اروپايي سوسياليسم پايان
اول نگاه
صلح درباره ما ديدگاه
خسر
پاييز
گذار4 حال در جهان
جنين سقوط
ميانه خاور به نگاه
بيگانه نگاه
اروپايي سوسياليسم پايان
طولاني قاسم
به دارند؟ قرار سياسي دوره يك پايان در اروپائيان آيا
پايان به "دموكرات سوسيال اروپاي" روياي ميرسد نظر
و گوشه در كه هستيم آن شاهد هماكنون كه چرا.است رسيده
ساختن مطرح با راستگرا گروههاي و احزاب اروپا كنار
سياسي ساختار در را خود جاي عوامپسند ساده شعارهاي
.ميكنند باز اروپايي كشورهاي
با راستگرايان اروپايي كشورهاي از بسياري در روزها اين
مشترك ويژگي.شدهاند روبرو مردمي گسترده اقبال
مهاجران و خارجيها حضور با مخالفت افراطي راستگرايان
و اجتماعي مشكلات به توجه با.است اروپايي كشورهاي در
و ساده بسيار شعارهاي از نيز مردم اروپا بر حاكم اقتصادي
جمله از هلند.ميكنند استقبال راستگرايان عوامپسند
دوباره خيزش با هماكنون كه است اروپايي كشورهاي
سياسي عرصههاي كنوني ستاره.است شده روبرو راستگرايان
براي فورتوين كه جايي هر.دارد نام فورتوين پيم هلند
انبوه با ميشود ، حاضر انتخاباتي تبليغات و سخنراني
.ميشود روبرو مشتاق جمعيت
پيش مدتها از است اجتماعي علوم استاد كه فورتوين پيم
به هماكنون او.ميشود شناخته همجنسباز يك عنوان به
.ميآورد وجد به شعارهايش با را هلنديها بيسابقهاي طرز
و لوكس اتومبيلهاي سينهچاك عاشق كه فورتوين پيم
انداختن راه به خواستار است ، ايتاليايي فاخر لباسهاي
فورتوين پيماست شده مسلمان مهاجران سردبا جنگ نوعي
و داده تغيير را هلند مهاجرت ليبرال سياست دارد ، قصد
كاهش چهارم يك به كشور اين در را پناهندگي متقاضيان شمار
.دهد
مسلمان مهاجران به نبايد اصولا فورتوين پيم اعتقاد به
كه مسلماناني از دسته آن و داد ، را هلند به ورود اجازه
بيرون كشور اين از بايد نيز شدهاند ، هلند وارد قبل از
بود ، ماركسيست يك گذشته در كه فورتوينشوند رانده
نيز را اروپا اتحاديه داخلي مرزهاي است مايل هماكنون
كنوانسيون حتيكند لغو نيز را شنگن پيمان حتي و ببندد
.نيست خوشايند او مذاق به نيز متحد ملل سازمان پناهندگان
است توانسته شعارها اين كردن مطرح با فورتوين حال هر به
در.كند جلب خود به را هلند مردم از توجهي قابل بخش نظر
مارس ماه اوايل در كه روتردام در محلي انتخابات جريان
آراي درصد توانستند ، 35 همفكرانش و فورتوين شد ، برگزار
ديگر تسخير به فورتوين هماكنون.كنند خود آن از را مردم
به جدي طور به را هلند حكمرانان و ميانديشد قدرت مراكز
.است طلبيده چالش
از مردمي حمايت كه است معتقد هلند نخستوزير كوك ويم
دگرگون وضعيت زودي به و است زودگذر واقعهاي فورتوين
در راستگرا جنبشهاي ظهور صورت هر در.شد خواهد
آن و دارد حكايت چيز يك از پرتغال و هلند چون كشورهايي
نزديك خود پايان به "دموكراتيك سوسيال اروپاي" اينك
بودهايم ، شاهد اتريش در اين از پيش را روند اين.ميشود
مسير اين در نيز اروپايي كشورهاي ديگر ميرسد ، نظر به و
سوسيال افقهاي" اروپا برابر در.كرد خواهند حركت
ميرسد ، نظر به.هستند عقبنشيني حال در "دموكرات
.است گذشته آنها ديدگاههاي و ايدهها تاريخمصرف
است باور اين بر سياسي علوم كارشناس والتر فرانس آقاي
را خود بديهيات و نمادها ايدهها ، دموكراتها سوسيال كه
از والتر آقاي منظور البته.دادهاند دست از كلي به
.است (SPD) آلمان دموكرات سوسيال حزب دموكراتها ، سوسيال
را والتر فرانس آقاي تحليلهاي ميرسد ، نظر به اما
.داد تعميم اروپايي چپگراي احزاب تمامي مورد در ميتوان
كه گرفتهاند قرار وضعيتي همان در آنها جملگي كه چرا
گريبان به دست آن با آلماني دموكراتهاي سوسيال هماكنون
.هستند
بخشي و كاپيتاليسم دموكراتها سوسيال كه بود سال دهها
در.ميپنداشتند خود رقيب را آزاد جوامع شهروندي حقوق از
و دموكراسي براي دموكراتها سوسيال دور چندان نه سالهاي
.ميكردند مبارزه شهروندان براي بيشتر سرنوشت تعيين حق
در بيشتر چه هر را دولت كه بودند آن دنبال به آنها
دموكراتها سوسيال همچنيندهند مشاركت اقتصادي عرصههاي
ابراز خارجي سياست در مداخله با را خود مخالفت همواره
زحمت به امروزه":ميگويد والتر فرانس آقاي.ميكردند
سوسيال ميان در خواستهها اين از نشاني ميتوان
.كرد مشاهده دموكراتها
در دموكراتها سوسيال اخير سالهاي طي كه است آن واقعيت
راه اين در و برآمدند خود سياسي ديدگاههاي اصلاح انديشه
كه بودهايم آن شاهد بعضا كه طوري به.كردند روي زياده
كه مسائل برخي قبال در اروپا سراسر در دموكراتها سوسيال
ميكنند ، تهديد احساس آنها ناحيه از نوعي به شهروندان
دموكراتهاي سوسيال برخورد نوع اين.كردهاند سكوت
گسترش تبهكاري ، افزايش همچون مقولههايي با اروپايي
از زيادي شمار آنها كه شد موجب مهاجرت مسئله و اعتياد
.بدهند دست از دهندگان راي ميان در را خود حاميان
نظر تامين در سوسياليستها و دموكراتها سوسيال ناكامي
و گرا راست جنبشهاي ظهور براي را مناسبي بستر شهروندان
طيفهاي ميان اين در.كرد فراهم آنها قدرت افزايش
ميانه راست از راستي ، دست گروههاي و احزاب از گوناگوني
تعيين نيروهايي به تدريج به افراطي راستهاي تا گرفته
به.شدند تبديل اروپايي كشورهاي سياسي معادلات در كننده
پستهاي پرتغال و اتريش همچون كشورها برخي در كه طوري
آن اكنون هم.گرفت قرار گرايان راست اختيار در كليدي
به مديترانه درياي حاشيه اروپايي كشورهاي از دسته
گروههاي و كار محافظه احزاب اختيار در يونان استثناي
راست گرفتن قدرت رشد روبه روند ودارند قرار راستي دست
.دارد ادامه همچنان اروپا در گراها
توسط اروپا اتحاديه در كشور هفت تنها اكنون هم
شك بدون.ميشود اداره دموكراتها سوسيال و سوسياليستها
سياسي روابط در گستردهاي تغييرات شاهد امسال تابستان در
دورف داهرن رالف آقاي كه گونه همانبود خواهيم اروپا در
كرده پيشبيني هفتاد دهه در سياسي امور برجسته كارشناس
اگر چراكه ".ميرسد پايان به دمكراسي سوسيال قرن":بود
كشوري در كه بگوييم بايد بپذيريم ، را نظرسنجيها نتايج
پانزدهم روز انتخابات در فورتوين پيم آقاي هلند همانند
ديگر درشد خواهد آرا اكثريت كسب به موفق راحتي به مه
بخت از گرايان راست و محافظهكاران نيز اروپايي كشورهاي
.هستند برخوردار قدرت به دستيابي براي مساعدي
دست تندروي چهرههاي دوباره بازگشت شاهد نيز فرانسه
سوسيال كار محافظه حزب هم آلمان در همچنين.است راستي
سوسيال رقيب از (FDP) آزاد دموكرات حزب كنار در مسيحي
.گرفتهاند پيشي خود دموكرات
سياسي جو تغيير از زيادي مدت هنوز كه است حالي در اين
سيزده در گرايان چپ سال 1999 اوايل در.نميگذرد اروپا
ايرلند و اسپانيا استثناي به اروپا اتحاديه عضو كشور
عصر آغاز از همه زمان آن در.گرفتند دست در را قدرت
چهرههايي.ميگفتند سخن اروپا در دموكراسي سوسيال تازه
عصر نمادهاي ژوسپن ليونل و گرهاردشرودر تونيبلر ، چون
.ميشدند محسوب جديد
كه بود آن پي در "سوم راه" ايده كردن مطرح با بلر توني
مرحله وارد را سوسياليستها و دموكراتها سوسيال
سوسياليستها بار اين چراكه.كند خود حيات از تازهاي
نظير خود ايدهآلهاي مهمترين از برخي از داشتند قصد
نفع به اجتماعي خدمات گسترش و اقتصاد كردن دولتي
بن به سرانجام "سوم راه" اما.كنند پوشي چشم كاپيتاليسم
راه" ديگر عبارت به.شد تبديل سوسياليستها براي بستي
.شد تبديل "راست" جهت در راهي به "سوم
اخير ناكاميهاي اصلي دليل كه است آن واقعيت
.است بوده آنان خود رويكردهاي و سياستها سوسياليستها
ميان موجود تناقض بر غلبه براي تلاش در گرايان چهره
ايدههاي داري سرمايه نظام و خود سنتي ديدگاههاي
راي ميان اين دردادند ارائه "سوم راه" همچون تازهاي
توان از سوسياليستها كه رسيدند نتيجه اين به دهندگان
ترتيب بدين.نيستند برخوردار آنها مشكلات حل براي لازم
.آمد فراهم گرايان راست دوباره بازگشت براي مناسبي فرصت
را قدرت گرايان راست و محافظهكاران چنانچه ترديد بدون
حياتي سطح در گيرند ، اختيار در اروپايي كشورهاي بيشتر در
.شد خواهند گستردهاي تحولات منشاء سر نيز منطقهاي و
اول نگاه
بد پا چهار خوب ، پا دو
حيوانات قلعه:ارول جرج معروف رمان صحنه درواپسين
كه دارد وجود قدرت بلوك در تضادها نابودي از روايتي
ليبرالها و سوسياليستها ميان تضاد توصيف در اكنون
پشت از جونز مزرعه حيوانات كه آنجا.ميآيد بكار بسيار
ميديدند پا دو بر ايستاده را خوكها اتاقپذيرايي شيشه
سلامتي به آدمها و آدمها سلامتي به را خويش جامهاي كه
مزرعه حيوانات.ميزدند هم به و ميكردند بلند خوكها
اينك اما است خوب پا چهار و بد دوپا كه بودند آموخته
كه گونهاي به.بودند ايستاده پا دو روي بر نيز خوكها
".نبود ممكن انسان از حيوان و حيوان از انسان تشخيص"
.كمونيستهاست مورد در صراحت به ارول داستان
و كردند برپا سرمايهداري عليه انقلابي كه كمونيستهايي
سپس و برگزيدند را سرمايهداران با همزيستي مدتي ، از پس
ماركس ، ردپاي ميتوان او داستان درشدند سرمايهدار خود
خوكي قامت در داستان در يك هر كه ديد را تروتسكي و لنين
اينك ارول پيشبيني اما فروپاشيد شوروي.شدهاند توصيف
نيز سوسياليستها پيرامون كه كمونيستها درباره فقط نه
جماهير اتحاد فروپاشي از پس سوسياليستها.است صادق
كمونيسم به اتصاف و اتهام از كه كوشيدند بسيار شوروي
در سوسياليست حزب نامزد ژوسپن ليونل كه چنان بگريزند
تروتسكيستي سوابق شدت به فرانسه دوشنبه روز انتخابات
همچون نيز او شد آشكار بزودي اما.است شده منكر را خويش
آن در لوپوئن فرانسوي مجله.ميگويد دروغ كلينتون بيل
بود گفته كه تروتسكيسم درباره ژوسپن بعدي حرف نوشت هنگام
حرف آن همانند است داشته روحي ارتباط نوعي آن با تنها
دست مونيكالوينسكي بدن به تنها بود گفته كه است كلينتون
.است زده
خويش ماركسيستي سابقه درباره سوسياليستها چرا اما
ميگويند؟ دروغ
كمونيسم سياه كارنامه به تنها نبايد را اتفاق اين تحليل
سوسياليستها واقعي عملكرد بلكه.كرد محدود شوروي در
به را خويش آنان اگر حتي است شده سبب اروپا در حداقل
تهمت اين از كه باشد ماركس اين كنند ، منتسب ماركس كارل
از ناشي راستگرايي موج از پس كه سوسياليستها.كند پرهيز
فرانسه ، ايتاليا ، آلمان ، ) اروپا در شوروي فروپاشي
اينك بودند ، رسيده قدرت به(انگلستان سرانجام و اسپانيا
.مواجهاند شگرف هويتي بحران با
پينهبسته دستهاي هرگز كه مردي بلر توني انگليس در
.دارد برعهده را كارگر حزب رهبري است نفشرده را كارگري
و ميكند دفاع اقتصاد در دولت نقش كاهش از كه بورژوايي
سخن دموكراسي در دولت و كليسا _ خانواده پيوند بر
گمارده را گيدنز آنتوني مشهور جامعهشناس او ، .ميگويد
سومي راه سوسياليسم و ليبراليسم اصول تلفيق با تا است
و كردند برگزار اروپا در را كنگرهاي حتي آنها.بيابد
حزب تا فرانسه سوسياليست حزب از را چپ احزاب سران
.بيابند را سومي راه تا گردآوردند آمريكا دموكرات
در اگر.است كرده وارونه را تاريخ ژوسپن ليونل فرانسه در
گليست شيراك ژاك سوسياليست ، فرانسواميتران حكومت سالهاي
سوسياليستها و رئيسجمهوري گليستها اينك بود نخستوزير
را خويش آثار همكاري اين و دارند اختيار در را دولت رئيس
و سوسياليستها كه هنگامي:است ساخته آشكار اكنون
منتشر را يكساني حتي و مشابه انتخاباتي برنامه گليستها
.كردهاند
را برانت ويلي تجربه تا بود آمده شرودر گرهارد آلمان در
موفقيتآميز فقر كاهش در او دولت كارنامه اما تكراركند
نام هنوز بگوييم اگر نيست نادرست چندان.است نبوده
از افتخارتر با كشور اين در مسيحيان دموكرات
آلمان بنيانگذار آدنائر هم كه چنان.سوسيالدموكراتهاست
دموكرات حزب از متحد آلمان كننده احيا كهل هم و فدرال
همه آن با برانت ويلي برابر در و بودهاند مسيحي
اين و است حرامزادگي اتهام مظان در هنوز صلحطلبياش
..است سنگين اندكي پاك نژاد و خون هوادار آلمانيهاي براي
.
نوع بدترين به را قدرت سوسياليستها كه هم ايتاليا در و
بايد كه سرمايهداري.باختهاند برلوسكوني ;راستگرايان
.ايتاليا نخستوزير نه ميشد سيسيل شهردار
نسبت اكنون كه تلخي داوري در فرانسه سوسياليستهاي البته
آنان چه.هستند دخيل همه از بيش دارد وجود سوسياليسم به
حتي.كردند اعلام را كمونيسم از خود برائت همه از پيش
شعار شوروي عليه و شود مائويست سارتر پل ژان آنكه از پيش
را كمونيست حزب خشمگين 1968 چپگرايان آنكه از پيش و دهد
.بخوانند چپ جناح محافظهكاران باشگاه
شيراك به را بازي چه و شود پيروز چه فرانسه در ژوسپن
.نميشود ايجاد تفاوتي سوسياليسم سرنوشت در كند واگذار
چپ جناح را سوسياليستها او از پس ماركسيستهاي و ماركس
جناح با قدرت سر بر كه ميدانستند (متوسط طبقه) بورژوازي
و ميجنگند (ليبرالها و محافظهكاران) طبقه اين راست
برتن را واقعيت لباس تئوري اين كه ميرسد نظر به اينك
به و نهاده كنار را ايدئولوژي سوسياليستها.است كرده
ميزاني به ميشود گفته گرچهدادهاند تن حاكم ايدئولوژي
هم آن عكس پذيرفته ، تاثير ليبراليسم از سوسياليسم كه
از كينزي اقتصاد و رفاه دولت تئوري اما است افتاده اتفاق
آمريكا در ريگان و انگليس در تاچر حاكميت با سال 1360
و اروپا بر افراطي محافظهكاري ديگر بار و پاشيد فرو
و ريگانيسم شكل در نهفقط كه جنبشي.شد حاكم آمريكا
اول بوش جورج و ميجر جان حكومتهاي صورت در كه تاچريسم
.يافت تداوم نيز
اينبار اما است گرفته وزيدن تندباد آن ديگر بار اينك
توسط كه محافظهكاران يا ليبرالها توسط فقط نه
از را خويش استقلال و هويت سوسياليستها.سوسياليستها
كارگر محافظهكار حزب رهبر بلر توني.دادهاند دست
.است يافته تنزل آمريكا رئيسجمهور معاونت مقام به انگليس
رشتهاي جاي به تحليلها تمام برخلاف آنان كه است آشكار
نام به محكم ريسماني توسط راست يا چپ سياسي باورهاي از
انگلوساكسون ، :شدهاند متصل يكديگر با زبان و نژاد
و ژوسپن اما.نيويورك در چه لندن در چه است انگلوساكسون
جهان.شدهاند جهاني مقهور سوسياليست دو هر چه؟ شرودر
كردهاند تاييد را تحليل اين و پذيرفتهاند را تكقطبي
.است سرمايهداري مرحله آخرين شدن جهاني كه
برنامهاي كه ميرسد پيروزي به فرانسه در زماني ژوسپن
يا شكست صورت اين غير در.كند ارائه شيراك از متفاوت
سوسياليسم پايان معناي به دو هر انتخابات در او پيروزي
.است آن واقعي معناي در بار اين
& & &
مزرعه ميهمانان شادنوشي كه هنگامي حيوانات قلعه ساكنان
آن در كه ميگشتند باز تابلويي پاي به اگر ديدند را جونز
اصول همه آن از ميديدند بودند كرده حك را حيوانيت اصول
شعاري اين و.بد پا چهار خوب پا دو:است مانده يكي تنها
.است شده نوشته سوسياليستها تابلوي بر اينك كه است
ديگري نگاه
صلح درباره ما ديدگاه
عرفات ياسر:قلم به
در غمانگيزي شكل به كه فلسطين خودگردان حكومت رئيس
تايمز ، نيويورك در يادداشتي طي است ، گرفته قرار ضعف موضع
برگردان.است داده قرار مخاطب را بينالمللي عمومي افكار
ژونآفريك فرانسوي هفتهنامه از نقل به يادداشت اين
.ميشود تقديم
يك در فلسطينيها و اسراييليها گذشته ، ماه شانزده طي"
كه آمدهاند گرفتار خشونتآميز اعمال از فاجعهبار چرخه
.آورد بهبار بيشتر وحشت و ترس و خونريزي ميتواند فقط
غيرممكن را صلح به دستيابي شرايط ، اين به توجه با بسياري
كامل بهطور كه است افسانهاي اين:كردهاند ارزيابي
رسيده آن وقت.ميكند بيان را فلسطين مواضع از بياطلاعي
قضيه اين از را تلقيشان طرز وضوح به فلسطينيها كه
به جهان باقي كه رسيده هم آن وقت البته و ;كنند اعلام
.دهد فرا گوش دقت به سخنان اين
محكوميت بر مبني را خودم موضع آغاز در دهيد اجازه
عليه تروريستي گروههاي برخي سوي از شده انجام سوءقصدهاي
به نبايد گروهها اين.نمايم تكرار اسراييلي ، غيرنظاميان
قانوني شكلي به كه شوند محسوب ما ملت نمايندگان عنوان
به كه هستم مصمم من:است آزادي به دستيابي خواهان
.بدهم پايان گروهها اين فعاليتهاي
در پايدار و مستقل فلسطيني حكومت يك ايجاد طرفدار ما
با مساوات ، برپايه كه حكومتي ;هستيم مرزهاي 1967 محدوده
را امنيت و صلح و باشد داشته همجواري حسن روابط اسراييل
ملي شوراي سال 1988 ، در.نمايد تضمين ملت دو هر براي
قطعنامههاي اجراي خواهان تاريخي ، تصميمي طي فلسطين
ما.شد و 338 قطعنامههاي 242 اخص بهطور و ملل ، سازمان
خاك از درصد روي 78 بر اسراييل موجوديت حق طريق اين از
زندگي حق خواهان و شناختيم رسميت به را تاريخي فلسطين
ما امروز.شديم مانده باقي درصد روي 22 بر آزادانه
افسوس اما موافقيم ، حكومت دو استقرار راهحل با همچنان
.نميشود شنيده موافقي صداي طرف آن از كه
.هستيم كمال و تمام حاكميت و واقعي استقلال خواهان ما
خودمان ، هوايي حريم كنترل خواهان ما كه معناست بدان اين
نظر از [حاكميت و استقلال] ;هستيم مرزهايمان و آبي منابع
خودمان خواستههاي مطابق اقتصادمان ، توسعه حق يعني ما
يعني و ;همسايگان با عادي تجاري روابط برقراري حق يعني
آن خواهان همچنين ما.اتباعمان براي آزادانه مسافرت حق
انديشيده آوارگان مشكل براي عادلانه راهحلي كه هستيم
ميكنيم درك را اسراييل جمعيتي نگرانيهاي ما البته.شود
بينالمللي قوانين واسطه به كه _ بازگشت حق داريم قبول و
با بايد ،- است شده تضمين حقي ملل سازمان قطعنامه 194 و
اما.شود گذاشته اجرا مورد به نگرانيها اين به التفات
و دهد نشان را واقعگرايياش بايد نيز اسراييل مقابل در
قرار غفلت مورد بيگناه شهروندان حقوق وقتي تا كه بپذيرد
آواره يك به ميتوان چگونه.دارد ادامه مناقشه ميگيرد ،
در هم آن ;برگردد كشورش به نميتواند كه قبولاند فلسطيني
تيمور اهالي و افغانها آلباني ، كوزووييهاي كه حالي
.بازگشتند موطنشان به شرقي
مذاكرات در معتبر شريك يك نميتوانم من ميگويند برخي
همواره اسراييل ، مخاطب كه ميدهم جواب آنها به من.باشم
نفر دو بين منعقده توافقي صلح ، .است بوده فلسطين ملت
ملت دو اوصاف ، اين با.است ملت دو بين آشتي بلكه نيست ،
تا شود ، مسلط ديگري بر ميكوشد آنها از يكي كه وقتي تا
قبول مخاطب ، عنوان به را ديگري آنها از يكي كه وقتي
ميچربد ، منطق زور بر زور منطق كه وقتي تا و ندارد
با كه بداند بايد اسراييل.كنند آشتي هم با نميتوانند
وقتي تا.ديد نخواهد را صلح روي هرگز بيعدالتي بر اصرار
فلسطينيها و دارد ادامه فلسطيني سرزمينهاي اشغال كه
منتهي "شجاعان صلح" به ميتواند كه مسيري نيستند ، آزاد
.بود خواهد مانع از پر گردد ،
اشغال تحت كه هستند ملتي تنها حاضر حال در فلسطينيها
اين ميتواند جهان باقي چگونه.ميكنند زندگي خارجي
پيشبيني اسلو توافق سال 1993 ، در كند؟ تحمل را تبعيض
اعطا آنها به مه 1999 ماه در فلسطينيها آزادي كه ميكرد
مشاهده تاريخ اين در حتي بلكه نشد ، محقق مهم اينشود
شد ، برابر دو يهودي شهركنشينهاي شمار كه كرديم
و شد ساخته غيرقانوني كاملا شكل به جديدي شهركهاي
تا [ اشغالي سرزمينهاي در]فلسطينيها جابهجايي آزادي
ملتم ميتوانم چگونه من اوصاف اين با.گشت محدود ممكن حد
در است ، جدي صلح فرايند در اسراييل كه كنم متقاعد را
در شهركسازي به گذشته سال ده طي كشور اين كه حالي
.است داده ادامه فلسطيني سرزمينهاي
نااميدي ، نه و سركوب نه كه بگويم بايد اوصاف اين همه با
را تروريسم من.نميكند توجيه را بيگناه غيرنظاميان قتل
آمريكايي باشند ، اسراييلي قربانيانش خواه ميكنم ، محكوم
درك بايد بليه ، اين درمان براي اما.باشند فلسطيني يا
[...] آن علت نه است ، بيماري نشانه يك تروريسم كه كنيم
دارند صلح درباره روشني كاملا برداشت و ديد فلسطينيها
مرزهاي به بازگشت اشغال ، به دادن پايان:از است عبارت كه
و آزاد شهر يك عنوان به بيتالمقدس تقسيم و سال 1967
آمادهايم ما [..].فلسطين و اسراييل كشور دو پايتخت
كه كس هر اسراييل ، دولت رييس با و دهيم پايان مناقشه به
باشد ، داشته كه گذشتهاي و سابقه هر و باشد ميخواهد
در مذاكره اين كه آن شرط به [..].كنيم مذاكره
افرادي همچون مذاكرهكنندگان و شود انجام برابر شرايطي
مذاكره ميز پشت صلحآفرين و عادلانه راهحلي جستوجوي در
برتري از اسراييليها.شكستخوردهها مثل نه بنشينند ،
اسلحهاي نيز ما اما برخوردارند ، خردكنندهاي نظامي
.عدالت قدرت:داريم كشندهتر
فوريه 2002 آفريك ، 17 ژون:منبع
پاييزسر
فتوحي مهرزاد: ترجمه
با گذشته مثل فقط كه دهيم نشان ميخواستيم ما
تدابير در ميتوانيم بلكه نيستيم ، آماده دستهچكمان
ماجراجويي هر در نه البته.كنيم شركت هم نظامي
انتخابات در (SPD) دموكرات سوسيال حاكم حزب پيروزي
از قبل زماني مقطع در آلمان بايرن ايالت شهرداريهاي
به شديد انتقادات وجود با و صدراعظمي جاري سال انتخابات
به آلمان مسيحي احزاب به ضربه بزرگترين چپگرا ، حزب اين
.ميآيد شمار
دولت به انتقادها بزرگترين از يكي بيكاري آمار افزايش
.است شرودر گرهارد سرخ
اقتصادي ويژگيهاي و مدرن دولت" تشكيل با چپگرا احزاب
نفع به و كارگران مقابل در ميشود وادار گاهي حتي "خاصش
دولتهاي تمام ويژگي كه نكته ، اين.بايستد صنايع صاحبان
قرار سوسياليستها انتقاد مورد اغلب اروپاست ، در چپ
.ميگيرد
با و شهرداريها انتخابات نتيجه به توجه با حال هر به
سوسيال صدراعظم شرودر ، گرهارد به تند حملههاي وجود
تصميم آلمانيها هنوز ميرسد نظر به آلمان ، فعلي دموكرات
در رايدهندگان را نهايي پاسخ اين و نگرفتهاند را خود
اشپيگل آلماني هفتهنامه.ميدهند ميلادي جاري سال پاييز
آينده انتخابات درباره شرودر گرهارد با گفتوگويي
.است داده انجام صدراعظمي
به آلمان برگ موسن شهر در آوريل 1944 در 7 شرودر گرهارد
حقوق رشته در ابتدايي تحصيلات گذراندن از پس.آمد دنيا
دموكرات سوسيال حزب به سال 1963 از او.داد تحصيل ادامه
عنوان به رسمي طور به آوريل 1998 در 17.پيوست آلمان
با و شد معرفي آلمان صدراعظمي پست براي حزب اين كانديداي
سال از 16 پس را دموكرات سوسيال حزب انتخابات ، در پيروزي
.كرد تبديل آلمان حزب قدرتمندترين به
يك عنوان به شده شناخته چهره يك شما صدراعظم آقاي &
در #كشمكش ماجراي درباره شما نظر.هستيد سياسي كارشناس
كه صدراعظمي كانديداي معرفي سر بر مسيحي سوسيال حزب
چيست؟ رسيد ، پايان به بالاخره
قدرت انتقال نوعي ترديد بدون داد روي جا آن چه آن
حزب وسيله به (CDU) دموكرات سوسيال حزب از غيردوستانه
است گرفته قرار جرياني در (CDU).بود (CSU) مسيحي سوسيال
اصالتش از بخشي بلكه كرده منتقل را حزبش رياست فقط نه كه
.است شده فدا ميان اين در هم
(SPD) حزبتان و شما كانديداتوري معرفي شيوه شما نظر به &
بود؟ برخوردار بالاتري كيفيت از سال 1998 در
آراء را اين و بود برخوردار بالاتري كيفيت از بله
.كرد ثابت رايدهندگان
مسيحي دموكرات احزاب صدراعظمي نامزد - اشتويبر ادموند &
ميكند ادعا او.است موفق نخستوزير يك بايرن ايالت در _
خيلي فقط بلكه ديگري ، سبك به نه شايد را امور همه كه
گرهارد كار محافظه نوع را خودش اوميدهد انجام بهتر
نيست؟ خطرناكي رقيب آيا.است كرده معرفي شرودر
و دارد تعلق كهل دوران هواي و حال به او !نه قطعا
!بازگرداند هوا و حال همان به را چيز همه دقيقا ميخواهد
.است دموكرات راست كردن راديكاليزه دنبال به او
گرايش نوعي به هم شما ميرسد نظر به البته &
مثل شخصي عملكرد كردهايد ، عقبنشيني محافظهكارانه
ايجاد را برداشتي چنين كشور وزير otto schily اتوشيلي
.است كرده
خوبي و مهم بسيار تعادل من ، زياد بسيار حمايت با شيلي
را شهروندان امنيت به نياز و سو يك در آزادي حق ميان را
را منازعات و مسايل بقيه.است كرده برقرار ديگر سوي در
.گذاشتهايم كنار ما
سه سياسي فعاليت بيلان به نگاهي ميان اين در است بهتر &
هم در سياستي گفت ميتوان.بياندازيم شما اخير ساله
.داشتهايد نامشخص و ريخته
باره اين در شگفتانگيزي مطلب هم گذشته هفته شما مجله
.بود نوشته
مرج و هرج كه را اول روز صد.است واقعيت اين آخر خب &
كه كرديد مالياتي اصلاحات اجراي به شروع شما بعد و بود
اصلاح درباره آلمان مجلس مصوب قوانين همان ادامه در
.تمام و بود بازنشستگي مقررات
.است اشتباه گذشته سال سه از من نظر به شما ارزيابي
طور به كه مشكلاتي و صدمهها نبايد هرگز اين بر علاوه
.شود گرفته ناديده ميآيد ، پيش دولتي راه سر بر ويژه
و صميمي دشمن ;ميگوييد لافونتين اسكار درباره شما &
حزبيتان؟ هم دوست
اول تازه ما كه ميآورم ياد به بلكه.موضوع اين فقط نه
برعهده را اروپا اتحاديه رياست زماني سال 99 ، ژانويه
سال 2006 تا را بودجه پيشبيني طرح بايد زمان هم داشتيم ،
اضطراري مسئله زمان آن و ميكرديم آماده ميلادي
.داشت وجود هم كوزوو جنگ در حضور براي تصميمگيري
بود مضاعفي فشار هم حزب سابق رئيس لافونتين ، كنارهگيري
.ندارد آن در ترديدي كس هيچ كه
"...بود دستم نبودم ، من" هميشگي ضربالمثل همان &
ما اما.نميشوم اوليه اشتباهات برخي منكر وجه هيچ به
اروپا در همفكرانمان كه را مالياتي قوانين اصلاحات
و اصلاحات.كردهايم اجرا كشور در ميكردند جستوجو
اين همه كه دادهايم انجام بازنشستگي قوانين در تغييراتي
همه و.است بوده شهروندان نفع به و دورانديشي با اصلاحات
كه داديم انجام سيستمهايي در موفقيت با را اصلاحات اين
.ميكردند مقاومت تغييري هرگونه برابر در قدرت با
.است كوچكي گامهاي اينها البته &
بزرگ را آن من اما.ميناميد كوچك را اينها شما
دربارهاش فقط همه ، كه را چه آن شديم موفق ما ميدانم
بر مبتني حكومتي ما - بپوشانيم عمل جامه ميزنند ، حرف
.است پيشرفته و جديد كاملا كه كرديم ايجاد شهروندي حقوق
به مربوط قوانين در را مرد و زن حقوق برابري كرديم سعي
پس بالاخره ، را زماني محدود مهاجرت حق و جدايي و ازدواج
.كنيم خارج نابسامان و نامشخص وضعيتي از سالها از
.. ولي ، ميكنند رضايت احساس اقدامها اين از قلبا همه &
.
داده قول كه چه آن به كه است اين در مشكل شايد بله ،
.نكرديم عمل بوديم ،
باشد ، مربوط شما خود از جمله يك به انتقادها همه شايد &
سال 1998 در را دموكرات سوسيال حزب صدراعظمي نامزد جمله
بيكاري آمار نشويم ، موفق ما اگر":ميكنيم بازگو عينا
ديگر بار كه داريم را آن شايستگي نه دهيم ، كاهش را
شما را اين ".شد خواهيم انتخاب مطمئنا نه و شويم انتخاب
.داديد قول نفر ميليون به 5/3 زمان آن
كه بود گونهاي به شرايط شد زده حرف اين كه زماني در
كس هيچكنيم حل را بيكاري مشكل ميشديم موفق تقريبا
هم سپتامبر واقعه 11 از قبل حتي كه كند انكار نميتواند
شده ريختگي هم در و نابساماني دچار جهان اقتصادي وضعيت
.بود
.است بيكاران براي ضعيف دلداري يك اين البته &
ميكنيم مقايسه را بيكاران آمار ما وقتي اين وجود با
در نفر ، ميليون از 5/4 بيش دسامبر 1997 در كه ميبينيم
.نفر ميليون حالا 90/3 و نفر ميليون حدود 2/4 دسامبر 98
.است زياد خيلي شك بدون البته كه
سنگ در را جملهها اين ميخواهيد شما انگار هميشه ، مثل &
.كنيد حك
كنم تكرار سرسختي با را اين مدام هم بايد.است مسلم خب ،
دقيق كاملا ارقام و آمار براساس هايم گفته همه كه
همه و ميشود عوض جهاني شكلي به مدام كه است اقتصادي
.ميكند دگرگون را برنامهريزيها
شدن ماشينيزه اثر در زيادي عده شدن بيكار كار از &
يكي برنامهريزي حتي و تبليغاتي صنايع بانكها ، صنايع ،
شدن مدرنيزه روند اين شايداست بوده عوامل مهمترين از
اين آيا !باشد داشته هشدار علامت نوعي به احتياج سلطهگر
نيست؟ شما پيروزي براي خطري مشكلات
تصميمگيري بر مستقيم تاثير اقتصادي شرايط در تغيير هر
سوسيال حزب شانس به همه اين كه است طبيعي.دارد مردم
نمييابيم دليلي هيچ ما اما.دارد بستگي آلمان دموكرات
.نياوريم دست به را سال 98 انتخابات نتيجه كه كنيم ترديد
مجموع در بيكار ميليون چهار عدد كه معتقديد جدا شما &
مشكلات به آن درصد چند ولي.است مربوط جهاني مسايل به
گردد؟ برمي خانگيمان
مالي-اقتصادي سياست ما كه اين يعني خانگي ، مشكلات
سياست به وقتي.نيست درست اين و داشتهايم اشتباهي
تمام در.نميشود ديده مشكلي ميكنيم ، نگاه مالياتي
.است شده گرفته نظر در آلماني شركتهاي رقابت توان قوانين
اقتصادي رشد امكان و سرمايهگذاري قدرت ما ميان اين در
.كردهايم تقويت خانهمان در را
به كه بيكاري مدت طولاني بحران زيربناي حال هر به &
با نتوانستيد را ميشود مربوط كهل حكومت ساله دوران 16
.كنيد كنترل برنامهها اين
ارقام و آمار به دقت با موضوع درك براي ميكنم خواهش
ايجاد براي را خود تلاش همه ما.كنيد مراجعه موجود
انجام بيكاران وضعيت بهبود جهت لازم اقتصادي زمينههاي
براي كه را بازار در موجود قديمي تمايل البته.دادهايم
.گرفت ناديده نبايد را ميكند مقاومت موجود شرايط حفظ
يخ ميكنم احساس پستم در كه بود گفته كهل هلموت زماني &
نميكنيد؟ سرما احساس كمي شما آيا.زدهام
اما ميشود انتقاداتي چند هر ندارم احساسي چنين.خير
.است مرتب چيز همه كه است اين نشانه هم انتقادها همين
سادگي به بوديد ، ديگري طور قبلا شدهايد ، عوض شما &
.بوديد غيرسنتيتر و خلاقتر كه گفت ميتوان
يك در شما مسئوليت وقتي.باشد طور اين كه است طبيعي
طور ميتوان باشد ، ايالت يك فقط مثلا مشخص ، محدوده
.كرد عمل ديگري
را "آرام سياست" حالا تخيلات در سابق حكومت آن جاي به &
.گرفتهايد پيش
و نبايد ما كند بيان ميخواهد كه است تصويري آرام سياست
و عصبيت با توام شده سفارش نسخههاي براساس نميتوانيم
.كنيم عمل خشم و بيقراري
عطف نقطه يك جهان همه براي سال 2001 سپتامبر واقعه 11 &
اين در هم آلمان فدرال جمهوري.بود نظري و عقيدتي نظر از
كشيده غيرمنتظره امنيتي نظامي ، گسترده اقدام يك به ميان
ارزيابي درست اتفاق اين برابر در را آلمان واكنش آيا.شد
ميكنيد؟
.است نشده انجام نادرستي كار
گريزناپذير شرايط "مرز بدون پيمان" نظريه براساس آيا &
را موثري نقش چنين ضدتروريست ائتلاف ميان در بايد و بود
ميكرديم؟ ايفا
با گذشته مثل فقط كه دهيم نشان ميخواستيم ما !بله
تدابير در ميتوانيم بلكه نيستيم ، آماده دستهچكمان
.ماجراجويي هر در نه البته.كنيم شركت هم نظامي
حضور سومالي و افغانستان مقدونيه ، در آلماني سربازان &
خدمت" مفهوم براي پاياني اين آيا.ميجنگند و دارند
نيست؟ "پرچم زير سربازي
و ميكنيم استفاده امكاناتمان از بتوانيم كه جايي تا ما
.ميدانند هم ما همپيمانان را اين
است اين نشانگر آلمان صدراعظم عنوان به شما جمله اين &
به انگليسي اصطلاح همان متعهدتريد جهاني سياست به شما كه
."حدومرز بي امپراتوري" معناي
از خارج" كه آنچه از گذشتهشان تاريخ براساس انگليسيها
در.دارند متفاوتي كاملا استنباط ميشود ، ناميده "قلمرو
آلمان در تمجيدي قابل و ستودني ثبات و امنيت حاضر حال
به مربوط احساسات از كه را آنچه بگذاريم نبايد.است حاكم
و كشيديم ، كفايت قدر به گذشته قرن در افراطي ميهنپرستي
باز شد ، منجر هم نظامي درگيريهاي و منازعات به حتي
.كند گرفتارمان
از كه تصويري شديد ، كارتان دفتر وارد پيش سال سه وقتي &
مسايل به كه بود صدراعظمي بوديد ، داده ارايه مردم به خود
واقعه 11 از قبل حتي اما ، دارد بيشتري توجه كشورش داخلي
قبليها ، مثل هم شما كه داشتند شكايت بسياري هم سپتامبر
سياست جهت در بيشتر و شدهايد جهان مغلوب اندازه از بيش
.برميداريد گام خارجي
تعيين و پرداختن كارم و وظيفه از نيمي كه است اين مسئله
از كه بگويم نميخواهم حال اين با.است خارجي سياستهاي
.نميكنم استفاده جهاني امتيازهاي
خارجي سياست كارنامه يك داشتن با كه ميكنيد تصور &
يك آوريد؟ دست به را لازم راي آلمان در ميتوانيد درخشان
البته بوش جورج ; دارد وجود تصوري چنين از زنده مثال
مانورهايش با ميلادي دهه 90 ابتداي در او:پدر بوش جورج
;است موفق بسيار خارجي سياست در كه دهد نشان تا داشت سعي
او از ناشناختهتر مراتب به كه مردي انتخابات ، در اما
را اكثريت آراي و رسيد راه از كلينتون ، بيل نام به بود
.شويد سرنوشتي چنين دچار نيست ممكن.كرد خود آن از
.كند تهديد مرا خطري چنين نميكنم فكر خير ،
كرد مطرح را شعار اين كلينتون انتخاباتياش مبارزه در &
چيز همه ميگويد شما رقيب هم حالا.است اقتصاد اصل كه
موضوع اين آيا ديگر ، چيز هيچ نه و است اقتصاد به مربوط
گرفتهايد؟ نظر در را
ميان اين در امادارم نظر در را مسئله اين دقت با من
مخالف گروه يك عنوان به اينكه دارد ، وجود مهم تفاوت يك
مقابل در دقيق اطلاعات و آمار با يا ميكنيم حمله
.ميشويم ظاهر رايدهندگان
نخستين همچنان شما براي سبز - قرمز ائتلاف تداوم آيا &
است؟ انتخاب
.ميكنيم حفظ همچنان را ائتلاف اين ما باشد امكان اگر
ديگري گزينههاي دموكرات سوسيال حزب كه است اين مهم اما
.دارد انتخاب براي هم
يك انتخابات با كه هستيد آلمان در صدراعظم نخستين شما &
دارد امكان آيا.كرديد عوض دوره از 4 پس را ديگر صدراعظم
دوره يك فقط طي از پس كه باشيد صدراعظمي نخستين كه
شويد؟ عوض قانوني
آرام وضعيت كه ميدانند آلمانيها كه هستم مطمئن !خير
رايدهندگان باشيد مطمئن و است كساني چه كار سبب به كشور
.نميكنند اشتباه هرگز
:پينوشت
و مسيحي سوسيال حزب از اشتويبر ادموند رقابت منظورx
صدراعظمي نامزدي سر بر مسيحي دموكرات حزب از مركل آنجلا
آنجلا كنارهگيري به سرانجام هفته چندين از پس كه است
.انجاميد مركل
اشپيگل 2002:منبع
گذار4 حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
و شد منعقد عرب كشور ويك اسرائيل بين كه معاهدهاي تنها
طرف دو بين مراودات افزايش و روابط عاديسازي به واقعا
علت.بود هاشمي اردن پادشاهي و اسرائيل معاهده شد منجر
منافع و علايق وجود معاهده ، اين به طرف دو هر پايبندي
سوي از اردن حيات تهديد از جلوگيري خواهان كه بود مشترك
.بودند اسلو قرارداد 1933 زاييده فلسطيني حاكميت
مسئله معطوف اسرائيل و اعراب مذاكرات موضوع آنكه از پس
سدي به صلح مورد در طرف دو متفاوت نقطهنظرات شد فلسطين
كرانه در.شد بدل گفتوگوها پيشرفت برابر در گذر غيرقابل
نواري در همزيستي به محكوم اسرائيليها و اعراب باختري
درياي و اردن رود موازات به كه هستند مايل عرض 50 به
خط ايجاد تنها نه منطقه اين در.است شده كشيده مديترانه
لحاظ به بلكه است ناممكن فيزيكي جهت به طرفين بين حايل
قابل و واقعي راهحلي يافتن براي مناسب فضاي نيز رواني
كه است اين اسرائيلي صلحطلبان روياي.ندارد وجود اجرا
بلژيك كه كنند زندگي گونه آن خود همسايگان كنار در روزي
اكثر اما ميكنند رفتار هم با همسايه دو عنوان به هلند و
عنوان به نه صلح به فلسطينيها خصوصا و عرب صلحطلبان
مينگرند واقعياتي نتيجه مثابه به كه يافتني دست عنصري
توان و قدرت فاقد آنان و كرده تحميل آنان به را صلح كه
.هستند آن تغيير براي كافي
فلسطيني طرف با مذاكره ضمن در ديدگاه ، اين لحاظ با
چنانكه كه بود شبحي چون صلح مورد در اسرائيل نقطهنظرات
از پسميگرديد محو نظرها از ميشد نزديك آن به كسي
امتيازاتي فلسطينيان به گرفت تصميم باراك ايهود آنكه
حتي اسرائيل نخستوزيران از هيچيك او از پيش تا كه بدهد
همه با من و - نميداد راه خود مخيله به نيز را آن تصور
آشنايي بعد به بنگورين ديويد نخستوزيري زمان از آنها
بود كرده پيشنهاد اسرائيل آنچه پذيرش عرفات - داشتهام
.ميديد ناممكن خود موردنظر مولفههاي تحقق بدون را
كه بود اين بر اسرائيلي طرف اصرار موجود موانع ديگر از
ديگر آنها فلسطينيان به پيشنهادي قلمرو واگذاري از پس
چند هرسازند مطرح را ديگري خواستههاي بود نخواهند محق
و معقول اسرائيليها و آمريكاييها نظر از بند اين كه
سر باراك پيشنهاد پذيرش از عاقبت عرفات اما بود منطقي
احتمالا او اگرچهكرد كنارهگيري گفتوگوها از و زد باز
تاخير به مدتي براي را خود خواستههاي برخي طرح بود حاضر
و كلي طور به كند متقاعد را خود نميتوانست ليكن اندازد
.بپوشد چشم آنها از هميشه براي
بود سادات درايت نتيجه اسرائيل و مصر بين صلح برقراري
به براي اسرائيلي رواني نياز برآوردن با بود دريافته كه
تاييد مورد كه را مصر مرزهاي ميتواند شدن شناخته رسميت
مصون تغيير و تهاجم گونه هر از است بينالمللي جامعه
اطلاع به آنكه از پس حتي سوريه با ديپلماسي.نگاهدارد
گونه همان آنان با است مشتاق اسرائيل كه رسيد آنان
تجربه عملا اسرائيل و مصر بين آن از پيش كه كند معامله
كامل اعاده معناي به اين كه ننشست ثمر به نيز بود شده
.بود سوريه به جولان بلنديهاي
رئيس اسد ، حافظ كه بود دليل اين به بخشي طرح اين ناكامي
تحكيم از اقدامي هر از پيش ميخواست سوريه فقيد جمهور
سوريه آنكه ديگر و كند حاصل اطمينان خود جانشين موقعيت
ناسيوناليسم آن تبع به و عرب جهان سخنگوي را خود
فرزند نيز ، اسد حافظ وفات از پسميپنداشت فلسطينيها
رسيد سوريه رياستجمهوري به و شد پدر جانشين كه بشار او
مذاكره شروع با قياس در را سوريه ملي وحدت و انسجام حفظ
مذاكرات.است دانسته ارجحتر و مهمتر اولويتي اسرائيل با
.است روبهرو فرد به منحصر موانعي با فلسطينيان و اسرائيل
نمايانگر اردن و سوريه مصر ، با اسرائيل مرزهاي 1967
از فلسطين بر انگلستان قيموميت دوران در كه است گسترهاي
خط اما ميشد محسوب فلسطين قلمرو بينالمللي جامعه سوي
نظامي آتشبس نامه توافق براساس باختري كرانه جداكننده
شدند ناچار ها طرف قرارداد اين انعقاد از پس و شده تعيين
روزمره زندگي و سركنند يكديگر كنار در محدود فضاي اين در
عرب همسايگان مذاكره طرف كه آنگاه.بگذارند پشتسر را
تحققاش كه نبود گونهاي به آنان ارضي ادعاهاي بودند
طرف كه زماني اما باشد يهودي كشور نابودي و امحاء مستلزم
شرايطي در اسرائيل بود ، فلسطين آزاديبخش سازمان مذاكره
مهم جزء يهود كشور نابودي سال 1998 تا كه ميكرد مذاكره
قلمداد فلسطين آزاديبخش سازمان اساسنامه از لاينفك و
در مذكور سازمان نيز بند اين حذف از پس حتي و ميشد
و تائيد مويد كه گويشي فلسطين مردم به خطاب تبليغاتش
.است نساخته متوقف را است هدف اين پيگيري
جنين سقوط
عمق هرگز ميگذرد صهيونيسم ظهور از كه دهه چند طول در
حد اين به زده سر اسرائيلي سربازان از كه ويراني و فاجعه
است نبوده
از نشان كه شد پخش مردم با مصاحبهاي قاهره تلويزيون از
تصوير يك به جنين رخدادهاي دارد خاكستر زير آتش گرگرفتن
ميشود تبديل جهاني وجدان در نشده فراموش
جنين اردوگاه به تفحص و تحقيق براي ملل سازمان از هياتي
روي آن در كه فجايعي بررسي به تا ميشود اعزام فلسطين در
هيات اعزام اميدوارند فلسطينيها.بپردازد است داده
جنايت دادگاه در آريلشارون محاكمه به منجر حقيقتياب
سخنگوي جيسين رعنان كه حالي در بيانجامد بينالمللي جنگي
و ندارد كردن مخفي براي چيزي اسرائيل ميگويد شارون دولت
خوشحال بلكه ندارد ابا تنها نه ملل سازمان با همكاري از
.ميشود هم
اين به جنين اردوگاه در فلسطيني غيرنظاميان عام قتل
.است پرور تروريست اردوگاه اين كه گرفت صورت بهانه
سربازان رفتار نوشت گاردين روزنامه يكشنبه ضميمه آبزرور
نيروهاي جلوي آنان.محضبود توحش جنين در اسرائيلي
خانه و گرفتند را بيگناهان به رساندن كمك براي امدادي
.كردند ويران را آنان
جنين آمريكا خارجه وزارت خاورميانهاي معاون برن ويليام
جنين در آنچه گفت و كرد توصيف "انساني بار رقت فاجعه" را
.بود فلسطيني غيرنظاميان براي عظيم مصيبتي افتاد ، اتفاق
در جمعي كشتار كه اين مورد در اظهارنظر از برن ويليام
ماموريت آمريكا.كرد خودداري خير يا است گرفته صورت جنين
دبير عنان كوفي سوي از شخصي ابتكار را ملل سازمان جديد
هفته پنجشنبه روز كه خصوص به ميبيند ملل سازمان كل
.داشت اصرار منطقه به صلح حافظ نيروهاي ارسال به گذشته
ملل سازمان با همكاري از كرده اعلام گرچه اسرائيل
و تحقيق كميته تشكيل از هميشه مانند اما ميكند استقبال
حالي در اين.آورد خواهد عمل به جلوگيري بينالمللي تفحص
سرزمينهاي در كه بينالمللي سازمانهاي اكثر كه است
.كردهاند استقبال ملل سازمان تصميم از دارند حضور اشغالي
رفتار بينالمللي عضو سازمان داوران از كاواناگ كاتلين
توصيف ژنو كنوانسيون آشكار نقض را اسرائيل ارتش
بازداشتشدگان ، با انساني غير رفتار نقض موارد از و است كرده
رساندن از جلوگيري و فلسطين مردم داراييهاي ساختن ويران
كريستين روزنامه.است برده نام مجروحين به غذا و دارو
"گذشت؟ چه جنين در" عنوان ، تحت مقالهاي در مانيتور ساينس
:است پرداخته افتاد اتفاق اردوگاه اين در آنچه شرح به
عبادتي عليرضا
خاورميانه
دسته ولف يوفي يكم ستوان (فروردين چهاردهم) آوريل سوم
آوارگان اردوگاه سمت به اطراف تپههاي از را خود نظامي
را خود عمليات نام آنها كرد سرازير جنين در فلسطيني
بودند ، گذاشته "تروريستها اردوگاه عليه عيار تمام پيكار"
جا به خاك از تلي اردوگاه اين از آن ، از بعد هفته دو
غبار اين در انسان وجود نشانهاي تنها كه بود مانده
ساز پلاستيكي ، گل سر ، گل قبيل از اشيائي خاكستري ،
پوكه ، آن ، در جنگ نشانههاي از و كودكانه الكترونيكي
براي.بود مختلف اندازههاي با موشك تركش و فشنگ انواع
سر بر و دارد وجود چه خاك تل اين زير بدانيم كه آن
اگر كه اين يا است آمده چه حادثه اين در حاضر انسانهاي
هيات تفحص و تحقيق نتيجه منتظر بايد تاست چند هست جسدي
رئيس ابوغالي محمد.بمانيم ملل سازمان ياب حقيقت
شدگان كشته آمار ارديبهشت اول يكشنبه تا جنين بيمارستان
به رقم اين كرد بيني پيش و اعلام نفر را 39 فلسطيني
فقط است مدعي اسرائيل.رسيد خواهد هم نفر چهارصد بالاي
كشته بودند نظامي اكثرشان كه را فلسطيني "جنگجوي" هفتاد
در غالي.باختند جان هم اسرائيلي درگيري 23 اين در.است
هنوز ساختمانها اين آوار زير":گفت تراژدي اين مورد
از بعد اسرائيليها ".بسيارند نشده كشيده بيرون اجساد
ترك را جنين (فروردين 29) آوريل روز 18 عمليات روز هشت
و امدادي نيروهاي مقيم ، فلسطينيهاي براي را راه و كردند
ميگويد خود عمليات توصيف در ولف ستوان.گشودند بازرسان
باريك و تنگ كوچههاي از بودند مجبور دستهاش سربازان كه
مساجد درون از حتي و ساختمانها پنجرههاي از آن هر كه
سلاحهاي انبار به تا بگذرند ميرفت گلوله شليك احتمال
از انواعي پرتاب با مسيرشان طي يابند ، دست فلسطينيها
جمله اين با ولفشدند روبرو ساز دست منفجره مواد
خبر آمدنمان از كه وجودي با":ميدهد ادامه متناقض
كمال در آنچه داشتيم آنها از مقاومت انتظار ما و داشتند
به كودكان و زنان كه بود اين شديم روبرو آن با تعجب
خبر جنگجويانشان به كه ديدباني و انساني سپر عنوان
هم اين از حتيگرفتند قرار استفاده مورد ميرساندند
منفجره مواد از پر يخچالي كوچه در كه بود اين عجيبتر
از ولف."نديديم آسيبي ما اما بودند گذاشته سرراهمان
اصرارش و نداشت ندامت و پشيماني حس كوچكترين عمليات اين
ويراني آن و ميكردند فكر موضوع يك به آنها كه بود اين
تروريستهاي" تا گرفته سلاح انبار از "تروريسم ساخت زير"
.بود ميساختند منفجره مواد كه كارخانههايي و "فلسطيني
حفظ براي احتياط اوج در را عملياتشان كه ميكند ادعا ولف
كشتار ولف رساندهاند انجام به نظاميان غير و خود جان
افسران.ميكند انكار شدت به را جنين اردوگاه در جمعي
كه ميكنند ادعا جيلاد آموس سرلشگر جمله از ولف مافوق
نيافتاده اتفاق جنين در جمعي كشتار يا اعدام مورد يك حتي
بايد است شده كشته عمليات حين غيرنظامي فردي اگر و است
آمار اسرائيليها ابتدا گرچه.گذاشت خطا حساب به را آن
در تدريج به اما كردند اعلام نفر صد حدود را كشتهشدگان
.دادند كاهش "تن دهها" به را رقم اين اخبارشان
بمباران روش جنين اردوگاه در كه ميكند ادعا اسرائيل
است نگرفته كار به را افغانستان در آمريكا متراكم هوايي
در "فرسا طاقت دقت با" تاكتيكهايي از استفاده با و
ساختمانهايي ويراني به هليكوپتر با موشكياش حملات
.شود حفظ بيگناه انسانهاي جان تا است كرده اقدام
با هوايي عكسبرداريهاي از نقشهاي است مدعي اسرائيل
موشكاندازش هليكوپترهاي و است كرده تهيه بالا بسيار دقت
از را موشكي حتي ميتوانند كه دارند بالايي دقت آنقدر
شواهد كه درحالي.بفرستند داخل به ساختمان پنجره طريق
اصابت منزل يك به فقط نهتنها موشكها ميدهد نشان
فوتبال زمين يك اندازه به موشك هر ويراني بلكه نكردهاند
راه بودند مجبور كه ميگويند هم آن توجيه در.است بوده
روي از درواقع.كنند هموار خود تانكهاي عبور براي را
براي فلسطيني آوارگان منازل نشسته خاك به ويرانه
از بيش است مدعي اسرائيل.كردند هموار راه خود تانكهاي
كار اين ظاهرا اما ميدهد هشدار بلندگو با منازل ويراني
يك وسعت به جنين اردوگاه.نميدهد انجام جا همه را
از پوشيده اسرائيليها عمليات از پيش مربع كيلومتر
آنها از اندكي بسيار تعداد كه بود سيماني ساختمانهاي
در كه فلسطيني آواره هزار چهاردهبود طبقه چهار از بيش
گزيده سكني فقير اردوگاه اين در شدهاند آواره جنگ 1948
.بودند پرجمعيت و فقير خانوادههاي اكثرشان و
و بيپيرايه و ساده لباس كه فرزند ، نه مادر طالب وجيهه
به مبهوت و مات دارد سر بر سفيد روسري و تن بر گلهگشاد
يكي حمله اين در كه وجودي با است زده زل خانهاش ويرانه
نينداخته راه به شيون و ناله است ، شده كشته پسرانش از
است نبوده مسلح كشتهشدهاش فرزند دارد تاكيد كه اواست
را روانش و خانهاش پسرش ، رفتههايش ، دست از شمردن حين
خشت تا كشيديم زحمت عمر تمام" ميگويد وجيهه.برميشمرد
خاك با هم آن كه باشيم داشته سرپناهي و بگذاريم خشت روي
".شد يكسان
هلالاحمر به كه كانادايي داوطلب يك دابروسكي شين
شمار" ميگويد كند كمك عمليات زخميهاي به تا است پيوسته
هلالاحمر و نيست روشن زخميها سرنوشت و كشتهشدگان
است ممكن تعدادي حتي.است يافته زخمي انگشتشماري تعداد
كه بهخصوص باشند شده كشته معالجه عدم دليل به
.ميآورند عمل به ممانعت امدادگران حضور از اسرائيليها
مخفي اسرائيليها ترس از كه دارند وجود زخميهايي حتي
جنين از اسرائيلي سربازان كه تدريج بهشدهاند
وظيفه اين و ميشوند ظاهر يكي يكي ميكنند عقبنشيني
".بگرديم آنها دنبال به كه ماست
گرد را عدهاي كه است دورهگردي سبزيفروش صالح توفيق
زير از كه را فلسطيني آواره پنج اجساد تا است آورده هم
توفيق.بسپارند خاك به احترام با كشيدهاند بيرون آوارها
پرسش چند به ميدهد پايان خود كار به كه آن از بعد
پنج اين ميگويد پاسخهايش حين و ميدهد پاسخ خبرنگاران
و صورت به ماسك كه او.بودند (غيرنظامي) عادي آدم نفر
ادامه اجساد فساد اگر" ميدهد ادامه دارد دست در دستكش
اسامي فهرست صالح توفيق."است راه در فاجعهاي يك يابد
.ميدهد جنين بيمارستان رئيس ابوغالي به را كشته پنج اين
اجساد كردن دفن براي را شدگان كشته منزل حياط گوشه آنها
به گروه اين اتفاق به ابوغالي.بودند كرده انتخاب
اصابت آن دوم طبقه به تانكي گلوله كه ميزند سر ساختماني
زندگي نفر سه طبقه آن در ميگويند اطراف مردم و است كرده
اما نميرسد نتيجه به آوار زير جستن گاهي گرچه.ميكردند
اسماعيل صالح.ميدهد آن زير اجساد وجود از خبر تعفن بوي
كسب با كه است ملل سازمان مامور ساختمان ، و راه مهندس
اما.است يافته حضور اردوگاه اين در اسرائيل از اجازه
:ميگويد.نشود نزديك حوادث صحنه به زياد ميدهد ترجيح
و "بگيريم قرار اسرائيليها گلوله هدف است ممكن آن هر"
تخمين چنين را فلسطيني آوارگان به وارده خسارت ميزان
كامل صورت به ساختمانها درصد تا 30 دستكم 25":ميزند
اسماعيل صالح ".است شده ويران آنها از عمدهاي بخش يا
آمده وجود به روز هشت ظرف ويراني اين بازسازي است معتقد
متخصص چند از ملل سازمان.ميكشد طول سال دو حداقل است
مايحتاج تخمين و اجساد كشيدن بيرون براي زلزلهشناس
.است گرفته كمك بازسازي
جنين شهر در خود اقوام خانه به كه حلمبي نجيبه و احمد
كه اين يكي هستند ، مطمئن چيز دو از بردهاند پناه
اسرائيلي هليكوپتر يك از گلوله اصابت اثر در فرزندشان
در نامش و شده فرستاده بيمارستان به جسدش است شده كشته
به ديگرشان پسر كه اين دوم.دارد وجود شده اعلام فهرست
شمار ميگويند آنها.است درآمده اسراييليها اسارت
كوچههاي كنار و گوشه در.ميرسد نفر هزار به اسيرشدگان
...و جين شلوار مچي ، ساعت قبيل از مشخصي اشياي اردوگاه
به فلسطينيها كه آن وحشت از اسرائيليها ميخورد چشم به
شدن برهنه به وادار را آنها باشند بسته منفجره مواد خود
.ميكردند
از را سرمان ترس از":ميگويد حلمبي احمد همسر نجيبه
كه ميگفتند اقواممان تلفن پشت نميبرديم بيرون هم پنجره
كشيدن سرك جرات ما اما هستند جسد از مملو خيابانها
به كه موشكي همه آن با كه ميگويد هم احمد "نداشتيم
آن بر جمعي كشتار جز ديگري اسم نميتوان شد شليك اردوگاه
نديده را چيز هيچ بگويد كه داشت اصرار وصف اين با گذاشت
در.بگويد دروغ نميخواهد دارد وجود خدا چون و است
صبحي است معروف زيرين تالار به كه اردوگاه از ناحيهاي
سه ساختمان كه بازنشسته ساختماني پيمانكار سليمان
اسرائيلي هليكوپتر از موشك دو اصابت اثر در طبقهاش
كه مياندازد آمريكا گردن را تقصيرها همه است شده ويران
ميدهد احتمال حتي.ميكند حمايت اسرائيل از حد از بيش
همان ميدهد قرار استفاده مورد اسرائيل كه هليكوپتري
است گرفته قرار آنها اختيار در كه آمريكاست آپاييهاي
موشكهاي تركش باقيمانده روي بر خود ، چشمان با چون
رسانههاي از آنچه.است ديده انگليسي حروف اسرائيلي
همه:دربردارد واضح پيامي ميشود پخش عربي كشورهاي
معتقدند جوان و پير غني ، و فقير از استثنا بدون اعراب
نشان سبز چراغ شارون آريل دولت به آمريكا خصوص به و جهان
ساكنانشان سر بر را باختري كرانه شهرهاي كه است داده
نيوز عرب زبان انگليسي روزنامه مقاله سه در.كند خراب
:است آمده است سعودي عربستان در ميانهرو روزنامهاي كه
جنگي و است گرفته قرار سربرنيتسا نام رديف هم جنين نام"
هشت آن در و افتاده راه به مسلمانان عليه سال 1995 در كه
نام.خورد خواهد گره جنين نام با شد عام قتل مسلمان هزار
كه ماند خواهد زنده فلسطينيهايي مرگ با تاريخ در جنين
كريستين آمريكايي روزنامه.جنگيدند فلسطيني آزادي براي
فاجعه مورد در خود فروردين مقاله 27 در مانيتور ساينس
كارشناسان از بدلينگتون استنلي است ، نوشته جنين
جنين شهر در انگليسي ارتش در را خود آموزش كه ضدتروريسم
اين پخش ميگويد است كرده سپري تا 1948 سالهاي 1946 در
جان نام ثبت به اعراب تلويزيوني شبكههاي از تصاوير
بدلينگتون.انجاميد خواهد القاعده اعضاي مثل فشاناني
تعداد از تنها نه ستپامبر يازده حادثه زمان از كرد تاكيد
قوا تجديد بر آنها عزم به بلكه نشده كم القاعده اعضاي
فاجعه تصاوير پخش هم ديگر تحليلگران.است شده افزوده
مسلمانان و اعراب انزجار و خشم برانگيزاننده را جنين
اثر تنها.ميبينند انتحاري عمليات تسهيلكننده و دنيا
و درماندگي حس كند ، ايجاد است ممكن تصاوير اين كه رواني
از تصاويري فروردين الجزيره 26 تلويزيون.است تحقير
-القاعده شماه 2 مرد - ايمنالظواهري و بنلادن اسامه
كه شد پخش مردم با مصاحبه قاهره تلويزيون از كرد پخش
و جنين رخدادهاي.دارد خاكستر زير آتش گرفتن گر از نشان
يك به اعراب ميان در خاورميانه در فلسطينيها مقاومت
اگر حتي.ميشود تبديل عمومي وجدان در نشده فراموش تصوير
سازمان حقيقتياب هيات تفحص و تحقيق و بررسيها نتيجه
ذهن در آنچه بگذارد اسرائيليها اعمال بر سرپوشي ملل
فاجعهاي و كشتارجمعي است بسته پاكنشدني نقش اعراب
.است انساني
تبليغ با كمربندي كه قاهره دانشگاه دانشجوي سامي احمد
جنين در آنچه مورد در":ميگويد دارد تن به مكدونالد
را فلسطيني مشتي اسرائيليها.ندارد شك است افتاده اتفاق
".كردهاند خاك زير يكجا باهم را همه و كرده قتلعام
تا سه اسرائيل ميگويد ساله سيوسه حسابدار خليلي ، محمد
ميكند تصور شارون و است كرده قتلعام را عرب هزار چهار
با ;است "بزرگ اسرائيل" به رسيدن براي راه بهترين اين
بعيد و متفقالقولند اعراب همه.اعراب نابودي و امحا
آن به برسد چه بپذيرد ، صورت جامعي تفحص و تحقيق ميدانند
است اسلام خون اين اعراب ، عقيده به.يابد تحقق عدالت كه
.است شده ريخته كه
حملات پرورشدهنده لانه" را جنين دارد سعي اسرائيل گرچه
و اروپايي كشورها از بسياري اما دهد جلوه "انتحاري
در اسرائيل نظامي عمليات محكوميت به يكصدا ملل سازمان
سازمان بشر حقوق و پرداختهاند نوارغزه و باختري كرانه
محكوم فلسطينيها جمعي كشتار به رسما را اسرائيل ملل
ژنو در آن دفاتر كه ملل سازمان بشر حقوق كميسيون.كرد
توصيف بشر حقوق آشكار نقض را اسرائيل اعمال است مستقر
.است دانسته فلسطينيها مسلم حق را مقاومت و كرده
كشورهاي كه زماني معتقدند آمريكايي تحليلگران
حمايت به را باختري كرانه در خشونت مصر مثل ميانهرويي
بيشتر انتقاد پيكان نوك ميدهند نسبت اسرائيل از آمريكا
.آمريكاست روبه باشد اسرائيل به رو كه آن از
خود دست يك در و است مصري خوشپوش معلم يك كه سامي احمد
(لپتاپ) دستي رايانه ديگرش دست در و نوكيا همراه تلفن
را خاورميانه در خشونتها ادامه مسئول ميگويد دارد
اصلي مقصر:ميگويد سامي.ميداند بوش دولت و آمريكا
سامي احمد."ميكند حمايت او از كه است كشوري هر و شارون
و تحقيق اجازه آمريكا و اسرائيل كه كرد اطمينان ابراز
را اروپاييان او.داد نخواهند را عادلانه و بينقص تفحص
.ميداند آمريكا از اعتمادتر قابل
اسرائيل و فلسطيني روابط بر و ميماند باقي كه سوالي
رويداد اين نام اگر كه است اين افكند خواهد سايه
باقي سوال جاي كه هست نكتهاي چيست؟ پس نيست كشتارجمعي
پديده ظهور از كه دهه چند اين طول در:است نگذاشته
سربازان از كه ويراني و فاجعه عمق هرگز ميگذرد صهيونيسم
با اگر حتي.است نبوده حد اين به زده سر اسرائيلي
خود عادي مردم ميان در تروريستها كه گفت بتوان اطمينان
ميدهند ادامه خود تروريستي اعمال به و كردهاند مخفي را
حتي ندارد وجود وتر خشك سوزاندن براي قبولي قابل توجيه
جنين اردوگاه كه برساند اثبات به بتواند اسرائيل اگر
كه رفتاري است "انتحاري حملهكنندگان پرورشدهنده لانه"
و بشر حقوق آشكار نقض است گذاشته جاي بر خود از جنين در
كه بقبولاند دارد اصرار اسرائيل.است ژنو كنوانسيون
است شده تبديل آموزشي و نظامي اردوگاهي به جنين اردوگاه
به دست كه هستند شهادتطلبي نوجوانان آن محصولات كه
.ميزنند انتحاري حملات
قوانين كه بقبولانند دارند سعي اسرائيلي حقوقدانان
در ژنو كنوانسيون مثل رسمي كنوانسيونهاي و بينالمللي
آموزشي نظامي اردوگاه به كه جنين نظير اردوگاهي مورد
.ندارد مصداق است شده تبديل
كشتهشدگان ميان در كه ميگويند خود تئوري توجيه در و
حماس و فتح جنبش نظامي شاخه الاقصي اسلامي ، جهاد مبارزان
و كودكان كشتهشدگان ميان در كه جاست اين سوال.هستند
گفتهاند عيني شاهداندارند وجود هم غيرنظاميان و زنان
زيرآوار زنده زنده را مجروح چند اسرائيلي بولدوزرهاي كه
.آوردند
كه اطلاعات عصر در كه دارد وجود سوال اين سرانجام
حين اخبار مخابره امكان خبرگزاريها عادي خبرنگاران
و لپتاپ راه از پيشرفته تكنولوژيهاي طريق از را اتفاق
نگاه از جهان از نقطهاي هيچ عبارتي به و دارند اينترنت
در اردوگاهي در چگونه نميماند ، پوشيده خبرنگاران تيزبين
ميگيرد صورت انساني فاجعهاي خاورميانه ، پربحران محل
سازمان از كه است آن به نياز حقايق شدن روشن براي اما
حقيقتياب هيات روزه ، هشت عملياتي وقوع از بعد هم آن ملل
تحقيق است افتاده اتفاق آنچه درباره تا شود اعزام محل به
به خبرنگاران يافتن دست از كه همانطور اسرائيل.كند
هيات يافتن دست از آورد عمل به جلوگيري جنين در حقايق
.آورد خواهد عمل به جلوگيري حقيقت به "حقيقتياب"
ميانه خاور به نگاه
عراق دگرديسي مثلث
حكيم محسن سيد
قرار توجه مورد كمتر اكنون هم كه مهمي موضوعات از يكي
كشورهاي سوي از همساز و عقلاني راهكاري اتخاذ ميگيرد ،
.است منطقه در زدا امنيت تحرك هرگونه خنثيسازي جهت منطقه
دال كه دارد وجود علني و سري موثق اخبار اينكه به نظر
حاكم نظام چارت دگرديسي و نظامي حمله جهت آمريكا عزم بر
منافع كه منطقي و شفاف موضعي اتخاذ مينمايد ، عراق بر
جلوگيري تنشزايي هرگونه از و حفظ را منطقه ملل تمامي
اين امر حقيقتاست برخوردار فزايندهاي اهميت از كند
عراق به حمله كليشهاي محكوميت شاهد تنها ما كه است
توجهي قابل تلاش اينكه بدون منطقه كشورهاي تمامي و هستيم
آمريكا كنش منتظر گيرند ، دست در را عمل ابتكار تا كنند
به لازم زمينه اين در.كنند ابراز مناسبي واكنش تا هستند
بسيار برآيندهاي ميتواند سهلانگاري هرگونه كه نيست ذكر
اين جالب.باشد داشته منطقه كل ثبات و امنيت براي وخيمي
.است كرده آماده عيار تمام جنگي براي را خود بعثي رژيم كه
موسوم) عراق مركزي اطلاعات سازمان وارده ، اخبار اساس بر
خواسته خود شعب از برخي از سري نامهاي در (المخابرات به
را كساني و مخدر مواد قاچاقچيان و شرور زندانيان كه است
كه صورتي در ميكند آزاد هستند زندان در قتل اتهام به كه
دوره طي از پس و درآيند سازمان اين استخدام به بپذيرند
تروريستي عمليات جهت كه گردند گروهي عضو آموزشي ، ماهه شش
جمعآوري بمبگذاري ، ترور ، قبيل از يافته سازمان و
ايران ، اسلامي جمهوري كشورهاي در..و سري اطلاعات
گزارشها اين براساسميكند اقدام كويت و عربستان
پاداشهايي آزادي ، بر علاوه عراق مركزي اطلاعات سازمان
بعثي ، رژيم ديگر اقدامات از همچنين.داد خواهد آنان به
.است منافقين تروريستي سازمان فراشمول و جانبه همه بسيج
از معتنابهي انتقال شاهد گذشته روز چند طي پايه اين بر
شهر به حمرين و عظيم جلولاء ، از منافقين نيروهاي
منافقين سازمان پيش چندي از البته.بوديم موصل استراتژيك
شورش كنترل در و شده عراق اطلاعاتي سازمانهاي از جزيي
.ميكنند فعاليت شديدا عراق بيدفاع ملت سركوب و شهرها
توان حفظ جهت گسترده فرآيندي ، در بعثي رژيم اين بر علاوه
موشكهاي انتقال به اقدام احتمالي حملات از خود تسليحاتي
و است كرده بغداد وسط در منطقهاي به خود پيشرفته اسكاد
حبانيه درياچه در طولاني مدت كه را موشكها اين از برخي
خارج آن از نوسازي ، و آمادهسازي جهت بود ، كرده پنهان
مرز در نيز نيرو هزار هشتاد از بيش تمركزاست ساخته
اقدامات ديگر از ايران اسلامي جمهوري و عربستان كويت ،
از برخي انتقال.است اضطراري وضعيت كنترل جهت عراق رژيم
جايگزينسازي امن ، اماكن به مرزي نقاط از كارخانهها
اعلان پنهاني ، و نامعلوم اماكن در مهم وزارتخانههاي
و امنيتي نهادهاي تمامي در كامل باش آماده وضعيت
آزادسازي اصطلاح به ارتش توسعه بعث ، حزب نيز و اطلاعاتي
قيامهاي سركوب و عراقي جوانان كنترل جهت در تنها كه قدس
سوي از عراق عشاير شديد تهديد نيز و ميرود كار به مردمي
البته.است ذكر قابل اقدامات ديگر از حسين صدام شخص
كامل آمادگي جهت در چندي اقدامات به نيز عراقي معارضه
كه است زده دست غيرعادي وضعيت هر با رويارويي براي خود
انقلاب اعلاي مجلس مدرنيزهسازي آنها مهمترين جمله از
زيربنايي تغيير نيز و جديد اعضاي انتخاب و عراق اسلامي
پوياسازي همچنين.است آن ساختار شكل و اساسنامه در
همانند) جانبه چند يا جانبه دو استراتژيك همپيمانيهاي
دموكرات حزب ميهني ، اتحاديه اعلا ، مجلس جانبه چهار كميته
كشورهاي از برخي به سفر نيز و (الوفاقالوطني و كردستان
و عربستان و كويت به حكيم آيتالله سفر جمله از) همسايه
معارضه پروژه تشريح و (آنها عاليرتبه مسئولان با ديدار
مهم موضع اما.است عراق در دگرديسي ايجاد جهت عراقي اصيل
و سوريه ايران ، حياتي مثلث خصوص به منطقه كشورهاي
از بيش پشتيباني و حمايت جهت در ميتواند سعودي عربستان
.شود واقع فايده مفيد عراق ملت حق بر مبارزات از پيش
سال در مذكور كشور سه تقدير قابل و مثالزدني هماهنگي
بود ، شده عراقي معارضه بيشتر چه هر اتحاد به منجر كه 1992
طرفهاي از يكي بر فشار و آمريكا دخالت با متاسفانه
اكنون هم اما.شد مواجه ناكامي سپس و شكنندگي با مذكور
مثلث اين گانه سه اضلاع تقويت منطقه ، اوضاع وخامت به نظر
فرا نيروهاي سوءاستفاده گونه هر راه ميتواند كليدي
كنفرانس برگزاري به نيازي هيچ بدون و بگيرد را منطقهاي
را عراق ملت اقشار ساير حقه حقوق ديگري كنفرانس يا بن
قطعنامههاي اجراي بر اصرار كه است پرواضح.كند تضمين
و 949 آينده 688 فرا قطعنامه دو ويژه به امنيت شوراي
ديناميك رسيدن فعليت به در شگرف تحولي بسترساز ميتواند
از لجستيكي و معنوي پشتيباني همچنين.باشد عراق ملت قوي
حمايت و آن با فشرده رايزني و عراقي ميداني معارضه
نظر به آن كاركرد و مشروعيت از بينالمللي و منطقهاي
بهينه و هنگام به مديريت و مهار جهت شيوه كارآمدترين
مخلصانه تلاشهاي اين پرتو در است اميد.باشد اخير بحران
كشورهاي ساير به كه باشيم يكپارچه و متحد عراقي شاهد
و انسجام در و بورزد محبت و مهر خود دوست و همسايه
اقتصادي سياسي ، انتگراسيونهاي بيشتر چه هر نهادينهسازي
.بنمايد توجهي شايان كمك منطقه امنيتي و
بيگانه نگاه
نميروند افغانستان از سادگي اين به ايرانيها
هوفمان كريستيانه
ميل عليرغم تهران كه دارد آن از حكايت قراين و شواهد
ميان در خود نفوذ گسترش به همچنان آمريكا متحده ايالات
فرماندار خان ، اسماعيلميانديشد افغانستان قومي رهبران
.دارد ايران اسلامي جمهوري با تنگاتنگي روابط قندهار
و افغانستان در آشكار حضوري ايرانيها كه است آن واقعيت
مشاوران از يكي.دارند كشور اين غربي مناطق ويژه به
تمام":ميگويد منطقه در ايران نقش درباره خان اسماعيل
افغانستان دولت تضعيف براي ايران تلاش درباره كه سخناني
هم ايرانيها.است اساس و بيپايه ميشود ، آورده زبان بر
افغانستان غرب مردم غذايي مواد تامينكننده تنها اكنون
براي چيزي هرات در مردم نباشد ايران كمكهاي اگر و هستند
."نميكنند پيدا خوردن
روابط گاه هيچ هرات حاكم خان ، اسماعيل تقدير هر به
مقر.است نكرده تكذيب ايران حكمفرمايان با را خود نزديك
ايران مرزهاي با كيلومتر تنها 120 هرات شهر در او باشكوه
آمدن كار روي از پس سال 1995 در خان اسماعيل.دارد فاصله
ازچريكهاي گروهي.گريخت ايران به افغانستان در طالبان
را نظامي آموزشهاي ايران در خان اسماعيل فرمان تحت
گذشته سال نوامبر در حال هر به.بودند فراگرفته
هرات فرماندار عنوان به و بازگشته هرات به اسماعيلخان
به وي ميشود گفته.گرفت دست در را منطقه اين كنترل
ايران از قابلتوجهي كمكهاي افغانستان به بازگشت هنگام
در ايران نفوذ گسترش مخالفان از برخي.است كرده دريافت
ايران كمك بدون اسماعيلخان كه ميكنند ادعا افغانستان
چند هركند حفظ را خود كنوني موقعيت نبود ، قادر گاه هيچ
كالاهاي فروش و خريد طريق از هرات بازرگانان و تجار
از آنها اما ميزنند ، جيب به خوبي پول ايراني قيمت ارزان
هيچ افغانستان غربي استان پنج كه هستند نگران بابت اين
بازسازي براي خارجي كمك دلار ميلياردها از سهمي
عمدتا كمكها اين اعطاي كه چرا.نكنند دريافت افغانستان
وجود احتمال اين و ميگيرد صورت آمريكاييها هدايت با
افغانستان ، غرب در ايران فراوان نفوذ دليل به كه دارد
از بخش اين به خارجي كمكهاي ارسال مانع آمريكا
.شود افغانستان
تلاش از كه كردهاند اعلام علنا بارها آمريكاييها
.هستند نگران افغانستان در رسوخ براي ايران محتاطانه
اين از را پا آمريكا متحده ايالات رئيسجمهور بوش جورج
در عراق و شمالي كره كنار در را ايران و نهاده فراتر هم
.داد قرار "شرارت محور"
ايالات سياستهاي از بارها نيز ايراني مقامات از برخي
هم آنها اعتقاد به.كردهاند انتقاد افغانستان در متحده
نه هستند ، آمريكاييها افغانستان واقعي حكمرانان اكنون
را آمريكا طرحهاي ايرانيها رو اين از و كرزاي حامد
البته.ميكنند دنبال بدبيني با افغانستان بازسازي براي
.است بوده مثبت تاكنون افغانستان قبال در ايران رسمي موضع
قول افغانستان دولت به ايرانيها مثال عنوان به
به افغانستان بازسازي براي توجهي قابل كمك كه دادهاند
موانع ايرانيها حال عين در.پرداخت خواهند كشور اين
به صادراتي كالاهاي مورد در را ترانزيتي و گمركي
قابل مقدار به ميگذرد ، ايران خاك از كه افغانستان
.دادهاند كاهش ملاحظهاي
قابل قدرت از ايران در محافظهكار نيروهاي كه آنجايي از
حكمرانان كه است طبيعي بنابراين برخوردارند ، توجهي
نگراني با خود شرقي مرزهاي پشت در را آمريكا حضور ايراني
تلاش ايران در نيروها برخي رو اين از.كنند دنبال
در آمريكا به وابسته نظام يك شكلگيري از ميكنند
ايرانيها براي همواره افغانستانكنند جلوگيري افغانستان
شاه دوران در حتي است ، بوده برخوردار استراتژيك اهميت از
سالهاي طي.است بوده چنين افغانستان به ايران نگاه نيز
موجب ايران به افغاني آواره ميليون دو از بيش ورود اخير
افزوده ايرانيها براي افغانستان اهميت بر كه است شده
.شود
ايرانيها افغانستان ، بر طالبان حاكميت دوران در البته
آن در.بيايند كنار طالبان بنيادگرايان با نتوانستند
.رفتند پيش عيار تمام جنگ يك آستانه تا كشور در زمان
خود براي سنتي متحدان افغانستان غربي استانهاي در ايران
تلويزيون برنامههاي افغانستان غرب ساكنان اغلب.دارد
صحبت فارسي زبان به آنها بيشتر.ميكنند دنبال را ايران
همين براي.ميشوند محسوب افغاني شيعيان از و ميكنند
افغانستان در فراواني تاثيرگذاري قدرت از ايران كه است
موقت دولت تشكيل و طالبان سقوط از پس و است برخوردار
موقعيتاش حفظ براي خود تلاشهاي به ايران نيز افغانستان
.ميدهد ادامه افغانستان در
آلمان چاپ ديولت روزنامه از نقل به
|