صدام بلاي سپر فلسطين
النسل مقطوع سياستمداران جمهوري
به راوادار اسرائيل ميتواند آمريكا
كند عادلانه صلح پذيرش
نميشويم همپيمان آمريكا با
6_ گذار حال در جهان
اروپا به نگاه
رسوايي و رهبانيت
ديگري نگاه
صدام بلاي سپر فلسطين
يك تيتر
نوزدهم روز حسيندر صدام آتشين تندو نطق به توجه با
توجه اسرائيل و اعراب مناقشه با ارتباط فرورديندر
شد سازشناپذيرجلب دشمن اين به ديگر بار واشنگتن
طي عراق آسمان فراز بر آمريكا و انگلستان هوايي گشتهاي
انجام روزمره بهطور تقريبا و يافته افزايش اخير روزهاي
نقل به جاري هفته سهشنبه آسوشيتدپرس خبرگزاري.ميشود
آمريكا ارتش مشترك ستاد رئيس مايرز ، ريچارد سرتيپ از
را خود هوايي پدافند واحدهاي از شماري عراق كه داد گزارش
منتقل كشور اين در ممنوع پرواز جنوبي و شمالي نواحي به
ميگفت سخن پنتاگون مطبوعاتي نشست در كه مايرز.است كرده
جابهجايي به نسبت نيز گذشته در عراق چند هر شد يادآور
كشور اين جنوبي و شمالي مناطق در نظامي ادوات و نيروها
جابهجاييها حجم خاص ، مورد اين در ليكن ميكرده اقدام
.است بوده ديگري زمان هر از بيش
به آمريكا حمله احتمال مورد در كه شايعاتي به توجه با
با عراق ارتش افتاده زبانها سر بر آتي ماههاي طي عراق
با احتمالي جنگ در تلاقي خطوط دارد سعي نيروها جابهجايي
از پس ممنوع پرواز منطقه كه هرچند.كند تقويت را آمريكا
جنگ در عراق به كشور اين رهبري تحت ائتلاف و آمريكا غلبه
جنوبي مناطق و كردنشين شمالي نواحي در فارس خليج 1991
نيروهاي تهاجم و تعدي از مانع تا آمد بهوجود شيعهنشين
حسين صدام ليكن شود عراقي معارض گروههاي بر مركزي دولت
ملي حاكميت اصل با مغاير را منطقه اين ايجاد ديرباز از
.است دانسته عراق
مورد در متفاوتي و گوناگون مطالب درج شاهد اخير ماههاي
آمريكا حمله احتمال و تروريسم با جنگ در آمريكا بعدي هدف
از آمريكا رئيسجمهور بوش آنكه عليرغم اما بوده عراق به
ليكن است داده خبر صدام رژيم سرنگوني براي خود دولت عزم
آمريكا حمله براي دقيقي تاريخ هنوز كه شده تاكيد همواره
براي مختلفي گزينههاي آمريكا.است نشده تعيين عراق به
تا مستقيم تهاجم از كه گرفته نظر در عراق با رويارويي
بر در را عراق داخل مذهبي قومي ، شكافهاي به زدن دامن
عراق مخالفت نيز حمله شروع براي لازم دستاويز و ميگيرد
.است كشور اين به بينالمللي تسليحاتي بازرسان اعزام با
از را تسليحاتي بازرسان گروه آخرين سال 1998 در كه صدام
زده سرباز آنان پذيرش از زمان اين تا كرد اخراج كشور اين
بازگشت سر بر متحد ملل سازمان و عراق مذاكرات جديد دور و
شود آغاز قبل يكماه حدود بود قرار كه تسليحاتي بازرسان
مذاكرات افتادن تاخير به براي بغداد پافشاري بهدليل
در مشترك نشستهاي برگزاري كرد ادعا حسين صدام نشد ، عملي
به پرداختن از رسانهها ميشود موجب موضوع اين مورد
.بازمانند فلسطينيان _ اسرائيل مناقشه
تسليحات برنامه مورد در شده طرح مباحثات گرماگرم در
بينالمللي تسليحاتي بازرسان بازگشت و عراق جمعي كشتار
در آمريكا خارجه امور وزير رامسفلد ، رونالد كشور اين به
به اشاره با مانيتور ساينس كريستين روزنامه با گفتوگو
بودن ثمربخش در تسليحاتي بازرسان گذشته ماموريتهاي
.كرد ترديد ابراز تسليحاتي بازرسان تيم جديد ماموريت
بينالمللي تسليحاتي بازرسان فعاليت دارد ادعا عراق
جاسوسي سازمان براي محرمانه اطلاعات جمعآوري جهت پوششي
حسين صدام اظهارات دارد ادعا متقابلا آمريكا و آمريكاست
فعاليتهاي شدن عيان از جلوگيري براي عراق كارشكني صرفا
.است جمعي كشتار تسليحات توليد زمينه در كشور اين مخفي
و حسين صدام سپتامبر يازدهم حوادث از پس ماههاي طي
در.گرفت قرار آمريكا سياسي محافل توجه كانون در او رژيم
و پنتاگون مقر عليه گرفته صورت حملات از پس اوليه روزهاي
آمريكايي ارشد سياستمداران برخي جهاني تجارت برجهاي
نظامي تهاجم و شده حملات اين در عراق مشاركت مدعي
عملي داشتند اعتقاد و كردند طلب را عراق عليه همهجانبه
چرا نيست هم مدرك و دليل طرح نيازمند حتي هدف اين ساختن
دخالت مورد در مستدل شواهد و ادله وجود فقدان صورت در كه
عرصه از بايد كه است آفتي حسين صدام رژيم عراق ،
آمريكا و منطقه براي تهديدي.شود زدوده منطقه جغرافيايي
براي جدي و بالفعل خطري به روزي است ممكن حياتش ادامه كه
.شود بدل متحدينش و آمريكا
براي آمريكايي جنگطلبان اردوگاه مداوم حملات پيكان نوك
بوده آمريكا دفاع وزير معاون ولفويتز پل عراق ، به حمله
گسترش و موشكي ملي دفاع طرح سرسخت حاميان از كه او.است
است افغانستان مرزهاي فراسوي به تروريسم با آمريكا نبرد
ميداند آمريكا براي تامل قابل و جدي خطري را حسين صدام
نظر در خطر اين رفع براي راهكاري زودتر هرچه بايد كه
.شود گرفته
ميرسيد نظر به خاورميانه مناقشه يافتن شدت از پيش تا
كاسته عراق به نسبت خود تند گويش از حدودي تا آمريكا كه
روز در حسين صدام آتشين و تند نطق به توجه با اما است
كه اسرائيل و اعراب مناقشه با ارتباط در فروردين نوزدهم
اين نفت صادرات ساختن متوقف بر مبني عراق تصميم از آن در
به ديگر باري واشنگتن توجه داد ، خبر يكماه مدت به كشور
.شد جلب سازشناپذير دشمن اين
تاثيرگذار عاملي بتوان آنكه از بيش را عراق اقدام اين
.بود نمايشي و نمادين حركتي دانست خاورميانه مناقشه در
نفت صدور قطع تبليغاتي سياسي تاثيرات توجهتر قابل نكته
به خسارت آوردن وارد هدف با كه دارد ادعا عراق.بود عراق
خروج براي اسرائيل دادن قرار فشار تحت و آمريكا اقتصاد
است زده اقدامي چنين به دست اعراب اشغالي سرزمينهاي از
حاكميت پرده پس در آنچه و منطقهاي تحولات به نگاهي اما
كه عراق.دارد حكايت ديگري دلايل وجود از ميگذرد عراق
وضع و متحد ملل سازمان تحريمهاي وضع بهدليل
اقتصادي عديده مشكلات با خود نفت فروش در محدوديتهايي
كمبود دليل به عراقي ميليونها دارد ادعا و روبهروست
دادهاند دست از را خود جان گذشته سال ده طي دارو و غذا
مردم اغماض غيرقابل و ضروري نيازهاي انگاشتن ناديده با
قطع را خود نفت صدور فلسطين ملت از دفاع براي كشور اين
اينكه به توجه با ميداند خوبي به آنكه حال ميكند
قبولي قابل سطح در هماكنون آمريكا استراتژيك ذخايرنفتي
از را خود نياز مورد انرژي از درصد پنج تنها آمريكا است ،
فصل اوايل در اينكه به توجه با و ميكند تهيه خاورميانه
سال دوم نيمه اندازه به انرژي به نياز داريم قرار گرما
را خود نفت صادرات ميگيرد تصميم نيست سرنوشتساز و جدي
.كند قطع
را اقدام اين حسين صدام پيشينه انگاشتن ناديده با حتي
و مسلمين سرنوشت به صدام سرسپردگي دليل به نميتوان
فشار تحت اخير ماههاي طي كه او.دانست فلسطين امت آينده
دست اين از اقداماتي با است اميدوار داشته قرار فزاينده
قرار اسلام جهان خصوصا جهانيان توجه كانون در را عراق
با عملي مبارزه در پيشرو نقش گرفتن عهده بر با و دهد
.كند جلب را ، اسلام جهان پشتيباني و حمايت اسرائيل ،
تنگتر را عراق محاصره حلقه اخير ماههاي طي آمريكا
با موافقت از كويت و سعودي عربستان آنكه از پس.است كرده
از استفاده با عراق عليه آمريكا گسترده نظامي اقدام
آمريكا زدند سرباز كشورها اين در مستقر نظامي پايگاههاي
با بود اميدوار آمريكاكرد تركيه معطوف را خود نگاه
در آنچه مشابه عملياتي عراق معارض گروههاي ساختن همراه
اجرا مرحله به را انجاميد طالبان سرنگوني به افغانستان
به عراق مركزي حاكميت كه بود اين موضوع اما درآورد
عراق معارض گروههاي ;نيست شكننده و ضعيف طالبان اندازه
عراق ارتش با رويارويي براي لازم هماهنگي و انسجام از
حاضر عراق همسايه كشورهاي از هيچيك ;نيستند برخوردار
عملي پشتيباني و كرده حمايت آمريكا نظامي عمليات از نشد
بر علاوه آنكه مهمتر ;آورد عمل به آمريكايي نيروهاي از
گزينه عراق ، به تهاجم براي لازم شواهد و ادله وجود فقدان
در تركيه.ندارد وجود او رژيم و صدام جانشين براي مناسبي
كشور اين ارتش همراهي براي آمريكا درخواستهاي به پاسخ
.كرده مخالفت آشكارا عراق به آمريكا مستقيم تهاجم با
اقتصادي عديده مشكلات با خود كه آنكارا سردمداران
تحريم از ناشي را مشكلات اين از بخشي هستند ، روبهرو
را تركيه هشتاد دهه تجاري شريك اولين كه ميدانند عراق
درهم اقتصادي از برخوردار و حاشيهاي ضعيف ، كشوري به
حمله تبعات پذيرش با نيستند حاضر كرده ، تبديل شكسته
ساخته متوقف را دوطرف تجاري مبادلات كه عراق ، به آمريكا
را تركيه مجاورت در عراق ، شمال كردنشين استانهاي و
مواجه جديدي بيشمار مشكلات با را خود كرد خواهد بيثبات
مجموع در كه هرچند فارس خليج حوزه عرب كشورهايسازند
تهديد يافتن پايان و حسين صدام رژيم سرنگوني مخالف
بودن ثمربخش به نسبت كه آنجا از ليكن نيستند او بالقوه
آتي حمله در نيستند حاضر دارند ترديد آمريكا اقدام
يعني كنند پشتيباني آمريكايي نيروهاي از عراق به آمريكا
او جايگزيني و صدام سرنگوني براي جامع طرحي آمريكا اگر
را باشد منطقهاي حكومتهاي ساير با همگرا كه رژيمي با
طفره آمريكا با همكاري از منطقه عرب كشورهاي كنند ارائه
آمريكا ميكنند احساس آنان كه آنجا از اما رفت نخواهند
درهم مترصد باشد صدام رژيم كردن ساقط درصدد آنكه از بيش
خطر نيستند حاضر است عراق نظامي زيرساختهاي كوبيدن
همه كه است اين واقعيت.بپذيرند را آمريكا با همراهي
روبهرو داخلي عديده مشكلات با خاورميانه عرب كشورهاي
اگر كه است وسيع چنان آن داخلي مشكلات اين دامنه و هستند
به زدن دامن و فلسطينيان از حمايت خواستار واقعا آنها
اين ساختن عملي به قادر هم بودند عراق با خصومتشان
براي موضوعاتي بيشتر عراق و فلسطين.نبودند پروژه
از اعراب بيشتر حمايت و هستند آمريكا و غرب با چانهزني
بر حاكم فضاي بر عملي تاثيري آنكه از بيش فلسطينيان
و غرب از گرفتن امتياز براي دستاويزي به بگذارد منطقه
.است شده بدل آمريكا
مبني عراق اخير تصميم كه كرد ادعا ميتوان اوصاف اين با
هميشه چون ماه دو مدت به كشور اين نفت صادرات قطع بر
آنان.زد رقم منطقه عرب كشورهاي حكام براي را ديگري مشكل
داشتند را فلسطين از حمايت داعيه يكصدا اين از پيش تا كه
مشكلات با آنچنانيافتهاند سخت شرايطي در را خود اكنون
به قادر عملا كه هستند گريبان به دست اجتماعي اقتصادي ،
آمريكا بيامان فشار آنكه مضافا و نيستند نفت صدور قطع
.است آنان مستقل اقدام برابر در بزرگ سدي خود نيز
شگفتيساز هم اينبار عراق پيشبيني غيرقابل ديپلماسي
به و ندارد منطقه در دوستي هيچ عملا كه كشوري.شد
طرح با هميشه شده تبديل مطرود و تنها جزيرهاي
و جهانيان توجه كانون در را خود دست اين از پيشنهاداتي
را شرايطي و ميدهد قرار اسلام جهان عمومي افكار خصوصا
آن با كشور اين كه مشكلاتي و عراق كه ميآورد فراهم
لحاظ باگيرد قرار جهانيان ديدگان برابر در است مواجه
و شرم مايه فلسطينيان از بغداد عملي حمايت مشكلات اين
كه ميشود عرب كشورهاي سردمداران و حكام برخي سرافكندگي
غم و هم تمامي فلسطينيان و فلسطين از عملي حمايت جاي به
بغرنج حاد شرايط از بهتر هرچه بهرهبرداري معطوف را خود
.كردهاند فلسطينيان
سادات رضا
النسل مقطوع سياستمداران جمهوري
اول نگاه
سر از پس دراز ساليان كه جهان ديكتاتور اقبالترين خوش
صدام جز مردي داد ، قرار قدرت در و زنده همچنان اجلش آمدن
پايان پيش سال ده بايد قاعدتا او سياسي عمر.نيست حسين
به آمريكا خارجه امور وزير پاول كالين پيش چندي.مييافت
از كويت رهايي سال دهمين يادبود در تا رفت خاورميانه
كرد جلب را توجه همه از بيش چه آنكند شركت (1991) عراق
پيش سال ده كه مردي.بود عراق در حسين صدام پايدار دولت
آمريكايي ژنرال همين موشكهاي و بمبها و هواپيماها هدف
زميني زير قصرهاي در خويش جان حفظ براي و بود گرفته قرار
در.است نگرفته قرار هدف مورد هنوز ميبرد سر به بغداد
در ديگري دولت هر از بيش اخير دهه يك طي حسين صدام واقع
گونهاي به گرفته قرار آمريكا لفظي حمله مورد خاورميانه
منطقه آمريكايي ضد دولت بزرگترين عنوان به ايران كه
به امااست بوده زباني تهديد اين معرض در كمتر بسيار
صفر نقطه در و ناچيز صدام عليه واقعي اقدامات ميزان همان
نوين نظم به نسبت دولت متمردترين عراق.است بوده
به همچنان.است جهان در كه خاورميانه در فقط نه آمريكايي
چون را خويش نفت ميدهد ، ادامه اتمي سلاح تهيه براي تلاش
ادامه رژيم مخالفان سركوب به ميفروشد ، قاچاق كالاي
و آمريكا منافع عليه عملي اقدامات در حتي و ميدهد
.است پيشتاز هم عمل در كه ميكند تهديد تنها نه اسرائيل
اعراب ميان از كه بود عراق تنها اين گذشته ماه حوادث در
صدامحسين عمل و تهديد ميان فاصله.بست را نفت شيرهاي
چشمان برابر در سال 1991 در كه چنان نبود بيش روزي چند
حسين صدام.كرد اشغال را كويت ساعت دو ظرف جهانيان خيره
را متحد ملل سازمان بازرسان كه هست ياغي اندازه آن
غمي شود خوانده شرارت محور در اينكه از و سازد سرگردان
.نشود برآمده غيرتش رگ ايران مانند و ندهد راه خود بهدل
واقعيت است؟ افتاده تعويق به صدام سقوط چرا همه اين با
صدام براي جانشيني پي در سال ده از پس آمريكا كه است آن
واقع در.نمييابد خود خالي دستهاي در چيزي و ميگردد
دهه چند آمريكا اگر كه است گونهاي به عراق در قدرت ساخت
به سادگي به بگردد صدام براي جانشيني درپي نيز ديگر
گروهي بازمانده حسين صدام.يافت نخواهد دست صدام جانشيني
.برخاستهاند اجتماعي جنبش از كه است خاورميانه رهبران از
اين اما است بوده كودتا محصول گرچه آنان رسيدن قدرت به
فساد ، با مبارزهنبود اجتماعي بستري و زمينه فاقد كودتا
اين در كه بود مقدسي اهداف جمله از استعمار حتي و ارتجاع
نجيب ژنرال كودتاي.ميگرفت قرار توجه مورد كودتاها گونه
ارتجاع كه كودتايي.بود نوع اين از كودتا اولين مصر در
در عبدالناصر جمال چون فردي آن دل از و بود گرفته هدف را
از رهايي.افتاد مشابهي اتفاق نيز عراق و سوريه در.آمد
چون و بود مردم خواسته انگليس استعمار و سلطنت ارتجاع
چنين به قادر موجود اجتماعي و سياسي نيروهاي از هيچيك
معمر اسد ، حافظ عبدالناصر ، جمال چون افسراني نبودند كاري
به اماميشدند خوانده بخش رهايي حسين صدام و قذافي
جمال.شد آشكار رهاييبخش كودتاهاي متناقض سرشت تدريج
خاورميانه سياسي مبارزان و اعراب براي هنوز عبدالناصر
كسي همان او كه نبريم ياد از اما است تاريخي اسطورهاي
كه سياسي مخالفيكرد اعدام مصر در را قطب سيد كه بود
حذفش نميتوان اما بود مخالف او سياسي عقايد با ميتوان
جمله از دهه دو طي گرچه نيز حافظاسد.كرد تاييد را
داخلي سياست در اما ميشد محسوب ايران استراتژيك متحدان
آن دل از سرانجام كه كرد ايجاد بستهاي سياسي نظم چنان
كه آن جز بشاراسد اينك.شد خارج جمهوريت نام به سلطنتي
دمشق در قدرت حفظ براي ديگري ، اعتبار است اسد حافظ فرزند
داشت فاروقالشرع نام به همكاري البته اسد حافظ.ندارد
منتقل فرزندش به جمهوريت تخت و تاج با چون نيز را آن كه
زندگي شماره 2 مرد نام به فردي ليبي در كه همچنانكرد
.ندارد ذيلي خود جز و صدري معمرقذافي جز كه ميكند
برابر در كه است يافته را شانس اين تنها جلود عبدالسلام
جماهيريه رئيس بيشمار زنان بطن از برخاسته وليعهدان
.نباشد صدارتش از كمتر عمرش اگر باشد ، بيرقيب ليبي
مردي.است نمونه جالبتوجهترين صدامحسين ميان اين در
صدام.است كرده مقطوعالنسل را خويش كشور سياستمداران كه
نردبان از عراق در صدام جز مردي است نداده اجازه هيچگاه
جمهوري رياست شانس او از پس كه آنان.رود بالا قدرت
نامزدهاي تنها قصي و عدي:ميشوند ناميده صدام نيز دارند
برجستهترين.هستند عراق در پدر از پس دولت براي موجود
طارقعزيز عراق در گذشته دهههاي طي عراقي سياستمدار
مقام در اشتهار محض به كه بود كشور اين پيشين خارجه وزير
صدام.كرد نقلمكان ديگري صندلي به كشور اين خارجه وزارت
روزافزون اشتهار كاهش براي كه نداشت دريغ اين از
:دهد قرار او برابر در را شيعه سياستمدار يك طارقعزيز ،
.داشت مصرف تاريخ نيز او اما حمادي سعدون
سوريه ، مصر ، ) رهاييبخش كودتاهاي از برآمده دولتهاي
و ناسيوناليستي جنبشهاي دل از آغاز در (عراق ليبي ،
جنبشها اين عصر كه هنگامي اما.برخاستند سوسياليستي
جديد ايدئولوژي.زدند دست ايدئولوژي تغيير به شد ، سپري
پراگماتيسم و (عوامگرايي) پوپوليسم از آميزهاي
در عملگرايي و درون در عوامگرايي.بود (عملگرايي)
.مرزها بيرون
ميدادكه قرار هدف مورد را تهران درحالي صدامحسين
بغداد وارد همزمان روسيه و فرانسه از سلاح محمولههاي
از را خود حمايت نميتواند آمريكا دولت بدونشك.ميشدند
شوروي كه درحالي كند انكار ايران به حمله سبب به صدام
هنوز تخاصم ترك به كشور دو هر فراخواندن وجود با نيز
صدام همين اين وجود با.است سوسياليست صدام ، ميكرد گمان
و شتافت كويت مرزهاي به ايران با جنگ پايان از پس اندكي
.كرد اخراج آن از را آلصباح شيوخ
و مصر و عراق در عرب افسران پراگماتيسمي خارجي سياست
واقعي مصداق ميتوان را آنان كه بود چنان ليبي و سوريه
جنگ عصر در جهان بزرگ دولتهاي از هيچيك به تعهد عدم
را غربي نه شرقي ، نه شعار آنان درواقعخواند سرد
هم شرقي ، هم:كه ميدادند سر چنين و بودند كرده واژگونه
دولتهاي داخل در خارجي سياست اين تداوم ابزارغربي
كه بود عرب پوپوليستي جنبش آهنين نظمي از گذشته مذكور
واقع در.بود زنده ناسيوناليسم مرگ از پس سالها هنوز
و شسته را ايدئولوژي اين تن كه بود سالها عرب افسران
مردم چشم از دور سردخانهاي در را آن اما بودند كرده كفن
شدن خارج از پس (ع) سليمان هيكل چون تا ميدادند قرار
در صدامحسين.شود حشمت موجب همچنان مقدس بدن آن از روح
سردار اما ميخواند ابيوقاص سعدبن را خويش ايران با جنگ
عجم سرزمين با را عرب سرزمين زودي به بيستم قرن قادسيه
جبران به او هم.كرد حمله كويت به و گرفت اشتباه (ايران)
شليك بغداد به آمريكا كه هنگامي عرب به عرب حمله اين
آن سوي به كه نمييافت دسترس در هدفي چون ميكرد ،
برگرداند را موشكها آن جهت كند ، پرتاب را روسي موشكهاي
صدامحسين ، زمان اين در.رفت نشانه را تلآويو و
شعار خويش سكولار دولت پرچم بر و شد ايوبي صلاحالدين
را او هنوز حسين صدام عوامگرايي.افزود را اللهاكبر
كه آمريكا فقط نه.است داده قرار خويش برپاي ايستاده
خويش شده مقطوعالنسل سياستمداران ميان در نيز عراق مردم
عراق صدام.زند تكيه صدام جاي بر كه نمييابند را مردي
فرا از پس دراز ساليان اينك كه است كرده اداره چنان را
و عراق مردم پيشروي بيشتر انتخاب دو او مرگ ساعت رسيدن
كه چراصدام فرزندان و صدام:ندارد وجود ديگر دولتهاي
.شدهاند مقطوعالنسل سياستمداران همه سرزمين اين در
عصا ، بر ايستاده كه ميبيند سليمان بار اين را خويش صدام
اما.كند حكومت مردم بر خويش چشمان با مرگ از پس سالها
.كند تهي درون از را عصا اين كه است كافي موريانهاي تنها
.است شده شكسته صدام حشمت روز آن
به راوادار اسرائيل ميتواند آمريكا
عادلانهكند صلح پذيرش
نگاهديگري
كارتر جيمي
عبادتي عليرضا:ترجمه
پاسخ در (CentreCarter) كارتر مركز سال 1996 ژانويه در
جانب از كامل حمايت با و فلسطين آزاديبخش سازمان دعوت به
نظارت غزه و باختري كرانه دموكراتيك انتخابات بر اسرائيل
برگزار منصفانه و آزاد يافته ، سازمان انتخابات اين.كرد
ياسرعرفات و فلسطين ملي دولت عضو هشت هشتادو آن در و شد
در و قانوني لحاظ ازشدند انتخاب جمهور رئيس عنوان به
و دهند شكل را خود حكومت تا شدند تشويق فلسطين مردم عمل
حق دولت ، يك عنوان به بزودي بتوانند آنها ميرفت انتظار
كه هنگامي.كنند پيدا را خود امور بر كامل حاكميت
تا دادم خرج به را خود كوشش تمام يافت ، پايان انتخابات
و بپذيرند را انتخابات نتايج كنم متقاعد را حماس سران
من.بشناسند رسميت به خود رهبر عنوان به را عرفات آقاي
چارچوب يك بسط روند در آنها كامل مشاركت پيغامي طي
سياسي موجوديت يك ايجاد براي دائمي اساسي قانون بر مبتني
را پيشنهاد اين آنها اما.كردم پيشنهاد را جديد
انتظار از دور اميد و صلح كردند ، رد كه آن با.نپذيرفتند
حتي يا و خشونت وقوع احتمال يا تهديد هيچ حتي نبود ،
از فلسطين مردم قانوني وضعيت.نداشت وجود آرام تظاهرات
درماندگي حد تا بحرانشان اما نكرده تغييري هيچ موقع آن
.است رفته پيش
در هرگز و است پرجذبهاي و قوي مرد شارون آريل
از و نكرده صحبت دوپهلو عمومي انظار در سخنرانيهايش
توافقنامههاي همه او.است نيامده كوتاه هرگز خود مواضع
سرزمينهاي از اسرائيل عقبنشيني با و كرده رد را صلح
ديدار لبنان ، به حملهاش.است كرده مخالفت همواره اشغالي
و روستاها ويراني الاقصي ، [مسجد] معبد از آميزش تحريك
تقاضاي از آشكار سرپيچي فلسطيني ، هزاران بازداشت منازل ،
همه و همه بينالمللي قوانين به نهادن گردن درباره بوش
هرچه استقرار:است رسيده انجام به نهايي هدفي جهت در
از جلوگيري و اشغالي سرزمينهاي در اسرائيل وسيعتر
طرف بايد اندازه همين به.فلسطين به بخشيدن موجوديت
چنگ فرصت فلسطينيها كه هنگاميدانست مقصر را مقابل
براي هرگز ياسرعرفات داشتند ، را سياسي قدرت به انداختن
وجود با اساس از كه فلسطيني تندروهاي ساير و حماس كنترل
به رسيدن براي و بودند مخالف اسرائيل نام به كشوري
.نكرد تلاش ميكردند ، استفاده وسيلهاي هر از اهدافشان
به تنها بار هر و كرد محكوم را خشونت ندرت به عرفات آقاي
احتمال به و انگليسي زبان به تنها آنهم فشارها ، دليل
او.پرداخت خشونت محكومكردن به رياكارانه لحني با زياد
عليه روشهاي معدود از يكي را انتحاري حملات احتمالا
كه وسيلهاي.ميبيند بودند شده عذابش مايه كه كساني
خود يا كند توصيف باهيجان را مردمش رنج آن با ميتوانست
سياستهايشارون.دهد جلوه "شهيد" مستقيم غير طور به را
انجاميد ، جرم دهنده تشكيل عناصر تقويت بر غمباري شكل به
شد ختم انتحاري حملات از فلسطين مردم حمايت به سويي از
فداكاري و جانفشاني مردانبه و زنان كه گونهاي به
را اسرائيلي شهروندان و خود جان نتيجه در و شدند تشويق
نتيجه انتحاري بمبگذاريهاي اين.كشاندند مرگ كام به
به ميكند ، بياعتبار را فلسطينيها آرمان ميدهد عكس
بر ميزندو دامن روستاها ويراني و نظامي اشغال ادامه
مانع عدالت و صلح به رسيدن براي تلاشها تمامي راه سر
و بنبست نميتوان هنوز را كنوني وضعيت.ميكند ايجاد
مانده باقي نهايي راه يك تنها.نهاد نام محض درماندگي
قطع جمله از ملل ، سازمان نامههاي قطع كامل اجراي:است
در كه - اميرعبدالله پيشنهاد در نيز اخيرا كه نامه 242
آن به بالايي بسيار حد در جهان رسانههاي و مطبوعات
آن اساسي چارچوباست يافته انعكاس - شد پرداخته
به ازاي در فلسطيني سرزمينهاي از اسرائيل عقبنشيني
اين.است آرامش در زندگي حق و اسرائيل كامل شناختن رسميت
سال در است منطقي اسرائيليها از بسياري براي كه حل راه
پذيرفته اسرائيل وقت وزير نخست مناخيمبگين سوي از 1978
كه مصر ، .رسيد تصويب به [اسرائيل مجلس] كنست در و شد
اقدام اين به پاسخ در بود ، اسرائيل عليه تهديد بزرگترين
به احترام و ديپلماتيك روابط كامل عاديسازي اسرائيل
كانال از بيحدوحصر استفاده جمله از اسرائيليها حقوق
مد بايد و ميتواند كه است الگويي اين.كرد پيشه را سوئز
سازنده گفتوگوهاي طريق ازگيرد قرار عربي كشورهاي نظر
سال در شده پذيرفته مرزهاي در اصلاحات كمي با طرف دو هر
بيتالمقدس شرق.هست توافق به رسيدن امكان 1967
سر بر مانعي هرگونه و شود اداره مشترك شكل به ميتواند
بازگشت مورد در شود ، برداشته مقدس اماكن به دسترسي راه
آن و ميكنند پيدا برگشت اجازه آنها از بخشي هم آوارگان
.شود جبران منصفانهاي شكل به نمييابند اجازه كه عدهاي
را جبران اين هزينه كنند تقبل بينالمللي جوامع اگر
حمايت با.بود خواهد خوبي سرمايهگذاري قطعا بپردازند
ميتواند متحده ايالات دولت بينالمللي ، جوامع جانبه همه
مورد و پافشاري موارد.برآيد غامض مشكل اين حل عهده از
متعادل و منصفانه كافي قدر به بايد طرف دو هر درخواست
آن به مثبت پاسخ طرف دو هر از شهروندان اكثريت كه باشد
مورد مفاد صحيح اجراي بر نيز بينالمللي نيروهاي بدهند ،
سال در سينا صحراي در كه همانطور.كرد خواهد نظارت توافق
سرزمينهاي از اسرائيليها و رسيد اجرا و تائيد به 1979
.كردند عقبنشيني مصر اشغالي
در سعي متحده ايالات آنچه موفقيت كه دارد وجود عامل دو
.ميسازد امكانپذير را دارد آن ترغيب
از دفاعي استفاده حق فقط قانوني التزام براساس اسرائيل
اخير روزهاي در كه حالي در داراست را آمريكايي سلاحهاي
روستاهاي و جنين ويراني در را التزام اين آشكارا اسرائيل
گردن به را التزام اين ريچاردنيكسون.است كرده نقض ديگر
از بعد تا گذاشت كشور اين ارتش و شارون آريل اسرائيل ،
بلكه نگيرد قرار تهاجمي استفاده مورد مصر در جنگ 1973
جلوگيري براي هم من.رود كار به دفاعي مقاصد جهات در فقط
التزام همين از سال 1979 در لبنان به اسرائيل حمله از
به جمهوريام رياست دوره كه زماني درست) كردم استفاده
.(ديد تدارك را عيار تمام حملهاي شارون آريل رسيد پايان
روزانه كمك دلار ميليون ده حدود ديگر كننده ترغيب عامل
تهديد پدر جورجبوش سال 1992 در.است اسرائيل به آمريكا
براي تهديد اين از و كرد خواهد قطع را كمك اين كه كرد
ميان يهودينشين شهركهاي ساز و ساخت ادامه از جلوگيري
.كرد استفاده بيتاللحم و بيتالمقدس
استفاده براي آمريكا در سياسي حساسيت كه ميكنم درك من
اين اما بالاست ، بسيار اسرائيليها تشويق و ترغيب از
به رسيدن براي اقدامي هيچ نبايد كه است اهميت حائز نكته
مرزهايش بر اسرائيل حاكميت حق كه برود پيش حدي از صلح
مصر ، از سرزمينهايي شامل مرزها اين و.شود خدشهدار
بينالمللي قوانين سوي از كه ميشود هم فلسطين و لبنان
.است شده شناخته رسميت به
تلاشهاي.است وخامت روبه و غمانگيز موجود ، وضعيت
كه است رسيده آن زمان.خوردهاند شكست زمان ديپلماتيك
و شده شناخته رسميت به واسطه تنها عنوان به ايالاتمتحده
دنيا كشورهاي ساير.شود متوسل زور به صلح به رسيدن براي
.كرد خواهند استقبال آمريكا رهبري از
نيست همشهري ديدگاه بيانگر ستون اين مقالات *
نميشويم همپيمان آمريكا با
خاورميانه
حكيم باقر سيدمحمد از مقالهاي
عراق اسلامي انقلاب اعلاي مجلس رئيس
به سپتامبر حمله 11 پي در كه اخير رويدادهاي از پس
سياستمداران ، تصريحات شاهد گرفت ، صورت آمريكا
ساير و مطبوعات ارباب سياسي ، نخبگان تصميمسازان ،
.بوديم عراق به آمريكا سهمگين حمله امكان در غربي مسئولان
جمعي ارتباط رسانههاي شديد اهتمام مورد كه رويداد اين
نظر در و موشكافانه بررسي اهميت است ، گرفته قرار آمريكا
در.ميسازد جلوهگر مورد اين در را احتمالات ساير گرفتن
سه عناصر مواضع بايد حملهاي چنين وقوع فرض به ميان اين
رهبري به بينالمللي ائتلاف و آمريكا يعني آن مهم گانه
را آن اسلامگراي بالاخص عراقي معارضه و عراق رژيم آن ،
تحليل اين ترديد بدون.داد قرار تحليل و تجزيه مورد
در را پوياتري نگرشهاي و نوين چشماندازهاي ميتواند
از پس نظرگاه اين البته.دهد قرار امر كارشناسان برابر
داخل در موجود سياسي شرايط و خارجي واقع دقيق پيگيريهاي
آن پيشين كاركردي روش و آمريكا اهداف و منطقه سطح و عراق
يا غيرمنتظره استپديدههاي ممكن اگرچه ميشود مطرح
است خود خاص دلالتهاي داراي كه ويژهاي نمايانگرهاي
نكته اين به بايد ابتدا در كه است پرواضح.گردد پديدار
كه چقدر هر سياسي تحليلهاي و تجزيه كه گردد توجه مهم
زيرا ميباشد همراه ديگري احتمالات با اما باشند دقيق
غيرممكن تقريبا سياسي امور و فرايافتها در يقين و قطع
.است
در آمريكا رهبري به بينالمللي ائتلاف انتخابهاي - 1
:عراق به حمله
.نمود اشاره مهم انتخاب سه به ميتوان مورد اين در
در آمريكا انتخابهاي از يكي:كنوني سياست ادامه - الف
همه مهار در كه كنوني سياست ادامه عراق پرونده مورد
جهت در آن از ابزاري استفاده و كشور اين رژيم جانبه
همچنان عراق رژيم سناريو اين در.است خود اهداف پيشبرد
بسترسازي و همسايه كشورهاي ترساندن براي مترسكي عنوان به
در آمريكا حضور ادامه براي بهانهاي و اسلحه فروش جهت
كشورهاي بر صهيونيستي رژيم هژموني و نفوذ اعمال و منطقه
ملت فراشمول و مرز و حد بدون سركوب نيز و اسلامي و عربي
در نقشي گونه هر ايفاي از آن ساختن دور و عراق مسلمان
و فلسطين فراآينده موضوع در ويژه به و اسلام جهان
سياست ايناست مسلمانان و اعراب ميان در اختلافافكني
سران و حسين صدام تجاوزات و تركتازي از كه حالي عين در
كشورهاي وابستگي ادامه از ميكند ، جلوگيري بعثي ديگر
محروميت جهت آنها دادن قرار فشار تحت و آمريكا به منطقه
مقابله و فلسطين موضوع در بالندهاي نقش هرگونه ايفاي از
سياست اين كه نيست ذكر به لازم.است برخوردار اسرائيل با
وجاهت و مقبوليت از جديد تحولات و موجود دادههاي به نظر
نگراني و ترس احساس آمريكا زيرا نيست برخوردار بيشتري
سطح در آن بازخوردهاي و عراق رژيم سرنگوني از شديدي
نيز آمريكا گذشته سالهاي عملكرد پيشينه اما دارد جهاني
رژيم زيرا است ، انتخاب اين تحقق امكان بر ديگر دليلي
سياست همين وسيله به دقيقا فارس خليج دوم جنگ از پس عراق
.گرفت قرار كنترل تحت و مهار
:آمريكا نظامي نيروهاي بسيج با همراه گسترده حمله - ب
خود ، نيروهاي كامل بسيج با آمريكا انتخاب ، اين در
مهمترين كه ميدهد انجام عراق رژيم عليه وسيع حملهاي
از برخي مورد اين در.ميسازد منهدم را عراق زيرساختهاي
رواني جنگ با همراه و زيركي با كه آمريكايي گزارشهاي
مذكور فرآيند تحقق آنها از برخي كه است شده منتشر اخيرا
نيازمند را آن ديگر برخي و نيرو يكصدهزار نيازمند را
شصت و يكصد نيازمند را آن نيز برخي و نفر هزار يكصدوشصت
در كه مشكلاتي به نظر البته.دانستهاند نفر هزار نه و
همراهي عدم آنها مهمترين جمله از كه دارد وجود زمينه اين
كشورهاي تمكين عدم زمينه ، اين در آمريكايي عمومي افكار
پايگاهها از استفاده جهت تركيه استثناي به عراق همسايه
وقوع امكان نيز و فرآيند اين انجام جهت آنها سرزمين و
انتخاب اين تحقق آمريكا ارتش در بشري گسترده خسارتهاي
.ميرسد نظر به بعيد
تحقق منظور به بسترسازي جهت عراق به نظامي حمله - ج
حمله آمريكا انتخابهاي از ديگر يكي:داخلي مردمي جنبش
انهدام و عراق امنيتي - نظامي مهم مراكز به وسيع
آمادهسازي و صدام ارتش سنگين و كشتارجمعي سلاحهاي
مارس در كه آنچه به شبيه دستهجمعي قيامي تحقق جهت شرايط
كارآفريني و قدرت به نظر است پرواضح.است داده روي 1991
سلاحهاي از كشور اين رژيم تنها كه صورتي در عراق ، مردم
و بود خواهد محتمل بسيار آن سرنگوني نكند ، استفاده سنگين
به بينالمللي جامعه كنوني شرايط در كه صورتي در حتي
پنجم مورخ قطعنامه 688 اجراي در خود وظيفه و مسئوليت
قلع و سركوب هرگونه قطعنامه اين در) كند عمل آوريل 1991
و صلح عليه تهديدي كشور اين رژيم سوي از عراق ملت قمع و
به خود عراق ملت (است شده شناخته بينالمللي امنيت
رژيم سرنگوني توانايي خارجي دخالت هيچ بدون و تنهايي
نظر از نبايد نيز را انتخاب اين لذا.داشت خواهد را صدام
طريق از عراق در دگرديسي فرآيند تحقق اگرچه داشت ، دور
را آمريكا منافع تمامي نميتواند محققا مذكور ، مكانيسم
انتخاب اين تبلور براي كه است ذكر به لازم.سازد محقق
:گيرد قرار مدنظر ميتواند ذيل راهكارهاي
امر اين انجام جهت عراق ارتش مختلف واحدهاي تحريك - الف
حاضر حال در كه نيرويي وسيله به اساسي تحرك كه شكلي به
كه مردمي نيروهاي بر علاوه كرده حفظ را كشور اين حكومت
ابتدا از كه همانگونه_ دارند كامل تسلط عراق بر بالفعل
.پذيرد صورت - بود آن تحقق درصدد افغانستان در
انداختن كار از با همراه تحرك جهت عراق ملت تحريك - ب
و سياسي امور مديريت و صدام رژيم سركوبگر نيروهاي
يا عراق سال 1370 انتفاضه حوادث در كه همانگونه اجتماعي
شاهد افغانستان در عمليات از دوم مرحله در آمريكا تلاش
.بوديم آن
عراق داخل در فعال سياسي نيروهاي به فرصت اعطاي _ ج
حكومتي جايگزيني و كشور اين رژيم سرنگوني جهت تلاش براي
اجازه عاقبت كه همانگونه باشد ، عراق ملت نماينده كه
.شد داده افغانستان در آن تحقق
:اخير تحولات مورد در عراق رژيم انتخابهاي - 2
تمامي شرط و بيقيد پذيرش و كامل سازشكاري - الف
كه آنچه به شبيه عراق رژيم انتخاب اين:آمريكا خواستهاي
زمان آن در كه است داده روي فارس خليج دوم جنگ از پس
بر و پذيرفت آتشبس قبول جهت را آمريكا شرايط تمامي صدام
تمامي از (آنسكام) عراق سلاح خلع ويژه كميسيون آن اثر
بلكه جمهوري رياست كاخهاي منجمله عراق دلخواه مناطق
مظنون كه را فردي هر و ميكرد بازديد صدام خواب اتاق حتي
مورد در اطلاعاتي داشتن اختيار در يا داشتن دست به
ميكرد ، بازجويي او از ميدانست عراق كشتارجمعي سلاحهاي
زمينه اين در را اعتراضي كمترين توانايي رژيم بيآنكه
جهت ويژهاي كميته شرايط اين در همچنين.باشد داشته
متعاقبا و شد تشكيل كويت و عراق ميان مرزي حدود تحديد
و گرفت قرار شناسايي مورد زمينه اين در جديدي مرزي خطوط
و درآمد ملل سازمان كامل نظارت تحت عراق درآمدهاي تمامي
منابع تمامي در دخالت از سفيه كودكي همچون كشور اين رژيم
از زيانديدگان ساير به جنگي خسارات و شد منع خود مالي
نيز صهيونيستي رژيم حتي) شد پرداخت آنان به نفت جنگ
عنوان به را عراق بيتالمال درآمد از دلار ميليون دهها
خود خاك به صدام ارتش اسكاد موشك شليك 39 جنگي غرامت
و اسلامي دولت اولين عراق رژيم ترتيب بدين كه كرد دريافت
(ميكرد پرداخت جنگي غرامت صهيونيستي رژيم به كه بود عربي
درخواستهاي تمامي با عراق رژيم كه صورتي در لذا ،
گذشت او بر آنچه از بهتر وضعيتي كند موافقت آمريكا
.داشت نخواهد
خواستهاي برابر در سرسختانه ايستادگي و مقاومت - ب
كه صورتي در:بينالمللي قطعنامههاي اجراي عدم و آمريكا
بازگشت آن اولين كه آمريكا خواستهاي اجراي از عراق رژيم
ديگر و زند باز سر عراق سلاح خلع جهت ملل سازمان بازرسان
شبيه موضعي و نكند اجرا را بينالمللي قطعنامههاي موارد
با خود همكاري عدم از پس يا كويت اشغال از پس كه آنچه به
نظامي حمله با داد ، نشان خود از سال 1998 در آنسكام
.شد خواهد مواجه گستردهاي
عرب و اسلام جهان با خود روابط بهسازي جهت در تلاش - ج
كه هستيم شاهد راستا اين در:خود همسايگان ويژه به و
جهت را گستردهاي حركت اخير ماهه چند در عراق رژيم
كه را عربي بالاخص و همسايه كشورهاي با خود روابط نوسازي
بدين و شد فرااستراتژيك منطقه اين در بيگانگان حضور باعث
منافع پيشبرد و صهيونيستي رژيم به را كمك بيشترين وسيله
پيش در با رژيم اين داخلي بعد در همچنين.كرد آمريكا
ملت دستهجمعي كشتار و جانبه همه سركوب سياست گرفتن
حوزه بردن بين از و تقليد عظام مراجع ترور و عراق مسلمان
در (عليهمالسلام) اطهار ائمه بارگاه به حمله و علميه
مبارزه و مسلمان و همسايه كشورهاي به حمله و كربلا و نجف
و معاهدات تمامي عراق ، ملت ملي و ديني ميراث با بيامان
خدشهدار شدت به را بشر حقوق به مربوط كنوانسيونهاي
رژيم و صدام بقاي كه گفت جرات به ميتوان لذا.ساخت
.ميكند تهديد را عراق كه است خطري بزرگترين او سركوبگر
حمله صدد در آمريكا متحده ايالات كه اكنون پايه اين بر
كليدي فرصت اين از و شد همراه او با بايد است عراق به
محافل در انتخاب اين.كرد استفاده صدام بردن بين از براي
.ميشود دنبال توجهي شايان صورت به عرب جهان روشنفكري
زيرا ميرسد نظر به غيرواقعگرايانه انتخاب اين البته
داخل در كه آمارگيريهايي و نظرسنجيها از برخي به نظر
با عراق ازداخل موجود اطلاعات نيز و شده انجام عراق
.شد خواهد مواجه مردمي گروههاي عموم انتقاد
يكي:صدام سوي از رياست ترك و حكومت از كنارهگيري - د
حكمت و صداقت عقلانيت ، وجود صورت در كه انتخابهايي از
از كنارهگيري و حكومت ترك اوست ، نزديكان و صدام نزد در
خود ملت وسيله بدين كه است عراق مظلوم برملت فرمانروايي
امان در خطري هرگونه از را همسايه ملتهاي ساير و
وهمي پندار تنها احتمال ، اين ساختن مطرح البته.ميسازد
مردمي قيام از پس موثق گزارشهاي اساس بر كه چرا نيست ،
امنيتي گزارشهاي اساس بر تنها كه حالي در و سال 1991
نداشت ، وجود نظامي انبارهاي در فشنگ هزار پنجاه و دويست
هواپيماي يك با عراق از فرار آماده او نزديكان و صدام
رسيد خبر او به هنگام اين در كه بودند مسافربري
خودداري انتفاضهگران به كمكي گونه هر از آمريكاييها
با عراق رژيم لذا كردهاند ، رد شدت به را آن بلكه كرده
چراغ و آمريكا مستقيم كمك با و فرصت اين از استفاده سوء
به عراق ملت سركوب جهت آمريكا ارتش) عراق رژيم به آن سبز
نقض مقابل در و ميرساند سوخت كشور اين ارتش تانكهاي
همراهي با و كرد اختيار سكوت عراق هوايي تحريم گسترده
قلع به دست (كرد كمك او بقاي به عملا صدام جنايات با خود
نيز را مذكور انتخاب لذا.زد عراق ملت گسترده قمع و
و صداقت چنين وجود در اگرچه داشت ، دور نظر از نبايد
.دارد وجود ترديد شدت به عراق بعث حزب سران نزد عقلانيتي
در اسلامگرا معارضه ويژه به عراق معارضه انتخابهاي - 3
:عراق به آمريكا حمله قبال
از يكي:عراق به آمريكا حمله با قاطع مخالفت - الف
نيز عربي و اسلامي محيط در كه عراق معارضه انتخابهاي
عراقي معارضه چون كه است اين دارد ، را خود خاص برد
نشات عراق ملت خالصانه اراده از و است مردمي معارضهاي
مقاومت آمريكا احتمالي حمله برابر در بايد لذا است گرفته
رفتن بين از باعث وقوع صورت در مذكور حمله زيرا كند ،
بر آمريكا كامل استيلاي موجبات و شد خواهد عراق زيرساخت
.نمود خواهد فراهم را كشور اين
بررسي با:آمريكا با كامل همراهي و همكاري - ب
جنايات كه درمييابيم عراق شرايط و اوضاع واقعگرايانه
بلكه نبوده آمريكا از كمتر تنها نه حاكم حزب سران و صدام
عراق بعثي رژيم.دارد نيز ددمنشانهتري و وسيعتر ابعاد
كاملا را عربي - عربي و اسلامي - عربي امنيت شيرازه
حال در جلو روبه و مقتدر همچنان رويدادها و ساخت شكننده
.است بوده خود پيشرفت و توسعه
اراده بر اعتماد و خدا بر توكل با معارضه اين لذا
داخل در دگرديسي فرآيند تحقق به عراق شجاع ملت پولادين
از اگرچه دارد ، اميد انفعال گونه هر از دور به كشور اين
خاستگاههاي پايه بر واقعه حوادث و جديد شرايط تمامي
بر.برد خواهد را استفاده كمال نيز سياسي و منطقي ديني ،
چهارم انتخاب همان صحيح انتخاب ما ديدگاه از اساس اين
در تعالي و تبارك خداوند كه است راهي همان اين و است
با ما لذا است فرموده وعده آن به و داده قرار ما برابر
به و شد نخواهيم همپيمان صدام و آمريكا از يك هيچ
.بود خواهيم پايبند خود مقدس ارزشهاي
سياستمداران از برخي:خاموش بيطرفي سياست اتخاذ - ج
رژيم ميان چالش اينكه به نظر كه ميكنند فكر اينگونه
طرف دو هر و نيست باطل و حق ميان پيكار آمريكا ، و عراق
در را خود نبايد عراقي معارضه لذا هستند ، باطل از نمادي
اين نظارهگر دور از تنها بايد بلكه كند ، دخيل بازي اين
در را فراواني جنايات گذشته مدت طول در آمريكا.باشد جنگ
در سكوت.است شده مرتكب منطقه مسلمانان و عراق ملت حق
بلكه انتفاضه طول در عراق مسلمان ملت عام قتل برابر
وحشيانه سركوبي و عراق ارتش به لجستيكي كمكهاي تقديم
ائتلاف شكلگيري گونه هر از ممانعت نيز و انتفاضه
معارضه امور در بيجا دخالت و رژيم اين ضد بر منطقهاي
رژيم به كمك بر علاوه است ، شده آن ناكامي باعث كه عراقي
مناطق به حمله در اسراييل با همراهي و صهيونيستي
حمله نيز و فلسطينيان گسترده عام قتل و خودگردان
صورت آمريكا رهبري با كه اسلام عليه شده سازماندهي
اين در آمريكا عملكرد فزاينده مقبوليت عدم ميگيرد ،
نيز عراق بعثي رژيم مقابل در.ميسازد نمايان را زمينه
ميان جنگي جنگ ، اين لذا شده ، مرتكب را بيشماري جنايات
دور آن از را خود عراقي معارضه بايد كه است شر نيروي دو
.باشد آن داد برون منتظر تنها و سازد
هوشياري حفظ و مستقل و ثابت استراتژي گرفتن پيش در - د
و عراقي معارضه اينكه بر اصرار با انتخاب اين:خود كامل
يازده حوادث مولود تنها نه آن اسلامگراي ويژه به
جنگ پايان تبعات حتي بلكه نبوده آن از قبل يا سپتامبر
دامنگير نيز ايران اسلامي جمهوري عليه عراق رژيم تحميلي
و ابنالوقت معارضه معارضه ، اين زيرا نگرديد آن
وجود به موسمي رويدادهاي اثر بر تنها كه نيست وقتالساعه
معارضهاي بلكه بلرزد ، بادي يا طوفاني هر با و بيايد
و وسيع مردمي پايگاه داراي همه از مهمتر و مقتدر پاينده ،
و برنامهها راهبردها ، اساس بر كه است فراشمولي
تمامي عليرغم تاكنون و است تكاپو در خود خاص مكانيسمهاي
نهادينهسازي و روابط تحكيم.است گرفته پي بهشدت فشارها
مصر ، اردن ، تركيه ، سوريه ، همچون كشورهايي با مناسبات
در...و خليجفارس حاشيه كشورهاي ايران ، اسلامي جمهوري
جهت در روابط اين توسعه.است بررسي قابل زمينه اين
از همساني مخالف موضع ايجاد براي و خود از تهديدزدايي
.است عراق به آمريكا احتمالي حمله مورد در كشورها اين سوي
خود روابط بتوانند كه صورتي در عراق سردمداران زعم به
كنند ، مدرنيزه مناسبي شكل به اسلامي و عربي كشورهاي با را
نظامي حمله از ممانعت جهت در محكم سپري توانست خواهند
از حكايت موجود شواهد.كنند ايجاد عراق به آمريكا گسترده
تلاش انتخاب اين تحقق جهت در عراق رژيم كه دارد اين
.ميكند
6_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
بعد نهايي موافقتنامه به دستيابي براي مذاكره بود قرار
و انجاميده نتيجه كسب به سال سه طي و شود آغاز سال دو از
متعهد اسرائيل مدت اين ضمن در.رسد پايان به مه 1998 تا
ناحيه به را سوم و دوم نواحي از بيشتري گستره كه بود شده
ميبايست فلسطين خودگردان دولت مقابل در و كند الحاق اول
همزيستي شرايط آوردن فراهم و همكاري فضاي افزايش به نسبت
گروههاي شده شناخته رهبران بازداشت با مسالمتآميز
.كند اقدام ضداسرائيلي تبليغات به دادن پايان و تروريستي
سپتامبر در سفيد كاخ سبز فضاي در اسلو معاهده امضاي
همه آينده به اميد كه بود نادري موقعيتهاي از يكي 1993
و دردآور بيرغبتي كس هيچ.ميكند محو را ترديدها
در كه اميدي و عرفات دست فشردن هنگام به رابين پراضطراب
را بود نهفته تورات از فرازهايي تكرار هنگام به او سخنان
و دردآور تطور نميتوان همچنين.برد نخواهد ياد از
به كهنهكار تروريستي از را عرفات كه زمان گذر در طولاني
او انگاشت ، ناديده ساخت ، بدل شدهاي پذيرفته ملي پيشواي
داستان اين قهرمانان ساير معادل منزلتي و سطح در راكه
توسط مراسم آن متانت با توام و غرورآميز مديريت داد قرار
بر گواهي روسيه خارجه امور وزير حاشيهاي نقش و كلينتون
آن در جهان كه بود چرايي و بيچون رهبريت و هدايتگري نقش
.بود گذارده آمريكا متحده ايالات دوش بر برهه
روابط در نوين دوراني ظهور از اسلو معاهده انعقاد
پذيرش كهاز آناني فقط.داشت حكايت فلسطينيان و اسرائيل
كه ديگراني با شدن همنوا از است ممكن دارند ابا حقيقت
با توام فضاي نوعي خلق از مذكور مراسم دارند اعتقاد
كه گاه آن حتيزنند سرباز داشت حكايت حسننيت و صداقت
معاهده كه ميدانست نيك روشنبيني و درايت با هراسان
طفره كليدي موضوعات تمامي به پرداختي از تقريبا اسلو
سرنوشت ;بيتالمقدس آينده ;نهايي مرزهاي:است رفته
وضعيت و آبي منابع از بهرهبرداري حق ;فلسطيني آوارگان
اين تمامي حلوفصلفلسطينيان كنترل تحت و قلمرو نظامي
اول سال دو طي آن شروع كه نهايي مذاكرات به اختلافنظرها
.شد موكول بود شده پيشبيني معاهده عقد از پس
اين آن در و درآوردم تحرير رشته به مقالهاي زمان آن در
به طرف هر آنچه حيطه و مرز دقيقا ;ساختم مطرح را سوالات
چه براساس فلسطيني پليسي نيروي بود؟ چه بود شناخته رسميت
كند اقدام تعقيبمبارزين به نسبت ميبايست تعريفي و ادله
به خود باشد راهحل كه آن جاي به فلسطيني پليس زماني چه
تبديل شود پرداخته بدان بايد كه مشكلي و مسئله صورت
شده برپا مراسم از كه شادمانياي و سرمستي آيا شد؟ خواهد
براي محركهاي عامل تنها ميگرفت نشات سفيد كاخ محوطه در
بايد را مراسم آن اينكه يا بود؟ ديپلماسي پيشراندن به
بنبستهاي با مواجهه و رويارويي دليل به كه آن از پس
به ميانجاميد پريشاني و سرخوردگي به اجتنابناپذير
.كرد قلمداد مانعي منزله
مثبت اقدامات كه دارد اذعان واقعيت اين به سليمي عقل هر
اعتماد ايجاد به ميتوانست نهايي مذاكرات از پيش دوجانبه
روند خلاف واقعيت عالم در كه آن حال كند ، كمك طرفين بين
دو به تقريبا كمي لحاظ به فلسطيني پليس.پيوست وقوع به
سرعت به و رسيد اسلو معاهده در شده تعيين ميزان برابر
شاياني كمك ديگر سوي از و كرد كسب را ارتش يك شاخصههاي
ماشين و نشد تروريسم با جنگ به نيرو اين طرف از نيز
پايان خود ضداسرائيلي تبليغات به نيز فلسطينيان تبليغاتي
.نداد
قرارداد انعقاد از پس زماني دوره در كه بود اين واقعيت
سمتوسويي به طرف دو داخلي سياسي جريان سفيد كاخ در اسلو
كه بود ديپلماسياي اهداف با مغايرت در كه شد هدايت
در اسرائيل ، و داشت مدنظر را نهايي توافقنامه انعقاد
كه كرد آغاز را فلسطين آزاديبخش سازمان با مذاكره حالي
كرده صفبندي متفاوت اردوگاه دو در كشور اين سياسيون
مثابه به را گفتوگو ادامه اسرائيلي صلحطلبان.بودند
ممكن كه ميدانستند نهايي توافق به دستيابي كاتاليزور
ديوار شدن برداشته طرف ، دو مصالحه و آشتي به عاقبت است
همكاري از مملو فضايي در ترديدها و شك رفع و بياعتمادي
موضوعي مرزها ، دقيق موقعيت تعيين آن تبع به كه شده
اين با را ديدگاهها اين جنگطلبان.شود قلمداد بياهميت
اعتقاد و ميدانستند مردود است خيالپردازانه كه ادعا
تمهيدات تا ميسازد قادر را اسرائيل كارشكني ، كه داشتند
حاكميت نوعي برقراري با را خود موردنظر امنيتي
سازمان به بيآنكه كند تحميل فلسطينيان به دستنشانده
.بدهد را مستقل كشوري تشكيل امكان فلسطين آزاديبخش
اروپا به نگاه
بود ممكن زماني فقط
بهنود مسعود
مرده فرانسه روح كه بيفتد اتفاق اين بود ممكن وقتي فقط
شانزهليزه ، كارتيه ، ژوردن ، شارل سارتر ، زولا ، اميل.باشد
آن مهمتر و.باشند مرده لوموند و ماكسيم كوپول ، لوور ،
قرن مترجم سمسار مهدي دكتر قول به - كه روشنفكر كه
باشد ، مرده است فرانسوي اختراعي - وينوك ميشل روشنفكران
فرهنگ به مغرور فرانسه ، مردم كه بود ممكن چگونه وگرنه
مانند كسي جهان ، به خود چپ و مستقل نگاه به مفتخر و خود
رياست نامزدهاي براي رقيبي عنوان به را ژانماريلوپن
كسي به سال 2002 بهار انتخابات در و بپذيرند جمهوري
اميتران فرانسو جانشين ليونلژوسپن از بيشتر او مانند
با كه روزي عصر سوربون دانشجوي ميتران فرانسوا.بدهند راي
معلوم جمهوري رياست انتخابات آراي نتايج از نيمي اعلام
شيراك ژاك با همراه لوپن نظرسنجيها تمام برخلاف كه شد
با اونيورسيته سيته پيادهرو در است رفته دوم دور به
مرده ما بوديم ، خواب ما گفت خارجي خبرنگاران به گريه
.شد چنين كه بود مرده فرانسه روح و بوديم
به كبير انقلاب با كه كشوري فرانسه ، تاريخ طول در
است نداشته سابقه داد هديه را مساوات و آزادگي جهانيان
با اندازه اين تا كشور آن در انتخاباتي نتايج اعلام كه
اين دادن با فرانسويها.باشد شده همراه فرياد و نفرت
محل در ژوسپن كه وقتي انگار و آفريدند شگفتي راي
سياست از هميشه براي كه داشت اعلام كشور آن نخستوزيري
را شكست و ميشويد دست هم حزب رياست از و ميگيرد كناره
به و ميگذاشت فرانسويها دوش به را باري داشت ميپذيرد
كه سخن اين تكرار و خانه در ماندن با كه ميآورد يادشان
خطايي چه "يكديگرند به شبيه دوشان هر شدهايم خسته"
مخصوص شماره در قبل روز سه تايم آمريكايي مجله.كردهاند
فكر فرانسويها درصد هفتاد از بيش كه بود داده خبر خود
كسي باز ولي.نيست ژوسپن و شيراك بين فرقي كه ميكنند
واجدين بيشتر نرفتن نظر ، اين حاصل كه بود نكرده باور
لوپن نتيجه در و شود صندوقها پاي به دادن راي شرايط
سه كه ملي جبهه تندرو حزب رهبر و افراطي راست نماينده
آرايش گاه هيچ و كرده شركت جمهوري رياست انتخابات در بار
.شود حذف صحنه از ژوسپن كه آورد راي چنان نبود اعتنا قابل
جمهوري رياست انتخابات نتيجه زودرس اعلام كه شوكي
كه فرانسه فقط نه آوريل ، يكشنبه 21 در كرد وارد فرانسه
.ميگريست كه نبود فرانسوا فقط و لرزاند را اروپا تمام
راه به سنميشل و شانزهليزه در جوان هزاران شد كه شب
.گمشو برو فاشيست لوپن ميزدند فرياد و خشمگين افتادند
را ماشينها و ميشكستند را چيز همه خشم با دانشجويان
و شدند متفرق پليس دخالت با كه وقتي تا برميگرداندند
درست انتخاب به هم باز گفت لوموند خبرنگار به ژانژاك
فرانسوي جزيره دو به اشارهاش.فوتونا و كالدونيا مردم
راي صندوق پاي به زودتر ساعتي نه كه بود اطلس اقيانوس
اعلام آنها آراي نتيجه كه بود پاريس وقت به ظهر و رفتند
از نيمي و بودند مانده وفادار فرانسوي روح به كه شد
راي.بود شده تقسيم ژوسپن و شيراك بين تساوي به آرايشان
در كرد زده بهت را همه و دادند فرانسويها كه آوري شگفت
تمام فعلي جمهوري رئيس شيراك نفع به شدت به كشور آن داخل
براي كه باشد مطمئن و بخوابد آرام را شب توانست او كه شد
دوم دور در او ماند ، خواهد اليزه كاخ ساكن آينده سال پنج
نميكرد پيدا لوپن از خطرتر كم و بهتر رقيبي انتخابات
كه ميداد نشان گزارشها هم صبح روز همان كه آن نه مگر
حالا است ، زياد ژوسپن به شيراك باخت خطر دوم دور در
تمامي و چپها چپترين كه باشد شادمان داشت حق شيراك
راي او به دوم دور در هم كمونيستها و سوسياليستها
فرانسويهاي راي اين اگر ديگر طرف از.داد خواهند
شادمان ميتواند شيراك نكند بيدار خواب از را فرانسوي
و شوند پيروز راستها هم مجلس آينده انتخابات در كه باشد
تقسيم ژوسپن مانند كسي با را حكومت كه نباشد مجبور او
آينده دولتهاي يكشنبه روز راي با ديگر سوي از.كند
نظر در را افراطي راستهاي بود خواهند مجبور فرانسه
از اين.كنند توجه آنها نظر و خواست به و باشند داشته
بد از نفسشان كه اروپا مردم نظر از اما.فرانسه داخل
نزديك همان آمد ، بند فرهنگ با و شيك فرانسويهاي سليقگي
و تحول از نشانههايي شد داده لوپن به كه رايي درصد هفده
در اتفاقي چنين اگر كه ميپرسند خود از بعضي.دارد تكان
مردم بيفرجام چند هر راي چه آن.شد خواهد چه بيفتد آلمان
اهميتي چنين افراطي راستهاي نماينده به را فرانسه
برنامهساز يك قول به او.است لوپن ديدگاههاي بخشيده
گمان كه است تفكري طرز آن نماينده پاريس راديو مشهور
.شد دفن سالان ژنرال مرگ با بيستم قرن ميانه در ميرفت
استقلال جريان در شورشي ارتشيان رهبر سالان ژنرال
به نبود حاضر افراطي پرستي ميهن براساس كه بود الجزاير
بود شده شناخته رسميت به دوگل ژنرال توسط كه زمان فرمان
يافته پايان مستعمرهداري دوران كه بپذيرد و بنهد گردن
.است
شهرداري اين ، از قبل سمتش بالاترين كه لوپن ماري ژان
خون بر تاكيد با و است آسيايي ضد شدت به است بوده ليون
و الجزايري ميليونها بايد كه است معتقد فرانسوي پاك
اتحاديه به راند ، فرانسه از را مسلمان و سوري و تونسي
حال همين در و ندارد اعتقادي يورو اروپايي پول و اروپا
.شده شناخته فرانسه موسوليني لقب شايسته و است يهودي ضد
وي از كه فرانسه مشهوران ميان از كساني معدود جمله از
است فرانسه سينماي جاذبه بمب باردو بريژيت ميكنند حمايت
خدا و هنرپيشه تصوير از چيزي كه حالي در و پيرانهسر كه
حضور از شدت به نمانده ، باقي او در آفريد را زن
حيوانات حقوق براي و است خشمگين فرانسه در آسياييها
هم كه فرانسوي نئونازيست موسرخهاي و او.ميكند مبارزه
به شب نيمههاي هم و ميكنند تخريب را يهوديها گورستان
قدمترين ثابت از ميبرند حمله الجزايريها بقالي
نشريه پرتيراژترين كه نبود بيهوده.هستند لوپن هواداران
"شرم راي" زد تيتر هفته روز اولين در فرانسه چپ به متمايل
شرايط به يكي شد شگفتي همه اين باعث چيز چه كه اين اما.
بعد جهان وضعيت به مهمتر آن از و گردد برمي فرانسه داخلي
حادثه دنبال به كه تبليغاتي حقيقت در.سپتامبر يازده از
آماده را زمينه افتاد راه به واشنگتن و نيويورك تروريستي
فاجعهاي شدت و داد رخ فلسطين در كه ماجراهايي با و كرد
بيش فرانسويها و آورد وجود به جنين در اسرائيل ارتش كه
لوپن نفع به روزگار پرداختند ، آن تقبيح به اروپا تمام از
چوبي صندلي يك مونپارناس در دوم خانه قهوه در.رفت پيش
قرن روشنفكري مظهر كه مينشست مردي آن بر روزگاري كه هست
بيستم قرن او وجود به كه سارتر پل ژان.گرفت نام بيستم
همان در گورستاني در كه است ديري شد روشنفكران قرن
گمان ميكردند دفن را او وقتي فرانسويها خفته ، نزديكي
يك مونپارناس همان در سال دو و بيست فاصله به كه نداشتند
در كه گفت مصاحبهاي در پيش سال دو كه واقعي روشنفكر ضد
بر حكمراني براي تاريخ قدرت شايستهترين آمريكا نظرش
.بگيرد جشن بيپروا چنين را خود پيروزي است ، جهان
رسوايي و رهبانيت
آمريكا
رشد دليل به گذشته ماههاي طي آمريكا كاتوليك كليساي
با رابطه كليسادر اين كشيشان از شكايت طرح بيسابقه
ناخشنودي و داخلي عمومي افكار سوي از جنسي انحرافات
است گرفته قرار فشار تحت واتيكان
است بوده مواردي جمله از كليسا مقامات اخلاقي انحرافات
ارسال با تا واداشت را آمريكا كاتوليك كليساي رهبران كه
در.شوند راهنمايي و ارشاد خواستار واتيكان براي نامهاي
انحرافات به پرداختن چگونگي با رابطه در مذكور نامه
آيا كه شده مطرح سوال اين و استفتا كشيشان اخلاقي
كشيشها مورد در شده گزارش خطاي مورد اولين از ميتوان
و اخراج معادل خطا يكبار" قاعده يا و كرد چشمپوشي
.دانست ساري و جاري را "هميشگي كنارهگيري
هستند تلاش در كه آمريكا كاتوليك كليساي مذهبي رهبران
برخي اخلاقي انحرافات به توجه با را كليسا اعتبار و شان
مخدوش كودكان از آنان جنسي سوءاستفاده افشاء و كشيشها
به پايبندي عدم اتهام مظان در را كاتوليك كليساي و شده
كاردينالهاي شوراي.كنند حفظ است ، داده قرار اخلاقيات
است قرار است عضو از 13 متشكل كه آمريكا كاتوليك كليساي
واتيكان در جاري هفته چهارشنبه و سهشنبه كه جلسهاي در
پاپ آيا نيست معلوم كه چند هر جويند شركت ميشود برگزار
.خير يا يافت خواهد حضور نشست اين در نيز پل ژان
رشد دليل به گذشته ماههاي طي آمريكا كاتوليك كليساي
با رابطه در كليسا اين كشيشان از شكايت طرح بيسابقه
ناخشنودي و داخلي عمومي افكار سوي از جنسي انحرافات
به دادن پايان براي تا گرفته قرار فشار تحت واتيكان
سوءاستفاده گزارش اولين.كند اتخاذ جدي تصميمي رسواييها
و شد گزارش سال 1983 در كودكان از كاتوليك كشيشهاي جنسي
يك هيچ رسيد ، چاپ به آن مورد در مبسوطي گزارشهاي چند هر
با.نكردند توجهي آن به كليسا سالاري ديوان مقامات از
قانون خلاف اعمال شاهد مردم ديگري از پس يكي سالها ، گذر
شكايت طرح موارد فزاينده رشد به توجه با و بودند كشيشها
در حاضر آمريكايي كاردينال سه عاقبت كليسا مقامات عليه
مطرح را پاپ از استفتا گزينه واتيكان كاردينالهاي شوراي
خطاب (ماه فروردين 30) جمعه روز كه نامه اين درساختند
روز:است آمده شده نگاشته جهان كاتوليكهاي رهبر به
آمريكايي كاردينالهاي كه گفتيد شما گذشته هفته دوشنبه
حضور به اخير اخلاقي رسواييهاي مورد در گفتوگو براي را
باشيد كاردينالها راهگشاي ميتوانيد شما.پذيرفت خواهيد
در تصميم اتخاذ با و بدهيد نشان آنان به را درست مسير و
چراغ هميشه چون متخلف كشيشان با برخورد چگونگي مورد
و پاپ ساختن وارد با دارند اميد آنان.باشيد هدايت
كليساي كنوني دشوار شرايط از جريانات روند به واتيكان
به خاص توجهي بذل با رسانهها اما بكاهند آمريكا كاتوليك
تنگ كاتوليك كليساي مذهبي رهبران براي را عرصه مسئله ،
مورد در كه اتهاماتي و منتشره گزارشهاي.كردهاند
كشيشان توسط نوجوانان و كودكان از جنسي سوءاستفادههاي
رسانههاي در كماكان ميشود منتشر كاتوليك كليساي
پيورك تام جاري سال مارس بيستم.ميخورد چشم به آمريكايي
به را ديترويت ناحيه كشيشان از يكي برادرانش از تن سه و
در آنان كه هنگامي درست و دهه 60 طي آنان از سوءاستفاده
طرح كه چند هر و كرد متهم بودند بلوغ آغازين سالهاي
دارد سال اكنون 63 كه نظر مورد كشيش عليه قانوني شكايت
مقامات ليكن نيست ممكن طولاني زماني مدت گذشت دليل به
كار از را او مذكور خبر انتشار از پس بلافاصله كليسا
طي 15 كشيشها جنسي سوءاستفادههاي موضوع.كردند بركنار
داشته خاص جايي روزنامهها اول تيتر در هميشه گذشته سال
جان كشيش از بسياري شكايتهاي طرح با جاري سال طي و است
نفر از 130 بيش تاكنون.شد بدل رسوايي به يوهان
دوره 30 طي كه ساختهاند مطرح يوهان عليه را شكايتهايي
اعمال مرتكب او بوستون ناحيه كليساهاي در وي خدمت ساله
سال فوريه در دادگاه ختم از پس عاقبت.است شده عفت خلاف
حبس سال ده تحمل به و شد شناخته مجرم يوهان ميلادي جاري
.شد محكوم فدرال زندانهاي از يكي در
اعمال دليل به كشيشها از شكايت طرح مورد تنها اين
شكات كثرت دليل به يوهان پرونده ليكن نبود غيراخلاقي
كه نكته اين افشاء.گرفت قرار عمومي افكار توجه مورد
برناردلا ، كاردينال جمله از كليسا محلي مقامات از برخي
از بعد به دهه 80 اواسط از بوستون منطقه كليساهاي مسئول
حساسيت به است داشته اطلاع يوهان غيراخلاقي رفتارهاي
به را عمومي خشم و زد دامن يوهان پرونده قبال در مردم
از جلوگيري براي لا كاردينال آنكه خصوصا داشت دنبال
كليسا يك از وي انتقال به تنها يوهان اخلاقي رسوايي افشا
مقامات نقش آنكه از پس.بود كرده بسنده ديگر كليساي به
عموم اطلاع به يوهان موقعيت از حفاظت در كاتوليك كليساي
كليسا در مرسوم رويه خلاف بر شد ناچار لا كاردينال رسيد
مرتكب گذشته سال طي 40 كه كشيشاني از تن از 80 بيش نام
افشا را بودند شده جنسي سوءاستفاده و غيراخلاقي اعمال
.كند
محلي مقامات پنهان و خاموش حمايت افشاء و يوهان محاكمه
انگاشته ناديده ، كليسا حريم شد موجب او اقدامات از كليسا
در كشيش دويست عليه مارس اواخر تا ژانويه ماه از و شود
[آمريكا پايتخت واشنگتن شهر] كلمبيا ناحيه و ايالت 13
كشور مختلف منطقه در 17 كشيش حداقل 55 و شود جرم اعلام
اسقف كه شوند منتقل ديگري نقطه به يا شوند بركنار كار از
بين در نيز كاليفرنيا پمبيچ ناحيه اسقف اوكانل ، آنتوني
.بپوشد چشم مذهبي فعاليت ادامه از شد ناچار كه بود كساني
از پس و سال 1998 در اوكانل كه است اين توجه جالب نكته
ايراد دليل به سيمونز كيث يعني ناحيه قبلي اسقف آنكه
نوانخانه در كه نوجواني پسر از 5 جنسي سوءاستفاده اتهام
را سمت اين شد بركنار كار از ميشدند نگهداري كليسا
.بود گرفته برعهده
روند اين اكنون كشيشها عليه شكايت طرح روند تسريع با
موضوع آنكه مهمتر و شده بدل روزمره امري به تقريبا
.نيست آمريكا كشور به منحصر كليسا در اخلاقي رسوايي
به لهستان در پزنان منطقه اعظم اسقف مارس ماه اوايل
و شد متهم ديني مدارس كارآموزان از جنسي سوءاستفاده
سال در وين سراسقف.شد بركنار خود سمت از ماه همان اواخر
و استعفا به ناچار مشابه اتهاماتي طرح دليل به 1998
جاري سال اوايل ايرلند كاتوليك كليساي شد ، كنارهگيري
دلار ميليون ده و يكصد معادل پرداخت براي را خود آمادگي
تحت مدارس در جنسي سوءاستفاده قرباني هزاران به خسارت
طي بيسرپرست كودكان از نگهداري مراكز و كليسا كنترل
.داشت اعلام اخير دهههاي
كشيش تايمز 30 نيويورك روزنامه مارس بيست گزارش براساس
با عفت خلاف اعمال انجام به اخير ساليان طي فرانسوي
در آنان از تن يازده هماكنون كه شدهاند متهم كودكان
سابق كشيشهاي از يكي استراليا در و ميبرند سر به زندان
سالهاي طي نوجوانان از جنسي سوءاستفاده دليل به اخيرا
.شد محكوم زندان سال ده به تا 1999 1975
از ترس و آبرو حفظ دليل به قربانيان اكثر گذشته در
از و ميساختند پيشه سكوت مهاجمين عليه شكايت طرح تبعات
اخير ساليان طي ليكن ميكردند صرفنظر ماجرا پيگيري
و كليسا مقامات با ماجرا حلوفصل راهكارهاي به قربانيان
زده تخمين.بودند آورده روي دادگاه در شكايت طرح بدون
از پس كشيشها عليه قانوني شكايتهاي مجموع كه ميشود
سروصداترين پر از يكي در.ميرسد مورد به 1400 سال 1985
از يكي منصفه هيات كليسا عليه شكايت طرح موارد
به خسارت دلار ميليون پرداخت 120 دالاس محلي دادگاههاي
كليساي عليه كه را جنسي سوءاستفاده قربانيان از يكي
با پرونده اين عاقبت و كرد تاييد بود شده طرح كاتوليك
شاكي سوي از دلار ميليون دريافت 30 و دعوي طرف دو توافق
از پرداختي مبالغ مجموع ميشود گفته و شد اعلام مختومه
نيز دلار ميليون يكصد از مشابه موارد در كليسا سوي
واقعيات با گاهي چند از كه كاتوليك كليساي.ميگذرد
عذرخواهي به ميشود روبهرو كشيشها اقرار و افكارناپذير
براي جاري سال مارس دوم 21 پل ژان پاپاست كرده بسنده
"كليسا در اخلاقي رسواييهاي" موضوع مورد در بار اولين
دلنگراني و توجه بايد كليسا" كه داشت اذعان و گفت سخن
و ساخته نمايان را مسايل گونه اين قربانيان مورد در خود
و صادقانه دردآور موقعيتهاي اين از يك هر در بايد
".دهد نشان واكنش حقيقتخواهي و عدالت براساس
كليسا مراتبي سلسله نظام واكنش اواخر همين تا واقع در
وارد عليه تهاجمي روش گرفتن پيش در اتهامات گونه اين به
به كه آنجا و بود وارده اتهامات رد و اتهام آورندگان
توافق به دستيابي نبود ميسر اتهامات رد و واداشتن سكوت
ماندن محرمانه تضمين بر مشتمل معمولا كه قربانيان با
پيگيري بود ، مصالحه به دستيابي چگونگي چنين هم و موضوع
جنسي سوءاستفادههاي اخير موارد افشاي از پسميشد
رسانهها موضوع اين به عمومي حساسيت تشديد و كليسا اعضاي
قربانيان از سوءاستفاده اين تاثيرات معطوف را خود نگاه
به آن در كه سنياي دوران دليل به كه قربانياني.كردند
جنسي سوءاستفاده و بوده آسيبپذير جهت هر از ميبرند سر
البته و دارد آنان بر بار تاسف و جبران غيرقابل اثراتي
كليساي به حمله براي را فرصت نيز رسانهها از تعدادي
.شمردند مغتنم مذهبي باورهاي و كاتوليك
براي همسر اختيار عدم بودن اجباري به رسانهها برخي
انجيل در كه كردند اشاره نكته اين به و پرداختند كشيشها
واقع در و نشده كشيشها تجرد موضوع به اشارهاي هيچ
ظاهرا.بودند كرده اختيار همسر حواريون تمامي تقريبا
كليسا در تاهل ضد قوانين اين القاي براي تلاشها اولين
تصميم پيامد و نتيجه عنوان به و چهارم قرن در بار اولين
رسمي دين عنوان به مسيحيت پذيرش براي كنستانتين امپراتور
باقي براي فشار بعد قرون طي ليكن شد آغاز رم امپراتوري
اغلب برابر در اما يافت فزوني تجرد در كشيشها ماندن
مطامع از پوشيدن چشم بر كشيشها ساختن متقاعد در كليساها
كاتوليك كليساي پايبندي و وفاداري و ماندند ناكام جنسي
ما دوران در كه است مواردي از يكي كشيشها تجرد قانون به
اخلاقي جرايم ارتكاب در مسئله اين قطعا و مانده بيپاسخ
.است داشته توجه شايان و بسزا سهمي كشيشها سوي از
در خدمت ادامه از كه كشيشهايي مورد در موجود آمارهاي
طي در.است گويا كافي حد به خود كردهاند صرفنظر كليسا
هزار دويست حدود آمريكا در فقط تا 1995 سالهاي 1970
در آمار اين و زدند سرباز كليسا در خدمت ادامه از كشيش
اين اصلي دليل كه ميرسد نفر هزار يكصد حدود به جهان سطح
در گرفته صورت تحقيقات از يكي و است بوده ازدواج انصراف ،
جوان كاتوليك مردان كه داد نشان آمريكا در سال 1990
در مانع بزرگترين را كشيشها براي تجرد بودن اجباري
.ميپنداشتند كليسا خادمين زندگي پذيرش
ديگر بوروكراتيك ساختار هر سان به كاتوليك كليساي
به گستردهاي و وسيع تجربه آنچنان از كه نهادي خصوصا
تلويحي پذيرش ضمن است برخوردار خود ساله چند قدمت واسطه
خود ساختاري نظام در عديده مشكلات وجود اكراه با توام و
پيشينه و قدمت دليل به را سيستم اين در اصلاحات ايجاد
قرنها از پس و ميداند طولاني زماني نيازمند و دشوار
كه دارند تاكيد كليسا مقامات كشيشها ، تجرد حفظ بر اصرار
در جدي بحراني ايجاد به كليسا سوي از اصل اين ساختن رها
اينگونه عليرغم كه چند هر انجاميد خواهد كليسا نظام
ظاهرا كليسا ارشد مقامات برخي اظهارنظرهاي
به مشكل اين به دارند عزم كاتوليك كليساي تصميمگيرندگان
.دهند پايان مقتضي نحوه
ديگري نگاه
مجروح فرانسه
لوموند سردبير كولومباني ، ماري - ژان: نوشته
فخرطاولي كوروش
تحقير فرانسويان از بسياري زعم به و است مجروح فرانسه
اتحاديه يك شماره كشور عنوان به كه فرانسه.است شده
ايفا فعالي نقش اروپا اتحاد فرايند در و بوده مطرح اروپا
عوام گفتمان بواسطه آوريل ، روز 21 فرداي است ، كرده
.است شده رانده انزوا گوشه به افراطي راست فريبانه
بدون لذت" شعار جاي به كه "انتخاباتي مه 68" اين در
جز به شنيديم ، را "محدوديت بدون مجازات" شعار "محدوديت
پشت كه سياسي جرياني قبول غيرقابل جايگاه به دادن تن
را اختلافات زبانههاي فقط "وطن خانواده ، كار ، " شعار
و اعتبار شدن مخدوش شاهد متاسفانه ميسازد ، شعلهور
اتحاديه متن در بالاخص و مرزها سوي آن در فرانسه آبروي
در سياسي زلزله عنوان به امروز آنچه.بودهايم اروپا
:دارد واضح دليل يك چيز هر از قبل است ، شده تعبير فرانسه
قبل فرانسوي گرايان چپ ;چپ جناح پوچ و بيهوده پراكندگي
عملكرد قرباني ;هستند خودشان عملكرد قرباني چيز هر از
انتخابات ، در حضور با ميخواستند متكبرانه كه رهبراني
.ببرند سوال زير را او كارنامه و ژوسپن
اين امااست اصل اكثريت ، راي شك بدون دموكراسي ، در
ارزشهاي براساس را مردم قضاوت ما كه نميشود دليل
اگر مثال عنوان به ;ندهيم قرار ارزيابي مورد متعالي
كنيم ، استدلال فرانسه اساسي قانون بنيانگذار اصول براساس
.است خطرناك بلكه ناعادلانه ، آوريل راي 21 بگوييم بايد
كند ، فروكش جاري هفته كننده ويران يكشنبه تب وقتي
شان تعهدات عمده به دولتاش و ژوسپن ليونل كه ديد خواهيم
كار ساعت قانون 35 اجراي يورو ، راهاندازي:كردهاند عمل
اقتصادي رشد با همراهي بيكاري ، نرخ آوردن پايين هفته ، در
ژوسپن ليونل خلاصه بطور.جديد اجتماعي قوانين برقراري و
اجرا مورد به خوبي به را اصلاحطلبانه سياست است توانسته
پيشرفت بين توانسته بحران ، سالها از بعد و بگذارد
.كند برقرار آشتي اجتماعي پيشرفت و اقتصادي
اختصاص درصد جهت از آوريل ، راي 21 گذشته ، اينها از
عمده خطر يك و ;است راز و رمز يك افراطي ، راست به يافته
عين در و كند حكومت كشور اين بر است قرار كه هركسي براي
حفظ است ، آن مدعي فرانسه كه را جهانشمولي ارزشهاي حال
دو با كه بدانند بايد فرانسه آينده حكومتگران.نمايد
وقتي فقط سياست:است كلاسيك اول ، جبهه ;هستند مواجه جبهه
بر - مثبت امكان صورت در - آن اثرگذاري كه دارد معنا
حركت براي دورنمايي شهروندان به و باشد محسوس مردم زندگي
امروز.كند اعطا انتخاب براي بستري و آينده سوي به
از عاري فرانسه ، داخلي سياسي گفتمان كه بگوييم ميتوانيم
.نيست جذاب بنابراين و بوده شده ياد مفهوم و معنا
كتاب عنوان در است سختتري جبهه كه دوم جبهه
"خاطره انتقال" !است شده خلاصه مورخ ، بنجاميناستورا ،
دل از جديدي جامعه سپتامبر ، از 11 بعد كه است اين مسئله
دقت به بايد كه است افتادن بيرون حال در فرانسوي ، جامعه
تروريسم برابر در هويتي نگراني:شود گرفته قرار نظر تحت
.است جديد جامعه اين مشخصه قومي ، و فرهنگي تنوع از گريز و
فرانسه داخل به نزديك خاور مناقشه انتقال ميان اين در
افراطي راست فريبانه عوام شعارهاي به مردم گرايش در نيز
اسرائيلي روزنامه از قول نقل اين به.است نبوده بيتاثير
براي پيامي" لوپن ماري ژان راي:كنيد توجه هاآرتض
كه ميكند اضافه هاآرتض ;"بگيرند آرام تا است مسلمانان
فرانسه در آشكار يهودستيزي روند كاهش باعث لوپن موقعيت
.ميشود
ترتيب اين به.مينشيند خودش جاي به شيراك ژاك !اينك و
را خاطر تعلق كمترين پنجم جمهوري تاريخ طول در كه كسي
در ممكن راي بيشترين با برميانگيزد ، فرانسويها ميان در
شيراك.شد خواهد منتخب رئيسجمهور فرانسه ، طولاني تاريخ
براي كه اين يكي:دارد پيش در راه دو مسير ادامه براي
راستگرا همكيشان ديگر شيوه به دوم دور در آرا افزايش
صورت اين در كه كند پيدا گرايش لوپن امنيتي گفتمان به
ترجيح كپي بر را اصل" كه گفت خواهد افراطي راست رهبر
خودش وظيفه به او كه است آن بهتر شيوه البته و ;"بدهيد
از فراتر مواضعاش ، آخرين در جمهور رئيسكند عمل
شيراك سياسي فعاليت تاريخچه.است شده ظاهر راست اردوگاه
عمومي خواست همراه و همگام سياستمداري او كه ميدهد نشان
قرار او اختيار در را فرصت اين تاريخ امروز.است بوده
ظاهر داشت را آرزويش همواره كه قالبي در بالاخره تا داده
:شود
داشته دوست دوباره تا شود اصلاح بايد كه اي جمهوري رئيس
ميخواهند ، كه كساني همه آرزوي ; ماست آرزوي اين.شود
موجود رنگهاي تمام با كه باشد زيبايي كشور همان فرانسه
.است ترقي و عقلانيت حافظ آن ، در
اوريل لوموند ، 22
|