انگليس در راست كابوس
است اخلاقي مبارزه يك اين
اول نگاه
سياستمدار نگاه
القاعده دوباره ظهور
آمريكا حمله آرزوي در
8_ گذار حال در جهان
نگار روزنامه نگاه
ديگر چيز هر بعد پاكستان اول
سياسي تفسير
جنگ آغاز براي بنبستي
عرب جهان به نگاه

انگليس در راست
كابوس
يك تيتر
انتخابات در انگليس راستگراي احزاب موفقيت احتمال
عوام مجلس نمايندگان تركيب در چشمگيري تاثير كه شوراها
است كرده دغدغه دچار را او دولت و بلر توني داشت ، خواهد
انگليسي نژادپرستان درگيريهاي عرصه اولدهام ديگر بار
ريختن با مردم از گروههايي.شد كشور اين سلطنتي پليس با
و كردند خارج عادي حالت از را شهر اوضاع خيابانها به
نژادپرست گروههاي برابر در اوضاع كردن آرام براي پليس
عمومي اموال تخريب به و داده سر ضدمهاجرتي شعارهاي كه
اولدهام ناآرام شرايط شايد.كرد صفآرايي بودند ، مشغول
داونينگ ده شماره خانه ساكنان براي ملاحظهاي قابل دغدغه
[BNP] بريتانيا ملي حزب براي اما نباشد لندن استريت
اقتصادي قدرت افول از بهرهبرداري با تا است طلايي فرصتي
كه مهاجران به انگلستان جامعه بياعتمادي رشد و بريتانيا
است گذارده فزوني روبه سپتامبر يازدهم حوادث از پس
.بخشد تحكيم انگلستان جامعه در را خود قدرت پايههاي
اولدهام محلي انتخابات هفته اين پنجشنبه بريتانياييها
چرا كرد خواهند پيگيري دقت به را انگلستان شهرهاي ساير و
حزب اين ميرود تصور ملي حزب تبليغات نحوه به توجه با كه
بر پافشاري با و بوده شگفتيساز انتخابات از دوره اين در
به توجه با كه انگلستان ، جامعه مياني طبقات خواستههاي
هستند ، شغلي فرصتهاي افزايش خواستار بيكاري فزاينده رشد
كه است شهري اولدهام.كند پيدا دست توجهي قابل نتايج به
و انگليسي نژادپرستان خونين درگيريهاي لحاظ با
گذشته ، سال در شهر اين ساكن آسياييتبارهاي
تخريب حال در حقير ساختمانهاي در كه انگليسيتبارهايي
آنان بر آنچنان تنگدستي و فقر و ميكنند زندگي شهر حومه
كشور اين ساكن خارجيان و مهاجران اخراج كه آورده فشار
ميبينند ، خود مصيبتبار زندگي يافتن پايان راه راتنها
و خارجيستيز شورشهاي مجدد ظهور براي مناسب بستري
حزب چشم در چشم رويارويي محل شهر اين.دارد نژادپرستانه
با طرف دو كه بود ضدنازي مجمع يعني آن اصلي رقيب و ملي
حمايت دارند سعي تبليغاتي جزوات و شبنامهها توزيع
.كنند جلب ممكن حد تا را عمومي
از بريتانيا ملي حزب دارند انتظار انگشتشماري ناظران
در راستگرا احزاب ساير كه شود برخوردار اقبالي همان
ايتاليا و دانمارك اتريش ، فرانسه ، چون اروپايي كشورهاي
ميتوان تاريخي پيشينه لحاظ با و شدهاند برخوردار آن از
چنداني توفيق از هيچگاه افراطي راستهاي گفت اطمينان با
.نبودهاند برخوردار بريتانيا در
جبهه حزب و لوپن ماري ژان پيروزي شد گفته آنچه عليرغم
روز كه فرانسه جمهوري رياست انتخابات اول دور در او ملي
هم كه بود شگفتيساز آنچنان شد برگزار قبل هفته يكشنبه
انتخابات در انگليس راستگراي احزاب موفقيت احتمال اكنون
مجلس نمايندگان تركيب در چشمگيري تاثير كه هفته اين محلي
كرده دغدغه دچار را او دولت و بلر توني داشت ، خواهد عوام
.است
برگزار گذشته سال ژوئن ماه كه انگليس قبلي انتخابات در
انتخاباتياي شعار انتخاب با توانست بريتانيا ملي حزب شد
قابلتوجهي بهطور را خود آراي مهاجران ، اخراج بر مبتني
اين تاريخي پيشينه لحاظ با كه انگليسيها.دهد افزايش
ارتباط مهاجران كه دارند اعتقاد هستند ، خارجيستيز كشور
سقوط و جرايم آمار افزايش فزاينده ، بيكاري با مستقيمي
تبليغات عليرغم جهت همين به و دارند اخلاقي ارزشهاي
راديكال گروههاي نژادپرستي ، با مبارزه براي دولت گسترده
و مردم توجه شايان استقبال از اخير ماههاي طي راستگرا
.شدهاند برخوردار جامعه مياني و ضعيف اقشار خصوصا
شوراهاي خالي كرسي هزار شش تكليف پنجشنبه روز انتخابات
كه كرد خواهد تعيين را انگلستان شهرك و شهر در 174 محلي
فهرست ضمن در را حزب اين به وابسته نامزد ملي 68 حزب
معطوف را خود غم و هم تمامي و است گنجانيده كانديداها
كرده ، ليدز و بردفورد بورنلي ، اولدهام ، چون نقاطي
شكافهاي وجود و مهاجران تمركز به توجه با كه شهرهايي
خياباني درگيريهاي عرصه و شديد طبقاتي نژادي ،
.است بوده آسياييتبارها خصوصا و مهاجران با نژادپرستان
فوريه ، اواسط كه بود جدي چنان آن مهاجران ضد جريان تشديد
با گفتوگو در انگلستان كشور وزير بلانكت ديويد
و خود يكپارچگي روند خواست آنان از مهاجران نمايندگان
بخشند سرعت را انگلستان جامعه بر حاكم استانداردهاي قبول
كرد پيشنهاد مهاجران حضور مخالفان خلعسلاح براي و
سوگند بايد درميآيند بريتانيا تابعيت به كه افرادي
تاريخ مورد در دروس يادگيري و كنند ياد ملكه به وفاداري
.ميشود اجباري افراد از دسته اين براي انگلستان فرهنگ و
تمامي راديكال راستگراي احزاب ساير و بريتانيا ملي حزب
كردهاند متمركز فقير سفيدپوست اقشار بر را خود تبليغات
كه را دولت اقتصادي كمكهاي آسياييتبارها دارند ادعا و
و دادهاند اختصاص خود به شود آنان زندگي بهبود صرف بايد
مهاجران توسط گرفته صورت جنايات بزرگنمايي با
فقراي كنوني رقتبار وضعيت از خروج راه تنها آسياييتبار
غيراروپايي مهاجران اخراج را انگليسيتبار سفيدپوست
حملات از پس حزب اين حمله پيكان نوكميكنند معرفي
با و شد مسلمان آسياييتبارهاي متوجه سپتامبر يازدهم
رشد براي مناسب بستري انگلستان اينكه يادآوري
شده تروريستي گروههاي به وابسته راديكال اسلامگرايان
اين مقيم مسلمانان به نسبت را مردم ذهنيت كرد تلاش است
.كند تخريب كشور
آخرين براساس كه ملي حزب پيشرو كانديداي تريسي مايك
برخوردار رايدهندگان درصد يازده حمايت از نظرسنجيها
ميتينگهاي در كه كساني به خطاب خود نطقهاي در است
مسلمانان به قرآن كه ميگويد ميكنند شركت او تبليغاتي
اظهارات با و بدانند سايرين از برتر را خود كه ميآموزد
احساسات برانگيختن ضمن ميكنند تلاش خود تحريكآميز
حفظ را خويش دغدغه مخاطبان ، بيگانهستيز و وطندوستانه
.دهد نشان ملي ارزشهاي و وطن
و همصدا انگليسي رسانههاي آنكه توجه شايان نكته
حزب عليه را گسترده و همهجانبه هجمهاي هم با هماهنگ
هفته يكشنبه كه مقالهاي در آبزرور.كردند آغاز ملي
بسان را بريتانيا ملي حزب ساخت منتشر آوريل ششم گذشته ،
نئونازيستي گرايشهاي با افراطي راستگراي احزاب تمامي
قومي پاكسازي اميد كه دانست نژادپرستهايي جنايات شريك
رهبريت البته.ميپرورانند دل در را غيراروپايي خارجيان
به چنانكه ميداند خوبي به كه نيز بريتانيا ملي حزب
طبقات در كمتري اقبال از شوند معرفي نژادپرست حزبي عنوان
كه گويشي برابر در بود خواهند برخوردار اجتماع بالاتر
ميكنند سعي و گرفته موضع ميرود ، كار به آنها عليه
حفظ براي دغدغهشان دليل به را خود مهاجرتي ضد گرايش
انگليسيهاي براي شغل افزايش و جنايات كاهش ارزشها ،
را حزب اين در بيگانهستيزي تفكر وجود و دهند نشان اصيل
جالب.كرد كتمان نميتوان را واقعيات اما كردهاند رد
را گريفيث نيك و ملي حزب انگليسي مطبوعات كه اينجاست
ضديهود لوپن ملي جبهه يعني حزب اين فرانسوي همزاد همچون
را نازيها دست به يهوديان كشتار كه كسي ميخوانند ،
.دارد ضديهودي گرايشهاي و خوانده بزرگ دروغي
انگلستان دولت براي راستگرا احزاب رشد و ظهور هرچند
نژادپرستانه تفكرات رشد اما ميشود قلمداد دردآور كابوسي
انگلستاني.نيست ذهن از دور و عجيب هم چندان انگلستان در
يورو پذيرش برابر در ميداند ، اروپا برتر ملت را خود كه
و كرد مقاومت اروپايي اتحاديه واحد پول عنوان به
عضو ملل ساير با را خود فاصله بايد دارد اعتقاد سرسختانه
.كند حفظ اروپا اتحاديه
است اخلاقي مبارزه يك اين
سياستمدار سخن
شيراك ژاك
فخرطاولي كوروش: ترجمه
وقتي و است ميان در آن بديهي اصول پاي ماوقتي جمهوري
و تحمل ميشوداهل واقع هجوم مورد كشورمان قلب و روح
نيست تساهل
حزب موقعيت به واكنش در شيراك ژاك سخنراني از بخشهايي
رياستجمهوري انتخابات در ماريلوپن ژان و "ملي جبهه"
(انتخابات از بعد روز دو) آوريل تاريخ 23 در كه فرانسه
امتناع علت به سخنراني اين در شيراك شد ، ايراد رن شهر در
.ميكند اشاره لوپن با مناظره از خود
حيثيت از رسا و بلند صداي با ميخواهد فرانسه"
بگويد رسا و بلند ميخواهد فرانسه.كند دفاع دموكراسياش
وراي فرانسويها ، بين موجود تفاوتهاي تمام وراي كه
مباحثه وراي همچنين و چپ ، و راست برنامههاي بين تقابل
ما همه آلترناتيو ، نيروهاي بين ضروري دموكراتيك
عشق به و جمهوري عشق به بشر ، حقوق عشق به فرانسويها ،
.هستيم متحد هم با تساهل رعايت و ديگري به احترام
در فرانسه ، ملت به خاطر تعلق عرصه در فرانسويها ما همه
و يهودستيزي نژادپرستي ، افراطگرايي ، انكار زمينه
راهحلهاي ما همه.هستيم متحد هم با بيگانهستيزي ،
حكومتي خشونت جز نتيجهاي كه را ناگهاني و سادهانگارانه
دشواري موقعيت در فرانسه (..) ميكنيم رد ندارد ، پي در
فرانسه ، روح رفته ، سوال زير آنچهاست آمده گرفتار
به من (...) است جهان و اروپا در آن نقش و آن انسجام
اوجگيري برابر در را فرانسويها نگراني كه اندازه همان
نگراني كه اندازه همان به ميكنم ، درك ناامني و خشونت
درك آن خطرات و جهانيسازي زيادهروي مقابل در را آنها
را آنها ناخشنودي و ناراحتي كه اندازه همان به و ميكنم
اندازه همان به ميكنم ، درك ناتواني و انفعال برابر در
ارزشهاي و جمهوريت الزام كه كساني با تمام قدرت با نيز
تمام با من.ميكنم مخالفت نميكنند ، درك را دموكراسي
جهانشمول روحيات و بشردوستانه ارزشهاي كه كساني با قدرت
قدرت تمام با من.ميكنم مخالفت نميكنند ، درك را فرانسه
دست در را خياباني تهديد و خشونت پرچم كه كساني با
خشونتورزي و زورگويي اشباح كه كساني تمام با گرفتهاند ،
و بيخردي ديوهاي كه كساني تمام با ميكنند ، تحريك را
.ميكنم مخالفت ميپرورانند ، را تحقير
وقتي و است ميان در آن بديهي اصول پاي وقتي ما ، جمهوري
و تحمل اهل ميشود ، واقع هجوم مورد كشورمان قلب و روح
شده ، جريحهدار فرانسه ملت روح وقتي جمهوري.نيست تساهل
.است من زندگي همه مبارزه مبارزه ، اين.نيست تحمل اهل
كشور اين در نميتوانم من.است اخلاقي مبارزه يك اين
.باشم ضدتساهل و نفرتجويي رواج شاهد
قبول مورد مصالحهاي هيچ ضدتساهل ، و نفرتجويي مقابل در
بر بايد.نيست پذيرفتني مناظرهاي و بحث هيچ و نيست
.نكنيم فراموش را تعهداتمان و بورزيم اصرار اعتقاداتمان
را "ملي جبهه" با ائتلاف برقراري گذشته در كه همچنان من
شود ، تمام كه سياسي قيمت هر به نيز ، امروز نپذيرفتم ،
دلبستگي من (...) نميپذيرم را آن نماينده با مناظره
كشور ، مرزهاي از خارج در ويژه به همگان ، آنچه با را خودم
همه با عميقا ما ملت اينكه:ميكنم اعلام ميدانند ،
".ماند خواهد بيگانه و است بيگانه افراطگرايي اشكال
اول نگاه
هوا به و نميشود استدود استوار و سخت آنچه هر
نميرود
فتح را انگليسيها جزيره سوم راه از بار اين راست جناح
كه بود نويني كارگر حزب ايدئولوژي سوم راه.است كرده
براي كه نامي تنها اينك اما ميداد ، را آن وعده بلر توني
كمتر چهاست نوين محافظهكار حزب است شايسته حزب اين
راستين مفهوم به را حزب اين كه يافت ميتوان را كارگري
سنگي ، مجسمه آن بهخصوص.بداند كارگر طبقه نماينده كلمه
ماركس كارل.است خفته لندن در سالها كه ماركس كارل
وقتي و بود شده تعقيب فرانسه تا بيسمارك دولت از گريزان
به قدم و كرد گذر مانش درياي از ديد ناامن هم را جا آن
.ميدانست سرمايهداري تكامل نقطه را آن كه گذارد سرزميني
بورژوازي سياسي رشد مظهر فرانسه كه همانگونه ميگفت او
است آن اقتصادي رشد زادگاه نيز انگليس است ، (متوسط طبقه)
قرار انگليسيها تاريخي محافظهكاري كنار در اگر اين و
اين وجود با.است بورژوازي براي سرزمين مناسبترين گيرد
نبود ، محافظهكاران امن سرزمين تنها انگليس
با داشتند حق آن در نيز ماركس كارل چون راديكالهايي
عليه (انگلس فردريش) كارخانهداران فرزندان سرمايه
سقوط خود بورژوايي اقامتگاه در و بنويسند سرمايه
از كه بود جا همين در ماركس.كنند پيشبيني را بورژوازي
چشم كه بود آشكار و داد خبر سوسياليستي آينده انقلاب
اشكال در كه فرانسويها نه دارد انگليسيها به اميد
سايه كه آلمانيها يا ماندهاند ، چپ جنبش كمونيستي ماقبل
كه روسها نه صدالبته و ميبينند خويش سر بر را استبداد
انقلاب زادگاه انگليسميكنند زندگي سنت عصر در هنوز
انسان و بود داده رخ آن در ماشين اختراع بود ، صنعتي
مكانيكي انسان.بود تكوين شرف در آن درون در نيز مكانيكي
بيگانگياش خود از بود اميدوار ماركس كه بود كسي همان
انسان.آورد وجود به او در را رهايي ميل و شود تحول سبب
صورت به ميباخت سرمايه برابر در را كار كه خودبيگانه از
اين بر تلنگري بايد تنها.بود انقلابي نيروي يك بالقوه
اين كه بود كسي همان ماركس و ميشد زده بالقوه نيروي
دوران":نوشت مانيفست در ژانويه 1848 در او.زد را تلنگر
خود گذراي هدف به بورژوازي سرمايهداري درخشان و كوتاه
خواهد مدفون خود تضادهاي زير در زودي به و است يافته دست
و كارگاهها به كارگران كشيدن با جديد صنايع.شد
كارگران آن در كه آوردهاند وجود به شرايطي كارخانهها
اين از..گردند بدل مسلط نيروي به و شوند متحد ميتوانند
اين ".است خود گوركن ميآورد بار به بورژوازي آنچه رو
گزارش آن از آنچه اما نوشت بروكسل در ماركس را بيانيه
بار اولين براي كه سرزميني.بود ديده لندن در را ميداد
نوين مفهوم و يافت چيرگي فئوداليسم بر بورژوازي آن در
.گرفت شكل (صنعتي) كارگر طبقه
آمده پيش آنچه مانيفست نگارش از پس سال اين 154 وجود با
گور نه بورژوازي.است ماركس قاطع پيشبيني برعكس كاملا
نهتنها كارگر طبقه.است كنده را پرولتاريا گور كه خود
بلكه نشده انقلابي خويش ، بيگانگي خود از سطح افزايش با
كارگران اين درواقعيافتهاست سوق محافظهكاري سوي به
به سطر بورژوازي.خواندند را مانيفست كه نبودند انگليس
مقدس كتاب كه كافري مانند درست و خواند را مانيفست سطر
لحني با ماركسكرد عمل آن نصايح به گيرد دست در را
طبقات حذف سبب به را آنميگفت سخن بورژوازي از حماسي
بورژوازي":ميستود صنعت رشد و پيشين كار محافظه
رو آن از و توليد وسايل كردن دگرگون بدون نميتواند
روابط كل اينها همراه به و توليد روابط كردن دگرگون
اختلال توليد ، كردن دگرگون...كند زندگي اجتماعي
دوران اضطراب و شك اجتماعي وضعيتهاي تمام بيوقفه
روابط تمامي ميكند متمايز ديگر دوران از را بورژوازي
و قديمي عقايد و تعصبات كاروان همراه به شده سنگ و تثبيت
شكل تازه افكار تمام و ميروند ميان از احترامشان مورد
ميشوند ، كهنه شوند سنگ و خشك بتوانند آنكه از قبل گرفته
.ميرود هوا به و ميشود دود است استوار و سخت آنچه تمام
سنت مرگبود كرده پيشبيني را سنت مرگ ماركس"
به ليبراليسم سنت مرگ و ليبراليسم دست به محافظهكاري
تقديرات به نسبت انساني پيشبينيهاي اما.سوسياليسم دست
وقوع از قبل را آنان ميتوان كه دارد را نقصان اين الهي
با بورژوازي كه بود كاري همان درست اين و.ساخت باطل
آلمانيها يا فرانسويها چون انگليسيها.كرد ماركسيسم
محافظه وجود با.نساختند ممنوع را ماركس عقايد انتشار
در و دادند حيات مجال سوسياليستها به خود تاريخي كاري
و بيست قرن در اينك.خواندند را آنان آثار دقت به برابر
ماركس كند ثابت ميكوشد كه است انگليس كارگر حزب اين يكم
به كارگران.است زده دست تاريخ از نادرستي پيشبيني به
گونهاي به شدهاند ، بدل حاكم طبقات از طبقهاي به تدريج
كه ميدانند پرولتاريا بورژوا را آنان نئوماركسيستها كه
كارگري اشرافيت.دادهاند دست از را كردن انقلاب قدرت
رهبري را حزبي چنين بلر توني و ميخواهند نيز اشرافي حزب
از طبقاتيتر مراتب به نامي كه) كارگر حزبميكند
برنامه واپسين در (دارد اروپا در خود سوسياليستي همتايان
از شده نوشته گيدنز آنتوني توسط كه خود ايدئولوژيك
در را آنان ماركس كه است كرده دفاع بسياري سنتهاي
وبه شده دود كه بود دانسته چيزهايي جمله از خود مانيفست
معروفترين جمله از مذهب و ميهن خانواده ، ميروند هوا
و گرفته فرا را اروپا راستگرايي موج اينك.سنتهاست اين
خود تاثير تحت هم را انگليسيها جزيره كه اروپا فقط نه
خود آرام انقلاب آن هنگام از كه جزيرهاي.است داده قرار
.است نكرده مشاهده را شگرفي سياسي تحول تاكنون قرن 13 در
نه پس آن از است بوده كافي قرن هفت براي شاه يك سر بريدن
در سرشاهي زدن هوس نه و افتاده شاهي سر در استبداد هوس
حركت راديكالترين آن از پس.است شده برانگيخته كسي
دگرگون به كه انقلابي است بوده صنعتي انقلاب انگليسيها
انگليس انقلاب سومين اكنون اما و شد منجر اقتصادي ساخت
حزب جانب از فقط نه چپ عليه راست انقلاب.است راه در
.ميآورند بر سر كه تازهاي راستگراي احزاب يا كار محافظه
پرولتاريايي انقلاب عليه كه است كارگر حزب اين اكنون
آنان.ميكند دفاع بورژوايي سنتهاي از و برميخيزد
بلكه ميكرد اشتباه ماركس تنها نه كنند ثابت ميخواهند
."نميرود هوا به و نميشود دود است استوار و سخت هرآنچه"
سياستمدار نگاه
است موثر نفتي تحريم آيا
زكييماني احمد
سعودي عربستان سابق نفت وزير
موسوي سيداحسان:ترجمه
سازمان عضو كشورهاي سوي از نفتي تحريم شعار روزها اين
دهه در كه كاري تكرار يعني.ميرسد گوش به بسيار اوپك
در اضطرابهايي ميشود باعث شعارها اين.شد انجام هفتاد
مسائلي كه كند بروز دنيا در نفت صادرات كمبود تاثير مورد
.زد دامن اضطرابها قبيل اين به آمد پيش ونزوئلا در كه
فرآوردههايش و خام نفت صادركننده بزرگترين كشور اين چه
مورد در بحث از قبل وجود اين با.دنياست در آمريكا به
اشاره نكته چند به بايد نفت ، صدور توقف از ناشي نتايج
كشورهاي آيا كه كرد روشن بايد هرچيز از قبل.كرد
را سلاح عنوان به آن از استفاده توانايي نفت ، صادركننده
از 8 را نفتش صادرات كه عراق جز كشوري هيچ تاكنون دارند؟
سرزمينهاي به تجاوز اگر و _ كرد متوقف ماه يك تا آوريل
عملي اقدام _ كرد خواهد تمديد را آن يافت ادامه اشغالي
توجه شايان عراق بيانيه در چه آن.است نكرده راه اين در
سرزمينهاي از اسرائيل عقبنشيني صورت در كه است آن است
از پيش هفته يك.شد خواهد ملغي نفت ، صدور توقف اشغالي ،
كشورها از ايران رهبر عراق ، رئيسجمهور اقدام اعلام
ماه يك مدت به را اسرائيل حاميان به نفت صدور خواست
با قبلي هماهنگي هيچ بدون _ بود عراق فقط و كنند متوقف
سخت موقعيتي در را ايران و زد حركت اين به دست كه ايران
در عراق تابع بهعنوان ندارد دوست ايران چه ، داد قرار
رئيسجمهور كه است حالي در اين.شود شناخته اقداماتش
سازمان به اقدام اين پيشنهاد با خاتمي سيدمحمد ايران
اين داشتن نگه زنده صدد در اسلامي كشورهاي كنفرانس
اين به اصرار چگونه ايران نميداند هيچكس.است ابتكار
آمريكا به نفت قطرهاي مدتهاست كه حالي در دارد عمل
اقدام اين براي خود آمادگي ليبي همچنين.است نكرده صادر
اين ميخواهد _ ايران مثل _ نيز او اما كرده اعلام را
هنگام همين در.بگيرد صورت ديگر كشورهاي مشاركت با اقدام
نفت از نميتوانند كه كردند اعلام سعودي عربستان و كويت
را آمريكا به نفت صادرات و كنند استفاده سلاح بهعنوان
بزرگترين با خوبشان روابط كه چرا.كرد نخواهند متوقف
اوپك پيمان.است ساخته متحد هم با را دو آن دنيا قدرت
باز سلاح بهعنوان نفت از استفاده از را سازمان اين نيز ،
نفت صدور توقف مسئله به نسبت را خود ديدگاه و ميدارد
عرب ملتهاي عواطف بايد انسان ديگر سويي از.كرد اعلام
به را فلسطينيان با اسرائيل حكومت برخورد قرار برابر در
قراردادهاي برابر در شارون لجاجت و بنگرد عبرت ديده
همه از آمريكا بيدريغ حمايت همچنين و بينالمللي
ياد از فلسطين مردم به نسبت اسرائيل تروريستي اقدامات
عربي كشورهاي نيست بعيد خواستهها اين به توجه بانبرد
صدور در مردمي ، خواستههاي به توجه با و خود ميل برخلاف
فقط نفتي تحريم اينكه بافرض.آورند پديد اغتشاشي نفت
احتمال و) گردد متوقف ماه يك از بعد و شود عراق به محدود
با و (شود فرض بعيد اقدام اين در ليبي و ايران مشاركت
صادرات ميزان آينده ژوئيه ماه از اوپك كه اين به توجه
ميدهد ، افزايش روز در بشكه ميليون يك به را خود نفتي
قيمت رفتن بالا:كنيم پيشبيني را نتايج اين ميتوانيم
سال 2002 ، چهارم سهماهه در دلار بشكهاي 4/23 به نفت
/بشكهاي 1 و سال اين سوم سهماهه در دلار بشكهاي 8/24
كنند گمان بعضي است ممكنسال پاياني ماهه سه در دلار 26
به را اين بايد اما است ناچيز بسيار قيمت افزايش اين
بايد 6/1 دسامبر 2001 از عراق نفت صادرات كه آورد حساب
ميليون نيم حدود كه حالي در باشد روز در بشكه ميليون
خاطر به اين و _ است شده مشخص ميزان از كمتر بشكه
عراق خام نفت قيمت مورد در ملل سازمان با عراق اختلافات
ديگر بشكه ميليون ماه 3/1 يك مدت به عراق همچنين _ است
اين اگرچه.كاست خواهد خود نفت صادرات ميزان از نيز
يابد ، دست بدان ميخواهد عراق آنچه به اما نيست كمي مقدار
آخر ماه سه در اوپك نفت بشكه هر قيمت كه اين.نميرسد
بشكه هر قيمت كه معناست بدين برسد ، دلار به 10/26 امسال
يعني رسيد خواهد دسامبر 2002 در دلار از 30 بيش به نفت
بنزين قيمت اگر.دسامبر 2002 در قيمتش از بيشتر دلار 13
فقط يعني _ سال پايان در قيمتش رود ، بالا نسبت همين با
يعني همه اين.يافت خواهد افزايش درصد هفتاد _ ماه در 12
كساد و يافت خواهد كاهش درصد جهاني 75 اقتصادي رشد
با.آمد خواهد پيش جهاني بازارهاي در محدودي اقتصادي
كشورها بعضي بشكه ، يك در دلار به 13 بنزين قيمت ارتفاع
يك قيمت افزايش دلار يك ميشود گفته.ميكنند ضرر بيشتر
ميزان به منطقهاي فرآوردههاي رشد كاهش باعث نفت ، بشكه
در آسيا منطقه كه ميدهد نشان اين و ميشود درصد يكدهم
فرآوردههاي رشد ميزان در كاهش درصد با 3/1 آينده سال
با غربي حكومتهاي البته.بود خواهد مواجه منطقهاي
جلوي ميتوانند خود ، نفتي استراتژيك مخازن از استفاده
در بشكه ميليون آمريكا 560 امروزه.بگيرند را نتايج اين
ميليون يك روزانه كه آمريكا و دارد خود استراتژيك مخازن
خود اندوخته از درصد ده ميكند ، وارد عراق خام نفت بشكه
به عراق نفت خريد از ناشي نقص جاي به روز مدت 56 به را
كه است ماهي يك از كمتر بسيار مقدار اين.ميگيرد كار
فراموش.كند متوقف را خود نفت صادرات دارد تصميم عراق
يك را خود محصول ميزان آينده ژوئيه از نيز اوپك نكنيم
اينها همهداد خواهد افزايش روز در بشكه ميليون
عراق رئيسجمهور اقدام برابر در كه ضعيفي عكسالعملهاي
ضعيف عكسالعملهاي اين.كرد خواهد وارونه را گرفت صورت
گستردهتري بسيار بازتاب ونزوئلا جريانات كه بود حالي در
.داشت
الاوسط منبعالشرق
نيست همشهري ديدگاه بيانگر ستون اين مقالاتx
القاعده دوباره ظهور
دور خاور
سادات رضا
حاشيه كوچك شهرهاي از يكي در انفجار رشته چند وقوع با
و متعدد شباهتهاي كه فيليپين ميندانائو جزيره جنوبي
اعضاي توسط گرفته صورت بمبگذاريهاي با ملاحظهاي قابل
كردن ريشهكن امحاء زماني هر از بيش آمريكا دارد القاعده
دستور در را القاعده به وابسته تروريستهاي محلي شبكه
يا فرد فيليپيني مقامات چند هر.است داده قرار خود كار
معرفي بمبگذاريها اصلي عامل عنوان به را خاصي گروه
جبهه و ابوسياف جداييطلب گروه محلي پليس ليكن نكردهاند
انفجارها رشته اين مسئول را مورو اسلامي آزاديبخش
تن حداقل 45 شدن مجروح و تن مرگ 15 به كه ميداند
.انجاميد
به كه مورو اسلامي آزاديبخش جبهه و ابوسياف گروه دو
دارند القاعده با تنگاتنگي ارتباط آمريكايي مقامات ادعاي
كارشناسان توجه كانون در افغانستان در جنگ پايان از پس
اخير ماههاي طي و گرفتهاند قرار آمريكا ضدتروريسم
ارتش از حمايت براي آمريكا آموزشي پشتيباني ، نيروهاي
وارد گروه دو اين كردن ريشهكن عمليات در فيليپين
به جهت آن از سانتوز در بمبگذاري عملياتشدند فيليپين
دقايقي تنها ناشناسي مرد كه شد داده نسبت ابوسياف گروه
جنوب محلي راديويي شبكههاي از يكي با بمب انفجار از قبل
از عضوي عنوان به خود معرفي ضمن و گرفت تماس فيليپين
.داد هشدار بمب انفجار مورد در ابوسياف گروه
در آمريكا اعزامي نيروي ششصد از بيش گذشته ماههاي طي
جنوب در مستقر فيليپيني نيروي هزار پنج با همكاري حال
شورشي گروه اعضاي تعقيب حال در كه بودهاند فيلپين
شورشيان كه دارد ادعا فيليپين دفاع وزارت.هستند ابوسياف
افغانستان به سفر با نود دهه اوايل در كشور اين مسلمان
و هماهنگي با هماكنون و ديدهاند تروريستي آموزشهاي
را خود تروريستي و خرابكارانه عمليات القاعده پشتيباني
منطقه كنترل ارتش بمبگذاريها وقوع پي در.ميگيرند پس
به نسبت شد و آمد منع مقررات اعلام ضمن و گرفت دست به را
.كرد اقدام بازرسي و ايست پستهاي ايجاد
از استقلال كسب خواهان ديرباز از ميندانائو مسلمانان
بر را خود عمليات تمامي و بودهاند فيليپين مركزي حاكميت
روابط كاهش خواستار و كردهاند متمركز ميندانائو جزيره
مخالفت اين دليل كه هستند آمريكا متحده ايالات با مانيل
و حمايت فيليپين _ آمريكا روابط از آنان ناخرسندي و
ابوسياف گروه.است اسرائيل از آمريكا بيشائبه پشتيباني
گرفت گروگان به را خارجي گردشگران از تعدادي آنكه از پس
اين بين در.داد قرار آمريكا رودرروي عملا را خود
حضور نيز آمريكا تبعه مذهبي ميسيونر زوج گروگانهايك
ارتش اهداف مهمترين از يكي به آنان آزادسازي كه داشت
كه شايعاتي و ماههاتعقيبوگريز از پس.شد بدل فيليپين
گروه زبانهاافتاد ، سر بر آمريكايي زوج قتل مورد در
آزادي براي مبالغي دريافت خواستار عاقبت ابوسياف
طلايي فرصتي به آمريكا اتباع اسارت ادامه.شد گروگانها
با كه فيليپين دولت.شد بدل فيليپين زمامداران براي
كشور اين جنوب در ناآراميهايي و اقتصادي بيشمار مشكلات
آمريكا با همهجانبه و چرا بيچون همكاري با روبهروست
كمكهاي از بيشتر هرچه برخورداري و امتياز كسب درصدد
دريافت خواهان نيز كشور اين ارتش و آمريكاست مالي
فشار تحت هرچند و است بيشتر نظامي ادوات و تجهيزات
آغاز دربند آمريكاييان براي را وسيعي جستوجوي آمريكا
و ميكند تعلل عاجل و جدي اقدامي انجام در اما است كرده
.نيست ناراضي چندان روند اين از نيز متحده ايالات ظاهرا
گذشته هفته پنجشنبه روز در گزارشي انتشار بين اين در
تداوم آسيا شرق جنوب مسائل صاحبنظران از بسياري شد موجب
پوششي را فيليپين ارتش و ابوسياف بين گربه و موش بازي
و آمريكا يعني بازي اين اصلي ذينفع دوطرف دستيابي براي
مارتين پدربدانند پسپردهشان خواستههاي به فيليپين
نيروهاي اسارت در گراشا همسرش همراه به كه بورنهام
دلار هزار سيصد پرداخت عليرغم داشت اعلام است ابوسياف
و ميسيونر زوج آزادي براي ابوسياف گروه درخواستي مبلغ
زوج آزادي براي تضمينهاييكه و گرفته صورت هماهنگيهاي
گروه بود ، شده داده آنان خونبهاي دريافت از پس مذكور
ضمن او.است زده باز سر گروگانها كردن آزاد از ابوسياف
اين به اشاره با فيليپين ارتش عملكرد از شديد انتقاد
كوهستاني جنگلهاي به ابوسياف شورشي گروه كه واقعيت
محاصره در عملا و بردهاند پناه باسيلان كوچك جزيره
آمريكا اعزامي سربازان و فيليپين دولتي نيروهاي كامل
و ابوسياف جنگجويان سركوب در آنان ناتواني هستند
.داد قرار ترديد مورد گروگانهارا آزادسازي
و طولاني مذاكراتي از پس مارس سيزدهم بند در زوج والدين
مبلغ جاي به پذيرفتند ابوسياف سخنگوي با نشيب و پرفراز
آزادي براي دلار هزار سيصد درخواست ، مورد دلاري دوميليون
به نيز توافقي مبلغ پرداخت اما بپردازند فرزندانشان
.نشد منجر دربند آمريكائيان آزادي
كردن ريشهكن در فيليپين ارتش ناكامي از پس آمريكا ارتش
بالغ نيرويي آمريكايي زوج ساختن آزاد و ابوسياف شورشيان
را ارتش ويژه نيروي عملياتي آموزشي ، پرسنل از نفر بر 660
در نيروها اين كه ميشد گفته ابتدا دركرد فيليپين عازم
گفت خواهند ترك را فيليپين خاك ششماهه ماموريتي پايان
مذكور نيروهاي نهتنها شد فاش كه نپائيد ديري اما
بلكه دارند شركت ابوسياف گروه عليه عمليات در مستقيما
ارتش و فيليپين دولتهاي بين گرفته صورت توافق براساس
زماني به آمريكا ارتش اعزامي پرسنل بازگشت آمريكا
تن آمريكا 160 نظامي بين 660 از.است شده موكول نامعلوم
سرباز همراهي 4000 با آمريكا ارتش ويژه يگان اعضاي از
گروه عضو يافتن 85 براي را گستردهاي جستوجوي فيليپيني
فيليپين ، به آمريكا نيروهاي بازگشت.كردهاند آغاز ابوسياف
استقلال كسب از قبل تا را فيليپين كه استعمارگري آخرين
اصول با تناقض در كه آن بر علاوه داشت اشغال در كشور اين
در گسترده اعتراضاتي بروز موجب است فيليپين اساسي قانون
كلارك هوايي پايگاه تعطيلي از دهه يك هنوز.شد كشور اين
بار آمريكائيان كه نگذشته سوبيك خليج دريايي پايگاه و
چند هر و ساختهاند مستقر نظامي نيروي فيليپين در ديگر
بزرگ ارتش براي پوششي كه ژاپن دفاعي نيروي تقويت لحاظ با
قانون مفاد به باتوجه كه نيرويي است ژاپن قدرتمند و
دليلي ديگر آمريكا.است قانون خلاف آن تشكيل ژاپن اساسي
حضور اما نميبيند آسيا شرق جنوب در جانبه همه حضور براي
آمريكا حضور احياي براي تلاش مثابه به آمريكايي نيروهاي
.ميشود نگريسته منطقه در
همگرا و مشابه اظهاراتي در آمريكا و فيليپين دولتهاي
محدود فيليپين در آمريكايي نيروهاي حضور داشتند اعلام
از دفاع در جز به را نظامي اقدام حق نيروها اين و بوده
در كه است مطلبي همان دقيقا اين و داشت نخواهند خود
.ميشد عنوان افغانستان به آمريكايي نيروهاي ورود آستانه
نيروهاي ندارد قصد تنها آمريكا كه است شاهد جهان امروزه
اين بلكه كند خارج افغانستان از كوتاهمدت در را خود
يكي به و شده افغانستان داخلي مناقشات وارد عملا نيروها
.شدهاند بدل كشور اين سياسي جريانات روند طرفين از
شورشيان بين مخاصمات عرصه به قدم حالي در آمريكا
مركزي حاكميت و مورو اسلامي آزاديبخش جبهه ابوسياف ،
مرز از گروه دو اين نيروهاي مجموع كه است گذارده فيليپين
باسيلان و چولو جزاير در اكثرا كه نميگذرد نفر هزار
و مجهز نيرويي اعزام با فيليپين ارتش و شدهاند متمركز
ارتش ناكامي.است درآورده خود محاصره به را منطقه كارآمد
درآمده محاصره به چريك هزار با رويارويي در فيليپين
برخوردار ناچيزي بودجه از فيليپين ارتش.نيست عجيب چندان
مورد بودجه بايد ارتش كشور ، اين قوانين براساس و است
پشتيباني ، فني ، خدمات ارائه چون ديگري طرق از را خود نياز
به آمريكا ساختن وارد و آورد فراهم..و نقل و حمل
فراهم ارتش ژنرالهاي براي طلايي فرصتي داخلي معادلات
و بچشند را آمريكايي دلارهاي سرازيرشدن طعم تا ميآورد
سيام روز تايمز نيويورك وقتي كه بود دليل همين به شايد
اعزامي آمريكايي نيروهاي ماموريت بودن نامحدود از مارس
كه فيليپين ، دولت اركان از هيچيك داد خبر فيليپين به
اعتراض ميكند سنگيني سرشان بر كشور اين ارتش سايه
.نكردند
نيروهاي فعاليتهاي مورد در هم گزارشهايي حال همين در
باقيمانده زيرساختهاي احياي و بازسازي براي آمريكايي
و شده منتشر فيليپين در آمريكا ارتش حضور زمان از
ديگر بار است درصدد آمريكا كه ميرسد نظر به اينگونه
كه جا آن آسيا ، شرق جنوب در خود گسترده نظامي حضور زمينه
را است مطرح ظهور حال در قدرتي عنوان به زرد اژدهاي
.دهد افزايش
آمريكا حمله آرزوي در
ميانه خاور
جماليان شهرام: ترجمه
و است گرفته را خود تصميم بوش جورج.رفت خواهد حسين صدام
از حمايت" موضع دو بين گذشته زمستان طول در كه بلر توني
حمايت اكنون بود ، نوسان حال در "احتياط حفظ" و "آمريكا
توجه بدون.است كرده اعلام را واشنگتن از خود جانبه همه
حاضر حال در كه آنچه يا كارگر حزب نمايندگان اظهارات به
كه ميرسد نظر به است ، جريان در ملل سازمان و اروپا در
حملات امواج عراق حساس نقاط ميلادي جاري سال پايان تا
.گرفت خواهد قرار آمريكايي موشكهاي كوبنده
وضعيت به توجه با خاورميانه در عيار تمام جنگي وقوع
تمام جنگي وقوع باشد ، داشته كه دستاوردي هر كنوني خطير
چشمگيري پيروزي صدام احتمالي سقوط و خاورميانه در عيار
به (INC) عراق ملي كنگره رئيسه هيات عضو چلبي احمد براي
.ميرود شمار
اين و ميكند زندگي لندن در ناشناس صورت به چلبي
به بار نه تاكنون زيرا است حياتي برايش "بودن ناشناس"
وجود نيز ديگري موارد احتمالا و شده سوءقصد او جان
همان كه "مخابرات".است بيخبر آنها از وي كه داشته
چلبي ترور براي اقدامي هيچ از است صدام اطلاعاتي سرويس
خواهد ادامه روند اين نيز آينده در و است نكرده فروگذار
كند صحبت مورد اين در ندارد دوست چندان كه چلبي.داشت
و شده بمبگذاري خودروهاي موشك ، سمي ، مواد":ميگويد
شده استفاده من كشتن براي كه بوده چيزهايي تكتيراندازي
كشته و مسموم سم با من كشور مردم از زيادي افراد.است
است شده ديده بسيار موارد اين از عراق شمال در.شدهاند
".دارد اهميت چيزها اين من براي و
ماساچوست تكنولوژي انستيتو فارغالتحصيل كه چلبي
دكتراي درجه و آمريكاست (تي آي ام معروف دانشگاه)
حافظهاي از كرده اخذ شيكاگو دانشگاه از را خود رياضيات
براي مختلف مسايل مورد در ميتواند و است برخوردار قوي
شخصيتهاي مانند او جهات بسياري از.كند صحبت ساعتها
است ، شده ساخته نوزدهم قرن درباره كه است فيلمهايي
با حال عين در و منطقي و گرم زياد ، هوش با افرادي
كارهايي جمله از.توطئهچينها و جاسوسها شبيه خصوصياتي
در جاسوسي شبكهاي هدايت ميدهد انجام خود دفتر از كه
بازرسان] آنسكام بازرسان كه پيش سال چهار از.است عراق
با چلبي كردند ، ترك را عراق [ملل سازمان تسليحاتي
مورد در مهمي اطلاعات خود جاسوسي شبكه از استفاده
داده قرار غربي نيروهاي اختيار در جمعي كشتار سلاحهاي
دقيقي نسبتا اخبار بلكه نيست شايعه اطلاعات اين.است
اسامي و هزينهها استقرار ، محلهاي طرحها ، مورد در است
جمعآوري عراق ملي كنگره كه اطلاعاتي بهخصوص ، افراد
ولي ميشود خارج عراق از كه است اطلاعاتي بهترين ميكند
كه هنگامي يكبار.نميكند چلبي به اعتنايي سيا سازمان
از آمريكا خارجه وزارت ساختمان در را پاول كولين چلبي
داد تكان برايش دستي سردي با آمريكا خارجه وزير ديد ، دور
بوش كه حاضر حال در حتي.كرد كج ديگر سمتي به را راهش و
از كشور وزارت ميكند ، آماده صدام با جنگ براي را خود
.ميكند استفاده چلبي نفوذ كردن محدود براي خود قدرت
سازمانهاي اعضاي بين و پنتاگون در دوستاني چلبي
مقامات از يكي بائر بابدارد آمريكا دفاعي - اطلاعاتي
شده بيشتر گذشته از چلبي نفوذ كه دارد عقيده سيا سابق
ميداند ميداند ، را خود مقابل طرفهاي زبان او زيرا است
او مخاطبين كه است آگاه خوبي به و بزند را خود حرف چگونه
اينها از مهمتر اما.بشنوند دارند دوست چيزهايي چه
صورت به عراق از را آنها ملي كنگره كه هستند ناراضياني
.ميدهد قرار آمريكاييها خدمت در و ميكند خارج قاچاق
ارتش اطلاعات رئيس "السامرايي وفيق" ژنرال سال 1995 در
از هستهاي برنامههاي رئيس "حمزه غدير" همراه به عراق
را سفيد كاخ شادي و حيرت كه شدند داده فراري عراق
يك و ساختمان پيمانكار يك گذشته سال اواخر.برانگيخت
و گريختند عراق از است نشده فاش نامشان هنوز كه مهندس
سازمانهاي كه دادند قرار آمريكا اختيار در اطلاعاتي
چلبي.خواندند "كمنظير" را اطلاعات اين دفاعي _ اطلاعاتي
.است خرسند بسيار تكزاس در بوش با بلر مذاكرات نتيجه از
نيست ناراحت عراق براي وضعيتي چنين آوردن وجود به از او
ايجاد جز به كه ميداند مستقل مبارزي را خود زيرا
:ميگويد.نميانديشد ديگري چيز به كشورش در دموكراسي
.بگذارد احترام بشر حقوق به كه ميخواهيم دولتي ما"
را آزاد انتخابات و كند عمل اساسي قانون براساس كه دولتي
انقلابي بسيار فكر طرز اين اما.كند نهادينه هميشه براي
درخواهد را آمريكا خاورميانهاي متحدان سروصداي و است
از اثري آن در كه سعودي عربستان مانند كشورهايي.آورد
ايدهها اين به نسبت خوبي نظر ندارد وجود دموكراسي
".ندارند
كه ميكند موضوع اين به كردن فكر صرف زيادي ساعات چلبي
رژيمي با وي.بخشد سرعت را عراق به آمريكا حمله چگونه
است شده مسلح سال 1990 از بهتر بسيار اكنون كه روبهروست
را اسرائيل احتمالا گرفتن قرار هدف مورد صورت در و
پندارد شده تمام را خود كار اگر و كرد خواهد موشكباران
اگر كه ميكند تاييد چلبي.برد خواهد هستهاي سلاح به دست
از را اسرائيلي هزار يكصد خود سقوط از قبل بتواند صدام
قرن صلاحالدين به شدن تبديل براي آرزويش ببرد بين
.پيوست خواهد واقعيت به اعراب ذهن در يكم بيستو
اين غربي دولتهاي خطاي بزرگترين كه ميكند احساس چلبي
ميان در خود مردم با را اطلاعات و ترسها كه است
كه طرحي به آمريكا كه اين از آن بر علاوه.نميگذارند
عمل گذشت كشور اين كنگره تصويب از كلينتون دوران اواخر
به بايد واشنگتن مصوبه اين طبق.است ناراضي نميكند
دارد عقيده چلبي ولي كند كمك عراق در دموكراسي استقرار
دارد زيادي مشترك نقاط نژادپرستي با كه مسائلي و تعصب كه
.دهد نشان سستي خود از راه اين در آمريكا ميشود باعث
به عراق مردم كه دارند عقيده آمريكا دولت مقامات از برخي
آنان بر صدام مانند شخصي دادهاند اجازه آنكه دليل
دموكرات نميتوانند بنابراين و هستند وحشي كند ، حكمراني
بايد ديگري قدرتمند فرد دموكراسي ، ايجاد جاي به و باشند
در افراد اين كوتهبيني":ميگويد چلبي.شود صدام جانشين
جهان كشوري را عراق كه ميگيرد سرچشمه آنجا از عراق مورد
در صدام ميكنند فكر كه است اين ديگر علت.ميدانند سومي
كه حالي در دارد ، نيز مثبتي صفات خود منفي صفات مقابل
".نيست اينطور اصلا
ملي كنگره كمك با كه مخابرات سازمان از ابوزناب ژنرال
وي.ميكند تاييد را چلبي گفته است گريخته عراق از
قتل و پراكنده دستگيريهاي شكنجه ، از متعددي موارد
ژنرال اينبرميشمارد قيام 1995 از پس را عراقي جوانان
از تيره بسيار تصويري آمريكايي مقامات با گفتوگو هنگام
از اثري آن در كه ميكند ترسيم عراق حاكم رژيم اقدامات
تجاوز موارد اين جمله ازنميشود ديده وجدان و انسانيت
اعترافگيري منظور به كودكان شكنجه و شده دستگير زنان به
.آنهاست والدين از
بپيوندد واقعيت به چلبي آرزوهاي كه اين براي هرحال به
بيشتر است ممكن كه جنگي.است اجتناب غيرقابل جنگ وقوع
بايد صدام سقوط از پس.بكشد آتش به را خاورميانه نقاط
و شوند متحد يكديگر با قومي و مذهبي گروههاي كه شود سعي
است شيعه چلبي آنكه با.دهند شكل را متحدي و آزاد كشور
از پس عراق در شيعهها بخشيدن برتري براي آرزويي ولي
جامعهاي ايجاد فكر در تنها كه ميگويد ويندارد صدام
.است پيشرفته و آزاد
گاردين:منبع
8_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
سرنوشتساز و خطير قدرتي انتقال اين كه شد معلوم بعدها
خود به نخستوزيري چنين گاه هيچ اسرائيل كه چرا است بوده
موافقت كسب از پس تنها او اسلاف تمامي.بود نديده
رعايت به را آنان هميشه كه ميكردند اقدام كابينهشان
هميشه اسرائيل كه آن ديگر و فراميخواندند احتياط جانب
اهميتي عليرغم - متحده ايالات كه بود كرده اتخاذ مواضعي
اسرائيل بينالمللي موقعيت و حيات براي حمايتش ادامه كه
و اسرائيل مذاكرات حدود و شرايط نسخه نتواند - داشت
مطرح را توصيههايي آمريكا كه هنگامي.بنويسد را اعراب
تفاوت اسرائيل كابينه نظر مورد گزينههاي با كه ميساخت
مذبوحانه تلاشهاي به بود ناچار اسرائيل نخستوزير داشت
را آمريكا انگيزههاي - حداقل - كه بزند دست دامنهداري
قاعده ايندهد كاهش مذاكرات جريان هدايت و نظارت براي
ترور ، از پس كه آن وجود با نيز رابين اسحاق مورد در حتي
.داشت مصداق ميشود ، داده نسبت او به اسطورهاي هويتي
داشتند برعهده را مذاكرات مديريت كه كساني نقطهنظر از
مصالحهجوترين و شهامتترين با كه بود داده نشان باراك
و كار كهنه كماندويي كه او.است اسرائيل تاريخ نخستوزير
گوش براي حتي بود اسرائيل ارتش مشترك ستاد سابق رئيس
حمايت آنها از كابينهاش نه كه پيشنهاداتي به سپردن
گذارد ، صحه برآنها بود حاضر اسرائيل پارلمان نه و ميكرد
بنيانگذار او كه آن همه از مهمتر.ميداد نشان اشتياق
از اوبود آمريكا با اسرائيل روابط در بنيادين تحولاتي
كرده استنتاج چنين كلينتون دولت با نتانياهو برخوردهاي
با شكاف بروز از بايد ممكن قيمت هر به اسرائيل كه بود
.كند جلوگيري دارد اتكا او به شديدا اسرائيل كه متحد
شود نتايجي كسب و شرايط حدوث از مانع بود كرده عزم باراك
نكوهش مورد مذاكرات ناكامي و شكست دليل به اسرائيل كه
او از داخلي حمايت كه آن از پيش بود صدد در و گيرد قرار
او عملكرد پيامد.كند پيدا دست نتيجه به افولگذارد روبه
نخستوزير بين نامعمول و عجيب رابطه نوعي برقراري
براي عبارت بهترين كه بود آمريكا رئيسجمهور و اسرائيل
.است "همزيستي بر مبتني روانشناختي آناليز" آن توصيف
نقطهنظراتش پذيرش براي كلينتون كه نيست معنا بدان اين
همه اطلاع به او بلكه است كرده پافشاري باراك سوي از
كه بود رسانده خاورميانه مناقشه فصل و حل دستاندركاران
آمريكا نيت حسن از نشانهاي مذاكرات در بودن انعطافپذير
افزوده ، غيرمغرضانه كاملا شايد درادامه و بود خواهد
لحاظ براي فشار آوردن وارد معناي به ميتواند اين":بود
".باشد مقابل طرف خواستههاي
در گاه و) كند پيشدستي كلينتون به ميخواست كه باراك
و پيچيده تحليلهاي با (ميكرد افراط راه اين
تحليل اين براساسميداد نشان واكنش باريكانديشانه
كه شده بدل متوسط جامعهاي با پيشرفته كشوري به اسرائيل
نميتواند جامعه بر حاكم اخلاقيات و ذهنيات براساس
محاصرهو تحت كشوري در زندگي تزلزل و ابهامات دغدغهها ،
اصلاح.آورد تاب برابرش در و بپذيرد را انزوا در خصوصا
منطقه بر حاكم امنيتي قواعد لحاظ با شرايط تعديل و
اتحادجماهير فروپاشي و سقوط از پس كه چرا بود امكانپذير
قادر آنها مجموعه حتي و عرب كشورهاي از يك هيچ شوروي
جنگي آغاز براي لازم تسليحات نزديك آيندهاي در نيست
خطري چشمانداز اين ازآورد فراهم را اسرائيل با متعارف
چريكي جنگهاي ميكند تهديد را اسرائيل درازمدت در كه
اين با مقابله براي.است جمعي كشتار سلاحهاي و پراكنده
تضمين آمريكا ، سياسي حمايت نيازمند اسرائيل خطر دو
پيشرفته تكنولوژي و آمريكا اطلاعاتي منابع به دسترسي
زماني تا باراك نقطهنظر از ملزومات اين.است نظامي
اتكا قابل شريكي عنوان به اسرائيل به كه بود دستيافتني
.شود نگريسته منطقه در آمريكا نظر مورد صلح استقرار براي
در آمريكا و اسرائيل استراتژي كه بود شرايطي چنين در
صلح ديپلماسي زمان همين در درست و شد تنيده يكديگر
به گام روند.رسيد خود فرازونشيب اوج نقطه به خاورميانه
تا اوليه مراحل در كه خاورميانه مناقشه به پرداختن گام
كه طور همان.شد خارج كنترل از بود كرده عمل خوب حد بدان
و - بود داده نشان رغبت - (اونتانياهو از پيش و) باراك
آن از نگاشتم نشريات براي كه مطالبي از شماري در من
مواردي بر مذاكرات اكنون ، بودم كرده جانبداري و حمايت
:بود شده متمركز داشت ، نهايي برتوافق تعيينكننده نقشي كه
كشور نظامي رويكرد فلسطيني ، حاكميت نهايي ، مرزهاي
از برداشت نحوه و فلسطيني آوارگان بيتالمقدس ، فلسطيني ،
اصلا جامع و همهجانبه مذاكرات حاميان چه آن.آبي منابع
و باراك كه بود تعجيلي و اضطرار نداشتند را انتظارش
.ميبردند پيش به را مذاكرات روند آن از متاثر كلينتون
نگار روزنامه نگاه
نافرجام پرش
كوهنورد نفيسه:ترجمه
طيب گريبان راحتي به تركيه بر حاكم نظام كه است پرواضح
و كرد نخواهد رها را [توسعه و عدالت حزب رهبر] اردوغان
سوي از لائيك جمهوري اصول و قوانين كامل پذيرفتن به تنها
جنگطلب سياستمداري چشم به او به.شد نخواهد راضي وي
سياست عرصه در عرضاندام فرصت نبايد كه نگريست خواهد
طيب اخراج براي اساسي قانون دادگاه اخطار.بيابد
معيارها همان سبب به و _ حزب هياتموسس عضويت از اردوغان
اگرچه.است قاطع و جدي كاملا اخطاري _ حزب رياست از
مورد را اخطار اين ميتوانند توسعه و عدالت حزب اعضاي
سوي از دعوي طرح بيتوجهي اين بهاي اما ندهند ، قرار توجه
كه بود خواهد حزب كردن منحل براي كشور كل دادستاني
.داشت نخواهد حزب شدن منحل جز سرانجامي
شاهد داريم رو پيش كه روزهايي در خاطر همين به
آن تبع به و رياست از اردوغان طيب رجب كنارهگيري
از بعد وقايع.بود خواهيم حزب موسس هيات از كنارهگيري
معاون باير يالچين ارتورال و اردوغان طيب رجب خود را آن
را خود ابتدا اردوغان كه داد خواهند ترتيب بدينگونه او
هيات در عضويت از پس و كند موسس هيات در عضويت نامزد
طرح اينكند شركت حزب رهبري انتخابات در حزب موسس
اگر حتي كه اينجاست مهم نكته اما است امكانپذير البته
در سياست عرصه در كه اين براي هم باز باشد حزب رئيس كسي
مردم منتخب كه است آن نيازمند بايستد اطميناني قابل نقطه
دادگاه كه حكمي عملا كه درصورتي.باشد آنان نماينده و
.بود خواهد چنين كرد خواهد صادر اردوغان براي اساسي قانون
دسامبر ششم در سخنراني ايراد خاطر به اردوغان طيب رجب
ده به تركيه مجازات قانون ماده 312 دوم تبصره طبق 1997
نماينده عنوان به شدن انتخاب حق و شده محكوم حبس ماه
براي اردوغان طيب ميرسد نظر به.است داده دست از را مجلس
را راه سه اين از يكي ميتواند مانع اين برداشتن ميان از
.گيرد پيش در
به وي حبس مجازات تعليق دوران كه مارس 2003 از 261
از كه را حقوقي كه كند درخواست دادگاه از ميرسد پايان
حكم گرفتن از پس و بازگرداند وي به است كرده سلب وي
نمايندگي به ميتوانم سرانجام" كه اين اعلام با دادگاه
.شود انتخابات وارد "شوم انتخاب مجلس
ماده 312 در شده اعمال تغييرات آخرين به استناد با.2
جرم" كه حقوقي قاعده اين به تمسك و تركيه مجازات قانون
برائت حكم دادگاه از "است شده مرتفع محكوميت به منجر
شركت مجلس انتخابات در كانديدا عنوان به بتواند و بگيرد
.كند
شرايط كه اساسي قانون اصل 76 در تغيير و اصلاح.3
تازه تفسيري ارائه يا ميكند تعيين را مجلس كانديداتوري
طبق.كند باز او كانديداتوري براي را راه كه اصل اين از
از تركيه مجازات قانون ماده 312 طبق كه كساني اصل ، اين
بگيرند قرار عفو مشمول اگر حتي شوند محكوم دادگاه سوي
.شوند انتخاب مجلس نمايندگي به نميتوانند
دشواري شرايط اردوغان طيب ميرسد نظر به ترتيب اين به
يك به نه رودرروست آن با كه موانعي از جهش و دارد رو پيش
درآوردن كنترل تحت و اساسي تغييرات به كه المپيك قهرمان
.دارد نياز حاكم نظام
(تركيه چاپ) حريت روزنامه
ديگر چيز هر بعد پاكستان اول
هند قاره شبه
طولاني قاسم: ترجمه
و پاكستان براي مشرف پرويز كه كاري بزرگترين بيگمان
و طالبان از برگرداندن روي همانا داد انجام آن ملي منافع
كه حالي در.بود تروريسم با جهاني مبارزه با همسوشدن
تحت بنيادگرايان سوي از شدت به كشور داخل در مشرف ژنرال
تنها را طالبان درجهاي چرخشي 180 با داشت ، قرار فشار
به حمله براي را پاكستان نظامي پايگاههاي حتي و گذاشت
.داد قرار آمريكاييها اختيار در افغانستان
به خود تازه سياستهاي توجيه در پاكستان جمهور رئيس
".ديگر چيز هر بعد پاكستان اول":كرد بسنده جمله يك گفتن
ديگري چيز هر از بيش كه داد نشان مشرف ژنرال حال هر به
خبرنگار با گفتوگو در او.ميانديشد كشورش ملي منافع به
را خود ديدگاههاي پاكستان سياسي اوضاع تشريح ضمن اشپيگل
طور همين و پاكستان و هند ميان جنگ بروز احتمال درباره
گفتوگوي برگردان.است داشته بيان تروريسم با مبارزه
.ميخوانيد ادامه رادر مشرف پرويز ژنرال با اشپيگل
كه كردهايد ياد سوگند شما جمهور ، رئيس آقاي:اشپيگل &
اين.نشست نخواهيد پاي از تروريسم ريشههاي خشكاندن تا
تروريستي حملات شاهد هفته هر تقريبا كه است حالي در
ميتوانند بنيادگرايان آيا.هستيم شما كشور در خونيني
با را شما دولت و كرده قوي جنگ يك وارد را شما كشور
سازند؟ روبهرو دردسر
بتوانند ، كه نيستند موقعيتي در آنها.خير نه:مشرف
تروريستها.كنند تهديد جدي طور به را پاكستان امنيت
فراهم مزاحمتهايي گاهي كه هستند كوچكي بسيار اقليت
.ميآورند
كم دست را موجود خطرات حرفها اين با شما آيا:اشپيگل &
دانيلپرل مرگ و شدن ربوده چون مواردي نميگيريد؟
آباد اسلام در كليسا يك به حمله و آمريكايي نگار روزنامه
شدند مجبور آمريكاييها كه است بوده كننده نگران چنان آن
.كنند تخليه پاكستان در را خود سفارت كاركنان اغلب
ولي.كرد انكار نميتوان را رويدادها اين البته:مشرف
مذهب با ارتباطي كمترين چيزها اين من نظر به صورت هر در
در را من سياستهاي كه هستند آن دنبال به عدهاي.ندارد
روبرو شكست با پاكستان در برابري و ثبات ايجاد راستاي
از كه هستند ، دخيل متعددي فاكتورهاي عرصه اين در.سازند
اشاره القاعده تروريستهاي فعاليت به ميتوان جمله آن
در نيز هندوستان يعني ما قدرتمند همسايه همچنين.كرد
.است داشته دست تروريستي حمله چندين
داريد؟ خود ادعاي اين اثبات براي مدركي آيا:اشپيگل &
ثابت را چيز همه نميتوانم كه ميكنم اعتراف من:مشرف
تروريستها از تن چند هند مرز نزديكي در اخيرا اما.كنم
.كردهايم دستگير را
براي موجود فرصتهاي طور همين و مشكلات:اشپيگل &
سياستهاي در درجهاي گردش 180 تاثير تحت شدت به پاكستان
با شما.است گرفته قرار سپتامبر يازدهم حوادث از پس شما
قرار آمريكا متحده ايالات كنار در ناگاه به جهت تغيير
چرا؟.گرفتيد
.بود من زندگي در سياسي تصميم دشوارترين كار اين:مشرف
پايگاههاي از آمريكاييها استفاده با موافقت ويژه به
بسيار افغانستان با جنگ در پاكستان هوايي حريم و نظامي
كه است اين واقعيت.بود دردسرآفرين و سرنوشتساز
.بودند كرده مايوس را ما بارها گذشته ، در آمريكاييها
كرده رها خود حال به را پاكستان حساس برهههايي در آنها
...بود مطرح مهمي بسيار مسائل بار اين اما بودند ،
چرا.نداشتيد سراغ بهتري حل راه شما هم شايد:اشپيگل &
به هماكنون نميكرديد ، همكاري آمريكاييها با اگر كه
.ميشديد معرفي "شرارت محور" اعضاي از يكي عنوان
.داشت وجود احتمالي چنين:مشرف
كرديد؟ حمايت طالبان از حد اين تا اصولا چرا:اشپيگل &
طالبان خصوص در ما سياستهاي از كه بگويم بايد:مشرف
روابط طالبان دولت با ما.است شده ارائه اشتباهي تفسير
آنها از ما كه نبود معني بدان اين.داشتيم ديپلماتيك
بلكه.داشتيم قبول را آنها سياستهاي يا ميكرديم حمايت
بسيار گونهاي طالبان شديم متوجه ما كه همين برعكس ،
را آنها كرديم تلاش ميكنند ، ترويج را اسلام از افراطي
را استراتژيك مسائل بايست ما حال هر در اماكنيم تعديل
ما براي افغانستان كه چرا.ميداديم قرار توجه مورد
.ميشود محسوب مهم همسايهاي
امور در همواره پاكستان كه بود دليل همين به و:اشپيگل &
در طالبان مثال عنوان بهميكرد دخالت افغانستان داخلي
مخفي سرويس و ميديدند آموزش پاكستان مذهبي مدارس
براي اسلحه ارسال طريق از مدتها نيز (ISI) پاكستان
.ميكرد حمايت آنها از طالبان
چيزي چنين من حكمفرمايي دوران در كه بگويم بايد:مشرف
نيز اطلاعاتي سرويسهاي كه است آن واقعيتاست نداده روي
آنها از آنها دولتهاي كه ميكنند حركت مسيري همان در
ميكند ايفا مهمي نقش پاكستان در همواره ارتشميخواهند
بر حاكم فاميلي هزار اقتصاد تاثير تحت نبايد رو اين از و
نظر اين از پاكستان وضعيت گذشته در.گيرد قرار پاكستان
از پيش فاسد و غيرنظامي دولتهاي.بود ناخوشايند بسيار
.بيابند حلي راه مشكلات اين براي بودند ، نتوانسته من
رهبري به پاكستاني نظاميان دليل همين به آيا:اشپيگل &
گرفتند؟ دست در پاكستان در را قدرت شما
سرويس رئيس دارم ، برعهده را ارتش فرماندهي من:مشرف
من دارم قرار دولت صدر در و ميكنم منصوب را مخفي
خودم من.كنم اخراج فوري بخواهم كه را كسي هر ميتوانم
حتي سازمان ، يك ندهم اجازه كه نميدانم آن مسئول را
.شود تبديل دولت درون در دولت به پاكستان اطلاعاتي سرويس
كاركنان از بسياري كه است واقعيت يك اين ولي:اشپيگل &
و طالبان با نزديكي روابط پاكستان مخفي سرويس بالاي رده
از تن هزاران.دارند هم هنوز احتمالا و داشتند ملاعمر
القاعده و طالبان نيروهاي دوشادوش پاكستاني بنيادگرايان
جنگ اسارت به آنها از بسياري هماكنون و جنگيدهاند
براي تلاش حال در نيز شمادرآمدهاند افغاني سالاران
.هستيد آنها ساختن آزاد
در پاكستان مخفي سرويس كه ميكنم اعتراف من:مشرف
ايران ، اطلاعاتي سرويسهاي اما.است داشته حضور افغانستان
فعاليت افغانستان در نيز سعودي عربستان و روسيه
.داشتند حضور افغانستان در هم هنديها حتي.ميكردند
در ما اگر.ميكردند را كار اين چرا پرسيد ، آنها از بايد
طولاني مرزي كه بود خاطر اين به داشتيم ، حضور افغانستان
افغانستان ساكنان درصد پنجاه حدود و داريم افغانستان با
ثبات عدم و ناآرامي دچار افغانستان اگرهستند پشتونها
.ميشود تهديد نيز ما امنيت شود ،
به افغانستان در جنگ كه بوديد گفته اخيرا شما:اشپيگل &
احتياط با آمريكاييها كه حالي در.است رسيده پايان
.ميكنند موضعگيري خصوص اين در بيشتري
به آن كلي معناي در افغانستان در جنگ من نظر به:مشرف
طريق از كه است رسيده فرا آن زمان اكنون و رسيده پايان
ثبات و صلح برقراري به او موقت دولت و حامدكرزاي حمايت
.كنيم كمك افغانستان در
خاك در كه ميدهيد اجازه آمريكاييها به آيا:اشپيگل &
.بپردازند القاعده تروريستهاي شكار به پاكستان
و داريم ، خوبي همكاري آمريكاييها با ما خير نه:مشرف
.ميكنيم همكاري آنها با محرمانه اطلاعات تبادل زمينه در
خاك در نميدهيم ، اجازه آمريكاييها به هيچگاه ولي
.شوند عمل وارد پاكستان
كجاست؟ بنلادن ميدانيد آيا:اشپيگل &
وجود احتمال اين ميكنم ، تصور من ولي !خير نه:مشرف
مناطق در و نشده خارج افغانستان از هرگز او كه دارد
.است رفته دنيا از طبيعي مرگ به افغانستان كوهستاني
خود درمان امكان و بود مبتلا كليوي بيماري به او چراكه
.نداشت افغانستان در را
از جلوگيري و پاكستان و هند مناقشه مورد در:اشپيگل &
كردهايد؟ چه اوضاع شدن بحرانيتر
اعزام با كه بودند هنديها اين نكنيد ، فراموش:مشرف
.كردند واكنش به وادار را ما مرزي مناطق به خود نيروهاي
كشمير مردم مشروع مبارزه از پاكستانيها تمام حال هر در
با مقابله آمادگي نيز ما و ميكنند حمايت استقلال براي
.داريم را هند ماجراجويي هرگونه
سلاحهاي از كه دارد وجود احتمال اين آيا:اشپيگل &
كنيد؟ استفاده هند با احتمالي جنگ يك در خود هستهاي
ما كند تهديد را پاكستان موجوديت جدي خطري چنانچه:مشرف
.ميدهيم قرار توجه مورد را هستهاي گزينه
سياسي تفسير
نباشد نافرجام ميتوانست كه كودتايي
آقايي ساسان
كودتاچيان به آمريكا آيا چيست؟ ونزوئلا كودتاي واقعيت
را كودتا شكست و مردمي حمايت پيشبيني و بود داده دستور
بود؟ نكرده
به را كودتاچيان وابستگي نميتوان كه است آن واقعيت
سبز چراغ خشمگين ژنرالهاي به آمريكا.كرد پنهان آمريكا
حقيقت در اما.سازند سرنگون را چاوز هوگو تا داد نشان
به و نبود چاوز سرنگوني دنبال به نيز ابتدا از آمريكا
متحده ايالات.نگرديدند موفق كودتاچيان كه است علت همين
گوشزد چاوز به را نكته اين مصلحتي كودتايي با كرد سعي
تطابق عدم و نفتي تحريم از حمايت صورت در كه كند
ادامه براي شانسي ميخواهد ، آمريكا آنچه با وي سياستهاي
سرنگون را وي آينده در آمريكا و داشت نخواهد حكمراني
با را نمايشي كودتايي ترفندي ، طي متحده ايالات.ميسازد
:برسد شده تعيين پيش از اهدافي به تا كرد آماده صحنهسازي
به محكمي پيغام مصلحتي و نمايشي كودتاي اين با آمريكا
از لغزش كمي و نفتي تحريم از حمايت.فرستاد عرب سران
سرنگوني و كودتا چون ناگواري عواقب آمريكا ، سياستهاي
ديگر هدف همچنين.آورد خواهد بار به را نفتي حكام براي
ايراني به شدن تبديل از قبل ونزوئلا مهار متحده ايالات
خوبي به اينك چاوز هوگوبود لاتين آمريكاي در ديگر
و است لرزان اندازه چه تا رياستش صندلي پايههاي فهميده
.سازد خارج بازي از را او ميتواند آمريكا راحت چه
محكم مواضع طرف به كه ونزوئلايي اينك بنابراين ،
خود مواضع در امروز قطعا برميداشت گام ضدآمريكايي
جمعبندي اين به بالا تفاصيل با.كرد خواهد تجديدنظر
نافرجام كودتا هرگز ميخواست اگر آمريكا كه ميرسيم
آنچه به سمبليك كودتاي اين طرح از متحده ايالات.نميشد
و كودتا واقعي اجراي به لزومي بنابراين رسيد ، ميخواست
نامعلوم نتايجي كه نامشخص ، هزينههاي پرداخت آن متعاقب
اين نتايج بعدها كه چرا نداشت ، ميآورد ، دنبال به را
.ديد خواهيم چاوز هوگو و اعراب آتي سياستهاي در را كودتا
نشان سبز چراغ كودتا اين به كه زماني بوش مشاوران قطعا
هر از هراسيده چاوزي كه بودند اين فكر به دادند
.ميآيد متحده ايالات كار به بهتر ديگر وابسته فرمانبردار
.داد خواهد نشان آينده را اين
جنگ آغاز براي بنبستي
آفريقا
به بخشيدن پايان براي صلح گفتوگوي رسيدن بنبست به
ميتواند كنگو دموكراتيك جمهوري در آفريقا جنگ بزرگترين
قرار تجزيه حتي يا طولاني جنگهاي معرض در را كشور اين
تمام كنگو در بحران سياسي مسايل تحليلگران گفته به.دهد
باعث احتمالا و ساخت خواهد روبهرو تنش با را منطقه
كشور دو اين.شد خواهد اوگاندا و رواندا مستقيم رويارويي
از.ميكنند حمايت كنگو شورشي گروههاي از يكي از يك هر
را اقتصادي پيشرفتهاي صلح مذاكرات شكست اقتصادي ، نظر
بيشتر به خارجي سرمايههاي ورود از و ساخت خواهد متوقف
كشورهاي همه تقريباكرد خواهد جلوگيري آفريقا نقاط
.نيازمندند خارجي سرمايهگذاري به آفريقايي
گروه بزرگترين و كنگو دولت كه آن از پس گذشته ، جمعه
"دموكراسي براي كنگو جنبش" به موسوم كشور اين شورشي
گفتوگوهاي برسند ، توافق به حساس مسايل سر بر نتوانستند
از بودند عبارت حساس مسايل اين.شد مواجه شكست با صلح
برگزاري از قبل انتقالي دولتي در كابيلا ژوزف نقش
.كشور اين آينده دولت در شورشيان نقش و سراسري انتخابات
شورشيان از ديگر گروهي و كنگو دولت مذاكرات ، اين از قبل
حمايت اوگاندا سوي از كه "كنگو آزاديبخش جنبش" به موسوم
دارد ، عهده به بمبا پيير ژان را آن رهبري و ميشود
امضا به صلح آغاز براي را موافقتنامهاي بودند توانسته
.رسانند
خود جمهوري رياست مقام كابيلا موافقتنامه ، اين براساس
عهدهدار بمبا و ميكرد حفظ آينده انتقالي دولت در را
كنگو جنبش سوي از موافقتنامه اين.ميشد نخستوزيري سمت
.شد رد و محكوم است رواندا حمايت تحت كه دموكراسي براي
سال از كه داد هشدار جنوبي آفريقاي تحليلگران از يكي
امضا را آتشبس موافقتنامه جنگ در درگير طرفهاي كه 1999
به صلح تهديدكننده بزرگترين مذاكرات اخير شكست كردند ،
گروه زودي به كه كرد پيشبيني همچنين وي.ميرود شمار
برد خواهد اسلحه به دست "دموكراسي براي كنگو جنبش" شورشي
.كرد خواهد جدا را كنگو خاك از قسمتي خود زياد قدرت با و
كشور سه نظامي نيروهاي سوي از كه شورشي مختلف گروههاي
از قسمتهايي ميشوند حمايت اوگاندا و رواندا بوروندي ،
از.دارند اختيار در را كنگو شمال از وسيعي مناطق و شرق
آنگولا ، كشورهاي حمايت با دولتي نيروهاي ديگر ، سويي
معادن كشور ، اين پايتخت كينشازا زيمبابوه ، و ناميبيا
را كاتانگا استان مس معادن و غرب ،"مبوجيمايي" الماس
.ميكنند اداره
كه داد توضيح سياسي مسايل تحليلگران از ديگر از يكي
افزايش نتيجه در و كنگو آزاديبخش جنبش دولت شدن همپيمان
از جاي به كه كرد خواهد ترغيب را كينشازا آن ، نظامي توان
دارد اعتقاد وي.بگيرد پيش را جنگ راه گفتوگوها سرگيري
اوگاندا و رواندا كشور دو افتد ، اتفاق چيزي چنين اگر كه
هشدار تحليلگر اين.افتاد خواهند يكديگر جان به نيز
براي وخيمي عواقب كشور دو بين نظامي درگيري كه است داده
.داشت خواهد آفريقا بزرگ درياچههاي منطقه تمام
اتحاد.بودند متحد يكديگر با اوگاندا و رواندا گذشته در
سكو سه سه موبوتو سرنگوني به سال 1996 در كشور دو اين
لوران.شد كابيلا لوران آمدن كار روي و زئير رئيسجمهور
يكي دست به گذشته سال كنگو فعلي رئيسجمهور پدر كابيلا
سال در ديگر بار اوگاندا و رواندا.شد ترور محافظانش از
سر بر خود كه را كابيلايي تا كردند اشغال را كنگو 1998
بر كشور دو وجود اين با.كنند سرنگون بودند آورده كار
و كردند پيدا اختلاف يكديگر با جنگ پيشبرد سرنحوه
.شدند درگير يكديگر با كنگو در آنها تابع شورشي گروههاي
در شورشي دستههاي اين بين خونيني نبردهاي سال 1999 در
جمله از نفر صدها شدن كشته به كه داد روي كيسانگالي شهر
شورشي نيروهاي سرانجام.شد منجر غيرنظامي زيادي تعداد
.خوردند سختي شكست اوگاندا تابع
بدون كه كردند اعلام صلح گفتوگوهاي برگزاركننده مقامات
با موافقتنامهاي بود خواسته بمبا از اوگاندا دولت شك
جنبش" گروه و رواندا عليه جبههاي تا كند امضا كابيلا
.دهد تشكيل "دموكراسي براي كنگو
جنگ آغاز صورت در كه دارند اعتقاد سياسي تحليلگران
"دموكراسي براي كنگو جنبش" و رواندا اوگاندا ، و رواندا
آنان رودررويي زيرا گرفت خواهند قرار نامطلوبي وضعيت در
آنگولا ، كشورهاي با بلكه كنگو دولت و اوگاندا با تنها نه
.بود خواهد نيز زيمبابوه و ناميبيا
موقعيت دهد ، روي جنگي چنين اگر معتقدند تحليلگران اين
جنوبي همسايههاي حمايت كابيلا.شد خواهد مستحكم كابيلا
غني منابع از بهرهبرداري در آنان كردن شريك با را خود
مورد شدت به كه است داده پاسخ خود كشور مس و الماس
و رواندا با جنگ شروع.است كشور سه اين صنايع احتياج
را كابيلا از كشورها اين بيشتر حمايت كنگو در آن عوامل
.داشت خواهد پي در
اثرات منطقه اين در خونريزي و درگيري مجدد آغاز اما
بروز.داشت خواهد آفريقا قاره همه براي نامطلوبي بسيار
را خارجي سرمايههاي قاره اين از وسيعي منطقه در جنگ
نيمهكاره را مهم عمراني طرحهاي و داد خواهد فراري
ميليونها حاضر حال در اينكه به توجه با.گذاشت خواهد
چنين ميبرند رنج فقر و گرسنگي از قاره اين در نفر
.بينجامد آفريقايي هزاران رفتن بين از به است ممكن وضعيتي
عرب جهان به نگاه
ماندگاري براي الگويي
صادقالحسيني سيدمحمد
خويش مسئله توانستهاند فلسطينيها كه است دههاي چند
به تنها كه حاشيهاي و "انساني" صرفا معضلي سطح از را
طرح قابل متحد ملل سازمان چارچوب در آوارگي مشكل عنوان
سياسي و مهم مسئلهاي عنوان به كه برسانند جايي به باشد
يعني.شود مطرح بينالمللي و خاورميانهاي سطح در
اگر واقع در.است فلسطين مسئله اصل كه همانطور
بينالمللي سازمانهاي به جستن توسل جاي به فلسطينيها
نميپرداختند مسلحانه قيام به آوارگان به كمك عنوان به
عمده اهداف از يكينميشد امكانپذير چيزي چنين
فلسطينيها ، سرزمين به خود اخير وسيع تجاوز در آريلشارون
قيام از پيش خود اوليه حالت به فلسطين مسئله بازگرداندن
انتفاضه سركوب بر علاوه اينكه يعني ;است مسلحانه 1965
فلسطين مردم همه حق در را جمعي كشتار ماشين فلسطينيها
ارعاب و وحشت ايجاد جز آن نتيجه كه بيندازد راه شكلي به
و اشغالگري برابر در سكوت و عقبنشيني فضاي تحميل و
.نباشد نظاميگري
عملا تلآويو ، در قدرت اريكه به آريلشارون دستيابي
تحولي ;است اسرائيلي صهيونيستي جامعه در عمده تحولي
رسيدن بنبست به نمايانگر كه خود خاص گونه از فاشيستي
فلسطين مسئله براي "مسالمتآميز" اصطلاح به طرحهاي تمام
زيرا.است آشكار و روشن كاملا نيز آن انگيزه.است
راهي كه رسيده باور اين به دوش به خانه و آواره فلسطيني
انگاشته ناديده و شده پايمال آمال و حقوق تحقق براي
كارگيري به جز راهي مادي چه و معنوي زمينه در چه شدهاش ،
پيش اشغالگر دشمن با جنگ و مقاومت به دادن تن و اسلحه
نهادهاي و سازمانها به شدن متوسل لذا.نميبيند خود روي
.مينمايد بيثمر و بيهوده امري برايش بينالمللي
شده شناخته انتفاضهالاقصي به كه فلسطين مردم انتفاضه
و نخبهگرايانه باوري از را فلسطيني فرد باور است
.است كرده بدل جمعي و عمومي باوري به سياسي روشنفكرانه
به و ندادن نتيجه بازتاب واقع در آريلشارون اخير تجاوز
و انتفاضه فرونشاندن براي راهحلها همه رسيدن بنبست
محو براي صهيونيستها آهنين اراده بر نهادن سرپوش
جغرافيايي نيز و جهاني سياست عرصه از فلسطين ماجراي
اعتقادات بنابر فلسطين ملت مقابل ، در اما.است خاورميانه
همه بهكارگيري بر خود مليگرايانه و ايدئولوژيك و مذهبي
دفع و راندن عقب درصدد خود موجود نظامي توان و امكانات
اقدامات.دارد راسخ عزم صهيونيستها تجاوز و يورش
و پرمفهومترين فلسطيني ، مرد و زن و جوانان شهادتطلبانه
ملت و جامعه براي فرد يك ايثار و فداكاري گونه تواناترين
شهادتطلبانه اقدامات اين از كه آناناست آرمانهايش و
را آن يا نمينهند وقعي آن به يا ميكنند انتقاد
شدت به و كاملا ميدانند كشتار و خشونت چرخه بهگونهاي
:زيرا اشتباهند و توهم دچار
و زيستن براي اصرار و ملت يك جوهره عمليات ، اين:اولا
ساديست گروهي چريكي حركت نه و است ماندگاري براي الگويي
!خشونتطلب
دفع و ايستادگي هدف با شهادتطلبانه اقدامات:ثانيا
مقاومت پيكر بر وحشيانه حملات ادامه از اشغالگران تهاجم
.ميگيرد صورت ملت ، يك اراده گسست و
مانده باقي راه و اميد روزنه تنها اقدامات اين:ثالثا
و هستي و جنگ در نيروها ارزيابي تحقق براي كه است ملتي
.است ملت يك نيستي
!بيگناه غيرنظامي افراد مسئله آنانكه پاسخ در اما
جامعه آنجاييكه از گفت بايد ميكنند مطرح را اسرائيلي
ملتي شرايط كه نيست منسجم و معمولي جامعهاي اسرائيل
آن به اعتبار ديده با نميتوان لذا باشد دارا را طبيعي
ناهماهنگ و نامانوس تجمعي طرفي از جامعه اين نگريست ،
شده تشكيل اشغالگر شهرنشينهايي از كه است ميليتاريستي
فلسطين به فلسطينيان با شدن جايگزين هدف با كه است
افرادي عملا اسرائيليها همه كه معني بدين آمدهاند ،
پادگان يك از واحدي به كدام هر كه مسلحند دندان تا نظامي
ديگر با آنها اشتراك وجه تنها.دارند وابستگي نظامي
در كه اسرائيلي فرد هر.است نسل توليد جهان افراد
قدم ناتانيا يا الناصر حيفا ، تلآويو ، خيابانهاي
در عملا باشد ، غيرمسلح و بيگناه ظاهر به چند هر ميزند
زيستن حال در نه است ، غصب و تصرف و اشغال فعل ارتكاب حال
و نيويورك چون شهرهايي ساكنان همچون انساني و معمولي
ميدانند خوبي به اسرائيليها.استكهلم و تهران و بغداد
كه فلسطيني هر يا ميگشايد جهان به ديده كه فلسطيني هر
چراكه.است اسرائيل براي تهديدي عملا ميكند توليدمثل
و بود سر بر و هويتي جنگي فلسطينيها عليه اسرائيل جنگ
و معمول جنگهاي تمام با كه جنگي ; است ملت يك نبود
مسئله فلسطين مسئله.دارد بنيادي تفاوت دنيا مرسوم
اين سر بر اختلاف.نيست كشورها ميان ستيز و مرزي اختلاف
از كه مهاجم عدهاي طرف از امروز سرزمين اين كه است
بنا اسرائيل چون ساختگي مكاني و پيوسته بهم دنيا سراسر
هر با هست كه طور هر كه عدهاي.است شده غصب كردهاند ،
كنند ترك را فلسطين سرزمين زودتر بايد شده كه وسيلهاي
موطن به دنيا اين ديگر عادي انسان هر مثل فلسطيني فرد تا
خويش ملي هويت كه آيد نايل افتخار اين به و بازگردد خود
با برخورد در سوئد خارجه وزير اخيرا.است بازيافته را
جملهاي فلسطين در اسرائيليها واپسين سبعيت و جنايات
بدانند بايد اسرائيليها":است كرده بيان پرمعني بسيار
و طبيعي روند در نه ميكنند زندگي آن در كه كشوري كه
توارثي تئوري پايه بر اينكه نه و است شده تشكيل تاريخي
به ديده ملل سازمان تصميم با كشور اين.است آمده پديد
سازمان تصميمات به موظفاند اينان لذا.است گشوده جهان
".نهند گردن ملل
وهمي كشور اين ولادت گواهي ميگويد نيز فلسطينيها حقوق
.گرفت پس بايد را
|