12_ مستوفي خان حسنعلي خاطرات
نصرآباد زرويي ابوالفضل
ويندسور دوشس و
دوك
پروفسور سر:از تقرير
مستوفي حسنعليخان
پيشكار خان حسين ميرزا:از تحرير
لرد مرحوم همسر "پندلتون ليدي" ميهمان انگلستان ، "ليدز" شهر در سال 1933 پاييز
قرن اول نيمه تاثيرگذار شخصيتهاي از همت ، صاحب و محترم بانوي اينبودم "پندلتون"
پندلتون ، ليدي اگر":ميگويد او درباره چرچيل وينستون.است بريتانيا تاريخ در بيستم
شام ، ضيافت در ".نيست سختي چندان كار شدن اسكندر ميباشد ، ارسطاطاليس كه بپذيرد
شب آن شيرين خاطرات و بود مغتنم ديدارشان كه كردم ملاقات كسان بسياري با بنده
شريف ، بانويي با كه بود ضيافت همين در.رفت نخواهد خاطرم از هرگز فراموشنشدني ،
اين.شدم آشنا (Wallis Warfield Simpson) "سيمپسون" خانم نام به آداب مبادي و نجيب
خوبي به افسردگي ، و خستگي آثار و بود كرده متاركه پيش مدتي آمريكاييالاصل ، خانم
ايشان به اميدبخشي و دلجويي درصدد انساني ، وظيفه برحسب.بود نمايان چهرهاش در
فرصتهاي مرهون بزرگ انسانهاي كه شدم يادآور ايشان به صحبت حين در و برآمدم
شايان و پسنديده امري صدالبته خوشبختي ، كوچك بهانههاي از استقبال و قناعت.بزرگند
قانع كوچك ، موقعيتهاي و فرصتها به كه ميبرند كساني را سعادت گوي اما است تحسين
.دهند قرار نظر مد را بزرگتري اهداف و نشوند
نامههايي تواتر ، به بنده ، يكسال ، اين طول در و گذشت واقعه اين از سالي يك شايد
از مضمون اين با مطلبي كه بود نامهها همين از يكي در.كردم دريافت خانم اين از
شما دلنشين حرفهاي و شب آن شيرين خاطره عزيز ، آقاي":رسيد بنده دست به ايشان سوي
به خود ، اول ازدواج در بهراستي كه دريافتهام اكنون.ميدهد نوازش را خاطرم هنوز
كه خوشحالم بسيار امروز.بودم كرده تلخ خود كام در را زندگي و شده قانع كوچك فرصتي
ارتباط اين اگر بود خواهم خشنود بسيار و است من روي پيش شما چون بزرگي فرصت
"...باشد مداومتر و نزديكتر
شماست بيشمار نجابت و بسيار التفات از اين صدالبته:كه نوشتم ايشان به پاسخ در
گفتار كه اين از خوشحالم بسيار و ميدانيد خيرخواه و شفيق دوستي را بنده اين كه
.ميدانم ضروري را نكته يك ذكر اما.است بوده تاثيرگذار شما وجود در كمترين ، اين
روز.بجوييد خود كشور در را فرصت بزرگترينبسيارند شما خود كشور در بزرگ فرصتهاي
"سيمپسون" خانم با من مكاتبه آخرين از پس سال دو تقريبا يعني دسامبر 1936 ، دهم
:بود اين خبر.است دريافته را بنده اين كلام رمز ايشان ، فهميدم كه داد رخ واقعهاي
نام به آمريكا متولد مطلقه زن يك با ازدواج براي انگلستان پادشاه هشتم ادوارد"
سلسله رسم مطابق كه بدانيد نيست بد".كرد استعفا سلطنت از داوطلبانه سيمپسون بانو
چشم پادشاهي از "سيمپسون" بانو با ازدواج براي هشتم ادوارد سبب ، همين به.نيست
.نشست تخت بر او جاي به "ششم جورج" برادرش و پوشيد
كنار در خوبي به سالها ويندسور دوشس و دوك لقب با سيمپسون ، خانم و هشتم ادوارد
.كردند زندگي هم
|