سرمايهداري فرهنگي منطق و پسامدرنيسم
معاصر نوماركسي نظريهپرداز و فيلسوف منتقد ، ; جيمسون فردريك انديشههاي به نگاهي
جيمسون فردريك *بلوخ ارنست*ماركس كارل*لوكاچ جورج
در موجود فلسفي و فكري آراي و انديشهها تنوع غرب معاصر جامعه ويژگيهاي از ;اشاره
معاصر نوماركسي انديشمندان جمله از ايگلتون تري كنار در جيمسون فردريك.است آن متن
روانكاوي گفتمان پساختارگرايي ، ساختارگرايي ، پسا گوناگون حوزههاي در كه آمريكاست
نشانهشناسي ، ،(ميشود شناخته لكانگرا پسا انديشمندي عنوان به حوزه اين در او)
و مقولهها او.است گوناگوني آثار و انديشه صاحب پسامدرنيسم و فرهنگي و ادبي نقد
و بلوخ آدورنو ، چون فرانكفورت مكتب انديشمندان آراي پرتو در را ماركسي مفهومهاي
و اخير سرمايهداري جامعه نقد در بويژه وي ديدگاههاي.است بخشيده تازه صورتي لوكاچ
به حوزه اين در وي مهم كتاببرخوردارند بسزايي اهميت از پسامدرنيسم فرهنگي تحولات
.شد ترجمه فارسي به گذشته سال "متاخر سرمايهداري فرهنگي منطق يا پسامدرنيسم" نام
انديشه و فرهنگ گروه
ارشاد محمدرضا
سه از بيش او.آمريكاست معاصر فكري و فرهنگي ادبي ، منتقدان جمله از جيمسون فردريك
در.است رسانده چاپ به ادبي و فرهنگي متنهاي تحليل و نقد حوزه در كتابهايي دهه
و شيوهها از انتقاد ضمن نظريهپرداز جيمسون معاصر ، فرهنگي و فلسفي گفتمانهاي حوزه
را خويش نوماركسي چشماندازهاي پسامدرنيته جمله از فلسفي و فكري رايج نظرگاههاي
را معاصر نظري گفتمانهاي از بسياري وي چون پركاري نويسندهاست بخشيده گسترش نيز
جستارهاي از متنوعي شمار در حال عين در و كرده جذب ادبيش و فرهنگي نقد پروژه در
گوناگون موضوعات تا گرفته پريان قصههاي و ويدئو جملهداستان از فرهنگي و فلسفي
.است جسته شركت پسامدرنيسم ، پيرامون
چاپ سال 1984تجديد در سپس و رسيد چاپ به سال 1961م در كه جيمسون اثر نخستين
اين.ميپردازد فرانسوي فيلسوف ;سارتر ژانپل ادبي آثار و نظريه تحليل به گرديد
از تن دو تاثير زير بود ، شده نوشته ييل دانشگاه از دكتري درجه دريافت براي كه اثر
.اشپيتزر لئو ديگري و جيمسون استاد ائرباخ ، اريش.بود معاصر فيلسوفان و انديشمندان
سارتر فلسفي و ادبي بينش و ارزشها روايي ، ساختارهاي باب در بحث به اثر اين
نيز و ماركسي مقولههاي و گزارهها از اثر اين در كه است توجه شايان.ميپرداخت
آثار ديگر متن در كه آنچنان بعدهانبود خبري آنها ، به معطوف سياسي قرائتهاي
.ميشود نمودار آنها در ماركسي فلسفي و سياسي ادبيات حضور ميرويم ، پيش به جيمسون
جامعه و آور خفقان همشكلگرايانه ساختار از بود قرائتي شده ياد اثر روي هر به
و نوشتاري سبك بر وي تمركز و موضوع اين از جيمسون گزينش اما و دهه 1950 مسلك تجاري
و رويارويي اين در او آيا.است بررسيدني نكتهاي خود سارتر پيچيده نظري -ادبي
چونان را خود تا داشت قصد بعد ، به پنجاه دهه فرهنگي و اجتماعي ساختارهاي از انتقاد
براي سازد؟ مطرح فرهنگي و ادبي مسلط و شده تثبيت گونههاي برضد منتقد روشنفكر يك
.كرد رجوع شده ياد اثر جمله از و جيمسون بعدي آثار متن به بايد پرسش اين پاسخ يافتن
در زمانهاش ، فلسفي و ادبي مسلط ديدگاههاي در كاوش و غور اين در بيشك جيمسون
و آثار همه رو اين از.بود نيز آنها براي جايگزينهايي و بدلها يافتن جستجوي
و فلسفي و ادبي نقد مسلط گونههاي برضد انتقادي تداخل از وي بعدي پژوهشهاي
ايجاد براي نوين گفتماني تا بود آن پي در او.ميكرد حكايت مرسوم فكري شيوههاي
زمانهاش در مسلط بيروح و افتاده پا پيش -وي زغم به -ادبي و فرهنگي نظريههاي
آغاز نوين گفتماني سوي به جديشرا حركت و نگرش بعد به از 1960 جيمسون.سازد فراهم
نوگرايانه قرائتي و شيوه با البته و ماركس آثار در را جديد گفتمان اين او.كرد
و گرفت قرار ضدجنگ جنبش نوو چپ تاثير زير م سال 1960 در او سبب اين ازمييافت
ادبي سنت اثر اين در وي.نوشت م در 1970 را "شكل و ماركسيسم" كتاب آن ، پي در
ساختار انديشههاي از بهرهگيري با بعد ، سالهاي جيمسونكرد عرضه را نوماركسي
خانه" كتابهاي او رو ، همين ازكرد تكميل را ادبياش و فرهنگي نقد پروژه گرايي ،
و (1979) "پرخاشگري قصههاي" ،(1981) "سياسي ناخودآگاه" ،(1972) "زبان زندان
همين در نيز جيمسون.نگاشت را (1991) "متاخر سرمايهداري منطق يا پسامدرنيته"
يا "نظريه ايدئولوژيهاي":شامل كه را مقالههايش مجموعه جلد چندين راستا ،
كتاب نيز و سال 1988 در (دوم جلد) تاريخ نحو (اول جلد) "نظريه موقعيتهاي"
بود ، آمريكا سينماي باب در مقالههايي مجموعه كه را (1992) ژئوپليتيك زيباييشناسي"
ساختارهاي گرفتن پرسش در نوماركسي زيباييشناسي به جيمسون دلمشغوليرساند چاپ به
فرانكفورت مكتب انديشمندان به را او انگليسي -آمريكايي جهان مسلط فرهنگي -ادبي
بحث به كه را "متاخر ماركسيسم" كتاب راستا ، اين در او.ساخت نزديك (م تاسيس 1929)
مكتب بنيانگذاران از ;آدورنو تئودور زيباييشناختانه و فلسفي انديشههاي درباب
كه بود كتاب اين در.رساند چاپ به سال1990م در ت ، ____ميپرداخ فرانكفورت ،
نظريهپردازي چونان و مكتب اين برجسته فرهنگي منتقد بهعنوان را آدورنو جيمسون ،
.شناساند كنوني عصر در كليدي
به را ماركسيسم آثارش سراسر در جيمسون فردريك كه برد پي ميتوان شد ، گفته آنچه از
ناخودآگاهي" كتاب در اوميبخشد رجحان نظري چارچوب فراگيرترين و گسترده عنوان
بهخوبي را لكان ژاك به وابسته مكتب بهويژه روانكاوي تاثيرگفتمان كه "سياسي
نظر درشد قائل فكري رايج گفتمانهاي ديگر بر ماركسيسم تقدم به ديد ، آن در ميتوان
جنسيت ، اسطوره ، طبقه ، نژاد ، جنس ، چون مقولههايي نوماركسي ، تحليل چارچوب در وي
كارهاي در وي راستا ، همين درشوند بررسي و بازيافته ميتوانند..و تمثيل و نماد
كه ميكند بحث اينگونه جيمسون.است برآمده جهاني نوين نظم فهم پي در اخيرش ،
جهان براي قالبي و محرك آن ، متعاقب شيئيسازي و كالاييسازي فرآيند و سرمايهداري
مقولههاي ميبينيم ، چنانكه.است آورده فراهم كمونيسم زوال از پس بهويژه كنوني
ادبي و فرهنگي نظريه بنيادين چارچوبهاي سرمايهداري و شيئيسازي سازي ، كالايي
هرگونه از دور به جيمسون ماركسيسم روي هر به ميدهند ، اما شكل را جيمسون نوماركسي
به آن از وي انديشههاي در ميتوان كه امري.است (ارتدوكسي) راستكيشانه گرايشهاي
را يادشده هرمنوتيك وي.كرد تغيير (اتوپيا) آرمانشهر و ايدئولوژي دوگانه هرمنوتيك
و ميگيرد كار به فرهنگي معاصر متنهاي ايدئولوژيك مولفههاي نقد براي سو يك از
از آرمانشهري ، ابعاد اين.ميكند عرضه نيز را آنها آرمانشهري سويههاي سو ديگر
چشماندازهايي بلكه بوده ، بهتر جهاني باب در بينشهايي حاوي نهتنها جيمسون ديدگاه
متنهاي حتي جيمسون براي رو اين از.ميسازند فراهم نيز معاصر جامعه نقد براي
جايگاه و اهميت در نگاه با.نيستند عاري آرمانشهري بينش اين از نيز محافظهكارانه
او.ميرسيم بروي فرانكفورت مكتب تاثير به مجددا جيمسون ، انديشههاي در آرمانشهر
نظريه فرانكفورتي ، انديشمند ;بلوخ ارنست آراي از تاثيرپذيري با راستا اين در
همين.ميدهد گسترش فرهنگ باب در را ماركس هرمنوتيكي ديدگاه و آرمانشهرگرايانه
ديگر و داستاني ادبيات تخيل ، اهميت به را جيمسون هستي ، آرمانشهري بعد به توجه
بر اوميگرداند علاقهمند و آگاه نماد ، و اسطوره توده ، فرهنگ مانند فرهنگي اشكال
آرمانشهرانه و نقادانه نكتههايي يادشده فرهنگي گونههاي كه است عقيده اين
كنوني جامعه نقادي جهت زمينههايي وي براي گونهها و آثار اين.دربردارند
فرانكفورت ، انديشمندان از جيمسون تاثيرپذيري حوزه در.ميسازند آماده سرمايهداري
زمينه در بهويژه لوكاچ آثار.داشت اشاره نيز لوكاچ جورج از وي تاثير به بايد
كه حالي در.نهاد تاثير ادبيات از جيمسون فهم و بينش بر بهشدت رمان و واقعگرايي
مقولههاي اما نپذيرفت ، مدرنيسم ضد بر را لوكاچ برانگيز مناقشه ديدگاه هيچگاه او
حكم در وي محصولات و انساني وجود طريق آن از كه شيئيسازي:چون را لوكاچ كليدي
كار به معاصر سرمايهداري جامعه در انسان و فرهنگ توصيف در ميگردند ، تعبير اشياء
تاريخي ، بافتار در فرهنگي متنهاي بررسي در جيمسون آثار هگلي -لوكاچي شاخص.بست
هگلي -ماركسي ديالكتيكي شيوههاي و مقولهها كاربرد و گسترده تاريخي دورهبندي
و ها شيوه آميزش جهت در است كوششي جيمسون براي ديالكتيكي نقد.است نهفته آنها
كتاب در او نمونه براي.ادبي -فرهنگي فراگير نظريه يك در چالشبرانگيز مواضع
صورتگرايي نيز و فرانسوي نشانهشناسي ساختارگرايي ، از عناصري "زبان خانه -زندان"
كه است تفكري شامل جيمسون براي ديالكتيكي نقد بنابراين.درآميخت هم رابه روسي
بنيادين بررسيهاي حال همان در و ميكند تحليل را مسلط و رايج مقولههاي و شيوهها
و هستند تاريخي زمينههاي بيانگر جيمسون براي مفهومها و مقولهها.ميگيرد پي را
از.گردند قرائت آمدهاند ، پديد آن از كه تاريخياي محيط حسب بر بايد رو اين از
بررسي به تاريخيشان بافتار در را پديدهها آنكه بر افزون ديالكتيك نقد وي نظرگاه
با را اعتباري و موجود واقعيت كه است آرمانشهري جوهرهاي حاوي نيز ميگذارد
ديگر و فلسفه ادبيات ، در را آرمانشهرگرايانه اميد و كرده مقايسه ممكن جايگزينهاي
سياق به جيمسون آرمانشهرگرايانه اميد شد ، گفته چنانكه.ميگيرد پي فرهنگي متنهاي
فقط كه است آرمانشهري منفي ، آرمانشهر.دارد منفي وجهي بلوخ ارنست چونان انديشمندي
برخلاف و باشد بيكران و ناگشوده افقهاي سوي به پويش براي محركي ميتواند
.بازنميايستد تاريخي مشخص مقطع هيچ در ايدئولوژيك آرمانشهرهاي
از ديگري دوره به جيمسون آثار متن در فرهنگي و فكري بسترهاي اين پيگيري با
به ميخواست هفتادش دهه آثار نخستين در او.ميرسيم وي پژوهشي و فكري فعاليتهاي
فرهنگي مطالعات چارچوب در ديالكتيك نقد براي را زمينه كه كليتبخش و تلفيقي تفكري
نظري ، تركيب اين ،"سياسي ناخودآگاهي" كتاب در.برسد سازد ، فراهم تاريخي نظريههاي و
منظمي فهرست جيمسون ، ادبي روش حاوي كتاب اين.است كرده پيدا را بيانش منظمترين
.است انساني ذهنيت حالات و پنهانگونهها تاريخ نيز و ادبي گونههاي تاريخ از
خلال از حالتها و اينگونهها چگونه كه است مساله اين پي در كتاب اين در جيمسون
لوكاچ آراي از الهام با كتاب اين در وي.ميگذرند انساني تجربه و فرهنگي زمينههاي
ناخودآگاهي" حاوي فرهنگي سامانههاي و متنها چگونه كه ميكند گوشزد را نكته اين
چگونه و طريق چه از كه اين و ساخته مدفون را اجتماعي تجربههاي و روايتها ،"سياسي
زير اوپرداخت آنها رمزگشايي به ادبي پيچيده هرمنوتيك از بهرهگيري با ميتوان
ساختاري داراي را داري سرمايه لكان ، ژاك قرائت در بويژه روانكاوي گفتمان تاثير
را "سياسي ناخودآگاهي" كتاب پژوهشگران ، چه اگر.ميداند گسيخته ازهم و شيزوفرنيك
دمان پل نوع از پساساختارگرايي و دريدا ساختارشكني رايج ديدگاههاي ضد بر واكنشي
لوئيس ويندهام و كنراد گيسينگ ، آثار خلال از تا ميكوشد كتاب اين اما ميدانند ،
نمايش به آن متعاقب فرهنگي منطق و متاخر سرمايهداري به را جيمسون نقادانه نگاه
.گذارد
كتاب در او.است نظريوي طرحهاي منطقي پيامد پسامدرنيسم ، باب در جيمسون مطالعات
شده روزآمد مطالعات كه (م 1991)"متاخر سرمايهداري فرهنگي منطق يا پسامدرنيسم"
نظريه برحسب را پسامدرنيسم است ، پسامدرنيسم و سرمايهداري باب در دهه 1980 در وي
وضعيت وي ، تحليل برطبق.ميكند تفسير فرهنگي قلمروي عنوان سرمايهداريبه ماركس
نوماركسي الگوي مبناي بر -جامعه مراحل نظريه چارچوب در ميتوان را پسامدرن فرهنگ
كه ميكند استدلال راستا همين در او.كرد ترسيم -سرمايهداري پيشرفت مراحل
از خويش فهم گسترش در او.است سرمايهداري نوين مرحله از بخشي پسامدرنيسم
برجسته را مدرنيسم از گسست تا دارد نظر در تا 1991 از 1984 بويژه پسامدرنيسم
فرهنگ و فرودست فرهنگ مرزهاي چه اگر پسامدرن ، فرهنگ كه ادعا اين با.گرداند
تعبير و تفسير برابر در كه را ژرفمندي عدم نوعي اما ريخته فرو هم در را بالادست
و كليشهها دسته يك پسامدرنيسم وي ، نظر به.است گذاشته نمايش به ميكند ، مقاومت
فهم گونهاي تا ميكنند ايجاد را نوستالژيك احساسي بيشتر كه بوده قالبي تصويرهاي
در انسان و جامعه شيزوفرنيك پراكندگي روايت پسامدرنيسم وي نظر به.را واقعي تاريخي
است مدعي او.است داده دست از را نقادانهاش سويه فرهنگ اين.است جهانيشدگي عصر
شدهاش ، تكهتكه فرهنگ تصوير كه بوده اخير سرمايهداري فرهنگي منطق پسامدرنيسم ، كه
جيمسون ، نظر به.ميدهد جهاني و سيارهاي موقعيتي به سرمايهداري تغيير از خبر
قلمرو يك بلكه نيست ، مدرنيسم بر افزون ديگر زيباييشناسانه سبك يك تنها پسامدرنيسم
.است ساخته خود متوجه را تندي بسيار نقدهاي پسامدرنيسم از جيمسون تحليل.است فرهنگي
اين در وي آراي به و 1988 سالهاي 1989 در هاچون ليندا نقد به ميتوان جمله از
پسامدرنيسم از بسته و بعدي تك فهم يك اسير جيمسون هاچون ، نظر از.داشت اشاره خصوص
و كرده فراموش را پسامدرنيسم فرهنگي جريان پيچيدگي جيمسون هاچون ، نظر به.است شده
ادعا اين بر وي منتقدان از ديگر بسياري.است انگاشته ساده بسيار را آن حال عين در
ميان وي كه چرا است خواه تماميت بسيار پسامدرنيسم از جيمسون برداشت و فهم كه هستند
اين كه صورتي در است نشده تفكيك به قائل معاصر فرهنگي تحولات و سرمايهداري مراحل
از ديگر برخياست كرده خلط آنها ميان جيمسون ولي كرد جدا هم از بايد را مقولهها
به و داشته اندازهاي از بيش توجه طبقه مفهوم به جيمسون كه نظرند اين بر منتقدان
هر تقريبا كه دانست بايد روي هر به.است نكرده كافي توجه...و جنس نقشنژاد ،
سبب خود نوبه به ساخته ، مطرح پسامدرنيسم از تحليلاش در جيمسون فردريك كه ادعايي
.است شده مفصلي بحثهاي و مناقشهها
دفتر در منابع
است موجود روزنامه
|