نميشويم جدا اروپا از:پاول
سياسي يادداشت
گذار حال در جهان
سياستمدار نگاه
اندونزي پاره نخستين جدايي
سرخرنگ آبهاي در خاكستري اتحاد
ژنتيك جنگ به بازگشت
8_ ابوعمار عاقبت
نميشويم جدا اروپا از:پاول
ميشود سپرده خاك به بالستيك موشكهاي ضد پيمان بهار پايان تا
يك تيتر
آمريكا و اروپا
گوش كسي حرف به و برود تنهايي به را راهش گرفته تصميم متحده ايالات اينكه گفتن
نيست درست ندهد
قرارداد برقراري از بعد آمريكا ، خارجه امور وزير پاول ، كالين:طاولي فخر كوروش
روزنامه خبرنگار با گفتوگويي ايسلند ، از بازگشت در روسيه ، و ناتو بين همكاري
تا ميكند آماده را خودش كه اواست داده انجام واشنگتن ، در "ليبراسيون" فرانسوي
جمعه شود ، اروپا راهي متحده ، ايالات رئيسجمهور بوش ، جورج همراه به ديگر روز چند
،(انگليس) گاردين ديگر ، اروپايي خبرنگار سه با ليبراسيون خبرنگار بر علاوه گذشته
ارسالي مصاحبه برگردان.كرد گفتوگو نيز ،(آلمان) ديسايت و (هلند) بلات هندلس NRC
.شماست پيشروي شده چاپ ليبراسيون در مه ماه كه 18 ريش پاسكال
***
.كردند پيدا لفظي درگيري هم با مختلفي موضوعات سر بر آمريكا و اروپا ايناواخر ، *
مريض آمريكا_ اروپا رابطه آيا...تجارت بينالمللي ، جنايي دادگاه نزديك ، خاور
است؟
من.هستم آن فهم جستوجوي در و ميشنوم را نكوهشها اين همه من:پاول كالين
سوي از شده رد زيستي محيط پيمان] كيوتو پيمان مورد در اختلافنظرهايي ميدانم
[كرده رد را آن آمريكا هم باز كه] بينالمللي جنايي دادگاه باب در يا [ واشنگتن
را آنها ديدگاه همان متحده ايالات اينكه از اروپاييها كه ميدانم مندارد وجود
اينكه گفتن اما.شدهاند دلسرد ندارد ، اعدام مجازات چون ديگري موضوعات درباره
از ندهد ، گوش كسي حرف به و برود تنهايي به را راهش گرفته تصميم متحده ايالات
با منميكنم صرف اروپاييام همكاران با همفكري براي زيادي وقت من.است ناداني
اين درك براي.است مداوم آنها با من تماس و دارم رابطه اروپاييام همتاهاي تكتك
كنيد توجه شد ، انجام هفته چند در "مادريد كوارتت" با آنچه به فقط است كافي موضوع
اتخاذ نزديك خاور به نسبت مشتركي رويكرد ملل سازمان و اروپا روسيه ، متحده ، ايالات]
جانبهگرا چند كافي اندازه به اينكه براي ما هم باز اتفاق اين از بعد حتي ،[كردند
اين ميكنم ، تماسها اين صرف وقت همه اين من اگرگرفتيم قرار حمله مورد نيستيم ،
پيرو قدرتهاي به اما هست ، برتر قدرت متحده ، ايالات ميكنم فكر كه است خاطر بدان
.دارد نياز هم
اينها تبيين پي در ما.دارد ارزشهايي و قوي خيلي اعتقادات آمريكا فعلي دولت
منافع با را ارزشهايمان و اعتقادات ميتوانيم چگونه ببينيم ميكنيم سعي و هستيم
بدان نميكنيم قبول را نامهاي توافق يك گاهي ما اينكه.بزنيم پيوند دوستانمان
"شرارت محور" از رئيسجمهور گرفتهايم ، سخره به را ديگران نظر و حرف كه نيست معنا
كه ميبينيم الان اما !است حرفي چه اين كه شدند حملهور ما به منتقدان.كرد صحبت
..شده بهتر رفتارشان كه شدهاند مدعي عراقيها بزند ، حرف ما با ميخواهد شمالي كره
بايد ميكند فكر همچنين او ;است شمالي كره با گفتوگو خواهان رئيسجمهور
از ديگر اما.نيايد فشار كشور اين مردم به تا شود كمتر هم عراق تحريمهاي
!هستند فرشته رژيمها اين كند قبول كه نخواهيد رئيسجمهور
است؟ غلط اروپاييها مخالفخواني ميكنيد فكر شما آيا
*
اصطلاح اين ديگر [آمريكايي] رئيسجمهور يك باشيم؟ راست و رك دارد اشكالي چه
.بود برده كار به [بود كرده استفاده شوروي اتحاد مورد در ريگان رونالد] را "evil"
ديدار ريگان رونالد با گورباچف ميخائيل اين ، از بعد و بود شرور شوروي اتحاد بله ،
...كرد
در ما حاضر حال در اما.دارد وجود اروپايي كشورهاي در آمريكاستيزي
نوعي *
...ميكنيم مشاهده اروپا عليه را سختي انتقادات شما سياسي تحليلهاي
انتقادات من كه شنيدهايد حال به تا آيا.هستم متحده ايالات خارجه امور وزير من
ما شايد.ميشويم واقع انتقاد مورد بكنيم ، كاري هر ما كنم؟ وارد اروپا به شديد
:نيست هم نگرانكننده زياد فعلي شرايط.كنيم درك را همديگر حرف نميتوانيم موقتا
نيازم مورد آنچه آوردن دست به براي من.نداريم قرار [اروپا با]جدايي آستانه در ما
و ".كرد رها را ناتو بايد":نميگويد كس هيچ.ندارم مشكلي هيچ كنگره با است ،
زيرا ندارد ، را گذشته پرستيژ ناتو مطمئنا.ميگيرند جدي را اروپا با رابطه همگان
كشورهايمان به را نيروهايمان نميگويد كس هيچ اما.ندارد وجود سابق تهديد
كانزاسسيتي در كسي چه اما.اروپاست در مهم موضوع يك ناتو گسترش موضوع.برگردانيم
هم ما !است خوب خيلي دهيد ، گسترش را ناتو ميخواهيد شما ميكند؟ صحبت موضوع اين از
دورههاي شاهد همواره و بوده بينالمللي روابط متن در سالهاست من.نداريم حرفي
شده شديدتر و قويتر لفظي ، برخوردهاي اندكي حاضر حال در شايد.بودهام متشنج زماني
.ماست كردن صحبت شيوه دليل به هم اين شايد كه باشد
كنيد؟ صحبت است ، آن مدافع [ بوش]دولت كه "اخلاقي شفافيت" اين از ميخواهيد شما
*
موقعيت هر در كه داريم قبول ما باشيم ، شفاف كاملا ميكنيم سعي ما بله ،
صورت به چيز همه با همواره ما اما دارد ، وجود هم خاكستري خطوط اندكي بينالمللي ،
براي تلاش از قبل كه است مفيد كاملا ميكنيم فكر ما.ميكنيم برخورد سفيد و سياه
خوبي به موقعيت آن واقعيت درباره مذاكره ، و مصالحه طريق از مشكلات فصل و حل
محسوب ما دوست اروپايي ملل يكايك.شود حاصل اطمينان آن ماهيت درباره و انديشيده
اختلافات البته.داريم اروپا با آن از فراتر و ناتو با خوبي روابط ما ميشوند ،
اين درباره ميتوانيم ما...دارد وجود فولاد يا كشاورزي يارانههاي درباره تجاري
باشد اين نشاندهنده نميتواند وجه هيچ به اختلافنظرها اين.كنيم مذاكره اختلافات
.است شده بيتفاوت اروپاييها دلمشغولي به نسبت متحده ايالات كه
همگرايي صورت در آمريكا سياست خاورميانه ، مسئله درباره نميكنيد فكر شما آيا
*
باشد؟ داشته بيشتري كارايي ميتوانست اروپا ، و آمريكا ديدگاههاي
درباره را مشتركمان نظر "مادريد كوارتت" قالب در ما !همگراست ما سياستهاي ولي
.رسانديم جهانيان عموم اطلاع به نزديك خاور
شامل [مادريد] بيانيه.داشتيم لازم وقت روز دو فقط مشترك ديدگاه به رسيدن براي ما
سطح در نشستي شد قرار هم پيش هفته دو.است بوده مسير ادامه درباره ما مشترك تحليل
.شود برگزار گروه اين وزيران
است؟ "بينالمللي كنفرانس" يك "نشست" از منظورتان شما آيا
*
!نميدانم من چيست؟ كنفرانس و نشست فرق پاول ، :پرسيد من از جمهور رئيس (خنده)
هستيد؟ واقعي كنفرانس يك برگزاري پي در شما اوصاف اين با پس
*
.ميشود فراهم سرعت به مقدماتش اما.نيست مشخص آن تاريخ هنوز !بله اوه
پرزيدنت و ميزنند حرف اصلاحات از هم فلسطينيها است ، بيشتر اعراب مشاركتجويي
...است كرده مسئولانهاي اظهارنظرهاي عرفات
".است صلح مرد شارون":نميگويند اروپاييها اما
*
و هستند فلسطين بودن حق مدافع بيشتر اروپاييها شايد.دارد وجود تفاوتهايي
به دستيابي طرفدار آمريكا در عمومي افكار اما.اسرائيل بودن حق مدافع آمريكاييها
شدم ، نزديك خاور راهي وقتي بگيرد ، نظر در را طرف دو هر كه است قطعي حل راه يك
نظرسنجيها ، 70 در اما.شد وارد من به [محافظهكار كارشناسان جانب از] انتقاداتي
از اساسي نقش ايفاي با كه نمودند اعلام درصد و 82 كردند حمايت من سفر از مردم درصد
.موافقند بحران حل در متحده ايالات سوي
وجود باكنند منعقد جديدي سلاح خلع پيمان است قرار پوتين ولاديمير و بوش جورج
*
كمتري آفريني محدوديت و الزامآوري از قبلي پيمانهاي به نسبت جديد پيمان اين ،
هستهاي كلاهكهاي بردن بين از جاي به جديد ، پيمان اين براساس.ميبرد بهره
برنامهريزي فعاليتهاي برابر در مانعي پيمان اين...كرد انبار را آنها ميتوان
شود؟ برقرار پيماني چنين است قرار چرا.نميكند ايجاد متحده ايالات شده
موافقت ما.دارد مطابقت ما برنامههاي با پيمان اين و دادند پيشنهاد روسها
كلاهك از 2200 كمتر به را هستهايمان كلاهكهاي شمار آينده سال ده تا كردهايم
طور به و نزديك از ما است ، كرده پيشبيني را سال در ديدار دوبار پيمان.دهيم كاهش
بود خواهيم [روسها] فعاليتهاي شاهد ما.ميكنيم تعقيب را برنامهها پيشرفت شفاف
.ما فعاليتهاي شاهد آنها و
در اندكي اكنون هم كه - پنتاگون هستم مطمئن شده ، انبار هستهاي كلاهكهاي درباره
تعداد كاهش براي را تلاشاش تمام - نيست غيرطبيعي اين و است عصبي مورد اين
.ندارد ضرورتي سيستمها اين براي بيشتر هزينه صرف زيرا.گرفت خواهد كار به كلاهكها
رفتن كنار موضوع و موشكي سپر آمريكايي برنامه برابر در روسها ميرسد نظر به
*
.دادهاند نشان كمتري مقاومت ،(1972) ABM بالستيك ضدموشكهاي پيمان از [آمريكا]
بود؟ خواهد مشكلتر اروپاييتان متحدان كردن متقاعد آيا
را آنها ميكنيم تلاش و كرد خواهيم صحبت ضدموشكي سپر مورد در روسها با ما
افراد گذشته سال.است واقعي و دارد وجود ما و آنها براي تهديد كه كنيم متقاعد
خانه ستون بزنيد ، دست ABM به اگر":ميگفتند روسها.ميگفتند سخن فاجعه از زيادي
خواهد وقوع به ويرانگري بسيار تسليحاتي مسابقه":ميگفتند ديگران "ميپاشد فرو
بيشتر چه هر اما.داديم گوش انتقادات اين به را سال از توجهي قابل بخش ما ".پيوست
با حكومتي سطح بالاترين در ما.شد كمتر ما مخالفت كرديم ، صحبت چينيها و روسها با
اين از شما نيايد بدم شايد":گفت من به پوتين پرزيدنت.كرديم مذاكره اروپاييها
احساس خطر در را خودمان ما كه را استراتژيك واقعيت اين اما برويد ، بيرون پيمان
اما ميشود ، سپرده خاك به ژوئن نيمه تا ABM پيمان "داد نخواهد تغيير نميكنيم ،
من.بود نخواهد كار در نيز تسليحاتي مسابقه و نميشود دگرگون ژئواستراتژيك شرايط
وحشتناك تراژدي يك را ABM پيمان رفتن ميان از اروپاييام همكاران چرا نميدانم
.ميكردند ارزيابي
سياسي يادداشت
(آمريكا بزرگ چرخ) ثانويه قدرت ايجاد مانع آمريكا
در جمهور رئيس چرا":پرسيد وي از بوش جورج نزديكان از يكي مهمان امسال اوايل
اروپا از هم يكبار حتي شد ، برگزار State of the Union عنوان تحت كه خويش سخنراني
وقت از ثانيه حداقل 30 ميتوانست كاري چنين":بود اين جواب "نياورد؟ ميان به نامي
با مبارزه از _ آمريكا سياستهاي در كه است آن عبارت اين معني ".بگيرد را سخنراني
براي مهمتري موضوعات _ اقتصادي ركود مشكل تا و خاورميانه موضوع تا گرفته تروريسم
يك تقريبا و ميآيد اروپا به شخصا بوش كه شاهديم اكنون اما.دارد وجود كردن ذكر
،(مه سوم و بيست و دوم و بيست طي) برلين ابتدا:ميبرد سر به آنجا در تمام هفته
سنت 50 بزرگداشت نوعي كار اين آيا.پاريس انتها در و پترزبورگ سنت و مسكو بعد
و بطن.نيست اين تنها موضوع اما.دارد امكان ميباشد؟ "آمريكاگرايي _ اروپا" ساله
تندروترين" پوتين و بوش مسكو در.ميدهد تشكيل روسيه در حضور را سفر مياني قسمت
هستهاي كلاهكهاي تعداد كاهش:ميكنند امضا را "دوران تمامي در سلاح خلع برنامه
هيچ به را اقدام اين سمبليك جنبه.عدد حتي 1700 يا و به 2200 از 6000 استراتژيك
قراردادهاي سرد جنگ جريان در و تاكنون برژنف زمان از.گرفت ناديده نميتوان وجه
چنان كار سرعت اكنون اما.3_ استارت تا گرفته 2_ سالت از.رسيد امضا به زيادي
خواهند حسادت ابراز اروپا سران بعدي اجلاس در اروپا اتحاديه معماران كه است زياد
سپتامبر يازده حوادث زمان از درس اين.است نهفته تاريخي درسي داستان اين درنمود
به گام بزرگ دشمنان:بود تشخيص قابل نيز آن از قبل از بلكه است ، نموده رخ كه نيست
جديد داد قرار":است گفته بوش.درميآيند همپيمانان بهصورت بهتدريج و گام
با رفتن كلنجار سرگرم كه مدتهاست طرف دو ".ساخت خواهد مدفون را سرد جنگ بقاياي
در نميتوانست هيچگاه افغانستان جنگ جريان در بوش پوتين ، حمايت بدونهستند هم
رئيسجمهور نوامبر ماه در منظور اين به.باشد داشته پايگاه تاجيكستان و ازبكستان
سيستم برابر در خويش مقاومت يكباره به پوتين.بود تگزاس در پوتين پذيراي آمريكا
نهايت با كرملين در وي اسلاف كه انگار نه انگارگذاشت كنار را آمريكا موشكي دفاع
عنوان به پوتين حالا.نمودهاند مبارزه آن بعدي نسخههاي و ستارگان جنگ با شدت
برابري موجب كه سلاحي خلع قرارداد:ميكند دريافت را "ابرقدرتها بزرگ نشان" پاداش
.ميگردد (برژينسكي قول به) "مانده باقي ابرقدرت آخرين" با وي انگاري يكسان و
ترديد با مدتها كه را اروپاييها با خويش ديدار بوش روسيه ، در حضور از بعد و قبل
برخورد چنين از كمافيالسابق قديمي همپيمانان.ميدهد صورت ميشد ، نگريسته آن به
اتمي قدرتهاي كه خوشحالند آنان.ميكنند استقبال واشنگتن و مسكو ميان صميمانهاي
.است سرد جنگ زمان و گذشته دوران در آنها برخورد مشابه رفتاري چنين.ميشوند كوچك
در كه باشند نگران نبايد ديگر اروپاييها واشنگتن و مسكو ميان قرارداد انعقاد با
سيستم رابطه اين درشوند نگريسته سرد جنگ دوران همانند پرده پشت معاملات جريان
.ميبخشد بهبود آمريكا كلان استراتژي در را اروپاييها جايگاه كه ميگيرد شكل جديدي
به از پس تنها اين كه گفت بايد باشيم ، داشته قضيه به گوياتر نگاهي بخواهيم اگر
در جديدي الگوي كه نبوده سپتامبر يازده حوادث وقوع با يا و "دوم جورج" نشستن تخت
تمامي ژاپن و اروپا با اتحاد زماني اگر.ميگردد نمايان آمريكا خارجي سياست
كه ميكند پيدا نمود سيستمي اكنون ميداد ، قرار پوشش تحت را آمريكا ديپلماسي
.است "محور و چرخ" تصوير تداعيگر
چين ، روسيه ، اروپا ، برگيرنده در است زده حلقه آن دور به كه چرخي و آمريكاست محور ،
و مصر اسرائيل ، يعني آمريكا ياريگر قدرتهاي بگوييم دقيقتر) خاورميانه و ژاپن
چرخ قطعات اين از يكي كمك با ميتواند بار هر آمريكا(.ميباشد سعودي عربستان
در ثانويه قدرتهاي كه شود آن از مانع ترتيب بدين و ببرد پيش به را خويش سياستهاي
آن از بيسمارك كه است اصلي يادآور سيستم اين.شوند متحد يك شماره قدرت مقابل
كلي شرايطي ايجاد دنبال به بلكه نبود وي مدنظر خاص كشور يك بر تسلط:مينمود پيروي
آلمان به همگي (زمان آن مقتدر امپراتوري) فرانسه جز به قدرتها تمامي آن در كه بود
تا باشد گونهاي به كشورها ساير ميان روابط تا ميكوشيد بيسمارك.باشند داشته نياز
براي آثاري چه شيوه اين اما.شود جلوگيري آلمان عليه ائتلاف تشكيل از حتيالامكان
مدتها از پس گرفته تصميم بالاخره كه آمريكايي دارد ، دنبال به آمريكا سياستهاي
لوموند قول به احتمالا كند؟ تعمير را خويش چرخ از قسمت اين اروپا ، از غفلت
به يكجانبهگرايي كه دريافتهاند دولت بر رياست ماه از 15 پس "جديد كابويهاي"
كه فهميدهاند آنها.شود محسوب ابرقدرت يك براي عاقلانه رفتاري نميتواند تنهايي
و ميكنند مشخص را ائتلاف شكل كه هستند ماموريتها" اينكه بر مبني رامسفلد دكترين
به هم ابرقدرت حتي.باشد داشته جايي به راه نميتواند همواره "برعكس نه
مجموع 15 اندازه به آمريكا امروز اگرچهاست نيازمند اعتماد قابل همپيماناني
چنين هم باز اما ميكند ، هزينه خويش دفاعي تجهيزات و سلاح براي خود ، از بعد كشور
.ميشوند يافت كجا در همپيمانان اين كه ديد بايد حال.پابرجاست آن مورد در اصلي
هم ممكن.باشد دوستي چنين نمايانگر ليبرال و دموكراتيك روسيه يك زماني است ممكن
نيز منطقي شريكي بهعنوان اروپا البته.كند ايفا را نقشي چنين چين زماني هست
آمريكا ، در اعدام مجازات مورد در باشيم شاهد كه نميكند هم فرقي پابرجاست ، همواره
تشكيل به بياعتنايي يا و زيست محيط به مربوط سياستهاي از واشنگتن كنارهگيري
.ميدهند نشان برخوردي چه اروپاييها متحده ، ايالات توسط بينالمللي جنايي دادگاه
كه است اينگونه.كند تعجب چندان ضعفا مخالفتهاي از نبايد باشد داشته قدرت هركس
مثال بهعنوان ولي داريم "ستيزي آمريكايي" امروز فانون فرانتس قول به امروز
داشته مسئوليت احساس آن قبال در بايد دارد قدرت هركس البته.نداريم "هلندستيزي"
.داشت نظر مد هم را ديگران منافع بايد ديگر بيان به.باشد
در آنان اقداماست نرسيده اثبات به اصل اين (بوش پيروان) بوشيستها ميان در هنوز
بر گمركي تعرفههاي وضع.ادعاست اين بر گواهي آمريكا محصولات از حمايت راستاي
ميتوانند آمريكايي كشاورزان به مربوط سوبسيدهاي نمودن برابر دو و فولاد واردات
بوش جهاني نگاه ميتواند اروپا چگونه اما.شوند محسوب دست اين از نمونههايي تنها
بلكه نميگردد ، ميسر خواهش و توصيه با چيزي چنين قطعا دهد؟ تغيير را زمينه اين در
بوش به ميتواند شرودر مثال بهعنوان.گردند رهنمون منافعشان به آمريكاييها بايد
از ديگري كس هر از بيش جهان صادركننده بزرگترين مقام در شما من ، دوست":بگويد
به خود هم كشور قدرتمندترين حتي" اينكه يا و ".ميبريد سود آزاد جهاني تجارت
جنگ در نوعي به ناتو اعضاي تمامي تقريبا ".باشد قويترين نميتواند تنهايي
مبارزه بودند مجبور سيا و افبيآي آنان كمك بدون.دارند و داشته مشاركت افغانستان
كشتار سلاحهاي گسترش با مبارزه در.ببينند خواب در تنها را القاعده شبكه با جهاني
به كلانتر آنكه خلاصه.گرفت ناديده نميتوان وجه هيچ به را صنعتي كشورهاي جمعي
خود كوپر گري كه است سينمايي فيلم يك قالب در تنها ايندارد نياز شهروندان حمايت
ممكن چيزي چنين "ظهر ساعت 12" فيلم در.بيايد بر اوضاع عهده از ميتواند تنهايي به
.نيست عملي واقعيت عالم در اما است ،
و كوزوو بوسني ، در آنها ناتواني دارند؟ نياز كلانتر به نيز اروپاييها آيا اما
نظامي قدرت و اقتصاد جمعيتي ، ساختار اماميكند تاييد را موضوعي چنين خاورميانه
واحد دولت يك قالب در اروپا منافع كه مادامي.ميكنند نفي را موضوع اين (تئوريك)
خم آمريكا مقابل در راحتتر و داشته بيشتري ضعف آن اجزاي نگردند ، متحد اروپايي
با بلكه نميرود ، بروكسل در پاتن كريس يا و خاويرسولانا سراغ به بوش لذا.ميشوند
هستند قوي اندازه آن به شده ياد نفر دو اين وجود با.ميكند ملاقات شيراك و شرودر
.است قدرت دشمن بدترين تنهايي كنند يادآوري بوش به كه
سايت دي:منبع
گذار حال در جهان
پاياني بخش
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا:ترجمه
ميداد ، نشان دوجانبه روابط بهبود سوي به حركت به جدي اشتياقي ايران چنانكه
. دهد نويد را بنيادين و چشمگير تحولات تحقق ميتوانست جانبه دو موازي اقدامات
.باشد دشواري چندان كار نبايد طرف دو روابط در نزديكي مكانيسم ايجاد
اعتماد مورد سخنگوي يا _ اعتماد مورد نمايندهاي گام اولين در بايد آمريكا دولت
گام بهبود به كه اساسي اصول برخي سر بر دوطرف توافق امكان بررسي براي _ غيررسمياي
فعاليت اوليه مراحل بايد نماينده اينبرگزيند شد ، خواهد منجر دوطرف روابط گام به
بايد اوليه گفتوگوهاي از پس ايران ، ترغيب براي متحده ايالات.كند راپيگيري خود
در ايران بعدي تحركات با اقدام اين كه بپذيرد را اوليه نهادين گامهاي برداشتن
.يافت خواهد ادامه است بدوي اقدامات با منطبق كه خاصي زماني چارچوب
جدي بهطور را ديپلماتيك زمينههاي آمريكا كه باورند براين آمريكا متحدين كه حالا
ديپلماسي عرصه در جدي اقدامات براي را خود بايد متحده ايالات است نياورده نظر در
منافع حيطههاي بر بايد تئوريك لحاظ به لااقل و كند آماده ايران قبال در مشترك
و اسلامي بنيادگرايي قربانيانگسترش اولين اروپايي كشورهاي.شود تاكيد مشترك
.بود خواهند ايران ميانبرد موشكهاي
ايالات براي تهديدي آنكه از بيش درازمدت در هستهاي قدرت يك عنوان به ايران ،
آشوب دچار فارس خليج چنانكه.بود خواهد روسيه و اروپا براي خطري باشد آمريكا متحده
از احتراز براي كه بود خواهند اولينهايي زمره در اروپايي كشورهاي شود مرج و هرج و
.آورد نخواهند روي شمالي آمريكاي انرژي منافع و آمريكا به اقتصادي فاجعه
در موثر خطمشي.ميشود منتهي گزينهها انتخاب به نقطه يك در هميشه خارجي سياست
ايجاد مستلزم غرب موردنظر تسليحاتي سلاحهاي تكثير از ممانعت و تروريسم با مبارزه
كه برهههايي نبوده كم.است درازمدت منافع حفظ جهت به امتيازاتي دادن براي آمادگي
بنبست رفع.پوشيد چشم وسيعتر امنيتي منافع كسب براي تجاري اقتصادي ، منافع از بايد
براي عمده تلاشهايي.آمريكاست رهبريت نيازمند ايران با تجارت زمينه در جاري
.گيرد صورت بايد ايران سر بر آتلانتيك دوسوي متحدان بين همهجانبه توافق به دستيابي
ميتوان آشتيجويانه و همهجانبه مستحكم ، خطمشياي گرفتن پيش در با تنها
بداند ، ضروري را ديپلماتيك اقدامات انجام براي لازم آمادگي ايران كه روزي فرارسيدن
.كرد تسريع
سياستمدار نگاه
ملت يك تولد
ملل سازمان دبيركل عنان ، كوفي
جماليان شهرام:ترجمه
مردم براي واقعهاي چنين.پيوست ملتها خانواده به تيمورشرقي گذشته يكشنبه شب نيمه
.ميرود شمار به تاريخي لحظهاي متحد ملل سازمان و تيمور
داشتن و زيستن آزاد همانا كه خود روياي به سرانجام سختكوش و افتخار با مردم اين
جامعه براي بلكه تيمورشرقي مردم براي تنها نه رويداد اينرسيدند است مردمي حكومتي
با جهان كه است افتاده اتفاق بهندرت.است مباهات مايه ملل سازمان و بينالمللي
.كند تضمين را ملتي اراده و تصميم تا آيد گردهم شتابي و قاطعيت اتحاد ، چنين
قرار تحسين و تمجيد مورد دستاوردي چنين خاطر به را تيمورشرقي مردم بايد جهانيان
نشان فوقالعادهاي پشتكار و شجاعت خود از كشورشان بازسازي راه در كه مردمي دهند ،
با و برافراشتهاند قد گشته ظاهر برابرشان در كه مشكلي هر مقابل در آنهادادهاند
معرض به را دموكراسي قبال در خود تعهد پيروزمندانه مردم اينكردهاند مقابله آن
قرار آنان روي پيش نااميدكنندهاي مشكلات و مسائل هنوز گرچه.درآوردهاند نمايش
قانون حكومت برپايي و دلسوز ، و مصمم رهبراني استقرار با كه دارم باور ولي دارد
.بود نخواهد دشواري كار مشكلات اين با مواجهه
.كند افتخار ملل سازمان كمكهاي و تلاشها به ميتواند همچنين بينالمللي جامعه
انتقالي دولت بازگرداندند ، سرزمين اين در را نظم بينالمللي نيروهاي آنكه از پس
كنار در ملل سازمان و شد تشكيل اكتبر 1999 در (UNTAET) تيمورشرقي در ملل سازمان
آماده استقلال براي را آن تا كردند آغاز را كشور اين بازسازي دشوار كار تيمور مردم
بنيادين نهادهاي و بازگشته سرزمين اين به صلح و آرامش تاكنون ، زمان آن از.كنند
.است عادي وضعيت به بازگشتن حال در تيمورشرقي تدريج به.است شده تاسيس دولتي
نظام ميشوند ، بازسازي ساختمانها و جادهها مييابند ، حضور مدارس در كودكان
براي تيمورشرقي مردم.ميشود تاسيس تجاري نهادي روز هر و است شده پا بر بهداشتي
از.يافتند عظيم و پرشكوه حضوري رياستجمهوري و قانونگذاري مجمع انتخابات در شركت
اجدادي سرزمين به آوارگان از زيادي تعداد اخير ماههاي طي آنكه دلگرمكنندهتر همه
.بازگشتهاند خود
به تيمور مردم براي را قانون و نظم بينالمللي پليس و ملل سازمان صلحبانان
حال در كشور اين آينده تضمين براي تيمورشرقي ملي پليس و ارتش.آوردهاند ارمغان
خواسته دو بين تيمورشرقي كه شد خواهد برقرار زماني واقعي امنيت.است شكلگيري
همان دقيقا اين.كند ايجاد تعادلي موثر طور به "مسالمتآميز همزيستي" و "عدالت"
.كند پشتيباني تيموريها تلاشهاي از بايد بينالمللي جامعه كه است جايي
كه است نهادهايي تشكيل داده انجام تيمورشرقي در ملل سازمان كه خدمتي مهمترين شايد
دور به و مشروعيتاست كرده آماده مردمي و موثر مشروع ، دولتي تشكيل براي را زمينه
حضور.است كشور اين مردم سربلندي مايه راستي به تيمورشرقي انتخابات بودن تنش از
.است افزوده مشروعيت اين به نيز دولتي نهادهاي در زنان گسترده
آنان و يافته افزايش تيمور مردم به مملكتي مقامات اعتماد تاكنون ، پيش ماه چند از
از بسياري مسئوليت كه خواستهاند تيمورها از ملل ، سازمان نيروهاي به مراجعه جاي به
با اكنون كه است رفته پيش حدي تا روند اين.بگيرند عهده به را سازمانها و نهادها
.دارند را مملكت اداره توانايي تيموريها از زيادي نسبتا عده كشور استقلال فرارسيدن
پيش سالهاي و ماهها در تيمورشرقي دولتاست راه آغاز تنها كارها اين تمام اما
برهه چنين در را كشور اين نبايد دنيا.شد خواهد روبهرو كمرشكني مشكلات با رو
دهند انجام بايد برميآيد دستشان از كه هركاري جهان مردم.گذارد تنها حساس زماني
مردم حتم بهطور.شوند تبديل پيشرفت و ثبات سالهاي به استقلال اول سالهاي تا
.دارند را كمكي چنين شايستگي تيمورشرقي
براي نيروها اين.كرد نخواهند ترك را تيمورشرقي يكباره به ملل سازمان نيروهاي
.كنند حفظ مرزها و دولتي اماكن در را نظم و آرامش ;ثبات تا بود خواهند باقي مدتي
خواهد صفر به سرانجام و يافت خواهد كاهش تدريج به نيروها اين تعداد سال دو ظرف
.شد نخواهد قطع هيچگاه ملل سازمان سنتي كمكهاي ولي رسيد
خوب روابط اين.است واجب تيمورشرقي ثبات حفظ براي همسايگان با حسنه روابط ايجاد
بازگرداندن براي اقدام اين.ميشود نيز _ تيمور سابق حاكم _ اندونزي حال شامل
سال در كه كساني محاكمه براي نيز و سرميبرند به تيمورغربي در هنوز كه آوارگاني
.است لازم و حياتي بسيار شدهاند ، جنايت مرتكب 1999
تيمورشرقي بحران جريان در سازمان اين كه اقداماتي از ملل ، سازمان دبيركل عنوان به
كار پايان تيمور استقلال كه مطمئنم.ميكنم افتخار احساس داده انجام آن بازسازي و
به تيمور مستقل ملت كنار در تا است آماده ملل سازمان.است آن آغاز بلكه نيست ،
.كند عمل خود وظايف
مانيتور ساينس كريسشن:منبع
اندونزي پاره نخستين جدايي
شرقي جنوب آسياي
طولاني مبارزاتي از پس كه است مبارزي شاعر گوزانو ، زانانا مستقل تيمور رهبر
شد برگزيده ملتش رهبري به و ديد چشم به را سرزمينش آزادي عاقبت
و سركوب تحمل سالها از پس شرقي تيمور (ماه ارديبهشت 29) جاري هفته يكشنبه روز
پايتخت ديلي ، مردم.رسيد استقلال به عاقبت اندونزي مركزي حاكميت با خونين مناقشه
مراسم برگزاري با را خود كشور تولد تا يافتند حضور كليساها در صبحگاهان شرقي تيمور
.بگيرند جشن نيايش و دعا
روز رسيدن فرا آستانه در شرقي تيمور در مستقر متحد ملل سازمان صلح حافظ نيروهاي
تمهيدات ميباشد ، جزيره اين در همهپرسي 1999 نتيجه كه شرقي ، تيمور رسمي استقلال
در را خونين مناقشات از دورهاي همهپرسي 1999.دادند افزايش پايتخت در را امنيتي
اما شد كاسته مناقشات دامنه از حدودي تا بينالمللي نيروهاي استقرار با كه داشت پي
به كه بود موضوعي كماكان جاكارتا تحتالحمايه مسلح شبهنظاميان پراكنده حملات
براي كه خارجياي مقام اولينبود شده بدل اندونزي مركزي حاكميت براي بزرگ چالشي
نخستوزير هوارد ، جان گذاشت جزيره اين خاك به قدم شرقي تيمور استقلال جشن در شركت
بود گرفته قرار تيمور مردم نمايندگان استقبال مورد ورود از پس كه او.بود استراليا
تيمور استقلال از پس ميكنم تقاضا بينالمللي جامعه از":گفت خبرنگاران به خطاب
تيمور خاك به قدم نيز ديگري مقامات هوارد از پس ".نگذارند تنها را ناحيه اين مردم
قرار اوبود آنان بين در نيز متحد ملل سازمان كل دبير عنان ، كوفي كه گذاشتند شرقي
به است بوده متحد ملل سازمان مقامات اختيار در سال 1999 از پس كه را حاكميت است
.كند تفويض محلي منتخبين
نبود جدي چندان همهپرسي 1999 برگزاري از قبل تا اندونزي از شرقي تيمور استقلال
برگزاري زمينه در مركزي دولت موافقت كه تيمور گسترده ناآراميهاي از پس اما
شد موجب كه درگرفت خشونتها از رشتهاي داشت دنبال به را منطقه اين در همهپرسي
صلح حافظ نيروهاي و شده عمل وارد آنها به دادن پايان براي متحد ملل سازمان
تهاجم 1975 زمان از گذشته ، سال طي 27 در.كنند اعزام ناحيه اين به را بينالمللي
شبهنظاميان با تيمورشرقي مردم خونين مناقشات در آن از پس و تيمور به اندونزي ارتش
_ تيمورشرقي جمعيت يكچهارم حدود در چيزي _ منطقه مردم از هزارتن دويست حدود مسلح
جدياي لطمات چنان آن جاكارتا تحتالحمايه مسلح مردان سبعانه حملات و باختند جان
گرفته صورت حملات كارشناسان از بسياري كه آورد وارد مسيحينشين كوچك ناحيه اين به
مستعمره اندونزي استقلال از پيش تا تيمور كه پرتغالي ، مهاجمان جنايات از حتي را
.خواندند وحشيانهتر و بدتر نيز ميرفت شمار به كشور
اين
چون افرادي نام تيمورشرقي استقلال مراسم به مدعوين اسامي فهرست در آنكه جالبتر
اندونزي رئيسجمهور پوتري ، سوكارنو مگاواتي و آمريكا سابق رئيسجمهور كلينتون ، بيل
شش اعزام اندونزي ، استقلال مراسم در سوكارنو حضور برنامه در.ميخورد چشم به نيز
و مشكوك را آن تيمورشرقي كه اقدامي بود ، شده پيشبيني نيز جنگي ناوشكن فروند
سواحل به را خود شناور واحدهاي از تعدادي نيز فرانسه و آمريكا.خواند ترديدبرانگيز
.ميشد رزمي واحدهاي و پزشكي يگانهاي بر مشتمل كه كردند اعزام ديلي
فقدان دليل به و جستند شركت جهان كشور نمايندگان 80 تيمورشرقي استقلال مراسم در
يكي اعزام با تايلند خارجي ، عاليرتبه ميهمانان از پذيرايي براي كافي امكانات وجود
تايلندي مقامات مساعدت اين كه كرد موافقت ديلي سواحل به خود شناور هتلهاي از
براي بازهم تيموريها اما كاست خارجي ميهمانان اسكان مشكل از زيادي حدود تا هرچند
ديلي بر حاكم غريو و شادماني.داشتند زيادي مشكلات استقلال جشن ميهمانان از پذيرايي
.بود ناحيه اين مردم پرده پشت نگراني و ترس بر رونمايي تنها
عاقبت طولاني مبارزاتي از پس كه است مبارزي شاعر گوزامو ، زانانا مستقل تيمور رهبر
مبارزات دنبال به كه او.شد برگزيده ملتش رهبري به و ديد چشم به را سرزمينش آزادي
در سالها درآمد اندونزي امنيتي نيروهاي اسارت به دهه 90 اوايل در طولاني مسلحانه
تيموريها روحاني رهبر عنوان به را او.بود بازداشت در جاكارتا نانگ سيپي زندان
.است شده تيموريها ماندلاي او اكنون و ميشناختند
جمهور رئيس عنوان به اندونزي از تيمور رسمي استقلال روز مه ، دوم بود قرار گوزامو
پس نيم و سال دو.كند آغاز را است مانده باقي تيمور از چه آن بر خود حاكميت دوره
كشور تا ميماند مخروبهاي به بيشتر تيمور ناحيه اين از اندونزي نيروهاي خروج از
مردم از جديد كشور دولت رياست پذيرش پيششرط عنوان به گوزامو.شكلگيري حال در
در اوبيانديشند اندونزي با آشتي به كنند فكر انتقامگيري به كه آن از پيش خواست
خود به را آرا درصد از 83 بيش تيمور در ماه فروردين جمهوري 28 رياست انتخابات
در دوآماران خاوير فرانسيسكو او انتخاباتي رقيب كه بود حالي در اين و داد اختصاص
نيروهاي تهاجم با كه داشت عهده بر را تيموري جمهوري رياست روز براي 10 سال 1975
.شد اندونزي خاك ضميمه تيمور و شد ساقط او حاكميت اندونزي امنيتي
مركزي حاكميت براي دستاويزي نداشت استراتژيكي اهميتي كه فقيري جزيره تيمور
ناحيه اين مردم مبارزات بزرگنمايي با گاهي چند از هر كه بود شده جاكارتا
اين مييافت افزايش داخلي بحرانهاي زمان هر و كرده خود بلاي سپر را آن مسيحينشين
پس اندونزي نظاميان با تيمور مردم درگيريهاي.ميشد آشوب دچار كه بود شرقي تيمور
تظاهراتي جاكارتا برگزيدگان عملكرد به اعتراض در كه تيموري دويست عام 1991 قتل از
مركزي حاكميت.داد قرار جهانيان توجه كانون در را تيمور مسائل كردند برگزار آرام
موضوعي را آن و ميدانست خود مسلم راحق تيمور استقلال طرفداران سركوب جاكارتا
سياستهاي ساختن برجسته با تيمور مردم نمايندگان كه حالي در ميكرد قلمداد داخلي
استقلال خواستار اندونزيايي نظاميان خشوتآميز رفتارهاي و مركزي دولت تبعيضآميز
.بودند تيمور
و آشوب تيمور با همسايگي دليل به كه نيوزلند و استراليا خصوصي و غربي كشورهاي
حاميان مهمترين از ميپنداشتند خود امنيت براي خطري را جزيره اين در هرجومرج
نيروهاي اعزام در توجه شايان نقشي انگليس همراه به و ميشدند محسوب تيمور استقلال
.كردند ايفا ناحيه اين به بينالمللي صلح حافظ
سرخرنگ آبهاي در خاكستري اتحاد
قنواتي زارعي اردشير
كشور وزيران دست به آذربايجان جمهوري و گرجستان و تركيه بين كه امنيتي پيمان
روابط در معمول و متعارف رويكردي اول نگاه در شايد رسيد ، امضا به فوق اتحاديه
جنايت و تروريسم شامل كه پيمان مفاد اما شود قلمداد كشورها ديپلماسي و بينالمللي
سزر نجدت احمد اظهارات با كه زماني است مخدر مواد و اسلحه قاچاق يافته ، سازمان
بود نخواهد ثالثي كشور هيچ عليه پيمان اين ميگويد كه شود همراه تركيه رئيسجمهور
خط و جيحان - تفليس - باكو نفت لوله خط براي شده برنامهريزي تصميمات راستاي در و
بسياري ترديدهاي است ، امنيتي تضمين و قفقاز ماوراي منابع از طبيعي گاز انتقال لوله
در.است شده گرفته نشانه ايران طرف به آن پيكان نوك كه ترديدهايي ;برميانگيزد
اين نام گنجاندن و ايران عليه متحده ايالات تهديدهاي به توجه با تروريسم با ارتباط
انگارانه ساده است ، آن اصلي گزينههاي از يكي تروريسم كه بوش شرارت محور در كشور
شديد وابستگي و نزديك مناسبات به توجه با جديدالتاسيس اتحاديه اين بپنداريم كه است
بيش كشورها اين دروني معضلات اصولا و باشند شده مبحث اين وارد مستقلا آمريكا ، به
ساختار نوع به توجه با قومي درگيريهاي باشد تحليل قابل تروريسم چارچوب در آنكه از
قرهباغ پانكيسي ، ابخازيا ، كردها ، استقلالطلبي) بود خواهد آنان ژلاتيني و سيال
منطبق دقيقا فوق پيمان محورهاي از ديگر يكي عنوان به نيز اسلحه قاچاق.(كوهستاني
ادعاي و اي كارين كشتي ماجراي در بخصوص كه است بوده ايران به واشنگتن اتهامات با
سوي به را اتهام انگشت فلسطينيان ، به كشتي اين طريق از اسلحه صدور در ايران دخالت
مواجه سلاح قاچاق معضل با تاكنون اصولا فوق كشورهاي كه چرا است رفته نشانه ايران
سلاح قاچاق پديده با سنخيتي گونه هيچ كشورها اين درون قومي درگيريهاي و نبودهاند
.ندارد
اين.شدهاند آلوده سياسي اغراض به كه مباحث ديگر برخلاف حداقل كه مخدر مواد اما
به آن با مرتبط بينالمللي سازمانهاي بالطبع و جهان تمام كه است موردي گزينه
با) دانستهاند جهاني معضل اين با مبارزه در اول خاكريز و مقدم خط را ايران صراحت
با و (جهان مخدر مواد توليدكننده بزرگترين عنوان به افغانستان با همجواري به توجه
و جامعه بزرگترين كشور اين اخير ساليان در موجود ، كاستيهاي و كمبودها تمام
انساني تلفات و هزينه بيشترين راه اين در كه است بوده جهاني مبارزه اين طي ساختار
بخواهند منطقه در ساختارهايي كه بود خواهد تصور قابل چگونه حال.است گشته متحمل را
بيشك.كنند ابا نيز ايران با رايزني از حتي و كنند مبارزه مخدر مواد با صادقانه
مقدم خط و اول خاكريز سوم ، و دوم خاكريزهاي مبارزهاي هر در كه بود خواهد عاقلانه
استراتژي هر نخستين تاكتيك و مبارزه هر اول اصل اين كه دهند قرار نظر مد را مبارزه
.بود خواهد
مختلف انحاي به كشور اين به ايران گاز انتقال دادن قرار جريان در اكنون هم تركيه
كه آن سهل شرايط و جهان گاز توليدكننده دومين با قرارداد بستن از و ميكند كارشكني
ميرود ، طفره باشد داشته همراه به برايش هزينه كمترين با را بهره بيشترين ميتواند
وسعت نه كه كند سرمايهگذاري محورهايي بر تركيه كه داشت خواهد اقتصادي توجيه چگونه
در را پايدار ثبات نه و فيمابين قراردادهاي عقد در بهتر شرايط نه ايران ، منابع
قرار مدنظر را آن اقتصادي راهبردي عنوان به بخواهد داشته ، ايران شرايط با مقايسه
.باشد داده
در حداقل كه چند هر شود منطقهاي همكاريهاي وارد ايران با نخواسته گاه هيچ تركيه
به را همسايگانش مصرانه و ميكند دنبال را تنشزدايي سياست ايران اخير ، سالهاي
هرگز مشكوك جوسازيهاي برخلاف ايران تركيه با ارتباط در و ميخواند فرا تعامل
.است نگرفته چالش به را كشور اين منافع
همسايگي گنجايش ايران مرزهاي وسعت كه باشد اين جهان جغرافيايي معجزات از يكي شايد
شدت از اين كه نيست مشترك مرز داراي ايران با كشور اين و ندارد را گرجستان
اين است نتوانسته نيز دوري اين چند هر است كاسته ايران به كشور اين آسيبرساني
دلال نقش همچنان شواردنادزه و دارد نگه دور ضدايراني توطئههاي در شركت از را كشور
.ميكند بازي خزر درياي حوزه در بخصوص را ايران ملي منافع نقض
شرايط از استفاده با است توانسته كوچكي تمام با اينك هم كه آذربايجان اما
درياي در را مشكلات بيشترين بزرگترها هدايت با ايران ، عليه بينالمللي نابهنجار
"ميدهد خون بوي خزر" گفت كه باشي تركمن ادعاي اين و كند فراهم ايران براي خزر
خزر به بيگانگان پاي كشاندن در آذربايجان رويكرد با و نباشد بيراه نيز چندان شايد
اف حيدرعلي كه كرد ادعا ميتوان خويش همسايگان عليه نظامي دستهبنديهاي به ورود و
به دريايي در ميدهد ترجيح و ندارد دوست را آبي درياي كه است مرداني گونه آن از
در خويش منافع از دفاع براساس ايران وقتي كه كرد فراموش نبايد كند شنا قرمز رنگ
ممانعت اختلاف مورد حوزه در آذربايجان با قرارداد طرف نفتي سكوهاي فعاليت از خزر
ايران تهديد براي عجولانه مرسوم ، ديپلماسي و گفتوگو جاي به علياف آورد عمل به
.شد ثالث كشور يك جنگنده جتهاي ميزبان
تحتاني قسمت و گرجستان و تركيه آن گشاد سر كه است شبيه هندسي قيفي به اتحاديه اين
قيف اين در كه چيزهايي تمام كه است آن تعجببرانگيز و است آذربايجان آن زيرين و
قسمت از رقصكنان كه زماني و دارند خود متن در را ايران با چالش ميشود ريخته
كه دارند خود پيشاني بر را ايران با دشمني مارك ميشوند خارج آذربايجان در زيرين
خزر درياي در را ايران ملي منافع و سياستها است توانسته كنوني شرايط در نهايت در
.بيافكند مخاطره به آن حقوقي رژيم تعيين حول
ژنتيك جنگ به بازگشت
اروپا
جماليان شهرام
توجيه بدون را خود هولناك عامهاي قتل هيچگاه آلمان فاشيست رهبر هيتلر ادولف
از بپردازد اقوام ساير و يهوديان قمع و قلع به آنكه از قبل وي.نداد انجام
بودن پست و آريايي نژاد برتري اثبات براي تا كرد درخواست زمان آن آلماني دانشمندان
.بيابند علمي توجيهي يهوديان
ايده اين رساندند ، مردم گوش به بود خواسته هيتلر كه را آنچه دانشمندان كه هنگامي
برترند ملتها ساير از آنها واقعا شايد كه يافت تجلي آلمانيها از بسياري ذهن در
كار به يهوديان عليه كه را آدمسوزي كورههاي و گاز اتاقهاي وجود ميتوانند و
.كنند تحمل ميرفت ،
زمان آلمان به بيشباهت ميشود شنيده اسرائيل طرفدار محافل برخي در امروز آنچه
فلسطينيها عليه خشونتآميز رفتار تلاشند در اسرائيل سران ميرسد بهنظر.نيست جنگ
.كنند توجيه خود آمريكايي و اروپايي "دوست" دانشمندان از گرفتن ياري با را
با ژنتيكي نظر از اسرائيل فعلي ساكنان "شود ثابت" اسرائيليها زعم به كه هنگامي
چنين آنگاه ندارند ، فرقي ميزيستند فلسطين در پيش سال هزار چهار كه يهودياني
كشتار رو اين از و فلسطينند اصلي مالكان اسرائيليها كه ميشود نتيجهگيري
هامر مايكل دكتر.ندارد ايرادي ميشوند محسوب "متجاوز" حالتي چنين در كه فلسطينيها
مردان در Y كرومزوم روي شده انجام تحقيقات ميكند ادعا آمريكا آريزوناي دانشگاه از
با و يكديگر با ژنتيكي نظر از مردان اين كه ميدهد نشان يهود طايفه هفت از يهودي
دارد تاكيد آن بر هامر آنچهدارند زيادي شباهتهاي فلسطين و سوريه ساكن مردم
قومي به را امروز يهودي مردان اجداد وي.است اسرائيلي نژادپرستان توجه مورد بسيار
بوده يهوديان و اعراب منشاء پيش سال هزار چهار حدود كه ميكند مرتبط خاورميانه در
حدودي تا را اسرائيليها اميد گرفته صورت لندن در تازگي به كه تحقيقاتي اما.است
دانشگاه از گلداشتاين ديويد دكتر توسط شده انجام مطالعات.است كرده ياس به تبديل
و مراكش گرجستان ، كشورهاي در يهود طايفه نه از يهودي زنان كه ميدهد نشان لندن
كه معناست بدان اين.برخوردارند متفاوتي ژنتيكي پيشينههاي از سابق شوروي اتحاد
مسئله اين و بودهاند غيريهود جوامعي از پيش ، سال هزاران يهودي مردان همسران
.ميبرد سوال زير را يهود قوم يكدستي و يكپارچگي
مواضع از اسرائيلي تندروهاي از بسياري گلداشتاين ، دكتر تحقيقات انتشار با
از را مطالعاتي چنين ادامه درباره خود تمايل ديگر و كردند عقبنشيني خود متكبرانه
ياري به سرعت به نيز اسرائيل طرفدار آمريكايي و اروپايي دانشمندان.دادند دست
.بردند سوال زير را تحقيقاتي چنين اساس و شتافتند نژادپرستان
است ممكن نژادها ژنتيكي تفاوتهاي مطالعه كه دارند عقيده اكنون گذشته برخلاف آنان
به اصرار رو اين واز شود منجر يهوديان كشتار و دوم جهاني جنگ نظير فاجعهاي به
.نيست مصلحت به كاري چنين دادن انجام
8_ ابوعمار عاقبت
محبوبيت عوض در.نيستند خوشحال اصلا درجهاي موضع 180 تغيير اين از اسرائيليها
فرمان تحت نيروهاي شارون آريل.مييابد افزايش پيوسته فلسطيني مناطق در دهلان
تير حكم و ميداند اسرائيلي شهركنشينهاي و نظاميان به تيراندازي مسئول را دهلان
.ميماند ناكام دهلان عليه اسرائيلي سوءقصد يك آوريل 2001 در.ميكند صادر را او
نزد را خودش سياسي تصوير دوم انتفاضه از استفاده با ميكوشد دهلان سرهنگ
در اكنون كه اونمايد پا و دست خودش براي محبوبيتي و كند بازيابي فلسطينيها
تعقيب تحت كه دوراني بازگشت به ميتواند ميشود ، شناخته "نامطلوب عنصر" اسرائيل
.باشد اميدوار داشت ، قرار اسرائيل پليس
سن 17 در بار اولين غزه ، نوار جنوب در فلسطيني آوارگان اردوگاه يونس ، خان بچه اين
تشكيل را فتح جوانان شده سازماندهي گروه اولين سال 1983 ، در او.شد دستگير سالگي
آغاز از قبل ماه چند ژانويه 1987 ، در.هستند آينده انتفاضه رهبران كه ميدهد
به.ميشود تبعيد امان به و دستگير اسرائيل پليس نيروهاي سوي از دهلان انتفاضه ،
پناه عراق در سپس و مصر در ميشود مجبور دهلان نظامي ، _ سياسي فعاليتهاي دليل
از و ميپيوندد تونس در فلسطين آزاديبخش سازمان فرماندهي مقر به سرانجام او.بگيرد
بعد.ميگيرند عهده به را فلسطيني مناطق در انتفاضه هدايت ابوجهاد همراه به آنجا
عضويت در او سال 1993 ، درميكند كار عرفات با مستقيما دهلان ابوجهاد ، مرگ از
مذاكره طرف امنيتي مسائل مورد در بهويژه و دارد قرار فلسطين كننده مذاكره هيات
و ميكند صادر را غزه به دهلان بازگشت دستور رئيس سال 1994 ، در.ميگيرد قرار
تعجبآور ساله ، جواني 33 به سمت اين اعطايميسپارد وي به را آنجا امنيت مسئوليت
درجه مسئوليتهاي حداكثر فتح ، جوانان اعضاي ديگر.استثناست يك دهلان اما.مينمايد
.غزه در تا است عرفات نزد و تونس در بيشتر زمان اين در نيز دهلان.دارند سوم و دوم
اعتماد تبعيدشان دوران دوستان به فقط كه ديگراني از را خودش انتخابهايش با دهلان
انتخاب جوانان و همنسلانش ميان از را همكارانش تمام:مينمايد متمايز ميكنند ،
سو اين از را امنيتياش تور ميدهند اجازه دهلان به كه هستند جوانان همين.ميكند
.سازد جدا فلسطيني امنيتي سرويسهاي ديگر از را خودش و بگستراند غزه سوي آن تا
.است عرفات كردتبار اقتصادي مشاور سلام ، خالد نزديك دوستان از او ميشود گفته
رد را باختري ، كرانه در همتايش رجوب ، جبرئيل با رقابتجويي هرگونه اگرچه دهلان
سازمان رئيس يك فقط شد تشكيل فلسطيني حكومت اگر كه مينمايد اعلام اما ميكند ،
امروز":است چنين خودش پاسخ دارد؟ قدرتطلبانه جاهطلبي او آيا.است كافي امنيت
وادار را اسرائيليها كه است اين فوريت.نيست جالب عرفات از بعد دوره به كردن فكر
اما.است همينطور دقيقا ".شود متوقف خشونتها و كنند عمل تعهداتشان به كنيم
اما ميكردم ، فكر تحصيلاتم اتمام به فقط من اواخر همين تانميدانم" چه؟ بعدا
حكومت يك استقرار:دارم هدف يك فقط من فعلا.داد تغيير را برنامههايم انتفاضه
".ندارم جاهطلبي من كه نيست معنا بدان اين":ميدهد ادامه او
".فلسطيني
|