پنهان ديپلماسي بازگشت
ميكنند باز سر گسلها
ايران به نگاه
بيگانه نگاه
مستوفي خان حسنعلي خاطرات
پنهان ديپلماسي بازگشت
سرداري محمدرضا
منابع كه پيش چندي.است نشيب و فراز از پر روابطي واشنگتن و تهران روابط تاريخچه
"گيت قبرس" به موسوم آمريكا و ايران نمايندگان ميان مذاكراتي انجام از خبري مختلف
است پردهاي پشت مذاكرات اين كه ميكردند پيشبيني ناظران از بسياري برداشتند پرده
و است شده انجام واشنگتن و تهران ميان آمريكا و ايران روابط قطع از پس همواره كه
بارها تهران رسمي مقامات چه گر.است گذرا بحرانهاي از خروج براي صرفا آن كاركرد
سه از بيش آمريكا سفارت اشغال از پس تاكنون.كردهاند تكذيب را مذاكراتي چنين وجود
رسمي مذاكره نخستيناست شده برقرار آمريكا و ايران ميان غيرعلني مذاكرات نوبت
مقطع اين در ميگردد باز الجزاير به موسوم مذاكرات به آمريكا و ايران ميان غيرعلني
كرد واگذار رجايي مرحوم دولت به را گروگانها وضعيت تكليف تعيين مجلس آنكه از پس
رسانههاي رويدادهاي صدر در پتروپارس به موسوم قضيه خاطر به اكنون كه نبوي بهزاد
را گروگانها قضيه بيطرف محلي در تا شد مامور كابينه طرف از است گرفته قرار داخلي
انتخابات آستانه در گروگانها آزادي ميرفت انتظار اينكه با اما.نمايد فصل و حل
آمريكا و ايران مناسبات تدريجي بهبود كارتر پيروزي به آمريكا رياستجمهوري
تازهاي فصل و رسيد پيروزي به انتخابات اين در جمهوريخواهان نامزد ريگان بيانجامد ،
در ايران آنكه از پس اما.خورد رقم واشنگتن و تهران ميان خصمانه روابط يك آغاز از
تاثير تحت را روابط ديگري ماجراي بود شده نايل موفقيتهايي به عراق با نبرد جبهه
خارجه وزير معاون مكفارلين رويداد اين در.شد مشهور گيت ايران به كه قرارداد خود
نشست زمين به مهرآباد فرودگاه در نظامي تجهيزات و اسلحه ، هواپيما يك همراه آمريكا
جزئيات تاكنون كه مذاكراتي كرد ، برگزار اسلامي جمهوري سران با را مذاكراتي و
دوره به آمريكا و ايران ميان لابي يا مذاكره سومين.است نشده فاش آن از چنداني
پدر بوش جورج كه زماني ، لبنان در فالانژها شكست هنگام و عراق و ايران جنگ پايان
گروگان تعدادي آزادي زمينه مياني در پا با ايران ميبرد سر به سفيد كاخ در
و ايران ميان روابط بهبودي روند مقطع اين در.كرد فراهم را لبنان در آمريكايي
.شد تبديل ايران عمده تجاري شريك يك به آمريكا كه طوري به يافت صعودي سير آمريكا
اين در.شود برقرار واشنگتن و تهران ميان كنسولي و ديپلماتيك رسمي روابط آنكه بدون
بر ايران در رسمي نمايندگي كوكاكولا ، نظير آمريكايي شركتهاي از بسياري زماني برهه
جنگ در ايران سياست.شدند سرازير ايران سوي به آمريكايي نفتي شركتهاي و كردند پا
جاي بر آمريكا و ايران ميان روابط بهبود روند در سزايي به تاثير نيز خليجفارس
دولت.كرد متوقف را روند اين سال از 12 پس دموكراتها مجدد آمدن كار روي اما گذاشت
و اكتشاف مناقصه در كونكو آمريكاييالاصل نفتي شركت پيروزي آستانه در كلينتون
راهي را ايران اقتصادي تحريم لايحه جنوبي پارس نفتي ميدانهاي از بهرهبرداري
پس آمريكا و ايران ميان غيرعلني مذاكره بحث ديگر بار سال از 10 پس اكنون.كرد كنگره
اختصاص خود به را اخبار صدر خبري محافل در تروريسم عليه جنگ آمريكايي پروژه از
ايران روابط يخ تا ، كردند سعي نيز مختلفي سياسي شخصيتهاي فاصله اين در.است داده
پرداخت را زيادي هزينه خويش سياسي وزن تناسب به يك هر اما كنند ذوب را آمريكا و
ايران پيشين نماينده و چهارم مجلس اكثريت فراكسيون عضو خراساني رجايي سعيد.كردند
انجام و رهبري معظم مقام به نامهاي ارسال با كه بود شخصيتي نخستين ملل سازمان در
مجموعه گسترده مخالفت با كه كرد توصيف ضروري را آمريكا و ايران ميان علني مذاكره
رئيسجمهوري پارلماني معاون مهاجراني عطاالله.شد روبرو خويش همفكران ويژه به نظام
نيز وي كه بود آمريكا و ايران ميان علني مذاكره برقراري طرفداران ديگر از نيز وقت
چاپ به اطلاعات روزنامه در يادداشتي طي را خود پيشنهاد وي.گرفت قرار عتاب مورد
.شد روبرو منفي واكنش با اما رساند
داخلي كاملا بحثي ايران در آمريكا و ايران روابط بحث معتقدند ناظران از بسياري
شكل آن منافع از آنها برخورداري ميزان و سياسي جناحهاي فايده و سود براساس و است
مذاكره با خويش مخالفتهاي عليرغم محافظهكاران كه باورند اين بر ناظران.ميگيرد
با غيررسمي و تجاري روابط قرص پروپا طرفداران از يكي آمريكا و ايران ميان علني
روابط برقراري در محافظهكاران سياست از بخشي ناظران اين تعبير بههستند آمريكا
پدر بوش جورج پيروزي صورت در و است شده اعمال عراق و ايران جنگ از پس آمريكا با
پيشبيني ناظران برخي كه است رو اين از يابد تداوم ميتوانست بار دومين براي
ميشدند پيروز سال 76 رياستجمهوري انتخابات در محافظهكاران چنانچه ميكردند
در اين بردارند قدم حوزه اين در ميتوانستند آسانتر اصلاحطلبان برخي تصور عليرغم
عينك با آمريكا و ايران رابطه به همچنان اصلاحطلبان از بخشي كه است حالي
برخي.ميكنند ارزيابي ملي منافع زاويه از را آن بخشي تنها و مينگرند ايدئولوژيك
يك هر كه بود افتخاري آمريكا سفارت اشغال روزي معتقدندهمچنانكه نيز سياسي آگاهان
ايران ميان مذاكره طرح اكنون بدانند ، سهيم آن فتح در را خود ميكوشيدند جناحها از
ثبت خود نام به را آن ميكوشند سياسي جناحهاي كه دارد قرار وضعيتي در آمريكا و
.كنند
ميكنند باز سر گسلها
مورد جنوبي و شمالي بخش دو به خراسان تقسيم طرح اگر كه باورند اين بر كارشناسان
رسيد خواهد حداقل به موجود تنشهاي گيرد قرار مطالعه
در كه بود ناآرامي يك شاهد خراسان استان جنوب در فردوس شهرستان ارديبهشت اواخر
تقسيم لايحه به فردوس اهالي.شدند مجروح شهرستان اين اهالي از تن چندين آن اثر
ميپيوندد بيرجند به و شده جدا مشهد مركزيت از فردوس شهرستان اساس آن بر كه خراسان
بيش فردوس شهرستان.گيرند قرار جنوبي خراسان استان در كه ندارند تمايلي و معترضند
به غرب از طبس ، به شرق از گناباد ، شهرستان به شمال از و دارد جمعيت نفر هزار صد از
اعتراض كه معتقدند سياسي ناظران.است استاني مرز داراي بيرجند با جنوب از و قائن
بر ناظران.ميگيرد بر در اقتصادي و مذهبي سياسي ، نظر از را مختلفي جنبههاي مردم
كشور سطح در كه عشيرهاي قومي ، منازعات به اعتراض اين سياسي جنبه كه باورند اين
كشوري تقسيمات نحوه كه معتقدند سياسي آگاهان.ميگردد باز دارد اپيدمي ماهيتي
كرده باز موجود شهرستانهاي ميان را كاذب شكافهاي جاي كه است گونهاي به ايران
خود مذهبي و فرهنگي سياسي ، تاريخي ، موقعيت لحاظ به شهرستان هر كه گونهاي به.است
محل نخبگان ميان كاذب رقابت يك ايجاد به موضوع همين و ميداند ديگري بر ارجحتر را
جاجرم ، در شده ايجاد ناآراميهاي و خراسان استان تقسيم بحث در.است شده منجر
ديگر استانهاي در نمونه اين از.دارد موضوعي چنين در ريشه همگي...و قائن سبزوار ،
تشكيل و شرقي آذربايجان استان تقسيم دلايل از يكي مثال طور به.ميخورد چشم به نيز
مردم فرهنگي و زباني قومي ، فراوان اشتراكات و قرابت وجود عليرغم اردبيل استان
برتريجويي حس اشتراكات ، اين وجود عليرغم يعني.است بوده شرايطي چنين وجود منطقه
كرده تحميل كشوري تقسيمات ساختار به را خود كه است غالبي عامل رفتاري تفاوتهاي و
.بوديم شاهد نيز قزوين استان تشكيل و زنجان استان تقسيم هنگام را وضعيتي چنين.است
از غنيتري فرهنگي و تاريخي سابقه داراي كه ميكردند احساس ديرباز از قزوين مردم
مجلس ناآرامي ، يك بروز از پس اينكه تا برخوردارند بودن استان حق از و هستند زنجان
.كرد تصويب را قزوين استان تشكيل لايحه سپس و تهران استان به قزوين الحاق طرح ابتدا
مذهبي تفاوتهاي در ريشه نزاع اين از ديگري بخش كه معتقدند نيز ديگري ناظران
خراسان شيعهنشين شهرستانهاي ساير و فردوس مردم نمونه طور به.دارد كشور در موجود
هشتم امام بارگاه از جدايي را خراسان استان تقسيم با خويش مخالفت دلايل از يكي
برخي.ميكنند بيان صراحتا را موضوع اين نيز خويش شعارهاي در و ميدانند شيعيان
كه بازميگردد آنها همجواري و تسنن و تشيع اهل شهرستانهاي تناسب به نيز اعتراضات
منطقه اين شيعيان كه كرد كتمان نميتوان حال عين در.ندارد توجهي قابل درصد البته
بر نيز ديگري ناظران.نميدهند نشان خويش از سنت اهل با همجواري به چنداني قرابت
ناظران اينميگردد باز اعتقادي مسائل به اعتراضات اين اصلي ريشه كه باورند اين
به يعني است قضيه اقتصادي توجيه استانها تقسيم طرح توجيهات از يكي چه گر معتقدند
ارائه تقسيمات طرح يابد اختصاص استان هر براي مستقلي بودجه اعتبار كه نيست اين
خسران يك بيرجند به پيوستن و مشهد از شدن جدا فردوس مردم نظر از اما ميشود
به نسبت كه اهميتي و سابقه تناسب به مشهد زيرا.بود خواهد منطقه اين براي اقتصادي
.كرد خواهد جذب نيز را بيشتري عمراني و اقتصادي اعتبار است برخوردار بيرجند
طرح.است شده مجلس راهي و تصويب دولت سوي از خراسان استان تقسيم طرح دو تاكنون
و لرزاند را منطقه اين ناگهان كه ميكرد تقسيم قسمت به 5 را خراسان استان نخست
دارد قرار مجلس كار دستور در اكنون كه دوم طرح.برانگيخت را گستردهاي مخالفتهاي
گذاشته جاي بر را كمتري تنش قبلي طرح نسبت به كه است استان سه به خراسان تقسيم طرح
نمايندگان منازعه داغ محل لايحه اين مجلس درون منابع برخي اطلاع بنابر گرچه است
خراسان استان عادلانه تقسيم براي حلالي راهكار آيا راستي به اما.حوزههاست اين
شمالي بخش دو به خراسان تقسيم طرح اگر كه باورند اين بر كارشناسان برخي دارد؟ وجود
ناظران اين رسيد ، خواهد حداقل به موجود تنشهاي گيرد ، قرار مطالعه مورد جنوبي و
به افغانستان و تركمنستان مرزي نقطه تا مشهد فاصله شعاع به كماني اگر كه معتقدند
.بود خواهد منصفانهتر تقسيمي كنند ، تقسيم نيمه دو به را خراسان مشهد ، مركزيت
ايران به نگاه
ندارد نسخه يك دموكراسي
زرگر عباس
شكلگيري به منجر گوناگون كشورهاي در كه رخدادهايي اگر.ندارد نسخه يك دموكراسي
و واحد نسخه يك نميتوان هم باز كنيم كاوي باز را شدهاند دموكراتيك حكومتهاي
.بازيافت حكومتي نهادهاي شدن دموكراتيكتر براي را مشخص
بر را تاثيرگذاري بيشترين بينالمللي تقابلهاي و تحولات كه عصري در ديگر سوي از
دارند ، كشورها داخل در سياسي عمل رويههاي تغيير گاه و حكومتداري شيوههاي
نخواهد ذهن از دور پديدهاي جهاني تحولات نتيجه در قدرت مناسبات شدن دموكراتيكتر
چارچوبهاي در سياسي بازي و مردمسالارانه قواعد پذيرش جهت در تحولي و حركت هربود
و كشور به يزدي ابراهيم دكتر بازگشت.گرفت نيك فال به بايد را دموكراسي شده پذيرفته
و وي به نزديكي جهت در آنان تلاش و وي از محافظهكار عناصر نيمهرسمي استقبال
ميتوان را ماندهاند محذوف سياست رسمي عرصه در تاكنون كه سياسي فعالان از گروهي
قدرت نهادهاي و سياسي گروههاي روابط در گسترده نسبتا تغيير اين نشانههايياز
نشانهها اين به توجه با ميتوان هماكنون از اما برسد نظر به بعيد شايد.دانست
خواهد مناسبات تغيير اين معلول زيادي تاحد ايران آتي سياسي تحولات كه كرد پيشبيني
كه گونه همان:اول.دارد مقدماتي شرط پيش چند به بستگي پيشبيني اين البته.بود
حملات از پس بينالمللي فضاي تغيير از ناشي عمدتا مناسبات تغيير اين است مشخص
سنتي برقدرتهاي تكيه با تاكنون كه عواملي و است سپتامبر يازدهم تروريستي
در بار اين بازداشتهاند خود سياسي برنامههاي پيگيري و اجرا از را اصلاحطلبان
به بلكه اعتقاد عنوان به نه را مردمسالاري گرفتهاندقواعد قرار منطقي مقابل
سمت به قدرت مناسبات حركت نتيجه در.ميكنند قبول خود آتي سياسي عمل مبناي عنوان
.است بينالمللي فشارهاي از متاثر شدت به كه است متغيري دموكراتيك رفتارهاي رشد
خواست بينالمللي ، فشارهاي ادامه امكان از مناسبي ارزيابيهاي بايد ابتدا درنتيجه
در و غيرشفاف امتيازگيري يك نتيجه در فشارها اين كاهش احتمال و جهاني قدرتهاي
اصلاحات هدف كه اصل اين پذيرش:دومپذيرد صورت غيردموكراتيك عناصر تحكيم نتيجه
اين و است قدرت نهادهاي بر مردم تاثيرگذاري و حضور افزايش و قدرت مناسبات بهبود
عرصه بازيگران اعتماد افزايش خصوص به و عمومي اعتماد افزايش سايه در تنها نتيجه
اجتماعي و سياسي پيشينه كه كشورهايي در.است حصول قابل بازيگران ديگر به سياست
در تنها عمومي اعتماد بازيابي است بوده مرگآوري و خونين تقابلهاي شاهد گاه آنان
تا نتيجه در.است شده ميسر "بخشش" و عمومي عفو قبيل از سياستهايي اجراي نتيجه
آن از خاص روايتي گروه هر - "مجعول" تاريخي براساس سياسي فعالان عملكرد كه زماني
به دست سياسي گروههاي سياسي ، عمل عيني انگارههاي جاي به و شود ارزيابي - دارد
سياسي گروههاي اگر.رهيد آن نامطلوب سايه از نميتوان بزنند مقابل طرف سنجي نيت
براي انتخاب بهينهترين مردمسالارانه راهكارهاي پذيرش كه دهند تن واقعيت اين به
داخلي ، عوامل و راهكارها اين پذيرش "چرايي" ديگر است حيات ادامه جهت سياسي گروههاي
هر درگرفت نخواهد قرار توجه مورد چندان انتخاب اين در موثر عقيدتي يا و خارجي
به نزديكي جهت محافظهكاران از بخشي تمايل اظهار برخي گرچه ميرسد نظر به حال
ميآورند حساب سياسيبه تاكتيك يك را محذوف سياسي فعالان و روشنفكران از گروهي
به ورود براي محافظهكار جناح عملي ميل از نشانهاي را نزديكيها اين ميتوان اما
.كرد محسوب نيز دموكراتيك قواعد براساس سياسي بازي
بيگانه نگاه
ايران براي آمريكا خطرناك سناريوي
طولاني قاسم
معاون چني ديك كنار در آمريكا رئيسجمهور ملي امنيت مشاور رايس كوندوليزا خانم
سياستهاي شكلگيري بر بسياري تاثير كه ميشود محسوب كساني جمله از رئيسجمهور
به آمريكا رئيسجمهور ملي امنيت مشاور اكنون.دارد آمريكا رئيسجمهور بوش ، جورج
گفتني.ميشود محسوب "شرارت محور" اعضاي مهمترين از ايران كه است رسيده نتيجه اين
براي را شرارت محور اصطلاح كه بود كسي اولين آمريكا رئيسجمهور بوش جورج است
امنيت مشاور رايس كوندوليزا.برد كار به "شمالي كره و عراق ايران ، " كشور سه ناميدن
ايالت در "هاپكينز جان" دانشگاه در سخنراني يك از پس آمريكا رئيسجمهور ملي
به دستيابي براي تلاش و تروريسم از حمايت دليل به ايران":داشت اظهار "مريلند"
در آمريكا رئيسجمهور ".دارد قرار شرارت محور در مستقيما كشتارجمعي سلاحهاي
سه از آمريكا كنگره در خود سخنراني جريان در ميلادي جاري سال ژانويه ماه اواخر
سه هر كه حالي در.بود برده نام شرارت محور عنوان به شمالي كره و عراق ايران ، كشور
.كردهاند رد شدت به را اتهام اين شده ياد كشور
اين ايران با ما مشكل":گفت چنين ايران درباره رايس كوندوليزا خانم تقدير هر به
است ، منفي پيامدهاي داراي و مخرب بينالمللي عرصههاي در كشور اين سياست كه است
چنين خاورميانه در هم و ميكند حمايت تروريسم از جهان سطح در هم ايران كه چرا
".ميكند دنبال را سياستي
شهادتطلبانه حملات ساختن متوقف براي تلاش چارچوب در آمريكا رئيسجمهور بوش جورج
به كه بود خواسته ايران از اسرائيليها تلافيجويانه حملات آن تبع به و فلسطينيها
ساخت نشان خاطر ادامه در رايس كوندوليزا خانم.دهد خاتمه تروريسم از خود حمايت
تغيير را ايران رفتار ميتوان خارجي فشار طريق از كه گفت قطعيت با نميتوان البته"
از ايراني اصلاحطلبان آمريكا رئيسجمهور ملي امنيت مشاور اعتقاد به."خير يا داد ،
كه داشت انتظار آنها از نميتوان بنابراين و نيستند برخوردار ايران در چنداني نفوذ
.شوند ايران اسلامي جمهوري خارجي سياست در تحولاتي سرمنشاء
شمار به ايران متحد نزديكترين سال 1979 تا آمريكا متحده ايالات است ، گفتني
چيز همه اسلامي انقلاب پيروزي و سال اين در پهلوي شاه محمدرضا سقوط با اما.ميرفت
را خود ديپلماتيك روابط انقلاب پيروزي از پس مدتي كشور دو حال هر به.كرد تغيير
سفارت ايراني تندرو انقلابيهاي از عدهاي سال 1980 در آنكه از پس و كردند قطع
يكديگر سرسخت دشمن به آمريكا و ايران درآوردند ، خود اشغال به را تهران در آمريكا
به سفارت كاركنان از تن تهران 52 در آمريكا سفارت اشغال جريان در شدند تبديل
رايزنيهاي از پس و بودند ايرانيها گروگان سال يك از بيش آنها.شدند گرفته گروگان
رئيسجمهوري بيلكلينتون جمهوري رياست دوران در شدند آزاد كشور دو ميان فراوان
محمد آقاي.شد نزديك ايران به حدودي تا ديگر بار يك متحده ايالات آمريكا سابق
عنوان به است ، شده برگزيده ايران رئيسجمهور عنوان به سال 1997 در كه خاتمي
متحده ايالات رسمي مقامات البته.ميشود شناخته جهان سراسر در اصلاحطلب چهرهاي
توانست ، خواهند ايراني اصلاحطلبان آيا كه ندارند اطمينان بابت اين از آمريكا
ايران در دموكراسي استقرار براي را راه و داده صورت كشورشان در سازندهاي تغييرات
بنيادگرايان و اصلاحطلبان ميان مبارزه كه است آن واقعيتخير يا سازند ، هموار
اصلاحطلبان عايد مبارزه اين از نتيجهاي هيچ تاكنون و دارد ادامه همچنان ايراني
.است نشده
از برخي":گفت ايراني محافظهكاران موقعيت به اشاره با رايس كوندوليزا خانم
تبديل ياس به را مردم اميدهاي تمام همچنان كه دارند وجود ايران چهرههادر
".ميكنند
ما":ساخت نشان خاطر ببرد ، نام خاصي كشور از آنكه بدون آمريكا ملي امنيت مشاور
مسئله اين به بايد ما و نيستند اصلاحپذير شرور واقعا رژيمهاي كه بدانيم بايد
تحمل را آنها اينكه نه كرد ، برخورد رژيمها گونه اين با بايد كه باشيم داشته توجه
".نمود
عليه خطرناكي سناريوي شكلگيري از رايس كوندوليزا خانم تازه اظهارات حال هر به
و اروپاييها احتمالي مخالفت كه كرد تصور نبايدميكند حكايت واشنگتن در ايران
اين اجراي از مانع ميتواند ، آمريكايي خودسرانه سياستهاي با جهان كشورهاي ساير
هيچ كه است كرده مطمئن را آمريكاييها افغانستان جنگ تجربه كه چرا.شود سياستها
.ندارند دنيا بقيه به نيازي
اشپيگل:منبع
.نيست همشهري ديدگاه بيانگر ستون اين مقالات
مستوفي خان حسنعلي خاطرات
نصرآباد زرويي ابوالفضل
:مقدمه
حسين ميرزا به المسمي كجمدار ، سپهر خورده زمين بيمقدار ، ذره اين گويد چنين
رنگارنگ طبيعت اشخاص ، و ابدان تعداد به و است گونهگون آدميان ، طبايع كه پيشكار
آن صاحبان و ميافتد مطابق يكديگر با مذاق حيث از كه طبايع بسيار چه.يافت توان
.ميآورد در زهره و سلك يك به باشند ، دور هم از گرچه را طبايع
باب در مبسوطي شرح بخش اين در پيشكار ، حسينخان ميرزا جناب]..بشري طبايع در پس
و هستي حقيقت به اعتنا لزوم و يكديگر بر سيارات و كرات متقابل تاثير و عرض و جوهر
عميق درك نشاندهنده كه ميدهند دست به ذات و ماده درباره حكيم كنفوسيوس عقايد
ايشان 43 از عذرخواهي با مجال ، تنگي دليل به معالوصف.است فلسفه و منطق از ايشان
[ويراستار.شد حذف مقدمه ، متن از صفحه
در نه است ، فيالضمير ما اندراج ياراي را حقير اين نه خاطرات ، اين باب در اما و..
شان در گفت ميتوان چه.است نيازي كمترين ، اين الكن بيان به را استادي حضرت قائل
.نيست پوشيده كسي بر وجودش نور كه درخشان آفتاب اين
رسيد چاپ به "مهر" [هفتهنامه] روزنامچه در اين از پيش خاطرات ، اين بخشهايياز
آن نشر ادامه خارجه ، بلاد به ايشان متوالي سفرهاي و استادي حضرت كسالت دليل به اما
.نگرديد
اندود لاجورد طاق اين بر است فرشتهاي"
"ديوار كشد مردمان آرزوي پيش كه
:باب اين در هم و
دلدادگان كوي در كشيدند"
"ديوارها كام ، و دل ميان
از و روشن خويش ، جمال نور به را هموطنان محفل استادي حضرت كه المنه و للهالحمد
.است خوب بسيار اطبا ، گواهي به نيز ايشان مزاجي وضع و فرمودند مراجعت سفر
مباد نيازمند طبيبان ناز به تنش"
"مباد گزند آزرده نازكش وجود
.كرد روشن را معاصر تاريخ پنهان زواياي از بسياري رسيد ، چاپ به اين از پيش چه آن
ندارد؟ تاريخي سنديت سال 1925 ، در پهلوي رضاشاه تاجگذاري نداند كه كيست ديگر امروز
تهران كجاي در او مدفن كه نداند و نباشد خبر با هيتلر مرحوم كار پايان از كه كيست
است؟ واقع
ميدانست كسي چه نبود ، مستوفي حسنعليخان سرپروفسور استادي حضرت ارجمند خاطرات اگر
چاپ از قبل تا است؟ داشته حضور ايراني يك تنها "هايلاسلاسي" تاجگذاري مراسم در كه
كسي چه سفارش به "باك پرل" خانم "خوب خاك" كتاب كه ميدانستند نفر چند خاطرات ، اين
.ديگر نكته صدها و دهها و شد؟ نوشته
سياست هنر ، فرهنگ ، عرصه بزرگمرد اين خاطرات از بخشهايي اين از پيش كه آنان باري ،
و جذابيت حيث از ارزشمند ، كتاب اين از سطر هر كه واقفند خواندهاند ، را تاريخ و
.ميكند برابري تاريخي مجلد چند و چندين با سنديت
عين به زر اوراق اين در جهان سياست و فرهنگ تاريخ ، جنبانان سلسله كه ميرود انتظار
.صلاحپذيرند كه باشد.بنگرند عبرت
.مباد اين جز و باد چنين
بياعتبار بيمقدار حقير
|