يكدنيا شهريبهوسعت شهراوراقفروشان
پزشكي
دنيا يك وسعت به شهري اوراقفروشان شهر
اعزازي مجيد
لوازم ميخواهيد؟ چه.آمديد خوش "اوراقفروشان" شهر به
و لانسر و ميتسوبيشي يدكي لوازم يا پاترول پرايد ، پيكان ،
يدكي لوازم" بگوييد ميخواهيد ، هرچه !نكنيد تعارف.بنز
رينگ ، ازاست موجود "بالا به مدل 90 خودرو ، نوع همه
بنز ، فابريك در تا بگير پيكان شاسي پيچومهره و قالپاق
از ارزانتر پاترول ، ديفرانسيل تا پژو 405 اتاق از
بنز و فولكس هيلمن ، رنو ، ژيان ، آريا ، يدكي لوازم ;همهجا
.پيشكش هم گازوئيلي
تهران ، توي.نيست دور خيلي.است اوراقفروشان شهر اينجا
جنوب در مثلثي ، شهر اين.خودمان شوش ميدان همين كنار
و مهديه كوچه اسلام ، فدائيان خيابان بين ميدان ، شرقي
محصور شوش ، خيابان و اسلام فدائيان خيابان بين كوچهاي
.است
.دارد محله و كوچه ديگري ، شهر هر مثل اوراقفروشان ، شهر
گاراژ هشت كوچه ، داخل و خيابان حاشيه مغازههاي علاوهبر
.هستند شهر اين بيروني نماد آهني ، دروازههاي با بزرگ
يك كني ، عبور شوش ميدان پايين پياده عابر پل از اگر
تمام وزن اگر.ميبيني را فروشي شهراوراق از كلي تصوير
ترس لحظه يك بزني ، حدس ميبيني ، كه را اوراقي و آهنآلات
و سنگيني از الان همين نكند كه فراميگيرد را وجودت تمام
يا و ريزد فرو مغازهها سقف اوراق ، و آهن همه اين انبوهي
.كند باز دهان و نياورد طاقت زمين حتي
اتاقهاي بعضا و شده مچاله و رفته در زهواره اتاقهاي
كوچه ديوار آجر مثل خودروها ، رنگخورده و صافكاريشده
و داده هم دستبهدست ناموزوني ، صورت به باغها ،
گاراژهاي در را افراد مسير و ساختهاند آهني ديوارهاي
گاهي نيز ، خردهريز اوراق.ميكنند تعيين اوراقفروشان
و ميآورند فراهم را كوچكي تپههاي و شده تلنبار هم روي
بزرگ اوراق كوههاي كمركش تا كه قفسههايي در گاهي
شركت اوراقفروشي شهر ديوارهاي ساختن در دارند ، ارتفاع
خودروهاي اوراق روي خورشيد نور از آستري.ميكنند
آهن ، ورق يك تيزي با وقتها بعضي كه شده كشيده رنگارنگ
هدايت بيننده چشم عدسي به صاف را نور و ميشود پاره
اوراق وسط از زور به آجري ، گنبد دو يكي اگرچهميكند
نشان را تهران از منطقه اين "سنتي" بافت و ميكشند سرك
روي اوراق و فلز جنس از متعددي گنبدهاي اما ميدهند ،
.ميزنند فرياد را "مدرنيته" بامها ،
هر.ديگر بازارهاي تمام مثل است بزرگي بازار اينجا ،
از ترهبار ، و ميوه ميادين همچون بازار ، اين گاراژ
بعضا و گرفتهاند شكل حياط يك دورتادور مغازههايي
اجناس.ميكنند ترسيم را بزرگ "نعل" يك تصوير
سه دو.نيست خودروها قطعات به منحصر اوراقفروشيها
خودروهاي يدكي لوازم فقط شوش ميدان به چسبيده گاراژ
به نيز گاراژ چند همين اجناس اما ميفروشند ، را مختلف
يك كه بهطوري شدهاند ، تفكيك هم از تخصصي نيمه صورت
نيز گاراژ دو يكي و است خودروها اتاق فروش مخصوص گاراژ
است حالي در همه اين.ميفروشند را خودروها موتوري لوازم
اين از ميروي جنوب سمت به شوش ميدان از هرچه كه
ديگر ، گاراژهاي در كه بهطوري ميشود كاسته تخصصگرايي
كه زنجيرهايي و متر قطر 5/1 با صنعتي چرخدندههاي از
انبردست يك بزرگي به آن حلقههاي از يك هر بزرگي و ضخامت
.خانگي كولرهاي شناور تا ميبيني است ،
درشت و ريز تقسيمات تمام كنار در اوراقفروشان بازار
افراد و كرده تفكيك هم از نيز را جامعه افراد خود ، اجناس
است همينجا از.است برگزيده خود مشتري بهعنوان را خاصي
نمايان ديگر بازارهاي با بازار اين اختلاف بزرگترين كه
ديده زني هيچ بازارها تمام برخلاف بازار اين در.ميشود
.نميشود
***
ميخواهيد؟ چه !بفرماييد
آقا؟ ميخواستي چه پيكان ، تويوتا ، لوازم
...-
.سرسيلندر؟ ميللنگ؟ اتاق؟ بخواهي ، هرچه پرايد ، پاترول ،
..
...-
:ميخوانند خود سوي به را رهگذري هر كه صداهايي...
اوراقفروشي شهر مغازههاي "گوياي تابلوهاي" حكم صداها
و ميكنند شناسايي را خود مشتريان فقط آنان.دارند را
.ميگذرد چه مخاطبانشان ذهن در نميدانند و ميخوانند فرا
مختلف ، خودروهاي درشت و ريز قطعات اقسام و انواع اگرچه
نمايش به را اوراقفروشي گاراژ از آشفته تصويري
با جواناني نفري چهار سه گروههاي اما ميگذارند ،
گرفته ، غبار و شده وز موهايي روغني ، و چرب لباسهاي
!خاص كلماتي با و ولعآميز كشيدنهاي سيگار آلوده ، دستاني
.ميكند چندان دو را آشفتگي اين ،
شهر كوچههاي از يكي فضاي بازاري ، كوچه ترانهاي صداي
:است كرده پر را اوراقفروشي
تنگ دل نداري كه سنگ تكه حالت به خوش
...يهرنگ و يهرويي كه تو ، به ميشه حسوديم
از تشتي پاي ساله ، سيزده دوازده ، پسري حال اين در
را خودرو يك موتور سرسيلندر سيمي برس با و نشسته گازوئيل
گوش در سيمي برس با را خودش "دلتنگي" گويي.ميشويد
جلوي آنطرفتر.ميكند فرياد خودرو ، موتور سرسيلندر
روي اوراقفروشي شهر جوانان ديگر شبيه جوان دو مغازهاي ،
گپ هم با و نشستهاند فلزي قطعات جنس از صندليهايي
.ميزنند
ميشود؟ پيدا دزدي ماشين اينجاها
نيشخندي ديگري و ميبافد ابروانش در گرهي دو ، آن از يكي
دومي !نه:ميگويد قاطعيت با اولي.ميكند نقاشي لبش بر
.ميگويد را همين سرش دادن تكان با هم
نكنم؟ جستوجو خيلي يعني
دزدي جنس اوراقفروشيها ، :ميگويد قاطعيت با اولي
اوراقفروشيها.نيستند دزد كه آنها نميفروشند ،
قطعات بعد و ميكنند اوراق و ميخرند را دزدي ماشينهاي
.نيستند دزد آنهاميفروشند خردهريز صورت به را آنان
صورتش ، توي بود دويده خون ميزد ، را حرفها اين وقتي
.بود شده قرمز هم سرگوشهايش بود ، انداخته گل گونههايش
.نگفتم چيزي كه من
روي از اولي جوان اما بزند ، حرفي ميخواهد دومي جوان
و برميدارد جلو به قدم دو يكي و ميشود بلند خود صندلي
ماشينهاي:ميكند بلند را صدايش اعتراضآميز بالحني
و ميكنند اوراق ديگر جايي.نميآورند اينجا را دزدي
ميكند ، ماجرا داخل را خود جواني لحظه همين در.ميفروشند
ماشينت ميپرسد ، دارد ، خود لبان بر كه تلخي خنده با و
است؟ بوده چي
.پيكان
اشاره پيكان نيمه و نصفه اتاق يك به مسخره حالت به
توي را صدايشنميشنود جوابي نيست؟ آن ميگويد و ميكند
دزدي ماشين اينجا !سادهايها ميگويد و مياندازد گلويش
...نكن تلف را وقتت بيخودي برو نميآورند ،
شهر اهالي از ديگري جوان آنطرفتر ، قدم چند...
.شود خارج ميخواهد و رفته نشانه را گاراژ در اوراقفروشي
دزدي ماشين از.رسيد او به ميتوان بلند قدم چند با
و ميكند من منكردنش پيدا براي راهي و ميپرسم شدهام
از خارج انبارهاي خود براي ماشين ، دزدان:ميگويد
دزدي خودروهاي اصلا اين از گذشته دارند ، اوراقفروشيها
از هنوز.است پهلو دو جملاتش.نميآورند اينجا را
.نه يا هست اميدي آيا اينكه.ميپرسم كردن جستوجو
قطعات و لوازم فقط نيستند ، دزد اوراقفروشيها ، ميگويد
قطعات است ممكن دزدها ميفروشند و ميخرند را ماشين
اينجا بنابراين.بفروشند و بياورند اينجا را خودروها
گاراژهاي از سرگردان و حيران !!نميكني پيدا دزدي ماشين
اتاق وسيله به كه را مشكوكي راهروهاي و ميگذرم مختلف
اتاق همه ميخواهم.ميكنم بررسي شدهاند ، درست خودروها
تمام تنه شماره ميخواهم.كنم نگاه يكييكي را خودروها
ميتوان چگونه !نه وليبخوانم ميبينم ، كه را موتورهايي
در كرد؟ جستوجو صاحبانش چشم جلوي را بيدروپيكر شهر اين
صورتم به نوجوان يك سوي از صدايي ناگهان موقع ، همين
پيكان ، :ميگويد "زير" اما بلند صدايي باميشود پاشيده
جلوي ترديد با را دستم..و اتاق بخواهي ، هرچه پيكان ،
.ميپرسم گرفته و ضعيف صدايي با.ميگيرم صورتم
است؟ چند پيكان اتاق
.تومان هزار مدل 80 ، 850
***
ميخواهيد؟ چه بفرماييد ، .آمديد خوش اوراقفروشان شهر به
خيابان حاشيه بساطيهاي از اگر ;پيكان رينگ حلقه يك
داخل مغازههاي از اگر.نميشود بيشتر تومان هزار بخريد
فروشگاههاي در اما است ، تومان جواب 4500 بپرسيد ، گاراژ
پرداخت آن خريد براي بايد ناقابل تومان شهر 8000 مركز
شديد مجبور بدبياري ، سر از روزگاري ، روزي هم اگر.كنيد
سرسيلندر يك براي كنيد عوض را دولوكستان پيكان سرسيلندر
تومان هزار با 90 نپردازيد تومان هزار 200"آك"
بازار از روپا و تميز سرسيلندر يك ميتوانيد
به كه است ساعتي چندكنيد تهيه اوراقفروشها
اين از اوراقي ، اجناس كردن قيمت جمله از مختلف بهانههاي
يك دنبال.ميگردم خودروام دنبال گاراژ آن به گاراژ ،
و درها از يكي بتوانم اگر حتي ;رنگ قهوهاي پيكان اتاق
و است غنميت خودش باز كنم ، پيدا را عقبش صندوق در يا
تا ميگردم گاراژها ميان هنوز...ميشود محسوب سرنخي
نگاهم فلزي ، و تنگ دالاني بين از گاراژ حياط وسط كه اين
اين.است دستش روزنامهاي.ميدزدد مغازه يك صاحب را
و كودكي خاطرات از او.آغاز يك براي است قلبي قوت نكته
اما دارد ، سال اگرچه 35..ميكند شروع خوبش نمرههاي
و خستگي غبار و كرده چروك را پيشانياش پوست زندگي فشار
و قطعات اوراق ، :ميگويد.است نشانده چهرهاش بر كهولت
طريق از ميشوند ، ديده مغازهها و گاراژها در كه لوازمي
خريداري عمده صورت به دولتي شركتهاي حراج و مزايده
لوازم و شده تفكيك ضايعات از مصرفي لوازم سپس و ميشوند
نيز ضايعات و ميشوند فروخته فروشي ، خرده صورت به مصرفي
حال در.ميشوند فروخته شدن ذوب براي كيلويي يك صورت به
و تومان كيلويي 90 را چدن تومان ، كيلويي 25 را آهن حاضر
.ميفروشيم تومان كيلويي 700 را آلومينيوم
دارند؟ كسب جواز اوراقفروشيها
خريدوفروش روي و ندارد زيادي اهميت ما شغل در كسب جواز
فقط گاراژ اين در موجود مغازه از 45نميگذارد تاثير
.دارند موقت جواز بقيه و دائم ، جواز مغازه پنج چهار
دارد؟ فايدهاي چه جواز داشتن
شدهتر شناخته خودت همكاران بين باشي ، داشته جواز اگر
از بعضي:دارد اعتقاد او.ميشوي هويتدار و هستي
بگيرند ، شكل خردهپاها نميگذارند ، بزرگ اوراقفروشيهاي
برنده مزايدهها بيشتر در رشوهدادن و مختلف ترفندهاي با
به ميكنند ، خريداري كه را اوراقي سپس و ميشوند
ده است ، ممكن جنس يك ترتيب اين به.ميفروشند واسطهها
مطرح موقع كمكم.برسد مصرفكننده دست به تا بچرخد دست
يكسري شغلي هر در ميپرسم.ميرسد فرا اصلي موضوع شدن
در آيا دارد ، وجود خلافكاريهايي يكسري غلوغشهايي ،
دارد؟ وجود خلافكاري هم اوراقفروشي شغل
با را اوراق مغازهدارها ، از برخي ما صنف در:ميگويد
.ميفروشند و ميخرند خلاف
كه را خودرويي است ، ممكن يعني ميخرند؟ دزدي جنس يعني
كرد؟ پيدا جا اين است ، شده دزديده بهتازگي
.نميفروشند دزدي جنس مغازهدارها
چي؟ پس
به ميشود ، فروخته دزدي جنس آنها به مختلف عناوين به
جنسهاي.مياندازند آنان به را دزدي اوراق معروف قول
جستوجو پيچشميران سمساريهاي در ميتوانيد را دزدي
مسجد در را خودم كفشهاي بار چند حالا تا.اينجا نه كنيد
.دزديدهاند جا همين
نه ميكنيم ، صحبت خودرو اوراق و خودرو درباره داريم ما
فروخته اوراقفروشها ، به دزدي جنس چطوري.خانگي لوازم
ميشود؟
آدم جور همه با ما است ، شلوغتر شهر اين دنيا كل از
و ميآورند شهرستان از را اجناس از بعضي.داريم سروكار
خبرهتر شغل اين در كه افرادي البته.نيست تشخيص قابل
تشخيص اسقاطي قطعات از را دزدي قطعات ميتوانند هستند ،
.نميارزد دردسرش به چون نميخرند ، و.نخرند و دهند
وقت چند:ميكند تهديد اوميشود ابري گپمان هواي كمكم
كرده گفتوگو محل اين افراد از شخصي با خبرنگار يك پيش
اجناس اوراقفروشيها كه بود گفته نظر مورد شخص.بود
همه جريان اين از بعد.ميكنند خريدوفروش را دزدي
تو اگر.كردند شكايت خبرنگار و شخص آن از اوراقفروشيها
خريدوفروش دزدي جنس اوراقفروشيها ، كه بنويسي هم
در كه روزنامهاي و تو از و ندارد خوبي عاقبت ميكنند ،
كار كه بنويس طوري يك.كرد خواهيم شكايت ميكني ، كار آن
ديگر صنفهاي درصد از 50 ما كار.نشود حساب دزدي ما
كار.ميكنيم كار كارمند يك برابر دهاست آبرومندانهتر
به شهر اين از جادهها ، در شبها اغلب ، .طاقتفرساست ما
بايد دوباره اجناس ، و اوراق خريد از پس و ميرويم شهر آن
...بياييم تهران به و بكوبيم
..دل ميتوانست سيمي برس يك شايد ميكنم ، دلتنگي احساس
:ميپرسم خودم از هنوزكرد كاري بايد !نه !نه.
نه؟ يا ميشود پيدا اينجا خودروام
پزشكي
آن كنترل راههاي و "سالك" بيماري
ايران بومي بيماريهاي از يكي جلدي "ليشمانيوز" يا سالك
شيوع مشهد ، شهرستان مناطق از برخي در اخيرا كه است
.است يافته
درمان قابل نيز دارو بدون بيماري اين پزشكان گفته به
پوستي ضايعات كاهش جهت صرفا دارو از استفاده و است
"سالك" به شدن مبتلا صورت در معتقدند آنانميشود انجام
استفاده عدم يعني طبيعي صورت به اگر و يافته مصونيت فرد
خواهد بيشتر مصونيت كند ، طي را خود سير بيماري دارو از
به مربوط اطلاعات دانستن كه اعتقادند اين بر پزشكان.بود
نقش آن از پيشگيري درجهت بيماري اين سرايت و انتقال نحوه
.دارد بهسزايي
مورد در خراسان بيماريهاي با مبارزه و پيشگيري مسئول
انسان بين مشترك بيماريهاي از يكي سالك:گفت بيماري اين
.ميشود تقسيم "احشايي" و "جلدي" سالك به كه است دام و
كشور در آن جلدي نوع:افزود دهقاننيري جواد محمد دكتر
تقسيمبندي "روستايي و شهري" نوع دو به و دارد شيوع ما
:گفت و دانست خاكي پشه را بيماري اين ناقل وي.ميشود
نوع در و است "سگ" عمدتا شهري نوع در ميزبان حيوان
اتفاقي بهطور انسان و است "صحرايي موش" ميزبان روستايي
واسطه خاكي پشه:گفت دهقاننيري دكتر.ميشود گرفتار
مخزن خود نيز مبتلا فرد و است حيوان و انسان بين انتقال
سالك ميتواند بيمار تازه زخم روي بر نشستن با پشه و است
زنجيره سالك بيماري ايجاد در.كند منتقل ديگر فردي به را
انساني باشند ، جمع جزء سه يعني باشد برقرار بايد انتقال
پشه يعني ناقل باشد ، نشده مبتلا سالك به حال به تا كه
منتقل ناقل توسط بيماريزا عامل كه مبتلا حيوان و خاكي
.ميشود
ظاهر گزش از بعد هفته چند سالك علائم پزشك ، اين گفته به
ماه چهار تا دو كمون دوره اين روستايي نوع در كه ميشود
.است هفته تاچهار شهري نوع در و است
به تبديل و ميكند رشد كمكم ولي است كوچك دانه ابتدا
و خشك زخمها شهري نوع در كه ميشود پايا و طولاني زخم
و مرطوب سالك روستايي نوع در و است عدد دو يا يك
.ميكند گرفتار را ناحيه چند و است ترشحدار
بيشتري وسعت تدريج به ميتواند و ندارد خارش زخم اين
تا دارد مشكوك حالتي روز از 10 بيشتر مدت در كند ، پيدا
.شود داده سالك تشخيص
و دانست آلوده پشه با گزش را بيماري اين انتقال راه وي
پشه گزش معرض در كه پاها و دست صورت ، اندامهاي در:گفت
.ميشود ديده بيشتر زخم اين هستند
و ترشحات از نمونهاي برداشت سالك آزمايشگاهي تشخيص
ليشمن ، خوني انگل بيماري عامل و است پوستي ضايعات
كه ميشود انجام صورتي در درمان:گفت مسئول اين.ميباشد
با درمان زيرا باشد ، حساس جاهاي در و ديد معرض در زخم
مناطق در زخم اگر:افزود وي.است همراه دارويي عوارض
عدم صورت در زيرا نيست درمان به اصراري باشد بدن پوشيده
.است كاملتر مصونيت دارويي درمان
عنوان كليوي و قلبي عوارض را دارويي عوارض مهمترين وي
مسن افراد در و باشد شده كنترل بايد درمان:افزود و كرد
.نميشود انجام درمان معمولا قلبي بيماري با و
كه است "گلوكانتيم" آمپول جلدي سالك بيماري اصلي داروي
اين دوره وي.ميشود تزريق موضع در يا و عضلاني صورت به
مانده بهجا پاي رد:گفت و دانست سال يك تا شش را بيماري
.بكشد طول سال يك تا است ممكن
كانونهاي:گفت خراسان استان بهداشت مركز در مسئول اين
نيشابور ، سرخس ، شهرستان در خراسان استان در سالك اصلي
حاشيه در كه ميشود ديده مشهد شهر حاشيه و درگز اسفراين ،
.ميشود ديده سالك روستايي و شهري فرم از مخلوطي مشهد شهر
نفر هزار سه تا دو حدود ساله هر:افزود دهقاننيري دكتر
جاري سال در كه ميشوند مبتلا سالك به خراسان استان در
.است شده گزارش مشهد شهر در سالك مورد حدود 1341 تاكنون
:گفت مشهد بهداشت مركز بيماريهاي با مبارزه كارشناس
بيماري اين از پيشگيري در پشه فعاليت زمان و نحوه دانستن
.دارد مهمي نقش
نيم از كمتر كه است موجودي خاكي پشه:گفت يزدي محمدرضا
در آن فعاليت و (ميليمتر سه حدود) دارد ابعاد سانتيمتر
نيست متر دو از بيشتر خاكي پشه پرواز ارتفاع.است شبها
.شود پشه انتقال سبب باد وزش مگر
نخالههاي بين در پنجرهها ، و دربها شكاف در روزها پشه
زندگي بهداشتي غير و تاريك و نمور جاهاي و ساختماني
.ميپردازد فعاليت به شبها و ميكند
شدن تبديل تا تخمگذاري زمان از:شد يادآور كارشناس اين
.ميكشد طول هفته تا 10 بين 7 كامل پشه يك به
و است هرسال ماه خرداد تا ارديبهشت اواخر پشه گزش فصل
.ميشود ظاهر علائم پاييز و تابستان در معمولا
به پشه ورود از پرهيز سالك با مبارزه راههاي از يكي
اين در و است پشه فعاليت زمان غروب هنگام و است خانه
.برد بين از را پشه گزش براي مساعد عوامل بايد زمان
نيست ، پاشي سم سالك با مبارزه اصلي راه:گفت كارشناس اين
مهاجرت و مقاومت و محيطي زيست عوارض باعث سمپاشي زيرا
) شود ديده موارد شديد افزايش كه صورتي در و ميشود پشه
(باشند شده مبتلا سالك به جديدا منطقه آن جمعيت از درصد 3
.ميگيرد صورت سمپاشي
و كرد عنوان مبتلا افراد را انتقال عوامل از يكي وي
تا بنابراين است جديد مخزن خود سالك به مبتلا فرد:افزود
پوشاندن بوسيله بايد است ، دار ترشح و تازه زخم كه زماني
.شد سالم فرد به مبتلا فرد از پشه انتقال مانع شب در زخم
جاهاي مرطوب ، مناطق آبگيرها ، را پشه تكثير محيط وي
دفع طويله ، و اصطبل پنجره ، و ديوار شكاف نمور ، و تاريك
تجمع و بهداشتي غير مسكوني مناطق غيربهداشتي ، فاضلاب
بين از يعني بيماري مخزن با مبارزه:گفت وي.دانست زباله
رعايت موشها ، تكثير از جلوگيري و ولگرد سگهاي بردن
فاضلاب ، بهداشتي دفع آبگيرها ، خشكاندن شهرسازي ، اصول
در خوابيدن از پرهيز و توري نصب زبالهها ، صحيح جمعآوري
با مبارزه و پيشگيري راههاي از غروب هنگام باز فضاي
.است سالك بيماري
|