قهرماني براي گلزني فرمول
فوتبال15 جذاب داستانهاي
جهاني جام تاريخ
قهرماني براي گلزني فرمول
سال از 20 پس ليسبون اسپورتينگ قهرماني
بود ليسبون اسپورتينگ قهرماني اصلي ژاردلعامل ماريو گلزني فرمول
بيرون پورتو و بنفيكا سايه زير از توانست سالها از پس سرانجام ليسبون اسپورتينگ
پرتغال اول دسته ليگ يا "پريمرا" رقابتهاي پايان به مانده هفته يك فاصله در و آيد
منچستر سابق دروازهبان بزرگ ، اشمايكل پيتر حضور با كه كاري.بگيرد جشن را قهرماني
يك رسيدن راه از با حال بود ، نرسيده سرانجام به گذشته فصل طي دانمارك ، و يونايتد
.يافت تحقق پايتختنشين ، مردان صف ديگر سوي در برزيلي
بيشتر ليسبون اسپورتينگ قهرماني سمفوني ميدهند نشان كه دارند وجود زيادي شواهد
.تيم "اركستر" همنوازي تا گرفته شكل "سوليست" يا قهار نوازنده يك هنرنمايي پايه بر
فصل اين چه اگر كه "ژاردل ماريو" برزيلي قهار گلزن جز نيست كسي بزرگ نوازنده اين
از گل دو و پنجاه رساندن ثمر به با اما نشد برده او از نامي اروپايي رقابتهاي در
.گذاشت جاي بر غريب و عجيب دكوردي اسپورتينگ گل صد
ماريو كه حالي در.نبود رويايي چنين اين فصل آغازين هفته در اسپورتينگ شرايط اما
سرنوشتساز و متعدد اروپايي گلهاي زدن و گالاتاسراي با درخشش فصل دو از پس ژاردل
كلوديو هموطنش نظير ديگري پرآوازه بازيكنان كنار در را ترك تيم دوران پرشكوهترين
كرده خلق را تبار ، ترك امره و ساس حسن و رومانيايي پوپسكيوي و هاگي گئورگي تافارل ،
با - يوفاي 2000 جام قهرماني نشان با و زهردار و آشنا نام مهاجمي عنوان به بود
داشت قصد - مادريد رئال شكست با - اروپايي 2000 سوپرجام قهرماني و - آرسنال شكست
و فرانسه مارسي معروف مدير تاپي برنارد.بپيوندد مطرحتر اروپايي تيم يك به تا
گوي دلاري ميليون پيشنهاد 12 يك با رسمدار و اسم بازيكنان گذاشتن كار سر استاد
به را "ولودروم" استاديوم كه ساخت قانع را ژاردل و ربود رقبا ساير از را سبقت
عجيب كمي پيشنهاد اين مارسي مالي بحراني شرايط در.كند انتخاب آيندهاش خانه عنوان
بود شده آغاز نيز اروپايي ليگهاي تازه فصل كه حالي در بالاخره و ميرسيد نظر به
پايين كلاس بر دليلي را برزيل ملي تيم در ژاردل شدن نيمكتنشين و زد حرفش زير تاپي
كه را او و زند برهم را ژاردل با رسمي نيمه قرارداد بهانه اين با تا كرد قلمداد وي
مبهوت و متحير ميبرد سو آن و سو اين به خود با را فرانسه زبان دستور كتاب حتي
.سازد
داد پايان شيرها دههانتظار دو به كه رومانيايي مربي بولوني لازلو
بود ، نساخته وارد خود خريدهاي ليست در را ژاردل نام اروپايياي معتبر باشگاه هيچ
گرفتار سختي شرايط در ماريو ، .بريزد وي پاي به پول همه آن نبود ، حاضر كم دست يا
او ژاردل نام خور در دستمزدي پرداخت در ترك باشگاه توانايي عدم سو يك از.بود آمده
يك هيچ در مارسي كشيدن پس پا با ديگر سوي از و ميساخت گالاتاسراي ترك به مجبور را
نه اما باهوش برزيلي اين دنبال به چشمش كه نبود باشگاهي اروپايي معتبر ليگ پنج از
.باشد تكنيك با چندان
كرد سعي داشت يادگار به پرتغال در زيادي دوستان "پورتو" در بازي دوران از كه او
يعني پايتخت كماعتبار و دوم تيم انتظارش برخلاف اما بازگردد جا همان به دوباره
در حضور فصل سه از پس.بود بزرگي ريسك.فرستاد نامه دعوت برايش اسپورتينگ
عملكردش حتي كه ميشد تيمي عضو ميبايست ژاردل اوج ، دوران در و اروپايي رقابتهاي
.نداشت روشني چشمانداز نيز پرتغال داخلي ليگ در
از كه حالي در بود ايستاده پانزدهم جاي در اسپورتينگ ليگ ، از هفته چهار گذشت با
.بود شده پيروزي يك صاحب تنها گذشتهاش بازي چهار
.نبود بلد ديگري كار هم او اما نداشت معجزه انتظار ژاردل از كسي
شكست از تيم تا رساند ثبت به هم را نخستش گل اسپورتينگ ، براي نخست بازي همان در
.يابد رهايي گمنام ي"لييرا" مقابل
يك به او.ميگرفت فزوني لحظه به لحظه رومانيايي مربي "لازلوبولوني" بر وارد فشار
كه حالي در سازد برطرف را تيم گلزني ضعف تا داشت احتياج زهردار تمامكننده مهاجم
بود فضاساز فوروارد يك بود آورده روماني از خود با او كه مهاجمي نيكولائه ماريوس
.باشد داشته را تيم تهاجمي پيكان نوك در گرفتن جا قابليت كه بازيكني نه
تمام عوض در كند بازي خوب چندان توپ با نميتوانست ژاردل نيكولائه ، برعكس اما
همان درست هميشه او.بود فرصتطلبياش و استادانه سر ضربات خاطر به ژاردل شهرت
.باشد بايد كه بود جايي
از را عملكرد همين نيز پورتو در بازي دوران در ژاردل.نشد حيرت دچار كسي البته
باعث پورتو پرتغال ، اول باشگاه مالي سياستهاي زمان آن در اما بود داده بروز خود
.شوند فروخته بالا دستمزدهاي سطح با بازيكناني كه بود شده
تيم قواي همه و بيابد را خود دلخواه ريتم تيم شد سبب ژاردل آمدن ترتيب بدين
گلزنيهاي با تيمي حركات برآيند تا شوند متمركز زدني مثالي اثر نقطه اين پشتسر
.كند پيدا چشمگيري افزايش فراوان
به "لييرا" مقابل در را كار بازي نخستين در منجي يك نقش در ژاردل اينكه از پس
هم "گيمارژ ويتوريا" و "ويسنته ژيل" مقابل بعدي پياپي بازي دو در كشاند تساوي
.رساند ثمر به را اسپورتينگ بخش پيروزي گلهاي
بالانشين براگاي به را نتيجه مقطعي افتي با اسپورتينگ آن از پس مسابقه در چه اگر
رقبايي حضور در آنها كه ركورديماند بيشكست ماه شش تا آن از پس اما كرد واگذار
تاريخ در گذاشتهاند جاي بر تاكنون اكتبر 2001 از بوواويشتا و پورتو بنفيكا ، چون
سال از 20 پس قهرمانيشان ليسبونيها واقعا آيا اما است ، نظير كم پرتغال فوتبال
هستند؟ برزيلي مرد اين مديون كمال و تمام را
!نه:است اين راست و رك پاسخ
تمام را كار تا شود او تقديم توپ آنكه از پيش اما است جريمه محوطه سلطان ژاردل
.ميپذيرد صورت زمين عرض و طول در اسپورتينگ مردان توسط زيادي كارهاي كند ،
،"باربوسا پدرو" ،"ساپينتو" چون مرداني گروهي كار برآيند نقطه تنها ژاردل حقيقت در
.ميآمد حساب به "نيكولائه ماريوس"
از پررنگتر آن در برزيلي مرد تكنوازي همچنان كه چند هر بود گرفته شكل اركستر
.كرد صعود پله هفته ، 15 از 15 كمتر در اسپورتينگ.بود سايرين
.بودند زده تكيه جدول صدر بر آنها چهاردهم هفته پايان در
ژائو نيكولائه ، جوانش هموطن مصدوميت دنبال به رومانيايي بولوني اركستر ، رهبر
تا بيابد را خود جايگاه دوباره پنيتو تا كرد او جانشين را گذاشته سن به پا پنيتوي
بدل قديم طلايي پسر همان به دوباره ژائوپنيتو نيكولائه ، راست زانوي كامل بهبودي
.بود شده
ستارههاي ساير با پيوند ايجاد خاصيت فعال كمپلكس يك همانند "ژاردل - ژائو" تركيب
ژاردل هوشمندي و ژائو نبوغ ميان اين در و داشت را باربوسا و ساپينتو مثل تيم
محسوب اروپا فصل اين تهاجمي خطوط پرفروعترين از يكي گرفتن شكل عامل مهمترين
با ميشد گمارده كار به هجومي حركات محور نقش در كه بار هر پنيتو ژائو.ميشد
در كه ميداد را امكان اين ژاردل به بازي سرعت جهت ناگهاني تغيير و طلايي پاسهاي
زهر و شود توپ صاحب حريفان دفاعي توده منطقه آسيبپذيرترين در و ممكن زمان كمترين
شد انگاشته ناديده نيكولائه مصدوميت زمان تا ژائو مهارت اين چه اگر.بريزد را خود
.باشد اسپورتينگ حملات طراح و تيم متفكر مغز توانست او حادثه اين از پس ولي
حادث نيكولائه بازگشت از پس بلافاصله كه فصل اواسط در ساپينتو كشالهران مصدوميت
را نقشي همان تقريبا ميتوانست او حالا آورد فراهم ژائو براي بيشتري كار فضاي شد
به را خود خلاقيتهاي محدوده و داشت پرتغال ملي تيم تركيب در سالها كه كند بازي
نميتوانست ژائو اوقات گاهي اگر تازه دهد ، گسترش حريفان دفاعي سوم يك عرض تمامي
مدافعان از گرفتن خطا با و ميآمد كارش به او زيركي كند ، موقعيت ايجاد ژاردل براي
تعداد واقع در.مينشاند فرو را ژاردل گلزني عطش قدم هجده درون يا و بيرون در
به چنيني اين ايستگاهي و پنالتي ضربات روي اسپورتينگ گلزني ماشين گلهاي از زيادي
:ميگويد چنين ژائو درباره ژاردل.آمد دست
يك بر چهار قاطع پيروزي از پس كه جملهاي "!گرفته من براي را پدرم جاي ژائو"
ادا بود چشيده نيز را فصل آغاز در ژاردل گل نخستين طعم كه يي"لييرا" بر اسپورتينگ
. "گل پسر ، پدر ، ":گشت ليسبوني هواداران فصل اين معروف شعار مايه و شد
هماهنگ و كارا مجموعهاي به بود كرده آغاز تزلزل با را فصل كه تيمي ترتيب بدين
.بود گشته بهرهمند بالايي نفس به اعتماد از ژاردل گلزنيهاي لطف به كه شد تبديل
و آتش خط سر پشت او.گذشت سادگي به بولوني مديريت و ابتكار قدرت از نميتوان اما
چراغ با جوان پراتس سسار.بود يافته دست موفق آرايشي به خود زمين انتهاي در همچنين
در و اصلياش پست از خارج چه اگر بتو و شد تبديل ايدهآل چپ دفاع يك به بولوني سبز
را امكان اين او خالي جاي و بود موفق هم جا آن اما شد گرفته كار به دفاع راست سمت
تيم دفاع قلب در پولادين سپري تا داد ايرلندي باب فيل و آرژانتيني كروز آندره به
با را ليورپول در حضور تلخ خاطره چشمگير درخشش با باب فيل خصوص به.دهند تشكيل
.زدود خاطر از پياپي موفقيتهاي
سود به زمين سراسر در را جنگ خستگيناپذير هافبك پائولوبنتو حضور اين بر علاوه
در را "شيرها" ابهت ديگر بار هم كنار در اينها همه.ميساخت مغلوبه اسپورتينگ
حمله در برندگي و دفاع در صلابت توامان كه شيرهايي.كردند احيا پرتغال و ليسبون
.داشتند
با تدريج به او نساخت محدود درخشان نتايج كسب در را موفقيتهايش بولوني لازلو
.داد پر و بال هم جوانترها به جدول در مطمئن جايگاهي يافتن
مردان دست اشاره يك با و ميايستاد زمين كنار در خوشتيپ و خوشپوش مربي اين
ريكاردو" و جنگنده هافبك "هوگوويانا" مثل جواناني تا ميكشيد بيرون را پرتجربهاش
كاروان در جايي طريق اين از و بيابند خودنمايي فرصت كناري ، بال ،"كوارسما
.نمايند رزرو پرتغال ملي تيم جامجهاني
ستود "20022001 اسپورتينگ در را ژاردل تاثيرگذار نقش بايد گرچه اوصاف اين با
.پوشيد چشم نميتوان نيز پايتخت شيرهاي احياي براي لازلوبولوني كارداني از ولي
غولهاي تا است آماده و آموخته خوبي به را قهرماني و اقتدار فرمول اسپورتينگ اين
ديگر باشگاهي در آتي فصل در را گلزنياش فرمول ژاردل اگر حتي كند شكار را اروپايي
.بندد كار به
فوتبال15 جذاب داستانهاي
ويليامز راس
راهبر آرش:ترجمه
:ششم فصل
پول
در را كارش اشتباه يك خاطر به نود دهه در آرسنال باشگاه موفق مربي گراهام جورج
.داد دست از باشگاه
ديگر تيم به تيمي از بازيكنان انتقال كارش كه فوتبال معروف دلال يك سال 1995 در
بيش نروژي بازيكن سه اين براي آرسنال باشگاه وقتيفروخت آرسنال به بازيكن سه بود
دلال هوگ رون.رفت نشانه گراهام سمت به اتهام انگشت كرد ، پرداخت پول معمول حد از
جورج.شد محروميت دچار گراهام مثل نيز بود داده انجام را انتقال اين كه نروژي
نوشته گراهام كتاب اين در.كرد منتشر كتابي در بعدها را اتفاقات اين مجموع گراهام
در چمدان يك كه حالي در او.كردم ملاقات لندن پاركلين هتل در را هوگ من":است
به داد ، سفارش نوشيدني يك اينكه از بعد هوگشد ملحق من به هتل لابي در بود دستش
پاكت چند آن از و كرد باز را چمدانش او بعد "جورج آوردم ، برات چيزايي يه":گفت من
:گفت و داد من به و درآورد شده بستهبندي
من به انگلستان در كه كمكهايي بهخاطر تو از من.ببر خودت با را بستهها اين"
.بود پول از پر پاكتها.كردم باز را بستهها و رسيدم خانه به من ".ممنونم كردي
.كردم واريز بانكيام حساب به و بردم بانك به را آنها شمردم را پولها اينكه از بعد
.بود خوبي پول.پوند دقيقا 500/140
گراهام جورج
پوند او 000/285 براي هوگ بار اين.كرد دريافت نيز بيشتري مبلغ گراهام بعد مدتي
پول خيليها نظر از كه آوردم دست به پولي من":مينويسد كتابش در گراهام.فرستاد
مورد در نداشت دليلي و بودم گرفته هديه را پول اين من اما.نبود شرافتمندانهاي
".كنم سوال پول اين
.كرد خودداري باشگاه به پول گرفتن مورد در توضيح ارائه از دليل همين با گراهام
تمام روزنامهها روز چند از پس.گرفت را خبري انتشار جلوي نميشود اوقات گاهي اما
.بودند نگاشته خوانندگانشان براي را داستان
موضوع به پي فيفا يعني فوتبال جهاني فدراسيون حتي و انگلستان فوتبال اتحاديه
پرونده اين در او البتهشد سنگيني محروميت دچار گروه دو هر طرف از گراهام.بردند
گراهام ضمنا.بود شده محروميت دچار او همراه به نيز هوگ.داشت هم ديگري جرم شريك
.برگرداند باشگاه به را پول اين شد مجبور
به اصلا من.بود نابخردانه حركت يك اين":ميآورد نوشتههايش ادامه در گراهام
تعارف شما به را پول اين اگر.شدم طمع و حرص دچار اما نداشتم ، احتياجي پول اين
"!؟ نه نه نه:ميگفتيد شما ميكردند
:هفتم فصل
دلال يا كارگزار ، وكيل
برنامه مدير عبارتي به يا وكيل يك داراي بازيكنان اغلب فوتبال ، امروز دنياي در
اكنون هم و گرفت پا دنيا در فوتبال شدن حرفهاي و تخصصي با همگام كار اين.هستند
واقع در.دارند فوتبال دنياي ستارههاي انتقالات و نقل در عمدهاي سهم افراد اين
در تا ميكنند كمك بازيكن يا باشگاه به كه هستند افرادي بازيكنان برنامههاي مدير
اين به دستمزد عنوان به نيز پولهايي بين اين در.باشند موفق فوتبال تجارت دنياي
.ميشود پرداخت افراد
افراد اين فعاليت محدوده كردن مشخص براي نيز فيفا فوتبال جهاني فدراسيون حتي
:كه است آمده قوانين اين از بخشي در.است كرده وضع قوانيني
آن در كه كنند منتقل باشگاه يك به ميتوانند را بازيكناني فقط فوتبال كارگزاران
داشته همراه به را مذكور باشگاه رضايت اينكه يا.نباشند عضو ديگري باشگاه در زمان
.باشند
صورت رسمي صورت به بازيكن و باشگاه با لازم توافق بايستي بازيكنان انتقال براي
.باشد مشخص كاملا و صريح نيز قرارداد مبلغ و بگيرد
را كارگزار با همكاري درخواست قبلا كه پذيرد صورت بايد بازيكناني براي خدمات اين
.باشند كرده اعلام
دوست كه را آنچه آنها.نبود افراد اين فعاليت محدوده براي قانوني هيچ گذشته در
كارگزاران رسمي ليست در بايستي افراد اين حاضر حال در اما.ميدادند انجام داشتند
مقررات و قوانين رعايت با مترادف نيز ليست اين در گرفتن قرار و بگيرند قرار فوتبال
.فيفاست سوي از شده تصويب
مبالغ بايستي كند استفاده غيررسمي كارگزار يك از نيز باشگاهي يا بازيكن اگر
براي فيفا سوي از سنگيني محروميتهاي نه اگر كند ، پرداخت جريمه عنوان به را هنگفتي
.شد خواهد گرفته نظر در خاطي افراد
انگليسي بازيكنان دهه60 تا
بودند آماتور همچنان
پولهاي واقع در بازيكنان و باشگاهها برنامههاي مديران يا فوتبال كارگزاران
.ميآورند دست به بازيكنان انتقال راه از توجهي قابل
كه اينجاست.بفروشند را بازيكنانشان از يكي بخواهند باشگاه يك مسئولين كنيد فرض
ميليون يك باشگاه سوي از كه را فوق بازيكن افراد اين.است كارگزاران هنرنمايي نوبت
باشگاه به دلار هزار دويست و ميليون يك قيمت به مثال طور به شده گذاشته قيمت دلار
دو هر البته ميزنند جيب به دلار هزار حدود 200 معامله اين از و ميفروشند ديگري
...بود خواهند راضي نيز معامله طرف
جهاني جام تاريخ
1_ ششم جام
Sweden 1958
:ششم جام اسطورههاي
فرانسه از (متولد 1933) فونتين ژوست
ريموند با متقابلش همكاري ولي شد برده سوئد به ذخيره مهاجم يك عنوان به فونتين
زدن با تا داشت نگه پايدار اصلي تركيب در را او ميشد ناميده فرانسه قلب كه كوپا
امروز به تا كه گذارد جاي بر گله ركوردي 13 جام 58 در فرانسه بازيهاي تمامي در گل
.است مانده پايدار
زاده هموطنان به فرانسويها كه لقبي.بود ها"پاسياه" يا ها"پيرنوار" زمره در او
ژوست.كرد آغاز جدي طور به نيس باشگاه از را فوتبال ژوست.بودند داده آفريقا شمال
نوك مهاجم يك بتواند تا داشت بالايي سرزني قدرت نه و بود قامت بلند چندان نه
و فرصتطلبي بايد بدينها كه داشت شجاع قلبي و سريع پاهايي عوض در اما باشد كلاسيك
را اجازه اين او به تواناييها اينافزود نيز را چپ پاي فوقالعاده شوتزني قدرت
.كند گلزني به اقدام روزنهاي كوچكترين از كه ميدادند
فرانسه و كرد آغاز پاراگوئه مقابل هتتريك با را سوئد جهاني جام در كارش فونتين
ثمر به كه گلي دو رغم به بعد بازي در.دهد خاتمه بر 3 پيروزي 7 با را بازي توانست
در فونتين توسط اسكاتلند مقابل ديگر گل دو.شد يوگسلاوي مغلوب بر 2 فرانسه 3 رساند
شمالي ايرلند مقابل بازي در او گله دو سنتبرد نهايي چهارم يك به را آبيها نهايت
دادن دست از دليل به فرانسه برزيل ، با مصاف در و نهايي نيمه در اما يافت ، ادامه هم
اين و دهد ادامه را موفقيتهايش نوار نتوانست ژونكه روبرت نام به قدرتمندي مدافع
حريف غربي آلمان ردهبندي بازي در.شد پيروز بر 2 نتيجه 5 با كه بود برزيل
رساندن ضمن گل چهار زدن با و كرد مافات جبران بازي اين در ژوست.بود فرانسويها
بيست در او.يازيد دست جهاني جام مطلق گلزن بهترين عنوان به سوم مقام به فرانسه
را فوتبال كه شد باعث پايش دو هر شكستگي و رساند ثمر به گل هفت و بيست ملياش بازي
فوتبال كنار در فرانسه ملي تيم سرمربي عنوان به نيز سال دو فونتين.بگذارد كنار
.پيوست تجارت دنياي به هميشه براي آن از پس و بود
كوپا ريموند
فرانسه در متولد 1931
كامل اسم - كوپاداشت نفوذي فوروارد يك ماوراء كاربردي كه عالي بسيار راست بال يك
معادن در كار خاطر به او پدر بود لهستاني معدن كارگر يك فرزند - بود كوپازفسكي او
...داشت سياه و زغالي صورتي هميشه زغالسنگ
|