نام به چيزي;شد بيدار ناگهان جهان
دارد وجود فلسطين
بخش -ايران در نظرسنجي طرحهاي آسيبشناسي
پاياني
نام به چيزي;شد بيدار ناگهان جهان
دارد وجود فلسطين
فلسطين مردم نبرد درباره ماركز گارسيا گابريل بيانيه
:اشاره
مردم كشتار نوبل ، جايزه برنده و جهاني نامآور نويسنده ماركز ، گارسيا گابريل
كشتار و قتل در نوبل جايزه نامزد را او و كرده محكوم را شارون آريل توسط فلسطين
.است كرده
شگفتي رسيده بهچاپ اردن "الراي" روزنامه در آن عربي ترجمه كه مقالهاي طي ماركز
كه نابودكنندهاي جنگ برابر در مقاومتش و فلسطين ملت قهرمانيهاي به نسبت را خود
نخستوزيراسبق) بگين مناخيم دستيابي وي.است نموده ابراز گرفته ، قرار آن معرض در
مثابه به شد ، اعطا وي به جنايتهايش تكريم در كه را نوبل صلح جايزه به (اسرائيل
.است كرده قلمداد جهان عجايب از يكي
:ميآوريم را "تنهايي سال صد" نويسنده مقاله از بخشهايي اينجا در
انديشه و فرهنگ گروه
در -را نوبل صلح جايزه بگين ، مناخيم همانند شخصي كه دنياست شگفتيهاي از واقعا
مكتب شاگردان بهترين توسط گذشته سالهاي طي كه جنايتكارانهاش سياستهاي تكريم
اعتراف تا ميكند ايجاب عينيت اما.كند دريافت -يافته فراوان گسترش نئوصهيونيسم
.است مكتب اين ساعي شاگرد شارون ، آريل يافت برتري همگان بر كه كسي كنيم
دنيا شگفتيهاي از -درواقع -نوبل ، صلح جايزه به بگين مناخيم دستيابي حال ، هر به
از ;دارد وجود هم اين از عجيبتر و شگفتيهاست از سرشار جهان كه اين و ماند خواهد
.نميكاهد من شگفتي ميزان
بگين ، مناخيم.نيست آن تغيير براي راهي هيچ و افتاد اتفاق حادثه اين كه است آن مهم
دريافت مصر هنگام آن جمهوري رئيس انورسادات با همراه را سال1978 نوبل صلح جايزه
از فقط را صلح پايههاي كه بود برقي و پرزرق معاهده براي پاداش نوعي امر اين.كرد
.نهاد بنا -عربي -طرف يك سوي
.بود متفاوت ديگري با يكي سرنوشت اما كردند تقسيم هم ميان را جايزه دو اين
كشورهاي همه درون در آتشفشان انفجار انورسادات ، توسط شده امضا معاهده پيامدهاي
را خود زندگي اكتبر 1981 ، روزهاي از يكي بامداد در وي ، آن بر افزون.بود عربي
با تا بود سبزي چراغ مثابه به معاهده اين خود بگين ، مورد در اما.نمود آن هزينه
ادامه همچنان لحظه اين تا كه دهد ادامه صهيونيسم طرح تحقق به ابتكاري ابزارهاي كمك
دو -صلحجويانه -تا ساخت فراهم وي براي را لازم پوشش آغاز در نوبل ، جايزه.دارد
.ببرد سر را بيروت درون اردوگاههاي فلسطيني آوارگان از تن هزار
رفته فراتر بگين مناخيم شخص از نوبل صلح جايزه نيز و كمپديويد پيمانهاي بيگمان ،
در را -شارون آريل آن جديد ناظم بهويژه و -نئوصهيونيسم مكتب شاگردان بهترين و
جهت در سريعتر و بيشتر گامهاي برداشتن براي را راه نوبل ، صلح جايزهاست برگرفته
در (يهودينشين) شهرك هزاران ساختن باعث نيز و كرد باز فلسطين ملت نابودي
.گرديد فلسطين شده غصب سرزمينهاي
نازيهارا اعمال فكري بستر و زمينه -ميكنيم مقاومت فراموشي برابر در كه -ما
سرزمينهاي اشغال در توسعهطلبانهاش طرحهاي به دستيابي براي هيتلر.نكنيم فراموش
سرزمينهاي كه كرد اعلام صراحتا بگين.داشت تاكيد "حياتي عرصه" نظريه بر ديگران ،
آنها بازگرداندن خواستار ندارد حق كس هيچ و است يهوديان ملك سال1967 ، شده اشغال
.شود
وي نظر از.گذاشت يهود مساله نهايي حل را نامش كه بود چيزي بر هيتلر دوم تاكيد
كشتارهاي آن رخدادهاي بازگويي در.بود مناسبي راهحل زندانيان ، نام بد اردوگاههاي
شش داستان اما.كنند توجيه را ديگري جمعي كشتارهاي تا شد آنقدراغراق جمعي
باز براي را زمينه تا شد ضميمه يهود خرافات سرمايه به هيتلر قرباني يهودي ميليون
.كنند آماده -نوبل صلح جايزه پوشش زير -آن ارتكاب توليد
ملت يهوديان ، كه داشت قرار مبنا براين صهيونيستها "حياتي عرصه" نظريه
سال در "اسرائيل" نامشروع كشور بدينسان و بيملت ، سرزمين فلسطين ، و بيسرزميناند
در كه هست ملتي فلسطين ، در و دارد وجود ملتي كه شد آشكار وقتي اما.شد ايجاد 1948
فلسطين ملت نابودي نيايد ، در اشتباه نظريه اين كه آن براي دارد ، سكونت سرزمينش
انجام روشمند شكلي به تاكنون پيش سال پنجاه از كه است كاري اين و يافت ضرورت
مثابه به ديويد ، كمپ معاهده و بگين مناخيم به نوبل صلح جايزه اعطاي اما.ميگيرد
زير گروهي رسانههاي.نميشناخت جرم را آن كسي كه بود كشتار براي بينالمللي اجازه
عقده از راه اين در و كنند قانع اكاذيب اين با را غرب ابلهان توانستند يهود سيطره
كه اين تا شمردند مجاز را بيشتري كشتارهاي آنان.نمايند بهرهبرداري قاتلان گناه
وجود به توجه كه چه آندارد وجود فلسطين ملت نام به چيزي كه شد بيدار ناگهان جهان
با درگوشي همگانداشت قرار نابودي معرض در كه بود ملتي ناله برانگيخت ، را ملت اين
دلايلي به سالها اين طي كه هست فلسطيني ملت اينجا در ظاهرا پرداختند ، نجوا به هم
شب يا "گرفتن ناديده" نام به منطقهاي در عملا فلسطين ، ملت.بود انظار از دور
بهترين از گروهي را حل راه كرد؟ بايد چه اكنون خب ، .بود شده پنهان قانوني وجدان
بدون سرزمين بايد نظريه آن طبق فلسطين:دادهاند ارائه نئوصهيونيسم مكتب شاگردان
مقاومت نابودي برابر در و ميشوند زياد خرگوش همانند كه كساني بايد و شود ملت
.گردند نابود جويانه صلح ميكنند ،
و شد مرتكب را شتيلا و صبرا كشتارهاي -نوبل صلح جايزه پوشش زير -شارون كه هنگامي
ژنرال وقتي.بودم پاريس در تصادف برحسب رساند ، قتل به را لبناني و فلسطيني سيهزار
.بودم پاريس در نيز كرد تحميل لهستان ملت اكثريت بر را نظاميان حاكميت ياروزلسكي ،
شمار شخصا من.شد آنان خشم باعث كه داد تكان را اروپا آنچنان لهستان بحران
.ميكرد محكوم را لهستان در آزادي سركوب كه كردم امضا را بيانيهها از فراواني
"پيراديبار" تئاتر در لهستان ملت قهرمانيهاي بزرگداشت براي كه مراسمي در همچنين
وقتي لهستان ، برعكس اما.كردم شركت بود شده برگزار فرانسه فرهنگ وزارت همت به و
به علم با.گرفت فرا را اروپا وحشتناكي سكوت كردند اشغال را لبنان شارون نيروهاي
قابل داد رخ لهستان در چه آن با اينجا در آوارگان ، يا شدگان كشته شمار كه اين
به -قدرتها ابر ميان برادري خواهان كه شوروي نظريه اين حال همان در.نيست مقايسه
.داد نشان را خود -است كشتاري نوع هر و ملت هر حساب
نبود ، بينالمللي وفاق در اخلال يا ستيزي سامي به اتهام از هراس اگر بيگمان
كه -كشتارها اين عليه اعتراض خواهان كه دارند وجود جهان گستره در فراواني صداهاي
فداي را جانشان كه ميدانند اينان آيا نميدانم من.هستند -دارند ادامه تاكنون
هيچ واقع در ايستاد؟ آن برابر در تحقير بدون نبايد كه ميكنند قيمتي ارزان تحريكات
من باشيم؟ قفا در زبان بايد هنگام چه تا.است نكشيده رنج فلسطين ملت همانند ملتي
به مرا وزارتخانهاي هيچ سرپرستي تحت يا تئاتر هيچ در نديدم را كسي روز همان از
.كند دعوت فلسطين ملت قهرمانيهاي تكريم جشن
به نسبت را خود نفرت من.كنم امضا انفرادي شكل به را بيانيه اين تا شد باعث اين
من براي.ميدارم اعلام ميشود ، مرتكب نئوصهيونيسم مكتب روزه همه كه كشتارهايي
براي را شارون آريل من.ندارد اهميت حرفهاي كمونيستهاي ضد يا كمونيستها ديدگاه
با نامم ارتباط از من بگويم بدهيد اجازه.ميكنم نامزد كشتار و قتل نوبل جايزه
فلسطين ملت قهرمانيهاي به نسبت را خود نامحدود شگفتي من.شرمندهام نوبل جايزه
يا بزدل روشنفكران و [آمريكا] ابرقدرت انكار رغم به كه ملتي.ميدارم اعلام
برابر در همچنان ملت ، اين وجود به نسبت عربها از برخي حتي يا گروهي رسانههاي
.ميكند پايداري نابودي ،
.ميكنم امضا ماركز گارسيا گابريل خود نام به را بيانيه اين من لذا ،
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه
بخش -ايران در نظرسنجي طرحهاي آسيبشناسي
پاياني
انقلاب از بعد نظرسنجي طرحهاي
:از عبارتند اسلامي انقلاب بعد در نظرسنجي با ارتباط در اشاره مورد دورانهاي
انقلاب پيروزي از متاثر فضاي نوعي حاكميت بدليل دوران اين در:سالهاي 671357 -
تعريف و مشخص كاملا محدوده تحميلي ، عيار تمام جنگ يك در ايران جدي درگيري اسلامي ،
نظرسنجياز به چنداني نياز آن ونظاير دولتي اقتصاد نسبتامطلق حاكميت سياسي ، شده
ميراث مختصر و نميشد احساس بازار تحقيقات حتي يا سياسيو مسائل در عمومي افكار
نظرسنجيهاي.ميشد سپرده فراموشي دست به آرام آرام نيز گذشته از باقيمانده علمي
.است بوده دولتي ويژه ارگانهاي كمخاص بسيار حد همدر آن آمده بهعمل
فرهنگي ، رونقپذيري اجتماعي ، اقتصادي ، توسعه اول برنامه شروع:سالهاي 731368 -
خارجي و داخلي ابعاد تثبيتبيشتر رقابتي ، روندهاي شدن مطرح و بازار اقتصاد تدريجي
اقتصاديجهت و سياسي عرصه در را نظرسنجي بحث سازندگي ، دوران شروع و نظام
بخشيد ، علم از شاخه بدين تازهاي حيات و نمود خارج انزوا از خصوصي و دولتي ارگانهاي
در ويژه عمل قوت داراي تحقيقاتي كارهاي علمي جامع ادبيات وجود عدم بدليل متاسفانه
.نميشود ديده دوران اين
توجه و شدن مطرح سياسي ، فضاي تدريجي شدن باز بدليل سالها اين در:سالهاي 801374 -
توجه عمومي افكار پاسخطلبي و اقتصادي و فرهنگي ابعاد در خصوصا فراملي ابعاد به
به متاسفانه كه پذيرفت صورت فرهنگي حتي و اقتصادي و سياسي عرصه در نظرسنجي به جدي
قوي چندان نه كارهاي شاهد سياسي عرصه در خصوصا خاص عديدهاي ويژه ارتباطات دليل
بحث) سياسي نظرسنجي بر تاكيد با نظرسنجي مبحث بر آسيبشناسانه بحث.ميباشيم علمي
با (.دارد علميتر كارهاي سمت به بهتري جهتگيري خود ، انتفاعي ماهيت بدليل اقتصاد
ارزششناسانه و روششناسانه معرفتشناسانه ، هستيشناسانه ، ديدگاههاي نظرگيري در
:ميباشد زير موارد نظير مواردي مبين
از برخي و محققين كه است شده ديده كرارا:نظرسنجي و نظرخواهي بين تمايز عدم -
تعدادي يا خاص نفر چند پرسشاز با (..و تلويزيون يا روزنامه) جمعي ارتباطي وسايل
خود كار توجيه در و كرده ويژهاي غيرهدفدارادعاهاي شكل به هم آن افراد از
نظير پوششهايي از استفاده با نيز افراد اين از برخي و ميكنند مطرح را بحثنظرسنجي
خود فعاليت توجيه كيفيگراقصد روشهاي و كيفي پارادايم مسير در حركت و بهكارگيري
.دارند را
از برخي در:واقعي اطلاعات ارائه بهجاي اطلاعاتسطحي از تودهاي جمعآوري -
طرحها مجريان نظرسنجي ، مبحث بر كارفرما ناقص اشراف بهدليل كه ميشود ديده موارد
.كردهاند اكتفا نظرسنجي طرحهاي قالب در سطحي و پراكنده مطالب يكسري ارائه به
پايايي و روايي سنجش چند هر:طرح پايايي رواييو عدم يا پائين پايايي و روايي -
توجيهي ولي است مشكل كاري تحقيق ، روند در آنها انواع داشتن ملحوظ و تحقيقاتي كار
و كاري چنين انجام بري زمان بهدليل كه است شده ديده.نيست آنها به توجه عدم جهت
.ميشود ديده كمرنگ بهصورت بخش اين نظرسنجي طرحهاي اكثر در زمان كمبود
نگاه در:تصادفي گزينش و نمونهگيري روش آماري ، جامعه انتخاب در كافي تسلط عدم -
ميرسد بهنظر ويژه مخاطبان از اطلاعات از تودهاي جمعآوري بهصورت نظرسنجي ، اول
شيوه و نمونهگيري روش آماري ، جامعه دقيق انتخاب حساسيتموضوع بهدليل كه حالي در
.است اصليكار اركان از گزينشتصادفي
يا موسسات در خصوصا بعد اين:حركت استراتژيكلي نبود و هدفمندي عدم -
چندين است ممكن يعني ميشود ديده بيشتر هستند كار توالي نيازمند كه فعاليتهايي
وگاهي نشود ديده حركتي روند بين ارتباطي هيچگونه ولي پذيرد نظرسنجيصورت نوبت
ضمانت هيچگونه از عمل بعد در كه شود تعريف مبهم آنقدر حركت استراتژي وجود با
آسيبپذيري از دولتي بخشي بين فعاليتهاي مورد در امر اين.نباشد برخوردار اجرايي
.است برخوردار بالايي بسيار
تحليل آنها از ومهمتر آماري روشهاي بر محقق ضعيف اشراف:نادرست تحليل شيوههاي -
با ارتباط مباحث خلط مثال ميگردد ، بهعنوان حقايق دادن جلوه وارونه سبب آماري ،
.آن نظاير و پيوند با ارتباط وابستگي ، و همبستگي معلولي ، و علت
و محقق توسط آمده سوگيريهايبهعمل:كار روند در تحقيق عوامل يا محقق سوگيري -
در شايع انحرافات ديگر از تحقيقات روند در (...و كارشناسان پرسشگران ، ) تحقيق عوامل
اتفاق ندانسته حتي يا و دانسته بهشكل ميتواند سوگيريها اينست نظرسنجيها
بيان نحوه و استفاده مورد گفتار نوع پرسشگر ، ظاهر يا پوشش از شكلخاصي نظير بيفتد
.خود هدف و مقصود
يا اعتماد ضريب بهعنوان را ضريبي هميشه علم در:قاطع حكم بيان و نسخهپيچي -
حدود 95 در ضرايبي انساني علوم با مرتبط تحقيقات در كه ميگيرند نظر اطميناندر
ضرايب به محققينتوجه كه ميشود ديده گاهي.ميباشند مقبول ضرايب درصداز يا 99
دسترسيپيدا بالا اطمينان ضرايب به وقتي حتي و مينمايند فراموش را اطمينان
.ميكنند قاطع حكم ارائه به اقدام ميكنند
ذاتي نيازمندي و نظرسنجي تحقيقات در تحقيق روند بر حاكم اضطرار وجود با:بهنگامي -
دادن ارائه بههنگام جهت لازم قدرت از طرح مجري كه ميشود ديده عمل ، بهسرعت آن
اصطلاحا نظرسنجي ، اطلاعات ذاتي ماهيت بهدليل حالت اين در نيست ، برخوردار نتايج
.ميدهد دست از را خود كاربرد قابليت و ميسوزد اطلاعات
كه برميگيرد در را نظرسنجي آسيبشناسيتحقيقات ابعاد از بخشي تنها بالا موارد
ديده ومحققين احزاب دولتي ، دواير توسط آمده بهعمل نظرسنجيهاي عظيمياز خيل در
.است شده
نيا قلي محمد جواد
|