ميدهد پس را تحقير تاوان كسي چه
ميداد توضيح بعد ميكرد عمل اول كه مردي
حقيقت انتظار در جنين
سياستمدار نگاه
12_ گذار حال در جهان
درآمد تالشان صداي هم باز
روزنامهنگار نگاه
اروپا به نگاه
ميدهد پس را تحقير تاوان كسي چه
عبادتي عليرضا:ترجمه
بشر حقوق كميته در كرسي دادن دست از تحقيرآميز واقعه از بعد سال يك درست آمريكا
دوباره كسب به موفق گذشته دوشنبه دائم ، عضويت سال پنجاه از بعد هم آن ملل سازمان
درخشاني چندان سابقه كه چين اوكراين ، زيمبابوه ، نظير كشورهايي البته شد ، كرسي اين
.درآمدند كميته اين عضويت به نيز ندارند بشر حقوق رعايت لحاظ از
جمله از غربي نامزدهاي همه ملل سازمان اجتماعي و اقتصادي شوراي عضو چهار و پنجاه
كميته به ديگر سال سه مدت به آمريكا نتيجه در.پذيرفتند منازعه بدون را آمريكا
آن ويژه به بود آمده گران كشور اين بر كه كميته اين از آمريكا اخراج.گشت بازخواهد
باعث است ، بوده كميته اين عضو بيوقفه سال 1947 در ملل سازمان پيدايش زمان از كه
با و زد پنهان و آشكار وسيله هر به دست بوش دولت رو اين از.شد آمريكاييها خشم
حقوق ديدبان سازمان اما.كرد تلاش هيات اين جمع به بازگشت براي پرده پشت لابيهاي
سالانه نشست در و كرده توصيف بحران فزوني باعث را كميته اين جديد اعضاي انتخاب بشر
حقوق نقض كردن محكوم از جديد كشورهاي اين از بسياري كه كرده اعلام كميته اين اخير
سازمان از ملل سازمان نماينده وشلر جوانا.ميكنند خودداري كشورها از بعضي در بشر
عضويت ملل سازمان بشر حقوق كميسيون در كه كشورهايي تعداد:ميگويد بشر حقوق ديدبان
موجب آنچه و است افزايش به رو نيست ، درخشان كشورها آن در بشر حقوق سابقه اما دارند
از جلوگيري و كميسيون با همكاري از بشر حقوق ناقض كشورهاي خودداري است نگراني
.است كشورهايشان در بشر حقوق ناقضان از انتقاد و نظارت
اوكراين مجدد انتخاب و كميته اين در عضويت براي زيمبابوه انتخاب با شد مدعي وشلر
جمله از كشور چند از بلوكي حاضر حال در.ميشود بحران گرفتن شدت باعث چين و
ايجاد ويتنام و اوگاندا توگو ، سوريه ، روسيه ، سودان ، ليبي ، كنگو ، بحرين ، الجزاير ،
عمل بلوك بهصورت اخير وقايع در بشر حقوق نقض سوابق داشتن وجود با كه است شده
.ميكنند
كميسيون به آمريكا بازگشت از استقبال با آمريكا خارجه وزارت سخنگوي بوچر ريچارد
اين":گفت گذشته سال در كميسيون اين عملكرد از انتقاد ضمن و ملل سازمان بشر حقوق
زيمبابوه و ايران چچن ، چين ، در بشر حقوق نقض با برخورد عهده از گذشته سال كميسيون
عمل موفق كميته اين زماني فقط كه است داده نشان تجربه":كرد ادعا بوچر."برنيامد
گذشته هفته شش طي اگر.است داشته حضور كميته اين در راي حق با آمريكا كه كرده
."كند ايجاد متفاوتي نتيجه نميتوانست هم راي يك حتي داشت حضور كميته اين در آمريكا
عملكرد بازگرداندن براي باشد نداشته تصميم آمريكا كه زماني تا" گفت ادامه در و
به بازگشتش است بشر حقوق نقض از انتقاد و افشاگري تحقيق ، كه كميسيون اين اصلي
".ندارد كنوني بحران بر تاثيري هيچ كميته
از و نياورد ميان به سخني چين در سركوب درباره كميسيون اين ژنو ، اخير نشست در
در تفحص و تحقيق به و كرد خودداري چچن در بشر حقوق نقض خاطر به روسيه از انتقاد
اين حتيداد پايان بود نداده نتيجهاي و بود شده آغاز پيش مدتها كه ايران
است ، شده وارد زيمبابوه بر كه اتهاماتي دادن قرار بررسي مورد براي اقدام از كميسيون
.كرد اجتناب
آن موجب به كه _ مكزيكيها حمايت به _ قطعنامه يك نشست اين پاياني لحظات در
بينالمللي قوانين با كه ميكند پيدا قانوني جنبه صورتي در ضدتروريستي اقدامات
در.شد بشر حقوق گروههاي خشم موجب و ساخت خارج كار دستور از را باشد داشته مطابقت
پايگاه در القاعده اسراي با غيرانساني رفتار خاطر به متحده ايالات نشست اين
نشست اين در آمريكا بر كه ديگري انتقاد همچنين.شد واقع انتقاد مورد گوانتانامو
مليت كه است زده افرادي بازداشت به دست محاكمه بدون كشور اين كه بود اين شد وارد
اين با كه آمريكا.بودند روبهرو مشكل با ويزا لحاظ از و داشتند خاورميانهاي
دست كميسيون اين كار دستور از مذكور قطعنامه شدن خارج براي بود روبهرو انتقادها
.زد لابي به
درباره ملل سازمان بشر حقوق عالي كميسر رابينسون مري كميته ، اين نشست آخرين در
شد مشاهده آن در گرايشهايي چون بود نگرانكننده بسيار نشست اين":گفت اجلاس اين
. "شد خواهد آزاديها مدافع عنوان به كميسيون اين نقش تضعيف باعث كه
شخصي آزاديهاي اعطاي خواستار كه بود قطعنامهاي تصويب نشست ، اين ديگر نكات از
كرده حمايت قطعنامه اين از لاتين آمريكاي كشورهاي اكثر.بود شده كوبا مردم به
.بودند
كه كردند صرفنظر كرسي آوردن دست به براي تلاش از اسپانيا و ايتاليا مارس ماه در
اروپاي از ايرلند و آلمان اتريش ، بلامنازع پيروزي و آمريكا براي فرصت ايجاد موجب
.شد غربي
بودن زياد گرفت ، صورت متعددي دلايل به كميسيون اين در آمريكا كرسي رفتن دست از
آمريكا تصميم و كيوتو پيمان امضاي عدم دائم ، سفير يك غيبت اروپايي ، نامزدهاي تعداد
ايجاد تصويب از آمريكا امتناع و موشكي دفاع سپر ساخت و ايبيام پيمان نقض براي
كه دلاري ميليون نهصد پرداخت از هم آمريكا عوض در.بود بينالمللي جنايي دادگاه
.رفت طفره بود داده اختصاص سازمان از پشتيباني براي
مجمع توصيه با يا بشر حقوق پيشرفت و محافظت براي ملل ، سازمان بشر حقوق كميسيون
به دست كميسيون اين مرامنامه براساس يا سازمان اين امنيت شوراي ملل ، سازمان عمومي
.ميزند گسترده مطالعات
ميگيرند ، تصميم كرسيها احراز براي منطقهاي گروههاي ملل ، سازمان قوانين براساس
.گروههاست اين از يكي در كشور از 29 يكي متحده ايالات
كه آمريكا و سوئد اتريش ، فرانسه ، :داشت وجود كانديدا چهار كرسي سه براي گذشته سال
.شد حذف آمريكا مخفي رايگيري در
آرژانتين ، زيمبابوه ، سوازيلند ، گابون ، فاسو ، بوركينا دوشنبه ، روز انتخابات در
چهار آسيايي كشورهاي ميان در.شدند انتخاب مخالفتي هيچ بدون پاراگوئه و برزيل
در كه عربي متحده امارات و سريلانكا ژاپن ، چين ، :داشت وجود كرسي سه براي نامزد
اين كرسيهاي از يكي به شرقي اروپاي از نيز اوكراين.شد حذف امارات رقابت اين
.يافت دست كميسيون
رويتر:منبع
ميداد توضيح بعد ميكرد عمل اول كه مردي
پرستش فرزاد
كاخ كرسي به يافتن دست پتانسيل خود از روسيه تاريخ در لحظاتي كه لبد الكساندر
يگان سابق ژنرال اين.داد پايان خود زندگي حسرتهاي تمامي به داد نشان را كرملين
گرفته دست به سال 1996 در كوتاهي مدت براي را روسيه سرنوشت كه روسيه ارتش چترباز
.داد دست از را خود جان هشت ، امآي هليكوپتر سقوط هوايي سانحه در گذشته يكشنبه بود ،
براي كافي عمق از كه بود داده نشان مملكتي امور تصدي كوتاه مدت همان در لبد
تناقضهايي و تضادها از لبد نبود ، برخوردار روسيه حد در كشوري سياست پيچيدگيهاي
روسيه آسمان در لبدبود خالي رسيدند ، شهرت به آن با تاريخ بزرگ شخصيتهاي كه
گرچه.نپاييد ديري روسيه سياست رنگارنگ آسمان در شعلهاش و كرد ظهور شهاب مانند
به مضحك و پرحرف آلن وودي مانند اما شد ظاهر كمحرف و خشن ايسترود كلينت مانند
اما ساختند غولي او از محافظهكار سياستمداران و غربي رسانههاي.رسيد خود پايان
به اينكه يا دهند پيوند حقيقت به توانستند رقبايش يا را اولش دست ايدههاي
.پيوستند تاريخ زبالهداني
داشت سال او 52 كرد ، برخورد قوي فشار برق كابل به لبد حامل هليكوپتر كه هنگامي
از طبيعي منابع لحاظ از و بود آن فرماندار كه ايالتي كراسنويارسك ، زمين بر لبد
به رسيدن از پيش كه درحالي كرد ، سقوط _ ميآمد حساب به روسيه استانهاي مهمترين
يك به عادي سرباز يك از لبد.بود رسيده بلندپايه مقام دو به كراسنويارسك فرمانداري
در روسيه ويژه يگان و چترباز نيروي برجسته عضو يك عنوان به و شد تبديل ملي قهرمان
انتخاب روسيه ، تزلزل پايه از دموكراسي با آن جايگزيني و كمونيسم فروپاشي دوران
.گشت
شكست با سال 1989 در گورباچف _ اصلاحات و بازسازي طرح _ پروستوريكا كه هنگامي
نهضتهاي سركوب با لبد درگرفت ، قومي اقليتهاي ميان خونين درگيريهاي و شد مواجه
يلتسين ، بوريس به او سربازان نيز سال 1991 در.يافت دست شهرت به قفقاز در جداييطلب
آخرين تا كردند كمك شوروي ، جماهير اتحاد فروپاشي از بعد رئيسجمهور اولين
نود دهه اوايل در او ملي شهرت.كنند روبهرو شكست با را تندرو كمونيستهاي تلاشهاي
از ميلادي چهل دهه سالهاي در استالين را مولداوييافت افزايش مولداوي در جنگ با
از ناشي پوياييهاي لبد ، نظامي موفقيتهاي مولداوي جنگ زمان در.كرد جدا روماني
و فاسد بيصلاحيت ، الكلي ، شخصيت مقابل نقطه درست لهجهاش صراحت و جواني
انتخابات اول دور در لبد.بود مسكو در كرملين كاخ درباريان و يلتسين ماكياوليستي
حزب رهبر زيوگانوف ، گنادي و يلتسين از بعد سال 1996 در روسيه جمهوري رياست
در ديگر سياستمداران از بسياري و يلتسين.يافت دست رتبهسوم به روسيه كمونيستهاي
دوران پرجذبهترين به زمان آن در كه لبد حمايت بدون رسيدند نتيجه اين به روسيه
_ لبد و يلتسين _ مرد دو اين.ندارد وجود زيوگانوف شكست امكان بود ، رسيده زندگياش
رياست دوم دور به يلتسين نميبود لبد كمك اگر واقعا و رسيدند توافق به باهم
به لبديافت دست روسيه امنيت شوراي رياست به لبد عوض درنمييافت دست جمهوري
تصور اين همه در و رساند پايان به چچن در را روسيه خانمانبرانداز جنگ اولين سرعت
كه يلتسين.بود خواهد لبد الكساندر بيمار ، يلتسين بلامنازع جانشين كه كرد ايجاد را
قلبي بيماري با ميشد ، محسوب استثنايي ميخوارهاي روسي استانداردهاي لحاظ از
را مرگش انتظار همه جمهورياش رياست دوم دوره تمامي در و ميكرد نرم دستوپنجه
از طولانيتر عمري دائمالخمر بيمار همين كه ندارد باور هيچكس شايد.ميكشيدند
هم لبدبيندازد نظرها از را لبد شد موفق انعطافپذير و حيلهگر يلتسين.يافت لبد
هرچه كه آنجايي از.تراشيد دشمن خود براي كافي قدر به قدرت حلقه ميان در و مسكو در
به يلتسين ميداد ارعاب و تهديد بوي سخنانش و ميشد هم پرحرفتر ميشد پيرتر لبد
.آورد فراهم را سياسياش انزواي شرايط آساني
روسيه صنايع و طبيعي منابع كشيدن بالا به موفق يلتسين دوران در كه روسيه اليگارشي
را خود محبوبيت نظامي سرداري عنوان به لبد گرچه.كرد كمك لبد سقوط به نيز بود شده
داشت كم كه چيزي.بود نرسيده لازم پختگي به سياسي لحاظ از اما بود كرده حفظ
.بود قدرت بر تكيه پايگاه عنوان به ملي حزبي سازماندهي براي سياسي شم و ديسيپلين
را كارآمد ائتلاف تشكيل پتانسيل كه كساني با رسيدن توافق به براي وي بهعلاوه
.نبود برخوردار كافي مهارت از داشتند
كراسنويارسك فرمانداري انتخابات در شد موفق قوياش شخصيت خاطر به حال هر در لبد
هم فرانسه كشور از ايالت اين وسعت.شود انتخاب فرماندار عنوان به سال 1998 در
وي به فدرال شوراي در كرسي يك خودكار طور به ايالت اين فرمانداري.است بيشتر
يلتسين جانشيني براي پلهاي عنوان به كرسي اين از ميخواست لبد گرچه.داد اختصاص
از حتي لبد.نيفتاد اتفاق بود كرده پيشبيني او كه طور آن وقايع اما كند استفاده
اتحاد فروپاشي دوران از كه خصوص بهبرنيامد هم غني ايالت اين فرمانداري عهده
ايجاد هرجومرج روسيه در ايالتها ساير در شده تحميل بحرانهاي سابق شوروي جماهير
.بود مانده مصون بلايا از بسياري از غنا دليل به استان اين اما بود كرده
كرد انتخاب نخستوزير عنوان به را پوتين ولاديمير يلتسين سال 1999 در كه زماني
يك به را ناشناخته نسبتا فردي يلتسين ، چگونه كه بيايد پيش بود ممكن سوال اين
از پوتين.بود نرفته خطا به خود انتخابات در يلتسين اما.داد ترجيح ملي قهرمان
تمام پوتين داشت را بوكسور يك لبدچهره اگر.بود روسيه كشته كار و امنيتي افسران
دست و قدرت به زدن تكيه در پوتين داد نشان اخير وقايع.بود كرده كار جودو را عمرش
به روسيه مردم گرچه.بود برخوردار بيشتري قابليت و استعداد از كرملين به يافتن
لوازم از پوتين بود ، برخوردار كافي محبوبيت از لبد اگر.داشتند ايمان لبد آينده
پويايي روسيه در پوتين خرد اقتصاد به معتقد ديدگاه با.بود برخوردار قدرت به رسيدن
.نكرد مستحكم كراسنويارسك ايالت در را خود قدرت پايههاي حتي لبد اما كرد ايجاد
.بود آلومينيوم صنعت برسر بايكوف آناتولي با كردن دوئل آن دلايل از يكي
بعد كرد خواهيم عمل اول ما":اينهاست باقيماندهاست وي از كه معروفي جملات از
."است كرده شليك اول كه است هماني ميخندد آخر كه كسي آن" يا و "داد خواهيم توضيح
و يكاترينا الكساندر ، نامهاي با فرزند سه "اينا" همسرش وي بازماندگان همچنين
خواستار نيز پوتين.نميدانند حادثه را وي مرگ بسياري.هستند نوه پنج و ايوان
.است شده زمينه اين در جانبه همه تحقيقي
"پينوشه اگوستو" مورد در وي كه است نظري لبد مشهود ديدگاههاي اولين ميان از
گفته پينوشه پيروزي از استقبال و تاييد ضمن مقالهاي در وي است داده شيلي ديكتاتور
دادن بهاء با را شيلي پينوشه" كه اين و "است حكومت حفظ اساس و پايه ارتش حفظ":بود
روسيه در تسليحات كاهش با شدت به لبد ديگري مقاله در "كرد زنده دوباره ارتش ، به
نظامي رويارويي با روسيه سال چند ظرف كه بود كرده پيشبيني حتي و كرده مخالفت
اخير سالهاي در اماآمد برنخواهد آن عهده از تسليحات كاهش با و شد خواهد مواجه
لبد كه دارد آن از نشان بيشتر كه است پرداخته دوگل شارل ژنرال ستايش به بيشتر لبد
مخالفت به لبد اينها همه با.است آورده روي دموكراسي به بيشتر عمرش آخر سالهاي در
به شدت به "نزاويسيمايا" روزنامه در مقالهاي در.دارد شهرت بيشتر دموكراسي با
احزاب تعدد وي عقيده به بود كرده توصيف مضر روسيه براي را آن و بود تاخته دموكراسي
عوامفريب مردي را او لبد منتقدين.نميانجامد عادي شهروندان ذهن كردن مغشوش به جز
گفته لبد سال 1996 مارس ماه در.است تاثيرگذار عبارات و جملات عاشق كه ميدانستند
رئيسجمهور سوي از دوما يك است كافي ندارد منتخب پارلمان به نياز روسيه كه بود
.شود تعيين
حقيقت انتظار در جنين
جماليان شهرام
هنوز متحد ملل سازمان دبيركل كوفيعنان ولي ميشود سپري ديگري از پس يكي روزها
به سازمان اين به حقيقتياب هيات ورود براي را اسرائيل موافقت است نتوانسته
شده ويران اردوگاه از نفره سه هيات اين است قراركند جلب جنين فلسطيني اردوگاه
.دهند قرار ملل سازمان مسئولان اختيار در را خود تحقيقات نتيجه و كنند ديدن جنين
آن بيم و داشت قرار اسرائيلي نيروهاي كامل محاصره در هفته سه مدت به جنين اردوگاه
اسرائيلي سربازان سوي از غيرنظاميان جمله از فلسطينيها از زيادي تعداد كه ميرود
و مدرسه مسكوني ، منزل بيشماري تعداد درگيريها اين طول درباشند شده عام قتل
خواست قبال در اسرائيلي مقامات ميرسد نظر به.شدهاند يكسان خاك با درماني مراكز
اين قريبالوقوع سفر عنان كه بار هر.كردهاند پيشه را وقتكشي سياست ملل ، سازمان
هيات ورود براي شرطهايي پيش اسرائيل است ، كرده اعلام را جنين اردوگاه به هيات
ارسال طي اسرائيل وزيرخارجه پرز شيمون كه پيششرطها اين جمله ازاست كرده تعيين
"يافتههاي" تنها كه است اين كرده مطرح آمريكا خارجه وزير پاول كالين به نامهاي
است كرده تاكيد چنين هم پرز.آن "نتايج" نه شود تسليم ملل سازمان به اعزامي هيات
ساكنان فلسطينيهاي از برخي عملكرد توصيف در "ترور" واژه بايد هيات گزارش در كه
از هيات اعضاي كه است شده خواستار چنين هم وي.شود گرفته كار به جنين اردوگاه
سربازان عملكرد وصف در "تروريسم با مبارزه حق" و "خود از دفاع حق" نظير عباراتي
.كنند استفاده جنين در اسرائيلي
نداده نشان خود از رسمي عكسالعملي درخواستها اين برابر در هنوز متحد ملل سازمان
تحقيق اين نتايج چارچوب كردن ديكته خاطر به را اسرائيل آن اعضاي از برخي ولي است
.دادهاند قرار انتقاد مورد
براي هيات اين تقاضاي كه است كرده تصريح چنين هم پاول به خود نامه در پرز
با عمل اين كه بود خواهد امكانپذير زماني تنها اسرائيليها از برخي با گفتوگو
بيشتر در كه است كرده تاكيد پرز.باشد داشته همخواني اسرائيل "منافع و قوانين"
دهند قرار اسرائيلي مقامات اختيار در را خود مشاهدات بايد اسرائيل شهروندان موارد ،
.گيرند قرار اطلاعات اين جريان در هيات اعضاي مقامات ، اين صلاحديد به سپس و
را خود حمايت عرب و اروپايي كشورهاي نيز و روسيه و انگليس آمريكا ، كه اين وجود با
خود بهانهجوييهاي از هنوز اسرائيل كردهاند ، اعلام ملل سازمان حقيقتياب هيات از
كابينه.است برنداشته دست جنين اردوگاه به هيات اين سفر انداختن تاخير به براي
درخواست به و كرده خودداري ملل سازمان هيات ورود براي اجازه صدور از بارها اسرائيل
سهشنبه روز كه خود اعلاميه آخرين در كابينه اين.است ننهاده وقعي مختلف كشورهاي
سازمان مقامات با كه رايزنيهايي وجود با كه كرد اعلام شد منتشر اسرائيل راديو از
هيات به نميتواند شده ، تعيين شرطهاي پيش نشدن برآورده دليل به داده ، انجام ملل
تا است آمده اعلاميه اين در.بدهد را جنين اردوگاه از بازديد اجازه سازمان اين
حالت به هيات اين ورود مورد در بحث نشود ، تامين اسرائيل درخواستهاي كه زماني
چه اسرائيل موردنظر نكات كه است نشده مشخص اعلاميه اين در.آمد درخواهد تعليق
اعضاي تركيب و نهاده فراتر حد اين از را پا اسرائيل مقامات از برخي.هستند مواردي
تحقيق براي موردنظر نفر سه از يك هيچ آنان ديد از.بودهاند سوال زير نيز از هيات
نهم يكشنبه شماره در جروزالمپست اسرائيلي روزنامه.نيستند شرايط حائز جنين در
مورد را فنلاند سابق وزير نخست "آتيساري مارتي" به هيات اين رياست سپردن ارديبهشت
روابط" عرفات ياسر با شخص اين روزنامه اين نوشته به زيرا ميدهد قرار انتقاد
است اين ميكند استناد آن به خود نظر تاييد در پست جروزالم كه آنچه.دارد "نزديكي
با خود صلح گفتوگوهاي در ميانجي عنوان به را آتيساري عرفات ، سال 1999 ، در كه
از پس عرفات نيز سال 1994 در و بود برگزيده اسرائيل سابق وزير نخست باراك ايهود
فلسطين دولت از حمايت دليل به فنلاندي سياستمدار اين از نوبل صلح جايزه دريافت
عالي كميسر سمت گذشته در كه است "ساداكواوگاتا" هيات ، اين دوم نفر بود كرده تشكر
ميل و حيف به را اوگاتا جروزالمپست.داشت عهده به را متحد ملل سازمان پناهندگان
پرس فرانس با مصاحبهاي طي پيش سال دو اوگاتا چون و ميكند متهم ملل سازمان بودجه
صلاحيت فاقد وي روزنامه اين ديد از ميگويد ، سخن فلسطيني آوارگان اسفبار وضعيت از
.است جنين در حقيقتيابي براي
"سوماروگا كورنليو".است نمانده امان در جروزالمپست تيز تيغ از نيز هيات سوم نفر
گرفته قرار روزنامه اين خشم مورد دليل اين به سرخ صليب بينالمللي كميته سابق رئيس
مورد در ژنو كنوانسيون مفاد ناقض را اسرائيلي سربازان اعمال سال 1993 در كه است
كند عمل بيطرف نميتواند سوماروگا جروزالمپست ديدگاه از.بود دانسته بشر حقوق
.بود كرده انتقاد فلسطيني سرزمينهاي در اسرائيليها شهركسازي از سال 1997 در زيرا
نيز آن تشكيلدهنده تركيب بلكه هيات ورود تنها نه اسرائيل نظر از بنابراين
خاك به قدم بتوانند نفر سه اين كه ميرسد نظر به بعيد بسيار و است نامشروع
ملل سازمان از رسمي بهطور اسرائيل رابطه اين در.بگذارند اشغالي سرزمينهاي
عضويت به نيز "ضدتروريسم متخصصان" از تعدادي نفر ، سه اين بر علاوه كه است خواسته
.است نكرده رد را درخواستي چنين ملل سازمان ميرسد نظر به كه درآيند هيات اين
اعلام تن سيصد و يكهزار از بيش را جنين اردوگاه كشتهشدگان تعداد فلسطيني مقامات
و بوده نفر پنجاه حدود تعداد اين كه دارند اصرار اسرائيلي نظاميان ولي كردهاند
.كردهاند تكذيب را اردوگاه اين در قتلعام
عهده به نيز را اردوگاه اين ساختمانهاي تخريب مسئوليت حتي اسرائيليها
در جروزالمپست روزنامه.انداختهاند فلسطيني مبارزان گردن به را آن و نگرفتهاند
كتائب و اسلامي جهاد حماس ، تروريستي گروههاي مامن را جنين طرف يك از شماره همان
"مناسب" را اردوگاه اين در اسرائيلي سربازان عملكرد ديگر سوي از و ميداند الاقصي
بمبگذاريهاي را اردوگاه ويراني علت روزنامه اين.ميخواند "غرورآفرين" و
.ميداند تروريستي گروههاي
از كه ندارد وجود اسرائيل براي دليلي ديگر باشد صحيح اسرائيليها ادعاهاي اگر
به انگليس خارجه وزير "استراو جك" كه است چيزي همان اين.باشند نگران تحقيق و ورود
شده كه هم خدا خاطر به نداريد ، كردن پنهان براي چيزي شما اگر":كرد گوشزد پرز
اسرائيلي مقامات رويكرد اما."كند شروع را كارش زودتر چه هر تحقيق گروه دهيد اجازه
.دارد ادامه همچنان وقتكشيها و كارشكني و است ديگر گونهاي به
سياستمدار نگاه
كلينتون دوران به بازگشت
آمريكا خارجي سياست شوراي برجسته عضوراسلميد والتر نوشته
سختگير ، ما":گفت دانشجويان به ويرجينيا نظامي دانشكده در خود سخنراني در جورجبوش
.باشد هم همينطور بايد آمريكا رئيسجمهور."هستيم قاطع و مصمم
را سفيد كاخ است كرده دريافت كشور داخل و خارج از آمريكا دولت كه پيدرپي ضربات
آمريكا وزيرخارجه پاول كالين سفر بيهودگياست داده قرار خود منتقدان حملات آماج
گريختن فلسطينيها ، و اسرائيل بين منازعات به بخشيدن پايان براي خاورميانه به
حمله در آمريكا زميني نيروهاي حضور عدم به كه آمريكايي نيروهاي چنگال از بنلادن
رئيسجمهور هوگوچاوز عليه آمريكايي كودتاي شكست و است شده داده نسبت "بوره توره"
نگريسته كفايت عدم و ترديد ديد با بوش دولت مورد در كه است شده باعث همگي ونزوئلا
كند ، توجيه نحوي به را خود اقدامات است كرده سعي سفيد كاخ اينكه وجود باشود
به كنگره كه حدي تا ندارد ، اقدامات اين به نسبت مساعدي چندان نظر نيز آمريكا كنگره
سازمان با آمريكا قاره در تجاري آزاد منطقه تشكيل براي است نداده اجازه بوش دولت
.شود مذاكره وارد مركزي و جنوبي آمريكاي كشورهاي و جهاني تجارت
همسويي و موافقت عراق رژيم تغيير براي است نتوانسته هنوز بوش ، ديگر سوي از
اين عمومي افكار روي آمريكا خارجي سياستهاي سردرگميكند جلب را خود كليدي متحدان
آمريكا در تروريسم عليه جنگ و بوش از حمايت اينكه با.است گذاشته تاثير كشور
اين دولت دارند شك آمريكاييان از رشدي به رو و زياد درصد ولي است مانده قوي همچنان
دولت ، منتقدان.باشد داده قرار خود كار دستور در كارآمدي و هماهنگ استراتژي كشور
ژورنال والاستريت روزنامه حتي و كردهاند آماده بوش اقدامات به يورش براي را خود
باد به را رئيسجمهور عملكرد و سياستها نيز ميشود محسوب بوش طرفداران از كه
صبر اندكي بايد كرده كمين منتقدان هم و نگران دوستان هم اما.است گرفته انتقاد
دورههاي مانند بايد هم سياست اين.است نشده بياثر هنوز دولت خارجي سياست.كنند
از ميگذارد سفيد كاخ به قدم كه جديدي دولت هر معمولاشود تعديل و تنظيم گذشته
ناچاري روي از و بهتدريج ولي است برخوردار آمريكا خارجي سياست مورد در تندي افكار
را واقعيتها اين با برخورد نحوه و بپذيرد را خارج جهان تلخ حقايق ميشود مجبور
روابط در داد قول گرفت دست به را امور زمام كه زماني بيلكلينتون.كند تعديل
شد مجبور پايان در ولي دهد تفوق تجاري مسائل بر را بشر حقوق مسئله چين ، و آمريكا
.كند حمايت جهاني تجارت سازمان به چين پيوستن از كه
كه را آنچه تا كرد جزم را خود عزم گرفت اختيار در را كاخسفيد كه هنگامي بوش دولت
(اول جهاني جنگ پايان در آمريكا رئيسجمهوري وودروويلسون) ويلسونيسم خود قول به
كلينتونگرايان بوشگرايان ، .دهد تغيير ميناميد كلينتون دولت افراطي و غيرمسئول
جهان در آمريكا خوشنامي و "ملايم قدرت" به اندازه از بيش كردندكه متهم را
دوست جهان كنار و گوشه در بود تلاش در شدت به سابق دولت ميگفتند آنان.ميانديشند
.دهد قرار تاثير تحت را مردم طريق اين از و كند پيدا متحد و
ميكردند احساس محافظهكاران كه ميرسانيد امضا به را معاهدههايي كلينتون دولت
آزمايشهاي منع پيمان كيوتو ، پيمان.نيست آمريكا منافع نفع به صددرصد هميشه
در.است موارد اين جمله از جنايي بينالمللي دادگاه برپايي معاهده و هستهاي
او براي نميتواند شخص يك به نسبت مردم علاقه كه داشت حاكميت نظر اين بوش اردوگاه
موضعي اتخاذ با تنها قدرت آوردن بهدست كه داشتند عقيده آنان.باشد قدرتآفرين
برآوردن از بايد متحده ايالات كه ميگفتند آنها.بود خواهد ميسر آن حفظ و محكم
هم آن درآيد خود ملي منافع خدمت به تنها آن جاي به و بپوشد چشم جهاني جامعه منافع
.خود منحصربهفرد روش با
درك كمكم و است يوتوپيايي خواب اين از برخاستن حال در بوش دولت بهتدريج اما
ديگر كشورهاي در آمريكا خارجي سياست كه هنگامي.است كارآمد "ملايم قدرت" كه ميكند
ولي.است آسانتر كشورها اين دولتهاي براي سياست اين از حمايت دارد ، هواخواه
ديگر دولتهاي ميبرد ، رنج محبوبيت عدم از سياست اين _ حال زمان مانند _زمان
.ندارند را كار اين توانايي نيز اوقات گاهي و ندارند رساندن ياري براي چنداني تمايل
بهتدريج را بوش دولت است پيوسته بهوقوع گذشته ماه چند طي كه رويدادهايي و حوادث
به زيادي شباهت كه بگيرد پيش در سياستهايي ميكند مجبورش و ميراند عقب به
را آمريكا كلافه دولت ونزوئلا در نافرجام كودتاي.دارد كلينتون دولت سياستهاي
اگر حتي كند تاكيد منطقه سراسر در قانوني دموكراسي از حمايت بر ديگر بار كرد مجبور
استراتژي هنوز.بمانند باقي قدرت در هوگوچاوز نظير افرادي شود باعث دموكراسي اين
از يكي در بوش ولي ندارد وجود افغانستان از آمريكايي نيروهاي خروج براي مشخصي
تاكيد كشور اين در انساندوستانه فعاليتهاي و بازسازي بر خود اخير سخنرانيهاي
.كرد جديدي
و اسرائيل درگيريهاي از را خود اواخر همين تا ژانويه 2001 از بوش دولت اينكه با
آشتي براي اقداماتي سفيد كاخ ميشود مشاهده اكنون ولي بود نگاهداشته دور به فلسطين
.ميكرد دنبال كلينتون دولت دقيقا كه كاري ميدهد ، انجام مخاصمه طرف دو دادن
قدرت.است بوده اشتباه بوش دولت اوليه مواضع تمام كه نيست معني اين به موارد اين
قاطع و مصمم حسين صدام براندازي براي سفيد كاخ.موارد همه در نه ولي است چارهساز
مانند آنان از برخي.نميكنند پيروي سياست اين از آمريكا متحدان ولي است
با خاورميانهاي متحدان بيشتر ولي كنند همكاري آمريكا با است ممكن اروپاييها
.گيرند پيش در را مخالف راه حتي شايد و شد نخواهند همسو واشنگتن
.ميكنند همدردي صدام با عربستان و مصر رژيمهاي كه نيست اين علت است؟ چنين چرا
كه ضعيف آنقدر.ضعيفند دولتها اين اما.دارند وحشت و تنفر بغداد حاكم از آنها
سركردگي به را نبردي مايلند آنهاكنند مقاومت عمومي افكار مقابل در نميتوانند
آمريكا چهره و سياست.ندارند را كاري چنين توانايي ولي كنند آغاز عراق عليه آمريكا
.ندارد محبوبيت و جذابيت چندان خاورميانه در
عضوي صدام كه مطلب اين تكرار بوش برايدارد وجود نيز ديگري مسائل عراق مورد در
تحت ولي شنيده قبلا را پيام اين دنيا.نميرسد بهنظر كافي است شيطاني محور از
قابل آمريكا متحدان براي زماني تنها عراق با مجدد رويارويي.است نگرفته قرار تاثير
.باشد جمعي كشتار سلاحهاي كنترل بهخاطر آن از بخشي حداقل كه بود خواهد توجيه
سازمان فرستادگان بازرسي و هستهاي سلاحهاي گسترش عدم پيمان لجوجانه حسين صدام
اين به صدام اگر كه دهد توضيح جهان به تا است اين محتاج بوش.است كرده رد را ملل
براي كه بينالمللي موافقتنامههاي تمام ببرد ، بهدر سالم جان و دهد ادامه روند
.بيهوده و بيمصرف كاغذ برگههاي جز بود نخواهند چيزي است شده امضا تسليحات كنترل
كنند ، لگدمال را مهم پيمانهاي بهايي پرداختن بدون بتوانند شيطاني افراد اگر
اين در مختلف اجلاسهاي تشكيل اصولا و شد خواهد بيارزش بينالمللي معاهدههاي
دارند دوست ژاپن و اروپا كه است پيامي اين.رسيد خواهد نظر به غيرضروري رابطه
دنيا به اين.است خطرناك صدام چرا كه ميكند گوشزد دنيا به پيام اين.بشنوند
امضا به كه پيمانهايي به و كرد خواهد عمل خود حرف به آمريكا كه كرد خواهد يادآوري
سعي آمريكا دولت كه ساخت خواهد مطمئن را جهان پيام اين.ماند خواهد وفادار رسانده
جهان ابرقدرت تنها بهعنوان و كند رفتار مسئول و بينالمللي شهروندي مانند دارد
.گزيد برنخواهد را شر راه
رونالد.است گرفتن پس را خود حرف معني به بودن قاطع و مصمم سختگير ، اوقات گاهي
.كرد طي را روند همين بازگشت كارتر جيمي بشر حقوق سياستهاي به كه هنگامي ريگان
"ملايم قدرت" بايد گرفته ، قرار وي اقدامات اولويت در كه تروريسم با نبرد براي بوش
نقاط كه بود خواهد خارجياي سياست آن نتيجه حتم بهطور.كند بازسازي را آمريكا
.دارد كلينتون دوران با زيادي مشترك
12_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
ادامه ماهها براي كه شد همراه انتفاضه آتش شدن شعلهور با دوم كمپديويد فروپاشي
داد نخواهد مذاكره به تن فشار تحت اسرائيل ميشد عنوان ابتدا در كه چند هرداشت
اين.گيرد سر از آمريكا صلح طرح قالب در را گفتوگوها كرد ترغيب را كلينتون باراك ،
مطرح خود طرف از را جامعي برنامه آمريكا جمهور روساي از يكي كه بود بار اولين
كه چنان.ميگذاشت آمريكا بردوش را بسياري مسئوليتهاي مسئله همين و ميساخت
بيسابقه نقشي پذيرش مستلزم توفيق اين كسب ميشد ، توام موفقيت با آمريكا تلاشهاي
در وهم مذاكرات ضمن در هم ميبايست كه بود واشنگتن سوي از خاورميانه مناقشه در
عهده بر شد گفته آنچه همه و ميكرد عمل خود تعهد و وظيفه به توافقنامه مفاد اجراي
پيشنويس ساختن آماده در نه استراتژي ، تبيين در نه كه ميشد گذارده جديدي دولت
.است نداشته مشاركت مذاكرات روند در حتي نه و پيشنهادات
متقبل جديد دولت شد ، چنين كه طور همان ميرسيد ، بنبست به كه چنان سكه سوي آن در
خاورميانه در بحران افزايش با حالي در و بود مذاكرات شكست پيآمدهاي و هزينهها
حاكم فضاي به دادن شكل براي آمريكا ناتواني بر مبتني پيشزمينهاي كه ميشد مواجه
آورده فراهم را متحده ايالات بياعتباري موجبات قبلي شكستهاي دليل به جريانات بر
رد صورت در كه بودند رسيده باور و استنتاج اين به خاورميانه راديكال جناحهاي.بود
با تنها و پرداخت نخواهند تاواني هيچ خشونت به آوردن روي و آمريكا پيشنهادات
موافقتي به طرفين دستيابي صورت در حتي كه كرد باور ميتوان سادهلوحي و سطحينگري
شهركهاي چون موضوعاتي.دهد پايان تنشها به ميتوانست توافقي چنين نهايي ،
آوارگان و مقدسه اماكن فلسطينيان ، و يهوديان جوامع متقابل ارتباطات يهودينشين ،
.نميكشيد تصوير به را مناقشه ادامه جز چيزي كه بود پيشزمينههايي
ميشود؟ ختم كجا به ره اين
يافته رشد هم به مرتبط موضوع دو بطن از اسرائيل و اعراب مناقشه در گشايش مهمترين
سياسي و استراتژيك فضاي شكلدهي در متحده ايالات تاثيرگذار و غالب نقش اولي.بود
و مناقشهآميز خود سطحي بخشهاي در و پيچيدهتر ظريفتر ، دومي.بود خاورميانه
بيامان فشارهاي ميكند ، دفاع سرسختانه خود ملي منافع از كه اسرائيلي:بود متناقض
گردن آمريكا يعني خود اصلي متحد خواست به است حاضر اما ندارد او در اثري همسايگانش
طرفين از يك هيچ كه بود ديپلماسياي ايجاد نتيجه است مساعد شرايط كه هنگامينهد
.ميآمد دست به آمريكا مساعدت با آنچه مگر نميرسيد خود خواستههاي به
نيكسون دولت استراتژي نشستن ثمر به نتيجه در و 1974 سالهاي 1973 در گشايش اولين
اتحاد فشار پايه بر كه ديپلماتيكي حركت نيكسون.آمد حاصل ساله چهار دورهاي طي
انتها درميكرد خنثي و بلوكه را ميگرفت شكل كشور اين تسليحات يا و شوروي جماهير
غيرقابل بنبستي جز چيزي متضمن شوروي اتحاد به اتكاي كه رسيد نتيجه اين به سادات
ايالات همكاري و مشاركت بدون صلح سوي به حركت اينكه و بود نخواهد هميشگي و خروج
آمريكا مقصد از منظم پشتيباني پروازهاي برقراري عليرغم.است ناممكن آمريكا متحده
و آسيبپذيرتر بسيار آن بدون اسرائيل وضعيت كه جنگ 1973 طي اسرائيل به
و داشت كامل اطمينان آمريكا ميانجيگرايانه نقش به سادات ميبود ، مخاطرهآميزتر
عقبنشيني سر بر اسرائيل با توافق كسب براي نيز سوريه رئيسجمهور اسد ، حافظ حتي
آمريكا پيروزي از پسشد آمريكا دامان به دست جولان بلنديهاي از اسرائيلي نيروهاي
منطقه راديكال جناحهاي و نيروها آمد وجود به مشابهي شرايط فارس خليج جنگ 1991 در
شده رانده انزوا و عزلت گوشه به يا و شده مغلوب يا فلسطين آزاديبخش سازمان چون
صلح كنفرانس تشكيل براي آمريكا وقت خارجه امور وزير بيكر ، جيمز پيشنهاد طرح.بودند
فاز آغازگر و بخشيد صلح روند به تازهاي جان سال 1991 به مادريد در خاورميانه
.شد ختم اسلو صلح معاهده انعقاد به بعد سال دو كه بود جديدي
نروژي مقامات ميانجيگرايانه تلاشهاي دستاورد معاهده اين فني لحاظ به كه چند هر
در نقشي ننهد گردن آمريكا شرايط به كه زماني تا كه واقعيت اين لحاظ با عرفات بود ،
خواستار آمريكا.داد رضايت اسلو معاهده انعقاد به داشت نخواهد منطقهاي تحولات
همچنين و مذاكرهكننده طرف عنوان به فلسطين آزاديبخش سازمان سوي از اسرائيل پذيرش
با رابطه در ملل سازمان امنيت شوراي كليدي قطعنامههاي از سازمان اين متابعت
.ميساخت معين را ديپلماسي و حدود و حيطه كه بود خاورميانه مناقشه
درآمد نتالشا صداي هم باز
و كتابها است كشور آن خاطرات بردن بين از جامعه يك كردن مستحيل در قدم اولين
طولي بگماريد (جايگزين منابع) نوشتن به را كسي سپس ببريد بين از را آنملت تاريخ
ميكند خود كردن فراموش به شروع ملت آن كه نميكشد
لوگ اشپور رومن
تالش 7مارس 1992 صداي روزنامه
ناوان واحد عارف
مستحيلكننده سياست يك است معتقد دويچ كارل نظريه به استناد با اشپورلوگ رومن
فاتحان سوي از تاريخ طول در همواره فرهنگي استحاله سياست.شود شروع فرهنگ از بايد
اين مبناي بر نيز روسها.ميشد اعمال مغلوب سرزمينهاي اقوام مورد در جنگها
ننگين قراردادهاي امضاي و قفقازيه جنگهاي در ايران شكست از پس بلافاصله تفكرات
تالش جمله از ايراني ايالت واگذاري 17 به كه (1828) تركمنچاي و (1813) گلستان
.كردند مناطق اين از اسلامي و ايراني فرهنگ زدودن به شروع انجاميد شمالي
و اكتبر 1917 انقلاب از پس روسگراي قالب در يكپارچهسازي و غيرروس اقوام سركوبي
استالين دوره در سركوبي اين اوج گرفت ، خود به بيشتري شدت بلشويكها آمدن كار روي
با اما بود كمونيستي نظام تثبيت و نازيها با خارجي جنگهاي درگير وي گرچه بود
بزرگتر زبانهاي و فرهنگها برابر در بايد كوچك زبانهاي و فرهنگها" ;طرح ارائه
در رسمي زبان بهعنوان روسي فرهنگ و زبان گسترش براي را خود كوششهاي "شوند نابود
در زبان فارسي مدارس تمامي رو اين از كرد آغاز شوروي جماهير اتحاد سراسر
اين سراسر در فارسي كتابهاي و خط شدند ، بسته قفقاز و ميانه آسياي جمهوريهاي
تبعيد يا زنداني پارسيگوي شاعران و روشنفكران اغلب شد ، اعلام ممنوع جمهوريها
...و شد تبديل موزه به مساجد از بسياري شدند ،
مليتها و اقوام خيزش اما داشت ادامه گورباچف ميخائل آمدن كار روي تا سياست اين
گورباچف بود خياباني خشونتآميز تظاهرات با همراه كه شوروي جماهير اتحاد داخل در
فضاي و (گلاسنوست) سياسي باز فضاي قالب در اقتصادي و سياسي اصلاحات به مجبور را
ملل و اقوام به سياسي آزاديهاي اعطاي واقع در.كرد (پروستوريكا) اقتصادي باز
نيز آذربايجان جمهوري.شد مستقل جمهوري چهارده زايش و شوروي فروپاشي موجب مختلف
و آورد دست به را خود استقلال سال 1991 در توانست كه بود جمهوريهايي از يكي
بهويژه جمهوري اين در ساكن نژادي گروه هفده آذربايجان ، جمهوري استقلال با همزمان
نشريه چهار راستا همين در كردند آغاز را خود سياسي و فرهنگي فعاليتهاي تالشان
قوم اين روشنفكران و سياسي فعالان سوي از روسي رسمالخط با تالشي زبان به تخصصي
ويژهاي جايگاه و اهميت از تالش صداي نشريه نشريه ، چهار اين ميان از شد منتشر
.بود برخوردار
فقر و قرهباغ بحران قدرت ، تصاحب سر بر ايلچيبگ ابوالفضل و حيدرعلياف رقابت اما
علياكرم ژنرال سرانجام شد جمهوري اين در سياسي اوضاع شدن متشنج موجب اقتصادي شديد
تالشان جمهوري رسمي بهطور (شمالي تالش) خزر درياي ساحلي شهر هفت تصرف با همتاف
در اين.شد آذربايجان جمهوري چارچوب در تالشان خودمختاري خواستار و كرد اعلام را
انتخابات برپايي و ايلچيبگ ساختن متواري با بود توانسته علياف حيدر كه بود حالي
.برسد جمهوري رياست به فرمايشي
ژنرال و كرد صادر را نوپا جمهوري اين به نظامي حمله فرمان علياف تا نپاييد ديري
در كرد زنداني و دستگير را قوم اين فرهنگي و سياسي فعالان از بسياري و همتاف
تعطيل تالش صداي نشريه و مدنيت مركز جمله از قوم اين فرهنگي مراكز تمامي نتيجه
.شدند
و بازداشت و نشريهها و فرهنگي دفاتر تعطيلي از دهه يك به نزديك گذشت با اكنون
مسئولي مدير به تالش صداي نشريه ديگر يكبار فرهنگي ، و سياسي فعالان شدن متواري
روزنامهفروشيهاي دكههاي روي روشنفكران از گروهي همت به و محمداف نوروزعلي
جابر از نوشتهاي انتخاب ميآيد پي در آنچه.ميشود فرستاده آذربايجان جمهوري
دور در ژوئن 2002 تاريخ در كه است "!من شده خفه صداي به سلام" عنوان تحت اورانلي
به زبانشناس و پژوهشگر نويسنده ، عبدلي علي توسط و رسيد چاپ به نشريه اين جديد
.است شده ترجمه فارسي
يك از پس را نشريه اين مجدد انتشار دارد قصد نوعي به مطلب اين نويسنده واقع در
.بدهد نويد طولاني وقفه
جواب دادم ، سلام او به آمد خوابم به پيرمردي يكبار ميبينم ، خواب وقتها بعضي
اهل گفتم.هستي كجا اهل پرسيد من از.كرد زدن حرف به شروع سپس و گرفت را سلامم
پيرمرد سپس.نميآيد در صدايت چرا گفت.هستم لنكران شهر ييلاقات از اورانه
.رفت و كرد خداحافظي
فكر هزار بودم ناراحت بسيار بودم ديده كه خوابي از شدم بيدار خواب از شد كه صبح
همه كردم نگاه خودم به شدم نزديك آينه به بود افتاده تنم در ترس ميگذشت ، سرم از
خودش جاي سر زبانم اما ديدم را زبانم و كردم باز را دهانم.بود خودش جاي سر چيز
كردم احساس نميشد باورم نشنيد را صدايي هيچ گوشم اما بياورم در صدايي خواستم.بود
پيش آرامي به بنابراين است شده كر گوشهايم كردم فكر است شده قطع كلي بهطور صدايم
تكان سلام علامت به را سرم رفتم پدرم پيش وقتي بگويم او به را دردم تا رفتم پدرم
.نشستم نيز من و گرفت را سلامم جواب پدرم دادم
من و پرسيد سوالهايي من از جنباندم سري و كردم تبسمي فقط پرسيد ، را احوالم پدرم
را خوابم كه حالي در كردم تعريف برايش بودم ديده كه خوابي از بزنم حرف شدم مجبور
را صدايت اندكي ميزني؟ حرف خودت با چرا:گفت پدرم ناگهان ميكردم تعريف برايش
كاغذ روي و بردارم را خودكارم شدم مجبور.بشنوم را حرفهايت هم من تا كن بلند
است وقت خيلي واقع در شده بسته صدايم بلكه نشده قطع من صداي پدر كه بنويسم برايش
.است زده گولم پدرم ميكردم فكر.برگشتم خانه به شدم جدا پدرم از.شده بسته كه
نميگويد دروغ من به هيچوقت او ميدانستم چون بروم مادرم پيش گرفتم تصميم
كه بود مدتها چون افتادم راه لنكران شهر و تالش اجداديام سرزمين سمت به بنابراين
.نميافتاد سوي آن به گذرم
شهر" بود شده نوشته رويش كه داشت وجود تابلويي لنكران شهر ورودي در ميآيد يادم
به شمشير را خرمدين بابك.ميكردم غرور احساس تابلو اين ديدن موقع هميشه."لنكران
.ميديدم چشمانم جلوي دست
آن قديمي نوشته شدم متوجه شد نزديك تابلو اين به اتومبيلم كه زماني بار اين اما
.است شده نوشته لاتين حروف با جديدي چيزهاي آن جاي و شده پاك
مادرم از نبود احتياجي ديگر زخمخورده ، (تالش) من اجدادي سرزمين كردم احساس
كه است همين براي و ميكند قانع "دامغا" كلمه همان را مملكت اين گويي بپرسم سئوالي
به.شنيدم اذان صداي مسجد از شد كه شب اولشدهاند لال و گرفتار من مثل همه
از.كردم نياز و راز خداوند با شدهام خفه صداي با و بردم پناه مسجد از گوشهاي
كند ، باز را مردمش زبان و دارد نگه دور بلاها و آفت از را مملكت اين خواستم خداوند
خوابيدم بعد و خوردم شام كردم تمام كه را دعا.نمانند لال بيچارهها اين تا
را سلامم جواب پيرمرد كردم سلام او به من آمد خوابم به مجددا پيرمرد همان اتفاقا
شما صداي فردا از شنيد را تو نياز و راز خداوند لنكران اوران بچه اي:گفت و داد
شد ، غيب مرتبه يك پيرمرد كه بگويم چيزي ميخواستم شد خواهد منتشر "تالش صداي" يعني
جاي سر چيز همه كردم نگاه خودم به رفتم آينه طرف به و شدم بيدار خواب از زود صبح
زدم حرف بود خودش جاي سر نيز زبانم ديدم را زبانم و كردم باز را دهانم بود ، خودش
ميكرد ، نگاه ترحم حالت به من به او رفتم پدرم منزل به.است برگشته صدايم ديدم
صداي با بلافاصله ميسوزد دلش سال هفت اين طول در من خاموش صداي از كردم احساس
.ميشود منتشر مجددا "تالش صداي" روشن چشمتان پدر گفتم زدم ، فرياد بلند
روزنامهنگار نگاه
ميگردد باز سرد جنگ هيولاي
قنواتي زارعي اردشير
راهبرد تعيين و واكنش به مجبور را نوين نظم سردمداران سرد جنگ از پس ويژه شرايط در
از كه فرايندي ميباشد ، جديد مكانيسم با سرد جنگ بازتوليد همان كه است نموده كنوني
كشورهاي دامان آن اول فاز در و شد خواهد شروع بشر حقوق نقض و تروريسم با مبارزه
پشت به نهايت در و گرفت خواهد را متحده ايالات رويكرد با معارض و مستقل كوچك
نمودن دربند براي نهايتا شده ساخته قفس.رسيد خواهد كرملين و من آن تيان ديوارهاي
تبعات كوچك كشورهاي ميان در آن اوليه قربانيان و بود خواهد قطبي خرس و زرد اژدهاي
.ميباشند بنيادين استراتژي اين حاشيهاي
و عام طور به سرمايه سوددهي اصل به نسبت فراموشي با و سطحي و ساده بسيار جهان
سرد جنگ كه پنداشت خاص ، طور به شده انباشته تسليحاتي صنايع در كه عظيمي سرمايههاي
فروپاشي) آمده پيش تحولات با كه ميكرد حكم واقعنگري كه حالي در است يافته پايان
سال يك طي در كه باشيم آن بازتوليد و سرد جنگ مكانيسم تغيير منتظر (معارض بلوك
را خود عيني صورت استراتژيك رويكرد اين سپتامبر وقايع 11 از بعد خصوص به و اخير
عراق ، كرهشمالي ، ايران ، چين ، روسيه ، كشور تهديد 7 با نيز جديدا و نمود پيدا
سلاحهاي كنترل پيمان از آمريكا طرفه يك خروج هستهاي ، حمله به ليبي و سوريه
ايجاد و شرق طرف به ناتو گسترش ستارگان ، جنگ طرح نمودن عملي و ABM هستهاي
رويكرد حتي و است رسيده خويش عملياتي مرحله به خاورميانه منطقه در بحران كانونهاي
در نيز را واقعي و گرم جنگ و است گذاشته فراتر را پا قبلي گزينه از فراتر جديد
.است داده قرار مدنظر حاشيه
بايد كه دارد وجود نيز راهبرد در آسيبپذير و مثبت نقطه يك جديد سرد جنگ در اما
استفاده متقابل روابط و تعاملآميز پروسه يك در و گردد تحليل شده ، شناخته درستي به
متحدين مقابل در آن يكجانبهنگري و آمريكا سلطه اعمال همانا آشيل پاشنه اين.گردد
اروپائيان عمومي افكار كنوني تمكين عدم بالطبع و اعتماد عدم همچنين و خويش اروپايي
ميباشد آفرين تنش پروسه اين اعمال در متحده ايالات استراتژيك اهداف مقابل در
فعلي شرايط در كه است نموده اثبات اروپائيان براي اخير سال چند وقايع چنانچه
اروپا كنترل و ميكند حركت نيز آنها منافع نكردن لحاظ و سلطه اعمال سوي به آمريكا
مدار از اروپا خروج.ميباشد آمريكايي صرفا گزينه اين حاشيهاي اهداف از يكي نيز
در چه و است شده تشديد گذشته سال چند طي در كه سياسي بعد در چه آمريكا سلطه تحت
براي حتي و گشته واقف بيشتر آمريكا به توجه بدون خويش منافع به كه اقتصادي بعد
(يورو) اروپايي پولي اتحاد به دلار از عبور با مالي سيستم در رقابت و استقلال
همين كه است نگرفته قرار آمريكا پذيرش مورد هيچگاه مسائل اين كه است نموده مبادرت
.است گرفته قرار نيز اروپا طرف به جديد سرد جنگ پيكانهاي از يكي سمتگيري موجب
تحليل از هميشه كنوني شرايط در خصوص به و گذشته دهه در چين ساختار
جنگ اصلي هدف كه است واقف نيك و بوده برخوردار موضوع بدين نسبت واقعگرايانهاي
و آن همجوار كشورهاي در بحران ايجاد و است داده قرار مدنظر را كشور اين جديد ، سرد
و تايوان و چين روابط در تنش به زدن دامن كشورها ، اين در نظامي پايگاههاي ايجاد
تماما بشر حقوق نقض ادعاي به چين بر غيرمتعارف فشار و منطقه اين كردن بحراني
بهنجار توسعه سدكننده و پرهزينه سرد جنگ در را كشور اين نمودن درگير و كنترل اهداف
بيشتر گذشته درسالهاي چينيها چنانچه.است داده قرار توجه مورد را كشور اين فعلي
سريع رشد از مواقع بعضي در گرديدهاند مجبور چين شدن بزرگ شبح بردن بين از براي
.بكاهند خويش اقتصادي
فاصله جهاني شرايط از صحيح تحليل و استراتژيك نگرش از هماكنون متاسفانه روسها
بنيادين و درازمدت منافع مقابل در كنوني موقتي و مدت كوتاه منافع به بيشتر و دارند
را جهاني نوين شرايط نتوانستهاند جامع و اجماع طور به هنوز و كردهاند بسنده خويش
و اشتباه بعضا عكسالعملهاي با گوناگون مقاطع در سبب همين به و كنند درك
اينكه هم و كردهاند مشكل دچار را روسيه هم خويش بنيادين منافع به آسيبرسان
ناكارآمدي و آسيب دچار را نابهنجار شرايط اين با مقابله براي جهاني رويكرد
.ميكنند مواجه چالش با را روسيه جايگاه آينده در و نمودهاند
خويش جامعه بنيانهاي كلي طور به و اقتصادي اجتماعي ، نظام نوع در كه چند هر اروپا
تهديد يافتن پايان با امروز اما دارد ، قرار مشترك چارچوب يك در متحده ايالات با
در خصوص به اقتصادي و جهاني مسائل در آمريكا و خود بين منافع تفاوت درك و كمونيسم
كشور اين سلطهجويانه راهبردهاي به نسبت صرف دنبالهروي و كنوني جهانيشدن شرايط
و است نموده پيدا بيشتري وقوف اروپائيان منافع با برخورد در حتي جهاني مناسبات در
با و نميپندارند جهاني صلح و امنيت نفع به را جديد سرد جنگ اروپايي تعقلگرايان
.مينمايند مشاهده را اروپا راهبردي امنيت سقوط عينه به متحده ايالات رويكرد
بود ، گذشته در كه همانگونه معارض بلوك مقابل در متحدي ديده به اروپا به آمريكا
به را اروپا كنوني ، جهان واقعيات واسطه به نگرش اين حذف با امروز و نميكند نگاه
قلمداد كند چالش دچار را آمريكا جهان بر سلطه راهبردهاي دارد قصد كه رقيب يك عنوان
.مينمايد
نيز مستقل كشورهاي خصوص به و توسعه حال در كشورهاي براي همچنين كنوني سرد جنگ
نيز منطقهاي تعارضات و چالشها به ميتواند حتي كه ميباشد نگرانكننده بسيار
قصد سرد جنگ جديد رويكرد اصولا و كند بازي را خطرناكي نقش آن تشديد در و دامنزده
.كند استفاده آزمايشگاهي گزينههاي و پرش سكوي عنوان به كشورها اينگونه از دارد
اين به ورود در اقتصادي ناتواني و ساختاري ضعف به توجه با توسعه حال در كشورهاي
خويش منافع سود به را شرايط اين تسليحاتي رقابت بالاي هزينههاي اختصاص و عرصه
.بود خواهند خويش جوامع در رويكرد اين ضدتوسعهاي نقش به آگاه واقع به و نميدانند
كشورهاي بايد جهاني نوين شرايط براي چالشبرانگيز و خطرناك رويكرد اين مقابل در
تعامل با ميباشند جهاني جامعه اعضاي قاطع اكثريت كه مسئله اين از برنده زيان
بينالمللي و دوجانبه روابط در قبول مورد چارچوبهاي ايجاد و همديگر به نسبت بيشتر
.بياورند عمل به ممانعت چالشبرانگيزي و خطرناك گزينه چنين موفقيت از
اروپا به نگاه
اروپا از دورتر روز هر تركيه ،
بهنود مسعود
كه ايستادهاند آرام و ساكت سربازاني انگليسي ، سربازان دوشادوش كابل خيابانهاي در
به اسلامي خلافت عظمت دوران يادگار كه هلالي با است ستارهاي نظاميشان لباس بازوي
خود ماموريت آخرين در كه هستند تركيه ارتش نمايندگان اينها.است استانبول پايتختي
افغانستان به سپتامبر يازده حوادث از بعد ضدتروريسم ائتلاف سربازان قالب در
نظام نگهبان همواره كه ساخته چنانش آتاتورك كه هستند ارتشي اعضاي و رفتهاند
تركها ساله هشتاد آرزوي به كه است آن درصدد و دارد اروپا روبه كه باشند لائيكي
حضور با كه نيست آساني آن به شدن اروپايي اما.بپوشاند عمل جامه شدن اروپايي براي
در گالاتاسراي فوتبال تيم كه باشد سادگي آن به يا و شود حل كابل در ترك سربازان
مانند تيمهايي دادن شكست با و كرده پيدا جا يوفا جام در اروپايي تيمهاي ميان
ميسر سادگي به همه اينها است ، نمايانده خودي يونايتد منچستر با مصاف و مادريد رئال
تفريحگاههاي و مديترانه كلوب پايگاههاي از يكي به آنتاليا تبديل كه چنان شد
ميدان و هرزهنما و بيپروا نمايشهاي از چيزي هم ترك تلويزيونهاي نيز ، اروپائيان
.چرا نميشود ، باز اروپا درهاي باز اما نميگذارد كم گرايان همجنس به دادن
از خود نگاه برگرداندن و لاتين خط پذيرش با تركها كه ميگذرد زماني از سال هشتاد
اول جهاني جنگ از كه تركها زمان آن در.شدند پذيرا را جديدي سرنوشت مسلمان آسياي
آفريقا اروپا ، قاره سه در كه مستصرفاتي از بودند ، آمده بيرون سنگين بهايي دادن با
كرواسي ، بوسني ، در را جمهوريهايي و سلطنتها ايجاد و شدند كنده دل داشتند آسيا و
را او كه عثمان سلسله از كسي آخرين وحيدالدين.كردند قبول اردن و سوريه لبنان ،
مسجد در قرنها آن همه مانند را جمعه نماز آخرين ميخواندند مسلمين خليفه و سلطان
سلطنتي گارد رئيس دست از پگاهي نوامبر 1922 روز 17 بعد هفته و خواند اياصوفيه
و رساند مالايا انگليسي كشتي به را خود و پريد بود منتظرش كه آمبولانسي در و گريخت
در ريويرا در تا سرگذاشت پشت خلافت عظمت دوران نشانه و كاخ دهها با را بسفر بغاز
سقوط فرمان حقيقت در او.بگذراند را عمر سالهاي آخرين قاجار شاه محمدعلي كنار
در خليفه ظاهري عنوان با وليعهدش مدتي كوتاه گرچه كرد صادر را عثماني امپراتوري
باغچه دلمه كاخ در را خلفا خاندان ارتش افسران كه بود مدتها از پيش.ماند كاخ
نميتوانست چيز هيچ وحيدالدين فرار با.ميراندند حكم خود و كرده محبوس محترمانه
و سادهتر او كند ، جلوگيري حكمراني به ارتش نماينده پاشا كمال مصطفي صعود از
به را عثماني سلطنت داد انجام ايران در سپه سردار بعد سال دو كه كاري از آسانتر
چه آن برخلاف آن در كه نوشت قانوني ولي نخواند شاه را خودش گرچه و رساند پايان
را ارتش و ميكرد جدا حكومت از كاملا را دين ميخواستند و ميگفتند عثماني سلاطين
به آتاتورك بيوگرافينويساش نويل آريل نوشته به و ميگماشت اصل اين از نگهباني به
همين.بخشيد ترك نظاميان به هميشه براي را قدرت و سلطنت نداشت فرزندي كه خود جاي
قدرت قدرتمندترين عنوان به كه داد امكان تركيه نظاميان از نسل سه به كه بود تدبير
به كه لائيك جمهوري ماندگاري عامل همين كه اين طرفه ولي بمانند باقي كشور آن درون
با تضادي در و زمان گذر در اما ببرد ، اروپا درون به را اروپا تا شد گمارده ظاهر
به تركيه ورود مانع حضورش و قدرت كه شده تبديل عاملي به ارتش همين خود ، ماموريت
كشوري كه ميشوند مطمئن پيش از بيشتر ميگذرد زمان هرچه اروپاييها.ميشود اروپا
راه خود به دارد قدرت در را بالايي دست ارتش آن در كه را مردمسالاري از دور
در به سر سال هشتاد از خسته ترك سياستمداران كه است حالي در اين.داد نخواهند
به كسي و ميرسيم آرزو به ما كي كه ميپرسند خود اروپايي همتايان از مدام كوفتن
چون كه نوشت نيوزويك آمريكايي مجله در مقالهاي در كه نيست هنريكيسينجر صراحت
.نميدهد راه آنان به اروپا هستند آمريكاييها ما متحد متحدترين تركها
اروپا اتحاد به ورود براي اروپا شرق كشورهاي كشيدن صف و شرق بلوك فروپاشي از بعد
بوده عضو آن در شمالي آتلانتيك پيمان تاسيس لحظات اولين از كه تركيه ناتو ، پيمان و
كشورهاي ديگر و اسلواكي و چك به دادن راه با همزمان اروپاييها لابد كه شد شادمان
در نه نميتوانند تركها.نشد چنين ولي ميكند باز آنكارا روي به را راه شرق فقير
كاري ارتش بدون اسلامگرايان ، با مقابله در نه و كردها استقلالطلبي با مبارزه
دور اروپا دروازههاي به راهشان مدام ميكشانند ، صحنه به را ژنرالها و كنند
به آنها دفاعي پيمان كه داشت تركها براي را شادماني اين سپتامبر يازده.ميشود
براي زمينهاي آمريكا ارتش با همكاريهايشان و اسرائيل با مسلمان كشور اولين عنوان
قرار آمريكا ارتش اختيار در كه اينچرليك هوايي پايگاه.يافت خودنمايي و بخشي فايده
و رفت ، كار به عراق بمباران براي صحرا توفان عمليات جريان در و دادهاند
شده گذاشته كار تركيه شمال در شوروي جنوب از مواظبت براي كه مخابراتي ديدبانهاي
ميرفت گمان و شد بيشتر اهميتاش ايران از آمريكايي مستشاران خروج از بعد و بود
بر تسلط كه زماني در اينها همه شده ، فايده كم شوروي جماهير اتحاد فروپاشي از بعد
طرحهاي راس در آمريكا مخالف جديترين عنوان به ايران محاصره و ميانه آسياي
چنان داد ، جا آمريكا دل در پيش از بيش را تركها كه شد بندهايي گرفت قرار پنتاگون
اين نرسد نتيجه به تفاهم با خزر درياي حاشيه كشورهاي كار اگر ميشود پيشبيني كه
دريا آن در آذربايجان با دفاعي پيمان پوشش زير و آمريكا موافقت با كه است تركيه
و افغانستان در آمريكاييها حضور از بعد تركها كه ميدهد نشان و ميگيرد نقش
معناي به همه اينها است ، مسلم چيز يك اما كردهاند پيدا مناسبتري جاي ميانه آسياي
هيچرو به كه اروپا از بيشتر شدن دور معناي به و است ارتشيان بيشتر گرفتن قدرت
به بنيادگرا هزاران داراي و فقير عضوي خاطر به را خود بشري حقوق جلوه نيست حاضر
هنري شخص و هاروارد سابق شاگردان از اجويت مانند دولتمردانش اگرچه اندازد خطر
ماجرايي به و دور ساله هشتاد خوابي از دارد تركيه اخير ماههاي در.باشند كيسينجر
حاضر ترك سربازان مانند كه نقشي است ، ميانه آسياي در سرنوشتي كه ميشود نزديك تازه
.نكرد سوالي و پرداخت آن ايفاي به بيصدايي و سكوت با بايد ناگزير كابل در
|