است؟ خشونتآفرين خشونت ديدن صرفا آيا
دارند؟ سهمي چه جامعه در خشونت شكلگيريپديده در جمعي ارتباط وسايل
مخاطبان اگر فرانكفورتميگويند مكتب موسسان هايمر ، هورك و آدورنو:اشاره
.نيستند آزاد رسانه يك ديگر كنند ، پس برقرار شنود و گفت آنها با نتوانند رسانهها
بالقوه بخشي آزادي قدرت نيز آلماني معاصر انديشمند و فيلسوف ماس هابر يورگن
.ميداند بيافرينند آگاهي مخاطبانبيشمار براي اينكهميتوانند در را رسانهها
مخاطبان ، براي آگاهي ايجاد و رسانه و مخاطب بين طرفه ارتباطدو و وگو گفت
عمل ، در امارسانهها.ميشود محسوب رسانهها اصلي نقشهاي و وظايف از بيترديد
اين با تقابل نقطه در و ميكنند مسئوليت احساس نقشها اين به نسبت اندازه چه تا
"خشونت" مثل نامطلوبمتعدد ، آثار منفيبا فرهنگي اجتماعي ، پديدههاي رسالتها ،
در مييابند؟ رواج تثبيتو يا و ميگيرند جمعيشكل ارتباط وسايل سوي از چگونه
علومارتباطات رشته در دانشگاه استاد و محقق راد ، محسنيان دكترمهدي با وگو گفت
وگو ، گفت انجام از پس كه است جالب.است گرفته قرار بررسي مورد مقوله اين اجتماعي ،
و بردباري مروجان به ايران در يونسكو ملي سويكميسيون از اعطايجايزه خبر با
مقولهبر اين تعيينكننده و ازتاثيرگذاريمهم حاكي كه شديم مواجه"خشونت عدم"
.است جوامع فرهنگي اجتماعي ، روابط مجموعه
انديشه و فرهنگ گروه
و فرهنگي و سياسي اجتماعي ، پديدههاي شكلگيري در جمعي وسايلارتباط نقش امروزه *
قرار بررسي مورد و مطرح ارتباطات نظريههاي در تنها آنها ، تضعيف تقويتو يا
.ميكنند احساس ميبينندو عينه به را نقش اين مردم ، بلكهبسيارياز نميگيرد ،
و مرگ و بزند جامعه بن و بيخ موريانهبه چون ميتواند كه پديدهها اين جمله از
انسانها فرد فرد حتي و جامعه ، خانوادهها سلول سلول به ابعادش تمام با نيستيرا
بهعنوان خودتان علمي نگاه دكتر ، شمابا آقاي.است خشونت پديده كند ، تزريق
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه زمينه اين در را رسانهها سهم و ارتباطاتنقش كارشناس
شما كه دليل اين به.برسيم خشونت موردمفهوم در توافقي يك به است بهتر ابتدا ما -
را او بدن كند ، حمله ديگري به است ممكن برنده سلاح يك با آدمي يك بفرماييد تجسم
و بدهند جنگ در شجاعت مدال او ضمنابه و بگيرد او از هم حياتشرا بعد ، و بشكافد
مراتببا به حركاتي ديگري ، فرد حالا و است داده انجام خشونت او نگويد هم كس هيچ
يك را آن جامعه و بدهد دادم ، انجام تجسم من الان كه صحنهاي در كمتري منفي آثار
برسيمكه تعريف اين به ما كه ميشود باعث اين.كند تلقي زشت بسيار خشونت نوع
يك قصد ، نه اين استو روحي يا جسمي لحاظ به رساندن آسيب قصد خشونت ، از منظورمان
كه كنم عرض شما به ميخواهم واقع در.باشد خصمانهاي قصد يك بلكه وسيلهاي ، قصد
اين اگر كه انگيزهاست و قصد خشونت ، همين تقسيمبندي پايههاياساسي از يكي
اتفاق دارد كه آنچه درجنگ.است متفاوت باشد وسيله يك اينكه با باشد ، خصمانه انگيزه
كه اگر ميدانيم دشمن ما را مقابل طرف استكه درست.است وسيله نوع ميافتداز
به موتورسوار يك ما ، بزرگ شهرهاي در است شده متداول زياد الان كه آنچه خيابان ، در
خود سنگين كيف با خانم آن اگر سرقتببرد ، به را كيفش بخواهد و ميكند حمله خانمي
را او تماشاچيان بگيرد ، همه را حركت اين جلوي و بزند سارق آن صورت بتواندمحكمبه
در شايد كه ميكنيد ملاحظه.جراتميبينند با و قهرمان توانمند ، خانم يك بهعنوان
فكر ابتدا در كه طور آن مادارد قرار هنجاري نسبيتهاي از گونهاي يك اينجا
.نيست مشخص هم خيلي است ، مشخصي چيز خشونت ميكنيم
خشونت هم دراكولا مثل ترسناكي فيلمهاي در داريد ، خشونت شيشهاي آژانس فيلم در شما
از سهمي است مسلم كه آنچه همينطور ، نيز اجتماعيتان زندگي حوزه در يا.داريد
از.نيست تازه داستان يك هم اين و ميدهد تشكيل خشونت را جهان رسانههاي محتواي
-به 2400 متعلق كه افلاطون آثار در.نيست تازه پديده يك اين ، كه ميگويم نظر اين
آتني پيرزنهاي قصههاييكه از برخي است نگران او كه ميخوانيم است پيش 2300سال
باشند آتنيمراقب مادرهاي و پدر بايد و دارد بدآموزي ميكنند ، تعريف بچهها براي
كه است قديمي خيلي سوال يك اين ، واقع درنرسد بچهها گوش به قصهها جور اين كه
است اين معمول سوال يك ، ديگر عبارت به ميكند؟ مخاطبانشچه با رسانهها در خشونت
در هم سوالديگر يك شايد است؟ جامعه در خشونت عامل رسانهها در خشونت چقدر كه
در تاثيري چه جامعه ، در خشونت و رسانهها نگاه عدم و انعكاس نحوه كه باشد حاشيهاش
دهه اواخر در كه است مورد اين دوم سوال مثال ميشود؟ آن به بيتوجهي يا آن تشديد
را اين من ، تحقيقات البته.شد آغاز خشونت به ما رسانهاي نگاههاي اولين 1360 ،
فارغالتحصيلان از عدهاي وسيله به كه حوادث نامه هفته انتشار واقع در و ميگويد
بتواند جامعه كه شد دريچهاي باره ، يك بود شده نهاده بنياد دانشگاه روزنامهنگاري
جامعه در حاد خشونتهاي صورت به وضعيتي چه و ميگذرد چه جامعهاش در كه كند نگاه
آن گردانندگان اينكه ضمن.رسيد بالا تيراژهاي به سرعت به نشريه اين.ميافتد اتفاق
به گاهي و داشتند هم دلنگراني بودند ، ارتباطات رشته كردگان تحصيل اينكه دليل به
هم نهايت در.ميكردند مشورت باره اين در خود استادان با و آمده دانشگاه
مشاهده.بستند را روزنامه كه شد اين به منتهي ارشاد وزارت موقع آن سياستگذاري
جامعه در كه آنچه به رسانهها نگاه عدم كه است دوم بحث واقع در هم اين كه ميكنيد
.باشد داشته ميتواند آثاري چه ميگذرد ،
در خشونت تصوير كه نشود فكر گونه اين كه است اين اول مبحث در مهم نكته اما
بسيار عوامل واقع ، در.ميكند ايجاد جامعه در را خشونت كه سينماست در يا تلويزيون
را رسانهها بيتوجهي نمونه.دهد توسعه را خشونت ميتواند جامعه در كه است متعددي
.شد چاپ نشريه كدام در نيست يادم.گفتم ميكنم فكر هم مصاحبهها از يكي در من
دست مختلف سنين با خانمهاي واقع در شكار به شب نيمه ساعات در فردي كه بود هنگامي
.ميرساند قتل به را آنها و ميزد
شب؟ خفاش *
آمده من مصاحبهايپيش براي روزنامهنگاري يك ميآيد يادم من وشب خفاش بله ، -
آن با آنجا ، در و بود رفته زهرا بهشت به خبري تهيه براي كه ميكرد تعريف بودو
شيوه كه ميآورند را اجسادي كه بود شده صحبتهايي متوجه حرفهاي ، كنجكاويهاي
انعكاسي نوع هر آنكه از قبل خبرنگار آن واقع ، در.هستند خانم و است مشابه قتلشان
.است شكلگيري حال در شهر در اتفاقي چنين كه بود زده حدس ماجرا از بشود ، مطبوعات در
مطبوعات به موضوع قتل ، دومين از پس اگر كه كردم را بحث اين من موقع همان خوب ،
وقوع احتمال ميشد ، داده هشدار آنها به و ميشد خواسته كمك مردم از و ميشد كشيده
مراقبت بيشتر شب ، ساعت آن در خانمها كه چرا.ميكرد پيدا كاهش بعدي قتلهاي
واقع ، در و شود پيدا زودتر قاتل كه ميشد سبب مردم مشاركت اينكه ديگر و ميكردند
مثلا كه بشود چيزي آن از بيش قتلها تعداد شايد كه شد سبب رسانهاي پردهپوشي اين
در ما را آن شبيه كه است چيزي مساله اين.نيفتد اتفاق مردم مشاركت با ميتوانست
حدونرم يك با ما هم اينجا در كه كنم عرض ميتوانم من عبارتي به.نداريم ديگر جامعه
.سو آن از چه و سو اين از چه ميكند ايجاد اختلال بگذرد ، اگر حد آن از كه مواجهايم
شكلگيري در عواملي مجموعه چه و ميدانيد پديدهاي نوع چه اساسا را خشونت شما *
موثرند؟ آن
ميگويد دانش كه ميدانيم ما ولي.است تقليدي پديده يك خشونت كه ميكنم تاييد من -
خشونت ، عبارتي به.است غريزي بحث واقع ، يك در.موثرند خشونت ايجاد در مختلفي دلايل
به الان ديگر اينكه ضمنهست هم حيوانات در سائقه اين و است انسان در سائقه يك
انجام را خشونت ميزان كنترل كه است مركزي لاموس هيپوتا كه كرده ثابت دانش وضوح
كوچك دستگاه يك نصب با روانشناسي كه شنيدهايد را مشهور آزمايش آن حتما.ميدهد
پس.ميكرد كنترل را او ميشد ، استفاده بازي گاو ميدان در كه گاوي هيپوتالاموس به
.دارد وجود جانوران بقيه و شما و من مغز درون در كه است غريزهاي خشونت كه ميبينيد
.نگاه يك اين ،
براي تلاش از پس كه افرادي يعني.است ناكامي پديده نتيجه خشونت واقع ، در ديگر نگاه
به منتج ميتواند ناكامي اين ميشوند ، ناكامي دچار و شده ناموفق هدفشان به دستيابي
افسردگي ميتواند ديگر يكي.باشد خشونت ميتواند آنها از يكي كه بشود پديدههايي
سائقه آن يا ميشود خشونت به منجر ناكامي نباشد ، يا باشد خشونت تلويزيون در.باشد
.دارد وجود زمينهاش بهرحال خشونت
بدهم ، توضيح من.باشد تلقين و آموختن ميتواند خشونت ، شكلگيري و بروز دليل سومين
نشان تحقيقات.دارد وجود عامل سه اين از يكي كه نيست مطرح نظريه اين وجه هيچ به
يكي تقليد.هستند سهيم خشونت منشا عنوان به خشونت شكلگيري در اينها هرسه ميدهد
سه هر.شود تلقي نميتواند متهم ، تنها عنوان به سينما يا تلويزيون يعني آنهاست از
نشان تحقيقات شوم ، متمركز آموختن و تقليد يعني سومي ، روي ميخواهم من هستند مهم
.شود صحبت آنها به راجع كه است مهم خيلي ابعادش منتهي دارد ، وجود امر اين كه داده
خشونت ديدن كه داده نشان آزمايشگاهي و تجربي تحقيقات چطور كه كنم اشاره من ابتدا
يك اختيار در را بادي آدمك يك تحقيقي ، يك در.شود خشونت از تقليد به منتج ميتواند
خشونت و بزند كتك را آدمكبادي كودكستاني بچههاي عدهاي حضور در كه ميگذارند مرد
ميشود ، اجرا عمليات اين كه همزمان.كند اجرا بادي عروسك اين روي بر را سنگيني
بچههاي دارد امكان كه آنجا تا كرده كوشش تحقيق ، اين در محقق.ميشود فيلمبرداري
ميدهد نشان تحقيق نتيجه.باشند داشته يكسان مشخصات و بوده هم شبيه شده گزينش
ترك را آنجا مرد آن اينكه از پس ديدند ، بادي آدمك روي را خشونت آن كه بچههايي
او به كه ضربههايي نوع حتي و ميكنند تكرار را اعمال همان خشونت ، با ميكند ،
مشابه ميكنند ، استفاده آدمكبادي اين به ضربهزدن براي كه ابزارهايي از ميزنند ،
را صحنه اين فيلم كه بچههايي اينجاست جالب ;ديدند مرد آن وسيله به كه است چيزي آن
را واقعيت خود كه بچههايي كه ميدهند بروز خودشان از را رفتاري همان هم ، ميبينند
كه آنچه با و داشته عيني جنبه كه را آنچه ميان بچهها عبارتي به واقع در.ديدند
دست مشابه عكسالعملهاي به و نشده قائل تمايز بوده عيني شرايط يك از تصويري
بحث اين دنيا جاي همه ارتباطات دانشكدههاي در پيش ، سالها از كه ميدانيد.ميزنند
و مدت كوتاه تاثيرات.ميشود تقسيم دسته دو به رسانهها تاثيرات كه ميشود مطرح
از بيش اهميتش مراتب به مدت دراز تاثيرات كه ميشود گفته و درازمدت تاثيرات
.است مدت كوتاه تاثيرات
مطالعه از آسانتر مراتب به مدت كوتاه تاثيرات مطالعه ميشود گفته اينكه ضمن
حيات از مثال براي كه سال از 50 بعد واقعا گونهاي به و است مدت تاثيراتدراز
يك به نتوانستهايم ما هنوز ميگذرد ، سينما عمر از كه سال صد از بيش يا و تلويزيون
.برسيم چيست ، رسانهها مدت دراز تاثيرات اينكه از جمعبندي
دليل؟ چه به*
داراي واقع در رسانهها كه است اين آن ، دليل يك.است دشوار واقعا مطالعهاش چون -
جامعه از هم و جامعه بر ميگذارند تاثير هم.هستند جامعه با متقابل كنش و تعامل
بسيار تاثيرات معرض در هم ، رسانهها مخاطبان ديگر ، خود طرف از.ميگيرند تاثير
در.باشد نشده تلاش مورد اين در كه نميشود دليل اين ، ولي.هستند ديگر عوامل متنوع
دراز و مكرر طور به كه كنيد فرض مثلا شده ، زيادآزمايشگاهي مطالعات تقليد ، زمينه
همين مشابه بچههاي به و دادند نشان خشونتآميز كارتونهاي بچههايي به مدت ، 6ماه ،
كردند مشاهده دادند ، نشان خشونت بدون برنامه از حجم همان با كارتونهايي بچهها ،
.ميدهند بروز خودشان از بيشتري خشونت ديدند ، را خشونتآميز كارتون كه بچههايي
رسانهها ، از ويژه به يادگيري و تقليد مقوله اين ميكنم فكر من دكتر ، آقاي البته *
بحث اين دهيد اجازه اگر.است شده پذيرفته هم جامعه سوي از كه است مقولهاي امروزه
.بشويم پيچيدهتر و جديتر مقولات وارد و ببنديم را
اشاره مطبوعاتمان در حاضر حال در ما كه آنچه ميگويند را اين عوام منتهي بله ، -
انجام افتاده ، اتفاق سينما و تلويزيون در آنچه از تقليد به رفتاري گاهي كه ميشود
شده ارائه گزارشهايي آن از دنيا ، جاي همه در است كه 3040سال است چيزي ميشود ،
ميگوئيم و ميكنيم نگاه را پديده اين سطحي چنين از بالاتر كمي يك ما ولي.است
.است پيچيده كمي يك قضيه باشيد ، مواظب
سالگي در 9 كه بچههايي كه بود اين كشيد ، طول سال كه 11 ديگري تحقيق نتايج از يكي
باز اما.داشتند بيشتري خشونتآميز رفتار سالگي در 19 بودند خشونت تماشاي معرض در
كه اينجاست.باشد خشونت ديدن صرفا ميتواند علت اينكه در ميكند ترديد دانش هم
كه است جملهاي عين اين "ميكنند راآنچنانتر آنچنان" رسانهها كه گفت ميشود
.ميگفت ارتباطات علوم دانشكده در جامعهشناسي استاد راسخ شاپور
است؟ مطرح جامعه در خشونت رواج زمينه در رسانهها نقش مورد در نظريههايي چه*
مهم نتيجه يك اين ، .ميدهند آموزش قطعا را خشونت شيوه رسانهها كه است اين يكي-
فراهم او در خشونت ايجاد ديگر عوامل كه كسي دارد ، را خشونت زمينه كه كسي يعني.است
كه آدمي آن اگر يعني.كند عمل چگونه كه ميگيرد ياد رسانهها طريق از حالا شده ،
ممكن نميديد ، را قرمز خط فيلم اگر داده ، انجام خشونتآميزي عمليات جنگل در رفته
نتيجه يك پس ، .قرمز خط شيوه به منتهي بدهد ، انجام را خشونتزا عمليات هم باز بود
در خشونت زمينه در فقط كه است كتابي هزار چهار از بيش شايد جمعبندي واقع در كه
شواهد ;ميدهند آموزش را خشونت شيوه رسانهها كه است اين شده چاپ رسانهها
شواهد از يكي اما.ميشود ديده هم ايران مطبوعات در گاهي حاضر ، حال در كه زيادعيني
كه باري اولين.است دزدي هواپيما خود ميشود بحث آن از جا همه كه آن كلاسيك
اتفاقي چنين كه بود گذشته سال مثال 50 براي هواپيما ، تولد از رفت ، سرقت به هواپيما
.شد دزديده زمين كره ديگر نقطه يك در ديگر يكي اتفاق ، اين از پس روز ولي 15.افتاد
اينكه دومميدهند راآموزش خشونت عمل شيوه رسانهها قطعا كنم عرض ميخواهم
در خشونت مستمر حضور يعني.ميدهند كاهش خشونت به را جامعه حساسيت رسانهها
من.برود بين از خشونت قبح عاميانه زبان به ميشود سبب بينندگان ، چشم در رسانهها
يك در ما.آمد بازار به رنگي تلويزيون تازه ايران ، در كه روزگاري ميآيدآن يادم
هيچ به مردم اينكه با شديم مواجه داديم انجام وسبزوار نيشابور منطقه در كه تحقيقي
فرض كه ندارند است طبيعت به راجع كه بقا راز فيلم از صحنههايي تماشاي به ميل وجه
ديده هم قبلا فيلم اين كه حالي در.آهوست يك دريدن حال در شيري ميدهد نشان كنيد
آهو آن خون آميز خشونت حركت اين اثر در كه حالا و سفيد و سياه صورت به اما.شد مي
واقع ، درنبود زيبا مردم براي تلويزيون صفحه بر قرمز خون اين ديدن ميشد ، ريخته
صفحه بر را خشونت نوع بدترين ايران ، تلويزيوني نمايشهاي در شما حاضر حال در
خود و ميدهد كاهش خشونت به نسبت را حساسيت تكرار ، اين قطعا.ميبينيد تلويزيون
.است توجهي قابل پديده حساسيت ، كاهش اين
خشونت به نسبت بند و قيد كاهش و است مساله يك خشونت به نسبت حساسيت خود اينكه ، سوم
واقع ، در هست ، جامعه در بندهاييهميشه و قيد يك عملي هر براياست ديگري مساله
است ممكن شما...و انتقام از ترس و گناه احساس خودگناه ، .بازدارنده بندهاي و قيد
از ترس.بگيرند انتقام شما از كه ميترسيد اينكه خاطر به نياوريد عمل به را خشونت
اين رسانهها ، در خشونت مستمر حضور درصد اين اثر بر.ديگران تاييد عدم و انتقام
.ميرود هنجارشدن طرف به واقع در و ميكند پيدا كاهش بندها و قيد
كيهاني معصومه از گو و گفت
دارد ادامه
|