خالي دستهاي
"مرده زيبا تنهاترين" نمايش درباره
15-لينچ زبان از لينچ
جهان تئاتر
خالي دستهاي
ايران در نمايشي آثار نشر وضعيت از گزارشي
فراواني افتوخيزهاي با نمايشي هنرهاي تخصصي كتابهاي انتشار ايران در همواره
است نشده ورجوع رفع مشكل اين هم هنوز و است بوده روبهرو
نقديپري ليلا - آشفته رضا
چشمگيري افت با نمايشي آثار نشر زمينه در امسال كتاب بينالمللي نمايشگاه
بودهاند ، فعال آثار گونه اين نشر زمينه در تاكنون كه انتشاراتي.است شده روبهرو
.باشند حاضر نمايشگاه در پر دست با نتوانستهاند
فراواني افتوخيزهاي با نمايشي هنرهاي تخصصي كتابهاي انتشار ايران در همواره
.است نشده ورجوع رفع مشكل اين هم هنوز و است ، بوده روبهرو
سوفوكل ، شكسپير ، همانند بزرگاني آثار دورههاي راحتي به شمسي ، و 50 دهههاي 40 در
اونيل ، يوجين ويليامز ، تنسي استريندبرگ ، پيراندللو ، يونسكو ، بكت ، چخوف ، برشت ،
جهان معتبر نمايشنامههاي پروپاقرص خوانندگان اختيار در...و ايبسن ميلر ، آرتور
فرسي ، نعلبنديان ، رادي ، بيضايي ، ساعدي ، _ ايراني نمايشنامههاي حتي وميگرفت قرار
سالهاي در اما.مييافت راه كتاب بازار در منظم و مرتب طور به هم _...و خلج
و است دردسترس دنيا در شده منتشر آموزشي و نمايشي آثار از دقيقي اطلاعات نه اخير
آن نشر در بيتوجهي اين البته.مييابد راه كتاب بازار به نمايشي آثار جديدترين نه
هم و نامنظم اطلاعرساني و تبليغ به نقص اين بلكه ندارد ، مخاطب به ارتباطي چنان
.ميكند پيدا ربط فرهنگي مسئولان حمايت عدم چنين
هنرهاي مركز و نيلا سروش ، روشنگران ، صنوبر ، كوتاه ، تجربههاي انتشارات امسال
چاپ تجديد يا و خالي دست با هستند ، فعال نمايشي كتابهاي نشر زمينه در كه نمايشي
كيفي رشد با هرگز بيتوجهي اين.شدهاند حاضر كتاب نمايشگاه در قبل سالهاي آثار
و بكر نمونههاي شاهد شهرستانها از برخي و تهران تالارهاي در كه نمايشي آثار
فارغالتحصيلان و دانشجويان تعداد ديگر طرف از.بود نخواهد بودهايم ، شايستهاي
آثار مطالعه خواهان زيادي علاقهمندان همچنين و است فزوني روبه سال به سال تئاتر
كتابهاي نشر با رابطه در كه احتمالي موانع برداشتن با بنابراين.هستند نمايشي
و آمار به ميتوان بعد و بود ، اميدوار بهتري آينده به ميتوان دارد ، قرار نمايشي
ميدهد ، كتاب نشر درصدي چند پيشرفت از خبر كه نمايشي هنرهاي مركز سوي از كه ارقامي
.كرد اعتماد
بقيه و كرده منتشر را نمايشي آثار تعداد بالاترين كتاب ، عنوان با 20 فردا نشر
آمار اين مجموع در و دادهاند ، اختصاص خود به را عنوان از 10 كمتر هم ناشرين
هر در را كتاب نشر اينها از بيش بايد باشد ، ما فرهنگي رشد جوابگوي نميتواند
.برد بالا فرهنگي ، نشانه يك عنوان به تئاتر خصوص به - مقولهاي
حمايت
وزارت و نمايشي هنرهاي مركز سوي از يارانهاي و اعتباري حمايت به نياز ناشرين
فعال نمايشي آثار نشر زمينه در حاضر حال از بهتر تا دارند اسلامي ارشاد و فرهنگ
.بشوند
"مكبت" چرمشير ، محمد نوشته "است اسب باد ، " نمايشنامههاي كه صنوبر انتشارات مدير
اردشير نوشته "تيتي ماه" مهندسپور ، فرهاد و چرمشير محمد بازخواني "ديرراهبان" و
نمايشي هنرهاي مركز حمايتهاي درباره است ، كرده منتشر سال 80 در را صالحپور
و "مكبت" نمايشنامههاي از محدودي تعداد كه بود اين مركز كمك تنها:ميگويد
.است كرده خريداري ما از را "ديرراهبان"
و ميداند آن ناعادلانه و نامناسب توزيع در را نمايشي كتابهاي نشر مشكل عمده وي
خاصي جلوه از هم نمايشي آثار فروش تا بشود حل بايد مشكل اين كه است معتقد
.شود برخوردار
نشر.هستند متمركز شهرستانها در كه است انتشاراتي دامنگير بيشتر توزيع مشكل
مورد بيشتر ناشرين بقيه به نسبت ميكنند ، فعاليت اصفهان در دو هر كه فردا و صنوبر
.ميگيرند قرار كتاب توزيعكنندگان كملطفي
است ، تقيان لاله مديريت به نمايشي انتشارات گرداننده كه نمايشي هنرهاي مركز
يك براي تعداد اين البته است ، شده حاضر نمايشگاه در تازه كتاب عنوان با 9 امسال
كند ، اقدام موثرتر بسيار نمايشي آثار توزيع و نشر روند در ميتواند كه دولتي مركز
خريداري با ميتواند نمايشي هنرهاي مركز كه صورتي در.نيست دلچسب و خوشايند چندان
در نمايشي انجمنهاي فرهنگي - علمي بار تقويت باعث خصوصي انتشارات از نمايشي آثار
.بشود ايران نزديك و دور شهرستانهاي
با وقت اسرع در كه است شهرستاني تئاتريهاي براي مبرمي ضرورت و نياز اين اصلا
.شوند واقع پويا و موثر خود شهرهاي فرهنگي تعالي جهت در نشر تازههاي به رجوع
مطرح تئاتر اهل بين در بيضايي آثار نشر واسطه به تاكنون كه روشنگران انتشارات
نوشته) افرا انتشار و نكرده انتخاب نشر براي هم كتاب عنوان يك حتي امسال است ، شده
انتشارات اين مدير لاهيجي شهلا.است نشده ممكن جانبي دلايل به بنا هم (بيضايي بهرام
كه نمايشنامههايي و ميداند ، ايران در برجسته آثار نبودن در را بيتوجهي اين دليل
و تجربي قابليتهاي داراي بيشتر لاهيجي نظر از شدهاند ، اجرا شهر تئاتر در
مطرح كشور سطح در حرفهاي آثار عنوان به نميتوانند و هستند ، اجرايي پتانسيلهاي
.بشوند
تجديد بار سومين و دومين براي را خود قبل سالهاي آثار امسال روشنگران انتشارات
برنامهريزي عدم فرهنگي ، مسئولان بيمهري و بيتوجهي است ، ذكر شايان است ، كرده چاپ
از نمايشي آثار نشر نبودن روز به و تبليغ عدم نمايشي ، آثار نشر از اصولي حمايت و
.باشد دخيل نمايشي آثار نشر افت در ميتواند كه است عواملي جمله
"مرده زيبا تنهاترين" نمايش درباره
فرزانه سام
ميرود صحنه روي هنر تالار در روزها اين كه است نمايشي "مرده زيباي تنهاترين"
رفتنش نشده خبر با نمايش اين آمدن از كس هيچ تماشاچي ، بدون و صدا و بيسر و آرام
بود شده اجرا شهر تئاتر در نمايش اين اگر افسوس ، .فهميد نخواهد كس هيچ نيز را
يا انجمن بسا چه ميگرفت شكل آن بر دورو بحثهايي و داشت زيادي تماشاگران قطعا
مركز دوستان است بهتر واقع ، در ميكرد برگزار بررسي و نقد جلسه آن براي نيز كانوني
روسيه ابراتسف جشنواره در كه است نمايشي همان اين كه نكنند فراموش نمايشي هنرهاي
.كرد صدا سرو كلي و درآمد اجرا به
خط روي خط متاسفم" معروف نمايشنامه شده عروسكي و صحنهاي نسخه نمايش اين اما و
نمايشنامه اين است شده پخش بارها نيز ايران راديوي از كه است فليچر نوشته "افتاده
علت به همسرش با تلفني تماس هنگام كه است فلج زني داستان است شده نوشته راديو براي
آدمي كشتن از نفر دو آن طي كه ميگيرد قرار مشكوك مكالمه يك جريان در تلفن اختلال
حوادث.است زن خود مقتول اما ميكند ، فرد آن نجات در سعي او.ميزنند حرف هم با
اجراي مناسب را نمايش ويژگي همين و ميگذرند تلفن خطوط پشت همگي نمايشنامه اين
.است كرده راديويي
داستان ديگر دنياي از و مرده كه هستيم روبهرو زني با اثر اين صحنهاي اجراي در
نوجوانان براي اگر خصوصا - عروسكي نمايش خصوصيات از يكي.ميكند تعريف ما براي را
هر و نميكند حركت عروسك صورت اجزاي است شخصيتها و صحنه پويايي و تحرك - باشد
براي.نميكند حركت انسان يك نرمي به عروسك بدن باشند ماهر عروسكگردانها هم چقدر
راديويي ، متني انتخاب.ميدهد جذابيت صحنه به كه است آن حركات وبعد عروسك صداي همين
و است پرخطر كاري عروسكي اجرايي براي باشد ، داشته ميتواند را حركت كمترين كه
تمهيدات سراغ كه اين از قبل.گرفت نظر در صحنه در تحرك ايجاد براي چارهاي بايد
كارگردانهاي از يكي انصاري آزاده نظر برويم ، جذابيتها اين ايجاد در معاصر گروه
نمايش حوزه من گمان به":بخوانيد راديويي و عروسكي تئاتر درباره را نمايش اين
بسيطي فرصت و مجال آن و دارد اساسي و مهم بسيار تشابه يك عروسكي نمايش و راديويي
نمايش در نوعي به هم و عروسكي نمايش در هم دارند خيال پرواز براي دو هر اين كه است
از بسياري ميتوان خاص ، ويژگيهاي و توانمنديها از برخورداري دليل به راديويي ،
".ساخت ممكن را ناممكنها
صحنه بر را متفاوت دنياي دو نمايش ، اين ديگر كارگردان محمداعلمي ، همراه به انصاري
نور با چيز همه و است تاريك زن مرگ از پس دنياي كه صورت اين به ساختهاند خود
و پروژكتور با كه است روشن دنيايي زن مرگ از قبل دنياي اما ميشود ديده شبرنگها
دستمالي.ميشود خلق زيبايي تصاوير زن مرده دنياي در.ميشود روشن موضعي نورهاي با
رقصي يا.ميرقصند هنوز كفشهايش اما مينشيند بعد ميآيدو زن سمت به پروازكنان
قياس در پرجنبوجوش و زيبا تصاوير اين مجموع.دارد ديگر كفشهاي با او كفشهاي كه
.است مدت كوتاه بسيار است ، ثابت صندلي روي عروسك ، كه باقينمايش با
تنها زن اين كه جايي آن از":ميگويد نمايش عروسك بودن ساكن درباره انصاري آزاده
كرديم سعي ما بنابراين است تلفن بيرون دنياي با او ارتباطي راه تنها و است افليج و
".برسيم عروسكها بيروني بافت حتي و قصه ساختوساز به او ذهن دريچه از
.ميكند آماده برنامه اجراي براي را خود مردگان دنياي در زن.ميشود شروع نمايش
متوجه كنيم نگاه نمايش كل به ديد اين با اگر.است فلج او كه ميشويم متوجه ما بعد
كه اين از هم زندگي طول در است شده كشته بودن فلج خاطر به زن يك ميشويم
راه عقده او كه كرد تصور ميتوان بنابرايناست بوده ناراحت برود راه نميتوانسته
حركات مردگان دنياي بخش در ميتوانستند كارگردان دو اين همين براي.داشته رفتن
باره اين در انصاري.درآورند شدن يكنواخت از را كار و بدهند عروسك به بيشتري
ما نمايش حال هر به.نكردهايم خلق شاهكاري كه هستيم واقف امر اين به":ميگويد
".است ديالوگ بر نمايش اتكاي آنها از يكي شايد كه دارد هم ايرادهايي
انصاري شد اجرا روسيه ابراتسف عروسكي جشنواره در اين از پيش مرده زيباي تنهاترين
تماشاگران از كه آنطور اما.بود آشنا روسي تماشاگران براي نمايش قصه كه ميگويد
اقسام و انواع ابراتسف جشنواره در ما".است بوده جذاب برايشان كار شنيدهاند
گاه و تصويري صرفا و بودند كلام بدون گاه كه كارهايي ديديم ، را عروسكي اجراهاي
بودند ، قصه و كلام به متكي بيشتر و بود كم آنها تصويري بار كه قصههايي برعكس
خوب و عاقلانه برخوردي كارها همه با بودند ، روسيه مردم عموما كه جشنواره ، مخاطب
آموخته روسي تماشاگر گويي كند ، ترك را سالن كه ديديم را تماشاگري كمتر ما و داشتند
بزرگي درس من شخص براي اين و ببرد را خود مخصوص لذت نمايشي هنر از چگونه كه است
تربيت و مخاطب به عروسكي نمايش مخصوصا ما تئاتر مشكلات از بسياري شايد.است
".برگردد او فرهنگي
15-لينچ زبان از لينچ
هستيم تعادل دنبال به ما همه
رادلي كريس:گردآوري
پوريا امير: ترجمه
براي واقعا اين آيا ميشود؟ بدتر يا ميكند فروكش وقت هيچ سردرگمي و تاريكي اين &
است؟ لازم كارتان
هميشه ، براي معتقدم جدي طور به.شد خواهد محو كسي هر برايميشود محو بالاخره
گم سردرگمي در و تاريكي اين در كه است لازم چرا نميدانم.نميماند همينطوري
زجر يا ميشود بيمار آدم وقتي خب ، ولياست لذتبخش واقعا آن از بخشي ولي بشويم ،
طعمه خانهاش يا ميشكند آدم قلب وقتي يا.نيست لذتبخش ديگر ميافتد ، ياگير ميكشد
.ميشود حريق
شويد؟ مسلط سردرگمي و تاريكي بر كه ميدهد را توانايي اين شما به هنري كار آيا &
است؟ محال واقعي زندگي در كه طوري
.كرد كنترل ميشود كه است چيزهايي تنها نقاشي و سينما.است همين دقيقا بله ، بله ،
روح براي.است قشنگي فرآيند مريي ، و مادي چيزي به آن برگرداندن و ايده يك گرفتن
ميشود كه است كاري بهترين اين من ، براي چرا؟ ميداند كسي چه !است هراسآور آدم ،
.كرد
ميآيد نظر به.هست تناسب عدم جور يك ميكنيد ، نقاشي كه اندامهايي و اشيا در &
مشكل هم كارها سادهترين انجام در حتي احتمالا.دررفتهاند زهوار و بدقواره ضعيف ،
"پيكز تويين" صحنه آن مثل مياندازد ، فيلمهايتان از مشخصي صحنههاي ياد مرا.دارند
در داغان و درب پولاسكي رونت ملاقات حين در ترومن هري كلانتر و كوپر ديل كه
.ميكنند پيدا مشكل شدت به گردان صندلي چند با بيمارستان ،
از يكي و است (كوبريك استنلي ساخته) "لوليتا" من محبوب فيلمهاي از يكي خب ،
را تخت ميسون ، جيمز و پيشخدمت.است تاشو تختخواب صحنه آن صحنههايش ، درخشانترين
.شود بيدار او نميخواهند آنها و است خواب سولاين كه حالي در ميبرند ، اتاق به
هم ماشينها و وسايل بعضي و ندارند مكانيكي كارهاي براي مناسبي ذهن آدمها بعضي
آنها در جفنگ چيزهاي خيلي.ندارند خوبي ميانه مصرفكننده ، با كه سادهاند آنقدر
بودند ، همانجا صندليها آن ميگرفتيم ، را "پيكز تويين" صحنه آن داشتيم وقتي.هست
آشكارا رونت ;باشند ساكت بايد ترومن كلانتر و كوپر.رفت پيش كمكم چيز همه بعد ولي
پديد جفنگ طنز نوعي همزمان ، و ميكند پرتنش را فضا همين و است عذاب و رنج در
و نشدهاند درست خوب خيلي چيزها بعضي كه است زندگي واقعيات از يكي اينميآورد
واقعا كردنشان تصوير البته و كرد تصوير را آنها بايد.ميشوند پيچيدهتر مدام
.است سخت
در تعادل ايجاد فيلمهايتان ، قوي آدمهاي و نقاشيها قوي اندامهاي و اشيا براي &
راه طرز در مثلا است ، طور اين هم ظاهري ابعاد در حتي گاه.است دشواري كار حيات ،
."پيكز تويين" در بابي مثل ;رفتن
هدف تعادل.ميكنيم تقلا تعادل ، كسب براي داريم ما همه من ، نظر در.است درست
جور يك كامل ، تعادل ميكنم تصور.است عظيمي چيز خيلي كامل تعادل خوب ، و است نهايي
شكل تعادل جور يك و ميشود چفت هم با چيز همه وقتها بعضي.ميآورد شعف و شور
.ميبرد ديگري دنياي به را آدمميشود هميشگي روزي ، يك.است موقت اين ولي ميگيرد ،
هيچ ولي برسند ، تعادل به تا زدناند پا و دست حال در همه.نامتعادلند خيلي حالا
سروكار كامل چيزهاي با كه است اين نميرسند ، كه اين دليل ميكنم فكرنميرسند وقت
سر آنها از عميق تفكر بدون واكنشها اين و ميدهند نشان "واكنش" مداوم و ندارند
و ميكنند رفتار احساسي اغلب ، .نميدهند نشان واكنش منطقي و فعال ذهنيت با.ميزند
.هست ما دوروبر ديوانهواري اوضاع هميشه همين ، براي
شخصيت مثلا كه معتقديد آيا است ، مهم شما براي قدر اين "تعادل" مسئله كه قبول اين &
ميرسد؟ تعادل جور يك به "آبي مخمل" پايان در بيومونت جفري
هست ديگر فكر ميليونها بيومونت ، جفري درون دراست جزئي و ظاهري تصويري فقط آن
نمايش اماسرگردانيها و آشفتگيها از انبوهي ;نميآيد در تصوير به فيلم در كه
در انگار ميآموزد ، را چيزي او شايد كه گفت ميشود.است غيرممكن چيز ، همه كامل
او.گفت ميشود را همين فقط.است برداشته قدمي ميشود ، منتهي چيزي به كه جادهاي
.است گرفته نتايجي آن ، از و داشته تجربهاي
ميخواهد تابلو هر انگار.ندارد وجود نور منبع از نشانهاي هيچ شما نقاشيهاي در &
است؟ طور همين بگذارد ، نمايش به را عشق از تهي و تاريك دنيايي
بخشهاي نگرفتهام ياد شايدزيباست واقعا نظرم در كه است تاريك چيزهاي همين
ميكنم فكر هرچند ، باشد دلپذير برايم كه طوري هم آن ;كنم نقاشي را زندگي روشنتر
به دارد نوعي به هم دايبنكورن ريچارد و ميكند را كار همين روسو.است شدني كار اين
بايد.است خشني و سازمانيافته كمدي عملا من ، تابلوي هر ولي.ميزند دست كار همين
اين:دارم دوست كه برسد حالتي همان به و باشد تزئين بدون و بدوي شود ، كار خشونت با
هر شكلها ، بين رابطه اما.من خود تا ببرد پيش و بكشد طبيعت بيشتر را تابلو كه
شايد كه ميآورد پديد حالتي "دلپذير" كلمه همين فقط و ;است دلپذير ديگري ، با كدام
دوست را آن ميگويد آدم باشد ، دلپذير واقعا چيزي اگر.كند پيدا ارتباط عشق با
تاريكيها جناح در وقتي حتي بنابراين ، .ميترساند را آدم يكجورهايي اين.دارد
تا دهد رخ شكلي همين و جا همين بايد ولي ميدهد ، رخ هم دلپذير خيلي اتفاقات باشيد ،
.باشم داشته دوستش واقعا بگويم ، چطور هم ، من
جملهاي تا شده چسبانده هم به و بريده كه هست منفردي حروف اغلب نقاشيهايتان ، در &
باب كه حروفي آن ياد به مياندازد ، "تويينپيكز" ياد به مرا هم باز اين.بسازد
شما كوتاه فيلم اولين ياد به البته و ;ميداد قرار قربانياش ناخنهاي زير قاتل
ميكند؟ جلب خودش به را شما كلمات ، و حروف چيز چه.ميافتم هم "الفبا"
اتفاقات درباره كردن فكر به را آدم كه است مهم جهت اين از گاهي نقاشي ، توي كلمات
و ميانگيزد بر مرا شكل نوعي عنوان به كلمه وقتها ، خيلي.واميدارد عرصه آن ديگر
هم به و ميبريدم را حروف اين هميشهميزند بيرون چيزهايي شكل ، اين دل از
.ميشد دندانها رديف مثل درست كنارهم ، در و امتداد در.ميچسباندم
جهان تئاتر
شد اعلام لورتل لوسيل جايزه برندگان اسامي
مستقل نمايشهاي براي جايزهاي
بهنام عليرضا
وقايعي جمله از.گذاشت پشتسر را پرمشغلهاي روزهاي گذشت كه هفتهاي در جهان تئاتر
لورتل لوسيل ساليانه جوايز اعطاي كرد ، جلب خود به را رشته اين هنرمندان توجه كه
امسال.ميگيرد تعلق ميشوند اجرا برادوي از خارج كه آثاري به ساله همه كه بود
بود مدرن قصهگويي و يوناني اساطير از مخلوطي كه "شكلدهندهها تغيير" نمايش
بهترين و (زيمرمان مري) كارگرداني بهترين نمايش ، بهترين عناوين كسب با توانست
تاثيرگذار نمايش اين.شود تبديل مراسم اين ستاره به (جركنز.جي.تي) نورپردازي
كرد مكان نقل نيويورك به گذشته سال زمستان در سپس و رفت صحنه روي شيكاگو در ابتدا
جوايز از دوره اين قابلتوجه آثار ديگر ميان از.ميشود اجرا برادوي در هماكنون و
اجرا برادوي از خارج ابتدا نمايش اين.كرد اشاره "فضولات شهر" به ميتوان لورتل
فضولات شهر نمايش.كرد مكان نقل برادوي به گذشته سال پائيز در سپس و ميشد
جايزه امسال فضولات شهر.است صحنه روي نيويورك ميلر هنري تماشاخانه در هماكنون
جايزه كارفا جان يعني آن رقص طراح و داد اختصاص خود به را موزيكال تئاتر بهترين
و سالنها اتحاديه توسط لورتل لوسيل ساليانه جوايز.گرفت را كاريوگرافي بهترين
لوسيل شركت عهده بر آن مالي حمايت و ميشود اعلام برادوي از خارج تهيهكنندگان
امسال جوايز.ميكند اداره نيويورك در را نام همين به تماشاخانهاي كه است لورتل
.ميشود اهدا برندگان به لورتل تماشاخانه محل در (ارديبهشت 16) مه روز 6
و سالنها اتحاديه" ميان از را خود اعضاي لورتل جايزه داوري و انتخاب هيات
انجمن" ،"بازيگران اتحاديه" ،"لورتل لوسيل شركت" ،"برادوي از خارج تهيهكنندگان
انجمنهاي ديگر و دانشگاه استادان روزنامهنگاران ، "رقص طراحان و تئاتر كارگردانان
ادوارد لورتل ، جوايز اهداي مراسم در امسال.است كرده انتخاب برادوي از خارج هنري
دريافت هنري فعاليت عمر يك براي جايزهاي آمريكايي ، مشهور نمايشنامهنويس آلبي ،
روي پياده در ليني رومولوس آمريكايي نمايشنامهنويس ديگر نام به ستارهاي و ميكند
اين عوايد همچنين شد ، خواهد نصب لورتل تماشاخانه ورودي در واقع نمايشنامهنويسان
.ميرسد مصرف به آمريكا بازيگران اتحاديه نفع به مراسم
|