پيگيري حال در ارشاد وزارت:مسجدجامعي
است توقيفي نشريات وضعيت
ايران و اسلام حقوق در شكنجه منع
مطبوعات آزادي:متحد ملل سازمان دبيركل
است بشر پيشرفت بنيادين عنصر
جامعه" براساس بايد كشور در امنيت
باشد "محوري
"قم پيام" هفتهنامه مديرمسئول محكوميت
تعليقي حبس به
به آغاز مطبوعات سراسري نمايشگاه نهمين
كرد كار
آزمون نتايج اعلام تا ديپلمه مشمولان
نميشوند اعزام سراسري
محكوميت به واكنش در مجلس دوم رئيس نايب
گذشته رفتار تداوم:زيدآبادي احمد
دادن دست از باعث روزنامهنگاران
عليه
فرصتهاست
پيگيري حال در ارشاد وزارت:مسجدجامعي
است توقيفي نشريات وضعيت
جامعه ، فعلي شرايط به توجه با:گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير:اجتماعي گروه
و مكاني موقعيت دادن دست از لحاظ به زمان طول در نشريات موقت توقيف
.ميشود منجر آنها دائمي تعطيلي به عملا نيروها ،
در مطبوعات نمايشگاه نهمين گشايش مراسم در چهارشنبه روز جامعي مسجد احمد
تاكيد مطبوعات و فرهنگ حوزه در امنيت و ثبات ضرورت بر خبرنگاران با گفتوگو
.كرد
حوزه در تجربهاندوزي و نيرو ماندگاري موجب فرهنگي امنيت و ثبات:افزود وي
و بيانگيزگي و روزمرگي امنيت ، نبود و بيثباتي و ميشود مطبوعات و فرهنگ
.دارد بههمراه را نااميدي
تا آيد بهوجود هنر و فرهنگ حوزه در بايد امنيت و ثبات:كرد تاكيد جامعي مسجد
.باشيم حوزه اين در شكوفايي شاهد
و كرد ياد كشور فرهنگي جشن عنوان با كتاب و مطبوعات نمايشگاه از مسجدجامعي
زمينههاي تا دهند پوشش خوبي به را فرهنگي جشن اين مطبوعات و رسانهها:گفت
.شود فراهم گروهها همه براي مشاركت
:داشت اظهار و دانست ضرورت يك كمي لحاظ به را مطبوعات گسترش ارشاد ، وزير
خواهند را آن جاي ديگري منابعاطلاعاتي نگيريم ، نظر در را گسترش اين اگر
.كرد خواهند مراجعه مرزها از خارج در اطلاعات توليد كانونهاي به مردم و گرفت
دهيم افزايش كشور در را اطلاعات و خبر توليد به اعتماد بايد:كرد تاكيد مسجدجامعي
.است امكانپذير آنها از حمايت و مطبوعات گسترش با موضوع اين كه
:گفت نشريات متقاضيان پرونده به رسيدگي درباره پرسشي به پاسخ در مسجدجامعي
به رسيدگي جلسات تعداد و زياد هستند مجوز درخواست متقاضي كه افرادي تعداد
.است زياد نيز درخواستها اين
قانون اصلاح براي را طرحي دولت آيا كه پرسش اين به پاسخ در مسجدجامعي
قانون با كه است اين ما تصور:گفت ميكند ، ارائه مجلس به مطبوعات
.كرد اداره را مطبوعات ميتوان اين از بهتر نيز فعلي مطبوعات
ايران و اسلام حقوق در شكنجه منع
(پاياني بخش) - حقوق در شكنجه منع بررسي
بينالمللي كنوانسيونهاي در شكنجه ممنوعيت تضمينات
خشن تنبيهات يا رفتارها ديگر و شكنجه منع كنوانسيون در مقرر تضمينات -الف
ميلادي دسامبر 1984 مورخ 10 كننده تحقير و غيرانساني
كنوانسيونهاي در رفت آن شرح كه بشر حقوق اعلاميههاي در مقرر تضمينات بر علاوه
خويش دين مربوطه مواد تدوين با بلكه نشده اختيار سكوت مورد اين در نيز بينالمللي
و شكنجه منع كنوانسيون كنوانسيونها ، اين از يكينمودهاند ادا انسانيت قبال در را
ميلادي دسامبر 1984 مورخ 10 كننده تحقير و غيرانساني خشن ، تنبيهات يا رفتارها ديگر
آن اثر بر كه عمدي عمل هر به شكنجه":ميدارد مقرر مذكور كنوانسيون ماده 1.است
شخص يا وي از اقرار يا اطلاعات كسب منظور به شخصي عليه روحي يا فيزيكي رنج يا درد
ارتكاب احتمال يا گرديده مرتكب ثالث شخص يا او كه عملي خاطر به وي تنبيه يا ثالثي ،
يا درد چنين وقتي يا ثالثي ، شخص يا وي به زورگويي و ترساندن يا برود آنها توسط
يك سكوت و رضايت با همراه يا تحريك به تبعيضي گونه هر خاطر به و دليلي هر به رنجي
(8)".ميشود اطلاق ميشود اعمال دولتي منصب در ديگر شخصي يا دولتي مقام
سازمان عمومي مجمع دسامبر 1966 مصوب 16 سياسي و مدني حقوق بينالمللي كنوانسيون -ب
متحد ملل
تاريخ در كه سياسي و مدني حقوق بينالمللي كنوانسيون زمينه همين در ديگر كنوانسيون
يك بر مشتمل و است رسيده متحد ملل سازمان عمومي مجمع تصويب به دسامبر 1966 16
تصويب به را آن نيز ش._ه شهريور 1354 در 17 ايران مقنن و ميباشد ماده و 53 مقدمه
اشاره آنها از بعضي به كه ميباشد متهم حقوق تضمين در مهمي نكات حاوي و رساند
به متهم هركس سياسي و مدني حقوق بينالمللي ميثاق ماده 14 بند 3 موجب به.ميشود
:باشد داشته را زير تضمينات حداقل بايد شود جرمي ارتكاب
او به كه اتهامي علل و نوع از بفهمد او كه زباني به تفصيل به و وقت اسرع در -الف
.شود مطلع ميشود داده نسبت
.باشد داشته خود منتخب وكيل با ارتباط و خود دفاع تهيه براي كافي تسهيلاتي و وقت -ب
.....-ج
(9).نمايد اعتراف بودن مجرم به يا دهد شهادت خود عليه كه نشود مجبور -د
هم از سال فاصله 18 به كنوانسيون دو اين ميشود ملاحظه كه همانطور:نظر و نقد *
.ميباشند متهم آزاديهاي و حقوق تضمين در مهمي نكات حاوي دو هر و شدهاند تصويب
رفتارها ديگر و شكنجه منع كنوانسيون خصوص به كنوانسيونها اين ويژگي برجستهترين
هر.است گشته متجلي شكنجه تعريفواژه در تحقيركننده و غيرانساني خشن ، تنبيهات يا
قانون حال هر به اما نيست الاغيار مانع و جامعالاطراف تعريف يك نيز تعريف اين چند
.است بيقانوني از بهتر بد
آمده عمل به بشر حقوق اعلاميههاي در شكنجه تعريف عدم در كه انتقاداتي به توجه با
عمومي مجمع مصوب دسامبر1966 سياسي 16 و مدني حقوق بينالمللي ميثاق باز بود ،
كشد ، دوش به را شكنجه واژه ثغور و حدود تعيين و تعريف زحمت بدوناينكه ملل ، سازمان
مذكور كنوانسيون ماده 14 بند 3 نحوكه بديناست گرديده ذاتي درون تعارض دچار
است ، نموده مقرر مجرمين براي تنها برشمرديم كنوانسيون اين طبق قبلا كه را حقوقي
را زير تضمينهاي حداقل بايد شود جرمي ارتكاب به متهم كس هر:ميگويد اينكه براي
(جرم شهود مثال عنوان به)است نگرديده جرمي ارتكاب به متهم كه كسي براي و باشد داشته
براي زور و شكنجه كهاعمال است اين بر ما اعتقاد چون.است نشده قائل امتيازي
و ممنوع بايد حال هر به غيرمرتكب و مرتكب براي غيرجرم و جرم به اعتراف و اقرار
منحصر را شكنجه اينكه است وارد "..شكنجه منع كنوانسيون" بر كه ايرادي.مردودباشد
وضوح به ماده 1كنوانسيوناخيرالذكر صدر به عنايت با هم اين و است نموده فعل به
اما ".ميگردد اطلاق..عمدي عمل هر به شكنجه":ميدارد اشعار كه ميگردد مستفاد
و غذا آبو مثلا.گردد مطرح شكنجه عنوان به ميتواند نيز فعل ترك اينكه از غافل
و مجرم برايملاقات امكان ايجاد عدم حتي يا و متهم به ندادن ضروري وسايل و لباس
روحي ايذاء به منجر كه محدوديتها ساير و...و خود خانواده و خويشاوندان با زنداني
.است گرديده برگزار سكوت به و نگرفته قرار توجه مورد كه ميگردد متهم فيزيكي و
ميرساند نيز سياسي و مدني حقوق بينالمللي ميثاق ماده 14 بندهاي به اجمالي نگاه
به و است گرديده توجه متهم مادي نيازهاي و حقوق به بيشتر نيز كنوانسيون اين در كه
.است نشده توجه او عاطفي و معنوي نيازهاي و حقوق مهم مساله
اسلام حقوق در شكنجه منع
مهمترين كه قرآن در مقرر تضمين به آن از قبل و شيعه فقه در مقرر تضمينات به ابتدا
.كرد خواهيم اشاره ميرود شمار به فقه منبع
(10)عدل و قسط اقامه و است جهان زنده حقوقي سيستمهاي از كه اسلام حقوقي نظام:كتاب
ميداند ، خود اميال و آمال غايت و شعارها اهم از را دادخواه و عادل حكومت ايجاد و
تمهيداتي غايات ، به وصول براي آيا كه ميگردد روبهرو اساسي سوال اين با ابتدا در
موازين و رفتارها اعمال منع بر قرآن آيات تمامي روح بيشك است؟ گرفته نظر در نيز
مذاهب تمامي اتفاق مورد مطلب اين و انسانهاست اجتماعي و فردي روابط در غيرانساني
مورد در و كرده اشاره قرآن آيات از يكي به مناسبت همين به.است غيراسلامي و اسلامي
بقره مباركه سوره شريفه 256 آيه.نيست مطلب به بيارتباط كه ميدهيم توضيحاتي آن
"...الغي من تبينالرشد قد فيالدين لااكراه ":ميفرمايد
.است گرديده اعلام مردود صراحت به دين پذيرش در اكراه شريفه آيه اين در اولا
عقبي و دنيا كريمضامنسعادت قرآن خود گفته طبق كه ديني دين ، پذيرش در اكراه
ساير در اكراه طريقاولي به است مردود دين پذيرش در اكراه وقتي پسانسانهاست
.بود خواهد باطل و مردود نيز امور
و ايران حتي دنيا كشورهاي موضوعه و اساسي قوانين تمامي خلاف بر كريم قرآن ثانيا
برخوردار "تشويق فرهنگ" از بينالمللي كنوانسيونهاي و اعلاميهها تمامي خلاف بر
را مجازاتي اصول اين از متخلفين براي فقط كشورها موضوعه و اساسي حقوق چونميباشد
و تشويق ميكنند رعايت را انساني اصول و قانون كه كساني براي و است كرده تعيين
و تنبيه از بهتر تشويق است داده نشان تحقيقات و تجربه.است نگرفته نظر در را پاداش
مساله اين و ميباشد موثر و كارگر قانونگذار مصوبات بهتر چه هر اجراي در مجازات
توجهي آن به حال عين در ولي است قانونشناسان و قانونگذاران تمامي اتفاق مورد
.ندارند
واجبار اكراه عدم زمينه در شيعه پوياي فقه آيا كه اينجاست در سوال تمام:شيعه فقه
فقهي ارزشمند كتب در شيعه عظيمالشان فقهاي آيا دارد؟ گفتن براي حرفي شكنجه منع و
تا فقهي كتب بررسي با اندازه؟ چه تا بودهاند اگر بودهاند؟ نكته اين خودمتعرض
كمال" است جرم ثبوت موارد از اقرار كه شرايطي تمامي در است مطلع نگارنده كه آنجا
مورد در اول شهيد نمونه عنوان به.هست و بوده شيعه فقهاي بالاتفاق توجه مورد "مقر
معكمال مرتين الاقرار او عدلين بشهاده تثبيتالسرقه":ميگويد سرقت به اقرار
كه صورتي در اقرار دوبار يا عادل دو شهادت با سرقت (11)"اختياره و حريته و المقر
ميرساند فوق جمله مخالف مفهوم.ميشود ثابت باشد مختار و آزاد و كامل كننده اقرار
.نيست ارزشي هيچگونه واجد سرقت به اقرار گرفتن در اجبار و كوچكتريناكراه اعمال كه
روي از اقرار گرفتن ندارد ، موضوعيتي سرقت و نيست مخصص مورد ، اينكه به توجه با
.افتاد نخواهد مقبول جرايم همه مورد در اكراه
ايران حقوق در شكنجه منع
برجسته حقوقدانان و اول طراز فقهاي زحمات و كار حاصل كه اساسي قانون:اساسي قانون
حقوقي نظامهاي با كامل آشنايي اسلام فقه بر كامل تسلط عين در كه -ميباشد ايران
در و است نكرده اختيار سكوت زمينه اين در تمام چه هر درايت با -داشتند نيز ديگر
اصول 32 ، 33 ، 34 ، 35 ، قبيل از چندي اصول در ميباشد "ملت حقوق"عنوان تحت كه سوم فصل
حقوق اين به اصول 165 ، 166 ، 168 ، 169 ، 171 در يازدهم درفصل 36 ، 37 ، 38 ، 39و
:ميدارد مقرر كه ميباشد اصل 38 ما بحث مورد مطلب اما.است نموده وافي توجه
شهادت ، به شخص اجبار.است ممنوع اطلاع كسب يا و اقرار گرفتن براي شكنجه هرگونه"
اعتبار و ارزش فاقد سوگندي يا و اقرار و شهادت چنين و نيست مجاز سوگند يا اقرار
."ميشوند مجازات قانون اين از متخلفين.است
حمايت ترجمان اصل اين جملات و عبارات و كلمات تكتك در تدقيق و بررسي:نظر و نقد *
بر اصل 38 امتيازات از يكي و است متهم آزاديهاي و حقوق از فانونگذار قاطعانه
]شدهاند وضع اصل ، اين از تخلف اجراي ضمانت عنوان به كه كشورمان موضوعه قوانين
اين [داد خواهيم توضيح مورد اين در بعدا كه اسلامي مجازات قانون ماده 578 منظور
و جسمي از اعم آزار و اذيت نوع هر "شكنجه هرگونه" واژه استعمال با اصل 38 كه است
همگن مورد اين در اصل 38 ميشود ملاحظه پس (12).است دانسته ممنوع و مذموم را روحي
غيرانساني خشن ، تنبيهات يا رفتار ديگر و شكنجه منع كنوانسيون با آواز هم و همگام و
كه است اين اصل 38 ديگر امتياز و است ميلادي دسامبر 1984 مورخ 10 تحقيركننده و
قابل را اصل اين از تخلف بلكه ندارد ، قبول تنها نه را زور به شهادت و اقرار گرفتن
اين از متخلف":ميدارد مقرر كه اصل 38 ذيل به عنايت با هم اين.ميداند مجازات
وجود اصل اين بر كه ايرادي اما.ميگردد مستفاد "ميشود مجازات قانون ، طبق اصل
در كه است نشده وضع عالمانه اصل 38 با مقايسه در كه است آن اجراي ضمانت در دارد
.ميگيرد قرار بررسي مورد آتي بحث
شكنجه منع اجراي ضمانت و اسلامي مجازات قانون
مواد اسلامي مجازات قانون در افراد مشروع آزاديهاي حفظ و متهم حقوق تضمين مورد در
تعزيرات قانون ماده 58) اسلامي مجازات قانون ماده 578 جمله از است نموده مقرر چندي
از يكي هرگاه":ميدارد مقرر و است اساسي قانون اصل 38 اجراي ضمانت كه (سابق
اقرار به مجبور را متهمي اينكه براي دولتي غيرقضايي يا قضايي مامورين و مستخدمين
از حبس به مورد حسب ديه پرداخت يا قصاص بر علاوه نمايند بدني آزار اذيت را او كنند
فقط باشد داده دستور خصوص اين در كسي چنانچه و ميشود محكوم سال تا 3 ماه 6
آزار و اذيت واسطه به متهم اگر.شد خواهد محكوم مذكور حبس مجازات به دستوردهنده
".داشت خواهد را قتل آمر مجازات آمر ، و قاتل مجازات مباشر ، كند ، فوت
و داشته توجه شكنجه عدم يعني مهم اصل اين به كه قانونگذار از بايد:نظر و نقد *
با الذكر اخير ماده در كه چرا نمود تقدير كرده پيشبيني را اصل آن اجراي ضمانت
وجود به را شكنجه منع اصل اجراي از پيشگيري زمينه قاطع ، اجراي ضمانت يك اتخاذ
الف بند و و 126 مواد 116 در اسلامي مجازات قانون در قانونگذار البته.است آورده
داده قرار نظر مد اقرار اخذ در را اكراه به توسل عدم مربوطه ، مواد ساير و ماده 189
"شكنجه هرگونه" عبارت ذكر با اساسي قانون شديم متذكر قبلا كه همانطور ولي.است
در ولي دانسته روحي و بدني شكنجه از اعم را آن واژه اين اطلاق از استفاده با كه
فاقد" ماده اين كه چرا.است نشده توجه مهم اين به اسلامي مجازات قانون ماده 578
اذيت درخصوص و است داشته اشاره جسمي آزار و شكنجه به فقط چون ميباشد لازم جامعيت
منحصر در ماده اين ديگر ضعف (13)".اجراست ضمانت فاقد نتيجه در و ساكت روحي آزار و
واقع نيز فعل ترك به شكنجه گفتيم نيز قبلا آنكه حال است فعل به شكنجه دانستن
.نمايد اصلاح را آن و نموده توجه مهم نكته اين به قانونگذار كه است اميد.ميگردد
طبق گفتيم كه همانطور كه است اين ميشود مطرح اينجا در كه مهمي سوال:تذكار *
شكنجه بينالمللي ، ميثاقهاي و اعلاميهها و موضوعه و اساسي قوانين روايات ، و آيات
حرفهاي تبهكاران و مجرمين ديگر طرف از ولي است مردود و ممنوع اقرار گرفتن براي
چيست؟ تكليف اينجا نمايند ، اعتراف خود ارتكابي جرم بر راحتي به كه نيستند كساني نيز
اقرار طور اين نتيجه كه اين فرض با) شود گرفته اقرار اينها از شكنجه اعمال با اگر
:شد خواهيم روبهرو اساسي اشكال دو با (باشد نيز نفعي متضمن گرفتن
.است شكنجه ممنوعيت و محكوميت در سطور اين تمام نگارش چون كردهايم غرض نقض -1
"عمل و فكر" ماكياوليستي بدانيم روا را كاري چنين نفعي به دستيابي خاطر به اگر -2
".ميسازد مشروع را وسيله هدف" كه بود اين شعارشان كه كردهايم
اصل 37 طبق كه گفت بايد اجمال به ولي.ميگذاريم تحقيق اهل برعهده را قاطع جواب
اين مگر نميشود شناخته مجرم قانون نظر از هيچكس و است برائت بر اصل" اساسي قانون
و اعمال و افعال مدني قانون ماده 223 طبق ".گردد ثابت صالح دادگاه در او جرم كه
به نشد كارساز اصول اين بهكارگيري اگرنمود صحت بر حمل بايد را افراد معاملات
تجويز قانون صريح نص كه جايي تا هم آن ضروري بد عنوان به و دارو آخرين عنوان
احراز و اثبات جهت در عادلانه روشهاي با و متهم حقوق جانبه همه رعايت با و ميكند
ميگويند كه است مثل در نگردد ، فرد منافع فداي جامعه منافع تا برآييم ارتكابي جرم
مجازات مورد بزهي ناكرده اينكه از است بهتر برهند مجازات بند از بزهكار صدها اگر"
".گيرد قرار
اسمرود سهرابي يعقوب
:ها پانوشت
.ص 202 پاورقي ج 2 ، آخوندي ، محمد دكتر.كيفري دادرسي آئين -8
.صص 204203 سابق منبع -9
رسلنا ارسلنا لقد" ميفرمايد كه دارد حديد مباركه سوره آيه 25 به اشاره -10
"....بالقسط ليقومالناس والميزان الكتاب انزلناهم و بالبينات
پاييز 78 ، يازدهم ، چاپ شيرواني ، علي تبيين و ترجمه ج 2 ، اول ، شهيد دمشقيه ، لمعه -11
.حدود كتاب ص 247 ،
متهم آزاديهاي و حقوق تضمينكننده شيوههاي 20 ،-شماره 19 اجتماع ، و حقوق مجله -12
.ص 47 ايران ، حقوق در
.ص 47 پيشين ، منبع -13
مطبوعات آزادي:متحد ملل سازمان دبيركل
است بشر پيشرفت بنيادين عنصر
كل مدير ماتسورا چيرو متحد ، كويي ملل سازمان دبيركل كوفيعنان:اجتماعي گروه
به مشترك پيامي در متحد ملل سازمان بشر حقوق عالي كميسر رابينسون مري و يونسكو ،
اعلام (ارديبهشت 1381 با 13 مطابق مه ماه 3) مطبوعات آزادي جهاني روز مناسبت
.است بشر پيشرفت بنيادين عناصر از يكي مطبوعات آزادي نمودند
آزادي و تروريسم مساله به "مطبوعات آزادي جهاني روز" امسال:است آمده پيام اين در
با روزنامهنگاران از دسته آن به روز اين همه ، از فراتر.است يافته اختصاص مطبوعات
خود حرفه ازاي در بسيار بهايي گاه و داده قرار جدي خطرات معرض در را خود كه شهامتي
.ميكند توجه پرداختهاند ،
سالانه گذشته ، سال دو در
دست از را خود بودند ، جان خشونتبار نبردهاي خبري پوشش حال در كه روزنامهنگار 50
و نيست جنگ از حاصل پيشامدهاي پيامد مرگهايي اينچنين ديگر امروزه.دادهاند
آن سوي از روزنامهنگاران عامدانه گرفتن قرار هدف مورد نتيجه روزافزون بگونهاي
و فاسد تروريستي ، فعاليتهاي انعكاس از را رسانهها ميكوشند كه است كساني
غمانگيزي موارد از يكي تنها پرل ، دانيل ظالمانه ، سرنوشت.بازدارند جنايتبارشان
.باشد مخاطرهآميز ميتواند اندازه چه تا روزنامهنگاري حرفه ميدهد نشان كه است
جامعه" براساس بايد كشور در امنيت
باشد "محوري
بايد كشور در امنيت برقراري:كرد تاكيد انتظامي نيروي فرمانده:اجتماعي گروه
."محوري تهديد" بر نه شود بنا "محوري جامعه" براساس
در معلم روز همايش در ديروز "قاليباف محمدباقر" سرتيپ سردار ايرنا گزارش به
است ، "محوري امنيت" براساس انتظامي نيروي نظام چون:گفت انتظامي علوم دانشگاه
.آيد دست به جامعه از درستي درك كه باشد پايدار ميتواند وقتي جامعه در امنيت
برخي در حتي و جامعه با همگام بايد انتظامي نيروي:كرد خاطرنشان قاليباف سردار
در جمله از ابعاد تمامي در بايد تغيير اين و بردارد گام جامعه از جلوتر موارد
عهده بر امر اين و شود برداشته پليس نيروي آموزشي محتواي و جايگاه ساختار ،
.است دانشگاهها
سيال اجتماعي مسائل همانند داخلي امنيت بعد در جامعه در موجود موضوعات:افزود وي
و كرده درك خوب را وضعيت بايد انتظامي نيروي اساس اين بر و است تغيير حال در و
.كند پيشبيني بخوبي نيز را آينده
"قم پيام" هفتهنامه مديرمسئول محكوميت
تعليقي حبس به
غيرواقع گزارشهاي نشر اتهام به قم پيام هفتهنامه مديرمسئول:اجتماعي گروه
ماه شش و حبس ماه چهار به انقلاب ارزشهاي و مردم عقايد به توهين و
حالت به سال دو مدت حكم اين اما شد محكوم مطبوعاتي فعاليت از محروميت
.درآمد تعليق
به آغاز مطبوعات سراسري نمايشگاه نهمين
كرد كار
و فرهنگ وزير حضور با ديروز صبح مطبوعات سراسري نمايشگاه نهمين:اجتماعي گروه
.كرد كار به آغاز اسلامي ارشاد
معاون مودب ، شهيدي شبان حضور با ارشاد وزارت از هياتي همراه به جامعي مسجد
گوناگون غرفههاي از بازديد به و يافت حضور نمايشگاه در وزارتخانه ، اين مطبوعاتي
.كرد موفقيت آرزوي كشور رسانههاي براي و پرداخت
نمايشگاههاي دائمي محل در "تفاهم گفتوگو ، مطبوعات ، " شعار با مطبوعات نمايشگاه
.ميدهد ادامه خود كار به ارديبهشت تا 20 و ميشود برگزار تهران بينالمللي
ميشود برگزار امروز مطبوعات آزادي جهاني روز مراسم
نمايشگاههاي دائمي محل در پنجشنبه امروز مطبوعات آزادي جهاني روز مراسم
كنفرانس سالن در ساعت 15 مطبوعاتاز نمايشگاه نهمين حاشيه در و تهران بينالمللي
.ميشود برگزار تهران بينالمللي نمايشگاه يك شماره
استاد و روزنامهنگار چند و بورقاني احمد كديور ، محسن حسينآبادي ، معتمدنژاد ، دكتر
.هستند مراسم اين سخنرانان از دانشگاه
حجاريان انتقاد
روزنامهنگاران محاكمه از
منصفه هيات حضور بدون
توجهي بي و منصفه هيات حضور بدون روزنامهنگاران محاكمه:گفت حجاريان سعيد
.است قضايي دستگاه هميشگي مشكل قانون به
توقيف روزنامه مسئول مدير
ايرنا فرهنگي گروه خبرنگار با گو و گفت در چهارشنبه روز امروز صبح شده موقت
.ميگرفت صورت داشتيم ، مطبوعاتي فعاليت هم ما كه زماني در عملكرد اين:افزود
تعامل خصوص در بود ، كرده شركت مطبوعات نمايشگاه در كه حجاريان
با مطبوعات به نسبت قضايي دستگاه سمتگيري:گفت مطبوعات با دستگاهقضايي
.شد خواهد معلوم نوروز روزنامه حكم
بود ، ايستاده خويش پاي بر همراهانش از تن دو كمك با كه روزنامهنگار اين
كنيم صبر بايد ميشود ، صادر هفته اين در حتما نوروز ، روزنامه حكم:داد ادامه
نشاندهنده و تعيينكننده خيلي نوروز روزنامه حكم ببينيم ، را حكم اين و
.است مطبوعات با قضايي دستگاه تعامل نحوه
آزمون نتايج اعلام تا ديپلمه مشمولان
نميشوند اعزام سراسري
فراخواني از سراسري آزمون نتايج اعلام تا امسال كشور انتظامي نيروي:اجتماعي گروه
.ميكند خودداري باشند كرده شركت آزمون اين در كه ديپلمي مشمولان اعزام و
را آن علت خبر اين اعلام با تبريز در كشور كل انتظامي نيروي اطلاعرساني مركز رئيس
هيچ مدت اين در:افزود و كرد ذكر آنان خانواده حال رفاه و مشمولان قبيل اين به كمك
.شد نخواهد منظور مشمولان اين براي غيبتي
محكوميت به واكنش در مجلس دوم رئيس نايب
گذشته رفتار تداوم:زيدآبادي احمد
دادن دست از باعث روزنامهنگاران
عليه
فرصتهاست
روزنامهنگاران ، عليه گذشته رفتار ادامه اسلامي شوراي مجلس رئيس نايب
حاضر حال در كه دانست فرصتي رفتن دست از موجب را سياسي فعالان و نويسندگان
.است شده ايجاد ايران اسلامي جمهوري براي بينالملل جامعه در
انتظار كه شرايطي در:گفت ايرنا به ديروز تهران مردم نماينده آرمين محسن
كه ايران اسلامي جمهوري نفع به ملل سازمان بشر حقوق كميسيون راي ميرفت
ميدهد ، پايان ايران داخلي امور بر كميسيون اين دهه دو به نزديك نظارت به
آقاي محكوميت خبر كند ، ترغيب بينالمللي توفيق اين حفظ به را همگان
.شد منتشر اجتماعي حقوق از محروميت سال پنج و زندان ماه به 23 زيدآبادي
و كشدار عباراتي با هم آن روزنامهنگار يك سنگين محكوميت:گفت آرمين
سخنرانيهاي اسلامي ، نظام موجوديت اساس بردن زيرسئوال نظير عناويني
صورت شرايطي در غيرقانوني تشكلهاي در عضويت و بحرانآفريني قصد به تحريكآميز
آمريكا ، بهانهجوييهاي و تهديدات و بينالمللي حوادث و تحولات كه ميپذيرد
.است داده قرار خطيري و حساس وضعيت در را كشور
جمهوري نفع به بشر حقوق كميسيون راي:داشت اظهار مجلس دوم رئيس نايب
بهدست آمريكا تهديدات ساختن ناكارآمد براي را مناسبي فرصت ايران اسلامي
آمده پديد موقعيت از بهرهبرداري عدم و فرصتسوزي:كرد تاكيد وي.است داده
نظير فرصت اين داشت توجه بايد.نيست تدبير شرط ملي ، مصالح و منافع تضمين در
اميدواري اظهار وي.نيست دائمي نشدند ، شمرده مغتنم متاسفانه كه گذشته فرصتهاي
احكامي ، چنين منفي تبعات به توجه ضمن قضائيه قوه محترم مسئولان كه كرد
.آورند فراهم نظر تجديد مرحله در را آن جبران زمينههاي
|