قرن تقابل
فوتبال جذاب داستانهاي
ورزش نگاه
قرن تقابل
Barca
V
Real
نفس عزت و غرور محفل بارسلونا ، باشگاه:ركساچ كارلز
تماشاگران بارسلون ، بازيهاي از يك هر در و شد كاتالان
را خودشان آوازهاي و سرودها زدندو حرف بوميشان زبان به
دادند سر
ميشود ساله صد "رئال - بارسا" نبرد نوكمپ در امشب
عقيده ديگر بعضي و جداست سياست از فوتبال ميگويند بعضي
اما.حربههاست كاراترين از يكي "فوتبال سياست" دارند
طريق از كاتالان ملت آزاديخواهانه نبرد قرن يك به وقتي
.و فوتبال از فراتر فوتبال ، براي فوتبال ، كنار در فوتبال ،
كه است عرصهاي هم فوتبال كه درمييابيم مينگريم..
چون متمدن بشر دغدغههاي ساير با ارز هم را آن ميتوان
نتيجه در و دانست..و ادبيات صنعت ، هنر ، اقتصاد ،
اولويت آن به بود ، متنفر آن از ورزيد ، عشق بدان ميتوان
اين از يك هر نهايت در اما برد سوالش زير يا و داد
در جديدي مرزبندي جمعي شور اين شد خواهند سبب راهها
دربرگيرنده گاه و عشق دربرگيرنده گاه و بيابد ما زندگي
پنهان جنبههاي تمامي دربرگيرنده كل در و باشد ما نفرت
يا زندگي از بخشي ميتواند فوتبال.انسان روح آشكار و
فراتر چيزي حتي" شنكلي بيل قول به يا و باشد زندگي همه
".آن از
سال صد طي بافرهنگ ، و متمدن ملتي عنوان به كاتالانها
تا ساختند متجلي فوتبال در را خود تمدن ظرفيتهاي تمامي
به گهگاه آنها سنن و آدابدارند وجود كه كنند ثابت
ماهيت تغيير سبز مستطيل داخل تكنيكهاي و تاكتيكها شكل
و پادشاهان تخطئه و سركوب گزند از بتوانند تا يافتند
در امروز اگر و يابند رهايي اسپانيايي ديكتاتورهاي
پويايي شاهد هنوز والنسيا و گاليسيا باسك ، كاتالانيا ،
اين عمده بخش بايد هستيم سرزمينها اين مردمان فرهنگ
باشگاههاي نشانبدانيم فوتبال مديون را فرهنگي استقلال
والنسيا ، داد ، سوسيه رئال آتلتيكوبيلبائو ، بارسلونا ،
پركشمكش تاريخ از مقاطعي در...و سلتاويگو لاكرونيا ،
خودكامهترين از يكي سلطه دوران در و اسپانيا
نماد يكتا و افتخار نشان تنها "فرانكو" جهان ديكتاتورهاي
- بارسا" نبرد امشبميشدند محسوب هوادارانشان هويت
حساسترين با است مقارن اين و ميشود ساله صد "رئال
آنهم اسپانيايي قديمي رقيب دو برخورد.تيم دو تاريخ بازي
بارسلونا افول دوران در گرچه قهرمانان ليگ نهايي نيمه در
كه است مهم آنقدر اما ميگيرد صورت مادريد رئال اوج و
همه و ميبرد خود سايه زير را پيشين نبردهاي تمامي
هواداران نگاه دريچه از آن پيرامون رخدادهاي و اتفاقات
ميكنند دنبال دورادور را فوتبال كه كساني حتي و تيم دو
.ناميد قرن دربي را دربي اين ميتوان.ميشوند بزرگنمايي
كه ميافتند زمين داخل در كه اتفاقاتي خاطر به تنها نه
بارسلون ، نوكمپ ، سراسر كه التهابي و هيجان خاطر به
فرو خود در را جهان حتي و اروپا اسپانيا ، مادريد ،
.ميبرند
آران
فوتبال تاريخ
گره سياسي و اجتماعي رخدادهاي با چنان اسپانيا فوتبال
مبناي بر را اسپانيا سياسي دورههاي ميتوان كه خورده
واكنش و دولت موضعگيري باشگاهها ، نقش فوتبال ،
جدايي بخش اسپانيا در فوتبال.كرد دنبال تماشاگران
به كه كس هر و است بوده اسپانيا معاصر تاريخ از ناپذيري
همه از بيش.ميشود محسوب هم سياسي دارد گرايش فوتبال
دادن نشان براي ابزاري فوتبال كاتالانها و باسكها براي
سياستهاي با مخالفت و استقلالطلبشان روحيه
.است بوده مركزي حكومتهاي سركوبگرانه
نماد به و شد بنيانگذاري در 1899 بارسلون باشگاه
يراق زير ميشد سعي هميشه كه كاتالان ناسيوناليسم
صليب.گشت تبديل شود داشته نگاه اسپانيايي ديكتاتورهاي
آن عنابي رنگ و كاتالان پرچم بر بسته نقش جورج سنت
و رفته شمار به نيز باشگاه نماد اصلي مشخصه همواره
قلب بارسلونا ، در فوتبال و تاريخ پيوستگي نشانگر
يك از بيش چيزي را بارسا همواره آنها.است كاتالانيا
در كه باسك ارتش با قياس در و كردهاند قلمداد باشگاه
براي بارسلونا پرداخت ، فرانكو با رودررو جنگ به مقاطعي
در اما.نداشتهاند هرگز كه است ارتشي سمبل كاتالانها
بودن اسپانيايي از كنايه نامش كه "اسپانيول" مقابل
بارسلونا ، كشور ، اين قلب در بعد سال يك داشت كاتالانيا
پشتسر در شده نهادينه استقلالخواهي تقابل كرد علم قد
طريق از كه مركزي حكومت راستي دست سياستهاي و بارسلونا
اعمال "كنها خفه صدا" يا "پاراكيدز" به ملقب اسپانيول
طي خونيني درگيريهاي با بارسلونا بندر تاريخ در ميشدند
مركزي حكومت انفعال اما.است بوده همراه فوتبال مسابقات
سلطنتي باشگاه يا "مادريد رئال" و نيافت خاتمه جا بدين
در 1902 اسپانيا وقت پادشاه سيزدهم آلفونسوي حمايت با
اسپانيا در فوتبال جنگ مثلث كه بود پس اين از.شد تاسيس
مركزي راس يك و بيلبائو و بارسلون شمالي راس دو با
.يافت ادامه بيستم قرن طول در و گرفت بالا مادريد
مليشان هويت ابراز براي هميشه كه كاتالانها و باسكها
سازند برقرار خارج جهان با خوبي رابطه كردهاند سعي
واكنش.ميشدند خطاب خائن مادريديها ، سوي از همواره
اما بود فوتبالشان تيم ساختن يكدست تهمت ، اين به باسكها
ملل و فرهنگها به احترام بهانه به زيرك كاتالانهاي
شده تعريف اسپانيايي ناسيوناليسم در كه احترامي - ديگر
بارسلونا تيم - ميشد گرفته ناديده مركزي حكومت سوي از
سبب عامل همين و ساختند تبديل بينالمللي تيم يك به را
دربي سايه زير هميشه بيلبائو - مادريد دربي كه شد
- كاتالان يا رئال - بارسا فوتبال سطح حيث از - حساستر
.گيرد قرار مادريد
بارسلون مقابل در مادريديها انفعال عجيبتر نكته اما
زبانه كاتالانها سينه درون از استقلال آتش چراكه.بود
آن كردن خاموش براي مادريد سوي از حركتي هر و ميگرفت
بيريشه و منفعل اما سركوبگرانه ، و قدرتمند اگرچه
.ميشد قلمداد
طرفهاي ميان فوتبال در رقابت گرفتن بالا حقيقت در
اسپانيارا ساله پنج و سي مستبد فرانكو سرانجام متخاصم
منطقهاي و قومي رقابتهاي تمامي كه انداخت فكر اين به
حركتهاي طريق اين از و كند خلاصه فوتبال ميدان در را
معناي به - كاستيانا پيرامون ملتهاي آزاديخواهانه
.سازد كنترل را - مادريد استان نام و حكومتي قلعه
به فرانكو دادن پروبال با مادريد رئال سياست اين متعاقب
برنائبو سانتياگو پروازانه بلند طرحهاي مبناي بر و آن
كه شد تبديل اسپانيا و اروپا سطح در قدرتمند باشگاهي به
به كننده مبهوت خارجي و داخلي عرصه دو هر در افتخاراتش
به زدن دامن كه بود غافل اين از فرانكو اما ميرسيد نظر
گنجينهاي با را مادريد رئال نهايت در اگرچه فوتبال جنگ
ارزشمندتر بسيار غنيمتي ولي ميسازد همراه افتخارات از
طريق از توانستند آنها.ميگردد محسوب كاتالانها براي
و قدرتمند هستهاي فوتبال استاديومهاي در آمدن گرد
آنچه همه ترتيب بدين و دهند تشكيل بارسلون گرد را متحد
در بزدايد تاريخشان و فرهنگ از ميكرد سعي فرانكو كه را
بازيكن و فعلي مربي ركساچ كارلزسازند پنهان بارسا دل
:ميگويد باره اين در بارسا سابق
كند محو را منطقهاي رقابتهاي همه كرد تلاش فرانكو"
مدد به كرد سعي او.را فوتبال حضور از ناشي رقابتهاي جز
را طلب جدايي و شورش ايالات در جاري تنشهاي فوتبال
در.كرد بزرگي اشتباه بارسلون مورد در اما.بخشد تخفيف
از و نداشتند فعاليت اجازه سياسي احزاب كاتالونيا ،
مردم و نبود نشاني نيز بومي و منطقهاي حكومت
.بگويند سخن محليشان زبان به آزادانه نميتوانستند
كاتالان نفس عزت و غرور محفل بارسلونا ، باشگاه بنابراين
زبان به تماشاگران بارسلون ، بازيهاي از يك هر در و شد
سر را خودشان آوازهاي و سرودها و زدند حرف بوميشان
و هفتاد دهههاي طي رئال قدرت شدن كمرنگتر با".دادند
رئال و بيلبائو آتلتيكو بارسلونا ، مثل تيمهايي هشتاد ،
شدن نهادينه دوران در و شمردند غنيمت را فرصت سوسيهداد
به توانستند فرانكو مرگ از پس اجتماعي و قومي آزاديهاي
ترتيب بدين.بگسترانند ريشه خود نفوذ تحت مناطق در سرعت
قدرتنمايي عرصه عملا نود دهه اوايل و هشتاد دهه
عناوين به هميشه كه بارسا و شد باسكها و كاتالانها
اين در توانست ميخورد غبطه رئال و اسپانيايي پرشمار
سال در اروپا قهرماني با و كند كم را خود فاصله دوران
در ستارههايي حال اين در.بيابد رئال همسان اعتباري 90
و بارسلونا نام به فزاينده اعتباري كه كردند ظهور نوكمپ
ديهگومارادونا ، .بخشيدند انارياش و آبي معروف پيراهن
ريوالدو ، هريستواستويچكوف ، كومان ، برادران كرويف ، يوهان
.نبودند معمولي ستارههايي رونالدو و فيگو
مبهوت را همه زمين در خود منحصربهفرد سبك با هريك آنها
از زمين از خارج در بزرگشان روح بالاتر آن از و ميكردند
هواداران احترام حتي كه بود ساخته اسطورههايي آنها
شعار هميشه كه نيز مادريديها.برميانگيخت را مادريد
دوران باشكوهترين اينكه عين در ميدادند وطنپرستي
دياستفانوي امثال هنرمند ساقهاي مديون را باشگاه
مجار پوشكاش فرانتس و فرانسوي كوپاي ريموند آرژانتيني ،
فوتبال كالجهاي به دادن اهميت با ميكردند سعي ميديدند
بزرگ گلزن بوتراگوئنو اميليانوبپردازند ستارهسازي به
رائول ، ميشل گونزالس انريكه ، لوئيز كنار در اسپانيايي
اخير نسلهاي از برخاسته ستارههاي هلگوئرا و مورينتس
تيم شدند سبب كه هستند رئال فوتبال مدارس فارغالتحصيلان
از هفتاد و شصت دهههاي در محسوس افت از پس اسپانيا ملي
سال بيست در.گيرد رونق دوباره اينسو به پيش دهه دو
مجدد گرفتن رونق با همزمان "رئال _ بارسا" نبرد اخير
باشگاهها دوباره يافتن اهميت و اسپانيا بومي فرهنگهاي
ظهور با كه محلي تجمعات مركزي هسته بهعنوان
بيلبائو ، آتلتيكو بتيس ، رئال والنسيا ، چون پديدههايي
به بيشتر شد ، همراه لاكرونيا ديپورتيو و سوسيهداد رئال
سياسي و تاريخي پيشزمينههاي با اسطورهاي نبرد يك
قرن عمده بخش در كه آنطور حقيقي جنگ يك تا شد متمايل
.بود بيستم
جانشين اينكه عليرغم كارلوس خوان اسپانيا ، پادشاه
سعي و گرفت پيش در متفاوت راهي اما بود شده فرانكو
او از پيش حكمرانان و فرانكو سياست از تا نمود زيادي
مختلف ملل به حكومتي و رسمي فرهنگ كردن تحميل براي
يكي به خود و جويد دوري كاتالان باسك ، اندلس ، گاليسيا ،
متعلقات طبيعتا و بومي سنن و فرهنگ احياي مشوقان از
.شد تبديل فوتبال باشگاههاي آنهايعني
از حمايت در اساسي نقش اسپانيا دولت همراه به كارلوس
هنگام در و داشت المپيك 1992 ميزبان براي بارسلون
تا نمود بسياري سعي سخنرانيهايش با المپيك اين برگزاري
اذهان از را "كاستيانا كاتالان" برخوردهاي منفي سابقه
با اسپانيا المپيك تيم قهرماني سرانجام و كند پاك عمومي
انريكه و گوارديولا همانند رئال و بارسا ستارههاي درخشش
اسپانيا تاريخ ورزش افتخار بزرگترين تنها نه هم كنار در
مفهوم كردن مطرح براي گشت زمينهاي كه شد قلمداد
."جديد متحد و دوست اسپانياي"
لوئيز پيوستن بعدها و درخشيد كاتالان تيم نود دهه در
ستارههاي انتقال زمينه بارسا به رئال از مارتينز انريكه
بدين.آورد فراهم غيرمستقيم شكلي به چند هر را طرف دو
مادريد از آلفونسوپرز گارسيا ، دني انريكه ، لوئيز ترتيب
و غيرمستقيم صورت به سلادس همچنين و آمدند بارسلون به
ورود باپيمودند را عكس جهت رسمي انتقالي طي فيگو لوئيز
دربي اين پيرامون حساسيتهاي همچنان جديد هزاره و قرن به
خود جاي بار اين ناسيوناليستي رقابتهاي اما جاست پابر
بزرگترين و دادهاند فوتبال رقابت شكل عاليترين به را
رائول ، فيگو ، زيدان ، نظير گرد توپ دنياي ستارههاي
اين در اساسي نقش ساويولا و كلايورت ريوالدو ، كارلوس ،
.داشتهاند ناب فوتبال
صدر حميدرضا دكتر - فوتبال روزگاري روزي به نگاهي با
فوتبال جذاب داستانهاي
ويليامز راس
راهبر آرش:ترجمه
مبارزه:دوم فصل
.دارند قوي احساساتي فوتبال به نسبت مردم از بسياري
از رفتارهايي اوقات گاهي كه است خاطر همين به شايد
ناخودآگاه كه ميزند سر آنها هواداران و فوتبال بازيكنان
گروه اين از يك هيچ از عادي حالت در كه رفتارهايي است ،
چنين نبايد كه معتقدند مردم از بسياري.نميزند سر دو
چيز فوتبال هيجان و سرعت حال هر به اما بيفتد اتفاقاتي
ميگيرند قرار هم نزديكي در علاقهمندان وقتي.است ديگري
ميافتد اتفاقاتي گهگاهي ميكنند نگاه را فوتبال بازي و
وجود اصلا صداتر و بيسر و آرامتر ورزشهاي در كه
.ندارد
تمام در روزانه فوتبال از قسمتي جدال و جنگ حال ، هر به
قطعا.بود خواهد نيز آينده در قطعا و دنياست
بر فوتبال در برخوردها و درگيريها از كه داستانهايي
ديگر مردم از متفاوت داستانهايي شما:است شنيدني ميآيد
درگيريها شمالي اروپاي در مثال طور به ميخوانيد كشورها
مديترانه اهالي.ميدهد رخ مهيبي و خطرناك آشوبهاي و
باشد ، شبيه مبارزه به بيشتر فوتبال تا دارند علاقه نيز
ديگر ، سوي از هم آفريقا در.رقابت يك حقيقت از بيشتر
به را خطرناك درگيريهاي از ديگري نوع ميتوانند مردم
جنگهاي شديدترين و غيرطبيعيترين اما.بياورند وجود
گذشته شايد.ميدهد رخ جنوبي آمريكاي در معمولا فوتبال
بورخس لوئيس خورخه.دهد توضيح حال مورد در بتواند بهتر
آرژانتين مردم ديروز تا":ميگويد آرژانتين بزرگ نويسنده
جنگ به توپ با آنها امروز اما ميجنگيدند هم با چاقو با
".ميروند هم
آمريكاي بازيكنان بين اتفاقات درباره زيادي داستانهاي
شروع جايي از داستانها اين اغلب.ميشود شنيده جنوبي
با بازيكنان كه ميگيرد را تصميمي مسابقه داور كه ميشود
تلاش بازيكنان كه است موقع اين در.هستند مخالف آن
حتي اوقات بعضي و نمايند مضروب را داور تا ميكنند
همين به.ميكنند ترغيب كردن كمك به هم را تماشاگران
از يكي جنوبي آمريكاي در كردن داوري كه است خاطر
.دنياست كارهاي سختترين
آغاز را فاجعه كه هستند متعصب هواداران هم اوقات گاهي
اروگوئه و آرژانتين سال 1916 ، در مثال طور به.ميكنند
بين شده انجام مسابقات در درگيري و جنجال سمبل
از زيادي عده مسابقات اين از يكي در.بودند تيمهايشان
اما.كردند تهيه بليت فوتبال بازي يك تماشاي براي مردم
.بود ورزشگاه ظرفيت از بيش بودند خريده بليت كه كساني عده
داخل به نتوانستند هواداران از بسياري دليل همين به
ديگر شد لغو مسابقه برگزاري وقتي.كنند پيدا راه ورزشگاه
.بگيرد را تماشاگران سيل جلوي نميتوانست كسي
انتقامجويانهاي حالت با و بودند عصباني بسيار آنها
تمام ساعت چهار آتش شعلههاي.كشيدند آتش به را ورزشگاه
.بود شده يكسان خاك با ورزشگاه ساعت چند از پس و بود روشن
.بودند نمانده باقي نيز ورزشگاه ستونهاي از يك هيچ حتي
رخ هم جنوبي آمريكاي ديگر سرزمينهاي در اغلب اتفاق اين
جان مشابه حادثهاي در نفر سال 1964 ، 318 در.ميداد
آمار اين.شدند مجروح سختي به نيز نفر و 500 باختند
درگيري.داد رخ آرژانتين و پرو بين مسابقهاي در وحشتناك
مردود را آرژانتين به پرو گل داور كه شد شروع جايي از
درگيريهاي فجيعترين از يكي سرآغاز اين و كرد اعلام
.شد فوتبال تاريخ
بايد دارند مسابقه هم با جنوبي آمريكاي تيمهاي وقتي
يك براي ميلان تيم حتي سال 1969 در.بود اتفاقي هر منتظر
قرار "استوديانت" تيم برابر در و رفت آرژانتين به بازي
چارچوب در بازي اين.داد رخ عجيبتري حوادث گرفت
.ميشد برگزار جهان باشگاههاي قهرماني نام به مسابقهاي
طرف از گذاشتند آرژانتين خاك به پاي وقتي ايتالياييها
.نشد آنها از دوستانهاي استقبال آرژانتينيها
پر و كثيف بازي يك انجام در مسابقه روز آرژانتينيها
ايتالياييها آنها.نكردند فروگذار تلاشي هيچ از برخورد
بازي توقف براي دستوري هيچ نيز داور و ميكردند مضروب را
به آرژانتين جمهور رئيس بازي اتمام از پس.نميكرد صادر
سزايشان به را خطاكار بازيكنان چگونه تا رفت فرو فكر
مدت به بازيكنان از نفر دو رئيسجمهور دستور به.برساند
از عمر پايان تا نفر دو اين.افتادند زندان به سيروز
.شدند منع فوتبال تيمهاي در بازي
ورزش نگاه
:كپنهاگ سرد شب در شعاري
كنيد بايكوت را اسرائيل
ديدار به ساعت چند تنها حاليكه در و گذشته چهارشنبه
صهيونيستي رژيم برابر در دانمارك ملي تيم تداركاتي
از نشان كه داد روي كپنهاگ شهر در اتفاقاتي بود مانده
.داشت قدس اشغالگر رژيم با اروپايي ملل اختلاف عمق
وين در پيش ماه چند اتفاقات ياد به را ما كه صحنههايي
رژيم با اتريش ملي تيم ديدار برگزاري آستانه در و
جهاني 2002 جام مقدماتي مسابقات چارچوب در صهيونيستي
رسانههاي تلاش رغم علي كه ميدادند نشان و ميانداختند
صهيونيستي ضد واكنشهاي دادن نشان خفيف براي غربي فراگير
از هر ممكن شكل خصمانهترين به جريانها اين اروپا ، در
پاي رد ميتوان خصوص به و ميكنند وجود ابراز گاهي چند
سياسي و فرهنگي استقلال صاحب جوامع ميان در را آنها
و اسپانيا فرانسه ، اتريش ، اسكانديناوي ، كشورهاي نظير
.كرد مشاهده بلژيك
معتبر روزنامههاي از يكي كه شد شروع آنجا از ماجرا
آن در كه نمود چاپ را نامهاي مسابقه روز در كپنهاگ
"DBU" دانمارك فوتبال فدراسيون قراردادن خطاب با گروهي
- دانمارك" بازي نشدن لغو صورت در كه بودند كرده تهديد
دانمارك ملي استاديوم در بمبگذاري به اقدام "اسرائيل
به آن در نيز ايران فوتبال ملي تيم كه جايي - "پاركن"
مختلف نقطه سه در همزمانكرد خواهند - بود رفته ميدان
تحت كه شد صادر اسرائيلي ضد تظاهراتي مجوز كپنهاگ شهر
سرد هواي رغم علي اما.شدند برگزار امنيتي شديد تدابير
و نشدند محدود روز ساعات به تجمعات اين كپنهاگ باراني و
شكلي مسابقه شروع ساعات به شدن نزديكتر با رفته رفته
در و بازي آغاز از پيش درست.گرفتند خود به خصمانهتر
گروه يك بودند استاديوم به ورود حال در جمعيت حاليكه
از نشاني هيچ كه دانماركي جوانان از نفره 200
به حمله با نميخورد چشم به آنها در سازمانيافتگي
يا و پلاكارد داشتن همراه بدون ورزشگاه امنيتي تاسيسات
را اعتراضشان خود خشمگينانه رفتار با خاصي شعار سردادن
و كشورشان ملي تيم ميان مسابقه اين برگزاري به نسبت
تمامي عده اين تكاپوي كه حالي در و دادند نشان اسرائيل
پليس ويژه گارد بود گرفته فرا را استاديوم جلوي خيابان
و شده درگير آنها با ديده آموزش سگهاي داشتن همراه با
.شدند دستگير آنان از تن نهايت 50 در
نزديك جايي در كه اسرائيلي ضد تجمعات از يكي همزمان
به برگزاركنندگانش بيتوجهي با بود شده برپا ورزشگاه
قانوني فرصت از پس ساعاتي تا امنيتي نيروهاي اخطاريه
جنگ توقف و صلح" مضمون با شعارهايي دادن سر به همچنان
خاطر به رفته رفته كه تجمع اينپرداختند "خاورميانه در
از پس دقايقي سرانجام بود نهاده تقليل روبه هوا سرماي
نيروي از بخشي دخالت با مجاور ورزشگاه در بازي شروع
با مقابله براي كه كپنهاگ پليس نفره هزار سه ويژه
به را استاديوم پاركناشتاديون در احتمالي تهديدات
نفر و 150 شد كشيده خشونت به بودند ، درآورده خود محاصره
از بيش كه صحنهاي اما.شدند بازداشت تظاهركنندگان از
جلب خود به را دنيا عمومي رسانههاي توجه تجمعات اين
دليل به كه حالي در.داد روي پاركناشتاديون داخل در كرد
ورزشگاه چهارم سه بازي اين از دانمارك مردم استقبال عدم
يك هم حاضر تماشاگران بين در بود تماشاگر از خالي
.ميخورد چشم به اسرائيليها به نسبت منفي موضعگيري
پيش حريف از گل دو با توانستند زود خيلي دانماركيها
زمين ميان به جوان دو كه بود هنگام همين در و افتند
اين با سفيدي پيراهن آنها از يكي كه حالي در دويدند
جوان دو هر "كنيد بايكوت را اسرائيل":داشت تن به عبارت
اهتزاز به هوا در را فلسطين از كوچكي پرچمهاي كه
دوربينهاي و تماشاگران چشم جلوي حركت با بودند درآورده
كه چند هر كردند خلق را تاثيرگذاري لحظات حاضر تلويزيوني
ده هنوز اما.نمودند بازداشت را آنها امنيتي نيروهاي
با كرد سعي ديگري فرد كه بود نگذشته ماجرا اين از دقيقه
بزند دست مشابه اقدامي به پليس نيروهاي صف از كردن عبور
جو بازي طول در حال اين باماند نافرجام او حركت اما
بازي پايان از پس و گرفت اوج ورزشگاه در اسرائيلي ضد
خاطر به را صهيونيستي رژيم تيم دانمارك هواداران از بخشي
"هو" صهيونيستي ضد شعارهاي از كنايه با و ضعيفش بازي
.كردند
دانماركي تماشاگران نمادين حركت ديگر توجه جالب نكته
بازي بليط پول از كردن صرفنظر با آنها از بسياري كه بود
آن كردن مسترد براي دانمارك فوتبال فدراسيون پيشتر كه
از حاصل مبلغ شدن هزينه خواستار بود كرده آمادگي اعلام
رژيم جنايات عليه بر تبليغات براي بليط فروش 600/17
.شدند فلسطين در قدس اشغالگر
|