهها همه
شدن جهاني سيل مقابل در را آن كشور در ساختارها كردن
كلان مسايل از را خود اختلافات بتوانيم ما اگر.كرد بيمه
كار برسانيم سياستگذاريها به كلي رهيافتهاي و فلسفي
.كردهايم آن آينده و كشور به بخشيدن ثبات در عظيمي بسيار
معرف و است مضر بسيار باشد ، كلان مسايل در اگر اختلاف
اگر.است نظر اجماع فقدان نشانه و است جدي درگيريهاي
باشد ، نداشته وجود سياسي نظام راس در سياسي نظر اجماع
اجماع نداشتن هزينه امروز.رفت نخواهد پيش اساسي كار هيچ
بالاتر بسيار روزمره بهصورت اختلافها به پرداختن و نظر
دهه يك در فقطاست پيش قرن نيم حتي و پيش قرن يك از
انقلابهاي جهاني ، ارتباط و الكترونيك عرصه در گذشته ،
حساب تسويه مشغول همچنان ما و است گرفته صورت علمي مهم
تعلق اگر:دارد وجود مهمي بسيار واقعيت يك البته.هستيم
وضعيت به رسيدگي و ايران مردم حقوق از دفاع و سرزمين به
.ميشوند حلوفصل سريع خيلي مسايل باشد ملاك مردم عمومي
دعوا يكديگر با وقت هيچ ميكنند فكر كه انسانهايي
در و باشند عقلانيت مظهر بايد ما سياسي رجال.نميكنند
مملكت غريزه با آنكه نه و كنند خويشتنداري كشور مصالح
سياستگذاران و تصميمگيرندگان ورود.كنند مديريت را
عرصه در تصادفي نخبگان از عظيمي قشر وجود و غيرحرفهاي
و كل به كه سياسي قبيلههاي وجود همينطور و كشور مديريت
بار به را اثرات اين طبيعي بهطور نميانديشند كل مصالح
.ميآورد
با تعامل و روابط در قرن 21 در ميتواند ايران آيا*
براي را راهكاري چه برسد؟ همواري جاده به خارج دنياي
ميكنيد؟ پيشنهاد توسعهيافتگي به رسيدن
بالقوه بهطور ميتواند و دارد بسياري قوتهاي ما كشور
و باشد بينالمللي و منطقهاي عرصه در قدرتمند بازيگر يك
بهنحو خود اقتصادي و ديني فرهنگي ، سياسي ، مايههاي از
ما ، رويههاي هماكنون.كند بهرهبرداري احسن
نظام ما ، مديريت سيستم ما ، هواپيماهاي ما ، كتابخانههاي
بهشدت ديگر موارد بسياري و ما درسي متون و دانشگاهي
.قهريم جهان با ما:دارد اساسي دليل يك اين.شدهاند كهنه
است جهانمداري قويا ايراني روحيه كه است حالي در اين
ما فعلي قهر.كند كشف را خود بيرون محيط است علاقهمند و
به تقابل اين نسل ، يك از كمتر در و ندارد عميق ريشههاي
توان نه ما ولي است حق ما سخن.شد خواهد تبديل تعامل
با قهر امكان نه و داريم را جهان در قدرت ساختار تغيير
.را آن
كه ميكنم آرزو ايراني عادي شهروند يك بهعنوان من
به عادي پاسپورت با بتوانند ما كشور اول رده مسئولين
به نسبت كه كنند تجربه خودشان و كنند سفر مختلف كشورهاي
كه ما.دارد وجود منفي نگاه چقدر ايراني و ايران
وضعيت اين تعصبي پايههاي و احساسي روشهاي نميتوانيم
ميكنند ، كار دنيا با مالزي و هند چين ، .كنيم توجيه را
حفظ را خود عزت و حاكميت و شان ضمنا و دارند اختلاف
مطلوبيتهاي نميتواند يكطرفه خواستههاي.كردهاند
ايران 8 توسعهيافتگي بنابراين ، .بخشد تحقق را كشور
نخبگان ميان رهيافتي و سياسي اجماع (دارد1 مرحله
استراتژي بهعنوان مكتوب سند يك استخراج (2;كشور ابزاري
بوده ذهنيتها از مستقل كه آينده سال بيست براي نظام ملي
و متخصص صلاحيت ، با افراد ورود (3;باشد كاغذ روي و
و سرزمين اين شوكت به علاقهمند و كشور و نظام به متعهد
شايستهسالاري ايجاد با داخلي سامان (4;مردم عامه مصالح
با تعامل (5;قدرت عرصه به خانوادهها ورود از جلوگيري و
و ايران چهره تغيير (6;تضاد حتي و اختلاف حفظ ضمن جهان
منطقهاي سطح در اتكا ، قابل دوستان كردن پيدا (7;ايراني
و داخلي سطح در چه كه نكته اين رعايت (و 8 بينالمللي و
به 55 به 40 ، 45 به 50 ، 60 كار 50 بينالمللي ، سطح در چه
.به 1 و 99 به 2 به 5 ، 98 نه 95 و است
هفته قاب
مودب شهيدي شبان
خوشنويس حسين
از فراهاني بورقاني احمد كنارهگيري از وقتي چند هنوز
كه بود نشده سپري ارشاد وزارت مطبوعاتي معاونت سمت
امور" حساس و مهم معاونت رداي مهاجراني سيدعطاالله
نيز وي و پوشاند "مودب شهيدي شبان" تن بر را "مطبوعاتي
وزارت مطبوعاتي معاونت مقام در خود سخنرانيهاي اولين در
از بسياري.فشرد پاي سابق سياستهاي همان ادامه بر ارشاد
با كه بودند معتقد سياسي مسايل تحليلگران و صاحبنظران
جامعي مسجد احمد آمدن كار روي و مهاجراني استعفاي
از بسياري وزير ، منصب در ارشاد وزارت سابق قائممقام
.شد خواهد برطرف روزنامهنگاران و مطبوعات معضلات و مسايل
بورقاني _ مهاجراني صاحبنظرانتركيب اين اعتقاد به
بين اساسي گاه نظرهاي اختلاف برخي از صرفنظر_ فراهاني
دولت منتقد جناح واكنش طبيعي طور به_ ارشاد در دو اين
مودب شهيدي - جامعي مسجد تيم رو همين از و ميشد موجب را
برخوردارند مسالمتجويانهاي روحيه از دو هر كه
رخدادهاي و حوادثباشد معضلات از بسياري حلال ميتوانست
و مطبوعات با مختلف برخوردهاي و سياسي پيدرپي
رقم مودب شهيدي شبان براي را سختي روزهاي روزنامهنگاران
و بازداشت و مطبوعات موقت توقيف زمان از چند هر.زد
نسبتا زمان مدت روزنامهنگاران و نويسندگان محاكمه
رويدادها اين اخبار كه ميرسيد بهنظر و ميگذرد زيادي
باشد ، شده رانده حاشيه به سياسي ، كلان حوادث ديگر بروز با
آن مطبوعات مديران و روزنامهنگاران احضار جديد موج اما
و مودب شهيدي ديگر بار انتظامي ، نيروي اماكن اداره به هم
متن به ورود از ناچار را جامعي مسجد احمد رييساش حتي
به دهباشي علي و شايگان داريوش احضار از ماجرا.كرد
يونس نظير چهرههايي احضار با اما.شد آغاز اماكن اداره
كاوه و (نقاش) آغداشلو آيدين ،(روزنامهنگار) شكرخواه
تا شد موجب و گرفت ديگر رنگوبويي ماجرا (عكاس) گلستان
نامهاي در مطبوعات آزادي از دفاع انجمن رييس كديور محسن
عمل آزادي گسترش" به نسبت اطلاعات و كشور وزراي به خطاب
روزنامه بعد روز چند.كند نگراني ابراز "آزادي مخالفان
"ارشاد وزير شديداللحن واكنش" تيتر انتخاب با نوروز
كه چند هر.كرد جامعي مسجد احمد سخنان درج به اقدام
هم چندان ارشاد وزير لحن شده ، انتخاب تيتر برخلاف
و انتظامي نيروي و ارشاد ميان رايزني از و نبود تندوتيز
.ميداد خبر احضارها توقف سر بر توافق
آرامش موجب حدي تا كه چند هر احضارها توقف خبر اعلام
ذاكري حسن صريح سخنان اما آورد ، فراهم را قلم اصحاب خاطر
موضوع تكذيب و كشور انتظامي نيروي اطلاعرساني مركز مدير
و اسلامي ارشاد و فرهنگ اطلاعات ، كشور ، وزراي توافق
آب منزله به احضارها روند توقف درباره انتظامي نيروي
.شد پاشيده ارشاد وزارت و مطبوعات سروروي بر كه بود سردي
توقيف ادامه روزنامهنگاران ، احضار ادامه و توافق تكذيب
همگي مربوطه دادگاههاي شدن برپا و مطبوعات از بسياري
مودب شهيدي شبان متوجه سياسي ناظران نگاه تا است شده سبب
با گرفته صورت برخوردهاي و ناملايمات تمامي كه فردي.شود
خطوط و زايل را وي هميشگي تبسم نتوانسته هنوز مطبوعات ،
.بريزد درهم را او آرام چهره
همان - اطلاعات روزنامه در زماني خود كه مودب شهيدي
ثابت ستوني آن در مهاجراني عطاالله سابقاش رييس كه جايي
كار به مشغول - ميزند قلمي آن در چندي از هر و دارد
حرفهاي مشكلات از بسياري با ترديد بدون است ، بوده
تا ميشود سبب آشنايي همين و آشناست روزنامهنگاران
داشته را وي از درخور اقدامي انتظار كشور مطبوعاتي جامعه
.باشند
نمايشگاه شدن برگزار ناقص يا و نشدن برپا بيترديد ،
محسوب مطبوعات حوزه در رويداد مهمترين كه مطبوعات
زنداني ، روزنامهنگاران آمار شدن اضافه ميشود ،
خارج چرخه از موقت توقيف با كه نشرياتي بلاتكليفي
رواني و شغلي امنيت رفتن ميان از يا و نبودن شدهاند ،
را مدير يك كارايي ميتواند همگي...و روزنامهنگاران
او براي درخشاني نهچندان كارنامه و ببرد سوال زير به
و قدرت حيطه از موارد اين از بسياري كه هرچند بزند رقم
نقشي هيچ آنها ظهور و بروز در و باشد خارج او اختيارات
مدير يك كه معتقدند سياسي ناظران از بسياري.باشد نداشته
عقيده تحمل و تسامح و تساهل روحيه بودن دارا بر علاوه
شهيدي شبان.باشد قاطع و بران اوقات برخي در بايد مخالف
برخوردار اول ويژگي از خوبي به كه است داده نشان مودب
كند مشخص ديگر رويدادي شايد ;...دوم ويژگي اما.است
لازم زمان هنوز شايد و داراست نيز را دوم ويژگي او كه
.باشد نرسيده فرا دوم ويژگي دادن نشان براي
|